Skip to main content
داستان بشقاب هخامنشی و تعریف نقشهای هنری،  پیوست موزه مجازی ارگ ایران است.  توضیح درباره این بشقاب هخامنشی را در این صفحه نوشتمتفسیر این بشقاب،  نمونه برای همه آثار ایرانی است.
داستان بشقاب هخامنشی و تعریف نقشهای هنری
داستان بشقاب هخامنشی و تعریف نقشهای هنری
تصویر بشقاب هخامنشی،  عکس شماره ۵۲۷۰ .
      بشقاب هنری و آئینی هخامنشی،  که به اشتباه بشقاب ساسانی یا اشکانی معروف شده،  و به اشتباه می گویند نقش دیونیسوس ایزد افسانه ای یونان را دارد.
      جنس:  نقره زراندود،  قطر:  22.5 ساتیمتر،  وزن:  906.2 گرم،  محل نگهداری:  موزه بریتانیا.
      حتی نمی توانند بگویند ساسانی است،  یا اشکانی.  یعنی حداقل تشخیص دین و مذهب و آئین را در این بشقاب ندارند،  یا دارند ولی می خواهند به عمد دروغ بگویند.
      توضیح درباره این بشقاب هخامنشی را در زیر نوشتم.  آنهایی که می خواهند بدانند،  متوجه می شوند ولی آنهایی که نمی خواهند بدانند،  هرگز متوجه نمی شوند،  و مرا با آنها کاری نیست.
      تفسیر این بشقاب،  نمونه برای همه آثار ایرانی است،  که از تاریخ ایران ربوده اند.  غربیها اگر نتوانستند بشقاب را از آن خود کنند،  برایش داستان دروغی گفته اند.  عده ای ساده مثلاً تحصیل کرده ایرانی هم راحت،  حرف و گفته آنها را پذیرفته اند.   این عده ایرانی حتی نتوانستند،  اندکی بشقاب را در گردونه یادگیری قرار دهند،  تا ببینند نتیجه چه می شود.  فقط عشق این را دارند،  که چشم و گوش بسته هر چه را غرب و تاریخ نویسی استعماری گفته،  با جان و دل بپذیرند.
 صفحه 1102 پیوست موزه مجازی ارگ ایران است.
. . . ادامه دارد و بازنویسی می شود . . .
داستان بشقاب هخامنشی و تعریف نقشهای هنری
پرسش و پاسخ درباره بشقاب هخامنشی
   نظر و پرسش و تقاضا:  با درود به شما استاد راوید.
      زیبایی و هنر محصول تمدن است،  هرچه زمان می گذرد مجسمه ها زیباتر میشوند،  و نقاشی ها روح انسان را بیشتر تحت تاثیر می گذارند.  یک مجسمه یا نقش و نگار که مربوط به امروز است،  هزاران برابر زیباتر است،  از مجسمه یا هر هنری که مربوط به هزار سال پیش است.  از نظر علمی هر بار که ما صحنه زیبایی می بینیم.  در مغز هرمونی به نام آدرنالین ترشح می شود،  که مفهوم زیبایی و هیجان را در مغز به وجود می آورد.
      از دید علمی یک موسیقی قرن بیست و یک،  در مغز مقداری آدرنالین ترشح می کند،  که اندازه آن صدها برابر اندازه آدرنالین ناشی از گوش دادن به موسیقی قرن نوزدهم است.  در واقع این تکامل زیبایی شناسی است،  که هرچه زمان می گذرد،  با پیشرفت تمدن پیشرفته تر می شود.
      تاریخ نویسی استعماری،  همه زیبایی و هنر را که در طول هزاران سال از تمدن جیرفت تا تمدن هخامنشی تکامل یافت را به نام یونان مصادره می کند،  و سهم ملت ما از آن همه زیبایی و هنر تصویرگری را فقط به چند نقش سرباز هخامنشی،  که ریش بلند دارند محدود می کند،  و هر جا نقشی  بدون ریش می بیند می گوید،  که این باید مربوط به الکساندر یونانی یا زیر دستان او باشد.
      این طوری استعمار شکوه و زیبایی جهان باستان را از چنگ ما در می آورد،  و به نام خود ثبت می کند.
      بیایید از دید علم هنر تاریخ را بررسی کنیم،  زیبایی شناسی هزاران ساله را در نظر بگیرید،  چه طور ممکن است،  این زیبایی که حاصل هزاران سال تکامل است،  از تمدن کهن ایران به دور باشد،  و فقط مخصوص یک قوم کوچک با سابقه بسیار محدودتر در جزایر دریای اژه باشد.  آنها این تکامل هزاران ساله هنر را از کجا آوردند.
      استاد راوید باید بگم هر چه گشتم نقش و نگار یا تصویری از دوران هخامنشی پیدا نکردم،  که شبیه به بشقاب ساسانی در ایمیل قبلی باشد،  متاسفانه در اینترنت این نقش و نگار و تصاویر همه به نفع یونان ثبت شدند،  و به راحتی و بدون دانش کافی نمی توان آنها را تشخیص داد.
