تنکابن در انقلاب مشروطیت
نگارش: ابوالحسن واعظی تنکابنی
تنکابن در انقلاب مشروطیت
تصویر درب مجلس ملی در دهه ۱۳۰۰ تهران، عکس شماره ۳۳۲۳.
تنکابن در انقلاب مشروطیت برگه شماره 1211 .
تنکابن در انقلاب مشروطیت
بی گمان ، انقلاب مشروطیّت ایران ، به رغم کاستی هایش ، برگی زرّین از تاریخ سیاسی اجتماعی و اقتصادی مردم ایران به شمار می رود . پیروزی این انقلاب مرهون مبارزات و رشادت های آزادیخواهان و روشنفکرانی است که برای بیداری جامعه ی ایرانی از بذل مال و جان دریغ نورزیدند .
پژوهش درباره ی جنبش مشروطیّت تنکابن از آن جهت اهمّیّت و ضرورت دارد ، زیرا ، تنکابن یکی از کانون ها مهم انقلاب مشروطیّت و خاستگاه محمّد ولی خان خلعت بری ، سپهدار تنکابنی و منشأ برخی حوادث و وقایع مربوط به جنبش مشروطه می باشد . رساله حاضر بر آن است تا با بهره گیری از منابع دست اوّل و برخی از پژوهش های معاصر ، به زمینه های پیدایش ، علل و عوامل انقلاب مشروطیّت تنکابن بپردازد.
کلید واژگان: مشروطیّت ، تنکابن ، امیر اسعد ، ارباب رعیتی، سپهدار تنکابنی.
تنکابن در انقلاب مشروطیت
مقدّمه
همزمان با پیدایش انقلاب مشروطیّت ، فعّالیّت هایی ضد دولت استبدادی قاجار در تنکابن آغاز گردید . از این رو ، تنکابن یکی از کانون های پر جنب و جوش حوادث و وقایع جنبش مشروطه بوده است . بررسی دقیق تاریخ تحوّلات سیاسی و اجتماعی این ناحیه ، علاوه بر آنکه دلیلی بر رشد افکار سیاسی مردم این منطقه تواند بود ، نشانه ای از علاقه مندی آنان به سرنوشت سیاسی خویش نیز می باشد.
صرفنظر از علل و عوامل مؤثّر پیدایش انقلاب مشروطیّت تنکابن ، آنچه سبب اتّحاد و خیزش مردم این نواحی در مقابله با حکومت استبدادی قاجار گردید ، نوع حکومتی بود که بر جوامع ایرانی تحمیل می شد. سرانجام مردم منطقه در برهه ای حسّاس از تاریخ متّحد شدند و علیه حکومت استبدادی به مبارزه برخاستند. شورش مردمان تنکابن ، علیه حکومتگران خلعت بری، که از دیر زمان حکومت محال ثلاثه (کجور ، کلارستاق و تنکابن) را در دست داشتند ، اندک اندک ، به حرکتی کاملاً انقلابی بدل گردید.
صدور فرمان مشروطیّت در چهاردهم ۱۳۲۴ هـ ق برابر با چهاردهم مرداد ماه ۱۳۸۵ ش ق ، ایران را در ردیف کشورهای دارای مجلس قرار داد (مروارید ، ۱۳۷۷،ج۱،۴۶) امّا این توفیق چندان پایدار نماند، زیرا تمام تلاش های ایرانیان ، با به توپ بستن مجلس شورای ملّی به امر محمد علی شاه به پایان آمد و مجدداً دوره ی خوف و وحشت آغاز گردید که در تاریخ ایران ، به استبداد صغیر معروف است.
رساله حاضر بر آن است تا چگونگی سیر نهضت مشروطیّت تنکابن، علل و عوامل پیدایش آن را بررسی کند . پژوهشگر را عقیده بر آن است که بسیاری از وقایع و حوادث مشروطه ی تنکابن در هاله ای از ابهام و یا فراموشی مانده است که تحقیق درباره ی آن امری ضروری و بایسته می نماید.
