Skip to main content

بایگانی ماهانه ارگ ایران همراه تعداد نوشته ها

هفت نوشته تازه ارگ ایران

زندگی و نظرات‏ واسیلی سوخوملینسکی معلمی که در بدترین شرایط جسمی و زمانی طرحهای آموزشی خیلی خوبی ارائه کرد،  و ستاره طلایی شوروی را دریافت کرد.

زندگی و نظرات‏ واسیلی سوخوملینسکی

سیروس برزو  ــ  وبسایت بانک مقالات آموزشی و فرهنگی
پیش نویس
       زندگی و نظرات‏ واسیلی سوخوملینسکی معلمی که در بدترین شرایط جسمی و زمانی،  طرحهای آموزشی خیلی خوبی ارائه کرد،  و ستاره طلایی شوروی را دریافت کرد.  در نوشته دروغی خواندم،  سوخوملینسکی و فرزندش بطرز دردناکی بدست بالشویکهای روسی بشهادت رسیدند.  نمایندگان استعمار و امپریالیسم بشدت مشغول دروغ پراکنی و اغفال مردم هستند،  تا با گمراه کردن مردم بتوانند برنامه های استعماری خود را پیش ببرند.
زندگی و نظرات‏ واسیلی سوخوملینسکی
تصویر واسیلی سوخوملینسکی با کودکان،  عکس شماره ۷۰۶۸.
زندگی و نظرات‏ واسیلی سوخوملینسکی
لوگو مراقب باشید در دام تاریخ نویسی استعماری نیافتید،  عکس شماره ۱۶۰۶.
این برگه بشماره 1365 پیوست لینک زیر است:
زندگی و نظرات‏ واسیلی سوخوملینسکی
زندگی و نظرات‏ واسیلی سوخوملینسکی
      شخصی که می‏خواهم درباه‏اش سخن‏ بگویم «واسیلی سوخوملینسکی» نام دارد.  او زندگی و کار خود را با عشق و محبتی‏ بی‏پایان وقف کودکان کرد. او یکی از آموزگاران برجسته شوروی سابق بود،  که‏ توانست سخن جالب جدیدی درباره کودکان و نوجوانان بر زبان آورد.
      سوخوملینسکی دهقان‏زاده فقیری بود،  که‏ در سال ۱۹۱۸ به دنیا آمد.  شانزده ساله بود که معلم روستا شد،  و در بیست سالگی دانش‏سرای عالی تربیت معلم «پالتاوا» را تمام کرد.  در مدارس زبان و ادبیات‏ اوکرائینی تدریس می‏کرد و شعر می‏گفت.
      هنوز جوان بود که جنگ جهانی دوم‏ شروع شد.  واسیلی سوخوملینسکی ۲۳ ساله، مثل بسیاری از مردم،  در نبرد علیه‏ دشمن متجاوز شرکت کرد،  و از خود شهامت‏ و مردانگی نشان داد و حتی یک بار نزدیک‏ بود کشته شود.  «ورا»، همسرش در روستای «پاولیش» و در قلمرو اشغالی باقی‏ ماند. «ورا» به چریک‏ها کمک می‏کرد.
      افراد گشتاپو او را هنگام کمک رساندن به‏ رزمندگان دستگیر کردند. «ورا» در چهار دیواری زندان فرزندی به دنیا آورد.  آلمانی‏ها مدت زیادی آن زن شجاع را شکنجه دادند،  و از وی خواستند رهبران دسته چریکی را لو بدهد. اما «ورا» ساکت بود.  کودک را که چند روزی بیشتر نداشت،  در برابر چشمان مادرش به قتل رساندند،  و«ورا» را دار زدند. در این زمان،  سوخوملینسکی‏ در حومه مسکو با اشغالگران می‏جنگید.  زخم سنگینی او را از صف جنگ خارج کرد.  اما زخم‏های دردناک و غم‏نامه خانواده مظلومش برای همیشه در سینه و در قلبش‏ بر جای ماند.