      از شما خواهشمندم برای تحلیل نقش و نگار بشقاب به اصطلاح ساسانی،  تا می توانید نقش و نگار های مشابه بیاورید،  تا خوانندگان هنر واقعی هخامنشی و اشکانی را بشناسند،  و آن را متعلق به یونان یا روم ایتالیا ندانند،  و بدانند که هنر مجسمه سازی و نگار گری،  که به ایتالیا و از آنجا به همه اروپا رفته در اصل تکامل هزاران ساله هنر از ایلام و جیرفت تا هخامنشی و اشکانی است.
   پاسخ انوش راوید:  با درود و سپاس از توجه شما.
      بله همانطور که گفتید،  هنر نیز مانند همه چیز نیاز به زمینه های تاریخی دارد،  این را غربیها خوب می دانند.  اما در کجای دنیا دیده اید دزد بگوید،  این را از کجا دزدیدم.  آنها برای تاریخ دزدیشان تاریخ درست کرده اند،  و خودشان خوب می دانند،  که دزدی است.  فقط می ماند این شرقی های ساده مهمان نواز،  که اموالشان را به مهمانها دادند،  و با سادگی هم،  داستان دروغ های آنها پذیرفتند،  در اینجا.
      نمونه آن را در تکه فیلم از جاده ابریشم کذایی بی بی سی در زیر همین نوشته ببینید،  که چگونه یک فرد انگلیسی از سادگی یک شرقی استفاده کرده،  و اموال تاریخی غرب چین،  که در اصل متعلق به تاریخ ایران است به یغما برد.
      در زیر ظرف هخامنشی را که با دزدی،  از تاریخ یونان و یا سبک یونانی گفته اند،  تشریح می کنم،  و چون تکرار کردن عکس های مورد نیاز،  برای تشریح تشابه در این برگه ممکن نیست،  لینک های آنها را گذاشتم.
      در میانه ظرف تصویر الهه میترایی معروف بیستون است،  که با دستکاری حرفه ای موزه ای بمنظور اهداف موزه ای و تاریخی،  صورت آنرا نابود کرده اند،  این الهه در آثار میترایی دیده می شود،  در اینجا.
      در بالای ظرف نیز الهه ای در پرواز است،  این الهه نیز در آثار میترایی بفراوانی دیده می شود.  تفاوت این الهه با الهه های دیگر آثار میترایی در این است،  که او بندی را آویزان کرده،  تا الهه کوچکتر در پائین پارچ یا تنگی را به آن ببندد،  و به بالا بفرستند.  این مربوط به نیایش آب برای سرزمین خشک و کم آب جهت باران است،  در اینجا.
      در سمت راست ظرف،  مردی لخت گویا مشغول نوشیدن جام ریتون شراب است،  بمنظور آب افشان کردن آن از دهان برای برکت دادن.  من شخصاً این عمل را از دراویش دیدم.  درباره این موضوع در تاریخ کذایی یونان اروپایی تاریخ نویسی استعماری هیچ چیز گفته نشده است.
      در پائین تصویر اصلی وسط ظرف بانویی با اندازه کوچکتر با لباس پوشیده و دامن بلند نشسته.  او مانند ظرف ایلامی و مهر هخامنشی و ایلامی است،  در اینجا.
      در سمت چپ ظرف دو الهه دیگر با دامن های افشان حریر و ابریشم هستند،  که دور سر یکی هاله ای از نور قرار دارد.  دامن آنها مانند دامن های ظروف جیرفتی است،  و هاله نور آن نیز میترایی است،  در اینجا.
      در زیر تصویر اصلی مرکزی،  مردی با نقش کوچکتر مشغول گرداندن چرخ زندگی است،  چرخی که در آثار ایرانی از دوران کهن بفراوانی دیده می شود.  درباره گرداندن چرخ زندگی در تاریخ کذایی یونان اروپایی تاریخ نویسی استعماری هیچ چیز گفته نشده است.
       در پائین ظرف،  شیری نیز در جستجوی چیزی در ظرفی می گردد،  ظرفی که سابقه تاریخی در تاریخ کهن ایران دارد،  در واقع شیر دارد بدنبال آب می گردد،  شیر سال ایرانی شیر در تخت جمشید است،  و آب نیاز سال است.  چیزی که اصلاً به یونان و یونانی مآبانه مربوط نمی شود.
      در حاشیه ظرف چند درخت زندگی است،  دو درخت زندگی با سه شکوفه و یک درخت زندگی با پنج شکوفه،  که همه آنها مربوط به ظروف جیرفت هستند،  و در آنها بفراوانی دیده می شود.  در نهایت به تثلیث و پنج تن ختم شدند،  در اینجا.
      هنر ارائه شده در این ظرف،  کامل میترایی و مربوط به شرق و میانه ایران است،  که نیایش باران اهمیت داشت.  در واقع مربوط به هخامنشیان شرق است،  که میترایی بودند،  و شاهزاده هخامنشی اسکندر،  که موسس سلسله میترایی اشکانیان بود،  از میان آنها برخواست.
