چند جای دیدنی و گردشگری ایران
پیش نویس
ایران خیلی جای دیدنی دارد، هر چه ببینید تمام نمی شود، ایکاش بجای اینکه سالیانه میلیاردها دلار پول بی زبان نفت را در خارج، تایلند و ترکیه و دوبی و اینطرف و آنطرف گیتی خرج می کردند، بدیدن نقاط تاریخی و دیدنی ایران می رفتند، و این ثروت باد آورده نفت را به باد نمی دادند. نوشته و عکس های این پست، از اطلاعات و بازدید های شخصی، اینترنت و سازمان میراث فرهنگی است، ادامه دارد و بازنویسی می شود.
دژ رشکان
کمی آن سو تر از آرام گاه سردار سورنا، و در نزدیکی چشمهعلی ری، تپه های باستانی دیگری به نام دژ رشکان است، تپه هایی که بخش بزرگی از آن با چنگک خودروهای راه سازی و لودرها ویران گشته و شخم خورده اند. بر بالای این تپه ها بازمانده هایی از دژ سنگی زمان اشکانیان به چشم می خورد، که هم چنان استوار و پابر جا مانده است، و اگر دست از ویرانی کردنش بردارند، هم چنان تا صد ها سال دیگر همین گونه بر جای خواهد ماند. دژ رشکان در نزدیکی صفائیه (محله) شهر ری و تپه چشمه علی قرار دارد، در طول تاریخ یکی از دژ و قلعههای محافظ هسته اولیه ری به شمار میرفته است. این دژ با ساختاری متشکل از لاشه سنگ و ساروج، متعلق به دوره حکومت اشکانیان است، این دژ با انتساب به فخرالدوله ابن رکن الدوله دیلمی، فخر آباد نامیده میشد.
نام قلعه عظیم رشکان از کلمه ارشک، که لقب در حکومت اشکانیان بوده گرفته شده است، ری در آن زمان ارشکیه نام داشته است. از این محل وسایل جنگی کهنه زیادی بدست آمده، که در موزه ایران باستان موجود می باشد. اموالی گرانبها و اسلحه خانههایی در این قلعه وجود داشت، بخشهای اصلی قلعه تا زمان قاجار نیز بر جا بود، اما امروزه قسمت اعظم آن تخریب شده است. دیوارهای غربی این دژ دارای سوراخهایی برای تیر و کمان است. این دژ جنگی کاربرد پاس گاهی و پاس بانی با ویژگی بی مانندی داشته، که در هیچ جای باستانی دیگری دیده نشده است، و آن بریدگی ها و شیار هایی باریک در میان دیوار های دژ است، که هر کدام از این بریدگی های زاوی هایی گوناگون و ناهمسو با دیگری دارد، و کاربری آن ها برای تیراندازی به سوی دشمن بوده، بدون این که تیری یارای گذر از آن ها و برخورد با تیر انداز را داشته باشد، و تیراندازان و نگهبانان بدون هیچ گزندی از سوی دشمن و دور از دیدگاه آنان، از دژ پاس داری می نموده اند.
تصویر دژ رشکان، عکس شماره ۴۸۱۱ ، این دژ در زمان های مختلف تاریخی بازسازی شده، و از آن بهره می کردند. در گرداگرد تپه نیمه ویران دژ، کنده کاری ها و سوراخ هایی دیده می شود، که نشان از جویندگان گنج و یادگار های باستانی است، در همه تپه های باستانی این نشان های تاریخ گنج جویی در ایران و گاهاً ویرانی های خودرو های راه سازی دیده می شود. در گوشه ای از تپه تکه سفال هایی گرد آوری شده بودند، که نشان از کاوش های تازه باستان شناسی داشتند، و خبر از وجود سازمان میراث فرهنگی است، هر چند که کند کار می کنند.
