باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاده
درباره بزرگان علمی امروز و تاریخ ایران بیشتر بگویید و بنویسید. باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاده
تصویر تصویر انوش راوید در یک سایت باستانی، عکس شماره ۳۴۲۰.
تصویر لوگو در دانش و بینش انقلابی باشید، عکس شماره ۱۶۱۰.
نظر انوش راوید: آقای یوسف مجید زاده، دکتر تحصیل کرده با سابقه بسیار، ضمن سپاس از ایشان، ولی باید بیش از اینها توانایی اجرایی و دستوری داشتند، متأسفانه از نظر من از توانایی های کامل خودشان برای تحقیق و تحلیل و انتشار استفاده نکرده اند. گفتند، کاوش ها را تعطیل کرده اند، ظاهراً بنوعی سلب مسئولیت شخصی در قبال کشور و ملت شده است. از این دانشمند بزرگ باستانشناس، هیچ دستور و تأکید قدرتمندانه برای برنامه دولتی و مردمی، در جهت ادامه کاوشها ندیدم. با این وجود، که چنین شخص توانایی در علم، کنشگرانه با مسائل برخورد نکرده، و فقط واکنش نشان داده اند، نشان از وضع بحرانی کشور ایران در اینجا را دارد.
مهم: گفتوگو رادیویی با دکتر یوسف مجیدزاده درباره تمدن جیرفت، و چگونگی پیدا شدن نخستین نشانه های آن…. در اینجا. برگرفته از اینترنت، انتشار ۲۱ خرداد ۱۳۸۹.
باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاده
تهیه و تنظیم: مهسا اکبری
ضمن سپاس از گرامی مهسا اکبری و سایت وزین انسانشناسی و فرهنگ http://www.anthropology.ir
«دکتر "یوسف مجیدزاده" برای جامعه باستان شناسی ایران نمادی از یک پژوهشگر توانا، صاحب تخصص و اعتبار بین المللی است که با شکیبایی بسیار همواره در راه خدمت به میهنش گام برداشته است. وی به رغم جفاهایی که تاکنون در حقش به دلیل ایستادگی و پایمردی اش روا داشته اند، در معرفی ایران به جهان تلاش های زیادی خصوصاً در زمینه میراث فرهنگی کرده است.» **
باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاده
زندگی نامه
تصویر دکتر یوسف مجیدزاده، عکس شماره ۴۲۸۲.
یوسف مجیدزاده/ ویکیپدیا
مجیدزاده، یوسف/ راسخون
درباره او
کاوش جیرفت، نیازمند توان علمی و تجربه دکتر مجید زاده است/خبرگزاری میراث فرهنگی
گفتگو ها
گفت و گوی ایرج ادیب زاده با دکتر یوسف مجید زاده باستان شناس مشهور ایران در خصوص جیرفت تمدنی کهن با قدمت۵۰۰۰ ساله/انجمن جهانی زرتشتیان
بخش دوم مصاحبه ایرج ادیب زاده با دکتر یوسف مجیدزاده در خصوص کشفیات تمدن کهن جیرفت
فهرست برخی از آثار
کتاب › یوسف مجیدزاده/ آدینه بوک
مجید زاده،یوسف/ پایگاه مجلات تخصصی نور مگ
اخبار
بازگشت دکتر یوسف مجید زاده به عرصه باستانشناسی جنوب استان/رودبار زمین
یوسف مجیدزاده: دیدن تخریب آثار جیرفت ضربهی سنگینی برای من است/ ایسنا
مدیریت پروژههای بزرگ باستانشناسی نیازمند اهداف برنامهریزی شده است/خبرگزاری میراث فرهنگی
تحمل دیدن تخریبهای «جیرفت» را ندارم/شیطونک
یوسف مجیدزاده: روزنامهنگاران تمدن گمشده شرق را دریابند/خبرگزاری میراث فرهنگی
یوسف مجیدزاده:وقتی امکان حفظ آثار را نداریم نباید آنها را از دل خاک بیرون بیاوریم/ خبرگزاری میراث فرهنگی
باستان شناس شش فصل کاوش جیرفت، از هفتمین فصل باز ماند/خبرگزاری میراث فرهنگی
تازه شدن داغ فراموشی تپه ۹ هزارساله ازبکی پس از ۱۴ سال/خبرگزاری میراث فرهنگی
هنوز برای نجات شهر مادی ازبکی امیدی هست/خبرگزاری میراث فرهنگی
برخی از اکتشافات
کتیبه نویافته جیرفت، از دکتر یوسف مجید زاده/ گزیده ای از برترین ها
معتبرترین مجله علمی دنیا «ایران» را منشاء تمدن بشری دانست/ خبرگزاری مهر
زندگی نامه
یوسف مجیدزاده/ ویکیپدیا
یوسف مجیدزاده (زاده ۱۳۱۵ در تبریز) باستانشناس ایرانی است.
او تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در زادگاهش به اتمام رساند. در دانشگاه تهران در رشته باستان شناسی تحصیل کرد و پس از کسب مدرک لیسانس با رتبه اول در سال ۱۳۴۱ در سال ۱۳۴۴ با استفاده از بورس شاگرد اولها به شیکاگو رفت و پایه فوق لیسانس و سپس دکترا را با رساله «باستان شناسی و گرایش پیش از تاریخ و تمدن بین النهرین» تا سال ۱۳۵۵ گذراند. او در همان سال به ایران برگشت و با عنوان استادیار در گروه باستان شناسی و تاریخ هنر دانشگاه تهران مشغول تدریس شد و در سال ۱۳۵۶ به درجه دانشیار ی رسید. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مدت سه سال به سمت مدیریت گروه «باستان شناسی و تاریخ هنر» و عضو شورای انتخابات و ترفیعات دانشکده ادبیات دانشگاه تهران منصوب شد. دکتر مجید زاده در سال ۱۳۶۷ خورشیدی بازنشسته شد. او از سال ۱۳۶۶ عضو شورای علمی «مجله باستان شناسی و تاریخ» مرکز نشر دانشگاهی است.
یوسف مجیدزاده پس از بازنشستگی در پاریس زندگی میکرد و با دعوت مسئولین سازمانهای مختلف از جمله سازمان میراث فرهنگی در اوایل دهه ۱۳۸۰ به ایران بازگشت تا ریاست عملیات حفاری و کاوشگری بسیار پیچیده منطقه باستانی تمدن جیرفت را به دست گیرد. او معتقد است که جیرفت «حلقه گم شده» تاریخ بشریت محسوب میشود.
کتاب شناسی
دستچین
۱۳۵۶ مقاله حفریات در تپه قبرستان- سگزآباد، ضمیمه شماره دوم نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
۱۳۵۸ سرزمین آران، شماره سوم نشریه گروه باستان شناسی دانشگاه تهران با نام کندو کاو
۱۳۵۸ کهنترین بیان تصویری بر سفالی از تپه قبرستان، شماره سوم نشریه گروه باستان شناسی دانشگاه تهران با نام کندو کاو
۱۳۶۶ سنگ لاجورد و جاده بزرگ خراسان شماره دوم نشریه «باستان شناسی و تاریخ»
۱۳۶۶ فلز و فلز گری در ایران باستان، شماره ۱۳ نشریه نامه فرهنگ ایران
۱۳۶۷ بررسی چند منبع تاریخی اسماعیلیه از دیدگاه باستان شناسی، سال دوم نشریه باستانشناسی و تاریخ
۱۳۶۸ دوران مفرغ در ماوراء النهر باستان، شماره دوم- سال سوم، نشریه باستان شناسی و تاریخ
۱۳۶۹ حفاریهای تپه قبرستان در دشت قزوین یک مرکز صنعتی در آغاز شهر نشینی در فلات مرکزی ایران. شماره اول سال چهارم، نشریه «باستان شناسی و تاریخ»
۱۳۶۹ غارتگران آثار تاریخی و فرهنگی. شماره اول سال یازدهم نشریه «نشر دانش»
۱۳۷۰ تاریخ و تمدن ایلام، مرکز نشر دانشگاهی
۱۳۷۲ نام خلیج فارس و باستان شناسان خارجی، شماره ۶ سال سیزدهم نشریه نشر دانش
۱۳۷۴ سلسله مقاله های روش کاوش در باستان شناسی، نشریه باستان شناسی و تاریخ به ترتیب در شماره های پیاپی ۱۳ تا ۱۶
۱۳۸۲ جیرفت، کهن ترین تمدن خاور میانه
۱۹۷۶، The land of Arattaدر Journal of Near Eastern Studies JNES شماره ۳۵ ص ۱۰۵ تا ۱۱۳
لینک مطلب: یوسف_مجیدزادهhttp://fa.wikipedia.org/wiki/
تاریخ دسترسی: ۲۴/۱۱/۱۳۹۱ باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاده
مجیدزاده، یوسف/ راسخون
ملیت : ایرانی – قرن : ۱۴ منبع :یوسف مجیدزاده
یوسف مجید زاده(۱۳۱۵ ،تبریز) تحصیلاتش را تا مقطع لیسانس در تهران گذراند و دکترای خود را رشته باستان شناسی و گرایش پیش از تاریخ و تمدن بین النهرین از دانشگاه شیکاگو دریافت کرد. وی علاوه بر تدریس در دانشگاه تهران، فعالیت های مطالعاتی و پژوهشی خود را در قالب تالیف کتاب و مقاله به زبان فارسی و انگلیسی ارائه کرده است. کتاب "تاریخ و تمدن بین النهرین" تالیف یوسف مجید زاده، در دوره نوزدهم انتخاب کتاب سال جمهوری اسلامی ایران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ،به عنوان کتاب سال برگزیده شد.گروه : علوم انسانی رشته : باستان شناسی گرایش : پیش از تاریخ ایران و بین النهرین والدین و انساب : یوسف مجید زاده در سال ۱۳۱۵ شمسی در تبریز بدنیا آمد.تحصیلات رسمی و حرفه ای : یوسف مچید زاده تحصیلاتش را تا پایان دوره لیسانس در تهران گذراند. در سال ۱۳۴۱ با رتبه اول در رشته باستان شناسی دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. پس از آن از سال ۱۳۴۴ با استفاده از بورس شاگردان اول در مدرسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو در دوره فوق لیسانس مشغول تحصیل شد. یوسف مجیدزاده در سال ۱۳۵۵ در گرایش « باستان شناسی بین النهرین و ایران در پیش از تاریخ» به دریافت درجه دکتری نایل آمد.مشاغل و سمتهای مورد تصدی : یوسف مجید زاده پس از اخذ درجه دکتری از دانشگاه شیکاگو (در سال ۱۳۵۵) به ایران بازگشت و با درجه استادیاری در گروه باستان شناسی و تاریخ هنر دانشگاه تهران مشغول تدریس شد. در سال ۱۳۵۶ به درجه دانشیاری ارتقا یافت . پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مدت ۳ سال به سمت مدیریت گروه باستان شناسی و تاریخ هنر و عضو شورای انتخابات و ترفیعات دانشکده ادبیات دانشگاه تهران منصوب شدند.دکتر مجید زاده در سال ۱۳۶۷ بازنشسته شدند. وی از سال ۱۳۶۶ عضو شورای علمی مجله باستان شناسی و تاریخ، مرکز نشر دانشگاهی میباشند. فعالیتهای آموزشی : فعالیت آموزشی یوسف مجید زاده از سال ۱۳۵۵ تا سال ۱۳۶۷ در دانشگاه تهران صورت گرفت.سایر فعالیتها و برنامه های روزمره : یوسف مجید زاده در سال ۱۳۵۹ مجله تخصصی کندکاو را بنیان نهاد و خود سردبیری آن را برعهده گرفت. از این نشریه فقط یک شماره به دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر شد. دکتر مجید زاده علاوه بر انجام کاوش های میدانی در تپه چغامیش خوزستان (سه فصل)، دشت قزوین و سرپرستی کاوشهای تپه قبرستان در دشت قزوین(هشت فصل) و محوطه ازبکی در ساوجبلاغ استان تهران از سال ۱۳۷۷، به تالیف مقالات و تالیفات علمی نیز پرداخته است. جوائز و نشانها : کتاب "تاریخ و تمدن بین النهرین" تالیف یوسف مجید زاده، در دوره نوزدهم انتخاب کتاب سال جمهوری اسلامی ایران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ،به عنوان کتاب سال برگزیده شد.چگونگی عرضه آثار : مقالات مختلفی به زبان انگلیسی در مجلات علمی و تخصصی بین المللی و به زبان فارسی در مجلات علمی و دایرهالمعارفهای ایرانی از یوسف مجید زاده به چاپ رسیده است.آثار : 1 An Early Industrial Proto-Urban Center on the Central Iranian Plateau:Tepe Ghabristan ویژگی اثر : A. Leonard jr. and B.B. Williams (eds) , Essays in Ancient Civilization Presented to Helene J. Kanior. The Oriental Institute of the University of Chicago (Studies in Ancient Civilization, No 47 , Chicago , University of Chicago Press.19892 ِAn Early prehistorie Coppersmith Workshop at Tepe Ghabrestan ویژگی اثر : Akten des VII Internationalen Kongress fur Iranische Kunst und Archalogie.19793 Correction of the Internal Cronology for the Sialk III period on the Basis of the Pottery Sequence at Tepe Ghabristan ویژگی اثر : ۱۹۵۵. Iran,164 Excavations at Tepe Ghabristan.Iran ویژگی اثر : IsMEO Rome,20005 Lapis Lazuli and the Great Khorasan Road ویژگی اثر : paleorient 8/1. 19826 Sialk III and the Pottery Sequence at Tepe Ghabristan: The Coherence of the Cultures of the Central Plateau of Iran ویژگی اثر : Iran,19 .19817 The Arjan Bowl ویژگی اثر : Iran 30, 19928 The Development of Pottery Kiln in Iran From Prehistoric to Historical Period ویژگی اثر : Paleorient3.1955-779 The Excavation in Tepe Ghabristan The First Two Seasons. ویژگی اثر : Marlik,2. 1970-7110 TheLand of Aratta ویژگی اثر : Journal of Near Eastern Studies 35. No 2. 197611 The Oldest Narrative Pictorial Phrase on a Pottery Vessel form Tappeh Qabristan ویژگی اثر : Iranian World . Essays on Iranian Art and Archalogy , Presented to Ezat .O.Negahban, eds. A. Alizadeh, Y.Majidzadeh, S.Malek Shahmirzadi , Iran University Press. 199912 The Oldest Pictorial Phrase on the Pottery from tepe Ghabristan ویژگی اثر : Survey and Excavation ,3.197913 آراتا ویژگی اثر : عنوان مقاله ای است که برای دائره المعارف بزرگ اسلامی تدوین شد.۱۴ آشور ویژگی اثر : عنوان مقاله ای است که برای دائره المعارف بزرگ اسلامی تدوین شد.۱۵ آغاز شهرنشینی در ایران ویژگی اثر : این کتاب توسط مرکز نشر دانشگاهی در سال ۱۳۶۸ منتشر گردید.۱۶ اشمیت ویژگی اثر : عنوان مقاله ای است که برای دائره المعارف بزرگ اسلامی تدوین شد.۱۷ ایران در آستانه شهرنشینی و دولت- شهرها ویژگی اثر : عنوان مقاله ای است که برای دائره المعارف بزرگ اسلامی تدوین شد.۱۸ ایران در هزاره های پنجم و چهارم ق. م ویژگی اثر : این مقاله برای اطلس تاریخ ایران که توسط سازمان نقشه برداری کشور در سال ۱۳۷۸ منتشر شد ، تدوین گردید.۱۹ باستان شناسی و تاریخ ویژگی اثر : این مقاله درشماره ۱۳ نشریه نامه فرهنگ ایران در سال ۱۳۶۶ منتشر شد.۲۰ بررسی چند منبع تاریخی اسماعیلیه از دیدگاه باستان شناسی ویژگی اثر : این مقاله درشماره۴ ، سال دوم نشریه باستانشناسی و تاریخ در سال ۱۳۶۷ منتشر شد.۲۱ برگردان مجله پیام یونسکو ویژگی اثر : این ترجمه از انگلیسی به فارسی صورت گرفت و نشریه با عنوان فراعنه مصر شامل هشت مقاله در سال ۱۳۶۸( شماره ۲۳۰ ) منتشر شد.۲۲ پیشنهادهای موکد ویژگی اثر : این مقاله درشماره ۱۰ نشریه باستان شناسی و تاریخ در سال ۱۳۷۰ منتشر شد.۲۳ پیکره ای سومری در خارک ویژگی اثر : مقاله ای است که در شماره های ۲۱،۲۲، سال یازدهم در نشریه باستان شناسی و تاریخ در سال ۱۳۷۷ منتشر شد.۲۴ تاریخ گذاری سر سنجاقهای مفرغی لرستان ویژگی اثر : این مقاله درشماره اول، سال سوم نشریه باستان شناسی و تاریخ در سال ۱۳۶۷ منتشر شد.۲۵ تاریخ و تمدن ایلام ویژگی اثر : این کتاب توسط مرکز نشر دانشگاهی در سال ۱۳۷۰ منتشر گردید.۲۶ تاریخ و تمدن ایلام ، تاریخ و تمدن بین النهرین(تاریخ اجتماعی- فرهنگی)- جلد دوم ویژگی اثر : این کتاب توسط مرکز نشر دانشگاهی در سال ۱۳۷۹ منتشر گردید.۲۸ تاریخ و تمدن بین النهرین(تاریخ سیاسی)- جلد اول ویژگی اثر : این کتاب توسط مرکز نشر دانشگاهی در سال ۱۳۷۶ منتشر گردید.این کتاب ، در دوره نوزدهم انتخاب کتاب سال جمهوری اسلامی ایران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ،به عنوان کتاب سال معرفی و برگزیده شد. آشنایی با کتاب: «تاریخ و تمدن بین النهرین» تاریخ و تمدن بین النهرین/ تألیف یوسف مجیدزاده؛ ویراسته شهناز سلطانزاده، هایده عبدالحسین زاده؛ ویرایش زیرنظر احمد حب علی موجانی.- تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۶-۱۳۸۰. کتابنامه. مندرجات: ج.۱ تاریخ سیاسی.- ج.۲. تاریخ فرهنگی- اجتماعی. ج.۳ هنر و معماری. سالها بود که در مطالعات مربوط به ایران شناسی در زمین? دوره های پیش از تاریخ و تاریخی جای خالی پژوهش جامعی دربار? تاریخ و تمدن سرزمینهای همسایه، به ویژه در مورد سرزمینهای بین النهرین باستانی، به زبان فارسی احساس می شد. اثر حاضر، مشتمل بر سه مجلّد، تحقیقی عالمانه و مستند است؛ حاصل جمع تازه ترین تحقیقاتی که دربار? این سرزمین کهن انجام گرفته است. نخستین مجلّد به «تاریخ سیاسی» اختصاص دارد و مؤلف محترم به ترتیبی بسیار شایسته، پس از معرفی جغرافیای سرزمین بین النهرین، گام به گام از کهن ترین سلسله های قدیم آغاز کرده (سلسله اکد، سومریها، آموریها، حمورابی، آشور، پادشاهان شمال بین النهرین و سوریه، کاسیها، امپراتوریهای آشور و بابل، کلدانیان) و تا فروپاشی امپراتوری بابل پیش می آید. مجلّد دوم با عنوان «تاریخ فرهنگی- اجتماعی» مطالب مربوط به مذهب، اساطیر، ادبیات، زندگی روزمره، قوانین حقوقی و اجتماعی، اقتصاد و سیاستهای اقتصادی، علوم، ریاضیات و نظام آموزشی را در برمی گیرد و با ارائ? متنهای متنوع، جنبه های تفکر آن دوران را به خوبی نمایانده است و در مجلّد سوم با عنوان «هنر و معماری» مباحث مربوط به آثار و بقایای هنر مجسمه سازی، نقوش برجسته، مهر و نقوش مهر، نقاشی و معماری را شامل می شود. در متن کتاب از ثبت لاتین نامهای بیگانه یا باستانی به صورت پانوشت خودداری شده و این کار در بخش فهرست راهنما انجام گرفته است تا به این ترتیب از یک سو از تعداد پانوشتها کاسته شود و از سوی دیگر ارجاع به آنها به آسانی صورت پذیرد. در بخش کتابشناسی سعی شده است عمد? کتابها و مقاله های مهم و معتبر در مطالعات مربوط به تاریخ بین النهرین گنجانده شود (نزدیک به هزار عنوان مأخذبه زبانهای اروپایی) و آن را به منبع جامع و باارزشی تبدیل کرده است. نوبودن و تازگی مطالب برای پژوهشگران ایرانی و بهره گیری مؤلف محترم از غالب منابع دست اول و تحقیقی، چه در زمین? تاریخی و چه باستان شناسی به همراه استنتاجهای منطقی از امتیازات این اثر است. ۲۹ تاریخ و تمدن بین النهرین(هنر و معماری)- جلد سوم ویژگی اثر : این کتاب توسط مرکز نشر دانشگاهی در سال ۱۳۷۹ منتشر گردید.۳۰ تپه قبرستان : یک مرکز صنعتی در آغاز شهر نشینی در فلات مرکزی ایران ویژگی اثر : این مقاله درشماره اول- سال چهارم، نشریه باستان شناسی و تاریخدر سال ۱۳۶۹ منتشر شد.۳۱ ترجمه بازرگانان شوشی ویژگی اثر : اثر کایلر یانگ، که در شماره ۳ نشریه باستان شناسی و تاریخ در سال ۱۳۶۶ منتشر شد.۳۲ ترجمه بانیجوریان ویژگی اثر : این ترجمه که از انگلیسی به فارسی برای بنیاد دائره المعارف اسلامی صورت گرفت۳۳ ترجمه بحرین ویژگی اثر : این ترجمه که از انگلیسی به فارسی برای بنیاد دائره المعارف اسلامی صورت گرفت۳۴ ترجمه بذه ویژگی اثر : این ترجمه که از انگلیسی به فارسی برای بنیاد دائره المعارف اسلامی صورت گرفت۳۵ ترجمه پادوسبانیان ویژگی اثر : این ترجمه که از انگلیسی به فارسی برای بنیاد دائره المعارف اسلامی صورت گرفت۳۶ ترجمه پالخاش ویژگی اثر : این ترجمه که از انگلیسی به فارسی برای بنیاد دائره المعارف اسلامی صورت گرفت۳۷ ترجمه پاونه ویژگی اثر : این ترجمه که از انگلیسی به فارسی برای بنیاد دائره المعارف اسلامی صورت گرفت۳۸ ترجمه پلاک عاج زیویه ویژگی اثر : اثر مارفین چارلز ورت، که در شماره سوم نشریه کندوکاو در سال ۱۳۵۸ منتشر شد.۳۹ ترجمه تاریخ جلالی ویژگی اثر : این ترجمه که از انگلیسی به فارسی برای بنیاد دائره المعارف اسلامی صورت گرفت .۴۰ ترجمه جانبان ویژگی اثر : این ترجمه که از انگلیسی به فارسی برای بنیاد دائره المعارف اسلامی صورت گرفت۴۱ ترجمه جودی ویژگی اثر : این ترجمه که از انگلیسی به فارسی برای بنیاد دائره المعارف اسلامی صورت گرفت۴۲ ترجمه سرچشمه تمدن ها ویژگی اثر : اثر ژوزف کالدول، که در شماره سوم نشریه کندو کاو در سال ۱۳۵۸ منتشر شد.۴۳ ترجمه کاوش های چغامیش ویژگی اثر : اثر هلن کنتور و پییر دلوگاز، که در شماره های نهم و دهم زمستان ۱۳۵۵ نشریه باستان شناسی و هنر ایران منتشر شد.۴۴ ترجمه کتاب هنر ایران باستان ویژگی اثر : اثر ایدات پرادا که توسط دانشگاه تهران در سال ۱۳۵۶ منتشر گردید.۴۵ ترجمه مجله پیام یونسکو ویژگی اثر : این ترجمه از انگلیسی به فارسی صورت گرفت و نشریه با عنوان باستان شناسی در زیر آب شامل دوازده مقاله در سال ۱۳۶۶( شماره ۲۱۰ ) منتشر شد.۴۶ تل ابلیس ویژگی اثر : عنوان مقاله ای است که برای دائره المعارف بزرگ اسلامی تدوین شد.۴۷ جام ارجان ویژگی اثر : این مقاله درشماره پیاپی ۸و۹ نشریه باستان شناسی و تاریخ در سال ۱۳۶۹ منتشر شد.۴۸ دوران مفرغ در ماوراء النهر باستان ویژگی اثر : این مقاله درشماره دوم- سال سوم، نشریهباستان شناسی و تاریخ در سال ۱۳۶۸ منتشر شد.۴۹ سفال برای باستان شناس ویژگی اثر : این مقاله درشماره سوم نشریه فروهر در سال ۱۳۵۸ منتشر شد.۵۰ سفال در باستان شناسی ویژگی اثر : این مقاله درشماره ۱۰ نشریه باستان شناسی و تاریخ در سال ۱۳۷۰ منتشر شد.۵۱ سلسله مقاله های روش کاوش در باستان شناسی ویژگی اثر : این مقاله ها در نشریه باستان شناسی و تاریخ به ترتیب در شماره های پیاپی ۱۳ تا ۱۶ تا سال ۱۳۷۴ منتشر گردید.۵۲ سنگ لاجورد و جاده بزرگ خراسان ویژگی اثر : این مقاله درشماره دوم نشریهباستان شناسی و تاربخ در سال ۱۳۶۶ منتشر شد.۵۳ غارتگران آثار تاریخی و فرهنگی ویژگی اثر : این مقاله درشماره اول – سال یازدهم نشریه نشر دانش در سال ۱۳۶۹ منتشر شد.۵۴ فلز و فلز گری در ایران باستان ویژگی اثر : این مقاله درشماره ۱۳ نشریه نامه فرهنگ ایران در سال ۱۳۶۶ منتشر شد.۵۵ گزارش مقدماتی نخستین فصل حفریات باستان شناختی در محوطه ازبکی، شهرستان ساوجبلاغ – پاییز ۱۳۷۷ ویژگی اثر : این مقاله در شماره ۲۵ نشریه باستان شناسی و تاریخ در سال ۱۳۷۹ منتشر شد.۵۶ گوردن چایلد و باستان شناسی ویژگی اثر : این مقاله درشماره دوم- سال دهم ، نشریه نشر دانش در سال ۱۳۶۸ منتشر شد.۵۷ مقاله حفریات در تپه قبرستان- سگزآباد ویژگی اثر : این مقاله در ضمیمه شماره دوم نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در سال ۱۳۵۶ منتشر شد.۵۸ مقاله سرزمین آران ویژگی اثر : این مقاله درشماره سوم نشریه گروه باستان شناسی دانشگاه تهران با نام کندو کاو در سال ۱۳۵۸ منتشر شد.۵۹ مقاله کهنترین بیان تصویری بر سفالی از تپه قبرستان ویژگی اثر : این مقاله درشماره سوم نشریه گروه باستان شناسی دانشگاه تهران با نام کندو کاو در سال ۱۳۵۸ منتشر شد.۶۰ نام خلیج فارس و باستان شناسان خارجی ویژگی اثر : این مقاله درشماره ۶- سال سیزدهم نشریه نشر دانش در سال۱۳۷۲ منتشر شد.
