Skip to main content

بایگانی ماهانه ارگ ایران همراه تعداد نوشته ها

هفت نوشته تازه ارگ ایران

مختصری از ایل کلهر در این نوشتار با نگاهی گذرا به تاریخ چند هزار ساله قوم کرد پرداخته شده،  و از ایلات کرد نشین در حرکتی کثرت وار به ایل کلهر،  که بزرگترین ایل کردنشین محسوب می گردد،  نگریسته شده….

مختصری از ایل کلهر

مختصری از ایل کلهر
تصویر کاخ سراب در گیلانغرب،  عکس شماره 9314.
مختصری از ایل کلهر
لوگو داشته های تاریخی ما آرزوی دیگران است،  عکس شماره 1616.
این برگه بشماره 1396 پیوست لینک زیر است:
. . . ادامه دارد و بازنویسی می شود . . .
مختصری از ایل کلهر
مختصری از ایل کلهر با تاکید بر یک جا نشینی طایفه رجب
به قلم: میثم رجبی
   مقدمه: در این نوشتار با نگاهی گذرا به تاریخ چند هزار ساله ی قوم کرد پرداخته شده و از ایلات کرد نشین در حرکتی کثرت وار به ایل کلهر که بزرگترین ایل کردنشین محسوب می گردد، نگریسته شده و در پایان نیز از طوایف متشکله ایل کلهر به طایفه ی رجب که جز سه طایفه ی بزرگ ایل کلهر محسوب می شود، پرداخته شده است.                                                    
      تاریخ مردمان کرد را باید از هزاره های قبل از میلاد در میان سنگ نوشته های آشور که حکایت از طوایفی با تشابهات زیستی و زبانی می نماید, جستجو کرد. طوایفی با نام های گوتیان- کاسی ها- لولوها- نایری ها- میتانی ها- سوباری ها- ماناعی ها- اورارتوها و کردوک ها. از این میان واژه گوتی در هزاره سوم و دوم قبل از میلاد به طایفه ای مرسوم می گردد که در کردستان و آذربایجان کنونی زندگی می کردند.
      دو سنگ نوشته از زمان پادشاه آشور(توکولتی اینورتا) به دست آمده که در یکی از آنها واژه گوتی و در دیگری واژه کورتی آمده است و این دو نام یادآور گروهی از کردها است . بنا به گفته (دراور) واژه های گوتی و کورتی و کورتوخی و کاردا و کارداک و کارتاوای و کرد و کردیای و کردی همه از یک رشته اند و به مردمی گفته می شود که امروزه به نام کرد معروفند و در هزاره اول قبل از میلاد همه اوراتوئیان و مردم ماناو مادرا گوتی یا کورتی می گفتند. (صفی زاده، 78، ص79).
      عامل دیگر که این ذهنیت و تشابه لفظی واژه کوتی با کورتی را تقویت می کند پژوهش های برخی انسان شناسان فرانسوی است که با بررسی تیپ مردمان عصر کنون کردستان و آذربایجان با تصاویر و مجسمه های به جا مانده از گوتیان معتقد هستند که تشابهات فراوانی بین آنها دیده میشود.
      آنچان که در سنگ نوشته های آشوری معلوم گردیده است، گوتیان مردمان خشن و سنگدل بوده اند و زبانی مستقل و تا حدودی نزدیک به زبان های ایلامی داشته اند و از جمله شهرهای آنها در شمال دامنه ی سلسله ی زاگرس اوربیلیوم (اربیل کنونی) و در جنوب اربیل شیورم (التون کویری) نزدیک به زاب کوچک و در جنوب آن شهر هارش (توزخاموتو) بوده است.
      در سنگ نوشته های آشور فهرستی از بیست و یک فرمانروای گوتی موجود است که برای صد و بیست و پنج سال بر مناطق خود و سومر فرمانروایی کرده اند که این مقاله قصد ندارد به زمامداری فرمانروایان گوتی بپردازد. در اینجا نکته ای در مورد پرستش گوتیان بارز است که در زمان ایمیا (2234-2231ق.م).
      اولین فرمانروای گوتی که در بین النهرین فرمانروایی کرده است و مردم گوتی در پاییتختش یعنی آراپخایااریها (کرکوک کنونی)می زیسته اند, پس از تصرف شهر بسپار نزدیک بابل و مجسمه ی آنونیت خدای بابل را به شهر آرپها می آورد زیرا آنان خدای بابل را پرستیده اند.
