دوران مهم گذر تمدنی طلا و نقره در جهان بویژه اروپای غربی، دوره ای که کمتر از نظر رشد و تکامل تمدن به آن اشاره شده است. وقتی از گذرهای تاریخی میگویم، خیلی از حرفه ایهای تاریخی متوجه آن نمی شوند، چه برسد به افراد عادی. گذر تاریخی دوره ای است، که باعث میشود تمدن از دوره قبلی به دوره جدید تمدنی، در ساختارهای تاریخی اجتماع ارتقا پیدا کند.
دوران مهم گذر تمدنی طلا و نقره در جهان بویژه اروپای غربی
تصویر سکه های نقره دوران استعماری اسپانیا، عکس شماره 3768.
این برگه بشماره 1461 پیوست لینک زیر است:
لوگو تاریخ مند و اندیشه ورز شویم، عکس شماره 1607.
دوران مهم گذر تمدنی طلا و نقره در جهان بویژه اروپای غربی
دوران مهم گذر تمدنی طلا و نقره در جهان بویژه اروپای غربی
ابتدا استعمارگران در فکر ایجاد شهرک در نقاط مختلف دنیا و تجارت بودند، حداکثر فهم آنها در تجارت ادویه و عاج و کمی طلا و نقره بود. هرگز آنها در فکر کالای انبوه و فراوان نبودند، وقتی اسپانیایها در آمریکا به طلا و نقره فراوان رسیدند، ناگه ظلم استعماری برای دریافت طلا و نقره بیشتر آغاز شد.
یعنی طلا و نقره یک درجه فعالیت استعماری را ارتقا داد، سپس مقدار زیادی طلا و نقره به اسپانیا و پرتقال سرازیر شد، و طی دو قرن باعث تورم در آن کشورها گردید. ولی متقابلاً در اروپای غربی، که دستی به این فراوانی طلا و نقره نداشتند، سعی کردند با تولیدات صنعتی بیشتر، بخشی طلا و نقره را از دست پرتقال و اسپانیا درآورند. یعنی طلا و نقره تمدن جدید صنعتی را بوجود آورد، یا در بوجود آمدن کمک بیشتر کرد.
تا قبل از قرن 19 اسپانیا و پرتقال از کشورهای نیرومند اروپا بودند، و سپس بخاطر حجم بالای طلا و نقره در آن دو کشور، و عدم نیاز به تولیدات صنعتی و درآمد حاصل از تولیدات، از کشورهای آلمان و انگلیس و فرانسه عقب افتادند. با دقت در این مورد براحتی می توان نتیجه گرفت، طلا و نقره، که برای مدتی به این دو کشور ثروت و قدرت داد، در نهایت باعث عقب افتادگی آنها هم شد.
دوران مهم گذر تمدنی طلا و نقره در جهان بویژه اروپای غربی
افزایش طلا و نقره اسپانیا را عقب راند
نخستین استعمارگران پرتغال و اسپانیا بودند، که به جست و جوی طلا پرداختند، و با دستیابی به قاره جدید و شرق، به غارت طلا و نقره آنجا پرداختند. انتقال طلا و سایر فلزات قیمتی قاره های آمریکایی به کشورهای اروپایی، موجب جلب منفعت و ایجاد انگیزه برای فعالیت بیشتر تجاری و اقتصادی و صنعتی شد. علاوه بر تورم ناشی از ورود فلزات قیمتی، باعث افزایش سود بازرگانان و انباشت سرمایه تجاری و درآمد آنها و دخالتشان در امور کشوری شد.
در گزارشها چنین آمده: پرتغال در ۱۵۰۳م.، ۱۳۰۰ تن فلفل از شرق دریافت کرد، و سود سالانه خاندان سلطنتی پرتغال از محل روابط با شرق برابر با 1.25 میلیون دلار، به ارزش ۱۹۴۰ میشد، یا اسپانیا نزدیک به یک میلیارد دلار، به ارزش سال ۱۹۳۲ شمش طلا و نقره را بین سالهای ۱۵۳۰ و ۱۶۶۰ به اسپانیا وارد کرد. ابتدا پرتقال تجارت کرده، و سپس بعد از سی سال اسپانیا غارت.
از قرن شانزده پس از اسپانیا و پرتقال، هلند و فرانسه و انگلیس بدنبال طلا و نقره روش جدید استعماری را آغاز کردند. طی دو قرن شانزده و هفده مشخص شد، طلا و نقره نمیتواند منبع ثروت باشند. رقابت بابت این ثروت و نیازهای دیگر از این ثروت، باعث رشد کارگاه های تولیدی صنعتی، و متعاقب آن ایجاد شرایط برای انقلاب صنعتی شد.