تاریخ دسترسی: ۲۴/۱۱/۱۳۹۱ باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاده
درباره او
کاوش جیرفت، نیازمند توان علمی و تجربه دکتر مجید زاده است/خبرگزاری میراث فرهنگی
خبرگزاری میراث فرهنگی_ گروه میراث فرهنگی_
شهرام زارع باستان شناس و سردبیر مجله باستانپژوهی:
**دکتر "یوسف مجیدزاده" برای جامعه باستان شناسی ایران نمادی از یک پژوهشگر توانا، صاحبتخصص و اعتبار بینالمللی است که با شکیبایی بسیار همواره در راه خدمت به میهنش گام برداشته است.
وی به رغم جفاهایی که تاکنون در حقش به دلیل ایستادگی و پایمردیاش روا داشتهاند، در معرفی ایران به جهان تلاشهای زیادی خصوصاً در زمینه میراث فرهنگی کرده است.
مسألهای که اخیراً درباره جایگزینی افرادی به جای دکتر مجیدزاده در کاوشهای جیرفت طرح شده بسیار حیرتآور، اعجابانگیز و ابهامآمیز است.
به عنوان یک پژوهشگر و کسی که به اقتضای حرفهام با اغلب باستانشناسان ایرانی در تماس هستم، مایلم به طور دقیق بدانم که چه امری منجر به این تصمیمگیری شده است.
مسأله جایگزینی سرپرست کاوشها در باستانشناسی مانند عوض کردن رییس یک اداره نیست که به هر دلیلی بتوان دست به چنین اقدامی زد. در این مورد هم، هیچ دلیل قابل قبولی دیده نمیشود؛ چرا که دکتر مجیدزاده نه از نظر علمی ناتوان است، نه تاکنون در انجام برنامههایش به عنوان یک پژوهشگر کوتاهی کرده و نه خطایی در راستای رعایت نکردن اصول سیاستهای کشور مرتکب شده است. بلکه برعکس در نیم دهه گذشته در قبال مسأله جیرفت که تبدیل به یک آبروریزی بینالمللی برای کشورمان شد، تلاشهای درخشانی انجام داده و فعالیتهایش در راستای اعتلای نام ایران، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور و باستانشناسی ایران بوده است. بنابراین، تصور میکنم نباید با چنین موضوعی برخوردهای سلیقهای و شخصی صورت گیرد بلکه میبایست منافعِ کلی کشور در نظر گرفته شود.
آیا مساله درج یک نام جعلی برای خلیج فارس در کتاب «مجموعه مقالات همایش جیرفت» در سال جاری که توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان میراث فرهنگی منتشر شده، از علل و عوامل این تصمیمگیری بوده است؟ تصور میکنم اگر خوشبینانه قضاوت کنیم، باید گفت یک اشتباه "سهوی" بوده است و اگر بدبینانه نگاه کنیم باید گفت که "دامی" بوده که برای چنین پژوهشگران مؤثر و صاحب اعتباری طرح میشود تا از ادامه فعالیت بازمانند.
انتظار میرفت مدیران سازمان پیش از دیگران متوجه این مسأله شده باشند که گویا نه تنها چنین نشده بلکه کاملاً بر خلاف آن عمل شده است.
اکنون باید پرسید چگونه است که افرادی همچون دانیل پاتس و خصوصاً باستانشناسان انگلیسی همچون راجر ماتیوس که به کرات از این نام جعلی در نوشتههایشان استفاده کردهاند، برای کاوش به ایران دعوت میشوند اما دکتر مجیدزاده که از نخستین کسانی است که با نگارش مقاله «باستانشناسان خارجی و نام خلیج فارس» (مجله نشر دانش) همگان را از چنین توطئهای آگاه کرد، مستوجب بیحرمتی است؟ با این وصف، نباید پنداشته شود که نگارنده مخالف حضور پژوهشگران غیرایرانی در پزوهشهای باستان شناسی ایران است.
همچنانکه بارها گفته شده، حضور هیاتهای خارجی یک ضرورت است اما فقدان برنامه، نظم و سیاست مشخص در سطح کلان مدیریت میراث فرهنگی کشور در قبال این هیاتها منجر به از دست رفتن فرصتها و بیبهره ماندن ما شده است.
نکته دیگری که احتمالاً دستاویز این تصمیمگیری شده، این موضوع است که به گفته دکتر حسن فاضلی نشلی (رییس پژوهشکده باستان شناسی) در مصاحبه با ایسنا، گزارش کاوشهای جیرفت توسط دکتر مجیدزاده به سازمان میراث فرهنگی ارائه نشده که این موضوع کذب است و گزارشِ کامل کاوشهای ایشان هم اکنون در بایگانی پژوهشکده باستانشناسی موجود است. این موضوع که چرا دکتر مجیدزاده کتاب جیرفت را منتشر نکرده است هم موجه نیست. دکتر مجیدزاده تاکنون چندین مقاله و دو کتاب درباره جیرفت منتشر کرده اما استدلال وی دربابِ اینکه «گزارشِ تحلیلیِ کاوشها» نیاز به زمان بیشتری دارد کاملاً معقول و منطقی است. مضافاً به اینکه اکنون قریب یک و نیم سال است که پژوهشکده باستانشناسی برای انتشار کتابها سخن از نداشتن بودجه سر داده است و بسیاری از گزارشهای کاوشهای مهم باستانشناسی همچون کاخ هخامنشی چرخاب در برازجان (سرفراز)، مجموعه هخامنشی بردک سیاه و سنگ سیاه در بوشهر (یغمایی)، کاوشهای محوطه میراث جهانی سلطانیه در زنجان (دکتر میرفتاح)، کاوشهای هگمتانه (دکتر صراف و دکتر آذرنوش)، کاوشهای زیویه در کردستان (معتمدی)، کاوشهای بیشاپور در فارس (سرفراز) هنوز منتشر نشدهاند.
این در حالی است که مثلاً کتاب کاوشهای باستانشناسی در کاخ هخامنشی بردکِ سیاه، ارجان بهبهان و قلایچی بوکان سالهاست که توسط "احسان یغمایی" برای چاپ به سازمان میراث فرهنگی کشور سپرده شده اما همچنان بلاتکلیف رها شده است. همچنین نتایج اغلب کاوشهای به اصطلاح "نجاتبخشی" هنوز منتشر نشده است. خوب است سازمان میراث فرهنگی پیش از کاوشهای جیرفت به فکر انتشار این آثار باشد.
مسالهای هم که تحت عنوان فقدان بودجه طرح شده قابل قبول نیست؛ چراکه اگر سازمان میراث فرهنگی کشور نتواند سی،چهل میلیون برای مهمترین کاوش باستانشناسی ایران اختصاص دهد، پس چه کاری میتواند انجام دهد؟ اکنون پروژههای بسیاری در دست اجراست که با ارقامی بیش از این از محل بودجه های استانی یا ستادی انجام می شوند. علاوه براین، در حوزه گردشگری از بودجههای میلیاردی صحبت میشود. بنابراین بر کسانی که سکان مدیریت سازمان را را به دست دارند واجب است تمهیدات لازم را برای اینگونه برنامه های بنیادین علمی و فرهنگی فراهم آورند. تاسفآور است که گفته شده هیات خارجی هزینه این کاوش را تقبل کرده است. در حالی که آنها فقط در حدود ۴۰۰۰ یورو (معادل حدود ۶ میلیون تومان) برای این کاوشها اختصاص دادهاند که در واقع هزینه پروازهایشان بیش از نیمی از این بودجه را در بر میگیرد و عملاً هنوز هم هزینه این کاوشها توسط کشور ما پرداخته شده است. پس چه لزوم که کاوشهای جیرفت مشترک نامیده شود و حقوق معنوی ملت ما تضییع بشود.
«هیات باستان شناسی جیرفت» از آغاز هیاتی ایرانی بوده و نه یک «هیات مشترک» ایرانی-خارجی. افتخار کشف و معرفی یافتههای جیرفت نیز افتخار بزرگی است که بعد از صد سال حیات باستانشناسی در ایران، به نام ایرانیان و نه خارجی ها ثبت شده است. اینکه مدیریت باستان شناسی کشور تصمیم گرفته در محوطههایی مهمی همچون جیرفت، شهر سوخته، شوش، تخت جمشید، حسنلو و… ابتکار عمل را به دست خارجی ها بسپارد و طرف های ایرانی را از میان افرادی بدون صلاحیتهای لازم علمی و توانمندیهای تخصصی انتخاب کند بسیار خطرناک و به زیان مصالح کشور است. تصور میکنم مسوولان میراث فرهنگی و باستان شناسی کشور همواره میبایست این سخن بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی را به یاد داشته باشند که «ما تا استقلال فکری و فرهنگی پیدا نکنیم، استقلال سیاسی نمی توانیم پیدا کنیم».
در این سالها حرکتهایی در جهت خدشه دار کردن فعالیتهای باستان شناسان ایرانی در حال شکل گیری است که می بایست در برابر آن ایستاد و هوشیار بود.
حضور هیاتهای خارجی میبایست تحت ضوابطی مشخص و حساب شده انجام گیرد که هم اکنون اینطور نیست.
سال گذشته نیز محوطههای مهمی مربوط به دوره پارینه سنگی در استان گیلان توسط پژوهشگران ایرانی مورد شناسایی، پژوهش و معرفی قرار گرفته بود (بیگلری و همکاران) که در اقدامی غیرمنتظره، با دخالت رییس پژوهشکده باستانشناسی از دست ایرانیها خارج شد و به چند باستانشناس از کشور کره سپرده شد که تاکنون در هیچ محوطهای نه فقط در ایران که در سراسر خاورمیانه کار نکردهاند و با مسایل و مشکلات آن آشنا نیستند. همچنین اینگونه تصمیمگیریها درباره پژوهشگران جوانتر به گستردگی رواج دارد و میتوان به نمونههایی از رعایت نکردن اخلاق حرفهای و علمی در استان آذربایجان شرقی اشاره کرد.
استمرار این روند نه تنها نسل جوان را سرخورده کرده و منجر به نومیدی و یاس آنها خواهد شد بلکه بیم آن میرود با ادامه چنین روندی باستانشناسی نیمه جان ایران به کلی پژمرده شده و بخشکد. اکنون این موضوع به یک نگرانی جدی در جامعه باستانشناسی کشور تبدیل شده است. ما در حال تهیه گزارشی جامع از روند این برنامهها هستیم تا آن را به مجلس شورای اسلامی و نهادهای موثر در تصمیم گیریهای کلان کشور ارایه کنیم و از برخی نگاهها و تصمیم گیریهای سلیقهای که منجر به وارد آمدن آسیب به کشور میگردد، جلوگیری شود.
سپردن کاوشهای جیرفت به یک باستانشناس خارجی و انتصاب یک کارشناس ایرانی اگرچه دلسوز اما فاقد صلاحیت علمی و تخصص و توانمندیهای بینالمللی به هیچ رو جایز نیست. آقای ماسیمو ویداله که اکنون از سوی سازمان میراث فرهنگی به عنوان «سرپرست خارجی هیات باستانشناسی جیرفت» منصوب شده است، خود در یکی دو سال گذشته عضو گروه کاوشهای جیرفت به سرپرستی دکتر مجیدزاده بوده است. ویداله، متخصص در صنعت سنگهای ریز و نیمه قیمتی همچون عقیق است و 95 درصد فعالیتهای میدانی باستانشناسیاش، در هندوستان و نپال سپری شده است. تنها فعالیتهای وی پیش از کار به عنوان عضو هیات دکتر مجیدزاده در کاوشهای جیرفت، چند سفر دانشجویی به ایران در سالهای پیش از انقلاب اسلامی بوده است. غیر از آن در یکی دو سال اخیر مطالعه سفالهای تپه سیلک و تپه پردیس توسط دکتر حسن فاضلی، ریس پژوهشکده باستان شناسی و سرپرست آن کاوشها، به ایشان داده شده که قبلاً در زمینه فلات مرکزی ایران هم مطالعاتی نداشته اند. افزون بر این، باید متذکر شد که ایتالیاییها چندان کارنامه خوبی در انتشار فعالیتهایشان نداشتهاند. برای مثال، با گذشت قریب نیم قرن از کاوشهایشان در محوطههای مهم جنوب شرق ایران (نظیر مجموعه باستانی دهانه غلامان و یکی از بزرگترین محوطههای پیش از تاریخی جهان یعنی شهر سوخته) هنوز کتاب کاوشهایشان را منتشر نکردهاند.
بنابراین، سازمان میراث فرهنگی میبایست ابتدا ایتالیاییها را موظف کند تا نتایج کارهایشان را منتشر نمایند و سپس اجازه فعالیت، آن هم نه در سطح سرپرستی محوطههای مهمی همچون جیرفت به آنها بدهد.
طرف ایرانی، آقای علیدادی سلیمانی، نیز به رغم آنکه شخصی امین و نیکنفس هستند اما آشنا به زبانهای بینالمللی و صاحب تخصص در این زمینه نبوده و انتشارات و تالیفاتی هم ندارد. بنابراین، شایسته آن است که سازمان میراث فرهنگی هر چه سریعتر در این تصمیم تجدید نظر کرده یا چنانچه این خبر صحیح نیست، کذب آن را برای همگان اعلام نماید.
تاریخ دسترسی: ۲۵/۱۱/۱۳۹۱ باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاده
گفتگوها
گفت و گوی ایرج ادیب زاده با دکتر یوسف مجید زاده باستان شناس مشهور ایران در خصوص جیرفت تمدنی کهن با قدمت۵۰۰۰ ساله/انجمن جهانی زرتشتیان
سرزمین کنونی ایران بخش بزرگی از یک واحد جغرافیایی به نام فلات ایران است . بدون تردید تمدن بشری سپاسگزار نبوغ و خلاقیت مردمانی بوده که سالیان دراز در این سرزمین زیسته اند . نشانه های این تمدن و فرهنگ درخشان در گوشه و کنار این سرزمین و نیز در موزه های بزرگ جهانی دیده می شوند . که با پس زدن خاکستر های تاریخ از دل خاک توسط باستانشناسان بزرگ ایرانی و خارجی بیرون آمده ومایه ی افتخار و اعتبار موزه های بزرگ جهانی شده اند . اما آنچه در سال های اخیر در جنوب شرقی ایران پیدا شده اند داستان دیگری دارند . این اشیا ی به دست آمده نشان می دهد که تمدن بشری و تاریخ و سرگذشت انسان در این منطقه شکل گرفته و آغاز شده . نخستین خط نخستین شهر و نخستین دولت سه تبار و پایه ی تمدن بشری در حوزه ی هلیل رود به وجود آمده اند . جایی که به تمدن جیرفت نامبردار شده است . ارزش یافته های جیرفت در آن جاست که ایران را همانند ققنوسی که از خاکستر خود متولد می شود دوباره متولد می کند . به دلیل ارزش و اهمیتی که میراث فرهنگی کهن به دست آمده در جیرفت دارد سایت انجمن جهانی زرتشتیان در پاریس از نگاه باستان شناس سرشناس ایرانی دکتر یوسف مجید زاده در گفت و گوی ویژه با سایت انجمن از شکوه و جلال این تمدن و اشیای پیدا شده روایت می کند . استفان فوکارت پژوهشگر فرانسوی در لوموند می نویسد کشفیاتی با این گستردگی و ارزش مانند هلیل رود شاید در هر قرن یک بار صورت گیرد . تازه اگر قرنی با اقبال همراه باشد .