      در نهایت در قرون جدید،  عده ای ساده کم سواد و کم کار آکادمی ایرانی،  براحتی آنرا به اروپا و تاریخ نویسی استعماری واگذار کردند،  و شد الکساندر از اروپا.  امیدوارم ایرانیان باهوش و متخصص تاریخ را بدرستی یاد بگیرند،  و اهمیت آنرا متوجه شوند و تاریخ از دست رفته را پس بگیرند.
داستان بشقاب هخامنشی و تعریف نقشهای هنری
دیونیسوس یا دیونیزوس
      دیونیسوس یا دیونیزوس نام ایزدی در اساطیر یونان،  که دارای دو ریشه مجزا است،  از طرفی او ایزد شراب، زراعت انگور، قداست می،  ناظر بر جشن‌های مقدس و حاصلخیزی طبیعت است،  و از طرفی دیگر دیونیسوس نشان‌دهندهٔ ویژگی‌های برجسته هنر ادیان مختلف همانند کسانی،  که در الوزیس به عبادت می‌پرداختند.
      او بزرگترین خدای جهان یونانی (هلنیستی) متأخر است،  که در آن پرستشش با مراسمی پرزرق و برق همراه بود،  و آن نوعی وعده رهایی محسوب می‌شد.  دیونیسوس را اغلب با ساتیرهای مذکر و مؤنث و مائنادها (ایزد کشتزاران) نشان می‌دهند.  او همچنین ایزد شهوت است،  از این رو،  بسیاری از پرستشگاه‌ها به نام او بودند،  و جشن‌ها با نام او برگزار می‌شدند.
      رومیان این خدا را بیشتر با نام باکخوس یا باکوس Bakchos  می‌خواندند.
      در حدود دو دهه پس از رواج گستردهٔ ماگنا ماتر در روم،  مجلس سنا بر ضد کیش راز آمیز دیگر،  این بار از یونان،  دست به مخالفت برداشت.  باکوس (برابر دیونیسوس یونانی) ایزد منجی و خداوندگار می‌بود.  شعایر مربوط به او باکانالیا خوانده می‌شد،  به می‌گساری و هرزگی شهره بود،  و احتمالاً به تجربه خلسه‌وار آیینی کمک می‌کرد.
      در ۱۸۶ پیش از میلاد مجلس سنا این کیش را ممنوع کرد،  زیرا معتقد بودند که نه تنها باعث هرزگی و فساد بیش از حد می‌شد،  بلکه طبقات پایین جامعه را به توطئه بر ضد مقامات دولتی وامی‌داشت.  همهٔ شعایر سری باکوسی در سراسر ایتالیا ممنوع گردید،  و رومی‌ها نیز از کاهن شدن منع شدند و عقوبتش مرگ بود.
داستان بشقاب هخامنشی و تعریف نقشهای هنری
   تصویر مجسمه تازه ساز از دیونیسوس،  که هیچ شباحت به تصویر بشقاب ندارد،  عکس شماره ۸۷۳۳.
      توجه نمایید هیچ اثر تاریخی از این ایزد تقلبی وجود ندارد،  فقط حرف و داستان تازه ساز است.  این داستانها هم از تاریخ ایران ربوده شده.  زیرا یونان غرب تاریخ تمدن ندارند، هر چه هست کمتر از ۲۵۰۰ سال است.
      اغفال داستانهای تاریخ نویسی استعماری نشوید،  و بروید واقعیت را پیدا کنید.  اگر آنها ملتها را ساده بپندارند،  داستان های مهمتری برای سرنوشت و آینده ملتهای ساده می ریزند.  اغفال نشوید.
  ــ     Dionysu=  استاد یا اوسا یا رهبر تأمین کننده،  یا دایه.
  ــ   Bakchos =  باک = بغ = موبد + اوس یا همان رهبر = موبد بزرگ.
      این ریشه یابی ها ممکن است،  کمی کار داشته باشند.  ولی در هر صورت بدلایل مختلف تاریخی،  ریشه آنها به زبان باستانی ایرانی بر می گردد.  در اینجا.
داستان بشقاب هخامنشی و تعریف نقشهای هنری
مستندهای مربوط
مستندهای بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری
   فیلم شماره ۱۲۴۷ ارگ ایران،  تکه ای از فیلم مستند بنام کذایی جاده ابریشم از بی بی سی.  دروغ جاده ابریشم در اینجا.  در آن انگلیسها براحتی و وضوح،  به غارت آثار تاریخی شرق اعتراف می کنند.  البته این غارتها را می توان پیگیری قانونی کرد.  زیرا از شخصی مفت خریده شده،   که خود او امانت دار بوده،  نه مالک آنها،  یعنی دو بزه جزایی انجام شد.
 
  داستان بشقاب هخامنشی و تعریف نقشهای هنری
    توجه ۱:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
   توجه ۲:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری وبلاگ بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید،  و در جهت علم مربوطه وبلاگ،  با استراتژی مشخص یاری نمایید.
   توجه ۳:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند.