Skip to main content

بایگانی ماهانه ارگ ایران همراه تعداد نوشته ها

هفت نوشته تازه ارگ ایران

زن و الهه زن در تاریخ ایران
      یکی از مهمترین موضوعاتی،  که باعث پیشرفت یک کشور می شود،  وجود بانوان فهمیده است،  که می توانند در نقش مادر،  فرزندان دانا و آگاه و آزاد و آبادگر پروش دهند،  وهم بعنوان یک فرد در امور جاری و علمی نقش داشته باشند.  در دوره های زیادی از تاریخ ایران،  بانوان در مقام های مهم معنوی و اجتماعی،  دارای احترام خاص بودند.  در این مقاله سعی می کنم،  از نقش اصولی و اساسی زن در تاریخ ایران بنویسم،  و به امید روزی،  که زن و مرد در کنار هم بطور برابر،  قدرت های علمی و معنوی و اجتماعی را در دست داشته باشند.
زن و الهه زن در تاریخ ایران
تصویر مجسمه آناهیتا در شهر مراغه،  عکس شماره ۳۳۷۶.
. . . این صفحه بزودی کامل پست می شود . . .
زن و الهه زن در تاریخ ایران
   تصویر تاریخی و زیبای مادر مادر بزرگ پژوهشگر گرامی بانو پرنیان حامد در دهه ۱۲۸۰ خورشیدی،  عکس شماره ۸۵۹۸.
جایگاه بانوان در دوران هخامنشیان
      مدت زیادی است که میدانیم،  در هیچ یک از نگاره های بی شمار پارسه و شوش و پاسارگاد،  هیچ زنی به تصویر کشیده نشده است.  باستان شناسان حفار در قطعه ای شکسته از یک آجر لعابدار که از بنایی ایرانی در بابل بدست آمده، چهره بانویی را میبینند که با رنگ سفید نقاشی شده است.  قطعه آجری از شوش،  دست سفید مزین به دستبند را نشان میدهد،  که نیزه ای را حمل میکند.  البته این دست نمیتواند از آن زنی باشد.  حتی گفته شده که ایرانیها هیچ زنی را نقش نکرده اند.  اما ما طبعا باید به اسنادی که به تصادف بدست می آیند،  بهاء بدهیم.  ظاهرا زن در چارچوبی که برنامه های بزرگ امپراطوری و قدرت فرمانروایی آنرا به نمایش در می آورد،  نقشی نداشته است.  اما در میان آثار هنری کوچک به نقش های بی شماری بر میخوریم،  که به کمک آنها میتوان به تصویر کاملی از ظاهر زنان امپراطوری بزرگ ایران دست یافت.
      نخستین موضوعی که بیدرنگ جلب توجه میکند،  لباس بانوان است،  که همان لباس چیندار هخامنشی و همان کلاهی است،  که مردها بر سر دارند.  سرپوش کنگره دار بیشتر به چشم میخورد.  از آنجا که مردان نیز از زیورآلات و جواهر زیادی استفاده می کردند،  از این طریق تشخیص مرد و زن بسیار دشوار می شود.  حتی عناصر زینتی مانند بدست گرفتن نیلوفر نیز در تصویر زنان و مردان مشابه است.  علاوه بر این معلوم می شود،  که در سراسر امپراطوری از (مد) واحدی پیروی می شده است.  ظاهرا بانوان اشراف،  چشم به دربار در پارسه داشته اند،  و می کوشیدند از لباس پرب های درباری تقلید کنند.  برای نمونه به نگاره ای از سنگ آهک،  که از مصر بدست آمده و امروز در موزه بروکلین نگهداری می شود،  اشاره می کنیم.  این نگاره بانویی را با لباس چیندار هخامنشی نشان می دهد.  چین های افقی جلوی لباس و پارچه ای که به (خورد) چینها داده شده،  و تشکیل قوس های مکرر را داده است،  به وضوح همانی است،  که در لباس هخامنشی و در نگاره های تخت جمشید می بینیم.  این لباس،  برش زیبایی دار، د و در قسمت پشت، تا زمین آویخته است.
      آستینها نیز برشی گشاد و آویخته دارند.  دست های نگاره در جلو به هم گره خورده و گردنبندی چند ردیفه از مروارید،  مانند گردنبندی که از پاسارگاد بدست آمده،  بر گردن دارد.  حلقه های بزرگی زینت بخش گوشها شده و موها را نواری با نقش نیلوفر،  نگه داشته است.  این نوار،  همانی است که اسلحه دار های شاه در بیستون بر سر دارند.  در آرایش مو نیز تقلید از آخرین (مد) نگاره های تخت جمشید را شاهدیم.  
همین آرایش در سری وجود دارد،  که از پارسه بدست آمده است.  این سر به تقلید از سنگ لاجورد،  لعابی به رنگ آبی دارد.  چشمها و ابروها از لعاب شیشه ای و به رنگی دیگر ساخته شده است.  این سر میتواند از آن یک زن باشد.  همچنین سری از سنگ آهک،  که در مسجد سلیمان پیدا شده،  یا سر دیگری از گل پخته از شوش ممکن است،  مربوط به یک زن باشد.
      در میان وسایل آرایش،  سرمه دان هایی از برنز یافت شده،  که اغلب به شکل یک زن ساخته شده اند.  نمونه مجموعه خصوصی فروغی از زیبایی خاصی برخوردار است.  از پشت سر زن،  گیسوان بلندی آویخته است و بر گردن،  گردنبند پهنی از مروارید دارد.  دسته کلاهک سرمه دان که به شکل پایه مبل ساخته شده،  برای آسانی کار کمی بلندتر گرفته شده،  و روی آن یک پرنده نشسته است.  سرمه دان برنزی مشابهی،  البته با ظرافتی کمتر،  در موزه آشمولین آکسفورد نگهداری می شود.  همان زلف بر شانه افتاده،  اینبار بسیار دقیق بافته شده و چین های پشت لباس،  طبق قاعده به صورت قوس های مکرر افقی آویزان است.  سرمه دان دیگری که از گوزنی در کیش به دست آمده،  دارای روکشی از نقره بوده است.  در این نمونه هم لباس چیندار هخامنشی تکرار شده،  و تندیس موی کوتاه مجعدی دارد.  همین لباس بر تن بانوان متشخص و ندیمه هایشان،  بر پارچه ای گوبلن نقش شده،  که در جنوب روسیه در گورکان پازیریک پیدا شده است.  برای لباس خانمها در مقایسه با لباس ندیمه هایشان پارچه بیشتری بکار رفته است.  این تفاوت را میتوان از حاشیه های کنار لباسها و نقش آستینها تشخیص داد.