      پس از پایان جنگ به روستای خود برگشت تا به کار مورد علاقه‏اش معلمی بپردازد.  او سی و پنج سال از عمر کوتاه خود را وقف آموزش ‏و پرورش کودکان کرد و ۲۹ سال مدیریت مدرسه روستای دورافتاده «پاولیش» را به عهده داشت.  در عین حال‏ در مقام یک معلم خلاق و دانشمند با ارائه روش‏ها و نظرهای تربیتی جالب سرمشق و الگوی دیگر معلمان شد.
      ماهیّت روش تربیتی سوخوملینسکی‏ در چه چیزی نهفته بود؟
      مربیان فراوانی در جهان تلاش کرده‏اند نظامی تربیتی به وجود آورند،  که پرورش و آموزش در آن توأم باشد.  سوخوملینسکی‏ در نظر و عمل نشان داد که هر کودک‏ تندرستی می‏تواند آموزش ابتدایی و متوسطه‏ را بدون گروه‏بندی کودکان به «بااستعدادها» و«بی‏استعدادها»،  آن هم در مدارس‏ عادی فراگیرد.  در عین حال او معیارهایی یافت،  که‏ به معلم امکان‏ آموختن دانش به کودک را حتی در چهارچوب برنامه‏های رسمی می‏داد.  برانگیختنش آرزوی تحصیل در کودک و کشف تمایل وی به خویشتن‏پروری و خویشتن‏آموزی، هدف اصلی‏ سوخوملینسکی بود.
      سوخوملینسکی دست‏ پروردگانش را با پی‏گیری و کنجکاوانه مطالعه می‏کرد،  و در این امر با معلمان والدین به مشورت‏ می‏نشست و افکارش را با نظریات مربیان‏ بزرگ گذشته و حکمت عامیانه می‏سنجید.
      برای آموختن کودکان باید به آنان مهر ورزید.  تنها در آن صورت است که معلم‏ می‏تواند احساس شادی در مورد کار، دوستی و انسانیت را در کودکان بپروراند.  معلم باید به قلب هر کودکی راه یابد و تنها در آن صورت قادر خواهد بود عشق به‏ خانواده،  مدرسه و دانش و کشور را در آنان‏ بیافریند.  یعنی راه‏یابی به دل‏های کودکان،  اساس تمام فعالیت تربیتی سوخوملینسکی‏ قرار گرفت.
      او هدف فعالیت خویش را در آن می‏دید که بهترین ارمغان‏های طبیعت را در وجود کودکان کشف کند،  سجایای آنان را بیابد و افرادی نجیب و وفادار به آرمان‏های انسانی‏ پرورش دهد.  تربیت سوخوملینسکی به‏ مفهوم ترغیب مهربانی، حقیقت و فرهنگ‏ عواطف و افکار و مکتب پرورش انسان و شهروند است.
سوخوملینسکی طی بیست سال،  مشاهدات و افکار خود را همواره یادداشت می‏کرد،  و این امر به او امکان نگارش کتب و مقالات فراوانی داد. کتاب‏هایی چون مهرم‏ نثار کودکان، تولد شهروند، مکتب متوسطه‏ پاولیش و قدرت خردمندانه جمع،  در میان آثار وی از شهرت فراوانی برخوردارند. همه این‏ آثار فرآیند تجارب سرشار این مربی ستوده‏ خصال‏اند.