تنکابن در انقلاب مشروطیت
پیش گفتار
اوضاع اجتماعی تنکابن قبل از انقلاب مشروطیّت
مهدی بیک خلعت بری از سال ۱۱۸۷ تا ۱۱۹۰ هجری قمری ، کلانتر طوایف یازده گانه ی بومی و مهاجر تنکابن بود. وی در اواخر حکومت کریم خان زند به نمایندگی از طوایف تنکابن به شیراز رفت و ستمکاریهای جانشینان حیدرخان قوی حصارلو (اصانلو) را به گوش وکیل الرعایا رسایند . او در بازگشت ، علاوه بر عزل حاکم ترک نژاد ، به لقب خانی و دریافت حکومت تنکابن از دربار زند مفتخر گردید.
پس از وی ، فرزندش هادی بیک چندی حکومت تنکابن را در دست گرفت. هنگامی که ولیخان اوّل ، فرزند هادی بیک ، در جنگ ایران و روس در هرات کشته شد. فتحعلی شاه در پی ترضیه ی خاطر خاندان خلعت بری ، فرمان حکومت محال ثلاثه (کجور ، کلارستاق و تنکابن) را برای حبیب اله خان خلعت بری ملقّب به ساعد الدّوله فرزند ولیخان سرتیپ تنکابنی صادر کرد . دوران حکومت ساعد الدّوله بر محال ثلاثه مقارن با شورش سید محمد عالمگیر در کلارستاق بود.
وی به فرمان ناصر الدین شاه مأمور سرکوبی این شورش گردید. از آن پس حکومتگران این خاندان ، اندک اندک ، سیطره حکومت خویش را از شرق به نمک آبرود و از غرب به رانکوه گسترش دادند . شیوه حکومتی این خاندان مبتنی بر نظام ارباب رعیتی بود و این امر مانع از اجرای عدالت می آمد. در تمام ادوار سلطنت قاجاریان بر ایران ، بزرگان این خاندان با شرکت در جنگ های داخلی و خارجی خود را عنصری مؤثر، وفادار و خدمتگزار می نمودند . چنانکه مؤلف کتاب «خاندان خلعت بری» نوشته است.
شاخه ای از این خاندان در زمان نادرشاه به هنگام لشگرکشی وی به هندوستان شرکت داشته و در همانجا اقامت گزیدند. از این رو این خاندان سخت مورد اعتماد و اتّکای شاهان قاجار بودند . آئین ملک و ملکداری و مناسبات اقتصادی حاکم بر عصر سبب می شد که این خاندان ، مانند دیگر خاندان های حکومتگر، در مقاطع حسّاس تاریخی و عرصه های تنگ اقتصادی که با شیوه ی سیاست آنان در تضاد می آمد به شریعت پناه برند.
چهره شاخص این خاندان ، محمدولی خان خلعت بری که در دوران استبداد به سپهدار و پس از پیروزی انقلاب مشروطیّت به سپهسالار اعظم ملقّب گردید ، از دوازده سالگی ، با درجه ی سرهنگی وارد نظام شد و بنابر پایگاه طبقاتی خویش علاقه بسیار به ملک و مال داشت . از این رو در شمار ثروتمندترین رجال عصر مظفّری قرار داشت . تند خویی خصیصه ی بارز وی بود ، چنانکه در واقعه ی شمشیر کشیدن به روی میرزا حسین خان مشیرالدوله سپهسالار قزوینی ، این خصلت را به نحو چشمگیری آشکار کرد.
از همان روزهای نخستین جنبش مشروطه ، سپهدار از سوی حکومت مظفرالدین شاه مأمور از هم پاشیدن اجتماعات آزادیخواهان شد . پسرانش ، علیقلی خان امیر اسعد و مرتضی قلی خان ، اقتدار السلطنه ، دست خویش را به آزار و شکنجه ی زیردستان آلوده ساختند و به علّت کارهای مستبدانه او و ستمکاریهای پسرانش ، طلاب تنکابنی در ذی حجه ی ۱۳۲۴ هـ ق به پا خستند.
در رجب همان سال ، آقا نجفی اصفهانی حکم تکفیر سپهدار را صادر کرد. این اقدام ، چنان وضع او را دشوار ساخت که وی می خواست با پرداخت رشوه از خود رفع اتهام کند . یک سال بعد در رجب ۱۳۲۵ ، تنکابنی های مشروطه خواه ، به فتوای شریعتمدار نشتایی ، املاک سپهدار را در تنکابن غارت کردند. مؤلّف گیلان در جنبش مشروطیّت می نویسد: امیر اسعد تنکابنی شخصیتی است که در گیلان نامش به ستمگری و مخالفت با مشروطیّت یاد شده است.
