Skip to main content
جلسه ساختارهای تاریخی اجتماع
      استاد گرامی و فعال علمی آقای بیژن قلمکاری پور برای روز  ….  جلسه بمنظور موضوع مهم "ساختارهای تاریخی اجتماع" گذاشته اند،  به احتمال زیاد همه عزیزان این را می دانید.  من چون تقریباً ۲۴ ساعته در عالم نت و وب هستم،  زمان مشخص برایم مهم نیست،  و همیشه در خدمت عزیزان اساتید و علاقمندان هستم.  بمنظور اینکه در آن دو ساعت مشخص وقت علاقمندان در گفتگوی تلگرامی تلف نشود،  و بتوان در آن مدت به پرسش و پاسخها رسید،  و از دانش عزیزان استفاده نمود،  موضوع ساختارهای تاریخی اجتماع را از هم اکنون در توضیح های مختصر و لینکها شروع می کنم.
جلسه ساختارهای تاریخی اجتماع
تصویر انوش راوید در کنار خانم و آقای میمندی، در اینجا، عکس شماره ۳۴۸۸.
جلسه ساختارهای تاریخی اجتماع
لوگو ذهن کپی پیس باقی مانده از سیستم آموزشی را کنار بگذارید،  عکس ۱۶۱۳.
برگه ۷۳۱ پائیز ۱۳۹۵ پیوست تاریخ اجتماعی ایران و جهان است.
. . . ادامه دارد و باز نویسی می شود . . .
پیش تعریف ساختارهای تاریخی اجتماع
      پرسش مهم،  چگونه تاریخ و تمدن شکل گرفت،  در پس این پرسش بی نهایت پرسش وجود دارد،  من با طرح ساختارهای تاریخی اجتماع،  و نظرها و پرسش ها و پاسخ های مربوطه،  در اندیشه ایجاد تحرک در درک از تاریخ هستم.  ستون نگارش تاریخ آنقدر کج شده،  که در واقع باید فرو ریخته حساب شود.  هر کسی برای خودش داستانی گفته است،  از داستان های هرودوت تا سیستم آموزشی ایران.  باید این داستانها،  توسط جوانان باهوش متخصص ایران،  زیر بنایی و علمی رسیدگی و باز نویسی شود،  در اینجا.
       بسیاری از ایرانیان خیلی بیشتر از بقیه ملل دنیا به تاریخ و تاریخ کشورشان علاقمند هستند،  زیرا در ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه آنها نهفته است،  که تاریخ و تمدن از ایران شروع شد،  و سپس به تمام جهان رفت.  اما در میان تاریخ نویسی استعماری بیکار نمانده،  با دانش های تقلبی از تاریخ و اطلاعات ناقص و دروغ،  همیشه سعی کرده جوانان ایران را بگمراهی تاریخ دانی برساند.  امروزه بیشتر شاهد هستیم تاریخ را در آن اندازه می دانند،  که مثلاً اسکندر فاعل بود یا مفعول،  اسکندر با پای چپ یا راست وارد می شد،  داریوش این بود و آن بود،  جنگ ساسانیان با روم چنین شد و چنان شد.  هیچکدام ریشه یابی ندارند،  و اطلاعات درهم  برهم و دروغ جمع بندی شده،  و بجای تاریخ بخورد ملتها داده اند.
      برای اینکه متوجه شویم ساختارهای تاریخی اجتماع چیست،  از همین زمان و دوران خودمان شروع می کنم،  همه می دانید،  که ایرانیان در داخل و خارج چند دسته هستند،  عده ای طرفدار جمهوری اسلامی،  و عده ای مخالف، عده ای کمونیست و این و آن و تجزیه طلب هستند.  این وضع سالهاست ادامه دارد،  و همه مفسران تعجب می کنند،  که چرا تغییری در اوضاع ایجاد نمی شود.  علت این موضوع در ساختارهای تاریخی اجتماع قرار گرفته است.  زیرا همه مردم در یک ساختار تاریخی اجتماع قرار دارند،  آنرا من بنا به تحلیل ها و تعریف هایی،  دوره بورژوازی پیشرفته اواخر قرن ۲۰ می نامم.
      در بورژوازی پیشرفته همه مردم در یک ذهنیت هستند،  هر چند در آرایش و لباس و مو و عینک و اندیشه سطحی،  با یکدیگر متفاوت هستند،  اما یکی هستند بدون تفاوت.  همه در فکر اسکناس و دلار و طلا، خرید و فروش، خانه و اتوموبیل بهتر و بورس هستند،  حتی آنهایی که می گویند چنین نیستند،  در واقع ژستش را می گیرند،  چون دارند در همین ساختار زندگی می کنند.  این مهم نیست که یکی خیلی  بیشتر دارد،  یکی خیلی کمتر،  ولی در یک گونه اندیشه زندگی می کنند.  وقتی تفاوت کلی در اجتماع وجود نداشته باشد،  برخورد و تضاد اصولی هم نیست،  برخورد های تاریخی بر اثر تفاوت دو اندیشه کاملاً متفاوت در ساختار اجتماع حاصل می شود.
