آثار تاریخی تمدنهای کهن ایران
ما باید درباره آثار تاریخی تمدنهای کهن ایران بیشتر تحقیق کنیم، بگوییم و بنویسیم، این آثار خیلی کمتر آلوده به دروغهای تاریخ هستند، زیرا غربی های قرون ۱۸ تا ۲۰ چیزی از آنها نمی دانستند، تا درباره آنها دروغ و دونگ بسازند و بگویند. با آثار دوران کهن ایران، براحتی می توان تاریخ ایران و جهان را، از نو سرو سامان علمی داد.
گورستان اسپیدژ
اسپیدژ در ایرانشهر یکی از محوطه های پیش از تاریخ و مربوط به هزاره سوم خورشیدی ایرانی است. این محوطه در سال ۱۳۸۱ شناسایی و اولین مطالعات و پژوهشها درباره آن انجام شد. اسپیدژ مربوط به عصر مفرغ و جزو تمدن های جازموریان است. این منطقه پل رابط بین تمدن های بزرگ هزاره سوم در فلات مرکزی ایران به شمار میرود، که نمونه بارز آن، تمدن جیرفت و شهر سوخته است. در هزاره سوم ما در هیچ کجای دیگر مانند این سایت باستانی که دارنده ارتباط نزدیک این دو تمدن را باشد نمیبینیم. این اولین باری است که در یک سایت آثاری از برنز قدیم را پیدا کردهایم.
اسپیدز یا اسپیدژ (دژ سفید) که نام خود را از قلعه ای به همین نام از دوره اسلامی، که با سنگ لاشه سفید رنگ ساخته شده گرفته و با نخلستان های سر سبز و انبوه و چشمه ای گوارا، که در فاصله ۴۰ کیلومتری جنوب غرب شهر بزمان واقع شده است. این قبرستان به دو دوره پیش از تاریخ تقسیم میشود، که یکی مربوط به عصر برنز میانی تا ابتدای عصر آهن و دیگری عصر آهن و مربوط به هزاره چهارم خورشیدی ایرانی است.
منطقه باستانی اسپیدژ که در کنار منابع آب و نخلستانی بزرگ به همین نام قرار دارد، آثار سه دوره پیش از تاریخ، دوران تاریخی و دوران اسلامی را در خود جای داده است. علاوه بر قبرستان های باستانی این منطقه آثاری از یک قلعه و استحکامات وابسته به آن نیز، که به دوران اسلامی مربوط میشود، هنوز برجا مانده است. این قلعه به دلیل استفاده از سنگ های آهکی سفید رنگ در ساخت، به نام “قلعه سفید“ یا “دژ سفید” شهرت دارد. نتایج کاوش در بقایای تمدن پنجهزار ساله بزمان ایرانشهر، تمدن غنی ساکنان این منطقه از بلوچستان را آشکار کرده است.
تصویر گورستان پنج هزار ساله «اسپیدژ» در ۴۰ کیلومتری بخش «بزمان»، سفال های قرمز و خاکستری منقوش که با ظرافت بسیار بالایی ساخته شدهاند، بهوفور در کنار حفره های ایجاد شده وجود داشتند، عکس شماره ۷۹۸۰.
در ۲ کیلومتری گورستان پنج هزار ساله «اسپیدژ»، محوطهای وسیع وجود دارد، که به «پیر سهران» معروف است. در این منطقه آثار یک شهر مسکونی دیده میشود، که با قلوه سنگ های کوچک و بزرگ ساخته شده و باستانشناسان نمیدانند، که آیا این محوطه متعلق به هزاره سوم خورشیدی ایرانی، همان شهر مسکونی مردم اسپیدژ است، یا شهر دیگری در هزاره سوم در این منطقه وجود داشته، و هنوز شناسایی نشده است.