نیایش گاه آناهیتا
نیایشگاه آناهیتای ری بروی تپه ای بوده، که پیشینه ای ۷۰۰۰ ساله دارد، هنوز کاوش چندانی در آن نشده است. چشمه ای جوشان و جوی باری روان در پای تپه، هنوز از پس هزاره ها پا برجاست، که از نماد های آشکار آناهیتا می باشد. امروزه راه آسفالته ای تپه را به دو نیم کرده، و از میان آن گذر می کند، همچنین در گرداگرد و بر روی تپه خانه هایی فراوان و در هم تنیده ساخته شده اند، که بخش بزرگی از تپه را پوشانده است. بر بالای تپه باز مانده ای از باروی زمان دیگر شاید حکومت سلجوقیان بر جای مانده، و پایین آن در پای تپه سنگ نگاره ای از فتحعلی میرزای قاجار به چشم می خورد، این نگاره درست بر روی سنگ نگاره کهن زمان شاهنشاهی ساسانیان کنده شده، و سراسر آن را نابود ساخته، وهیچ نشانی هم از آن بر جای نگذاشته است. گویا موریس لاماریس فرانسوی پیش از مرگ خود، در این تپه ها کاوشها و پژوهش هایی انجام داده، گویند یافته ها و نوشته هایش از بین رفته اند.
بی بی شهر بانو
کوه بیبی شهربانو با ارتفاع ۱۵۳۵ متر، در جنوب تهران منتسب به شهربانو است، میگویند آرامگاه بیبی شهربانو در دامنه جنوبی کوه ری مخفی است. با این عقیده که شهربانو، همسر امام حسین و مادر امام سجاد است توسط شیعیان زیارت میشود، ولی برخی منابع دیگر به دلیل قرار گرفتن زیارتگاه بر فراز کوه، مجاورت آن با چشمه، ویژگیهای معماری سنگی، اختصاص زیارت آن به زنان در برخی دورهها، کاربرد واژه بانو و شهربانو برای الهه آناهید و تشابه افسانه بیبی شهربانو با داستان زیارتگاه زرتشتی (بانوی پارس) در یزد می باشد. بسیاری بر این عقیدهاند که این بنا در اصل از نیایش گاه های آناهید، الهه آبها و باروری و از پرستش گاه های میترایی بوده است.
پس از پیمودن راهی پیچ در پیچ به فراز تپه، پای آرامگاه رسیده، بر سر راه در دل کوه ها و تپه ها مرهای (غار های) زیادی به چشم می خورد. در پایین آرامگاه کنار پله کان، یکی از مر های کهن کیش مهری که جایگاه برگزاری آیین های مهری بوده جای دارد. در گوشه و کنارش گودال هایی کنده شده به جایگاه زندگی آدم های نخستین نیز می ماند، در این میان ردی از گذر آب پیداست، که نشان از گذر آبی در گذشته دارد. با دیدن مر های پراکنده در سراسر کوه، به یاد چاک راه های (تونل های) کیش مهری که در نیاسر است می افتیم، شاید این مرها نیز مانند آن چاک راه ها به یکدیگر متصل باشند، شاید شه دخت ایران نیز که با این مرها و راه های پنهانی از پیش آشنایی داشته، به همین فرنود (دلیل) از دست دشمنان برای پنهان شدن به این جا آمده، شاید داستان شکافته شدن کوه نیز با یکی از در های پنهانی همین چاک راه ها پیوند داشته باشد.
تصویر کوه و آرامگاه بی بی شهر بانو، عکس شماره ۴۵۵۲ .
آرامگاه بیبیشهربانو شهر ری تهران، با مختصات: ۳۵٫۵۹۲″ ۲۹′ ۵۱° شرقی ۲۶٫۰۸۸″ ۳۵′ ۳۵° شمالی زیارتگاه تاریخی بیش از حدود دو هزار سال پیش تا اواخر قاجاریه، متعلق به سازمان اوقاف بشماره ۲۵۶ در ۳۰ خرداد ۱۳۱۵ خورشیدی است. این مجموعه محوطه ای است مستطیل شکل (شمالی- جنوبی)، به طول ۳۳متر و عرض ۲۲ متر، که با دیواری سنگی متعلق به سدهٔ چهارم (بوییان و سلجوقی) محصور گردیده و از شمال به کوهستان محدود میشود. در بخش جنوبی آن چند بنای محکم سنگی با پوشش گنبدی از سنگ و آجر وجود دارد. محوطه اصلی با احداث دیوار های جدید، رواقها، اتاقها، راهرو و غیره در دورههای گوناگون به دو قسمت (صحن) تقسیم شده است.