همو در جای دیگری نوشته است : اگر همه ی نسبت هایی را که به امیر اسعد می دادند ، صحیح نباشد ، لااقل استبداد و فعال مایشائیش قابل انکار نیست. دوران حکومت امیر اسعد مصادف با دو واقعه ی بزرگ بود ، نخست ، انقلاب مشروطیّت ، دیگر جنبش جنگل . امیر مزبور به این واقعه روی خوش نشان نداد ، با آنکه بعدها پدرش در صف رهبران مشروطه قرار گرفت ، ولی او همچنان با مشروطه و مشروطه خواهان مخالفت می ورزید و حکومت محال ثلاثه را از آن خود می دانست.
حکومتگران خاندان خلعت بری در عرصه ی حکومت از منازعات داخلی بدور نبوده اند چنانکه مرتضی قلی خان سردار اقتدار در پی اختلاف با امیر اسعد به سالار فاتح پیوست و با کمک وی حکوکت تنکابن را برای مدتی کوتاه از دست برادرش خارج کرد. پی آمدهای انقلاب مشروطیّت و روی کار آمدن پهلوی اوّل، موقتاً به سروری آنان خاتمه داد و یک چند نام آنان را به محاق فراموشی سپرد. حتی برخی از بزرگان این خاندان را به تبعید و زندان کشانید.
در دوران حکومت پهلوی اوّل کار به جایی رسید که بعضی از رجال این خاندان ، شهرت خویش را از خلعت بری به زهری ، ناصرتاش ، پویه و نیکویی تغییر دادند تا شاید از گزند حکومت وقت بدور باشند. پس از شهریور ۱۳۲۰ و ایجاد فضایی نو ، بار دیگر رشد و بالندگی این خاندان فراهم آمد و در مناصب اجتماعی شاخصیّت یافتند.
تنکابن در انقلاب مشروطیت
آغاز نهضت
با شروع جنبش مشروطیّت ، میرزا محمد طاهر تنکابنی ، فیلسوف و آزادیخواه ، از همان روزهای نخستین نهضت استبدادی به صف مشروطه خواهان پیوست . در بحبوحه انقلاب، انجمنی با کمک مشروطه طلبان محال ثلاثه، در تهران تشکیل شد که میرزا محمد طاهر تنکابنی یکی از اعضای اصلی آن بود. میرزا به همراهی معتمد الاسلام رشتی انجمن دیگری را نیز که به نام انجمن مشروطه خواهان معروف بود، تأسیس کردند، بسیاری از مشروطه طلبان گیلان و محال ثلاثه عضو آن بودند.
این انجمن منحصر به این نواحی نبود ، بلکه عدّه ای از مشروطه خواهان مانند سید یعقوب انوار شیرازی نیز در آن شرکت داشتند. بنابراین ، انجمن و مجامع روشنفکری در بیداری مردم و ایجاد بستر برای حرکت های انقلابی نقشی حساس را ایفا می کردند . بدون شکّ ، اداره تلگراف و پستخانه ی خرم آباد، مرکز محال ثلاثه، یکی از عوامل بیداری مردم محال ثلاثه در واقعه ی مشروطیّت به شمار می رفت.
همزمان با بحرانی شدن اوضاع تهران، فعّالیّت های مشروطه طلبان محال ثلاثه شدّت پیدا کرد. در آن هنگام دو تن از کارکنان اداره ی تلگراف خرم آباد به نام میرزا شفیع خان و میرزا احمد خان به کسوت مشروطه خواهی درآمده ، اخبار مشروطه تهران را به مردم می رساندند. بیشترین اخبار از سوی میرزا محمد طاهر تنکابنی به مرکز محال ثلاثه مخابره می شد و چون ادارات پست و تلگراف ایران در اجاره محمد ولی خان خلعت بری، سپهدار تنکابنی قرار داشت. از این رو ، امیر اسعد اقدامات این دو را به پدرش گزارش داد، سپهدار نیز میراز شفیع خان و میرزا احمدخان را از تصدّی اداره تلگراف خرم آباد برکنار کرد.