مانند پارچه بافی انگلستان که در این زمان رونق گرفت، و بتدریج بنادر انگلیسی مراکز مهمی برای صادرات پارچه و جذب طلا و نقره غارت شده از سرزمینهای جدید شد. در فرانسه نیز در عصر لوئی چهاردهم، نظارت پراکنده بر اصناف تمرکز بخشیده شد، و مقررات آن تدوین گردید. به کارگیری روشهای تولیدی خاص اجباری شد، و مقررات وسیعی برای نظارت بر کیفیت محصول وضع گردید.
بازرسانی مامور نظارت بر اجرای قوانین شدند، این اقدامات را ژان باتیست کلبر، وزیر و مشاور اقتصادی معروف لوئی چهاردهم انجام داد. برای مثال در صنایع نساجی عرضه پارچه و تعداد دقیق نخهایی که باید به کار برده میشد، به وسیله حکومت تعیین میشد. در انگلستان قانون صنعتگران در سال ۱۵۶۳ عملا نقش اصناف قدیمی پیشه وران را به دولت محول کرد، که این اعمال موجب نظارت مرکزی بر آموزش کارگران صنعتی، شرایط کار و تخصیص جمعیت کارگر بین مشاغل مختلف شد.
اما اسپانیا مستعمرات وسیعی از جنوب آمریکای شمالی، یعنی از حوزه فلوریدا تا پرو در آمریکای جنوبی را در اختیار خود داشت. با تصرف این سرزمینهای جدید به معادن و منابع سرشاری دست یافت. یک چنین اموری زمینه انقلاب تجاری استعماری را فراهم کرد. یعنی تمرکز تجار، وسایل و کالاهای تجارتی چون طلا و نقره موجب پیدایش انقلاب تجاری استعماری شد.
اسپانیا نخستین دولت استعماری بود، که در آن سوی اقیانوس اطلس به ایجاد مستعمراتی پرداخت، و به تامین و انباشت اولیه ثروت و سرمایه دست زد. این موضوع از علائم اولیه رشد اقتصاد سرمایهداری است، اینکه چه دلایلی سبب شد، این کشور نتواند به مناسبات سرمایهداری و تحولات صنعتی دست یابد، بررسی مهمی است.
بخشی از پاسخ این مهم در نوع نگرش دینی است، هر جای اروپا که بینش کاتولیک قویتری وجود داشت، از لحاظ اقتصادی، فئودالیسم نزدیکتر بود. در هر جا که بینش پروتستانیسم قویتر بود، نظام سرمایهداری رشد بیشتری یافته است. ذهنیت نوع دین و مذهب در رشد و تکامل و نوگرایی، یا برعکس آن، خیلی اهمیت دارد، و باید به آن دقت تحلیلی شود.
بخش اصلی در نیاز و عدم نیاز است، اسپانیا بخش اعظمی از ذخایر ارزی آمریکای مرکزی و لاتین را به غارت برد، و به صورت شمشهای طلا و نقره به ذخیره ارزی در اسپانیا پرداخت. دیگر نیازی به رشد صنایع تولیدی، و رونق کارگاههای مانو فاکتوری و پیشه وران متخصص نداشت. اسپانیا که از زراندوزی به ثروت رسیده بود، صرفا به اندوختن طلا و نقره اکتفا کرد، و از توسعه تجارت و صنعت، که در انگلیس و فرانسه و هلند بود، بیبهره ماند.
وقتی که عصر طلایی اسپانیا به پایان رسید، دیگر نه طلایی داشت، که صرف توسعه اقتصادی کند، و نه صنعت و تجارت مشروع که با آن طلا به دست آورد. مردم اسپانیا بدلیل حجم عظیم طلا و نقره و سابقه تاریخی، به تولید و تجارت و بازرگانی علاقه چندانی نداشتند، و عموما صاحبان سلاح و شمشیر و سپاه بودند، که در امور نظامی اندیشه میکردند. اسپانیا برای اداره مستعمرات وسیعش نیازمند ساختار بوروکراسی عظیم نظامی و دولیی بود، تا بتواند خزاین اسپانیا را تقویت کنند.
