Skip to main content

تاریخ برخورد مردم با ترفندهای استعمار

        اگر بخواهند براحتی می توانند،  ذهن حافظه محوری کپی پیسی تأثیر سبک کار و تلاش سیستم آموزشی را دور بریزید،  و بسوی ذهن تحقیقی و تحلیلی بروند،  در صورت درجا زدن در این میدان القایی،  و عدم درک از حرکت زمین زیر پا،  نتیجه آن بیچارگی برای ملت و کشور است.
      در اینترنت زیاد می بینم،  که دوستی یا دشمنی،  آگاه یا ناآگاه،  مطلبی را درست و غلط می نویسد،  و بلافاصله توسط انبوهی بدون درک و تحقیق و تحلیل،  کپی پیس می شود،  و احساس دانایی و فعالیت فرهنگی و سیاسی زیادی هم دست می دهد.  تا کنون در این باره نمونه های زیادی زدم،  در این صفحه نیز چند نمونه می نویسم و بمرور ادامه می دهم.
تاریخ برخورد مردم با ترفندهای استعمار
تصویر انوش راوید در روستای باستانی و دیدنی میمند،  عکس شماره ۳۴۲۵.
تاریخ برخورد مردم با ترفندهای استعمار
تصویر لوگو مراقب باشید در دام تاریخ نویسی استعماری نیافتید،  عکس شماره ۱۶۰۶.
این صفحه پیوست تاریخ نویسی استعماری است.
. . .  بزودی پست می شود . . .
 
داستان بشقاب میترایی
      بعضی وبلاگها عکس های زیادی از آثار تاریخی ایران را گذاشته اند،  و درباره آنها چند خطی هم نوشته اند،  که این موضع بد نیست.  ولی گاهی از تعریفها توسط خارجیها،  و با دانش و نظر خاص خودشان نوشته شده است،  و این وبلاگها متن ها را از آن خارجی های کپی پیس کرده،  و مطابق معمول بیشماری دیگر آنها را مجدد کپی پیس کرده اند،  بدون اینکه بدانند و یا تحقیق نمایند درست است یا غلط،  یا چندین بار کپی پیس شده است.
تاریخ برخورد مردم با ترفندهای استعمار
تصویر بشقاب اشکانی،  عکس شماره ۵۴۰۱.
      بشقاب میترایی اشکانی با نقش شیخ یا پیر دانای خمره نشین،  و موبد یا خادم میترایی با کلاه و دستمال گردن میترایی و لباس تنگ جسبان البته بدون شلیته،  در حال حمل گراز و شیر،  که در مفهوم بکنترل درآوردن شهوت و خشم است،  و پیر دانای کوزه نشین،  که از این موضوع را گوشزده کرده،  و از آن اقدام خوشحال است،  البته طرح باب سلیقه هنرمند است.
      جنس: نقره زراندود،  وزن: ۵۰۰ گرم،  قطر: ۱۹.۹ سانتی متر،  ارتفاع: ۳.۵ سانتی متر،  قدمت: سده اول تا سوم میلادی،  محل نگهداری: کلکسیون جورج اورتیز.
تاریخ برخورد مردم با ترفندهای استعمار
      تصویر یک کار میترایی در موزه لندن،  عکس شماره ۵۴۰۲.  در این کار میترایی براحتی متوجه اثر پوشاک میترایی در بشقاب اشکانی می شویم.