      بعد از شکست تیرگان (آخرین فرمانروای گوتیان) و کوتاه شدن دست آنان بر بابل آنطور که در سنگ نوشته های آشور آمده است قوم گوتی به کوهستان های زاگرس بازگشته و سلسله ی گوتیان منقرض میشود و بعد از آنها دیگر طوایف کاسی ها (لرها که ابتدا در منطقه ی کرمانشاه کنونی زندگی کرده اند)، میتانی ها، مانائی و… به قدرت میرسند.
      آن طور که از این سنگ نوشته ها پیداست قبل از حرکت سه قبیله ی بزرگ مادها، پارت ها و پارس ها از جنوب اروپا و حضور ماد و پارس در ایران کنونی این طوایف قبل از آنها در این سرزمین می زیسته اند, و با سکنی گزیدن مادها در هگمتانه (همدان کنونی)می توان این گونه تخمین زد که احتمال تسلیم و زیر بیرق رفتن این طوایف و در نتیجه اضافه شدن آنها به بدنه ی حکومت ماد میرود.
      حال جدا از این احتمال نیز نمی توان تاریخ مردمان کردنشین ایل کلهر یا دیگر ساکنین زاگرس را خارج از این سیر تاریخی دانست. چرا که از آن دوران با توجه به افزایش جمعیت که ناشی از کشف خواص گیاهی برای درمان بیماریها, ساخت ابزار و وسایل و همچنین اهلی کردن برخی حیوانات که بیشتر می توانست با تراکم اندیشه های این طوایف و آوردهای قوم ماد روند تسریعی گرفته باشد (اهلی کردن اسب را منسوب به کاسی ها (لرها) می دانند) اقوام و قبایل نیز در نتیجه ی این تحول تکثیر یافته و برای دست یابی به منابع و مایحتاج زندگی در وسعت رشته کوه زاگرس پراکنده شده اند.
      کلهر در اصطلاح از دو کلمه به معنای کل بز کوهی با خصوصیات شجاعت و جنگندگی و قسمت دوم هور یا هر در لغت به معنای خورشید که از ویژگی های آن درخشندگی و جذابیت می باشد, آمده است. (گودر)
      اکنون تاریخ دقیقی در مورد تکامل قبایل زاگرس نشین و نیز به تبع قبیله ایل کلهر که نشان دهد آیا از بازماندگان طوایف مذکور یا نژاد مادها یا نه تلفیقی از هر دو بوده اند در دست نیست. اما آنطور که تاریخ حرکت آدمی بویژه در سرزمین های دیگر نشان میدهد همواره باورها و اعتقادها, پرستش و زبان آدمی تحت تاثیر همسایگان، جنگ و زیست بوم منطقه خویش بوده است و این امر نیز در مورد مردمان کردنشین زاگرس که با توجه به نزدیکی با دیگر همسایگان، جغرافیای منطقه زیست و جنگ با بیگانگان، در ادوار تاریخ دست خوش تغییراتی بوده است.
      تا جایی که امروزه زبان کردی که ریشه در زبان های هند و اروپایی دارد به گویش های کرمانجی (کردی شمال غربی)- گویش های شمال شرقی- گویش های کردی مرکزی- گویش های کردی جنوبی تقسیم شده است که عامل فاصله گیری و همجواری با همسایگان و تجریه محیطی متفاوت می باشد. پوشش هرکدام از این تقسیمات گویشی نیز به نوعی متاثر از عوامل مذکور بوده است.
      ایل کلهر با گویش کردی جنوبی(کردی کلهری)در کنار دیگر ایلات کرد دارای باورها،اعتقادات و افسانه ها و زندگی متاثر از زیست بوم خود نیز بوده است. شاید یکی از علل حفظ زندگی سنتی ایل در کنار زندگی شهری امروز، چهار فصل بودن آب و هوای منطقه کرمانشاه و ییلاقی و قشلاقی بودن قلمرو این ایل بوده است. که در زمان و مسافتی کوتاه به راحتی توانسته ییلاق و قشلاق نماید.
      همان طور که قبلا گفته شد پراکندگی قبایل و طوایف برای دستیابی به منابع که یکی از شاخص های زندگی سنتی است در قرون گذشته در اکثر جوامع ساختار خود را از دست داده و به عقیده دورکیم تحول جوامع از همبستگی مکانیکی(سنتی) به سمت همبستگی و ساختار ارگانیکی(مدرن) در حال حرکت است. این تحول خودجوش که ناشی از کشف و دستیابی بشر به تکنولوژی است در جوامع جهان سومی چون ایران با دور کندتر از جوامع غربی شکل گرفته و در حال بازسازی ساختار وجودی خود می باشد. لیکن در این سیر تحولی مکانیکی به ارگانیکی شدن طوایف ایل کلهر تقریبا از سده گذشته ساختار سنتی آن متزلزل شده و به سمت ساختار ارگانیکی قدم برداشته است.