رقابتهای دیگر کشورهای اروپایی نظیر هلند، و فرانسه و انگلیس نیز در این مقطع قابل توجه است، چراکه حفظ مستعمرات اسپانیا نیازمند رقابت با این کشورها بود. این مساله خود متضمن هزینههای سنگینی در بعد نظامی بود، و این مشکلات بر دوش دولت اسپانیا سنگینی میکرد. این مسائل، بعلاوه حجم فزاینده ذخایر وارد شده، موجب شد، که در یک مقطع بر اثر افزایش قیمتها، اقتصاد اسپانیا دچار مشکل شود. به این معنا که قیمتها جهش یافت و این تورم قیمتها سبب شد تا کشورهای صاحبان کالا و تولید کنندگان آن سود کنند، در حالی که اسپانیا باید از ذخایر انباشته شده خود هزینه میکردند.
این کشور با صدور کالاهای صادراتی ارزان، و واردات کالاهای گرانتر مواجه شد، و چون اسپانیا یک کشور وارد کننده کالا بود، دیگر برایش مقرون به صرفه نبود. به این ترتیب هم در داخل، بازارهای خود را از دست داد، و هم حجم عظیمی از ذخایر خود را صرف خرید کالاهای خارجی کرد. خروج عظیم ارز از داخل و ورشکستگی صنایع داخلی آن چنان بود، که این کشور حتی نتوانست به مستعمرات خود کالا صادر کند.
دو موضوع مهم اساسی، یعنی رقابت دول خارجی و مشکلات سخت اداری نظامی داخلی، که با آن مواجه شد، نتوانست به تحولات صنعتی دست یابد. مساله سوم بینش مذهبی کاتولیک و اقتصاد فئودالی است. سیاستهای اقتصادی اسپانیا تحت شعاع سیاستهای مذهبی آن کشور قرار گرفت. دینها و مذاهب دیگر سرکوپ میشدند، و بینش دینی و فئودالی را به مستعمراتش سرایت داد، و در این مکانها به ساخت کلیساهای کاتولیکی پرداخت.
همین مساله موجب تقویت نظام زمینداری و تقسیمات سینیوری یا خانی شد، و در نهایت نتوانست مناسبات سرمایهداری را در خود جای دهد. بهترین اراضی قابل کشت این کشور به وسیله عده معدودی از مالکان احتکار میشد، که همین سیاست ارضی در مستعمرات نیز پیاده شد، و به عقب افتادگی اسپانیا و مستعمراتش منجر گردید. در یک نگاه سطحی به قاره آمریکا میتوان متوجه شد، از دو بخش متمایز تشکیل شده است.
به دو بخش عقب افتاده در آمریکای مرکزی و جنوبی، و بخش پیشرفته در آمریکای شمالی، که وارث سوداگرایی تجاری فرانسه و انگلستان بود. بخش مرکزی و جنوبی آن وارث سوداگرایی استعماری اسپانیا بود، همچنان عقب مانده باقی ماند. با تعریف کلی، انگلستان و فرانسه و آلمان غولهای اروپا شدند، اما اسپانیا و پرتغال که زمانی از کشورهای نیرومند اروپا بودند، بخاطر حجم بالای ثروت طلا و نقره عقب افتاده شدند.
دوران مهم گذر تمدنی طلا و نقره در جهان بویژه اروپای غربی
تمدن شناسی
تصویر انوش راوید در سایت باستانی آتشکده ری، عکس شماره 7002.
دوره های تمدنی و گذرهای تمدنی، و در کلی ساختارهای تاریخی اجتماع را بخوبی بدانیم، تا بتوانیم بدرستی تاریخ را بفهمیم، و از درک درست تاریخ، برای آینده بینی بهره ببریم.
……………
برچسبها: دوران مهم, گذر تمدنی, طلا نقره, گذر جهان, بویژه اروپا, اروپای غربی, افزایش طلا, نقره اسپانیا, عقب راند, تمدن شناسی.
هشتگها: .#گذرتمدنی.
…………
دوران مهم گذر تمدنی طلا و نقره در جهان بویژه اروپای غربی
مستندهای مربوط
مستندهای بیشتر را در آپارات و نماشا لینک آن در ستون کناری ارگ ایران
مستند پایان چهارصد سال حکومت خانات بخارا در بخش بزرگی از ایران تاریخی فرهنگی، و سرنوشت شهر فارسی زبان بخارا. مشروح در لینک زیر http://arq.ir/131
* * * * * * * * * *
……………………….
توجه 1: اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: تارنمای ارگ ایران، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین عکسها و مطالب ارگ ایران را بیابید.