      وقتی ما کلید و یا رمز ساختارهای تاریخی اجتماع را بدانیم،  براحتی می توانیم متوجه شویم،  که جریان تاریخ چه بوده،  و چرا برخوردها بوجود آمده،  و تغییرات ایجاد شده است.  برای مثال به یک قرن پیش بر می گردم،  در زمان انقلاب مشروطیت،  شهر های بزرگ ایران وارد دنیای نو بورژوازی شده بودند،  و روستاها همچنان در دوران فئودالی باقی بودند.  بسیاری از خوانین فئودالی بویژه بخش دوم،  نه بخش اول،  و کاسبکاران،  در شهرها صاحب درک و امکانات بورژوازی شده بودند.  محیط مناسب برای برخورد بین نو بورژوازی ایرانی،  با فئودالی پیشرفته قاجار فراهم شد.
   پرسش از عموم:  آیا استعمار و امپریالیسم،  شرایط شورش و انقلاب را در کشورهای پائین دست فراهم می کند،  یا از محیط ایجاد شده استفاده می برد؟
   دقت:  جامعه بر پایه ای قرار دارد،  که تعریف خاص دارد،  یعنی در هر دوره از تاریخ شکلی از تعریف جامعه شناسی را دارد.  تکرار کنم،  این پایه ها یا اساس جامعه،  تعریف خاص خودشان را دارند.  معمولاً در کتاب های تاریخ اجتماعی،  این دوره ها را با تاریخ تعریف نکرده اند،  بلکه مقداری موضوعات را سطحی نگری نوشته اند.  در آنها بدون در نظر گرفتن اصل موضوع این پایه ها و اساسها،  خود بخود به اشتباه و دروغ های تاریخ رفته اند.  جهت اطلاع بیشتر به ساختارهای تاریخ اجتماعی مراجعه نمایید،  و جهت تاریخ نویسی نوین ایرانی یاری نمایید.
   جالب:  طی ده سال وبلاگ نویسی تاریخی من،  حدود ده هزار پرسش و پاسخ درباره موضوعات تاریخ رسیده،  همه آنها درباره مسائل سطحی است،  با نگاهی به پرسش و پاسخها متوجه می شوید،  اما و اما،  حتی یک پرسش درباره موضوع مهم ساختارهای تاریخی اجتماع نرسیده است.
   مهم:  پرسشها و دیدگاه های خود در زمینه ساختارهای تاریخی اجتماع و تاریخ تمدن را مطرح نمایید،  تا نشان دهید،  می توانید زیر بنایی به تاریخ نویسی نوین ایران خدمت کنید.
رشد و تکامل در تمدن
      همه می دانیم که تاریخ اجتماعی یا کلاً تمدن رشد و تکامل دارد،  این رشدها مراحل دارد،  و معمولاً پژوهشگران و نویسندگان بنا به سلیقه و دانش خودشان،  دسته بندی هایی می کنند،  ولی من معمولاً چون نمی خواهم زیاد شلوغ شود،  هر مرحله تمدن را فقط با یک دوره گذر تاریخی می دانم،  و دو تعریف نو و پیشرفته هم برای هر دوره قائل هستم،  مانند دوره گذر از فئودالی به بورژوازی، دوره نو بورژوازی، بورژوازی، و بورژوازی پیشرفته.  این را برای همه دوره ها بکار می برم،  و در میان مطالب تاریخی از آنها بخوبی استفاده کرده ام.  این گونه تفسیر ها و تحلیل ها شخصی است، و می توان برای هر موضوعی از هر نویسنده ای سبکی یافت.
      متأسفانه،  و خیلی متأسفانه،  همانطور که در بالا گفتم،  استعمار و امپریالیسم در تاریخ نویسی استعماری،  تمام تلاش خودشان را کردند،  که مردم همه کشورها حتی کشور های خودشان،  از تاریخ بدرستی ندانند،  تا آنها راحت بتوانند مقاصد استعماری خودشان پیش ببرند.  آنها با اطلاعات و دانش تقلبی و دروغ و سطحی نگری در تاریخ،  نگذاشتند جوانان حتی آنهایی که باهوش هستند،  به اصل تاریخ و تاریخ تمدن و تاریخ اجتماعی پی ببرند،  چه برسد به مراحل رشد تمدن و ساختارهای تاریخی اجتماع.  بدین منظور اهمیت جامعه شناسی اطلاعات خیلی مهم است،  و می توان با کار در این زمینه درک جامعه باهوش متخصص را نسبت به اطلاعات واقعی و دروغ تغییر داد.
   پرسش از عموم:  آیا شما متوجه شده اید،  تاریخ ایران که بخورد ما داده اند،  داستان روی داستان است؟
داستانی از جامعه شناسی اطلاعات
      سال ۱۳۴۸ پدر من انوش راوید،  رئیس اداره کار و تأمین اجتماعی تربت حیدریه خراسان بود،  در اینجا،  روزی سه تا کارگر برای شکایت از منزل یک بزرگ آمدند،  که حق و حقوق آنها را نمی دهد.  آنها تعریف کردند،  در آشپزخانه این بزرگ دو دیگ آش یا آبگوشت بار می گذارند،  این دو با هم از طریق یک لوله در زیرشان با هم در ارتباط هستند.  وقتی دیدار کنندگان به نزد این بزرگ می آیند،  از دیگ مقابل چشم آنها آش و آبگوشت بر می دارند،  و ما از این طرف در این دیگ دیگر می ریزیم.  مردم با تعجب می بینند،  که غذای دیگ تمام نمی شود،  و بهمین جهت ایمان می آورند،  و پول خوبی می دهند.