   ــ  روایت جلال الدین محمد مولوی:
گفت شاهی شیخ را اندر سُخُن <><> چیزی از بخشش ز من درخواست کن
گفت ای شه شرم ناید مر ترا <><> که چنین گویی مرا زین برتر آ
من دو بنده دارم و ایشان حقیر <><> و آن دو بر تو حاکمان اند و امیر
گفت شه آن دو چه اند؟ آن زلّت است <><> گفت آن یک خشم و دیگر شهوت است
      نمونه این داستان در ادبیات سنتی ایران زیاد است،  و با کمی حوصله و وقت می توان آنها را یافت.  اما در زیر ببینیم غربی زده های یونانی پرست،  از قول خارجی های ترفندی،  در باره این بشقاب چه نوشته اند:
      بشقابی با نقش خوان چهارم هرکول، جنس: نقره ی زراندود، وزن: ۵۰۰ گرم، قطر: ۱۹.۹ سانتی متر، ارتفاع: ۳.۵ سانتی متر، قدمت: سده ی پنجم تا هفتم میلادی، محل نگهداری: کلکسیون جورج اورتیز
این بشقاب در میان بشقاب های ساسانی به دلیل نقش و سبک کار و نوع پیکر تراشی تا حدی منحصر به فرد است. و به همین دلیل بعضا تاریخ ساخت این اثر را از زمان اشکانیان (سده ی دوم میلادی) تا سده ی هفتم یا هشتم میلادی در تبرستان نیز تخمین زده اند. نقش این بشقاب خوان چهارم از خوان های دوازده گانه ی هرکول را نشان می دهد که در آن هرکول می بایست گراز بسیار بزرگی را از آرکادیا شکار می کرده. هرکول که این حیوان را شکار کرده و بر پشت خود گرفته به پیش یوریستئوس می آورد. یوریستئوس که از ترس در داخل کوزه پنهان شده است نیز در شکل نشان داده شده است. این داستان دستمایه ی نقوش بسیار زیادی در ظروف یونانی است که دو نمونه از آن ها را می توانید در دو شکل زیر ببینید.  البته در کارهای یونانی غالبا تعامل حسی بیشتری بین هرکول و یورستئوس دیده می شود (هرکول در حالت پرتاب گراز قرار دارد و یورستئوس وحشتزده تر است.)
      غربیها خیلی تلاش می کنند،  تاریخ هنر ایران را مانند بقیه چیزها زیر نفوذ فرهنگ یونان و غرب ببرند،  و از غفلت و کوتاهی حرفه ای ها و دانشگاه های ایران،  استفاده کرده،  و از تاریخ ما خیلی دزدی کرده اند.  آنها در زیر عکس این بشقاب میترایی اشکانی،  عکس چند کاسه و کوزه نیمه دوم هزاره اول میلادی نیز گذاشته اند،  که بتوانند تلقین کنند،  این بشقاب طرح یونانی است.
      عزیزان اغفال ترفند های تاریخ نویسی غربیها نشوید،  آنها می خواهند بگویند،  که شرق و ایران هیچ بوده،  و همه چیز از یونان و اروپاست،  در این باره و موضوع های تاریخی مربوطه زیاد نوشتم،  اگر ایران دوست هستید،  آنها را بخوانید.  مگر این ملت چند بار باید اغفال ترفند های غربی و استعمار و امپریالیسم شود.  مهمترین ترفند آنها تاریخ سازی است،  دست آنها را بخوانید و اغفال نشوید،  با تاریخ سازی راحت می توانند مقاصد استعماری خودشان را پیش ببرند.
   مهم:  جوانان باهوش ایران،  دقت کنید در دام ترفند های استعماری نیافتید،  و آب به آسیاب آنها نریزید،  و تاریخ کشور خودتان را کوچک و جیره خوار تاریخ های الکی ساخته شده استعماری و بیگانه نکنید. 
 سکه های را درست بشناسید
تاریخ برخورد مردم با ترفندهای استعمار
تصویر سکه تاریخی،  عکس شماره ۵۲۴۵.
      یکی از عزیزان در پاسخ به دروغ حمله مغول کشور مغولستان به ایران،  عکس سکه ای را گذاشت و گفت:  "این سکه در زمان سلطان اولجایتو یا الجایتو مغول ضرب شده،  اولجایتو همونه که بعدها اسمش به محمد خدابنده تغییر داد".