متن گفت و گوی ایرج ادیب زاده با دکتر یوسف مجید زاده باستان شناس مشهور ایران در خصوص جیرفت تمدنی کهن با قدمت۵۰۰۰ ساله
پیدا شدن تمدن ۵۰۰۰ ساله و ثروت های با ارزش باستانی آن در حوزه هلیل رود ، جنوب شرقی ایران -۲۰۰ کیلومتری تنگه هرمز-، بسیاری از فرضیه ها و دانسته های باستان شناسان و دانشمندان جهان را کمرنگ کرد و آنها را واداشت تمام برداشت هایشان را از شروع تمدن های قدیمی بازنگری کنند.برای دانشمندانی که در پژوهش های پیدا شدن تاریخ وشکل گیری تمدن انسان کوشش کرده بودند ، این امری روشن و شناخته شده بود که شکل گیری تمدن بشری از کناره های رودهای نیل ، دجله و فرات آغاز شده ، چون سه عنصر اصلی تمدن – خط ، شهر ، دولت – درآنجا شکل گرفته و آثار آن به دست آمده اند. با کشف تمدن حوزه دورافتاده هلیل رود درجنوب شرقی ایران که به جیرفت زادگاه تمدنی کهن مشهور شد، نگاه باستان شناسان و دانشمندان به تمدن شگرفی جلب شد که نشان می دهد تاریخ و سرگذشت انسان از این حوزه هلیل رود گذر کرده وشکل گرفته ، تمدنی با پیشینه ۵۰۰۰ ساله که در دوران طلایی خود شهری به نام "آراتا " مرکز آن بوده به وسعت چندین کیلومتر مربع که قدمت آن به اوایل هزاره سوم پیش از میلاد می رسد،دوران مفرغ. پیدا شدن این تمدن شگرف از زیر خاک با یک تراژدی همراه است ، تراژدی غارت بی سابقه تاریخ و فرهنگ باستانی ایران . اشیایی بی نظیر از تمدن ۵۰۰۰ ساله ایران که توسط روستاییان به طور غیرمجاز حفاری شد و بعد به خارج از ایران منتقل و سپس عرضه آنها به دلالان خارجی به شکل عیر قانونی .
دکتر یوسف مجیدزاده از باستان شناسان شناخته شده بین المللی ایران ، استاد بازنشسته دانشگاه تهران که دکترای خود را از دانشگاه شیکاگو دریافت کرده اند در گفت و گوی ویژه با سایت انجمن جهانی زرتشتیان در خصوص چگونگی راه یافتن خود به مطالعات مربوط به تمدن جیرفت چنان می گوید: »پیدا شدن تمدنی با این اهمیت تاریخی ناشی از چند رویداد کوچک بود با ظاهر شدن ظروف ، جواهرات و لوحه هایی که در آغاز من را شگفت زده کردند. زمانی بود که من درفلات تهران در هشتگرد و ساوجبلاغ حفاری می کردم ویکی از کسانی که با ما در این تیم همکاری داشت خانمی از کارمندان سازمان میراث فرهنگی استان کرمان بود که به دلیل یادگیری حفاری با من کار می کرد و به همین واسطه بود که رییس ایشان ( ریاست سازمان میراث فرهنگی کرمان) به جهت تشکر من را به کرمان دعوت کردند.گویا در آن زمان مقداری اشیاء خیلی مهم از قاچاقچیان در منطقه بردسیر گرفته بودند و می خواستند من بروم و آنها را ببینم . البته آشنایی ما به قبل از این برمی گردد.چند ماه پیش من یک روز در دفتررییس پژوهشکده باستان شناسی سازمان میراث فرهنگی تهران، مرحوم دکتر مسعود آذرنوش، بودم آقایی از کرمان آنجا بود که بسیار عصبانی بود و بعد که با او آشنا شدم فهمیدم که رییس سازمان میراث فرهنگی کرمان بوده . ایشان از اینکه اشیاء باستانی بدون نظارت در کرمان به یغما می رود عصبانی بودند و البته سازمان میراث فرهنگی هم با این استدلال که منطقه ناامن است و جان همکاران ما در خطر می افتد کمی برای رسیدگی و شروع تحقیقات در آن منطقه تعلل می کرد.بعد از چند ماه که من به کرمان رفتم و اشیا را دیدم در بازگشت به تهران به معاون سازمان آقای گلشن گفتم که اینها یک گنج کامل است و اصولاً زادگاه تمدن همین جاست ، یار در خانه و ما گرد جهان می گردیم . در آن زمان به دلیل تخصص خاص من در این حوزه من را به کرمان فرستادند و با شروع حفاری آشنایی من با این آثار شروع شد ». دکتر مجید زاده در ادامه صحبت به چاپ کتاب کاتالوگ جلد اول در همین مورد اشاره کرده و می گویند: «زمانی که اشیا را از قاچاقچیان می گرفتند من تقاضا کردم که به من اجازه عکسبرداری داده شود و از تمامی اشیا عکسبرداری کردم و به محض برگشت به تهران بر اساس همان یافته ها کتاب کاتالوگ جلد اول را به چاپ رساندم.دلیل اصلی هم این بود که دیدم این اشیا در بازارهای مکاره دنیا از اروپا و آسیا گرفته و حتی در شیخ نشین های حوزه خلیج فارس به فروش می رسند . حداقل صدهزار شیء از ایران خارج شده بود و من قصد داشتم با چاپ کتاب به این اشیاء شناسنامه داده باشم و با ارسال آن به سازمانهای یونسکو در سرتاسر جهان در واقع تلاش کنیم از فروش غیر قانونی آنها جلوگیری شود و همه بدانند که این اشیا با این مشخصات مربوط به تمدن جیرفت است که البته بعدها این مسئله حتی به دادگاه های اروپایی هم کشیده شد.» طغیان هلیل رود که با گردش ناگهانی مسیرآن نیز همراه شده بود ، پرده از گورستانی قدیمی در پای تپه ای از جیرفت را بالا زد که باز شدن پنجره ای به روی تمدن جیرفت را همراه داشت .
دکتر مجیدزاده در خصوص چگونگی کشف این گورستان ها و اشیای باستانی آنها چنین توضیح می دهد : «رود هلیل رود در جیرفت یک رود سرکش است که همراه با بارندگی شدید گاه طغیان می کند و خرابی هایی به بار می آورد . این رودخانه از کنار قبرستانی باستانی می گذشت ، که البته نمی دانستند قبرستان بوده است و سال ۱۳۷۹ بود که طغیان رودخانه هلیل رود با تغییر جهت رودخانه و گدشتن آن از میان قبرستان باعث تخریب یکی از قبرها می شود .قبرها همه از رسوب بوده و سنگی نبوده اند به همین دلیل به دلیل برخورد آب فرو می ریزند و تعدادی از ظروف داخل قبر به بیرون میریزند. اینطور که گفته شده گویا یک سرباز که از اهالی روستای نزدیک بوده است این ظروف را به منزل می برد و می گوید گنج پیدا کرده ام .البته آن منطقه همزمان یک دوره ۷الی ۸ ساله خشکسالی و قحطی و تنگدستی مردم را نیز پشت سر گذاشته است و به همین دلیل مردم روستا به امید یافتن اشیا عتیقه به منطقه هجوم می برند. مردم این حوزه از قبل هم با یافتن گاه و بیگاه مهره و سنگ های قیمتی در بین گل و لای و خاک قبرها آشنا بودند اما نمی دانستند که این مهره ها که اغلب از سنگ های قیمتی هم بوده است مربوط به گورستانها بوده است .بهرحال اشیای زیادی به دلالان غیر قانونی و گاه به قیمت های بسیار پایین فروخته می شود و از ایران خارج می شود .حتی گاه پیش می آمد که دلالان با وانت و کامیون به در خانه ها رفته و اشیا را می خریدندو متأسفانه مسئولین دولتی هم توجهی به این قضیه نداشتند .» در حوزه هلیل رود ۵ گورستان مربوط به ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد پیدا شد که بسیاری از داشته های آنها ، پیدا شدن خط ، شهر و دولت و شکل گیری تمدن بشری را نشان می داد.
اینها در حفاری های غیر علمی یا از بین رفته یا سـرقت شده بودند . در حراجی های لندن و نیویورک قیمت ها پرواز می کرد اما در جیرفت سارقان عتیقه آنها را چند دلار یا یورو و حتی به یک کیسه آرد می- فروختند.سرانجام معمای عتیقه ها فاش شد . ارتش منطقه را بست.دکتر یوسف مجیدزاده از برنامه آموزشی می گویدکه برای متقاعد کردن مردم محلی به ضرورت توقف حفاری های غیرمجاز و حمایت از کاوش های علمی داشته است : « یکی از کارهایی که ما حداقل در آن منطقه می توانستیم انجام دهیم این بود که من روزهای تعطیل هفته که روز دوشنبه برای ما بود به این دلیل که ما جمعه ها بازدید کننده داشتیم وبه جای آن یک روز وسط هفته یعنی دوشنبه را تعطیل بودیم.در این روز با روستاهایی که در خودآثاری داشتند یا به آثار باستانی نزدیک بودند شروع کردیم و با مسجد یا مدرسه روستا قرار می گذاشتیم و حدود ساعت ۶ می رفتیم در محل با یک پرده نمایش حدود۴×3 و دستگاه ویدیوپروژکشن و با نمایش اسلاید برای روستاییان توضیح می دادیم . تمامی اهالی روستا هم می آمدند و شرکت می کردند. من تلاش می کردم با زبان ساده و قابل جذب برای آنها صحبت کنم مثلاً می گفتم این اشیا مثل ناموس شما هستند ، شما که مرگ بر امریکا و اسراییل می گویید این اشیا به همان کشورها برده شده و همانجا به فروش می رسند و تلاش می کردم که احساسات آنها را تحت تأثیر قرار دهم تا از این کار منع شوند .حدود دو یا سه ساعت با تمام اعضاءهیئت می رفتیم و آموزش می دادیم . نتیجه بسیار خوب بود از همان صبح روز بعدتغییرات را می دیدیم . حدود ۴۰۰ الی ۵۰۰ شیء برای ما بازگردانده شدند. از ظروف سفالی گرفته تا این اواخر که ظروف سنگی می آوردند . آن را در داخل کیسه سیاه می گذاشتند و با گردن کج می گفتند آقای دکتر ما اینها را پیدا کردیم . من هم نمی پرسیدم از کجا پیدا کردید .آنها از مأموران و بازخواست آنها واهمه داشتند اما من به آنها اطمینان داده بودم و اعتمادشان جلب شده بود .باید در سراسر ایران این کار را انجام بدهیم.باید اعتماد مردم را جلب کرد و به آنها توضیح داد که این اشیا چه ارزشی دارند ، نه از جنبه ارزش فرهنگی که بعضی مردم عامه درک نمی کنند بلکه باید از جنبه حیثیتی ارزش آن را پررنگ کرد.مثلاً اگه این اشیا در موزه باشند مردم میان برای بازدید، پول می دهند و وضع شما هم بهبود پیدا می کند .ما هم این کار را کردیم و فکر می کنم خیلی هم موفق بود.البته اوایل می گفتند چرا سازمان میراث فرهنگی یکسال ما را آزاد گذاشت اینجا را حفاری کنیم و بفروشیم حالا که فهمیده قیمت داره می خواد جلوی ما را بگیرد می گفتند خود سازمان دزد است و این مجیدزاده هم نماینده دزدهاست . ولی بعد به تدریج اعتمادشان جلب شد و فهمیدند که این اشیا آن ارزش را برای ما ندارد ما بخاطر یک خشت و یا مثلا کلنگی که به یک گوشه دیوار صدمه می زند بیشتر سر یک کارگر داد می زنیم .بهرحال در طول ۶ سالی که من اونجا کار کردم آب از آب تکان نخورد.» ارزش تمدن جیرفت ، تمدنی که دست کم پنج هزار سال پیشینه آن است با پیدا شدن لوحه هایی با خطی کهن تر از نمونه های خط ایلامی، همچنین ساختمان پلکان عظیمی با بیش از ۵ میلیون خشت که از کهن ترین زیگورات ها یا معابد بین النهرین هم قدیمی تر بوده است .اینها دلیلی شد تا نگاه باستان شناسان برجسته جهانی به این منطقه جلب شود و از نشانه های بسیاری که در حوزه هلیل رود به دست آمد در مقاله ها و کتاب های تازه بنویسند .اینکه جیرفت و دشت ایران نیز مراکز فرهنگی بزرگ دیگری بودند و تمام برداشت های آنان از شروع تمدن های قدیمی باید بازنگری شود.
دکترمجید زاده سخنان خود را چنین ادامه می دهند:«از روزی که باستان شناسی ایران شروع شد اول جنوب غربی ایران شروع شد چون همسایه بین النهرین بود.اینها دنبال تاریخ می گشتند تورات را بیابند و یا مثلاً پیدا کنند ابراهیم در کجا متولد شده است چون این وقایع در همان مناطق شهرهای اور ، کلده و …اتفاق افتاده بود.بعد کشیده شدند به این سوی رودخانه اروند رود در ایران ، ولی به شرق ایران اهمیتی نمی دادند.حدود ۴۰ سال پیش بود که تحقیقات مربوط به شرق ایران شروع شد.سه چهار تا تپه کوچک پیدا کردند و حفریات کوتاه مدت و هیچ نمونه خطی هم پیدا نکردند.همیشه در گزارش ها و تاریخشان شرق ایران را به جهان سوم تشبیه می کردند که در مقابل کشورهای صنعتی دنیا قرار دارد که مواد خام تحویل می دهند و تولیدات را تحویل می گیرند .نه تکنیک داشتند نه صنعت. زمانی که ما اینجا را حفاری کردیم البته یک گروه امریکایی را دعوت کردیم که بعد به دلیل مشکلاتی که در فرودگاه پیش آمد بازگردانده شدند.اما یکی از باستان شناسان معروف که تپه یحیی را حفاری کرده بود،آقای کارلوفسکی ، مقاله اش را به ما داد که مدعی بودایرانی ها تا زمان هخامنشی ها خط نداشتند .مردمی بودند بی سواد و یک سرزمینی بوده است با حکومت های دست دوم زیر نفوذ بین النهرین . خب البته حفریات جیرفت همه اینها را زیر سوال برد……
پایان بخش اول- ادامه دارد
توضیحات:
بین النهرین:سرزمین های بین دو رود دجله و فرات را می گفتند که امروزه شامل عراق ، سوریه ،ترکیه … می باشد . این تمدن را زادگاه تمدن بشری بشمار می آوردند.کلده و اور از شهرهای مهم این تمدن بودند. دکتر کارل لمبر کارلوفسکی باستان شناس و استاد دانشگاه هاروارد.
لینک مطلب: http://w-z-c.com/readall/index/110
تاریخ دسترسی: ۲۴/۱۱/۱۳۹۱ باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاد
بخش دوم مصاحبه ایرج ادیب زاده با دکتر یوسف مجیدزاده در خصوص کشفیات تمدن کهن جیرفت/انجمن زرتشتیان جهان
ایرج ادیب زاده ضمن یادآوری خلاصه ای از مطالب عنوان شده ، به سخنان دکتر مجیدزاده در خصوص چگونگی کشف تمدن باستانی جیرفت اشاره می کند:
تمدن جیرفت که در حوزه هلیل رود پیدا شده با ارزش شگرف خود و با دست کم ۵۰۰۰سال پیشینه زادگاه دیگری از تمدن کهن بشری را به نمایش گذاشته، در نخستین بخش گفت و گوی ویژه با سایت انجمن جهانی زرتـشـتـیان در پاریس دکتر یوسـف مجید زاده باسـتان شـناس شــناخته شده بین المللی ایران استاد پیشین دانشگاه تهران که دکترای باستان شناسی خود را از موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو دریافت کرده، از چگونگی پیدا شدن آثار بسیار با اهمیت تمدن جیرفت گفت و ارزش این تمدن را بررسی کرد.کشفی که باعث شده تمام برداشت های باستان شناسان و دانشمندان را از شروع تمدن های قدیمی موردبازنگری قرار بدهد .در دومین بخش از گفت و گوی ویژه ما ،دکتر یوسف مجید زاده که نقش بزرگی در شناسایی حفاری های علمی درجیرفت داشته نخست از نگاه ناباورانه برخی باستان شناسان غربی می گویدکه پس از کشف تمدن جیرفت توسط باستان شناسان ایرانی ابراز داشته اند.
دکتر مجید زاده :« یکی از مسائلی که معمولااین باستان شناسان خارجی که گاه خیلی هم موشکاف و دقیق هستند ، به آن می پردازند، این است که از دیدگاه غربی ها ایران یک کشور جهان سومی به حساب می آید ، آنها ما را جهان سومی نگاه می کنند بنابر این اگر چیزی را که باید آنها در باستان شناسی کشف کنند ، ما کشف می کنیم آنطوری که وقتی خودشان کشـف می کنند زیر سوال نمی- برند ، وقتی ما کشف می کنیم هزار جور زیر ذره بین برده و در جزییات مطلق تلاش می کنند سوال کرده و بر کار ایراد بگیرند .
یکی از ایراد هایی که خارجی ها مرتب به ما می گرفتند ، بهرحال بعضی ها دوست دارند مقاله ای نوشته باشند ، مثلا عنوان می کردند که تاریخش معلوم نیست خب یعنی چه تاریخش معلوم نیست که اینجا را کی غارت کردند ؟خب حالا دو روز زودتر یا دو روز دیرتر مسئله مهمی نیست . مسئله این است که این اشیا در دنیا در یک زمانی فروش رفته و یه مقداری را ما به دست آورده ایم از روستاییان گرفته ایم یا از قاچاق چیان به دست آوردیم و تعدادی را هم از حفریات بیرون آورده ایم . ولی بعضی نکته سنج ها به این نکته می پرداختند که مثلا مجیدزاده گفته سال ۸۱ و کس دیگری گفته ۸۲ و یا مجید زاده در جایی گفته ۸۱ و یک جا گفته ۸۲ و…این یکی از چیزهایی بود که خارجی ها قبل از هر چیزی شروع کردند به تخطئه کردن برای کوچک شمردن و تحقیر این تمدن. چرا که یک ایرانی آن را پیدا کرده است .این حرف در واقع به اون معنا قابل قبول نیست .»
– اما چطور می توان مطمئن شد که نشانه های نخست پیدا شدهی شهری در جیرفت همان شهر افسانه ای باشد که تاریخ نویسان بزرگ از آن به عنوان اَراتا یاد می کنند.آیا اَراتا در فرهنگ و تمدن کهن ایران زمین همان اهمیتی را دارد که شهر تروا در تمدن یونان ؟ دکتر یوسف مجیدزاده نتایج پژوهشی را منتشر کرده که نشان می دهد اَراتا باید در جنوب شرق ایران قرار گرفته باشد :
– «ما از بین النهرینی ها یک مقدار متون داریم که از یک پادشاهی صحبت می کنند که این پادشاهی با بین النهرینی ها ارتباط داشته است قدیمی ترین ارتباطاتی که وجود داشته یک متن ولی در سه چهار نوع مختلف است ، که داستان اَرَ تَ (اَرَتا) است . یعنی در واقع پادشاهی به نام اِنمِرکار پادشاه شهر اوروک که یکی از بزرگ ترین شهرهای سومری بوده است. در واقع آثار بدست آمده از حفاری ها وآثار معماری نشانگر این نکته است که مهمترین شهر و مرکز تمدن سومری ها شهر اوروک بوده است که دولت شهر بوده است یعنی هرکز شهری با یک سری روستا در اطرافش که به آن دولت شهر می گویند که مهمترین این دولت شهرها در آن زمان اوروک بوده است .پادشاه اوروک با پادشاه اَرتا مکاتباتی دارد که بلندترین داستان همین داستان اِنمِرکار و فرمانروای اَرَتا است که ترجمه هم شده و من در یکی از کتاب هایم متن ترجمه این داستان را گذاشته ام .امروز جای هیچ تردیدی نیست برای اینکه اگر به منطقه غیر از اینجا اگر نگاه بکنید باید به افغانستان برویم . .در آن متون آمده که ارتا همسایه- اَنشان- است امروز بدون تردید می دانیم که استان فارس همان- انشان- بوده است ؛ شوش ،انشان و ارتا ، به طرف شرق که می آییم . بنابر این اگر قرار بود بعد از ارتا مسیر ما به افغانستان برود بدون شک جیرفت( یا همان ارتا ) را می شناختند . حداقل صد هزار شیء از اینجا بیرون آورده شده ، که حدود ۴ الی ۵ هزارتای آن را سازمان میراث فرهنگی از قاچاقچیان گرفته است . ما یک کتاب دومی هم درباره این اشیا چه آنها که از قاچاقچیان گرفته شده و چه آنها که از حفاری یافته شده اند و وجود این همه ظروف سنگی ، طلایی،مفرغی و شهر به این بزرگی که چندین کیلومتراست با آن ساختمان طبقه دار بزرگ نوشته ایم . بین النهرینی ها به اینگونه ساختمان زیگورات می گفتند، این ساختمان در واقع بزرگترین نوع زیگورات در کل منطقه است برای اینکه در بین النهرین بزرگترین زیگوراتها معمولاً حدود ۶۰متر در ۷۰ متر یا ۵۵ متر هستند . قدیمی ترین زیگورات بین النهرین که با ساختمان پله ای جیرفت تقریباً همزمان است حدود ۴۳ متر در ۳۰ متر است در حالی که ساختمان جیرفت در طبقه اول ۳۵۰ متر در ۳۵۰ متر است یعنی تقریباً ۱۰ برابر بزرگتر از نمونه های بین النهرین. .چطور می شود که سومری ها این فرهنگ و تمدن را با این عظمت با این معماری های با شکوه را نمی شناختند ؟ تپه ای که امروزه 21 متر از سطح زمین بالاتر است در دنیای باستان حتما باید ۲۶ الی ۲۷ متر بوده باشد چرا که حتما بخشی از این زمین ها توسط رسوب پر شده است. چطور ممکن است که سومری ها برای رفتن به افغانستان از اَرتا می رفتند و در سر راه خود چنین شهر بزرگی را نه دیده باشند و نه می شناختند و نه اسمی از آن آورده باشند ؟ بنابراین تنها جایی بعد از- انشان- که بتوانیم به ان برسیم و دارای این شکوه و آثار بوده باشد و مهمتر از همه اینکه دارای خط بوده است تنها می تواند ارتا باشد و من معتقد هستم بدون تردید اینجا ارتا یا مارهاشی یا اگر متعلق به یک مکان باشد باید همین شهر بوده باشد . از اسم گذشته هیچ دلیلی وجود ندارد که پادشاهی که سومری ها از آن نام برده و مکاتبه داشته اند جایی دیگر باشد.»
ژان پرو باستان شناس سرشناس فرانسوی و نویسنده پژوهشی درباره علم تصویر شناسی در آثار تمدن های کهن با دیدن نقاشی ها روی گلدان ها و سرامیک های یافته شده در تمدن جیرفت گفته است : در این تصاویر یک کمبود شگرف دیده می شود . برخلاف آنچه در بین النهرین به دست آمده در یافته های جیرفت هیچ تصویری از خدا دیده نمی شود. نمادهای عقرب ، یوز پلنگ ، عقرب و مار ، در این تصاویر حوزه هلیل رود با هم زورآزمایی می کنند گویی نمادهایی هستند از جستجوی تعادل بین خوشبختی و مرگ . ژان پرو می افزاید این طرز تفکر تعادل بین خوشبختی و نیستی در نشانه های مذهب پارسی ها یا اهورا مزدا هم دیده می شود که نقش آن تضمین خوشبختی انسان است.باستان شناس فرانسوی می پرسد: آیا از طریق پارس ها بوده که طرز تفکر مردم جیرفت دربه تصویر نکشیدن خدا به دنیای یهودی و مسیحی هم به ارث رسیده ؟ چرا که نه! دکتر مجید زاده درباره این پژوهش آقای ژان پرو می گوید:
-« آقای ژان پرو بانظر من این مطلب را نوشت .اگرچه از نظر سنی از من بزرگترهستند اما ما دوستی دیرینه ای با هم داریم و ایشان در رشته خود بسیار فهیم هستند .اما زمانی که ایشان این مطلب را نوشتند هنگامی بود که ما هنوز آثاری از مُهر در جیرفت پیدا نکرده بودیم. این سوال شاید پیش بیاید چه ارتباطی بین اثر مهر واین مطلب وجود دارد ؟ در حفریاتی که داشته ایم ظرف هایی که یافت شده اند تماماً از داخل قبر ها کشف شده اندو این به آن معناست که این آثار به جهان زیرین یعنی تمام این داستان های اسطوره ای تعلق داشته اند. ،آقای ژان پرو در اینجا عنوان می کنند که مثلاً در این نقوش حیوانات نشان داده شده اند وآن هم نوعی خاص از حیوانات که اغلب شامل نقوش جنگ بین عقاب و مار،جنگ بین مار و پلنگ و همینطور گاو و شیر می باشد . البته در بیشتر آثار تمدن های دیگر هم بیشتر نقش حیوانات دیده می شود . طبق نظریه ژان پرو نباید به این نقوش و چگونگی انتخاب آنها ساده نگاه شود بلکه اینها تماماً برداشتی از داستان های اسطوره ای است و با جهان زیرین ارتباط دارد.حتی امروزه در اسلام هم زمانی که کسی فوت می کند آیاتی از قرآن بر او تلاوت می شود که در ارتباط با مرگ باشد نه در ارتباط با زندگی . بنابر این آن ظروف بدون شک با هدف قرار دادن در قبور و متعلق به دنیای مرگ و جهان زیرین ساخته می شدند. اما در مورد مُهرهای استوانه ای نقوش کاملاًنمایانگر زندگی و صحنه های از انسان و جشن و پایکوبی را نشان می دهند یعنی زندگی این جهانی است و یا خدایان را به تصویر کشیده است ( در دنیای باستان نقش خدایان به دلیل متفاوت بودن نوع کلاه که کلاه شاخ دار بوده است از انسان ها متمایز بوده اند) البته اینکه در ابتدا در بین النهرین بوده یا در اینجا و چگونه از یکدیگر تأثیر پذیرفته اند خود بحثی جداگانه را طلب می کند . اگر زمانی ما بتوانیم متون بیشتری از این تمدن بیابیم و یا اگر قادر باشیم خط آنها را بخوانیم شاید بهتر بتوانیم نقوش را بررسی و قضاوت کنیم .البته بعضی از موارد را من از دیدگاه خود و یک باستان شناس ایتالیایی نیز از دیدگاهی دیگر با داستان های بین النهرین تطبیق داده و به نتایجی رسیده ایم و فکر می کنیم که داستان اِتَناَ که یک پادشاه در بین النهرین بوده است از تمدن جنوب شرق ایران تأثیر گرفته است . داستان به این قرار است این پادشاه فرزندی نداشته است و با آرزوی داشتن فرزندپسر و جانشین برای خود و مطرح کردن این خواسته اش با خدایان به آسمان می رود.داستان به این قرار است که یک عقاب با یک مار دوست و همسایه بوده است .مار در پایین یک درخت و عقاب در بالای آن زندگی می کرده است یک روز که مار نبوده است عقاب فرزندان او را می خورد .مار از خدایان برای گرفتن انتقام کمک می خواهد و خدایان به مار می آموزند که برو و در شکم گاو مرده ای پنهان شو و زمانی که عقاب برای خوردن گوشت آن مردار می اید او را نیش بزن .مار همین کار را میکند عقاب را نیش می زند . عقاب به داخل چاه می افتد . سپس یکی از خدایان به پادشاه توصیه می کند که برو داخل چاهی یک عقاب افتاده است که نیازمند مداوا است او را معالجه کن و از او بخواه تا تو را به آسمان ها نزد خدایان ببرد و بدین شکل پادشاه بر پشت عقاب به آسمان ها می رود. که البته در نهایت گویا پادشاه صاحب فرزند پسر هم می شود . حال با بررسی این داستان و نقوش روی گلدان ها می بینیم که تصاویر داستان مانند جنگ مار و عقاب ،یا صحنه ای که یک گاو مرده را نشان می دهد که عقابی برای خوردن او می آید که البته بدون شک مار نیز در شکم گاو بوده است .به روشنی روی تصاویر گلدان ها دیده می شوند که همه ً تصاویر مربوط به داستان اِتَناَ است و می توان نتیجه گرفت که اساس داستان در این منطقه بوده است و سپس از اینجا به بین النهرین رفته است .همه داستان هایی که در تمدن بین النهرین یا سومر مشاهده می شود الزامی نیست که مربوط به خود منطقه بین النهرین بوده باشد و احتمالاً از فرهنگ های دیگر تأثیر گرفته اند مانند همین داستان که البته آقای ژان پرو به این نکته خیلی توجه نکرده اند.حتی امروزه در مورد هخامنشیان که امپراطوری بزرگ ایران و بزرگترین امپراطوری در سراسر خاورمیانه بودبرعکس اینکه خیلی ها معتقدند که بسیاری از نقوش و آثار از بین النهرین یا اورارتو تأثیر گرفته شده است ما معتقدیم که خیلی از سنت های هخامنشیان از هنر ناحیه جنوب شرقی ایران تأثیر گرفته است که بزرگترین تمدن موجود در منطقه بوده است . در جنوب غربی تمدن ایلام یکی از درخشان ترین مقاطع تاریخ ایران باستان بسیار حائز اهمیت است ایلام همسایه بین النهرین بوده و همواره بین النهرین از ایلام قدرتمندتر بوده است جز یک دوره بسیار کوتاه حدود ۱۴۰۰-۱۵۰۰ قبل از میلاد؛ به غیر از این مدت در تمام طول تاریخ بین النهرینی ها حاکم بودند و ایلامی ها تحت سلطه و تأثیر تمدن بین النهرین قرار داشتند. حتی اسامی بسیاری از خدایانشان کاملاً مشابهت دارند . اما در مورد تمدن جنوب شرقی ایران اینطور نیست و تمدنی است کاملاً قائم به ذات خود و با توجه به آثاری که ما پیدا کردیم به نظر من بسیاری از نقوش و اعتقادات و هنر هخامنشی باید از هنر و فرهنگ جنوب شرقی ایران الهام گرفته شده باشد نه از بین النهرین ، و این مسئله بسیار مهمی است که باستان شناسان باید بر روی آن بررسی هایی انجام دهند.
البته مشکل کار در اینجاست که این حفاری متأسفانه الان سه سال است که تعطیل شده و به هر دلیلی رییس سازمان میراث فرهنگی – شاید به این دلیل که من در خارج از کشور زندگی می کنم- به من اجازه حفاری ندادند .به نظر من جیرفت حداقل صد سال تلاش حفاری می طلبد و همان یک تپه حداقل ۲۰ سال حفاری دارد ، می دانید که بین النهرین الان مدت ۲۰۰ سال است که حفاری می شود صدها باستان شناس از سرتاسر دنیا آن جا کار کردند . ما در جیرفت ۵ سال کار کردیم این در مقیاس مانند نقطه ای کوچک با مداد اتود در یک صفحه سفیدA4 است . اطلاعات ما از این منطقه هنوز در این حد است و منطقه کوچکی هم نیست به مسافت ۴۰۰ کیلومتر ما آثاری مشابه به هم کشف کرده ایم که تا خلیج فارس و تا افغانستان … امتداد پیدا می کند . اینجا لازم است نه تنها یک تیم بلکه گروه های زیادی باید کار کنند تا ما بتوانیم به نتایجی دست یابیم وبتوانیم عظمت خود را با مدرک و سند و نه تنها با حرف به دنیا نشان دهیم و ما چنین سند با ارزشی داریم ولی متاسفانه نمی دانم به چه دلیل حفاری منطقه به طور کلی تعطیل شده و به همین شکل رها شده است . البته در مورد اینکه باز هم مورد دستبرد قاچاقچی ها قرار گرفته است یا خیر اطلاعی ندارم اما این وضعیت بسیار مایه تأسف است »
ویژه نامه ی آرکئولوژیاARCHEOLOGIA
– به این ترتیب شما فکر می کنید که کاوش های جیرفت و مطالعات همه جانبه در آنجا هنوز در آغاز راه است ؟
– « البته که هنوز در آغاز راه است. در واقع ما پا را در آستانه در قرار داده ایم و هنوز وارد نشده ایم .یعنی مثلاً آن دژ را که در وسط شهر کُنارصندل یا اَراتا هست و حاکم نشین بوده است ما هنوز از دروازه داخل نرفته ایم به دلیل وضعیت پیچیده ای که دارد و باید مراقبت شود که چیزی خراب نشود حفاری باید از بالا شروع شود و ما اصلاً نتوانستیم وارد شویم .گرچه ما شاید از روی خوش شانسی آثار با اهمیتی مانند نمونه خط یافته ایم ولی هنوز خیلی چیزها هست که باید کشف شود و من امید داشتم آثار بیشتری بیابیم مثلاً یک جایی را که من فکر می کردم ممکن است مکان بایگانی باشد باید خانه روستایی را خریداری کرده و حفاری می کردیم و من حدس می زدم شاید در آنجا ما می توانستیم صدها و شاید چند هزار مُهر کشف کنیم . ما هنوز کاری نکرده ایم ما تنها یک تیم کوچک ایرانی با کمک خارجی ها بودیم. البته لازم به ذکر است که انگیزه کار برای خارجی ها با ما متفاوت است می خواهند مقاله چاپ کنند یا در حوزه کاری خود پیشرفت و ترفیعی داشته باشند و به محض رسیدن به هدف خود دیگر با ما کاری نخواهند داشت و در اصل این ما هستیم که باید تلاش کنیم و از این گنجینه محافظت کنیم .البته با توجه به تغییر مدیریت در سازمان میراث فرهنگی امیدوارم ریاست بعدی سازمان دید مثبت تری به این مسائل داشته باشند»
– باستان شـناسـان و شرق شناسان فرانسه به یافته های تمدن جیرفت با شگفتی و اهمیت فراوان نگاه کرده اند تا آنجا که نشریه مشهور باستان شناسی فرانسه( آرکئولوژیا) ویژه نامه ای را به تمدن جیرفت و آثار به دست آمده آن اختصاص داد. دکتر مجید زاده هم در انتشار آن نقش مهمی داشت .باستان شناس ایرانی از کتاب هایی که در این زمینه منتشر شده و نیز ویژه نامه آرکئولوژیا می گوید:
" ما دو کتاب درآوردیم یکی "جیرفت کهن ترین تمدن شرق" که کاتالوگ آن اشیاء را درآوردیم. این کتاب خیلی از اشیاء را به ما برگرداند.بر اساس آن کتاب ۱۱۸ شئ را از فرودگاه لندن به ایران برگرداندیم .آقای جان کورتیس که این پژوهش و تلاش را انجام دادند و گفتند که این اشیا متعلق به جیرفت است و آنها را به ایران برگرداندند. و۱۲ یا 18 شئ از گالری برکت که یک گالری انگلیسی امریکایی متعلق به یک عرب است الان چند ساله که در مرحله دادگاه است و به احتمال زیاد به ایران برگردانده خواهد شد . و اما در مورد آرکئولوژیا نکته ی مهم اینست تا به حال سابقه نداشته است که مجله مشهور فرانسوی با آن عظمت و اهمیت مجله آ رکئولوژیا یک شمارهکامل خود را را به جیرفت اختصاص دهد . بخاطر دارم که در مصاحبه مطبوعاتی حدود ۵۰ نفر از خبرنگاران بزرگ فرانسوی حضور داشتند و سوالاتی می کردند که ما پاسخ می گفتیمویژه نامه ی آرکئولوژیا و انتشار تصاویر بی سابقه ی تمدن جیرفت مثل انفجار یک بمب خبر ساز شده بود.»
– حرف آخر اینکه برای ارزیابی و کشف کامل این تمدن شگرف به ویژه شهر گمشده آراتا که زادگاه خط ، شهر و دولت بوده در آغاز تمدن بشری ، هنوز راه درازی در پیش است . این برنامه را با این نظر و باور آقای استفان فوکارت پژوهشگر فرانسوی به پایان می بریم که در روزنامه لوموند نوشت کشفیاتی با این گستردگی و ارزش همانند هلیل رود شاید قرنی یک بار صورت گیرد تازه اگر قرنی با اقبال همراه باشد .
لینک مطلب: http://w-z-c.com/readall/index/111
تاریخ دسترسی: ۲۴/۱۱/۱۳۹۱ باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاده
فهرست برخی از آثار
کتاب › یوسف مجیدزاده/ آدینه بوک
تاریخ و تمدن ایلام
پدیدآورنده: یوسف مجیدزاده، رضا فرخ فال (ویراستار)
ناشر: مرکز نشر دانشگاهی – ۰۴ اردیبهشت، ۱۳۸۷
هنر ایران باستان (تمدن های پیش از اسلام)
پدیدآورنده: ایدت پرادا، رابرت دایسون، چارلز ویلکینسون، یوسف مجیدزاده (مترجم)
ناشر: دانشگاه تهران، موسسه انتشارات و چاپ – ۳۰ مهر، ۱۳۸۶
تاریخ و تمدن بین النهرین: هنر و معماری
پدیدآورنده: یوسف مجیدزاده، هایده عبدالحسین زاده (ویراستار)، احمدحب علی موجانی (ویرایشگر)، مهرداد ملک زاده (ویراستار)
ناشر: مرکز نشر دانشگاهی – ۱۸ خرداد، ۱۳۸۹
دشتی به وسعت تاریخ: نگاهی جامع به نظرآباد، غربی ترین شهرستان استان تهران
پدیدآورنده: حسین عسگری، ناصر تکمیل همایون (مقدمه)، یوسف مجیدزاده (مقدمه)
ناشر: شهید سعید محبی – ۰۱ دی، ۱۳۸۷
جیرفت کهنترین تمدن شرق
پدیدآورنده: یوسف مجیدزاده
ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات – 1382
آغاز شهرنشینی در ایران
پدیدآورنده: یوسف مجیدزاده، رضا فرح فال (ویراستار)
ناشر: مرکز نشر دانشگاهی – ۲۶ تیر، ۱۳۹۱
لینک مطلب:
&select– یوسف+مجید زادهhttp://www.adinehbook.com/gp/search?search-alias=books&author= author=author-exact
تاریخ دسترسی: ۲۵/۱۱/۱۳۹۱
مجید زاده،یوسف/ پایگاه مجلات تخصصی نور مگ
مقالات: (۱۲ عنوان)
نام خلیج فارس و باستان شناسان خارجی
نویسنده: مجید زاده،یوسف
نشریه: اقتصاد » اطلاعات سیاسی – اقتصادی » خرداد و تیر ۱۳۸۹ – شماره ۲۷۳ و ۲۷۴
(۱۴صفحه – از ۶۰ تا ۷۳)
جیرفت: کهن ترین تمدن شرق
نویسنده: مجید زاده،یوسف
نشریه: اقتصاد » اطلاعات سیاسی – اقتصادی » مرداد و شهریور ۱۳۸۷ – شماره ۲۵۱ و ۲۵۲
(۲۲صفحه – از ۱۲۸ تا ۱۴۹)
گفت و گو: سومین خط کهن در الواح جیرفت
مصاحبه شونده: مجید زاده،یوسف – مصاحبه کننده: ذوالفقاری،بهرنگ
نشریه: فرهنگ و هنر » آینه خیال » آذر ۱۳۸۶ – شماره ۲
(۴ صفحه – از ۴۲ تا ۴۵)
آئین سوگواری در دلفان لرستان
نویسندگان: کلکی،بیژن – نادری،حسین – کیا،صادق – مجید زاده،یوسف
نشریه: فرهنگ و هنر » هنر و مردم » آبان ۱۳۴۳ – شماره ۲۵
(۶صفحه – از ۸ تا ۱۳)
با هم میهمان خود آشنا شویم: از فعالیت های اداره موزه ها و فرهنگ عامه هنرهای زیبای کشور: جولائی در ایل زر زا
نویسنده: مجید زاده،یوسف
نشریه: فرهنگ و هنر » هنر و مردم » مهر ۱۳۴۳ – شماره ۲۴
(۸ صفحه – از ۲۴ تا ۳۱)
آگاهیهائی درباره ایلها و طایفه های لر خرم آباد (با هم میهمان خود آشنا شویم)
نویسندگان: کلکی،بیژن – نادری،حسین – مجید زاده،یوسف
نشریه: فرهنگ و هنر » هنر و مردم » مرداد ۱۳۴۳ – شماره ۲۲
(۶ صفحه – از ۲ تا ۷)
زناشوئی در ایل «زرزا» (با هم میهمان خود آشنا شویم)
نویسنده: مجید زاده،یوسف
نشریه: فرهنگ و هنر » هنر و مردم » شهریور ۱۳۴۲ – شماره ۱۱
(۵صفحه – از ۱۱ تا ۱۵)
ایل زرزا
معرف: مجید زاده،یوسف
نشریه: فرهنگ و هنر » هنر و مردم » خرداد ۱۳۴۲ – شماره ۸
(۸ صفحه – از ۱۰ تا ۱۷)
میزگرد: فرهنگ و تمدن مشرق زمین
مصاحبه کننده: رواسانی،شاپور – مصاحبه شوندگان: ویلیام پیرویان – رفیع فر،جلال الدین – مجید زاده،یوسف – ملک شهمیرزادی،صادق
نشریه: جامعه شناسی و علوم اجتماعی » مطالعات ملی » بهار ۱۳۸۰ – شماره ۷
(۴۸ صفحه – از ۱۱ تا ۵۸)
نام خلیج فارس و باستانشناسان خارجی
نویسنده: مجید زاده،یوسف
نشریه: علوم انسانی » نشر دانش » مهر و آبان ۱۳۷۲ – شماره ۷۸
(۱۰ صفحه- از ۲ تا ۱۱)
غارتگران آثار تاریخی و فرهنگی
نویسنده: مجید زاده،یوسف
نشریه: علوم انسانی » نشر دانش » آذر و دی ۱۳۶۹ – شماره ۶۱
(۳ صفحه – از ۲ تا ۴)
گوردن چایلد و باستان شناسی
نویسنده: مجید زاده،یوسف
نشریه: علوم انسانی » نشر دانش » بهمن و اسفند ۱۳۶۸ – شماره ۵۶
(۵ صفحه – از ۳۸ تا ۴۲)
تاریخ دسترسی: ۲۵/۱۱/۱۳۹۱ باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاده
اخبار
بازگشت دکتر یوسف مجید زاده به عرصه باستانشناسی جنوب استان/رودبار زمین
( ناگفته های استاد از دادگاه لندن)
دکتر یوسف مجیدزاده در نشست بررسی روند بازگشت اشیای جیرفت به ایران گفت: متأسفانه یکی از اشیای منحصربهفرد جیرفت که گرانقیمتترین اثر به فروش رفته از این منطقه بود، هنوز بازگردانده نشده است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا نشستی در موزهی ملی ایران با موضوع «بررسی روند بازگشت اشیای جیرفت به ایران» برگزار شد که در آن، باستانشناسان و دانشجویان مختلفی حضور داشتند.