پرسشها و پاسخها
      در زیر تعدادی از پرسش و پاسخ های قبل و بعد از جلسه فوق.
   نظر یک نفر:  شیوه شما را قبول ندارم.
   پاسخ انوش راوید:  موافق بودن یا نبودم ما درباره موضوعی،  دلیل بر عدم دانش در آن مورد نیست.  وظیفه روشنفکر ایجاد طرح پرسش ها و پیش نظریه است،  تا به تکامل علم در موضوع های مورد نظر کمک کند.  در تمام صفحات وبلاگ نوشته ام اینها نظرات من است،  و خود علم نیست،  و در جهت گردونه یادگیری است،  به سخن وبلاگ مراجعه نمایید.
   توضیح:  نظر فوق از یک جوان بیست و چند ساله است،  که نه وبلاگ را خوانده،  نه تحقیق و تحلیل دارد،  این قبیل فقط دوست دارند،  الکی و کلی بدون درک از پرسش و نظر ابراز وجود کنند.  حتی نمی توانند گشتی در اینترنت بزنند و ببینند،  همین مطالب که او براحتی و بدون درک و دانش قبول ندارد،  چقدر علاقمند و هوادار دارد.  اینقبیل افراد که کم هم نیستند،  یکی از مشکل مهم اجتماعی امروز ایران است،  مانند در اینجا.
   مهم:  در قرن ۲۱ تخصصی و تخصصی تر باشید،  و قبل از اظهار نظر در هر مورد،  با پرسش های متعدد تخصصی،  گردونه یادگیری را بچرخانید،  موضوع مهمی که سیستم آموزشی ایران یاد نداده.
جلسه ساختارهای تاریخی اجتماع
  ادامه سخن درباره ساختارهای تاریخی اجتماع
درود،  به همه عزیزان،  همان طور که می دانید،  برای این ساعت،  استاد و مدیر محترم گروه آقای قلمکاری پور،  یک جلسه دو ساعته در رابطه با ساختارهای تاریخی اجتماع،  و پرسش و پاسخ آن موضوع را برای من گذاشته اند.  البته در این گروه اساتید بزرگ علوم انسانی،  منجمله تاریخ و سیاسی و غیره هستند،  و این گفتگو برایم در حضور اساتید گرامی مشکل است،  اما خود بخود مجبور هستم در این جلسه شرکت کنم،  اگر اینترنت روستای چلاسر ما فرصت دهد.
      درباره ساختار تاریخی اجتماع در وبلاگم زیاد نوشتم،  در واقع و خلاصه می شود،  بررسی لایه لایه اجتماعات مورد نظر در طول تاریخ.  مدت دو هفته از اعلام این ساعت برای گفتگو،  و چند سال مطرح شده در وبلاگم،  تاکنون پرسش از این موضوع نرسیده،  و دلیل آنرا بر این می دانم،  که عزیزان آگاهی کامل به این مهم در علوم انسانی و تاریخ آن دارند،  و نیازی ندارند که من از چلاسر چیزی بگویم.
      در هرصورت یکبار دیگر به زبان ساده بیان می کنم،  در تاریخ به ما همیشه یاد دادند پادشاهی بوده که خیلی کبیر بوده،  و مردم هم خیلی مهم و شاد بودند،  این شاه مرتب لشکر کشی کرده،  و همه جا را گرفته،  ولی یه مرتبه آخرین شاه خیلی ضعیف بوده،  و یه مرتبه یه عده وحشی بیابانگرد از چپ یا راست حمله کردند،  و این ملت شاد شاد را کشتند و سر بریده و داغون کردند.  ولی این ملت بیچاره کشته شده،  چون خیلی زرنگ بود،  آن مهاجمان بی ادب بی سواد را باسواد و آدم کردند.  ده ها بار این موضوع در تاریخ ایران تکرار شده،  و از نیمه ابتدای قرن ۲۰ تاکنون همه خوش و خرم سر حال،  اینها را پذیرفته اند.
      اما در تاریخ کلاسیک و آکادمی قرن ۲۰ ایران،  یکبار از ساختارهای تاریخی اجتماعی ننوشته و نگفته اند،  فقط همان موضوع بالا را در تاریخ مرتب تکرار کرده اند.  در واقع اینگونه بنظر می آید،  که نباید ایرانیها ریشه یابی را یاد بگیرد،  و باید همیشه سطحی بررسی کند.  بررسی های سطحی در تاریخ و علوم اجتماعی،  باعث می شود نتوانند عمیق و با قدرت تشخیص علمی کل مسائل اجتماعی اقتصادی و سیاسی را ببینند و درک کنند.