بنای اصلی بقعه از سنگ و گچ ساخته شده و تاقهای آن آجری است. از سبک و وضع بنا بر می آید که هسته اصلی آن در دوره ساسانی ساخته شده باشد، و در سدهٔ چهارم (عهد آل بویه) از آن برای آرامگاه استفاده شده، و قسمتهایی به آن افزودهاند. این بقعه مشتمل بر حرم کوچک چهار گوشی است با ابعادی در حدود ۲۵ر۳متر. مدخل اصلی حرم رو به مشرق و دارای سردری است متعلق به روزگار صفوی، اما گنبد کاشیکاری و برخی گچ بریها و تزیینات آن از آثار دوره قاجار است. جلو سر در دهلیزی قرار دارد، که در گذشته به صورت ایوانی بوده و بخشی از حیاط اندرون بقعه به شمار میآمده است. در جنوب همین دهلیز بنای مربع سنگی استواری با ابعاد ۸ر۵ متر و پوشش ضربی متعلق به قرن چهارم وجود دارد. در جنوب حرم نیز اتاق طویل مسدودی در جهت شرقی- غربی قرار دارد که احتمال داده اند متعلق به دوره ساسانی باشد. این اتاق از مشرق به بنای مربع سنگی مذکور منتهی میگردد و معلوم میشود که در آغاز، راه ورود به بنای سنگی بوده است. در شمال حرم، مسجد یا رواقی از دوره قاجاریه وجود دارد.
صحن بزرگتر بقعه که حیاط بیرونی آن محسوب میشود در شمال همین مسجد قرار دارد. در شمال صحن اتاقی برای اقامت میهمانان متولی یا زوّار دیگر احداث شده است. پایین پلههای بقعه بی بی شهربانو، و در سمت راست غاری به چشم میخورد، که مدخل تنگ و باریکی دارد، داخل غار نیز برای نذر شمع روشن میکنند. در قسمتی از این هم غار پنجره ای مشبک قرار دارد، که میگویند دختران جوان برای گشوده شدن بختشان بر روی آن دخیل می بندند. بیرون آرامگاه و از ایوان پشت آن، بالای تپه های روبرو دژی به چشم می خورد، که گویا دژی باستانی می باشد، و از آن جا که این دژ در میان یک جایگاه جنگی (منطقه نظامی) می باشد، کسی را برای دیدار به آن جا راه نمی دهند، در پشت آرامگاه نیز در دل تپه ها تاکی (طاقی) باستانی به چشم می خورد، که پهنه گرداگرد آن نیز در دست کارخانه سیمان تهران می باشد، و به آن جا نیز کسی را برای بازدید راه نمی دهند، و همه این ها رو به ویرانی است.
هسته اصلی بنای مزبور را در دوران ساسانی ساخته اند، از دیدگاه معماری قسمت گوشه جنوب شرقی آن که مشتمل بر بنای چهار گوش منظم و استوار سنگی با پوشش ضربی سنگ و آجری میباشد، از عهد آل بویه، حرم و اطاق طویل جنوبی آن از دوران ساسانی، و دیوارهای خارجی صحن همزمان با بنای سنگی عهد آل بویه و عصر سلجوقیان میباشد. در سده های بعدی به وسیله احداث رواق و دیوارها و اطاقهای مختلف و راهرو و… محوطه اصلی را به دو صحن تقسیم، و به صورت کنونی درآورده اند، گنبد بقعه از عهد دیالمه است. صندوق منبت روی قبر، حدیث های پیامبر اسلام و لقب های شهربانو را دربر داشته و تاریخ ۸۸۸ هجری قمری و نام بانی و سازندگان آن ذکر شده است. در منبت زیبایی از دوران شاه طهماسب در جنوب شرقی حرم، که مدخل اصلی و قدیمی آن است قرار دارد. گچ بریها و تزیینات دوره قاجاریه هم در این بقعه به چشم میخورد، در این بقعه آثار تاریخی دیگری نیز وجود دارد.
چشمه سورن ری
چشمه سورن اکنون چشمه علی نام دارد، در نزدیکی این چشمه سفالهایی یافته شده ، که از زیباترین سفال های پیشا تاریخ، حدود هزاره چهارم ق.م، است، برخی از آنها را میتوان در موزه ملی ایران دید. پیش ترها مردم در این چشمه فرشهایشان را می شستند، آنها باور داشتند آب این چشمه به طرز معجره آسایی آنها را تمیز میکند.