      به کلاه کنگره داری اشاره میکنیم،  روی این کلاه چادری نیز پوشیده است.  به زنانی با این پوشش و لباس اغلب در مهرها بر میخوریم.  نمونه بسیار زیبایی امروز در موزه پاریس نگهداری می شود.  ظاهرا مجلس بار در پارسه،  مدل این مهر قرار گرفته است.  درست به همان شکل که شاه در بار نشسته است.  در این مهر زنی بلند پایه بر صندلی تخت مانندی،  که پشتی مرتفعی دارد نشسته،  پاهایش را روی چارپایه ای گذارده،  و گل نیلوفری در دست دارد.  لباس این زن،  لباس دربار هخامنشی است،  کلاهش شبیه تاج است،  که چادری روی آن انداخته اند.  تصویر این بر خلاف تصور معمول از آن یک الهه نیست،  بلکه زن بلند پایه ای است،  که با رفتاری درباری خواسته تا اعتبار و درجه خود را بالا برد.  در مقابل او ندیمه ای با موی بافته بلند ایستاده،  و پرنده ای در دست دارد.  این پرنده با یک شیئی زینتی،  یا وسیله ای برای بازی و شاید هم پرنده ای زنده،  مثل قناری برای وقت گذرانی یک خانم سرشناس است.
      عود سوزی بزرگتر از معمول یافت شده،  که تقلیدی آگاهانه از مجلس بارشاهی در پارسه است،  با این تفاوت،  که بجای مرد خدمتگذار سطل به دست پارسه،  در اینجا زنی خدمتگذار نقش شده است.  این زن نیز مانند خدمتگذاران منقوش بر پارچه پازیریک،  لباسی چیندار بر تن و کلاهی کنگره دار بر سر دارد.  در مهر های زیادی زنان ایرانی با لباس چیندار دیده می شوند.  مثلا بر مهری که در لندن نگهداری می شود زنی را می بینیم،  که گل نیلوفر بدست و با موی بلندی،  که در قسمت پایین چندین گلوله به آن بافته شده است.  در مهر دیگری در آکسفورد،  مردی ایرانی با لباس سوارکاری و باشلق روی چارپایه ای نشسته،  و در مقابل وی زنی با لباسی دیگر،  جام بدست در حال پذیرایی است،  و بالاخره در مهری در تورنتو،  زنی در حال حمل یک مجموعه کامل وسیله نوشیدن، یعنی غرابه،  جام و ملاقه است.
      در میان گنجینه جیحون نیز به تعداد زیادی از نقش های زنان بر میخوریم.  در فضای داخلی در یک قوطی نقره ای کوچک،  زنی با همان لباس معمول و مردی با لباس سوارکاران ایرانی نقش شده است.  در تعدادی از ورق های زرین،  که شاید همانند کلیسا های زیارتی ارتودوکس و کاتولیک امروزی مخصوص نذر و نیاز بوده،  زن های گل نیلوفر بر دست نقش شده است.  در دو مهر انگشتر دیگر در هر کدام زنی نشسته به چشم میخورد که گل یا پرنده ای در دست دارد.  به این ترتیب این حالت در تصویر زنان حالتی معمول و گسترده بوده است.  در مهری که امروز در لندن نگهداری می شود،  به وضوح پرنده ای پیداست،  که اغلب در نقش زن های نشسته به چشم میخورد،  به هیچ وجه برای قربانی کردن در راه خدایان نیست.  در تصویری دیگر،  زنی نشسته در حال دادن پرنده کوچکی به دخترش برای بازی است.  به این ترتیب می بینیم که بیشماری نقش زن عصر هخامنشی وجود دارد،  که در آنها از نظر لباس و کلاه و زیورآلات فرقی میان زن و مرد به چشم نمیخورد.   منبع اینترنت.
ونوس های کهن و باستانی ایرانی
      در این مقاله از تصویر لوحه ها و مجسمه هایی استفاده شده،  که چندین هزار سال قدمت دارند،  در این لوحه ها صحنه هایی دیده می شوند،  که امروزه در منطقه قاره کهن،  جزء صور قبیحه و مجالس الفیه و شلفیه، محسوب می شوند.  اما باید بدانیم،  که این لوحه های باستانی حامل پیام آیین های چند هزار ساله هستند،  و نباید آنها را با معیار های کنونی قضاوت کنیم.  اخلاقیات هر عصر و هر سرزمین،  مربوط به همان زمان است،  و چه بسا،  صحنه هایی که امروزه غیر مذهبی و غیر اخلاقی به نظر می رسند،  در روزگار گذشته،  برای مردم مظهر کامل اخلاق و مذهب بوده است.  در این میان نفوذ استعمار و امپریالیسم در عقاید را هم باید در نظر داشت،  که در این قرن با انواع ابزار و ترفند،  کارشان بالا گرفته است.  بخشی از عکسها در اینجا.
. . . این مطلب بزودی پست می شود . . .
زن و الهه زن در تاریخ ایران
تصویر لوگوی در جهت علم باشید نه عقیده،  عکس شماره ۱۶۱۵.
    توجه ۱:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
 