      یک مثال بزنم،  امروزه ایران و کره جنوبی هر دو در یک ساختار تاریخی اجتماع بسر می برند،  که از نظر تفسیر من،  بنا به تحلیل از انبوه نوشته های مختلف،  می شود سرمایه داری پیشرفته قرن ۲۱.  مردم هر دو کشور اندیشه سرمایه داری و بورس دارند،  و به یک نوع در این زمانه فکر می کنند.  اما بطور مثال،  اینترنت در کره شمال بیش از هزار برابر ایران قدرت و نفوذ دارد،  و صادرات صنعتی کره جنوبی بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار است،  ولی ایران محتاج صادرات ۵۰ میلیارد دلار نفت است،  که هر روز هم یه بازی براش در می آورند،  ولی صادرات کره جنوبی را روی دست می برند.
      می بینید در یک ساختار تاریخی اجتماع بسر می برند،  و اما دو حالت گوناگون دارد،  می بینید که اختلاف های بزرگی دارند،  و اینگونه بنظر می رسد،  که کره جنوبی خیلی پیشرفته است.  کره جنوبی با بودجه نظامی ۳۳ میلیارد دلار در مقام ۱۱ جهان،  ایران با بودجه نظامی ۶ میلیارد دلار مقام ۲۱ در جهان،  توسط موسسه گلوبال فایرپاور.  فرض کنید این دو کشور در همسایگی هم هستند،  و بدون دخالت خارجی با هم درگیر نظامی شوند،  کدام موفقتر عمل می کند؟
      ایران با کره جنوبی در یک نوع از ساختارهای تاریخی اجتماع هستند،  نه در دو دوره متفاوت.  بررسی های ساختارهای تاریخی اجتماع روشن کننده،  چگونگی های تاریخ است.  با درست دانستن از ساختارهای تاریخی اجتماع،  و ریتم و آهنگ رشد و تکامل آن،  می توانیم برای آینده بینی و برنامه سازی های آینده استفاده کنیم.  ولی اگر تاریخ و علوم انسانی را سطحی و در گیری های سطحی ببینیم و بدانیم،  فایده ای ندارد،  و نتیجه ای حاصل نمی شود.  جز غش غش خنده بالایی ها در لندن،  و این ور و آنطرف،  که می گویند چه ساده شده اند،  و از سبک کارشان لذت می برند،  که آموزش سادگی یاد داده اند.
      در مدت تأسیس این گروه و با وجود اساتید،  من کمتر دیدم پرسش هایی مطرح شود،  و بیشتر نظرات شخصی و یا کپی پیس بود،  و یا درگیری هایی مانند پان های مختلف،  ولی هیچ یک از عزیزان درباره مسائل مهم،  که در علوم انسانی هست،  پرسش نکردند،  و این خوشایند طبقه روشنفکر نیست.  لطف نمایید با پرسش های اساسی از اساتید،  امکان رشد و تکامل را فراهم نمایید.  البته پاسخ هایی که قرار است علمی باشند،  نیازمند ده ها کتاب و لینک است،  نه یکی دو سطر کوچک،  یعنی نباید برای پاسخ منتظر علم در چند سطر بود.  تندرست و پیروز باشید.
چند پرسش آغازی
   پرسش انوش:  آیا ساختارهای تاریخی اجتماع،  شامل ساختار تاریخی درون دربارها و یا ارتش ها هم می شود؟
   پرسش انوش:  آیا می شود با ساختارهای تاریخی اجتماع در چند دوره تاریخی و با علم جامعه شناسی امروز،  یک سناریو برای جامعه آینده نوشت و ترسیم کرد؟
   پرسش انوش:  آیا ساختارهای تاریخی صنعت مانند اسلحه سازی و لوازم سازی،  را باید در کل ساختار های تاریخی اجتماعی تعریف کرد و یا جداگانه؟
   پرسش انوش:  چرا جوانهای ایرانی بجای مطرح کردن پرسش های متعدد،  نظرها و دانش های متعدد خود را مطرح می کنند؟
جلسه ساختارهای تاریخی اجتماع
تصویر انوش راوید در تخت سلیمان،  عکس شماره ۸۳۸۸.
پرسش و پاسخ های جلسه
      جلسه فوق در زمان تعیین شده تشکیل شد،  و نظرها و پرسش های زیاد خیلی مهم مطرح گردید،  تعدادی از آنها و پاسخ های گفته شده را در زیر می نویسم.
   پرسش بیژن:  بیشک نظام های تولیدی مختلفی داشته اند،  مثل شیوه تولید فئودالی و شییوه تولید بورژوازی،  اگر چنین است، یعنی اگر تا اینجا را خوب متوجه شده باشم،  چرا از شیوه تولید برده داری صحبت نکرده اید؟
   پاسخ انوش راوید:  ابتدا بگویم، واژه تولید را از مقاله ساختار های اجتماعی حذف کردم،  دیدم نیازی به آن نیست،  و خود بخود درون جامعه در تاریخ،  تولید وجود دارد.
      از اینکه برده داری را ننوشتم،  دیدم برده داری در چندین دوره تاریخی از زمان قبیله ماقبل تاریخ،  تا بورژوازی نیمه قرن ۱۹ ایالات متحده وجود داشت،  بنابر این نمی شود،  آنرا یک ساختار جدا دانست،  بلکه ابزاری درون ساختار است.
