پرسش و پاسخ های بخش ۱۲
تعداد دیگری از پرسش و پاسخ های قابل توجه پست های مختلف وبلاگ و یا ارسالی با ایمیل، پرسشها خلاصه شده، درود و سپاس، خوب و بد، و این قبیل را حذف کردم، و تا آنجا که شده اشتباه های املایی و انشایی آنها را اصلاح نموده ام.
ــ گاهی از پاسخها ممکن است تا یک ماه طول بکشد، همچنین درصورتی که نظر و پرسش شخصی از قلم افتاد لطفاً تکرار نماید.
تصویر انوش راوید در یک سایت تاریخی، عکس شماره ۳۴۳۹.
لوگو جهت آینده ای بهتر در گفتگو های تاریخی و جغرافیایی شرکت کنید، عکس شماره ۱۵۳۳.
توجه: پاسخ های این صفحه مربوط به سال ۱۳۹۴ است، امروزه در ادامه تحقیقات در دانش و بینش، ممکن است تغییر داشته باشند، اگر در موارد آنها پرسش و شبه دارید، با آرامش و دید علمی مطرح نمایید.
پرسش محمد ۵۳۰۱: افرادی هستند که می گویند پاسارگاد ارامگاه کوروش بزرگ نیست. مثلا چون شکل ارامگاه یونانی است, در ان جا سکه های یونانی یافت شده ,کوروش در جنگ کشته شده و شکست خورده لذا کسی در ان شرایط که زنده مانده جان خود را گرفته و گریخته چطور جسد کوروش را اورده, جسد کوروش هم که داخل ارامگاه نیست, این که جسد را اعراب ازبین برده اند یا یونانیان قبول نمی کنند و این که انجا نام قبر مادر سلیمان داشته چطور ناگهانی ارامگاه کوروش شده است, این مسایل را چطور توجیه می کنید
پاسخ انوش راوید: کلی درباره این موضوعها نوشته شده، با گشتی در اینترنت آنها را بیابید و اگر تخصص شما تاریخ است پیگیری نمایید و سعی کنید تخصصی و تخصصی تر شوید.
پرسش علی ۵۳۰۲: سلام میشه در مورد این شیطنت احتمالی بیشتر توضیح بدید ، یعنی در نگارش این منشور اشتباهی وجود داره یا در ترجمه؟
پرسش رستم ۵۳۰۳: درود آیا آیین میترایی یک آیین ابراهیمی است؟ ممنون
پرسش سمراد ۵۳۰۴: نام کورش چندین بار به وصف در شاهنامه آمده؟
پرسش گودرز ۵۳۰۵: در شمال سرزمین بختیاری و در کنار روخانه دز دو روستا به نامهای لیوس و سزار وجود دارد ایا این نامها با ژولیوس سزار پیوستگی دارند؟
پاسخ انوش راوید: بله، البته ژولیوس سزار با آن نامها بستگی دارد، زیر تمدن و جریان های تاریخی و تاریخ اجتماعی از منطقه ایران شروع شد و به همه جهان رفت.
پرسش سمیرا ۵۳۰۶: آیا ریشه چهارشنبه سوری در داستان سیاوش و سودابه می باشد؟ تناقضات زیادی موجوده.
پرسش سروناز ۵۳۰۷: در صورت امکان درباره مبدا تقویم اهورایی هم توضیح بدهید
نظر شامیر ۵۳۰۸: همه این تاریخ های دروغین و جعلی را یهودی هایی درست کردند بعد از تسلیم بابل بدست کورش پارسی هم در کتابهای تاریخی که قلم شرق باستان بدستشان افتاده بود و هم در توراتشان . تا قبل از تسلیم بابل توسط یهودی ها ( وزیر ملعون نبواخید نصیر = نبوکدنصر , دانیال نمک نشناس و جادوگر و شریر ), ایرانی ها, عشایری چادرنشین و بیابانگرد سرمازده سیبری بودند که به سرزمینهای گرم ایران و قفقاز و ترکمنستان و هند و پاکستان و افغانستان سرازیر شده بودند و آشوری ها و عیلامی ها آنها را اسقوپتی ها می نامیدند یعنی تاتارهای سفید ! که با شکار و تربیت اسب و البته دزدی و ایجاد نا امنی در مرزهای شرقی کشور باستانی آشور (حوالی اردکان امروزی و حوالی کویر نمک) روزگار می گذرانیدند. تاریخ ورود آنها به مرزهای شرقی آشور همزمان با ورود موسی از مصر به کنعان یعنی ۳۲۰۰ سال قبل بوده است.