از ابتدای مهاجرت مشروطه خواهان به قم ، میرزا محمد طاهر تنکابنی در اعتراض به استبداد ، همراه سیدین سندین (بهبهانی و طباطبایی) بود و در طی اقامت خویش در قم ، تماس با آزادیخواهان تنکابنی را قطع نکرد. میرزا ، توسط میراز حسین خان کلارستاقی که در آن زمان منشی وزارت داخله بود. دائماً با مشروطه طلبان محال ثلاثه در ارتباط بود.
با شعله ور شدن انقلاب مشروطیّت و سرایت آن به شهرها و بویژه تنکابن که وقایع آن بیشتر متأثّر از تهران بود، حکومت سیاسی امیر اسعد، حاکم مقتدر تنکابن، اندک اندک، رو به خطر می رفت. از این رو، مخالفین امیر به گرد روحانیون نامداری چون میرزا محمد علی نشتایی ملقّب به شریعتمدار نشتایی، سید صادق مجتهد و شیخ محمد مزردشتی مشهور به شیخ کبیر درآمدند. رهبری قیام عملاً و علناً در دست شیخ کبیر قرار داشت.
صدور فرمان مشروطیّت سبب شد تا شایعه ی دستگیری امیر اسعد و قوانین محال ثلاثه بر زبان رعایا افتد . در نواحی کوهستانی دوهزار و سه هزار اشکورات رعایای تحت ستم ، پس از دستگیری و به چوب بستن مباشرین سپهدار و پسرانش ، اراضی غضب شده را که زمانی دراز در دست حکومتگران خاندان خلعت بری بود ، بین کشاورزان تهیدست تقسیم کردند.
صدور فتوای شریعتمدار نشتایی مبنی غصبی بودن اموال و املاک سپهدار و فرزندانش ، صدها رأس دام و احشام وی را به باد غارت داد. رجب سال ۱۳۲۴ هـ ق شیخ کبیر از سوی آزادیخواهان تنکابنی عازم تهران شد، و سپس فرمان اجرای انتخابات در محال ثلاثه را از صدر اعظم میرزا نصرالله خان نائینی (مشیر الدوله) را دریافت کرد و به تنکابن بازگشت. متعاقب آن ، انجمن مشروطه خواهان تنکابنی ، شیخ کبیر را به عنوان نماینده مجلس معرفی نمود. آنگاه شیخ به دارالحکومه خرم آباد رفت و حکم صدر اعظم را به حاکم تنکابن داد ولی با مخالفت شدید امیر اسعد روبرو شد.
به دنبال مشاجره شدید بین شیخ و حاکم ، به فرمان امیر اسعد ، ابتدا شیخ را به چوب بسته ، سپس زندانی کردند . خبر دستگیری شیخ به سرعت در تنکابن پیچیده و گروه بسیاری از مردم را به دارالحکومه کشانید . امیر چاره ای جز پذیرش خواسته ی مردم ندید . پس شیخ را از بند آزاد کرد . گروهی از طلّاب محال ثلاثه در اعتراض به عمل امیر اسعد به تهران رفتند و در منازل روحانیون بست نشستند.
تنکابن در انقلاب مشروطیت
واقعه خانیان
اهانت به شیخ کبیر ، کینه و اندیشه ی انتقام در برخی از مشروطه طلبان تنکابن را برانگیخت ، پس نامه ای به صمدخان که در آن زمان در تهران به سر می برد ، نوشته او را به پیوستن صفوف مشروطه خواهان دعوت کردند . صمد خان در آغاز به سبب نمک شناسی و یا وحشت از ایل خلعت بری در ترک خدمت به این خاندان مردّد بود ، امّا شورش عمومی محال ثلاثه وی را در پیوستن به انقلاب مصمّم کرد در بازگشت از تهران به تنکابن مورد استقبال شیخ محمد کبیر و مخالفین خاندان خلعت بری قرار گرفت . شیخ که پیوستن صمدخان را به اردوی انقلاب امتیازی بزرگ می دانست ، با نشر سکه های نقره مقدمش را گرامی داشت . در این زمان سپهدار والی گیلان بود..