در این نشست، یوسف مجیدزاده ـ سرپرست کاوشهای باستانشناسی در حوزهی تمدنی هلیلرود ـ با اشاره به اینکه حضور و صحبت در جمع دوستان و باستانشناسان پژوهشکدهی باستانشناسی بهندرت برای او رخ داده است، ابتدا به ملاقات خود با رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ـ روحالله احمدزاده ـ اشاره و اظهار کرد: قرار است سمیناری بینالمللی دربارهی این تمدن در اردیبهشت یا خردادماه برگزار شود. رییس سازمان میراث فرهنگی به من پیشنهاد کرد تا مدیریت علمی این سمینار را برعهده داشته باشم، من نیز از آن استقبال کردم.
وی با تأکید بر اینکه صحبت امروز من در نقد کسی نیست، ولی آنچه را که میگویم، شما باستانشناسان باید بدانید، گفت: داستان بازگشت اشیای جیرفت به کشور از سال ۱۳۸۱ آغاز شد. آن زمان در تپهی ازبکی به حفاری مشغول بودم و همان موقع، قاچاق اشیا آغاز شده بود، ابتدا آقایان گلشن و آذرنوش از من خواستند که کار حفاری در جیرفت را انجام دهم؛ ولی بهدلیل اینکه مشغول کار در تپهی ازبکی بودم، آن را رد کردم تا اینکه رییس وقت سازمان ـ سیدمحمد بهشتی ـ از من خواست بهدلیل تخصصی که دارم، در جیرفت حفاری کنم.
او ادامه داد: زمانی که فصل نخست کاوش را انجام میدادم، وزارت ارشاد سمیناری را در تهران دربارهی رابطهی ایران و کشورهای آسیای غربی برگزار کرد که در آنجا باستانشناسان خارجی حضور داشتند. آن زمان نامهای مربوط به موزهی لوور منتشر شده و در آن اطلاعاتی دربارهی اثری که به جیرفت تعلق داشت، مطرح شده بود. من در پایان سخنرانی خود در آن سمینار، این قضیه را شرمآور اعلام کردم که موزهای مانند لوور به خرید و فروش اشیای قاچاق بپردازد، بویژه اینکه به گفتهی باستانشناسان خارجی، در جیرفت بزرگترین قاچاق اشیای تاریخی انجام شده بود و دهها هزار شیء از ایران خارج شده بودند. سخنان من در آن سمینار در روزنامههای فرانسوی منتشر شد. وقتی رییسجمهور وقت فرانسه ـ ژاک شیراک ـ از جریان مطلع شد، دستور پیگیری موضوع موزهی لوور را داد.
مجیدزاده با بیان اینکه وقتی به فرانسه برگشتم، دوستان فرانسویام گفتند بسیاری از اشیای جیرفت در حال خرید و فروش هستند، چرا سازمان میراث فرهنگی کاری نمیکند، اظهار کرد: من این موضوع را به سرعت پیگیری کردم و نامهای خطاب به رییس وقت سازمان نوشتم. در آن نامه اشاره کردم که اشیای جیرفت به نام اشیای کشورهای آسیایی به فروش میرسند، وفرانسویها متعجب هستند که چرا سازمان میراث فرهنگی ایران و شخص رییس این سازمان اقدامی نمیکند. همچنین از مهندس بهشتی خواستم اگر اقدامی انجام شده و نامهنگاری صورت گرفته است، شمارهی نامهها را برای من بفرستند تا بتوانم در فرانسه پیگیری کنم. او گفت: علاوه بر این نامه که در سال ۲۰۰۳ نوشتم، نامهی دیگری به رییس سازمان میراث فرهنگی فرستادم و در آن خواستم تا فعالیتهای خانم انیس بنوآر را که بهعنوان راهنمای گردشگری در ایران فعالیت میکند و یکی از مسؤولان موزهی لوور است، در ایران پیگیری کنند، البته نمیدانم این موضوع پیگیری شد یا خیر.
وی ادامه داد: با سروصداهایی که برپا شد، رییس موزهی لوور موضوع را پیگیری کرد. یکی از مسؤولان این موزه نیز نامهای نوشت و بهطور کامل موضوع را انکار کرد و گفت این شیء به جیرفت تعلق ندارد و حتا به من گفتند تو با این کار رابطهی بین ایران و فرانسه را خدشهدار میکنی. سپس این نامه بهصورت سرگشاده برای هشت نفر از جمله وزیر فرانسه و سردبیر مجلهی آرکئولوژی فرستاده شد. البته من نیز جواب آن نامه را دادم و از نظر علمی همهچیز را توضیح دادم، سپس نامه را برای همان افراد فرستادم.
این باستانشناس در ادامهی صحبتهای خود توضیح داد: پس از این اتفاقها، دادگاهی در فرانسه برای بازپسگیری یکی از اشیای جیرفت برگزار شد. این شیء بسیار منحصربهفرد شبیه یک لگن بود که در کف آن، ۱۲ ماهی ساختهشده از صدف وجود داشت و در بیرون ظرف، نقشهایی از مار بود. در اینباره رییس دادگاه تقریبا قانع شد، ولی ناگهان فردی که بعدها از موزهی لوور برکنار شد، نامهای را آورد، مبنی بر اینکه این شیء به ایران تعلق ندارد. به این ترتیب ما در دادگاه باختیم.
مجید زاده با اشاره به کمک بسیاری از افراد در این جریان از جمله دادخدا سالاری ـ رییس وقت دادگاه انقلاب در جیرفت ـ گفت: بعدها آقای سالاری تصاویر اشیایی کشفشده از خانهی یک قاچاقچی را به من داد. در آن میان، تصویری از آن ظرف منحصربهفرد که ما در دادگاه نتوانستیم مالکیت خود را نسبت به آن ثابت کنیم، وجود داشت؛ ولی با وجود آنکه خواستم موضوع را پیگیری کنم، گفتند فعلا چیزی نگو چون مسأله در حال بررسی است، ولی نمیدانم چه شد که این ظرف منحصربهفرد هنوز به ایران بازگردانده نشده است.
به گفتهی مجیدزاده، این شیء ارزشمند گرانترین اثری است که تا کنون از جیرفت به فروش رفته و قیمت آن ۷۵۰هزار یورو بوده است.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود اظهار کرد: بعدها در گالری برکت، ۲۲ شیء را دیدم که قرار بود به فروش برسند و از آنجا که معتقد بودم این اشیا به جیرفت تعلق دارند خواستم برای گرفتن همهی آنها اقدام کنم، ولی به من گفته شد فقط دربارهی آنهایی که صد درصد مطمئنم نظر کارشناسی دهم، زیرا اگر نظرم دربارهی یکی از آنها اشتباه باشند، بقیهی آثار نیز تحتالشعاع قرار میگیرند. به همین دلیل، فقط ۱۸ اثر را توانستیم انتخاب کنیم. در نهایت، پس از بررسیهای متفاوت و برگزاری دادگاههای مختلف، امسال مالکیت این اشیا توسط ایران در دادگاهی در لندن به اثبات رسید.
مجیدزاده با اشاره به اینکه این مهم است که ما توانستیم این اشیا را از انگلیسیها پس بگیریم، گفت: در طول این چند سال نهتنها تشکری از من نشد، بلکه اتهامهایی را به من زدند. این در حالی است که من کتابی را منتشر کردهام که بهعنوان سند در روند بازگرداندن اشیا مفید بود.
وی همچنین به یکی از نمایندگان مجلس اشاره و بیان کرد: نمایندهی جیرفت بهدلیل اینکه واژهی «تمدن هلیلرود» را به کار میبردم، در مجلس علیه من سخنرانی کرد، در حالی که چنین تمدن عظیمی قطعا به یک شهر تعلق ندارد و نمیتوان آن را فقط به جیرفت مربوط دانست.
او در ادامه با نمایش دادن تصاویری از ۱۸ شیء بازگرداندهشده و توضیح دربارهی آنها گفت: امیدوارم سازمان میراث فرهنگی همکاری لازم را انجام دهد تا عکاسهایی را بتوانیم به استانهای مختلف کشور بفرستیم تا از تمام اشیایی که منتسب به جیرفت هستند، عکسبرداری شود، زیرا میخواهیم آنها را در یک کتاب چاپکنیم تا بسیاری از اشیا را که در کشورهای خارجی، از کویت گرفته تا ژاپن، وجود دارند به ایران برگردانیم، همانطور که توانستهایم ۱۳۶ اثر را بازگردانیم.
مجیدزاده همچنین تأکید کرد: سازمان میراث فرهنگی برای ادامه دادن روند بازپسگیری اشیا باید سرمایهگذاری کند، زیرا هزینهی استخدام یک وکیل در کشورهای خارجی بسیار زیاد است و از آنجا که بسیاری از آثار غارتشده میلیاردها تومان ارزش دارند، هزینه کردن چند میلیون تومان برای بازگرداندن این اشیا ارزش دارد.
او در پایان خطاب به باستانشناسانی که در نشست حضور داشتند، پیشنهاد کرد: تلاش کنید عقدهی خودکمبینی را کنار بگذارید و هر آنچه را که یک خارجی منتشر میکند، وحی منزل ندانید. ما میتوانیم در هنر خود از گذشته تا امروز بازنگری کنیم و این کاری است که باید باستانشناسان جوان انجام دهند.
تاریخ دسترسی: ۲۴/۱۱/۱۳۹۱ باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاده
یوسف مجیدزاده: دیدن تخریب آثار جیرفت ضربهی سنگینی برای من است/ ایسنا
دکتر یوسف مجیدزاده – سرپرست کاوشهای باستانشناسی محوطهی جیرفت – که چند سالی است نتوانسته کاوشهایش را ادامه دهد، این روزها بهشدت نگران وضعیت تپهها و محوطههای تاریخی جیرفت و رها شدن کاوش در آنهاست. او در سفر اخیرش به استان کرمان و شهرستان جیرفت، از ترس اینکه اتفاقی برای آثار کشفشده افتاده باشد، به دیدن آنها نرفت.
به گزارش خبرنگار سرویس میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مجیدزاده طبق روال هر سال، پاییز امسال هم به ایران آمد. او امسال در یازدهمین کنگرهی باستانشناسی کشور دربارهی مدیریت محوطههای بزرگ تاریخی با محوریت جیرفت سخنرانی کرد.
این باستانشناس در گفتوگو با خبرنگار ایسنا دربارهی وضعیت ادامهی کاوشها در این محوطه، اظهار کرد: در سفری که به کرمان و جیرفت داشتم با مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری و نیز استاندار کرمان صحبت کردم؛ اما متأسفانه اعتباری برای انجام کاوش باستانشناسی ندارند و قرار شده است برای سال آینده طرحی بدهم که اگر شرایط فراهم شد کاوشها از سر گرفته شود.
او با تأکید بر اینکه ما بهعنوان باستانشناس وظیفه داریم از کاری که انجام میدهیم و محوطهای که در آن کار میکنیم دفاع کنیم، افزود: این درست است که اگر آثار جیرفت پنجهزار سال دیگر هم زیر زمین بمانند سالم خواهند بود، ولی نگهبانی و حفاظت کردن از جایی که سوراخ کردهایم و رها شده سخت است، بویژه در جیرفت که نمک در آنجا زیاد است و دیواری که از خاک بیرون میآید، بهمحض خشک شدن و در صورت حفاظت نشدن پودر میشود.
مجیدزاده اظهار کرد: به استاندار و مدیرکل میراث فرهنگی کرمان گفتم که جیرفت به صد سال کاوش نیاز دارد، البته برخی فکر میکنند مجیدزاده این کاوشها را برای خود میخواهد، در حالی که جوانهای زیادی در ایران هستند که میتوانند در این محوطهی مهم کاوش کنند.
این باستانشناس با یاد کردن از «ژان پرو» – باستانشناس و کاوشگر محوطهی شوش – گفت: او معتقد بود در نیم قرن گذشته جیرفت بزرگترین کشف باستانشناسی دنیا بوده، البته آن زمان هنوز نشانههای «خط» را هم در جیرفت کشف نکرده بودیم که او چنین نظری داشت. به همین دلیل، با وجود اهمیت این محوطه، خوب است به باستانشناسان و جوانان ایرانی فرصت کاوش داده شود نه اینکه خارجیها را بیاوریم تا کاوش کنند مانند اتفاقی که چند سال پیش در جیرفت افتاد و اجازهی کاوش در آنجا را به یک گروه ایتالیایی دادند.
وی دربارهی ضرورتهای پیگیری کاوش باستانشناسی در جیرفت، توضیح داد: در پایین تپههای تاریخی این محوطه، شهری به وسعت دو در سه کیلومتر بوده که باید ببینیم بافت شهری آن چگونه بوده است. ما هنوز ارتباط خانهها، محل عبادتگاه این شهر و کارگاه سنگ را نمیدانیم که این موارد باید مشخص شوند. همچنین با توجه به سه لوحی که پیدا شدهاند، باید دنبال الواح دیگر یا یک بایگانی خط باشیم او دربارهی اینکه آیا امسال از تپههای جیرفت بازدید داشته است؟ گفت: به شهرستان جیرفت رفتم، ولی سر محوطهها و تپهها نتوانستم بروم؛ ترسیدم بروم و ببینیم مثلا دیواری که پیدا شده بود ریخته یا مجسمه آسیب دیده است و نتوانم تحمل کنم، چون در این سن و سال، دیدن چنین چیزی ضربهی سنگینی برای من خواهد بود. البته احتمال دارد که در این چند سال، آسیبهایی به آثار وارد شده باشد.
مجیدزاده همچنین با تأکید بر اینکه کاوشهای جیرفت باید با برنامه ادامه یابند، اظهار کرد: در چند سال گذشته، بیشتر فعالیتهای ما در حوزهی باستانشناسی، کاوش نجاتبخشی بوده که بودجه آن را هم دستگاه مربوط به همان پروژهی عمرانی مانند سدسازیها پرداخت میکردند. در حالی که این مشکل سازمان میراث فرهنگی است که پس از سالها هنوز نتوانسته یک بانک اطلاعاتی جامع یا نقشهای از سایتهای باستانشناسی تهیه کنند تا مجریان پروژههای عمرانی پیش از شروع کار بدانند در مسیر اجرا، با محوطههای تاریخی برخورد میکنند یا خیر، زیرا سخت و هزینهبر است که در وسط کار مجبور به توقف یا تغییر مسیر اجرای پروژه شوند.
انتهای پیام.
لینک مطلب: دیدن-تخریب-آثار-جیرفت-ضربه-ی-سنگینی-برایhttp://isna.ir/fa/news/91110603305/
تاریخ دسترسی: ۲۴/۱۱/۱۳۹۱ باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاده
مدیریت پروژههای بزرگ باستانشناسی نیازمند اهداف برنامهریزی شده است/خبرگزاری میراث فرهنگی
در آخرین روز ازهمایش باستانشناسی کشور «یوسف مجیدزاده»، مدیر سابق پروژه جیرفت با اشاره به اهمیت کاوشها،هدفگذاری و برنامهریزی را از مهمترین فعالیتهای باستانشناسی دانست. این باستانشناسان مجوزهایی که پیش از این به روسای پژوهشکده داده میشد اما دانشجویان و دیگر باستانشناسان روی محوطه کار میکردند را غیراصولی و خلاف ضوابط میراثفرهنگی اعلام کرد.
خبرگزاری میراثفرهنگی ـ گروه میراثفرهنگی ـ در آخرین روز از همایش باستانشناسی کشور پیشکسوتان و مدیران پروژههای بزرگ باستانشناسی کشور به ارائه سخنرانی پرداختند. یوسف مجیدزاده مدیر پروژه بزرگ جیرفت نهتنها هدف گذاری و برنامهریزی حفاری محوطه را از مهمترین اقدامات باستانشناسان خواند که به مجوزهای پیشین روسای پژوهشکده اشاره کرد که بهدلایل مختلف به افراد دیگر واگذار میشد.
«یوسف مجیدزاده» باستانشناس پیشکسوت در آخرین روز از کنگره باستانشناسی کشور در خصوص مدیریت پروژه جیرفت گفت: «برنامهریزی پروژههای بزرگ باستانشناسی از جمله جیرفت دارای اهمیت ویژهای است. چنانچه در وهله اول لازم است هدف از حفاریها مشخص شود. هرچند که مدیریت حفاری محوطه باستانی جیرف بینالمللی بود اما اعضای باستانشناسی و سرپرستی آن کاملا بهعهده ایرانیها بود.
مجیدزاده معتقد است، با اینکه مهمترین باستانشناسان دنیا درخواست حفاری جیرفت را داشتند اما از هیچ باستانشناسی خارجی دعوت به حفاری نشد. چراکه تمدن جیرفت از اهمیت ویژهای برخوردار بود و شهرت آن از مرزهای ایران خارج شده بنابراین انتخاب اعضای هیات بسیار اهمیت داشت.
او همچنین به اهمیت تعیین حریم محوطه جیرفت اشاره کرد و افزود وقتی هیاتی قرار است حفاری گسترده انجام دهد ضرورت دارد در جای جای محوطه گمانههای پیشرو و آزمایشی بزند و تعیین حریم اولیه را انجام دهد. تا مشخص شود، این فرهنگ و تمدنی که زیر خاک قرار دارد تا کجا مورد مطالعه است. با این وجودتعیین حریم دوم هم کاملا ضروری است که با همکاری سازمان میراثفرهنگی طبق ضوابط باید مشخص شود.
باستانشناسان در حین حفاری مردم را با تمدن منطقه آشنا کنند
سرپرست هیات کاوشهای جیرفت در آخرین روز از کنگره باستانشناسی کشور به تعامل دوسویه باستانشناسان و مردم تاکید کرد. بهگفته وی، مردم زمانی حافظ میراث و تمدن خود هستند که پی به اهمیت آن برده باشند.
او تاکید کرد: «چگونگی حفاظت از محوطه باستانی آن هم در طول حفاری بسیار اهمیت دارد. از یک سو، ایران کشوری کهن است و هرجای آن کلنگ زده شود با آثار روبرو میشود از طرف دیگر، اگر قرار باشد تمامی تپههای باستانی به کمک ماموران حفظ شود نیازمند استخدام نیمی از ملت ایران است بنابراین نهتنها گذاشتن مامور نقش چندانی ندارد که باید باستانشناسان در محوطهها مردم را با میراث خود آشنا و آنها را ملزم به حفاظت از تمدن خود کنند.
این باستانشناس به آموزشهایی که در حین کاوش به مردم جیرفت انجام شد افزود: «سعی کردیم مردم روستاهایی را انتخاب کنیم که در آن روستاها آثار و تپههای باستانی وجود داشت. یک روز هفته را تعطیل میکردیم و روستاییان را با تمدنشان آشنا میکردیم اتفاقی که سبب شد امروز، مردم جیرفت جلوی هر گونه کاوش غیرمجاز را بگیرند.
مجوزهای باستان شناسی و چالش حضور
اما مجیدزاده در خاتمه سخناناش به مجوزهایی اشاره کرد که سالها پیش به مسئولان پژوهشکده داده میشد اما این مسئولان نهتنها بر سر محوطه حاضر نمیشدند که باستانشناسان دیگر و دانشجویان را راهی محوطهها میکردند.
او میافزاید: «چگونه است که مجوز به فرد داشته میشود اما افراد دیگری بر سر محوطه حاضر میشوند، در نهایت هم مقاله به اسم فرد مذکور و بهکوشش افراد دیگر منتشر میشود. این موضوع یک واقعیت است و تنها معنای دشمنی با باستانشناسی را میرساند.»
این باستانشناس تاکید کرد درحالحاضر تمامی باستانشناسان از حفاریها گزارش عملکرد میدهند و این گزارشها اسناد ملی ایران محسوب میشود بنابراین کسی نمیتواند بدون داشتن مجوز از گزارشهایی که هنوز چاپ نشده استفاده نابجا کند.
تاریخ دسترسی: ۲۵/۱۱/۱۳۹۱ باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاده
تحمل دیدن تخریبهای «جیرفت» را ندارم/شیطونک
دکتر یوسف مجیدزاده سرپرست کاوشهای باستانشناسی محوطهی جیرفت – که چند سالی است نتوانسته کاوشهایش را ادامه دهد، این روزها بهشدت نگران وضعیت تپهها و محوطههای تاریخی جیرفت و رها شدن کاوش در آنهاست. او در سفر اخیرش به استان کرمان و شهرستان جیرفت، از ترس اینکه اتفاقی برای آثار کشفشده افتاده باشد، به دیدن آنها نرفت.
مجیدزاده طبق روال هر سال، پاییز امسال هم به ایران آمد. او امسال در یازدهمین کنگرهی باستانشناسی کشور دربارهی مدیریت محوطههای بزرگ تاریخی با محوریت جیرفت سخنرانی کرد.