پاسخ انوش راوید: دوران دوران تخصص است، بجای چند جمله پراکنده، بهتر است لینک های تخصصی بدهید. تاریخ یک علم مانند همه علوم است، همیجوری و داعشی که نمی شود درباره تاریخ گفت، هر شخص که می خواهد نظرش مورد قبول واقع شود، باید سالها مطالعه و تحقیق کند کتاب ها تخصصی نوشته باشد، و به کلی پرسش، پاسخ علمی داده و تمام مسائل علمی را رعایت کند. من از همه عزیزان همه قشرها می خواهم، به مسئله مهم زیر هم توجه داشته باشند:
توجه: قرن ۲۱ زمان تخصص و تخصصی تر بودن است، باید ذهنیت دوران جاهلیت را دور ریخت، و در جهت حرفه شدن حرکت نمود. در غیر اینصورت نه خود شخص نه جامعه ای که امثال او را زیاد داشته باشند، موفق نخواهند شد، که هیچ، بلکه در فقر و بدبختی و نابودی فرو خواهند رفت.
مهم: دیگر پول مفت نفت نیست، در نیم قرن گذشته این پول مفت باعث می شد، بی جهت و بی تخصص حرکت کرد و بود، اما از این تاریخ باید جدی و تخصصی بود.
پرسش سوشیانت ۵۳۰۹: اینکه می گویند اسراییل همان عزراییل است و یعنی ایل و قوم عزرا وعزرا در کوردی اتش معنا دهد پس یعنی قوم اتش و گویند اینها قوم ابراهیم کورد و اریایی بودند و در واقع بنی اسراییل در ابتدا همین کوردهای خودمان بودند و بعدا سامیها از یمن به انها اضافه شدند و زبان این کوردها تحت تاثیر عربی به عبری بدل گشت و در واقع یهود نه در فلسطین و نه مصر می زیستند و در واقع در همین عیلام خودمان یا حوالی خوزستان می زیستند و بیشتر پیامبران بنی اسراییل مانند داود و حتی موسی در عیلام ایران بودند و همچنین گفته پیامبر در باب انکه مهدی جسم بنی اسراییل دارد مراد انست که وی یا همان سوشیانت از نسل اریایی هستند کمااینکه سه منجی بشری داود نوه ابراهیم وعیسی نوه داود نوه ابراهیم و سوشیانت اریایی هستند نظرتان چیست؟
پاسخ انوش راوید: بنظرم هر کدام از آن مطالب نیازمند تحقیقات علمی تخصصی است،
اسرائیل = خاندان پاک یا مقدس.
اس = از = پاک + ر = را = وابسته + ائیل = ایل = ال = خاندان.
پرسش ایمان ۵۳۱۰: آیا شاهنشاهی ساسانیان دین ایران را زرتشتی و ایران را یکپارچه ملی کرد؟
پاسخ انوش راوید: شاهنشاه زرتشتی ساسانی، حاکم میترایی اشکانی را شکست داد، ولی میترایی همچنان در جامعه باقی بود. امید است ناسیونالیسم آینده ایرانی، مسائل تاریخی را بدرستی درک کند، و سمت و سوی یک جانبه دینی و فرقی نگیرد. ناسیونالیسم ایرانی مجموعه ای از اندیشه های علمی و مکتبی است، جهت گرفتن یا جهت دادن به آن در هر سمت و سو می شود فاشیسم، که در نهایت نابودی است.