گنبد اینالج و برج خاموشی
در نزدیکی تپه های بی بی شهربانو، یکی دیگر از جای گاه های باستانی، که پیشینه آن به شاهنشاهی ساسانیان یا پیشتر باز می گردد، جای دارد که برج (استودان) خاموشی، و گنبد (آتش کده) اینالج از یادگار های برجای مانده آن است. شگفت این که راه نشان ها (تابلوها) و راه نما هایی که میراث فرهنگی در جای گاه های باستانی ری کار گذاشته، بر روی همه شان پیشینه یادگارها را سلجوقیان نوشته اند، تنها به این شوند که در زمان سلجوقیان بازسازی شده یا ساختمانی روی آن ساخته اند. برج خاموشی که در میان تپه ها ساخته شده ساختاری استوانه ای دارد، که ساختمان آن از سنگ و ساروج ساخته شده و جای گاه گذاشتن پیکر درگذشته گان بوده، و کاربری استودانی داشته، شاید واژه استوانه نیز از استودان گرفته شده است، و می دانیم که بیشتر دژها (برج ها) در گذشته استوانه ای بوده اند، و استوار نیز از همان ریشه است. بالا و در کنار استودان اتاقکی بسیار کوچک و در جلو کمی پایین تر آن اتاق هایی ساخته شده اند، کاربری آن ها را نمی دانم، شاید جای گاه برگزاری آیین های ایرانی درگذشته گان، پیش از جای دادن در برج بوده، و شاید اتاق هایی برای شست و شو و زدن سدر و کافور به بدن مرده گان بوده است.
در بالای استودان آتش کده ای بر فراز تپه جای دارد، که گنبد اینالج خوانده می شود، و ساختار ساختمان آن استوانه ای بوده، و در ساخت آن نیز از سنگ و ساروج بهره گرفته شده. این ساختمان دربی هشتی و مهرآب گون دارد، در میان کف آن گودالی است، که جای گاه آتش بوده و در روزگار گذشته مردم از آنجا آتش به خانه می برده اند. در بازسازی های نوین با آجر و سیمان زیر سازی شده، دیواره درونی ساختمان سوراخ سوراخ است، که از بیرون روی آن ها پوشیده شده، و شاید برای گذر هوا از درون ساختمان برای پایداری آتش به کار رفته اند. ساختمان اکنون سر پوشیده نیست، و شاید در گذشته گنبدی داشته است، زیرا همه آتش کده های زمان ساسانی گنبد دار بوده اند، و سوراخ های روی دیوار ساختمان نیز نشان از سر پوشیده بودن ساختمان در گذشته دارند، و گرنه باران و برف آتش را خاموش می کرده، و بیهوده نیست که نام گنبد اینالج هنوز بر روی آن مانده. رویه ساختمان این آتشکده در زمان سلجوقیان با آجر بازسازی شده، و به همان شیوه و ساختار ایرانی و مهرآب گون و به دست استادان ایرانی باز سازی شده، این جای گاه باستانی ما نیز ناشناخته و در گوشه ای بدون هیچ نگه داری و آگاهی رسانی افتاده است، و درست در پایین آن ها خانه سازی شده و بخشی از تپه را پوشانده اند.
آتشکده بهرام ری
در کنار جاده تهران به ورامین و بر روی تپه ای ما بین مزارع جو، حدود ۱۲ کیلومتری جنوب شرقی شهر ری، به سوی ورامین بر بلندای تپه پهناوری در روستای قلعهنو، بقایای کاخ یا آتشکده ای است، که به تپه میل مشهور گردیده، این نام به سبب دو پایه بزرگ بنا می باشد، که از دور شبیه به میل است. جهت بنا به صورت شرقی و غربی است، در جبهه شرقی ایوانی با چهار ستون مدور قرار داشته ولی بیشتر قسمتهای غربی بنا از میان رفته است. در بخش زیرین مجموعه یک راهروی کم پهنا وجود دارد که سراسر طول بنا را طی میکند. بقایای معماری تپه میل شامل: گل، خشت، لاشه سنگ، گچ است، از نظر دیرینگی متعلق به دوره ساسانیان (حدود ۱۸۰۰ سال پیش) می باشد. همچنین بنا آتشکده بهرام گور گفته می شود، ولی در بین اهالی به تپه میل مشهور است. در زیرآتشکده تونلی قرار دارد، که برای جابجا کردن آتش از آن استفاده می کردند، دلیل این است که بر طبق سنن زرتشتی، نباید آتش مقدس در مقابل نور آفتاب قرار گیرد. این تونل دو طرف تپه را به هم وصل می کند، در قسمت دیگر تپه بنا هایی از دل خاک بیرون آمده است، و در آنها گچبری های زیادی یافت شده است.