      سوخوملینسکی با فروتنی آثارش را «مخلوق ماکارنکو» می‏نامید.  او به تجارب‏ حیاتی و تربیت آنتون سیمونویچ ماکارنکو (۱۸۸۸-۱۹۳۹)،  مربی روسی،  ارج‏ فراوان می‏نهاد.  رابطه معنوی معلمان و کودکان و فضای حسن نیت،  یعنی آنچه‏ ماکارنکو دانشمند بزرگ علوم تربیتی در نظر و عمل مورد تأکید قرار می‏داد،  در آموزشگاه پاولیش،  که سوخوملینسکی آن‏ را رهبری می‏کرد نیز به واقعیت پیوست.  هر دو مربی،  پرورش را همواره با درک زیبایی‏ انسان در خدمت‏گزاری به میهن و انسان‏ها پیوند می‏زدند.  به عقیده آنان آموختن طرز زندگی به جوانان،  تنها به مفهوم درک خیر و شر نیست و مطلب مهم در این زمینه آن‏ است،  که جوانان باید در مورد بدی‏های‏ اجتماعی و بی‏عدالتی، اعتقاد آشتی‏ناپذیری داشته باشند.
      نظریه پرورش جمعی،  که با نام‏ ماکارنکو پیوند دارد،  در عمل و آثار تربیتی‏ سوخوملینسکی تحقق یافت.  در عصر ما آموزش‏ و پرورش کودکان در ماورای جمع‏ از آن‏رو امکان‏پذیر است،  که تنها چنین‏ پرورشی به آنان شادی آمیزش و امکان بروز استعدادهایشان را می‏دهد.
      یوخوملینسکی آموزگاران را«خالق و سازنده نفس انسان و بذرافشانان صفات‏ انسانی» می‏نامید،  که هدف آنها «پاشیدن بذر محبت است،  تا در نفس انسان، علف‏ هرز هرگز مجال روییدن نیابد.»
      سوخوملینسکی معتقد بود،  که باید در مدارس جوّی معنوی به وجود آید تا در تکوین سجایای انسانی کودکان مؤثر باشند.  او می‏گفت:  «من هیچ چیز خارق العاده‏ای‏ پیشنهاد نمی‏کنم.  فقط باید به بچه‏ها یاد داد که خانواده خود،  مدرسه و جایی را که در آن‏ به دینا آمده‏اند،  دوست داشته باشند.»
      او از معلمان دعوت می‏کرد انسان‏شناسی‏ را سرلوحه کسب دانش خود قرار دهند،  به‏ شخصیت شاگردان خود احترام بگذارند و در راه پرورش کودک تلاش کنند.  زیرا از نظر وی،  آموزگار وظیفه دارد کودک را در مقابل‏ آنچه که انسان را خشن بار می‏آورد، بی‏اعتنا یا تندخو می‏سازد، مصون سازد. خلاصه‏ آن‏که کودک باید سرشار از عاطفه و محبت‏ باشد؛ زیرا رشد این خصلت همان چیزی‏ است که بعدها به تفکر ادای دین به جامعه‏ و توانایی نفع‏رسانی به آن تبدیل می‏گردد.
      سوخوملینسکی اعتقاد داشت یکی از اصلی‏ترین وظیفه‏های یک دبیر و مربی آن‏ است که بکوشد در ذهن هریک از شاگردان، آتش کسب دانش و درک تمام‏ پدیده‏های مثبتی را که انسان‏ساز است، خاموش نشود. او در مورد مطالعه و تأثیر آن بر کودکان نوشته است: «کتاب در زندگی کودک یک رشته تربیتی کامل‏ است». در فهرست کتاب‏هایی که او برای‏ بچه‏ها توصیه کرده است، اسامی بهترین‏ نویسندگان جهان به چشم می‏خورد.
      سوخوملینسکی اطلاع از فرهنگ ملل دیگر را پل ارتباط احساسات بشردوستانه بین آنه‏ می‏دانست و معتقد بود خواندن کتاب‏های‏ ملت‏های گوناگون جهان، انسان را از نظر درک ارزش‏های معنوی آنان غنی‏تر می‏سازد، از دشمنی‏ها می‏کاهد و به ایجاد رابطه انسانی منجر می‏گردد.
      او می‏گفت هر ملتی باید در دل کودکان‏ خود، عشق به زبان مادری را بیفروزد و در مدرسه آیین عشق به زبان مادری به نحو برجسته‏ای متجلی گردد. او یادگیری زبان‏ مادری را وسیله بسیار مؤثر تربیت‏ می‏دانست.