پرسش نرگس ۵۳۱۱: نظر شما درباره حیوان آزارها چیست؟
پاسخ انوش راوید: اینروزها زیاد می بینیم، که حیوان آزاری رونق گرفته، طبق قانون رشد و تکامل، حیوان آزار از سنگ زدن به مرغ خانگی و گنجشک شروع می کند، و به سگ و گربه و الاغ می رسد، و در ادامه برای فرمول رشد و تکامل، بسراغ انسان و جامعه می رود. بطور کلی نباید به تک تک افراد حیوان آزار نگاه کرد، باید به واقعیت های تاریخ اجتماعی پشت این قضیه اندیشید و بررسی های علمی نمود.
پرسش شهرام ۵۳۱۲: با سلام و خسته نباشید، با نوشته های شما و خانم پرنیان تقریبا اشنا هستم، در مورد دروغ حمله مغول ایا محققان دیگری چه خارجی یا ایرانی پژوهشی داشته اند؟ حتی در حد تشکیک. اگر بله، لطف کنید منابعی را معرفی کنید.
پاسخ انوش راوید: برای اولین بار کل تاریخ را من زیر سئوال برای تجدید نظر بردم، در قرن گذشته جو سیستم آموزشی ایران کاری کرده بود، که هیچ کس متوجه نشود و حتی فکرش را هم نکند، صهیونیسم ها که از عوامل اصلی استعمار و امپریالیسم هستند، تاریخ جهان را نوشته تا مقاصد خودشان را پیش ببرند. تاریخ بعنوان مهمترین ابزار نرم برای کنترل و اداره جهان است، همانگونه که امروزه در منطقه خودمان شاهد هستیم. باید این ابزار را با آگاهی رساندن از دست دشمنان مردم ایران و جهان خارج نمود. مشروح در اینجا.
در مورد پاسخ شما عرض کنم، هر دو پدر بزرگ من از باسواد های دوران خودشان بودند، آنها به من گفتند که تاریخ این چیزهایی که شما در مدرسه می خوانید نیست. من هنوز اشخاصی که توانسته باشند، دروغ حمله مغول کشور مغولستانی را به ایران و جهان بر ملا کنند ندیدم، جز همان افراد قدیمی، که در مکتب خانه درس خوانده بودند، و چیزی از آموزش های سیستم های آموزشی استعمار زده نمی دانستند.
پرسش منصور ۵۳۱۳: گفته میشود فردوسی و اسدی هر دو بزرگ شده طوس خراسان بودند، اگر خراسان را در شرق کشور بدانیم:
1 – چرا در طوس هیچ بنای باستانی چند هزار ساله وجود ندارد مگر در شاهنامه آنهمه از پهلوان طوس صحبت نشده، با سفر به این مکان براحتی میتوان فهمید این طوس هیچ شباهتی به طوس شاهنامه و شهرهای قدیم ایران ندارد.
2 – آرامگاه فردوسی در شمال شرق ولی اسدی در شمال غرب است.
3 – در سروده های فردوسی و اسدی از کلمات لری بختیاری استفاده شده بطور نمونه
فردوسی: میان بسته دارید و بیدار بید <> همه در پناه جهاندار بید. کلمه بید
اسدی: به شادی و جام دمادم نبید <> همی خورد تا خور به خاور رسید. نبید
یکی شهر بودش دلارام و خَوش<> درازا و پهناش فرسنگ شَش. خَوش و شَش
غَو پیشرو خاست اندر زمان <> که آمد به ره چار ببر دمان. غَو
4 – فردوسی در قسمت پادشاهی خسرو پرویز میگوید:
فرستاده چون در خراسان رسید <><> به درگاه مرد تن آسان رسید
بگفت آنچ فرمان پرویز بود <><> که شاه جوان بود وخونریز بود
چو گستهم بشنید لشگر براند <><> پراکنده اکنده لشگر همه باز خواند
چنین تا به شهر بزرگان رسید <><> ز ساری و آمل به گرگان رسید
چطور ممکن است این مسافت های طولانی را بدون دلیل طی کرده باشند ابتدا خراسان سپس ساری سپس آمل باز برگشته و به گرگان (استر آباد) روند آنهم با وجود کوهها و نا همواریها و…اگر از روی نقشه هم نگاه کنیم میبینیم این کا بسیار خنده دار است تا واقعیت. خیلی راحت میتوانستند از خراسان به گرگان روند این بیتها نشان میدهد نه خراسان و نه گرگان و نه ساری و نه آمل هیچکدام مکانهای مورد نظر فردوسی نبوده اند بلکه اینها همگی در غرب کشور بودند.