   توجه ۲:  مطالب وبسایت ارگ و وبلاگ گفتمان تاریخ،  توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شوند،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به اصل وبلاگ من مراجعه نمایند.
 
 
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
mary.m
mary.m
4 سال قبل

درود، در گات های زرتشت، خدای سامی وجود ندارد. زرتشت و فردوسی به اومانیسم باور دارند و سرانجام سخنشان به خرد می رسد. خرد بهترین هدیه ی آسمان است. خدای سامی ها و الهه ها همه متافیزیک هستند.
اورمَزد متافیزیک و نادیدنی و نا پسودنی ( لمس ) نیست، زرتشت در خردش اورمَزد را پیدا میکند. تمام سخن زرتشت این است که باید انسان بود و انسان شد برپاد سامی ها که تنها باید ایمان داشت و مؤمن بود.
زرتشت میگوید: نمی خواد اورمَزد را بپرستی ولی سود رسان باش.
چرا می گویند مَزدَیَسنا.
مزدیسنا : ستایش کننده ی خرد
مزدا : دانای بزرگ ، خرد
زرتشت مزدا را نمی پرستید بلکه ستایش میکرد.
ستایش او از سر نیاز خودش بود نه از سر اطاعت و فرمانبرداری
گات ها را بخوانید و ببینید درباره ی امشاسپندان چه میگوید و ببینید با آنچه که شما در اینستاگرام نوشته اید چه تفاوتی دارد. آنچه که شما نوشتید باور موبدان ساسانی است، که ریشه در مُغ های پیش از زرتشت دارد.
آنها اندیشه های زرتشت را تغیر داده و برای دکان و دستگاه درست کردن سخت و پیچیده کردن همانند دین پیامبر اسلام که صفویه تشیع جدیدی ساخت و یا وهابی ها خشک تر کردند.
الهه باور سامی هاست.



2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x