      قلمرو ایل کلهر که محدوده ی آن از شمال به ایل های کرند – گوران بانزده و از جنوب به حوزه حکومتی والتی پشتکوه(استان ایلام کنونی) و از طرف مغرب به خاک کشور عراق و شهرهای مندلی و خانقین و همچنین قشلاق ایل سنجابی و ایل کرند و از جانب شرق به ییلاق ایل زنگنه یعنی ماهیدشت و در واقع جنوب شهر کرمانشاه محدود می گردد. (گودرزی، 78، ص12).
      محیط جغرافیای وسیع  با مراتع عالی و آب و هوایی مناسب را برای عشایری کوچ رو فراهم آورده است. طوایف ایل کلهر قشلاق را در مراتع منطقه قصرشیرین- سرپلذهاب و گیلانغرب و ییلاق را در مراتع اسلام آباد غرب- ماهیدشت و قسمتی از محدوده کرمانشاه می گذرانند. در این میان دو شاهراه دروند سقانه و قلاجه شاهراه های کوچ عشایر برای ییلاق و قشلاق محسوب می شوند.
مختصری از ایل کلهر
تصویر لباس بانوان کلهر،  عکس شماره 9315.
مختصری از ایل کلهر
طایفه رجب
      در نامگذاری طوایف برخلاف نامگذاری ریاست ایل که جدا از جنبه سیاسی آن، دیگر سران ایل در تعیین آن نقش فراوانی داشته اند, انتخاب رئیس طایفه امری انتخابی (با رای اکثریت طایفه) نبوده است و با تکیه بر خصوصیات رفتاری، اخلاقی، جنگ آوری و ارتباط بین طایفه ای و حتی بذله گویی آن طایفه را ملقب به یکی از اعضای طایفه می دانسته اند.
      طایفه رجب نیز نام خود را از شخصی بنام رجب که تقریبا در سال 1225ه.ش می زیسته گرفته است که نسب آن به باله میرسد. طایفه رجب برخلاف برخی دیگر از طوایف ایل کلهر که در گذشته در یک محدوده می زیسته و هماهنگ باهم ییلاق و قشلاق نموده، هر دو مسیر و شاهراه ییلاق و قشلاق را انتخاب نموده (یعنی به دو گروه تقسیم می شده) و تقریبا از سده گذشته با تکامل و دستیابی به ابزار کافی از ساختار سنتی خود به صورت محدود فاصله گرفته و در خروجی مسیر قشلاق به ییلاق (درونه سقان) در محدوده کوهستانی که امروزه چالوبکر خوانده می شود بنیاد یکجانشینی نهاد و به کشاورزی پرداخته است.
      گروه دیگر طایفه که از مسیر شاهراه قلاجه به ییلاق و قشلاق پرداخته است در دامنه کوه قلاجه و دشت منتهی به آن که امروزه شهر سرمست در آن واقع شده یکجانشین شده است. (این گروه از طایفه امروزه محله ای از شهر سرمست را تشکیل میدهد) و فاقد روستا بوده و تنها تعداد محدودی از آن به زندگی عشایری مشغول می باشند.
      واژه چالوبکر از دو واژه چالو (چاه آب) و بکر(دست نخورده، عالی) تشکیل شده است که باتوجه به کوهستانی بودن این منطقه و ساخت روستا در منطقه پست که کوه های دور آن را محصور کرده اند و نیز قرار گرفتن آن در خط ارتفاع کوه سرکش باعث شده است که در زمستان ها دارای هوای بسیار سرد و پوشیده از برف باشد که این عامل باعث وجود وفور آبهای زیرزمینی در عمق بسیار کم و سطحی شده است که نام این روستا نیز به خاطر جذبه محیطی آن انتخاب شده است.
      شغل مردم روستا اکثرا کشاورزی و دامپروری است و تنها تعداد محدودی از این گروه نیز به زندگی عشایری و کوچ روی مشغول هستند. امروزه مردمان طایفه رجب جدا از دو منطقه اسلام آباد غرب (روستای چالوبکر) و منطقه گیلانغرب (شهر سرمست) به صورت پراکنده در سطح استان (بویژه اسلام آباد غرب, گیلانغرب و کرمانشاه) سکونت دارند. روستای چالوبکر تقریبا در 17کیلومتری شهرستان اسلام آباد غرب واقع شده و بر اساس آمار رسمی سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1390تعداد خانوار آن 195خانوار و کل جمعیت آن 758نفر آمار گرفته شده است. (آمار سرشماری سال1390).