وجود انقلاب مشروطه و ارشادات سید صادق مجتهد سیاورزی سبب شد که صمدخان به طور کلی از امیراسعد روی برگرداند . پشت کردن صمد خان به حکومت تنکابن یک چند مایه ی وحشت امیر را فراهم آورد . سرانجام صمدخان به همراهی پهلوان فرامرز و سید صادق مجتهد ، ترور امیر اسعد در منطقه خانیان سه هزار طرح گردید. تقابل در منطقه ی چلکا کوتی روی داد. گروه پس از هدف قرار دادن ابراهیم خان کرد و کشتن وی مورد تهاجم سخت نیروهای چریک امیر اسعد واقع شدند پهلوان فرامرز بر اثر گلوله که بر پهلویش اصابت کرده بود کشته شد.
صمدخان و سید صادق مجتهد چاره ای جز فرار ندیدند . صمد خان به چمستان و سید صادق به نور گریخت . طولی نکشید که صمدخان به تحریک امیر اسعد در شکارگاه چمستان به دست قاسم خان عبدالملکی از پشت سر مورد شلیک تفنگ قرار گرفت و کشته شد (واعظی تنکابنی ، ۱۳۶۷ ، ۲۷۵) بدینگونه واقعه ترور امیر نافرجام ماند.
از سویی دیگر ، میرزا محمد طاهر تنکابنی ضمن حمله به سپهدار و پسرانش ، خواستار احضار امیر اسعد و شیخ کبیر به مجلس گردید . طباطبایی رئیس مجلس نامه ای به صدر اعظم نوشت که پس از مدّتی تأخیر پاسخی کوتاه به آن داده شد.
شیخ محمد هرزه بود ، امیر اسعد تنبیه اش کرد. میرزا محمد طاهر تنکابنی که نماینده مجلس و از فضلا و حکمای برجسته ی زمان بود گفت: اگر این شیخ محمد مرد نکره و هرزه ای بود، نصر السلطنه نوشته ای بدهد مبنی بر اینکه قبالجات املاکی را که به خط این شخص ابتیاع نموده باطل باشد.
مؤلف تاریخ انقلاب مشروطیّت ایران در این باره می نویسد: امیر اسعد حاکم تنکابن ، شیخ محمد نامی را که از روحانیون بود به گناه اینکه می خواسته انجمنی برای انتخاب نماینده تأسیس کند ، چوب زده و حبس نموده ، با وجود اقدامات مجلس نسبت به رویه ی مستبدانه ی امیر اسعد تذکراتی که نمایندگان به دولت دادند ، وزیر داخله جواب داد : ملّا محمد می خواسته شرارت کند حاکم او را تنبیه کرده است.
همو در جای دیگر نوشته است: روزگار اهالی مازندران دست کمی از سایر شهرها نداشت و خواینن مستبد آن سامان خصوصاً امیر اسعد ستمگری نسبت به کسانی که به مشروطه خواهی معروف بودند ، کرده که ذکر آن موجب ملال است.
تاریخ بیداری در ادامه می گوید: چنانکه مردم تنکابن چون از تعدیات پسر سپهدار به دارالحکومه شاکی شدند او را احضار فرمودند . مردم تنکابن دانستند که اگر چنگال خصم بر ایشان بلند شود ، خُرد شوند. اتّفاق بر نگهداری هم کردند . چون شنیدند که پسر دیگر سپهدار که در رکاب پدر از تهران آمده بود و عازم تنکابن بود ، تماماً در رودسر جمع شدند و سدّ طریق نمودند و مانع شدند از وصول پسر سپهدار در لنگرود متوقّف شد.
مؤلّف محال ثلاثه در جنبش مشروطیّت نوشته است : امیر اسعد پس از رفتن به تهران ، گروهی از خوانین و رؤسای طوایف را به مقرّ حکومتی خویش در خرم آباد احضار کرد تا در غیاب وی نماینده ای از میان خود اقدام کنند. اعضای انجمن مرکب از افراد حکومت و چند تن روحانی ، قصد داشتند سعدالله خان کجوری را به عنوان نماینده، معرّفی نمایند که با مخالفت میرزا محمد علی نشتایی شریعتمدار تنکابنی روبرو شدند.