این باستانشناس دربارهی وضعیت ادامهی کاوشها در این محوطه، اظهار کرد: در سفری که به کرمان و جیرفت داشتم با مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری و نیز استاندار کرمان صحبت کردم؛ اما متأسفانه اعتباری برای انجام کاوش باستانشناسی ندارند و قرار شده است برای سال آینده طرحی بدهم که اگر شرایط فراهم شد کاوشها از سر گرفته شود.
او با تأکید بر اینکه ما بهعنوان باستانشناس وظیفه داریم از کاری که انجام میدهیم و محوطهای که در آن کار میکنیم دفاع کنیم، افزود: این درست است که اگر آثار جیرفت پنجهزار سال دیگر هم زیر زمین بمانند سالم خواهند بود، ولی نگهبانی و حفاظت کردن از جایی که سوراخ کردهایم و رها شده سخت است، بویژه در جیرفت که نمک در آنجا زیاد است و دیواری که از خاک بیرون میآید، بهمحض خشک شدن و در صورت حفاظت نشدن پودر میشود. مجیدزاده اظهار کرد: به استاندار و مدیرکل میراث فرهنگی کرمان گفتم که جیرفت به صد سال کاوش نیاز دارد، البته برخی فکر میکنند مجیدزاده این کاوشها را برای خود میخواهد، در حالی که جوانهای زیادی در ایران هستند که میتوانند در این محوطهی مهم کاوش کنند.
این باستانشناس با یاد کردن از «ژان پرو» – باستانشناس و کاوشگر محوطهی شوش – گفت: او معتقد بود در نیم قرن گذشته جیرفت بزرگترین کشف باستانشناسی دنیا بوده، البته آن زمان هنوز نشانههای «خط» را هم در جیرفت کشف نکرده بودیم که او چنین نظری داشت. به همین دلیل، با وجود اهمیت این محوطه، خوب است به باستانشناسان و جوانان ایرانی فرصت کاوش داده شود نه اینکه خارجیها را بیاوریم تا کاوش کنند مانند اتفاقی که چند سال پیش در جیرفت افتاد و اجازهی کاوش در آنجا را به یک گروه ایتالیایی دادند.
وی دربارهی ضرورتهای پیگیری کاوش باستانشناسی در جیرفت، توضیح داد: در پایین تپههای تاریخی این محوطه، شهری به وسعت دو در سه کیلومتر بوده که باید ببینیم بافت شهری آن چگونه بوده است. ما هنوز ارتباط خانهها، محل عبادتگاه این شهر و کارگاه سنگ را نمیدانیم که این موارد باید مشخص شوند. همچنین با توجه به سه لوحی که پیدا شدهاند، باید دنبال الواح دیگر یا یک بایگانی خط باشیم.
او دربارهی اینکه آیا امسال از تپههای جیرفت بازدید داشته است؟ گفت: به شهرستان جیرفت رفتم، ولی سر محوطهها و تپهها نتوانستم بروم؛ ترسیدم بروم و ببینیم مثلا دیواری که پیدا شده بود ریخته یا مجسمه آسیب دیده است و نتوانم تحمل کنم، چون در این سن و سال، دیدن چنین چیزی ضربهی سنگینی برای من خواهد بود. البته احتمال دارد که در این چند سال، آسیبهایی به آثار وارد شده باشد. مجیدزاده همچنین با تأکید بر اینکه کاوشهای جیرفت باید با برنامه ادامه یابند، اظهار کرد: در چند سال گذشته، بیشتر فعالیتهای ما در حوزهی باستانشناسی، کاوش نجاتبخشی بوده که بودجه آن را هم دستگاه مربوط به همان پروژهی عمرانی مانند سدسازیها پرداخت میکردند. در حالی که این مشکل سازمان میراث فرهنگی است که پس از سالها هنوز نتوانسته یک بانک اطلاعاتی جامع یا نقشهای از سایتهای باستانشناسی تهیه کنند تا مجریان پروژههای عمرانی پیش از شروع کار بدانند در مسیر اجرا، با محوطههای تاریخی برخورد میکنند یا خیر، زیرا سخت و هزینهبر است که در وسط کار مجبور به توقف یا تغییر مسیر اجرای پروژه شوند.
لینک مطلب: .htmlتحمل-دیدن-تخریب های- «جیرفت»-را-ندارمhttp://www.sheitoonak.com/26154–
تاریخ دسترسی: ۲۵/۱۱/۱۳۹۱ باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاده
یوسف مجیدزاده: روزنامهنگاران تمدن گمشده شرق را دریابند/خبرگزاری میراث فرهنگی
تهران_خبرگزاری میراث فرهنگی
میراث استان ها_زهراکشوری: جیرفت را هند ایران می نامند. طبیعی، بکر و ناشناخته. ناشناخته ای پر رمز و راز. رازی سربه مهر. بکر و وحشی. آنچه در بدو ورود در قاب چشمانت می نشیند درختان میوه اش است. نخل های سر به فلک کشیده و درختان میوه های مناطق گرمسیری، سردسیری و معتدل که در یکجا شانه به شانه هم، خویش را آذین چشمانت می نمایند. زمرد در زمرد.
نام جیرفت را ابتدا غارت گنجینه هایش بر سر زبان ها جاری کرد و پس از آن کاوش ها نامش را عالم گیر کرد. اما شاید کمتر کسی بداند که جیرفت ۶درصد میوه ایران را تولید می کند و در تولید بسیاری از میوه ها و انواع سبزی مقام اول تا سوم را دارد.
ره می سپاریم و برجاده ای، دل شهر امروزی جیرفت را می گشاییم تا در تودرتوی هزارهها، قصه شیرین هزار و یک شب، کهن ترین تمدن دنیا را به گوش جان بشنویم.
"خیلی خوش آمدید". صدای گرم "یوسف مجید زاده"، سرپرست کاوش های باستان شناسی کنار صندل به پیشوازمان می آید. گردا گردا قدیمی ترین سکوی پله ای دنیا گوش جان به قصه سرزمین هزاره می دهیم و من ناخودآگاه خود را در عمق جنگلی بکر در شبی به میان ماندنی و حلقه زده بر گرد آتشی برافروخته می یابم. قصه، قصه پادشاهی است مقتدر ، شهری آباد و مردمانی هنرمند.
قصه، قصه پادشاهی است
تا پیش از ورود مجیدزاده و هیات همراهش به جیرفت هیج حفاری و کاوش باستانشناسی در این محدوده انجام نشده بود. اولین کلنگ باستانشناسان در سرتاسر جیرفت، کهنوج و عنبرآباد سه سال پیش زده شد. مجیدزاده میگوید: «البته بافت هم جزو همین منطقه محسوب میشود و تپه یحیی در این شهر، تنها محوطهای است که نزدیک به ۳۰ سال پیش توسط باستانشناسان آمریکایی کاوش شد .»
زمانی که هیات همراه وی به این محدوده وارد میشوند هیچ شناختی از منطقه ندارند و نمیدانند اینجا چه وضعیتی دارد :« این تپه را که پس از کاوشها معلوم شد یک دژ پادشاهی است بعنوان تپه شاخص در نظر گرفتیم. میخواستیم بدانیم این تپه چه در دل خود پنهان کرده است. یکی از راههای که خیلی سریع و خیلی ارزان ما را به نتیجه میرساند، لایه نگاری از طریق برش پلهای است. از بالا باید پلهای برش میدادیم و به پایین میآمدیم اما همین که شروع کردیم به آثار خشتی برخوردیم.»
کم کم دژ خشتی در دل چشمانشان نقش میبندد. آرام آرام لایهها کنار میرود و خشت خشت تمدنی کهن در دیدگانشان مینشیند. :« پستی و بلندیهای که به شکل تپه دیده میشد همه خشت بود. خشتهای خیلی بزرگ ۶۰ در ۳۰ سانتی متر و با ضخامتی ۱۰ در ۱۵ سانتی متر پیش رویمان ظاهر شد.»
کلنگها زده میشود، خاک کنار میرود تا بنایی خشتی که از قدرت یک پادشاهی در ۵ هزار سال پیش نشان دارد، پدیدار شود: «وقتی خشتها تمام شد متوجه شدیم زیرسازی کردند. به اندازه یک متر از مصالحی مثل شفته استفاده کرده و بعد بنا را رویش ساختهاند. بنا از سطح تا فونداسیونی که از شفته ریخته شده ۱۰ متر ارتفاع دارد. اما شواهد باستانشناسی ارتفاع آن را تا ۱۳ متر تخمین میزند. بنابراین این قلعه نمیتواند یک طبقه باشد.» در گورستان مطوط آباد جامی به دست می آید که روی آن یک قلعه نقش شده است. همین قلعه که پیش رویمان باز است و قدرتی افسانهای را به تصویر کشیده است. برای یک لحظه هنرمندی را روی سنگی نشسته در نظر میآورم که نماد قدرت شهرش را روی سنگ صابون نقش میزند. توضیحات مجید زاده به تخیلم عینیت می دهد:« آنچه مسلم است باید ۱۳ متر ارتفاع داشته باشد. بنابراین قلعه با این ارتفاع نمیتواند یک طبقه باشد. کاملا مشخص است که هنرمندی این قلعه را دیده و روی سنگ حک کرده است.»
در جستجوی دژ حکومتی
پیدا کردن در قلعه (دژ حکومتی) خود داستانی دیگری دارد. با توجه به مسیر رودخانه "هلیلرود" مجید زاده و گروه همراهش مطمئن بودند باید در قلعه را روبرو رودخانه بیابند: «اما هرچه گشتیم در قلعه را پیدا نکردیم. بنابراین دامنه کاوش را به سمت دیگر قلعه کشاندیم و در را در سمت دیگر دژ یافتیم. بعدها مطالعات زمینریخت شناسان نشان داد که رودخانه هلیلرود در ایران باستان از طرف غرب دژ جریان داشته است و ما این مطلب را نمیدانستیم. همین مطالعات نشان داد که رودخانه وقتی از کوه به طرف دشت میآید در طول تاریخ و به دلایل زمینشناسی تغییر مسیر میداده است. »
بسیاری کنارصندل را شهر "ارت" مینامند. ارت شهری ثروت با ذخایر معدنی و غیرمعدنی در هزاره سوم پیش از میلاد بوده بامردمانی خوشبخت: « 10 ترانشه زدیم که به کشف بخش مردمی و عام نشین قلعه منجر شد. این تپهها، تپههای اقماری بودند که دژ شاهی را چون نگینی در بر می گرفتند.»
زمانی که مجیدزاده از جیرفت به عنوان خاستگاه هنر نام برد بسیاری به این ادعا با دیده شک مینگریستند اما او کاوشها را ادامه داد و توانست نگاه بسیاری از اندیشمندان را به این سو برگرداند: "بیش از ۱۵۰ سال است که بینالنهرین کاوش میشود. صدها باستانشناسان خارجی در آن مشغول کاوش هستند و هرسال میلیاردها دلار با معیار امروزی پول خرج میشود و این همه کتاب درباره آن نوشته شده است."
امکانات کم است اما زمین و متون تاریخی وی و گروه همراهش را امیدوار کرده و آیندهای روشن را پیشروی آنها گذاشته است: «ما دو مشکل خیلی بزرگ داریم که نمیدانم میشود حلش کرد یا خیر. نمک خاک این محدوده بسیار زیاد است و سطح آبهای زیر زمینی خیلی نزدیک . همین که آثار از زیر زمین بیرون میآید خشک میشوند، شوره میزنند و پودر میشوند. مشکل دیگر باران است که به آثار آسیب میرساند. البته ما معمولا آثار را با پلاستیک میپوشانیم و هر سال نزدیک به سه چهار میلیون تومان صرف خرید پلاستیک میکنیم اما این مشکل به طور کاملا حل نمیشود.»
پنج میلیون خشت
کارگران پوشیده در لباسی آبی مشغول کارند. کلنگ پشت کلنک و پردههایی که کنار میرود و تاریخی که گشوده میشود: «هر جا کلنگ میزنیم به آثار جدید برمیخوریم. در ساخت سکوی پلهای که قدیمیترین سکوی پلهای کشف شده است پنج میلیون خشت بکار رفته است، البته این تخمین ماست.» مطالعهها روی سکوی پلهای آغاز شد و نشان داد که این سکو پلهای از قدیمیترین زیگورات بینالنهرین یک تا سه قرن قدیمیتر است.
طبقه اول سکوی پلهای کنارصندل شمالی ۳۲۰ متر در ۳۰۰متر با ارتفاع ۷تا ۶ سکو ساخته شده از طبقه بالایی با وسعتی ۱۵۰ در ۱۷۰ تنها ۱۰ متر و نیم از ارتفاع سکو باقی ماندهاست:« ابعاد سکو خیلی غول آساست این ابعاد تنها در شرق متداول بوده و در غرب یعنی خوزستان و عراق متداول نبودهاست. یک معمار عراقی و یا یک معمار خوزستانی در ذهنش نمیگنجید بنایی بسازد که چهار صد متر فقط طول داشته باشد. »
پشت قلعه، چند درخت طره خود را سایبانی میکنند برای دمی آسودن و رها شدن از آفتاب داغ سر ظهر. اما مجید زاده بی توجه به گرما و با علاقه از آنچه یافته ادامه می دهد: «در کاوشها چوب درختانی پیدا شد که امروز هیچ نشانی از آنها در طبیعت منطقه دیده نمیشود و این شاید نشانی باشد از دگرگونی وضعیت زیست محیطی اینجا.»
او از وضعیت پایگاه حفاظت منطقه خیلی راضی است: «سال گذشته در پایگاهها آنتنهایی نصب شد که تا۱۲۰ کیلومتری منطقه را پوشش میداد و همین باعث میشد شما از اتفاقات پیرامون خود تا شعاع ۱۲۰متری خبر دار شوید. الان در هر پایگاه ۱۰ سرباز پاسدار وجود دارد که با خودرو و خیلی مرتب به منطقه سرکشی میکند. پیش از این پایگاههای ساخته شده کپر بود. سربازها با دمپایی و بدون لباس فرم جلوی کارشناسان خارجی و داخلی ظاهر میشدند. همیشه یک تفنگ مثل چماق در دستشان بود. اما الان خیلی خوب کار میکنند و اوضاع مرتب شده است.»
بهشت باستان شناسان، زیر شخم و آینده ای در راه غارتها اشیا عتیقه، گذشته تلخی را برای جیرفت و داشتههایش رقم زد. حفر بیش از ۱۰ هزار سوراخ. در یکی از قبرها بیش از ۳۰ شی سنگی بدست آمده بود: « سعی ما این است به همه روزنامهنگارن بگوییم آن گذشته تلخ را فراموش کنند. آری بیش از ۱۰ هزار حفره در این منطقه باستانی ایجاد شده بود البته همه حفرهها به قبر منتهی نشده بود و آنچه برده بودند کم از یک فاجعه نیست. تا آنجا که توانسته بودند زمین را سوراخ و اشیا را ببرند. یک منطقهای به وسعت ۸۰۰ متر در ۴۰۰ متر سوراخ مثل کندوی عسل سوراخ سوراخ شده است اما خواهشم از همه روزنامهنگاران این است که گذشته تلخ را فراموش کنند و غصه آن را نخوریم. به فکر آینده باشیم تا تمدن با ارزش دنیای شرق را نجات بدهیم. »
به سوی شهر مردگان
جمعیت آرام و پراکنده از دل شهر کنده میشود و روی به سوی شهرمردگان و گورستان مطوط آباد مینهند. گورستانی که با غارت داشتههایش یک بار دیگر پس از ۵ هزار سال به سوگ نشست: « این جا گورستان شهر است. در طول ۵ هزار سال دو متر بر سطح زمین افزوده شده است. بنابراین حفاران برای رسیدن به اشیا باید تا سه متر زمین را حفر میکردند. بسیاری از سفالها کنده شده است. معمولا تا ۷۰ شی سفالی هم در گورها نهاده شده بود.» شب است و چشم بیدار زمین خواب. آرام به دنیای مردگان وارد میشوند و سوراخ و نقب میزند. در سکوت. آنجا که پنجهزار سال پیش آخرین نفسش را کشیده و به خوابی ابدی رفته است. گاهی صدای شکستن سفال، سکوت سیاه گورستان را میآشوبد :« سطح آب زیر زمینی خیلی بالاست بنابراین بعد از حفر یکی دو متر به آب میرسیدند. تنها راه چاره را برای درآوردن اشیا استفاده از سیخ های بلند میدانستند. سیخها را در زمین فرو میکرده و به زمین میکوبیدند هر جا صدای برخورد و شکستن سفال به گوش میرسید سوراخ میکرده و آثار را غارت میکردند.»
حاکم شهر نیز سالیان سال بود که آخرین نفسش را کشیده و خوابی جاودانه او را ربوده بود. خوابی و غفلتی که به غارت آفریدههای دستش مردمش منجر شد: «در یک گور بیش از ۳۰ شی از سنگ صابون کشف شده بود. حدس این است که این گور متعلق به حاکم و پادشاه کنارصندل باشد. در گور افراد عادی یک یا دو تا ظرف سنگی نهاده بودند و بعد پر بود از ظروف سفالی.»
باستانشناسان از هیچ چیز غفلت نمیکنند. هر چیزی برای آنها کلیدی است برای بازکردن گرههای دنیای باستان. برای گشودن رازی سر به مهر. و اینک مجیدزاده است که غارتگری را چنین روایت می کند: «غارتگران بسیاری از اشیا را شکسته اند. بنابراین همه خاکها را سرند کردیم. در همین زمان بود که مجسمه سر یک بز مفرغی زیبا را پیدا کردیم. چه بسا بتوانیم مهره و استخوان هم پیدا کنیم. آن زمان میتوان نوع تغذیه، سن مرگ و میر و قومیت را شناسایی کنیم. میخواهیم بدانیم که ازدواجها درون خانوادگی بوده است یا خیر.»
کاوشها در گورستان مردگان رازی دیگر و سندی دیگر را به دست هیات باستانشناسان میدهد تا یکی از دستاویزهای دیگرانی که معتقدند این منطقه خاستگاه هنر نیست، از دست برود: «از جمله ایرادهایی که مخالفان میگرفتند این بود که قدمت در این منطقه به هزاره سوم پیش از میلاد میرسد، پس شما نمیتوانید، بگویید اینجا مهد تمدن است.اما کاوشهای زیر گورستان یک لایه فرهنگی و مسکونی را به ما نشان داد که قدمت منطقه را به هزار سال عقب تر برد. ما معتقدیم در این منطقه آثاری وجود دارد که قدمت آن بسیار بیشتر آنچه امروز ثبت شده است میرسد.»
باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاده
همه متحیرند. متحیر آنچه شنیدهاند. این کاوشها برای دومین بار به کشف خط منجر شد تا یک بار دیگر چشم جستجوگر دنیا به شرق خیره شود. مجیدزاده و همراهانش مطمئن هستند که رازگشایی ناگفتههای این دیار افسانهای، یکبار دیگر حیرت را بر پهنه چهره دنیا مینشاند.
تاریخ دسترسی:۲۵/۱۱/۱۳۹۱ باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاده
یوسف مجیدزاده:وقتی امکان حفظ آثار را نداریم نباید آنها را از دل خاک بیرون بیاوریم/ خبرگزاری میراث فرهنگی
تهران _ میراث خبر
گروه هنر: تئوریهای آکادمیک در باستانشناسی ایران جایی ندارد و باستانشناسان به صورت تجربی به فعالیت میپردازند، به همین دلیل حفاظت، بعد از کارش، جدی گرفته شده است.
یوسف مجیدزاده، باستانشناس در بخش دوم نشست آشنایی با کاربریهای علوم در حفاظت و مرمت تزئینات وابسته به معماری و روند ثبت آثار در فهرست میراث جهانی به نقش شناسایی و حفاظت از بقایای معماری در محوطههای کاوش تاکید کرد: «پژوهشکدههای مرمت و حفظ و احیا آثار تاریخی و فرهنگی هرگز با باستانشناسان تعامل یک نواختی نداشتند. به استثنای پروژه محوطه باستانی «ازبکی» در پژوهشهای باستانشناسی علاوه بر حضور حفار و باستانشناس به کارشناسان دیگر مانند معماران هم نیاز است. آثاری که از دل خاک کشف میشوند، بعد از حفاری به حفظ و احیا احتیاج دارد .اما متاسفانه مرمتهای ما بسیار مقطعی است و بودجه کافی برای حفاظت آثار کشف شده در محوطههای باستانشناسی پرداخت نمیشود. به همین دلیل است که برخی از کاوشها پس از استخراج از دل خاک، از بین می روند.»
او سپس به ذکر نمونههایی از کشفیات باستانشناسی پرداخت که بعد از کشف به علت عدم مرمت تخریب شدند: «مارالتپه، دوشانتپه، جیرانتپه، یان تپه و تپه ازبکی از مکانهایی هستند که من سرپرستی باستانشناسی آنها را به عهده داشتم. حفاظت و رسیدگی به محوطههای باستانشناسی در کشور ما معمولا یک بار در سال انجام میشود و من در این کاوشها پس از یک سال که از استخراج اشیا میگذشت، فرصت بازدید از مکان را پیدا میکردم. آن چه بعد از کشف باعث تاسف شد رها کردن آثار بود . در طول یک سال هیچ کس مسئول رسیدگی و محافظت از آثار نیست و در نهایت همه تلاشهای باستانشناسی برای استخراج اشیا بیهوده می ماند. زیرا اکنون تمامی تپههایی که اسامی آنها را ذکر کردم به دلیل عدم رسیدگی به ویرانه تبدیل شدهاند. به نظر من تا وقتی که ما امکان حفظ و احیا آثار را نداریم نباید به کشف و بیرون آوردن آنها از دل خاک مشغول شویم.»