      مردمان طایفه رجب دارای ذوقی سرشار می باشند و از طوایف سخت کوش و خلاق در ساخت ابزار و نیازهای زندگی روزمره خود در طول تاریخ بوده اند. از هنرها و صنایع دستی آنها می توان به گلیم بافی (که توسط زنان عشایر بافته می شود.) گیوه بافی (کلاش) که عمدتا توسط مردان میانسال با بالا بافته میشود. بافت جیخ (که با استفاده از ترکه های نی و نخ هایی که از پشم و موی گوسفند و بز توسط زنان عشایر بافته می شود) بافت سیاه چادر (دوار) که توسط زنان عشایر و از نخ آماده شده از موی بز سیاه که در برابر سرما و گرما و نیز رطوبت مقاوم می باشد, بافته می شود.
      همه ی این صنایع دستی به نوعی مربوط به زندگی کوچ نشینی است و امروزه با توجه به تغییر شیوه ی زندگی این صنایع دستی به صورت محدود در میان خانوار عشایر تولید می شود و از هنری و صنایع دستی نوین طایفه می توان به هنرهای تجسمی چون نقاشی- معرق کاری- خوشنویسی- بافت فرش- تابلوفرش و…اشاره نمود.
      از دیگر برجستگی های فرهنگی طایفه رجب می توان به حفظ ادبیات شفاهی و انتقال آن به نسل های امروز در کنار دیگر طوایف ایل کلهر اشاره کرد که از این میان به داستان سرایی- افسانه گویی- نقش موسیقی- ترانه گویی- ترانه های زنانه- ترانه لالایی- ترانه شیردوشی- ترانه هنگام مشک زنی و هوره که در مقام های مختلفی گل و دره, دودنگی، ساروخانی، سحری، خان امیری، سوار، جنگدار، پاوموری سروده می شود،  و از قدیمی ترین نواهای باستانی کردها محسوب می شود که نزدیک به هفت هزار سال قدمت دارد، اشاره نمود.
      از نکات بارز دیگر در ادبیات شفاهی می توان به نقش طایفه رجب در خلق و حفظ ضرب المثل (مه س له ت) اشاره نمود که نشان از نکته سنجی و باریک بینی آنها در فرامین و دستورات اخلاقی و پند و اندرزهای دینی دارد که با عبارات و جملات موزون و قافیه دار متداول است. ضرب المثل نشانی از ژنتیک کهن و تاریخچه هزاران ساله از کلمات است که چکش کاری شده و صیقل خورده و سینه به سینه به نسل های امروز رسیده است.
      منابع:
 1ــ  صفی زاده بورکه ای، دکتر صدیق، تاریخ کرد و کردستان، انتشارات آتیه، تهران1378
 2ــ  گودرزی، علیرضا، ایل خانی داود خان کلهر(پایاننامه کارشناسی) دانشگاه سیستان و بلوچستان، سال1387.
 3ــ  مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن، روستای چالاوبکر،1390.
 مختصری از ایل کلهر
نظرها و پرسشها و پاسخها
   پرسش خواننده:  در وبسایت زیر با ارائه اسنادی گفته شده که کلهرها لر هستند لطف می کنید توضیح دهید چرا در مقاله شما کلهرها کرد هستند؟
http://neginzagros.com/zshakeh1/Details/60017
   پاسخ میثم رجبی:  درود ایل کلهر ایل کورد هستند نه ایلی لر.  در تاریخ اگر توجه کنید و در این مقاله هم آمده اقوام گوتیان، کاسی ها، میتانی ها، مانایی ها و… اقوامی هستند،  که ریشه کوردها محسوب میشوند،  از میان این اقوم که اکنون سنگ برجسته انو بانی نی هم از قوم میتانی در شهرستان سرپل ذهاب اکنون هست،  و لیست تمام فرمان روایان این قوم ها در سنگ نوشته های آشور آمده یکی از این اقوم امروزه لرها هستند،  که ریشه آنها کاسی ها است،  که در آن سنگ نوشته ها آمده اولین بار اسب را این قوم اهلی کرده اند. پس در واقع لرها یکی از قوم های کورد هستند، و نه یک قوم مستقل و دوم کلهر همان طور که نه تنها تاریخ دانان غربی هم بیان کرده اند بزرگترین ایل کورد نشین است و این دیگر بر کسی پوشیده نیست حتا در سطح تاریخ جهان
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/ ایل_کلهر
      زبان کوردی الان یکی از زبانهای پر کاربرد دنیا است،  و بزرگترین فرهنگ لغت جهان را با شانزده هزار صفحه دارد،  و حتا در یکی دو سال گذشته رتبه ۲۹ را داشت.  کوردی در طبقه بندی دارای این لهجه هاست:   
 ۱ . لهجه کرمانجی،  ۲.  لهجه سورانی،  ۳.  هورامی و کلهری،  ۴. لکی و لری
      پایتخت کلهر در ایران شهرستان گیلانغرب است،  و کلمه کلهر دقیقاً از دو واژه اصیل این منطقه گرفته شده که الان هم همینطور حرف میزنند.  حتماً دوستان باید کتاب عظیم تاریخ کورد و کوردستان صدیق صفی زاده را بخوانند.