در مشروطه بی نقاب آمده است : « گویا موافق نظامنامه ی انتخاب که خواندیم مجموع حال ثلاثه باید شش نفر باشد . بنابراین علمای تنکابنی بر آن شدند تا در مقابله با مظالم مجلس دیگری را تأسیس کنند و می خواستند که میراز موسی پزشک سید صادق مجتهد و سید علی جناب را به نمایندگی برگزیدند.
طباطبایی در پاسخ به تقاضای مکرر رعایای محال ثلاثه تنکابن پیام تهدید آمیزی را برای علمای تنکابن فرستاد از محتوای پیام چنین استنباط می شود که اوضاع تنکابن بحرانی بوده است.
سرانجام تلاش از آزادیخواهان تنکابن و محال ثلاثه سبب خلع امیر اسعد حاکم مستبد و مقتدر تنکابن از حکومت گردید و ظاهراً شخصی به نام معتمد السلطان به جای وی مدت کوتاهی حکومت تنکابن را در دست گرفت. بعدها حکومت این شخص با روی کار آمدن سپهدار تنکابنی در مشروطه دوم ناپایدار شد. به دنبال وی محمد ولی خان خلعت بری سپهدار تنکابنی از منصب امیری توپخانه و فرماندهی افواج گیلان و مازندران و تنکابن برکنار شد تا بمباران مجلس به فرمان محمدعلی شاه که به استبداد صغیر مشهور است. کلیه مناصب دولتی از وی و پسرانش یکی پس از دیگری گرفته شد.
تنکابن در انقلاب مشروطیت
نتیجه بحث
هر چند انقلاب مشروطیّت ایران پایه های حکومت استبدادی قاجار را ویران کرد، امّا با همه تلاش های انقلابیون و آزادیخواهان پس از استقرار نظام مشروطه ، هرگز عدالت اجتماعی در جامعه ایرانی برقرار نشد. زیرا آنان که تا دیروز دستشان به خون مردم آلوده بود، با شروع انقلاب دوم مشروطیّت به کسوت مشروطه خواهی درآمده، بار دیگر امتیازات طبقاتی خویش را که برای مدّتی کوتاه از دست داده بودند، بازستاندند. روی کار آمدن پهلوی اول به این امر خاتمه داد و بساط سروری آنان را برای همیشه در عرصه ارباب رعیتی برچید.
منابع: برای دریافت منابع تماس بگیرید.
برچسبها: مشروطیّت، تنکابن، امیر اسعد، ارباب رعیتی، سپهدار تنکابنی، ابوالحسن واعظی تنکابنی، تنکابن در انقلاب، انقلاب مشروطیت، آغاز نهضت، واقعه خانیان.
……………
تنکابن در انقلاب مشروطیت
مستندهای مربوط
مستندهای بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید، لینک آن در ستون کناری
مستند کوتاه از داستان بلند بازی های استعماری برای نابودی تاریخ های کهن است، استعمار و امپریالیسم از هر تلاش و ترفندی کوتاهی نمی کند، تا در نهایت بگوید ملت های قاره کهن تاریخ نداشته اند، و داستان های دیگر از تاریخ بگوید و بنویسد، و بخورد ملت های ساده شده بدهد.
……………………….
توجه ۱: اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: وبلاگ انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
توجه ۲: جهت یافتن مطالب، یا پاسخ پرسش های خود، کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید، و مطالب را مطالعه نمایید. در جهت دانش مربوطه وبلاگم، با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
توجه ۳: مطالب وبسایت ارگ ایران، توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر، بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود، از این نظر هیچ مسئله ای نیست، و باعث خوشحالی من است. ولی عزیزان توجه داشته باشند، که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب، به ارگ ایران مراجعه نمایند.
سلام آقای انوش راوید تشکر، نوشته های آقای ابوالحسن واعظی تنکابنی عالی هستند
درود و سپاس از توجه شما
http://arqir.com
سلام،چطور میتونم درمورد منبع با شما تماس بگیرم؟
درود، در همین جا مورد را بپرسید، درصورت نیاز به اطلاعات بیشتر از نویسندگان و پژوهشگران می پرسم و پاسخ را به شما ایمیل میزنم، پاینده باشید.