     به ایشان گفتم کجای سکه نوشته مغول کشور مغولستان،  آیا سلطان اولجایتو یا الجایتو مغول ایرانی بوده یا مغول مغولستان،  آیا تصور نمی کنید سیستم آموزشی بشما مانند بسیار موارد دیگر تاریخی دروغ گفته است،  زیرا این سیستم از ابتدای قرن گذشته انرژی گرفته از سیستم آکادمیک غرب استعماری بویژه انگلستان بوده است.  عزیزان ذهن و پا را جلو بکشید،  انقدر تاریخ کشور خودتان را خورد و شکست پذیر از همه نگویید،  درست و مستقل تحقیق کنید،  نگذارید باعث مضحکه همه بشوید،  و بگویند ایرانیها همیشه شکست خورده بودند.
   مهم:  عزیزان تاریخ و اسناد تاریخی را بدرستی بررسی کنید،  نه آنچه که بخورد شما داده اند.  بیشتر در اینجا.
 هرکول شان هم تقلبی است
تاریخ برخورد مردم با ترفندهای استعمار
تصویر یک مجسمه تاریخی،  عکس شماره ۱۴۱۰.
      تصویری از یک مجسمه که به اشتباه توسط ناشیان تاریخی و عمداً توسط حرفه ای های استعماری به هرکول نسبت می دهند.  این یک مجسمه میترایی است،  و نمونه آن در تمام آثار میترایی اروپا دیده می شود،  البته آثار میترایی ایرانی بدلیل دینی از دوره ساسانی تاکنون تا توانستند پاک کردند،  مانند معبد مهر ورجوی مراغه که مستندش را چند پست قبل گذاشتم،  و در آپارات وچود دارد.  داناها و توانا های تاریخی استعماری با گفتن اینکه این مجسمه هرکول است،  می خواهند بگویند که از اثرات سلوکی و الکساندر کذایی آنها است.  آنها هرگز نخواهند گفت که اسکندر ایرانی،  شاهزاده ایرانی با دین میترایی بود،  که اروپا را در نوردید،  و دین میترایی را به اروپا برد،  که بعد ها با برنامه های تاریخی و اجتماعی مسیحی شد.
      عزیزان اگر می خواهید از تاریخ بدرستی بدانید،  آنچه را که توسط سیستم آموزشی انرژی گرفته از سیستم آکادمیک استعماری است،  دور بریزید،  و تحقیقات مستقل داشته باشید.  مثلاً تحقیق کنید که هرکول چه بود و تصویر های آن و داستانش چیست،  آثار میترایی چیست و در کجاست،  و هزاران موضوع را تخصصی و حرفه ای دنبال کنید.  در غیر اینصورت شعر زیر خیلی خوب و بجاست:
خشت اول چون نهد معمار کج <><> تا ثریا می رود دیوار کج
    پس بیایید این خشت را از نو بگذرید،  مشروح در اینجا.
   پرسش از عموم:  آیا شما به دانش و بینش دیگران هر چه باشد احترام می گذارید،  یا به دمکراسی با تعریف علمی آن احترام می گذارید؟
   مهم:  توجه داشت باشیم که چه بسا در پس هر دانش و بینش ترفندی نهفته است،  و نباید بدون تخصص گفت و نوشت و بود،  پس ابتدا تخصص خود را بالا ببرید.
   ــ  هرکول = ارکول = پهلوان ایرانی.
   ــ   ار = ایران + کول، دوش، کتف، پهلو.
      در فرنگ برای هرکول هیچ ریشه یابی در آثار و ادبیات ندارند،  فقط هر چه هست از قرون میانه و جدید و داستان هایی است،  که هیچ سند و مدرک تاریخی برای اصل آنها وجود ندارد.  اطلاع بیشتر در اینجا.
مستندهای مربوط
مستندهای بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری 
تصویر لوگو ذهن کپی پیسی بازمانده از سیستم آموزشی را دور بیاندازید،  عکس شماره ۱۶۱۳.
    توجه ۱:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
   توجه ۲:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری وبلاگ بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید،  و در جهت علم مربوطه وبلاگ،  با استراتژی مشخص یاری نمایید.
   توجه ۳:  مطالب وبسایت ارگ و وبلاگ گفتمان تاریخ،  توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شوند،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به اصل وبلاگ من مراجعه نمایند.