تصویر انوش در آتشکده ری، عکس شماره ۳۸۰۵.
موزه این تپه که ساخت ساختمان آن به زمان رضا شاه پهلوی باز می گردد، گنجینه زیبایی از گچبری های ساسانی قرار دارد، که هنوز به موزه های خارجی فرستاده نشده اند. درون تالار اتاق هایی بخش شده ای است، و در آنها تکه ستون و شال ستون هایی بسیار زیبا و بزرگ و تنومند، با نگاره های گل و مرغ، به ویژه مهر گردون به چشم می خورند، که ویژه هنر نگار گری و آرایه های دوران ساسانیان می باشند. تاگ ویران شده ساختمان نیز تکه تکه درون اتاق ها افتاده، ساختار و هنر بکار رفته در آنها نیز گنبد و مهرآب گون است. دو تندیس از ماهی با پولک های روی آن در تپه میل یافت شده، و شاید در رده های زیرین باز هم نمونه اش باشد. تنها جایی که در یادگارهای باستانی نگاره ماهی دیده شده، در پاسارگاد و در دروازه کاخ کوروش بزرگ بود. دیگر در موزه، تکه های یافت شده یادگار های سنگی و ساختمانی نگه داری می شوند، نگاره های سنگی مرغان، تندیسی از یک گاو، تکه ای از نگاره ترنگ که برخی سرو کاشمر و بته جقه نیز گویند، مهر گردون، نگاره هایی که تکه های کاشی سرامیکی آبی رنگ هنوز بر روی آن ها بر جای مانده و… می باشند. همه این شایای باستانی پراکنده و درهم بر روی میزی ریخته شده اند، وهیچ پوششی ندارند. همچنین در ۵۰۰ متری تپه میل باستانی خط آهن است، که روزانه چندین قطار می گذرد، و آسیب فراوان به یادگار های باستانی آن می زند.
تپه پردیس
در کنار یکی از خیابان های شهر ورامین، و در میان کوره ها و کارخانه های آجر سازی، تپه ای باستانی یافت شده، که پیشینه آن به بیش از ۸۰۰۰ سال می رسد. این جایگاه باستانی که به گونه اتاق اتاق ساخته شده، بزرگترین کارگاه یا کارخانه ساخت سفال و سفال گری بوده است. چرخ ها و دستگاه های سفال گری و کوره های سفال پزی در اینجا یافت شده، که نشان از پایه های سازندگی و فن آوری سازمان یافته و پیشرفته در آن زمان است. در گرداگرد تپه سوراخ های فراوان وجود دارد، که نشان از کنده کاری های جویندگان گنج می باشد، کم تر از ۱۰۰ متر آن سوتر، گورها واستخوان هایی یافت شده اند، که هیچ تحقیق کارشناسی و علمی روی آنها انجام نگردیده است.
دژ ایرج
این دژ که به قلعه گبری هم معروف است، 240هکتار گستردگی دارد، بلندای دیوار های دژ به ۱۲ تا ۱۵ متر می رسد، پهنای آنها به گونه ای بوده، که از روی آن ارابه رد می شده است. این ساختمان ۳۵ دژدید در دیوار خاوری، 35 دژدید در دیوار باختری، 48 دژدید در سوی اپاختر، 25 دژدید در سوی نیمروز داشته است. درون دیوارها از آجر های خشتی ساخته شده، و پوششی از خشت خام روی آن را پوشانده است. در میان دیوارها سوراخ ها و چاه راه هایی (تونل هایی) کنده شده اند، همچنین دور تا دور دژ کندک (خندق) است. در گوشه و کنار دژ نشان کاریز های (قنات های) کهن، به گونه کوپه هایی از خاک هنوز به چشم می خورند، که بیشتر پخش شده هستند. امروزه در دژ باستانی کشاورزی می کنند، بسیاری از جا های پهنه درونی دژ شخم خورده اند، و یک دست گشته اند. آبیاری زمین های کشاورزی، آسیب فراوان به دیوار های دژ زده، و در پایه های دیوار دژ رخنه کرده، و در حال ویرانی کامل هستند.
توجه: اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.