«حمید فدایی»، پژوهشگر نیز در ادامه نشست «جایگاه شناخت مصالح سنتی در حفاظت از تزئینات و بناهای تاریخی» را گامی مهم برای حفاظت از آثار باستانی عنوان کرد: «دربدنه و بنای بسیاری از محوطههای تاریخی، مصالح ساده و در عین حال پیچیدهای به کار رفته است. شناخت ویژگیهای فنی و درک فرایندهای پیچیده فرسایشی هر یک از این مصالح متخضمن تحقیقات گسترده و فراگیر است. در واقع حفاظت بدون شناخت ناممکن است. زیرا تنها به این وسیله میتوانیم به ماهیت و ساختار عوامل آسیبرسان و نحوه حفاظت آثار پی ببریم.»
فدایی سپس مستندنگاری، ریختشناسی و گونهشناسی و فنشناسی مصالح را از جمله روشهای شناخت مصالح دانست؛ مستندنگاری به ثبت ویژگیهای اثر میپردازد. ریختشناسی، گونهشناسی و فنشناسی مصالح نیز ساختار مصالح و شکل و شیوه کاربرد آنها را برای ما آشکار میکند تا بتوانیم به فرآیند دقیق مراحل آسیبرسان اشراف پیدا کنیم.»
تاریخ دسترسی: ۲۵/۱۱/۱۳۹۱ باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاده
باستان شناس شش فصل کاوش جیرفت، از هفتمین فصل باز ماند/خبرگزاری میراث فرهنگی
خبرگزاری میراث فرهنگی _ گروه میراث فرهنگی _ هفتمین فصل کاوشهای جیرفت یکی از تمدن های مهم شرق ۱۶ دی از سوی هیاتی ایرانی _ خارجی آغاز شده و این در حالی است که این بار به جای سرپرست هیات باستان شناسی شش فصل گذشته، هیات کاوشی با سرپرستی خارجی عملیات کاوش را از سر گرفت.
تصمیم پژوهشکده مبنی بر اینکه سرپرست پیشین این هیات بنا به دلایلی نامشخص در این کاوش حضور نداشته باشد ، در شرایطی گرفته شد که "یوسف مجیدزاده "،دکترای باستان شناسی و کارشناس پیشکسوت و متخصص دوره پیش از تاریخ است که شش فصل کاوش جیرفت را بر عهده گرفته و در این زمینه به نتایج حایز اهمیتی هم دست یافته است.
"حسن فاضلی نشلی"، رییس پژوهشکده باستان شناسی در این مورد عنوان کرد:«جیرفت صدها محوطه تاریخی دارد که گروههای متعدد باستان شناسی میتوانند در آنها کاوش انجام دهند. باستان شناسی در محوطهای خاص نباید انحصاری شود .دورهای که قرار است این فصل مورد کاوش قرار بگیرد با دوره مورد تخصص دکتر مجیدزاده متفاوت است.»
در همین حال ، "نادر سلیمانی "، یکی از دستیاران دکتر مجیدزاده در کاوش های پیشین به همراه سرپرستی تیم ایتالیایی" ماسیمو وداله " در این باره از هرگونه گفت و گویی امتناع کرده و از گفتههای مجیدزاده درباره این تصمیم نادرست اظهار بی اطلاعی می کند.
وی هیچ گونه پاسخی به این که چرا بدون اطلاع سرپرست پیشین کاوشهای جیرفت این مسئولیت را قبول کرده است زیرا بنا بر اعتقادات باستان شناسی در سراسر جهان مبنی بر اینکه" هر باستان شناسی که نخستین کاوش ها را آغاز کرده باید در جریان و ادامه این روند قرار گرفته و از یافته های وی استفاده شود"، میگوید :« از رییس پژوهشکده باستان شناسی در این باره بپرسید .»
وی تنها به گفتن اینکه جیرفت بزرگ است و حوزه بسیار غنی برای اقدامات باستان شناسی است ، اکتفا کرد.
کاوشهای باستانشناسی جیرفت از سال ۱۳۸۱ با سرپرستی یوسف مجیدزاده آغاز شد.
آثار پنجهزار ساله تمدن ناشناخته جیرفت، بهار ۱۳۸۰ در پی بارش باران از زیرخاک درآمد و توسط مردم محلی کشف و به قاچاقچیان بینالمللی به بهای اندکی فروخته شد.
پس از آن نخستین فصل کاوشهای باستانشناسی از سوی" حمیده چوبک " آغاز شد ولی از آنجا که تخصص او باستانشناسی دوران اسلامی بود پژوهشکده باستانشناسی وقت به ریاست زندهیاد مسعود آذرنوش از مجیدزاده درخواست کرد تا باتوجه به تخصصی که دارد سرپرستی تیم کاوش تپههای تاریخی کنارصندل و گورستان مطوطآباد را بهعهده بگیرد.
مجیدزاده در سال ۱۳۸۲ کتابی با عنوان «جیرفت؛ کهنترین تمدن شرق» چاپ کرده است.افزون بر آن اخیرا در مجله ای با نام ایران مقاله ای درباره کاوش های جیرفت چاپ کرده است. به رغم این مسئله یکی از دلایلی که از سوی پژوهشکده باستان شناسی درباره انتخاب نشدن مجیدزاده در این فصل گفته شده است:«نبود گزارش های کاوش در فصل های گذشته بوده است.»
مجیدزاده در این باره در گفت و گو با رسانه ها عنوان کرده بود :«در همه جای دنیا، کتاب زمانی چاپ میشود که کاوش تمام شود و اطلاعات کاملی کسب شوند؛ اما بهنظر میرسد برخی تفاوت بین مقاله، گزارش و کتاب را نمیدانند. درحالیکه هر کدام از اینها در دنیا ضوابطی دارند. من زمانی کتاب چاپ میکنم که کارم تمام شده باشد یا اینکه بگویند دیگر برای کاوش نیایید و کار را ادامه ندهید.»
تمدن جیرفت،تمدن عصر اولیه برنز در کرمان ایران است که قدمت آن،مطابق با کمترین آمار،به حدود بیست و شش قرن پیش از میلاد مسیح(بیش از چهارهزار و سیصد سال پیش) باز می گردد.اهمیت تمدن مزبور،نخستین بار توسط پرفسور یوسف مجیدزاده در سال ۲۰۰۳میلادی،بر بنیاد حقایق هنری-معماری بیان شده از جانب مقامات جمهوری اسلامی ایران،خاطرنشان شد.
موقعیت خود جیرفت،موقعیتی بسیار حائز اهمیت در نیمه هزاره سوم پیش از میلاد است که پل ارتباطی تمدن ایلام در باختر و تمدن دره سند در خاور،بوده است.
تحقیق در این تمدن،طرحی نسبتاً جدید و یک پروژه باستانشناسی چندملیتی است که تمدنی از پیش ناشناخته را در مجموعه ای از مکانهای جدیداً کشف شده در استانهای سیستان و بلوچستان و کرمان،به ویژه تپه کُنارصَندَل،نزدیک جیرفت در ناحیه هلیل رود، آشکار میسازد.
اکنون در این منطقه،دستکم ۱۲ مکان تحت حفاری است که به نظر میرسد قدیمیترین آنان،دارای بیش از هفت هزارسال قدمت است و شهرسوخته،تپه بَمپور،اِسپیه دِژ،شهداد،ابلیس و تپه یحیی در همسایگی استان سیستان و بلوچستان،از جذابترین آنان به شمار میروند.
تاریخ دسترسی: ۲۵/۱۱/۱۳۹۱ باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاده
تازه شدن داغ فراموشی تپه ۹ هزارساله ازبکی پس از ۱۴ سال/خبرگزاری میراث فرهنگی
خبرگزاری میراث فرهنگی ـ گروه میراث فرهنگی ـ از نخستین فصل آغاز کاوشهای علمی در تپه ازبکی، ۱۴ سال میگذرد و اکنون با برگزاری همایش " تپه ازبکی " داغ آن دوباره تازه میشود. محوطه باستانی ۹ هزارساله ازبکی و یکی از مهمترین قلعههای باقیمانده از دوره ماد که قرار بود، به سایت موزه پژوهشی بزرگ خاورمیانه تبدیل شود اکنون به گفته شاهدان ویرانهای بیش نیست و اشیا موزهای و مطالعاتی کشف شده از لایههای تاریخی آن بدون متولی رها شدهاست.
یوسف مجیدزاده، کاوشگر این سایت تاریخی که پس از مدتها از این سایت دیدن کرده، درباره وضعیت آن میگوید: «وقتی پس از مدتی به دیدن تپه رفتم، قلعه از بین رفته و بخشی از آن بیغوله شده، مالک در زمین این محوطه استخری ساخته و در آن قو رها کرده بود!»
مجیدزاده که در فصلهای متعددی سرپرستی گروه باستان شناسی آن را به عهده داشته، قرار است که درباره اهمیت این محوطه باستانی در دانشگاه آزاد امام علی (ع) در کرج سخنرانی کند. تا شاید با آشنایی مسئولان مربوطه با نقش و اهمیت آن در نشان دادن پیشنینه تاریخی ایران و همچنین توسعه اهداف گردشگری، آینده متفاوتی برای این سایت باستانی رقم بخورد
او درباره عناوین این سخنرانی به CHN میگوید: «در این سخنرانی قرار است که یک برداشت کلی از ویژگیها، اهمیت و نقش تپه ازبکی در هشتگرد گفته شده و اینکه چه اقداماتی برای حفاظت از آن باید انجام شود.»
به گفته مجیدزاده، این سخنرانی کاملا متفاوت بوده و به صورت گفتمانی با مخاطبان برگزار میشود تا سوالاتی که اهالی هشتگرد و کرج در مورد این محوطه باستانی و حفاظت از آن دارند، پاسخ داده شود.
این باستانشناس برجسته کتاب ۲ جلدی از یافتههای این محوطه تاریخی را تهیه و تدوین کرده، جلد نخست این کتاب درباره هنر و معماری و جلد دوم را در ارتباط با سفالهای محوطه ازبکی است.
«دهقان سانیچ»، مدیر اداره میراث فرهنگی ساوجبلاغ که مسئولیت برگزاری این همایش را بر عهده داشته است، درباره آن به CHN میگوید: «هدف اصلی از برگزاری این همایش این است که جایگاه و اهمیت تپه ازبکی به اهالی بومی کرج و همچنین مسئولان مربوطه شناسانده شود.»
به گفته او، قرار است که در این جلسه معاون فرماندار البرز حاضر شده و در جریان ارزشها و ویژگیهای کم نظیر این تپه تاریخی قرار بگیرد.
دهقان در پاسخ به این سوال که اکنون وضعیت تپه ازبکی نامناسب است و تا کنون چه اقداماتی برای نجات آن انجام شده، میگوید: «در مورد حفاظت از تپه ازبکی بحثهای بسیاری مطرح است. یکی از مهمترین بحثها، بحث تملک است و باید اقدامات جدی برای این امر انجام شود.»
او امیدوار است که مسئولان مربوطه با آشنا شدن بیشتر با نقش، جایگاه و اهمیت تپه ازبکی، برنامههای جدی برای نجات بخشی آن داشته باشند.
مدیر اداره کل میراث فرهنگی استان البرز نیز چندی پیش خبر از تهیه پرونده ثبت جهانی محوطه باستانی تپه ازبکی را داده بود. این در حالی است که مشاهدات خبرنگار CHN گویای آن است که تپه ازبکی دچار تخریب تدریجی شده و معرض نابودی است.
زمان ریاست "حسین مرعشی" بر سازمان میراث فرهنگی رای زنیهای بسیار جدی برای تملک این سایت باستانی انجام شده بود با این حال بعد از آمدن مدیران بعدی این طرح به صورت نیمه کاره رها شد.
این در حالی است که کهنترین آثار محوطه ازبکی در یان تپه واقع در ۷۰۰ متری تپه اصلی است که در این منطقه کم ارتفاع بقایای پنج دوره معماری خشتی متعلق به دو دوره فرهنگی در هزاره های ششم و هفتم پیش از میلاد شناسایی شده است . قدیمی ترین دوره معماری این تپه از نوع کهنترین خشت های تاکنون به دست آمده از حفریات باستان شناسی در کل منطقه است.
دوشان تپه هم در حدود ۲۵۰متری غرب تپه ازبکی واقع شده و نتیجه حفریات در آن تا کنون به شناسایی سه دوره معماری از عصر آهن منجر شده است.
تاریخ دسترسی: ۲۵/۱۱/۱۳۹۱ باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاده
هنوز برای نجات شهر مادی ازبکی امیدی هست/خبرگزاری میراث فرهنگی
خبرگزاری میراث فرهنگی_ گروه میراث فرهنگی_ حسن ظهوری_ تپه ازبکی به عنوان یکی از مهمترین تپههای باستانی کشور که شهری از دوره ماد را در خود مدفون دارد، هر روز به علت دعوای کهنه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشکری با مالک زمین درحال تخریب است. تاکنون بخشهای پیش از تاریخی این محوطه باستانی از بین رفته است اما هنوز امیدی برای کاوش در شهر مادی این محوطه باستانی وجود دارد.
«یوسف مجیدزاده»، سرپرست کاوشهای باستانشناسی تپه ازبکی، دراینباره گفت: «متاسفانه هیچ حفاظتی از این تپه انجام نگرفته و بخش زیادی از آثاری که با کاوش از زیر زمین بیرون آمده بود، از بین رفته است. پیش از این تپه نقشه کشی شده بود که در آن موزه ساخته شود. همه این فکرها نقش بر آب شد.»
مجیدزاده گفت: «اکنون مالک زمین بخشی از زمین را استخر کرده و داخل آن قو انداخته است. وقتی پس از مدتی به دیدن تپه رفتم، قلعه از بین رفته بود و بخش از تپه بیغوله شده است.»
محوطه باستانی ازبکی اثری منحصر به فرد محسوب میشود که در شهرستان نظرآباد واقع شده است. این تپه باستانی بیش از ۷ هزار سال قدمت را در خود مدفون داشته و هیات باستانشناسی طی ۵ فصل تنها موفق به کاوش بخشهای پیش از تاریخی آن شدند.
مجیدزاده دراینباره گفت: «من بخش پیش از تاریخی تپه را کاوش کردم. این درحالی است که این تپه شهر یا قلعهای متعلق به دوره ماد است. البته در زمان کاوش بخش کوچکی از محوطه مادی تپه را نیز کاوش کردم. اما دوره من مادی نیست و اکنون باید یک باستانشناس مسلط به دوره ماد در آن کاوش کند. البته قبل از آن باید از مالک زمین اجازه بگیرد که وارد زمین شود.»
وی تاکید کرد که اگر یک باستانشناس جوان مسلط به دوره ماد، کاوش در این محوطه باستانی را آغاز کند حداقل ۲۰ سال میتواند در آنجا حفاری کند.
به گفته مجیدزاده بخشی از سطح قلعه از بین رفته است اما لایههای زیرین آن هنوز سالم است. پیش از این قلعه مستند سازی شده بود و شهر مادی که بخشهای پایینتر تپه قرار گرفته هنوز دست نخورده است. این شهر احتمالا ۱ در ۱ کیلومتر وسعت دارد.
نخستینبار حدود ۸ سال قبل مجیدزاده کاوش در تپه ازبکی را آغاز کرد. وی دراینباره گفت: «تپه ازبکی به یک دوره خاص تعلق ندارد. این تپه از حدود ۷۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح تا دوره مادها قدمت دارد. این تپه در دوره اسلامی نیز به صورت گورستان مورد استفاده بوده است. بنابر این با یک دوره گسترده و تنوع زیاد سفال مواجه هستیم. بر همین اساس به منظور انجام گاهنگاری فرهنگهای فلات ایران میتواند نقش اساسی داشته باشد.»
وی در ادامه گفت: «حدود ۴ فصل در این محوطه باستانی کار کردم تا اینکه یک سال به علت عمل جراحی آپاندیس موفق به حفاری در تپه ازبکی نشدم. در آن سال ظاهرا آقای مرعشی که در آن زمان رئیس سازمان میراث فرهنگی کشور بود به همراه مرحوم آذرنوش به ازبکی میروند و به مالک زمین خیلی اهمیت نمیدهند و به محل تپه ازبکی میروند. بعد از این اتفاق مالک ناراحت میشود و میرود.»
مجیدزاده در ادامه افزود: «سال بعد وقتی به همراه آقای گلشن به آنجا رفتیم، مالک زمین به ما گفت که اگر قصد حفاری در اینجا را دارید باید از روی نئش من رد شوید. اگر هم قصد خرید این زمینها را دارید تنها آن قسمتهایی که من قصد فروش دارم را میفروشم.»
سرپرست کاوش در ازبکی گفت: «این موضوع درست زمانی رخ داد که به خاطر اهمیت تپه ازبکی، نظرآباد شهرستان شده و زمینهای آن هم شهری محسوب شد. به همین ترتیب قیمت زمین هم بالاتر رفت. میراث تهران هم خیلی تلاش کرد که اجازه حفاری بگیرد ولی اصلا مسئولان سازمان میراث فرهنگی را به داخل راه نمیدادند. از طرفی همان سالی که من نبودم، مالک زمین با میراث کرج هم دچار درگیری میشود.»
در چنین وضعیتی و پس از آن ملاقات، تلفنی با مالک زمین تماس گرفتم و گفتم که کاری ندارم شما با سازمان میراث فرهنگی چه مشکلاتی دارید. ۵ سال است که من با شما نون و نمک خوردم. من نه با نه با شما هستم و نه با سازمان میراث فرهنگی، من یک باستانشناسم و ۴ سال است که از آن سر دنیا با این سنم به اینجا آمدم و کار کردم. اجازه بدهید یک فصل دیگر به ازبکی بیایم و کار کنم. به این ترتیب اجازه داد که یک ماه کار کنم. البته شرایط زیادی هم برایمان گذاشت.»
مجیدزاده گفت: «من ۲۸ روز در ازبکی حفاری کردم. یه این تریتب من در چهارتپه یان تپه، جریان تپه، مارال تپه و دوشان تپه که به خاک بکر نرسیده بود، تا خاک بکر کاوش کردم و در حال حاضر به منظور انتشار کتاب ازبکی دارم روی آنها کار میکنم.»
مجیدزاده اکنون کتاب ازبکی را در دو جلد آماده چاپ میکند. وی دراینباره گفت: «یک جلد گزارش حفاری و معماری محوطه است و جلد دوم هم به سفال مربوط میشود.»
مجیدزاده در پایان یادآور شد: «ما از مادها در غرب ایران آثار زیادی داریم. این آثار در زیویه که یک دژ مادی است به خوبی دیده میشود. ولی میدانیم که آثار ایرانیها در غرب ایران زیر نفوذ بین النهرین بوده است. ولی ازبکی در مرکز ایران است و آثار آن صد در صد مادی و ایرانی و مادی محسوب میشود. به همین علت حفاظت و کاوش در این تپه اهمیت زیادی دارد.»
تاریخ دسترسی: ۲۵/۱۱/۱۳۹۱ باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاده
برخی از اکتشافات
کتیبه نویافته جیرفت، از دکتر یوسف مجید زاده/ گزیده ای از برترین ها
یافته های باستان شناسی جیرفت مربوط به تمدنی ۷ هزار ساله در این منطقه است که افقی تازه در یافته های باستان شناسان درباره تمدن خاورمیانه گشوده است .
تمدن بزرگ و عظیم ارت که پنجره ای تازه رو به جهان گشود . آثار و یافته هایی که حکایت از پادشاهی مقتدر و بزرگ در قلمرو شرق آسیا در ۷ هزار سال پیش داشت .
تا اینکه در سال ۲۰۰۲ بصورت اتفاقی و در اثر بارانهای سیل آسا در حوزه هلیل رود جیرفت این اشیاء از زیر خاک سر بر آوردند و از راز سرپوشیده تمدن جیرفت پرده برداشتند . این محوطههاى باستانى که در هزارههاى سوم پیش از میلاد آثار ارزشمندى را در خود جاى دادهاست، جزو غنىترین محوطههاى باستانى ایران محسوب مىشوند.
مدیر پایگاه میراث فرهنگی شهرستان علیدادی سلیمانی جیرفت گفت: در طول ۴۰۰ کیلومتر رودخانه هلیلرود تاکنون بیش از ۱۰۰ محوطه باستانى شناسایى شده است.
علیدادیسلیمانی خاطرنشان کرد: هنر حکاکى و سنگتراشى مردم جیرفت از هنر مجسمهسازى آنها بسیار قوىتر بوده است.
وی در مورد دیگر مجسمههاى شناسایى شده از این محوطه اذعان کرد: به جز مجسمههاى لولایى نوعى دیگر از مجسمهها نیز در این محوطه شناسایى شده که از جنس سنگ کولریت هستند و یکتکه ساخته مىشدند.
علیدادیسلیمانی بیان کرد: در دومین فصل کاوش در محوطههاى باستانى جیرفت، باستانشناسان موفق شدند آثار خطى مربوط به ۳ هزار سال پیش یعنى همزمان با اختراع خط در بینالنهرین را کشف کنند.
وی اظهار کرد: همچنین در این فصل کاوش یکى از عبادتگاههای بزرگ ایران یافت شده که مربوط به ۲۳۰۰ سال پیش از میلاد مسیح است.