   مهم:  بررسی های تاریخی من مربوط به ایران و دروغ های تاریخ در تاریخ ایران است،  بنابر این هر سرزمینی که در طول تاریخ به ایران مربوط می شود،  مورد نظر من است، مانند هخامنشیان از یونان و مصر تا سند و پنجاب و شمال چین،  و در اشکانیان از سوریه تا افغانستان،  ساسانیان تا صفویه همان جغرافیای سرزمین صفویه،  و در قاجار و پهلوی جغرافیای سیاسی کنونی ایران،  و خود بخود در غیر از این زمانها و جغرافیای مربوطه،  به جای دیگر سرک نمی کشم،  همینها را بزرگ کنم هنر است.
   پرسش بیژن:  آیا امروز در آمریکا برده داری هست یا خیر؟
   پاسخ انوش راوید:  تا اواسط قرن ۱۹ در کشور آمریکا برداری واقعی وجود داشت،  از نظر دیدگاه های کمونیستها،  امروزه در جهان سرمایه داری و امپریالیسم برداری وجود دارد،  و این موضوع صرفاً به تحقیقات تاریخ ایران من مربوط نمی باشد.
   پرسش انرژی:  برتری یا پیروزی یک ساختار نسبت به ساختار دیگر به نظر شما چیست؟  و آیا این ساختارها دستخوش تغییر هستن،  اگه آره چرا و به چه نحو؟
   پاسخ انوش راوید:  همیشه از رشد و تکامل صحبت کرده ام،  برتری ها در ادامه رشد و تکامل است.
پرسش انرژی:  بنده همیشه جامعه را در پیکره یک انسان تصور کرده ام که نیاز به تک
   مهم:  جامعه سخت کلاسیک است،  و تاریخ و اطلاعات نرم کوانتومی،  برای مفهوم شدن کلاسیک و کوانتوم را کنار می گذارم،  جامعه مانند یک کیس کامپیوتر است،  این کیس بدون داشتن برنامه کار نمی کند،  باید یک برنامه پایه مانند ویندوز داشته باشد،  تا کار کند.
   ــ  اگر تاریخ و اطلاعات را از جامعه بگیریم،  جامعه در زمان و مکان منجمد می شود،  تا زمانیکه یک برنامه نرم پایه به آن بدهیم،  منجمد می ماند.
   ــ  بمنظور تغییر در سبک کار جامعه فقط کافیست،  نوع نرم پایه را تغییر داد،  درست مانند ویندوز هفت یا دو یا مک یا چیز دیگر.  از این مهم برای تغییر در درک و سابقه و دانش جامعه زیاد استفاده شده است، منجمله با تزریق دروغ های تاریخ.
   ــ  با وجود عامل سخت،  و عامل نرم،  پسورد و یوزنیم و یک انرژی،  جامعه بحرکت در می آید و خود بخود تولید انجام می شود.
   ؟  این یوزنیم و پسورد و انرژی چیست؟
   پرسش بیژن:  آقای راوید یعنی شما میفرمائید شیوه تولید برداری الان نیز وجود دارد؟
   پاسخ انوش راوید:  همان صحبت و نظر کمونیستها درباره تمام کشور های سرمایه داری در باره ایران هم هست،  اما از نظر من برداری مانند دوران تاریخی برده داری وجود ندارد.
   پرسش بیژن:  از طرف دیگر در ساختارهای اجتماعی شما از نظامهای قبایل اولیه، شاه خدائی، سازمان قبیله ای، سازمان قبیله ای دینی صحبت میکنید،  که ارتباطش را با شیوه تولید فئودالی و بورژوازی نمیفهمم زیرا دسته اول شیوه تولید نیستند.
   پاسخ انوش راوید:  از نظر من جامعه سخت کلاسیک است،  و تاریخ و اطلاعات نرم کوانتومی،  خود بخود ترکیب این دو شامل تولید می شود،  برای همین این اختلاف من با جامعه شناسی سبک قرن ۲۰ است.  درباره نام گذاری جوامع در طول تاریخ،  آنها را بنا به برداشت های تاریخی در آن دوران انتخاب کردم.
   پرسش مریم:  ترکیب اسمی تاریخ اجتماعی که اصطلاحی جدید است در وحله اول این را در ذهن من تداعی کرد که بحث در مورد تاریخ جامعه شناسی ست ولی با مطالعه متن به این نتیجه رسیدم که کلمه تاریخ به تنهای و بی حضور اجتماع هویتی ندارد آیا منظورتون همین بوده؟
   پاسخ انوش راوید:  بله تاریخ را اجتماع ساخته و اجتماع را مردم ساخته اند،  و دانش در این مورد می تواند راه های آینده نگر از تاریخ را بما بگوید،  صرفاً خواندن تاریخ،  و مانند داستان دانستن از تاریخ،  بدرد روشنفکر و دانایی نمی خورد.  با ترکیب و درک ساختارهای تاریخی اجتماع،  می توان آینده را ترسیم کرد،  و با گفتن درست از تاریخ و اجتماعات تاریخی،  می توان به برنامه سازان سیاسی و اقتصادی کمک کرد تا بهتر طرح بریزند
   ــ  ترسیم سناریو های تاریخی مهم میباشد،  برای همین هالیود امپریالیسم،  با ساختن فیلم های دروغی از تاریخ،  پیش تاز است.