اگر تنها بدلیل وجود نامی بر روی شهری همه اتفاقات تاریخی را به آنجا نسبت دهیم پس با این وجود بابل شمال کشور را هم میتوانیم بجای بابل عراق جا بزنیم همینطور ده ها اسم دیگر.
پاسخ انوش راوید: درود و سپاس از توجه شما، بله درست می فرمایید، باید تحقیق های علمی در موارد تاریخ و جغرافیای تاریخی از طرف سیستم آموزشی ایران انجام شود، که بی خیال هستند. کارها و تحقیقاتی که علاقمندان و دوست داران ایران انجام می دهند، خوب است اما کافی نیست.
از نظر تحقیقات ما فردوسی در طوس کنونی بوده، ولی داستان های تاریخی او مربوط به شهر های با نام مشابه در غرب است، زیرا بعد از اسلام در منطقه، بسیاری از غرب به شرق کوچ کردند، و درست طی دو سه سده بعد از ساسانیان این کوچها اتفاق افتاد، بگمان شواهدی ما، نه به تحقیقات علمی پایدار نوین، بدلیل نزدیکی زمان و مکان، اشتباه های زیادی در تاریخ نویسی پیش آمده است.
مانند زمانیکه مهاجمان دم دروازه تیسفون بودند، یزدگرد برای گرفتن کمک های جنگی و لشکری به مرو می رود، که این مرو باید همان نزدیکیها باشد، در حدود مرز چین استان یا همان استان های مرکز ایران.
امید ما به علاقمندان است، که ضمن تحقیق های عمیق و اصولی و زیر بنایی، به سیستم آموزشی ایران هم برای بهره برداری از کار های جدید فشار بیاورند.
پرسش کوروش ۵۳۱۴: ایا شما با سیستم آموزشی ایران همکاری می کنید؟
پاسخ انوش راوید: درباره کار و تبادل دانش با سیستم آموزشی ایران، مشکل داریم، ولی پیگیر هستیم. تاریخ در این سیستم انرژی گرفته از تاریخ نویسی استعماری است، و بدلایل سیاسی، نمی توانند از این موضع دست بردارند، ولی بمرور اشخاصی از این سیستم دارند متوجه می شوند، و نیز تعدادی از دوستان ما مشغول تنظیم برنامه های کار با آنها هستند، مانند در اینجا.
پرسش بلوچ ۵۳۱۵: بلوچ و اشکانیان به چه معنی است
پاسخ انوش راوید: از نظر من اشکانیان نام یک طایفه و مردم ولایت خاص نیستند، اشکانیان میترایی بودند:
اشکانیان = اسکانیان = پیروان پاکی.
اشک = اسک = پاکی.
دین میترایی در نهایت مسیحی شد و بخشی اسلامی.
بلوچ = سرزمین پربرکت، سرزمین مقدس.
ب = آب، دارای برکت، در ابتدای بلد، بلخ و..
لوچ = لو + چ.
لو = هیبت، هیکل، بدنه، مانند لولو.
چ = خوراکی، چیدنی، دارای بار حیات.
بلوچ یا بلوچی = مردم سرزمین مقدس پر برکت.
من مشغول تحقیق هستم، که فرعونی که در مصر با موسی در افتاد، در قلعه سپیدان دژ یا اسپیددژ بزمان ایرانشهر بلوچستان بود، و تمام اتفاقها در بلوچستان بود، مصر نیز در بلوچستان بود، و بقیه داستان ها و دروغ های غربی است، که این مصر را به کشور مصر برده و گفته اند.
لوت = بدنه یا زمین خشک. لو + ت = زمین بی حاصل.
پرسش بهزاد ۵۳۱۶: میخواستن بپرسم این خط آریایی که داریوش در کتیبه اش گفته همون خط آرامی هست؟ و اینکه در قوم های قدیم فنیقی ها تنها قوم سامی بوده که صلیب شکسته توی آثارشون هست. آیا آریایی نبودن؟ و این که این خط و زبانی که داریوش گفته به همه جا فرستادم چطور بوده، آخه نمیشه همچین تمدن و نژاد کهنی مثل آریایی های خط از خودشون نداشته باشن و آثار هخامنشی مثل سکه ها همه به همین خط به اصطلاح آرامی هست، سپاس.
پاسخ انوش راوید: آرام از شهر های خوزستان بود،
آرام = رام بالا، آرامش بالا.
آرامش = آرام + ش.
رامسر، رامهرمز، رامشیر، رامیان و… همه شهر های ایرانی است.
سام نیز کیان ایرانی است، و در شاهنامه آمده، تا هزاره سوم خورشیدی ایرانی هنوز زبان ها و ملتها از هم جدا نشده بودند، و همه در مناطق حوزه آبریز خلیج فارس زیر ارتفاع ۷۰۰ متر متمرکز بودند، و همه مردم ار یا ایر بودند، سپس با دور شدن و جدا افتادن ملتها از یکدیگر گویشها هم پدید آمدند. داستان های سامی و حامی این چیزها از گفته های دینی هستند، و کسانی که در این باره در کتب دینی قدیم نوشته اند، اطلاعات کمی از گذشته و تاریخ داشتند، و چیزهایی سرهم کرده و گفته اند، و آدم عاقل و محقق و متخصص باور نمی کند.
پرسشها و پاسخها با دکتر صفی زاده
پرسشهای این بخش توسط استاد بزرگوار آقای فاروق صفی زاده پاسخ داده می شود.
پرسش علی: شهر ری به چه معنی است؟
پاسخ فاروق صفی زاده: رگا به معنی خداست در زبان اوستایی. به معنی راه و روش هم هست.
پاسخ انوش راوید: در تاریخ شهر ری نوشته ام، ری یا رای در بیش از ۲۰۰۰ سال پیش می شد، خدای خورشید که در بالا و بلندی قرار داشت، از دوران اسلامی خدای خورشید آن افتاد، و فقط بلندی و طولانی آن باقی ماند، مانند ری کردن برنچ. را یا رای، که خدای خورشید و پدید آورنده مصر بود، در ابتدای لقب فراعنه مانند رامسس قرار گرفت. باید تحقیق شود که شهر ری پدید آورنده مصر باستان بوده است، یا خود شهر ری شهر خدای خورشید بوده است، ادامه در تاریخ شهر ری.
پرسش داریوش: آیا سیمرغ شاهنامه یک پرنده بوده است؟
پاسخ فاروق صفی زاده: سی یا سین یا سان به معنی خورشید است، و مرت یعنی مرد پس سیمرغ را همان مهر یا میترا باید دانست.
پاسخ انوش راوید: در تعریف داستان شاهنامه، که سیمرغ زال را بزرگ می کند، و به او علم و دانش و بزرگی می آموزد، نمی تواند یک مرغ یا پرنده باشد. اگر چنین تصور کنیم، مانند این است که فردوسی را کوچک و کم دانش دانسته باشیم، که به نوعی ثابت کننده کم دانشی فردی است، که می پندارد سیمرغ پرنده ای بوده است. سین که بعدها چین شد، مردمان استان های مرکزی ایران بودند، مردم سین در پزشکی و تقریباً بسیاری از دانش ها و صنایع دوران باستان سرآمد بودند. بخشی از مردم سین یا مسین، رومی و یونانی نامید شدند، که در طول تاریخ بعنوان پزشکان یونانی و رومی معروف شدند، هم اینک در کشور افغانستان به پزشک های محلی می گویند حکیم رومی. مرغ منظور پر پرنده است، که با آن نسخه می نوشتند، و بعد ها نا گفته شد، که نای از آن آمد، و بعدها نا نی شد، و سیمرغ، سینا گردید، که نام پزشکان بزرگ ایرانی بود. چون مردم سین اطراف صحرای مرکزی ایران زندگی می کردند، این صحرا سینا گفته شد، که در دروغ های تاریخ آنرا به شمال کشور مصر برده اند، همانگونه که هند و چین ایران را به این طرف و آنطرف برده اند. البته دلیل اصلی آن مهاجرت مردم این استان های ایرانی، به آن سرزمین ها بوده است، که نام را هم با خود برده اند.
جالب: یادم است ۴۰ – 50 سال پیش، در بعضی جاها، پیران اقوام، پر مرغی را لای کتاب مانند شاهنامه یا قرآن می گذاشتند، و آنرا نوعی طلسم درمان می دانستند، و به بیمار می دادند.
پرسش منصور: آیا سینوهه پزشک فرعون از اهالی سین ایران بود؟ و به معنی سین + اوه = افسونگر؟
پاسخ فاروق صفی زاده: سینوهه از پزشکان ایرانی بوده که نام آن در اوستا هم ذکر شده سریتا و سینوهه یک نام هستند.
پرسش آرش: آیا نقش دو مار مردم جیرفت ۵ هزار سال پیش، همان نقش دو مار ضحاک و مردوک بوده است؟ و همین نقش دو مار پزشکی امروزی است؟ اگر همان است پس می توان احتمال داد، که مردم تمدن جیرفت پسران نوجوان را هم قربانی می کردند؟
پاسخ فاروق صفی زاده: قربانی در ایران هیچ گاه وجود نداشته دهاک یا ضحاک هک اشاره به تازش تازیان و یک استعاره است و حقیقت تاریخی ندارد.
پاسخ انوش راوید: من دقیقاً نمی توانم بگویم، برای همین بمنظور پاسخ، از اساتید دیگر کمک گرفتم، ولی دو عکس زیر نشان دهنده خیلی چیز هاست. 4500 سال پیش که تمدن کهن جی رو به افول رفت، تمدن های بین النهرین آغاز به رشد کردند، و سپس آثار تمدن جیرفت در بین النهرین بسیار دیده شده است.
عکس دو جام یا پارچ کشف شده در تمدن جیرفت، عکس شماره ۴۱۵۴ ، از این نوع ظروف با نشان دو مار در تمدن جیرفت زیاد کشف شده است. اینها درست مانند دو مار عکس های پائین هستند.
عکس مظهر مردوک خدای سامیان بین النهرین، از کتاب اسکندر تاریخ ایران الکساندر یونانی نیست، دو عکس فوق درست مانند نشان دو مار دارویی و بهداشتی امروزی می باشند. عکس شماره ۶۱۵۰.
ــ مار = سلامتی، مادر.
ــ بیمار = بی مار = بدون سلامتی.
ــ مردوک = ماردوش، مانند اهرام مقدس در مکزیک، که در دوش و پله آنها مار است.
پرسش منیژه: درود، آیا اسپارتاکوس ایرانی بود، اس + پارت یا پارتا + کوس، مانند: اس + کند + در، متشکر می شوم راهنمایی بفرمایید.
پاسخ فاروق صفی زاده: با درود بله اسپارتاکوس بر اساس معنی و مفهوم نام کاملا ایرانی و از سرداران خشایارشا بوده است.