      در روش تربیتی سوخوملینسکی‏ طبیعت نقش مهمی دارد. او می‏گوید: «کودک را نباید در دیوارهای کلاس‏ محبوس کرد. معلم باید بچه‏ها را از کلاس به دشت و جنگل‏ها و ساحل‏ رودخانه ببرد و به آنها کمک کند که زیبایی‏ طبیعت سرزمین خود را لمس کنند.»
      سوخوملینسکی شهرت‏طلب نبود. آ ثار او، گزارش‏هایی آموزشی است،  که به‏ صحبت‏های صمیمانه با همکاران و دانش‏آموزان بیشتر شباهت دارد. هیچ‏ کس‏ هرگز او را نشنید که از چیزی شکایت کند. پزشکانی که زخم‏های او را، که در اثر جراحات ناشی از جنگ به وجود آمده بود، چند بار عمل کردند، از نیرو و استقامتش‏ تعجب می‏کردند. او هیچ‏گاه از دردها و سختی‏هایی که کشیده بود، سخن نگفت و فقط یک بار فاجعه‏ای را که در زمان جنگ‏ برای همسر و فرزندش پیش آمده بود، بازگو کرد.
      سوخوملینسکی این موضوع را در نامه‏ای که در ترجمه آلمانی کتاب مهرم نثار کودکان چاپ شد، به مثابه مثالی از دردها و رنج‏های حاصل از جنگ برای بشر ذکر کرد،  و آرزو کرد که دیگر جامعه انسانی شاهد چنین صحنه‏هایی نباشد. او می‏گفت: «نباید این واقعیت مهم را فراموش کرد که این‏ برنامه‏ها و کتاب‏های درسی و روش‏ها نیستند که تربیت می‏کنند؛ بلکه شخصیت‏ معلم است که این کار را صورت‏ می‏دهد…».
      سال‏ها گذشت؛ کشور به تیمار زخم‏های جنگ پرداخت و نسل‏های تازه‏ای‏ پدید آمدند،  که با جنگ در لابه‏لای کتب‏ تاریخ آشنا می‏شدند. بچه‏های روستای‏ پاولیش در آن زمان هنوز نمی‏دانستند که‏ کسی به آنان درس می‏آموزد و کسی آنان را به دشت و جنگل راهنمایی می‏کند،  که هنوز هم پس از گذشت بیست سال، آثار التیام نیافته جنگ در سینه‏اش می‏سوزد.
      او هنگام انجام وظیفه، در نخستین‏ روزهای سال تحصیلی و پس از آن‏که‏ درهای مدرسه خود را به روی نسل تازه کودکان گشود، چشم از جهان فرو بست. واسیلی الکساندرویچ سوخوملینسکی بسیار زود از جهان رفت. مرگ وی در ۵۲ سالگی، در حقیقت ثمره دردها و زخم‏های‏ کهنه او از جنگ بود. او تا بازپسین روز حیات دوم سپتامبر سال ۱۹۷۰ برای‏ کودکان زیست.
زندگی و نظرات‏ واسیلی سوخوملینسکی
تصویر واسیلی سوخوملینسکی با مدال ستاره طلایی قهرمانی شوروی سابق،  عکس شماره ۷۰۶۹.
……………
   برچسبها:  زندگی سوخوملینسکی, نظرات سوخوملینسکی,‏ واسیلی سوخوملینسکی, سیروس برزو.
………….
* * * * * * * * * *
……………………….
    توجه ۱:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  تارنمای ارگ ایران،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
   توجه ۲:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید.  در جهت دانش مربوطه این تارنما،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
   توجه ۳:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arq.ir.
ارگ ایران   http://arq.ir
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید،  به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید،  و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید
برای دریافت فهرست منابع نوشته ها در بخش نظرات زیر برگه مورد نظر پیام بگذارید
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x