   پرسش انرژی:  جناب استاد شیوه پیشنهادی دست یابی به ساختارهای تاریخی چیست؟ و اینکه آیا میتوان در زمان حال ساختارهای جدید ساخت؟ بر چه پایه ای
   پاسخ انوش راوید:  همانطور که متن بالا نوشتم علم زیاد است،  و دانش باید با مطالعه و درک از تخصص بدست آید،  درصورت تمایل مطالب مربوط را در وبلاگ من و کتاب ها و ویدیو های استاد قلمکاری پور پیگیری نمایید.
   ــ  من دوست ندارم در تاریخ نویسی مسائل را پیچیده کنم،  ساده تر بیان می کنم،  اصطلاح های قدیمی را برمی دارم،  و گاه واژه های جدید می گذارم.
   پرسش مریم:  چرا هیچ کدام از تاریخ نویسها نمی دانستند،  در چه دوره تاریخ اجتماعی زندگی می کنند؟ علت نادیده گرفتن ساختارهای اجتماعی چی بوده؟
   پاسخ انوش راوید:  من همیشه در وبلاگم سفارش کردم علم قرن ۲۱ را قبول دارم،  و هر چه مربوط به علم های قرون گذشته باشد،  نیاز به تصفیه علمی دارند،  زیرا آنها خیلی از موضوعات اساسی در علم را نمی دانستند.
   استاد بیژن قلمکاری پور:  در ضمن از نظر جامعه شناسی آیندنگریها برمیگردد به بیان سناریوهای مشروط ! یعنی همان چیزی که در علوم دقیقه بدان "شرایط متعاف" میگویند.
   پرسش بیژن:  آیا رابطه تاریخ و اجتماع رابطه ای دو سویه است؟  یعنی اجتماع، تاریخ را می سازد و تاریخ، اجتماع را؟ یا یکی علت دیگری ست؟
   پاسخ انوش راوید:  بله هر دو تکامل کننده هستند،  از نظر من جامعه سخت کلاسیک است،  و تاریخ و اطلاعات نرم کوانتومی،  مردم در ذات جامعه نهفته اند،  و این نرم کوانتومی است،  که بر جامعه تأثپر می گذارد،  و جامعه عمل می کند.  درست مانند تمام ابزار های جدید یا رایانه،  که نیاز به سخت افزار و نرم افزار دارند،  تا کار کنند،  همراه یک اطلاعات پایه و یک انرژی،  که پرسش من در بالا همین است،  این اطلاعات ورودی چیستند؟
   پرسش غلامرضا:  تشکر از شما، چگونه می توان از این دانش برای آینده نگری در مورد اجتماعات استفاده کرد؟
   پاسخ انوش راوید:  با جمع بندی و آمار و اطلاعات و تاریخ از جوامع گذشته،  و قرار دادن آنها در یک ریتم و آهنگ می شود آینده را دید.  فقط باید در نظر داشت،  جامعه جدا از اطلاعات است، و گاه در طول تاریخ اطلاعات جدید و متفاوت و یا غلط  به یک جامعه دادند،  و تغییرات در این ریتم درست کرده اند.  درست مانند دروغ های تاریخ و یا برنامه های سیستم آموزشی،  که جامعه گذشته را با تغییرات ناپیوسته از جامعه جدید جدا نموده است.
   پرسش بیژن:  استاد راوید یک نکته مانع میشود تا بنده دوره های تاریخی ای که شما میفرمائید را متوجه شوم و آن "وجه مشترک" است. یعنی نمیدانم ملاک تقسیم بندی شما در این دوره ها تحولات اقتصادی است یا تحولات فکری و یا تحولات سیاسی و و و این را برای من مشخص بفرمائید ممنونتان میشوم
   پاسخ انوش راوید:  هر دوره تاریخی دوره های دارد،  و مهمترین آن گذر های تاریخی است،  این گذر های تاریخی در فلسفه گردونه یادگیری نهفته است،  یعنی در ۲۵۰۰ سال پیش دویست سال طول می کشید و امروزه چند سال یا کمتر،  دوره هخامنشیان را همه دوره های بدون برداری و کوروش را آزاد کننده برده می گویند،  ولی من این دوره را گذر تاریخی نامیده ام،  در بخش گذر های تاریخی وبلاگ چیزهایی نوشته ام،  امیدوارم با مطالعه آنها نظر زیبا و علمی خودتان را بفرمایید.
   پرسش مریم:   نوشتید این همان فلسفه تاریخ است برام سوال شد که رابطه تاریخ و اجتماع چه رابطه ای است.
   پاسخ بیژن:  تاریخ تحول جامعه است در زمان. و فلسفه تاریخ فهم این تحولات است.  بگذارید یک نکته مهم را خدمتتان عرض کنم و آن اینکه در گذشته به چرائی این تحولات در تاریخ میپرداختند ولی امروزه مثل تمامی علوم جدید به چگونگی این تحولات میپردازند.