پاسخ انوش راوید: اینقدر از تاریخ ما دزدی کرده اند، که اندازه ندارد، درباره اسپارتاکوس زیاد نوشته و فیلم ساخته اند، اما گویا آخرین سریال اسپارتاکوس خیلی دیدنی است، می توانید آنرا با زیر نویس فارسی از اینترنت دانلود کنید. در ضمن می توانید به مقاله درس های قیام اسپارتاکوس مراجعه نمایید، به:
پرسش احمد: با سلام ، نظر من با استناد نوشته های خودتان در رابطه با دانشمندان یونانی (بقراط) در مقاله دروغ هلنیسم را می توان به این صورت نوشت (بغرات) که اگر آنها را از هم جدا کنیم به این صورت در می آید «بغ= ارباب، خدا ، رهبر» «ر= قید حالت»، «ات= اتش» که «بغرات= ارباب آتشگر یا آتشساز» را میدهد که نشان میدهد بیشتر کیمیاگر بوده تا پزشک که از نظر من این اسم میتواند لقب او باشد تا نام او.
در رابطه با «اقلیدس» فقط این را بگویم که شهری داریم با نام «اقلید» که شاید هم هیچ ارتباطی با این نام نداشته باشد با تشکر نظرتان را در این باره بگویید.
پاسخ فاروق صفی زاده: سقراط ، بقراط و ارسطو هر سه جعل تاریخی است و یونانیان به خاطر عقده های حقارتی که داشته اند این نام ها را جعل کرده اند و کتبی که به نام این ها مشهور است از آثار ایرانیان جعل شده و هیچ اثری در جهان حتی یک ورق پاره از اینها تا کنون پیدا نشده و نخواهد شد.
پاسخ انوش راوید: خوب بود، امکان دارند، تحقیق و تحلیل هایتان را گسترده و بیشتر کنید، و به همه علاقمندان تاریخ گوشزد کنید، درباره نوشته های کلاسیک قرن ۲۰ شک و پرسش کنند. در ضمن می توانید از فرصت استفاده نمایید، پرسش هایتان را از جناب دکتر فاروق صفی زاده در اینجا مطرح نمایید.
پرسش میترا: هوم که در مراسم باستانی استفاده می شد، چه نوع گیاه یا ماده ای بود؟ آیا اکنون هم آن گیاه وجود دارد؟
پاسخ فاروق صفی زاده: هوم امروز در کردستان و کرمان پیدا می شود اسم جدید آن را در جایی آورده ام الآن حضور ذهن ندارم.
پرسش کیارش: تاکنون چندین بار جوانان باهوش در وبلاگ گفته و پرسیده اند، که آقای دکتر صفی زاده، از ۹ زردتشت نام برده است، آنها کدام هستند؟ لازم به ذکر است بانو پرنیان حامد، 5 زرتشت را در کتابشان و وبلاگ نوشته اند. لطف نمایید جهت تنویر افکار جوانان خواننده وبلاگ، در اینباره توضیح بفرمایید.
پاسخ فاروق صفی زاده: من در کتاب ادیان باستانی ایران نشر اوحدی از این نه زرتشت نام برده ام، نخستین آن در ۱۴۰۰۰ سال پیش همان پیامبر باستانی ایران است، و آخرین زرتشت حضرت ایراهیم که به ابراهیم زرتشت یا زرتشت ابراهیم مشهور بوده می باشد.
جهت پرسش های تخصصی از استاد فاروق صفی زاده، ایمیل فارق صفی زاده:
farouq_safizade@yahoo.com
مستندهای مربوط
مستندهای بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید، لینک آن در ستون کناری
توجه ۱: اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
توجه ۲: جهت یافتن مطالب، یا پاسخ پرسش های خود، کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری وبلاگ بنویسید، و مطالب را مطالعه نمایید، و در جهت علم مربوطه وبلاگ، با استراتژی مشخص یاری نمایید.
توجه ۳: مطالب وبسایت ارگ و وبلاگ گفتمان تاریخ، توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر، بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شوند، از این نظر هیچ مسئله ای نیست، و باعث خوشحالی من است. ولی عزیزان توجه داشته باشند، که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب، به اصل وبلاگ من مراجعه نمایند.