علیدادیسلیمانی تصریح کرد: به اعتقاد بسیارى از باستانشناسان بزرگ ایران در محوطههاى تاریخى جیرفت آنچه تاکنون یافت شده، بیانگر سکونت در سرزمینى به وسعت تمدن بینالنهرین و سومر در عراق است
خط هندسی
تا سال گذشته، در مجموع شانزده کتیبه به خط هندسی در ایران بدست آمده و شناخته شده است که سیزده تای آن از شهر اصلی فرمانروایی عیلامیان یعنی شوش در خوزستان بدست آمده و همگی در موزه لوور پاریس نگهداری میشوند. چهاردهمین کتیبه، نبشتهای است بر روی جام سیمین معروف به جام مرودشت که در نزدیکی تختجمشید پیدا شده و در تالار گنجینه موزه ایران باستان در تهران نگهداری میشود.
اما در یکسال گذشته به مجموعه آثار خط هندسی افزوده شده است. دکتر یوسف مجیدزاده در کاوشهای تپههای باستانی «کنار صندل» جیرفت، موفق به کشف چند نمونه دیگر از کتیبههایی به این خط شد و با توجه به محل پیدایی آنان، افزودن پسوند «عیلامی» به نام خط را غیرضروری دانست و حتی در مصاحبهای، اصطلاح «خط ایرانی مقدم» را پیشنهاد کرد. از آنجا که نخستین نمونههای خط هندسی و نیز خط معروف به «عیلامی مقدم نوشتاری» (Elamite Linear) در تپههای باستانی شهر شوش بدست آمدهاند، پسوند «عیلامی» در باره آنان بکار رفته است. اما با توجه به پیدایی نمونههای دیگری از خط معروف به «عیلامی مقدم» در تپه یحیی کرمان، تپه سیلک کاشان، تپه حصار دامغان، شهر سوخته سیستان و کنار صندل جیرفت، به نظر میآید که پیشنهاد آقای مجیدزاده شایسته پیگیری و توجه جدی باشد. پژوهش و کشف رمز خط هندسی، بیش از همه مرهون کوششهای فردیناند بُـورک Ferdinand Bork کارل فرانک Carl Frank و والتر هینتس است. هینتس در کتاب پیشگفته و در نخستین بخش آن با نام «جام سیمین نویافته از دوره ایلام کهن» به پژوهشی ناب و گسترده در زمینه خط جام مرودشت و دیگر کتیبههای بدست آمده به خط هندسی میپردازد و برای نخستین بار آوانوشت و ترجمه برخی از آنها را بدست میدهد. هینتس در این نوشتار موفق شده ۵۶ حرف در قالب ۶۱ علامت از خط هندسی را کشف رمز نماید و از آن میان، معنای ۲۱ حرف را تقریبی و نیازمند پژوهشهای بیشتر بداند.
شهرستان جیرفت یکی از شهرستانهای استان کرمان است. مرکز این شهرستان شهر جیرفت است
این شهرستان از شمال به شهرستان کرمان، از جنوب به شهرستان عنبرآباد، از شرق به قسمتی از شهرستان بم و از غرب به شهرستان بافت و رابر و ارزوئیه محدود شدهاست.
جمعیت شهرستان جیرفت بنا بر سرشماری سال ۱۳۹۰ تعداد ۲۷۷۰۰۰ نفر بودهاست.
لینک مطلب: http://www.golchin1.rozblog.com/post/78
تاریخ دسترسی:۲۵/۱۱/۱۳۹۱ باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاده
معتبرترین مجله علمی دنیا «ایران» را منشاء تمدن بشری دانست/ خبرگزاری مهر
چندین دهه است که دانش آموزان سراسر جهان می آموزند تمدن انسانی بالغ بر ۵ هزار سال پیش در کنار رودخانه های فرات در میان دو رود، نیل بزرگ و ایندوس هند ظهور یافت اما اکنون دانش باستان شناسی این احتمال را مطرح کرده است که پیدایش تمدن بشری را باید در «ایران» جستجو کرد. باستان شناسانی که بر روی منطقه ی منحنی شکل وسیعی میان روسیه تا ایران و شبه جزیره ی عربستان کار می کنند مدارک و شواهد جدیدی از شبکه ی پیچیده شهری در منطقه ی ایران پیدا کرده اند که ممکن است روزگاری از رونق بالایی در این منظقه از جهان و همزمان در ۵ هزار سال پیش برخوردار بوده که بدین ترتیب باید نگرش جدید و متحول شده ای به ظهور تمدن بشری داشت.
آندرو لاولر مقاله نویس مجله ی معتبر علمی «ساینس» در شماره ی اخیر این نشریه به تشریح جزییات این کشف تاریخی پرداخته که از سوی تیمی از محققان و باستان شناسان از جمله «یوسف مجیدزاده» باستان شناس ایرانی صورت گرفته است تا در نهایت قطعات پازل معماگونه شکل گیری تمدن بشری شکل واقعی و نهایی خود را پیدا کند.
ساینس در این مقاله آورده است : «اگرچه تلاش های جهانی در مراحل ابتدایی هستند اما بسیاری از باستان شناسان می گویند این یافته های جدید درک تاریخی از تمدن بشری را به واسطه ی ارایه ی تصویر پیچیده تر در شمار قابل توجهی از مراکز شهری رونق یافته میان بین النهرین و رود ایندوس، تجارت کالاها، درنظرگرفتن فناوری های خاص برای هر منطقه، معماری ها و نظرات دیگر، دوباره نویسی می کند.»
مقاله نویس ساینس می افزاید : «درحالی که میان دو رود هنوز هم به واسطه ی آغاز تحول شهرنشینی گهواره ی تمدن بشری محسوب می شود، اما ما می دانیم که مبدا زمانی و تاریخی میان بین النهرین و هند پذیرای شهرها و فرهنگ هایی در بین ۳ هزار تا ۲ هزار سال پیش از میلاد مسیح بوده است.
به نوشته ی ساینس، مدارک و شواهد برای دفاع از این نظریه ی جدید ماه گذشته و از سوی دانشمندانی از کشورهای مختلف جهان از جمله ایران، روسیه، ایتالیا، فرانسه و آمریکا در نشست انجمن بین المللی مطالعات تمدن اولیه در فضای بین فرهنگی آسیای میانه در راون ایتالیا ارایه شد.
باستان شناسان یافته های جدید خود از چندین مرکز شهری با قدمتی مشابه با آنهایی که بین میان دو رود و رودخانه ی ایندوس در پاکستان و هند مدرن وجود دارند را با یکدیگر بررسی کردند. حیرت آورترین مدارک به دست آمده متعلق به منطقه ای در جنوب ایران در اطراف رودخانه هلیل رود و جنوب شهر مدرن جیروفت به سرپرستی یوسف مجیدزاده بوده است که بقایای شهری بزرگ و مرفه در گذشته را کشف کرده است.
این مقاله می افزاید : «این شهر باستانی دو کیلومتر مربعی به دوره ای بالغ بر اواسط تا پایان هزاره سوم پیش از میلاد مسیح باز می گردد که به وسیله ی دژ مستحکم چسبیده به آن حفاظت می شده است. به گفته ی دکتر مجیدزاده، کاوش های صورت گرفته در یکی از اتاق ها در این دژ منجر به کشف حیرت آور پیکره ی آجری از یک انسان و نقاشی های رسی آویخته به سطح شد که به عقیده ی مجیدزاده بزرگ ترین مورد در نوع خود در آن دوره ی زمانی و تاریخی بوده است.»
در این منطقه ی تاریخی گورستان های غارت شده ای کشف شده اند که نشان از ثروت و رفاه در آن دوران دارند. دکتر مجیدزاده موفق شد گور بزرگی را در منطقه ای آهکی کشف کند که به نظر می رسد از زمان غارت شدن در آن دوران دست نخورده باقی مانده باشد. پلکانی که به حجره ای شامل ۸ منطقه دفنی بوده و چندین تخت خواب و سایر دست سازهای گرانبها نیز از جمله موارد این کشف تاریخی است که بی تردید انقلابی در نظریه پردازی های شکل گیری و پیدایش تمدن بشری ایجاد خواهد کرد.
تاریخ دسترسی: ۲۵/۱۱/۱۳۹۱
باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاده
آغاز شهرشینی در ایران
با سپاس از : گرامی زهرا عرب مؤذن و سایت وزین انسانشناسی و فرهنگ http://www.anthropology.ir
مجید زاده، یوسف،۱۳۶۸ ، چاپ دوم ۱۳۸۹، تهران» مرکز نشر دانشگاهی۱۳۶۸ آغاز شهرنشینی در ایران.
تصویر شماره ۴۲۸۳. باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاده
دکتر یوسف مجیدزاده، باستان شناس به نام ایرانی با گرایش دوران پیش از تاریخی است که مقطع دکتری را در دانشگاه شیکاگو با پایان نامه دکترایش با نام «باستان شناسی گرایش پیش از تاریخ و تمدن بین النهرین» در سال ۱۳۵۵ ه.ش. به پایان رسانید. وی سابقه ی تدریس در گروه آموزشی باستان شناسی و تاریخ هنر دانشگاه تهران و کاوش های پیوسته در محوطه های باستانی تپه قبرستان دشت قزوین، تپه ازبکی در دشت تهران و البته جیرفت کرمان را در پرونده ی باستان شناسانه اش دارد. وی مطالعات پیش از تاریخی اش را با تاکید بر دوران آغاز تاریخی و شروع پیچیدگی جوامع در قالب چندین کتاب و مقاله از جمله کتابهای تاریخ و تمدن ایلام (۱۳۷۰ ه.ش.) و تاریخ و تمدن بین النهرین (۱۳۷۶ و ۱۳۷۹ ه.ش.) منتشر کرده است (که هر دو بنا بر زمینه ی مطالعاتی وی و گرایش نظری او از معنای تمدن، آغاز شهرنشینی است). دامنه ی پژوهشهای ایشان در خصوص پیچیدگی و رشد شهرهای آغازین منجر به نگارش و چاپ کتابی چون آغاز شهرنشینی در ایران گردید که حتی هم اکنون کمتر کتابی (در زبان فارسی) از آن فراتر رفته است و این خود بیانگر اهمیت کتابی است که در این نوشته معرفی می-شود.
کتاب آغاز شهرنشینی در ایران تلفیقی است از نظریات نظریه پردازان با مکاتب و تفکرات گوناگون پیرامون موضوع شهرنشینی و تشکیلات لازم برای شکل گیری توسعه آن. در واقع نویسنده کوشش کرده تا با گرد هم آوردن عقاید و نظر های انسان شناسان، جامعه شناسان و باستان شناسان به نام جهان، گستره ای از عقاید را کنار هم قرار داده و با مقایسه آنها به نتیجه-گیری و انتخاب بهترین آنها دست یابد. منابع و نظراتی که در کتاب مورد بررسی قرار گرفته عمدتا مربوط به دهه ی ۱۹۳۰ تا ۱۹۸۰ هستند و با توجه به اینکه چاپ کتاب در سال ۱۳۶۸ (حدودا ۱۹۸۹) بوده است، از نظریات جدیدتر مرتبط با این موضوع، استفاده نشده است. اما به رغم فاصله ی زمانی تا کنون کتاب همچنان جایگاه مهمی در مجموعه ی نوشتار باستان-شناسی ایران دارد.
خواننده با نگاهی به فهرست کتاب درمی یابد که نویسنده سعی کرده تمام عوامل و موضوعات مرتبط با آغاز شهرنشینی را در تقابل با یکدیگر قرار داده و درجه ی محتمل بودن آن ها را با هم مقایسه می کند. نویسنده در فصل اول کتاب به معرفی مفهوم شهر پرداخته و زندگی شهری را لازمۀ تمدن می داند. در تعریف شهر مستقیما از نظر ابن خلدون (فیلسوف قرن ۱۴م.) استفاده کرده اما در توصیف ویژگی های شناخت شهر (در تلاشی برای استفادۀ همه جانبه از نظریات مطرح زمان)، ابتدا عوامل دهگانه چایلد را جداگانه برشمرده و تعریف کرده، سپس با مطرح کردن نظریات دانشمندان شوروی به مخالفت با برخی نظریات چایلد برخواسته است. البته وی نظریات مارکسیستی را هم کاملا تایید نکرده، خصوصا دربارۀ تخصص و جامعه ی متخصص و تقسم بندی جامعه به سه طبقه آن را نقد می کند. مجیدزاده در نهایت هیچ کدام از نظریات را کاملا تایید نکرده، جایگاه مشاهده کننده بی طرف را برای خود حفظ می کند.
در فصل دوم موسوم به رشد جمعیت، دکتر مجیدزاده مجددا به دیدگاه چایلد بازگشته و بحث را با علل پیدایش و تولید غذا و نقش تغذیه در افزایش جمعیت آغاز می کند. موضوع بحث این بار متمرکز بر دوران شهرنشینی نیست و محدوده ای از آغاز نوسنگی و علل به وجود آمدن مازاد محصول غذایی را شامل می شود تا سرانجام نظر بوسرآپ دانمارکی را در خصوص ارتباط رشد جمعیت و میزان بازدهی در امر کشاورزی را پی می گیرد. وی با بیان پنج شیوۀ پیشنهادی کشاورزی و تایید نظریه بوسرآپ، دگرگونیها و پیشرفت در کشاورزی را ناشی از فشاری میداند که بر اثر رشد جمعیت به جامعه وارد شده است.
مجیدزاده نظریه ی بوسرآپ را به طور وسیعی در ادامه کتاب و در تحلیل مدارک باستان شناختی در محوطه های مختلف به کار می گیرد. به عنوان مثال، چوب شخم، کج بیل و خیش را به عنوان ابزار لازم برای آماده سازی خاک (که به گفته نویسنده در طرح بوسرآپ نیز کاربست داشته (ن.ک. ص۳۱)) نام برده و شواهد وجود و استفاده از آنها را بررسی می کند و بر این اساس دربارۀ سطح کشاورزی در جوامع مختلف و در زمان های مختلف شواهد را شناسایی کرده و خیش را به عنوان ملاکی از جوامع پیشرفته با کشاورزی وسیع و حتی دارای حداقل نوعی حکومت ابتدایی، معرفی می کند. در بحث تکنولوژی و اختراع هم خیش را یکی از موارد پیشرفت تکنولوژیکی می داند. موضوع جالب توجه دیگری که در رابطه ی با تکنولوژی مطرح می شود، رشد میزان سرمایه گذاری جمعی با توجه به افزایش جمعیت است و نویسنده باز هم با تاثیر از نظر بوسرآپ معتقد است "مهاجرت های بزرگ همیشه با دگرگونی های مهم تکنولوژیک در تمام سرزمینهایی که مبدا یا مقصد مهاجرت بوده اند همراه خواهد بود"(ن.ک. ص۳۶). در ادامه هم مجیدزاده نخستین شرط برای شهرنشینی اولیه را جمعیت متراکم و معینی دانسته و ایجاد مازاد محصول کشاورزی، جامعه ی طبقاتی و نیز تکنولوژی های حمل و نقل (برای جابه جایی کالا و تجارت) را معلول مستقیم آن معرفی می کند.
حکومت و خاستگاه های آن بحثی است پیچیده و ادامه دار که قرنهاست زمینه بحث بین جامعه شناسان را به وجود می آورد. در این کتاب با توجه به عنوان اصلی آن که آغاز شهرنشینی است و نیز با توجه به عوامل دهگانه ی چایلد و نظرات اکثر متفکران، قسمت اعظم کتاب چه در فصول اولیه و چه در نیمه ی دوم کتاب و مطالعه ی مراکز آغاز شهرنشینی ایران در فصول پایانی به حکومت و ریشه های آن اختصاص یافته و نویسنده تلاش کرده با در نظر گرفتن نظریات مختلف یک نگاه جامع در این باره ارائه دهد. جالب اینکه بحث را با پرداختن به دو نظر کاملا متضاد توماس هوبس (که زندگی انسان ابتدایی را آکنده از ترس و جنگ تصور کرده تا به قراردادی اجتماعی با مضمون صلح برسند) و نظر ژان ژاک روسو (که انسان را با فطرتی آرام به دور از جنگ و خونریزی متصور است) آغاز می کند و آن را مبنا قرار داده و با همین ترتیب به سراغ نظریات پیچیده تر رفته است. کمتر نظری را کاملا رد کرده و آنها را یکی پس از دیگری معرفی کرده در مواجهه با نظریه ای دیگر قرار داده و پیش رفته است و به نظر می رسد نویسنده تلاش می کند موقعیت مشاهده کننده بی طرف را برای خود حفظ کند.
یکی از پر موثر ترین نظریه ها در این مباحثه، نظریه ی مارکس و انگلس مبنی بر جوامع اشتراکی است که طبق اشاره نویسنده کتاب، تاثیر فراوانی از کتاب جامعه ی باستان لوییس مورگان گرفته بود و نیز چکیده ی نظریه مارکس-انگلس را این چنین مطرح می کند: "حکومت محصول کشمکش های طبقاتی است" (نک صفحه ۵۷). نظریه ی برخورد که هربرت اسپنسر آن را از ترکیب نظریه ی ابن خلدون و اوپنهایمر ارائه می دهد و نظریه ی جنگ که تفکر غالب گوردون چایلد را شامل شده که فشار جنگ بین قبایل، حکومت ها را به وجود آورد و نظریۀ آبرسانی ویتفوگل (که مارکسیستی است) حکومت را ناشی از قدرت مرکزی مورد نیاز برای گسترش نظام آبرسانی در سطحی وسیع می داند، سه نظریه ی اصلی مبحث خاستگاه های حکومت را در کتاب مجیدزاده تشکیل می دهند.
او در بخش چهارم در مبحثی مرتبط، تاثیر و تاثر افزایش جمعیت و حکومت را از دیدگاه (اکثرا) همان دانشمندان و فلاسفه ی پیشین بیان کرده و مورد بازبینی قرار می دهد. در این فصل، موضوع اصلی حکومت است و نظریات متفاوت در همین زمینه از افرادی چون جولیان استیوارد، رابرت کارنیرو و مایکل هارنر، مارکس و انگلس، ابن خلدون و نهایتا هنری رایت مورد بحث گذاشته شده اند. در اینجا نویسنده وجود حکوت را مبتنی بر یک یا چند هدف می داند و در میان نظریات مذکور، این اهداف احتمالی را جستجو می کند.
در نیمه دوم کتاب، نویسنده بستری شامل مناطق جنوب غرب، جنوب و جنوب شرق ایران با داده ها و محوطه های باستانی از دوران شهرنشینی را مورد بحث و بررسی قرار می دهد. سپس وی تمام بحث ها و نتیجه گیری ها (و نیز بحث هایی که همچنان به نتیجه گیری محکمی در آن باره نرسیده بود) را روی آن پیاده و سعی کرده است با مطالعۀ آنها روی آن بستر باستان شناختی، علل وجود شهر و حکومت آن و نیز تغذیه و فعالیت های اقتصادی آن ها را دریابد. در فصل ۵ که تحت عنوان "مدارک باستان شناسی در زمینه آغاز شهرنشینی در ایران" معرفی شده، در واقع به باستان شناسی غرب ایران و مقایسه آن با محوطه های باستانی هم دوره بین النهرین پرداخته است. جغرافیا و شرایط زیست محیطی غرب ایران، مراحل آغاز و رشد کشاورزی و تولید غذا و نیز شیوه های کشاورزی و ارتباط آن با رشد جعیت، با توجه به محوطه های باستانی این منطقه، از موارد مطرح شده در این فصل می باشند. فصول پایانی کتاب دکتر مجیدزاده، کم و بیش همین موارد را در ارتباط با محوطه-های باستانی دوران شهرنشینی مناطق مختلف فلات ایران مورد بررسی قرار می دهد. جنوب غرب ایران، جنوب ایران، جنوب شرق ایران، شرق و نیز فلات مرکزی ایران مناطق مورد بحث در ادامه ی کتاب هستند. نویسنده معرفی محوطه های آنها را کنار گذاشته بلکه مستقیما به یافته های مرتبط با موضوع کتاب پرداخته و آنها را مورد تحلیل قرار داده است.
در نتیجه می توان گفت کتاب آغاز شهرنشینی در ایران از دو نیمه ی مکمل تشکیل شده است. در نیمه ی اول نویسنده به طرح نظریات مختلف و در نیمه ی دوم یافته های باستان شناسی در ارتباط با آغاز شهرنشینی در ایران را مورد بحث و بررسی قرار می دهد. با توجه به مسائل مطرح شده در کتاب به عنوان یک دانشجوی باستان شناسی مطالعه کتاب را برای دانشجویان سال-های انتهایی کارشناسی و نیمسال های آغازین کارشناسی ارشد توصیه می کنم.
باستانشناس دکتر یوسف مجیدزاده
توجه ۱: اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
توجه ۲: جهت یافتن مطالب، یا پاسخ پرسش های خود، کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری وبلاگ بنویسید، و مطالب را مطالعه نمایید، و در جهت علم مربوطه وبلاگ، با استراتژی مشخص یاری نمایید.
توجه ۳: مطالب وبسایت ارگ و وبلاگ گفتمان تاریخ، توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر، بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شوند، از این نظر هیچ مسئله ای نیست، و باعث خوشحالی من است. ولی عزیزان توجه داشته باشند، که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب، به اصل وبلاگ من مراجعه نمایند.