   حیدری:  هر دوره ی تاریخی مختصات خاصی دارد.  تاریخ و حتی جغرافیای خاص در کلمه آلمانی Zeitgest  با هم مد نظر بوده است.
   پاسخ انوش راوید:  بله هر دوره تاریخی در هر قاره خاص است،  برای همین من در وبلاگم قاره کهن را مطرح کردم،  که بتوان بهتر به این موضوع رسید،  و از بخش تاریخ ایران در قاره کهن جدا نشد.
   پرسش محمد:  سلام میگم برای خواندن کتاب های اولیه جامعه شناسی و دانستن رکن های اساسی آن باید چه کتاب هایی را خواند؟
   پاسخ انوش راوید:   گرامی شما ویدیو های استاد بیژن قلمکاری پور را در لینک زیر ببینید خیلی عالی هستند.
   پرسش بیژن:  سئوال دیگری مطرح میشود که شیوه برداری بتوسط کورش از بین میرود و بعد ها مجددا باز برمیگردد به جامعه؟
   پاسخ انوش راوید:  ولی هرگز بصورت رسمی و کلی و دولتی نبود،  بعد از هخامنشیان میترایی شرقی و غربی بودند،  که همان کلیسا های غربی و شرقی شدند،  و سپس دوران زرتشتی ساسانیان بود،  که برداری نبود،  و بعد هم دوران اسلامی که بردگی وجود نداشت،  و اما برای برده های خانگی چیزهایی در تاریخ پیدا می شود،  اما کلی نبود.
   پرسش بیژن:  در ایران پس از اسلام برده داری وجود نداشته؟
   پاسخ انوش راوید:  رعیت ها و صرف ها و این چیزها بودند،  اما بردگی سبک برده داری نبودند،  در هزار و یک شب و کلیه و دمنه و در دوران ساسانی برده داری خانگی و غلام این چیزها بوده،  ولی برداره داری انبوه دولتی و رسمی برای ساختن کاخها و اهرام و کشاورزی و اینچیزا نبوده.
   پرسش همه:  ولی "مولی" و "موالی" چی میشه؟  دو قرن سکوت زرین کوب چی؟
   پاسخ انوش راوید:  پاسخ در لینک زیر:
   پرسش انرژی:  جناب راوید به نظر شما خصلت مردم یک قوم یا اجتماع چقدر موثر بوده در ساختار آن اجتماع که الان ما داریم،  بررسی میکنیم میشه ساختار تاریخی آن اجتماع؟
   پاسخ انوش راوید:  همانطور که در بالا گفتم جامعه سخت است،  این جامعه می تواند شامل یک خانواده دو نفره باشد یا یک قاره و جهان،  این نرم اطلاعات و تاریخ است،  که به آن جامعه می دهند و جان می گیرد.  مشکل من با جامعه شناسان همین موضوع است،  من تفکیک علوم قرن ۲۱ می کنم،  و آنها جامعه را کلی می گویند.  خصلت شامل عوامل نرم است،  این نرم با ساخت سخت جامعه هم باید همخوانی داشته باشد،  هیچ نرم افزاری ساخته نمی شود،  مگر دارای سابقه تاریخی مراحل رشد و تکامل باشد.
   پرسش مسعود:  گرامیان پرسشی داشتم. اینکه آیا به نظرتان کاربرد نظریه‌ی "استعمار" درباره‌ی تاریخ ایران چه سود یا زیانی دارد؟
   پاسخ انوش راوید:  استعمار تعریف خاص خودش را دارد،  و تفسیرها فلسفه های مختلف،  با حذف یک عامل تاریخی از ایران،  یا هر جای دیگر جهان،  چیزی از تاریخ تغییر نمی کند.  از نظر دانش من استعمار و امپریالیسم صدمات زیادی به ایران رسانیده است،  و حذف آن بگمراهی رفتن می شود.  در هرصورت همانطور که گفتم می شود،  تفسیرها و فلسفه های مختلف را در هر مورد بیان کرد و وجود دارد،  که صرفاً تمام علم نیست.
    نظر استاد بیژن قلمکاری پور:   نظر من اینه که به جای نظریه استعمار باید از نظریه‌ی انحطاط درونی استفاده کرد.
   پاسخ انوش راوید:  وقتی روشنفکر های ایرانی از ساختارهای تاریخی اجتماع بدرستی بدانند و بفهمند اغفال تاریخ نویسی استعماری نخواهند شد،  و راه نفوذ دشمن به کشور و سرنوشت گرفته می شود.
   نظر مریم:  از قدیم گفته اند تاریخ را فاتحان می نویسند. اگر چنین باشد پس کل تاریخ استعماری ست.
   پاسخ انوش راوید:  کاربرد استعمار و گفتن و نوشتن از استعمار نباید وظیفه من باشد،  این وظیفه سیستم آموزشی ایران باید باشد،  و حکومت ضد استعماری ایران،  که متأسفانه چون سیستم آموزشی ایران از نیمه دوم قرن ۲۱ انرژی گرفته از غرب است،  این واژه مهم را فراموش کرده است.