توجه 2: جهت یافتن مطالب، یا پاسخ پرسش های خود، کلمات کلیدی را در جستجوهای ستون کناری ارگ ایران بنویسید، و مطالب را مطالعه نمایید، و در جهت دانش مربوطه این تارنما، با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
توجه 3: مطالب وبسایت ارگ ایران، توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر، بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود، از این نظر هیچ مسئله ای نیست، و باعث خوشحالی من است. ولی عزیزان توجه داشته باشند، که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب، به ارگ ایران مراجعه نمایند.
ــ از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید، به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید، و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید.
برای دریافت فهرست منابع نوشته ها، در بخش نظرات زیر برگه مورد نظر پیام بگذارید.
سلام، لطفن درباره روستای زرگر بگویید.
در اینترنت خیلی چیزها در این باره نوشتند، که باهم اختلاف زیاد دارند، بنظرم آنچه درست این موضوع است، زمان آلمان نازی تعدادی کولی رومانی از قتل کولیها بدست نازیها فرار کردند، و مانند لهستانیها به ایران آمدند. تعدادی از این کولیها که زرگر هم بودند، در جایی سکنا دادند، که به روستای زرگر معروف شد.
با ورود آقای راوید عزیز
ماشالله ایران اینقدر نیروی کار نیاز دارد که همین کشورهای استعمارگر باید شیفت کاری در ایران بگیرند و کار کنند تا درس عبرتی برای اعمال بدشان باشد
فرقی ندارد کانادا و آمریکا باشد یا اروپای غربی باید هر دو منطقه را مجازات عملی کرد و بس
درود و سپاس از نوشتن دیدگاه
این بخش پایانی درباره جمهوری منبعش کجاست؟
درود و سپاس از توجه شما، ریشه یابی واژه، اتفاق تاریخی نیست، که نیاز به منبع داشته باشد، بلکه یک فرضیه از مقدار دانش شخص واژه یاب است. امروزه پر شده از اشخاص ریشه یاب واژه. خیلی از این ریشه یابی ها با هم نمی خواند، ولی در کل یک مفهوم دارد، زنده شدن دانش واژه یابی در ایران. از نظر من جمهوری: جمهوری = جوم + اور + ی. جوم = جمع شدن + اور = سالن اجتماع و شهر. اور = نام شناخته شده برای سالن اجتماعات و سپس شهر است. جوم = خودم از زبان پیران مدرسه نرفته روستاهای قدیمی در سی چهل سال گذشته شنیدم که به جمع می گفتند. تمام قبایل باقی مانده در شکل اولیه، که در آفریقا و گینه اریان و آمازون هستند، یک سالن اجتماع دارند، که به آن جوما، جومروم و این چیزها می گویند، که تغییر آوا یافته جمهور طی هزارههاست است. در تمام کاخها و شهرهای باستانی ایران سالن اجتماعات وجود داشت، مانند تپه حسنلو که درباره سالن جمهوری آن نوشتم.
چین و کره و.. پیرو کمونیست هستند و در گذر تمدن جدید نمی توانند خیلی حرفی برای گفتن داشته باشند ، بزودی فرومی پاشند می گویید نه ، نگاه کنید
درود لطف نمایید نگاه سطحی به مسائل نداشته باشید و با مطالعه و سند بگویید
ما هم وضع خرابی داریم، باید بیشتر مطالعه کنیم
جناب راوید گرامی، چوب خدا صدا نداره، از قدیم گفتند، هر بلایی که سر دیگران بیاری، روزی سر خودت می آید، این سرنوشت کشورهای استعمارگر هست، حالا چرا نیستند، کجا رفتند آن تمدن برتر غرب چرا در سرزمین های خود مخفی شدهاند و از راه جنگ نرم اهداف خود را پیش می برند؟
پاسخ ساده هست دیگر زمان آنها گذشته حالا نظاره گر باشند تا چششان از حدقه بیرون بزند.
درود، تغییر در کشورهای غربی شده، ولی هنوز آنها دارای قدرت استعماری هستند، مانند آمریکا و انگلستان و فرانسه. بعضی مسائل جالب هستند، روزی نه چندان دور همین نیم قرن پیش جوانهای پرتقالی را مسلح میکردند، به جنگ در آنگولا می فرستادن، و خیلی از آنها کشته شدند. اما امروز جوانهای پرتقالی برای کار به آنگولا می روند، زیرا آن کشور دارد بسرعت سازندگی را با کمک چین طی میکند، نوع سازندگی برابر میل چین.