      دقت کنید که در انتخاب منابع چه منبعی انتخاب میشود،  آیا آن کسی که مطلب را در وبسایت نگین زاگرس گفته سندیتی دارد،  حتی اردشیر کشاورز را من که هم استانیم است قبول ندارم،  چون ایشان از ایل زنگنه در کرمانشاه هستند،  و این ایل همواره با ایل کلهر سر ستیز داشته و بارها دیده ام که ایشان ایل کلهر را تخریب کرده،  اما کسی که استان دیگر است،  نمیداند این چیزها را.
      حتی میبینیم در دوران صفویه کوردها با ذلفغار شاه به حکومت میرسند،  و حتا بغداد هم جز حکومت کلهرستان است،  اما الان میبینیم بوسیله این افراد نوشتن ذلفغار خان نه شاه کسی که سکه ضرب کرده و ۱۴ سال پادشاه بوده خان است،  یا شاه اینها تخریبهای سیاسی و دستپرورده های آنها چون امسال کشاورز و غیره در استانهاست.
   نظر انوش راوید:  گفتگوها و پژوهشها درباره ایلها و طوایف و مردم استانهای ایران،  دلیل بر آزادی اندیشه و بیان در ایران است،  و هیچ ربطی به جدالهای قومی که خواسته استعمار و امپریالیسم است ندارد.  همه مردم ایران تاریخی،  با هر زبان و دانش و بینش ایرانی هستند،  و همه یکدیگر را خیلی دوست دارند.
      هم اکنون ۱۱۰۹ خانوار عشایری با جمعیت ۷۹ هزار و ۲۰۷ نفر استان کرمانشاه زندگی می کنند،  که  ۳۰ درصد فرآورده‌های دامی مورد نیاز استان محصول آنهاست.
      عشایر استان کرمانشاه از ۱۴ ایل و یک طایفه مستقل تشکیل شده،  شامل ایلهای «ذوله»، «کرند»، «جاف»، «کلهر»، «زنگنه»، «گوران»، «جمهور»، «پایروند»، «قلخانی»، «سنجابی»، «ترکاشوند»، «بان زرده»، «ثلاث باباجانی»، «بالاوند – زردلان» و «عثمانوند».
   توجه و مهم:  بارها در این تارنما نوشتم،  عزیزان هر شهر و دیار و روستا،  لطف کنید تا می توانید از مردم و مناظر و هنرهای محلی خود در اینترنت منتشر کنید.  اینترنت برکت بزرگی است که به مردم داده شده،  باید از آن بخوبی استفاده کرد.  برای این مقاله هر چه در اینترنت گشتم،  چیز خاصی نیافتم،  نه از عشایر و نه مردم و نه هنرها و کارهای محلی چیز خاصی ندیدم.  فقط چند مورد بود،  که همه همان چند تا را بارها و بارها باز نشر کرده اند.  لطف کنید عکس و فیلم برای تارنمای ارگ ایران ارسال کنید.
……………
   برچسبها:  ایل کلهر, یکجا نشینی, طایفه رجب, میثم رجبی, زبان کردی.
………….
مختصری از ایل کلهر
مستند های مربوط
مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری
* * * * * * * * * *
……………………….
    توجه 1:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  تارنمای ارگ ایران،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
   توجه 2:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید.  در جهت دانش مربوطه این تارنما،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
   توجه 3:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arq.ir.
ارگ ایران   http://arq.ir
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید،  به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید،  و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید
برای دریافت فهرست منابع نوشته ها در بخش نظرات زیر برگه مورد نظر پیام بگذارید