   نظر مسعود:  نظریه استعمار متعلق است به دو ایدئولوژی.  اتحاد اسلام و جهان کمونیسم،  یعنی با به کار بردن این نظریه، ما در حکم سربازان بی مزد و مواجب این دو ایدئولوژی قرار خواهیم گرفت.
   پاسخ انوش راوید:  استعمار تعریف خاص دارد،  و به دوره های تاریخی قبل از قرن ۱۶ مربوط نمی شود.
   ــ  استعمار یک نرم است،  نه سخت،  جامعه ایران و یا جوامع اسلامی و کمونیستی سخت هستند،  با تعریف از استعمار یا کوتاهی از دانستن درباره آن تغییری در سخت حاصل نمی شود،  بلکه عملکرد آن سخت تغییر می کند.
   ــ  نظرات در فلسفه تاریخ زیاد است،  و صرفاً اینگونه نظرات چه از من باشد و یا دیگری،  تغییری در اصل علم نمی دهد،  ولی شاید بخشی از علم باشند.  نقد و پرسش و نظر های که در جهت رشد علم و دانش باشند عالی است.
   ــ  باید مراقب بود در دام روشنفکر نماها نیفتاد،  ممکن است از ترفند های استعمار و امپریالیسم باشند.
   پرسش ریبو:  میخواستم بدونم علت عقب ماندگی علمی  و اقتصادی ایران در این چند قرن اخیر چه چیزی هست چرا ایران که یکی از پیشرفته ترین مناطق دنیا بوده به این وضع دچار شده
   پاسخ انوش راوید:  این نظر شماست،  شاید از مردم دیگر بپرسید می گویند ایران خیلی هم پیشرفته است،  در بررسی های علمی خوب و بد و احساس و این چیزها نداریم،  شاخص های علمی تعیین کننده هستند.  از نظر من در بخش تاریخ،  وضعیت تاریخ اجتماعی ایران بر می گردد به روم غربی،  شاید بگویید چرا روم غربی.  این از همان کلید های تاریخ است،  که نگذاشته اند جوان های ایران متوجه آن شوند،  و بجای بررسی های علمی،  موارد را با خوب و بد می سنجند.
   ــ  یاد آوری نمایم،  این پاسخها صرفاً نمی تواند تمام علم باشد،  بلکه نظر من است،  که در محیط مجازی آزادی و اندیشه،  بیان می کنم،  شاید بخشی از علم باشد،  شاید هم نباشد،  ولی در هرصورت باعث گردش گردونه یادگیری است.
مشکل از سیستم آموزشی
      عزیزان پرسیده بودند،  چرا ایران عقب افتاده شده و یا چرا مطالب چین استان وبلاگم کم است،  یا درباره نوعی آمار و مطالب دیگر سئوال داشتند،  پرسش خیلی خوب است،  و گردونه یادگیری را بگردش در می آورد.  اما پرسش و جستجو در ایران خیلی کم است،  جوانان کمتر علاقه به تحقیق های مستقل جدید دارند،  و بیشتر با همان ذهنیت بازمانده از سیستم آموزشی هستند.
      این ملت انرژی دانایی و دانشی خود را از سیستم آموزشی گرفته است.  سیستم آموزشی ایران بطور دستوری از حدود ۷۰ سال پیش،  درس هایی نوشته،  و گفته شما باید آنرا حفظ نمایید،  و نمره بگیرید.  در این مدت حدود یکصد میلیون با این سیستم رشد کرده اند،  اینگونه سیستم های آموزشی منجر به صدمه های سنگین به مغز می شود،  یعنی بطور کامل قدرت تحلیل و تحقیق را گرفته،  و همه را عادت به روخوانی و حفظ کردن داده است.
      ملت ایران بطور متوسط ۲۰ سال با این سیستم بوده اند،  و از این انبوه تحصیل کرده هیچ یک نتوانستند به این نوع آموزش اعتراض واقعی کنند.  من تاکنون چندین نامه نوشته و چندی نیز در وبلاگ هم زدم،  و به این نوع سیستم حافظه محوری اعتراض کردم.
      بارها در وبلاگ و در سخن وبلاگ در قرن سنت گریزی و مطالب دیگر نوشته ام،  این وبلاگم خود علم نیست،  و چون سیستم آموزشی هم نیست،  که بیایید و آنرا بخوانید و چیزهایی حفظ کنید،  اگر می خواهید چیزی را حفظ کنید و در جای دیگر کپی پیس نمایید بی خیال،  فوری از وبلاگم خارج شوید.  این وبلاگ برای درک از تحقیق و تحلیل و تعلیل های جدید است،  برای بالا بردن توانایی جستجوی دانش های مورد نظر است.  ادامه در قرن سنت گریزی
 . . . ادامه دارد و باز نویسی می شود . . .
مستندهای مربوط
مستندهای بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری
 
    توجه ۱:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
   توجه ۲:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری وبلاگ بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید،  و در جهت علم مربوطه وبلاگ،  با استراتژی مشخص یاری نمایید.
   توجه ۳:  مطالب وبسایت ارگ و وبلاگ گفتمان تاریخ،  توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شوند،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به اصل وبلاگ من مراجعه نمایند.