آن چه از شهر مسکونی اسپیدژ میدانیم این است، که مردم این منطقه خانه های خود را با چوب و حصیر میساختند، اما منطقه مسکونی «پیرسهران» که در نزدیکی گورستان وجود دارد، ابهامات زیادی را به وجود آورده است. زیرا این شهر مسکونی با استفاده از قلوه سنگ ساخته شده، و در عین حال تاکنون شهر یا محوطه دیگری در کنار «اسپیدژ» شناسایی نشده، که کاملا مجزا از اسپیدژ باشد. این محوطه نیز به هزاره سوم خ.ا تعلق دارد، و دقیقا هم دوره با «اسپیدژ» به حیات خود ادامه میداده، و تنها راه پاسخ به سئوالاتی که پیرامون رابطه این شهر مسکونی با گورستان اسپیدژ وجود دارد، کاوش در این شهر سنگی است. گورستان باستانی «اسپیدژ» یکی از اسرار آمیزترین محوطه های باستانی در ایران است، این گورستان ۳ کیلومتری، چند سال پیش توسط باستانشناسان پیگیری شد. اما پیش از آن که باستانشناسان به این منطقه برسند، حفاران غیر مجاز این گورستان پنج هزار ساله را با به وجود آوردن هزاران گودال تاراج کرده بودند. نمونه اسپیدژ استان سیستان و بلوچستان در هیچ کجای دنیا پیدا نمیشود.
دوران پیش از تاریخ آن علاوه بر غار های شماره ۱و ۲ در مرکز و شمال غرب آن قرار گرفته و قسمت اعظم محوطه را به خود اختصاص داده است، آثار دوران پیش از تاریخ این بخش خود متعلق به دو دوره کوتاهتر زمانی، هزاره سوم و عصر برنز و دیگری اواسط هزاره چهارم خ.ا، و اواخر عصر برنز جدید و آغاز عصر آهن می باشد، متاسفانه بیشتر حفاری های غیر مجاز و تخریب آثار در همین مناطق صورت گرفته و سبب مضطرب شدن و به هم ریختگی آثار سطحی این دوره شده است.
با توجه به نتایج کاوش های صورت گرفته در تیر و مرداد ماه سال ۱۳۸۲(به سرپرستی آقای محمد حیدری، کارشناس مسائل میراث فرهنگی استان) می توان گفت: ساکنان اولیه اسپیدز در هزاره سوم و چهارم خورشیدی ایرانی، از سطح دانش و فن آوری بالائی در زمینه های گوناگون برخوردار بوده و از رفاه اجتماعی نسبی بالایی بهره مند بوده اند. با دانش ذوب فلزاتی همچون مس (و حتی دوره ای آهن نیز) آشنا بوده و کانی مس را از کانسار های همجوار همچون گربودار و مادر مکسان استخراج و مس را از آن استحصال نموده و نهایتا با آن ابزار و اشیاء از مس و مفزغ می ساختند. از انواع دست ساخت های مسی – مفرغی می توان به ساخت انواع ظروف همچون کاسه، پیاله، لیوان، ظروف دارای لوله یا آبریز ناودانی شکل، ملاقه و ابزار آلاتی همچون درفش، سمبه، سوهان، ابزار چهار پهلوی نوک تخت و ابزار مفتولی نوک گرد و نوک پهن و سلاح های مفرغی همچون کارد، خنجر، تبر، و سر پیکان و سایر اشیاء همچون مهره های استامپی، پیکرک، آینه های گرد و دسته دار، مهره، سنجاق سر، میله سرمه و … اشاره نمود.
ساکنان اولیه اسپیدز علاوه بر فلزگری به تراش و صیقل سنگ های تزئینی و نیمه بها دار که از دور و نزدیک تهیه شده بود، می پرداختند و از سنگ های عقیق، لاجورد، مرمر، آهک، فلینت و چخماغ، انواع مهره ها به اشکال گرد، بیضی، لوزی، استوانه ای یا خمره ای و مهره های دوکی شکل می ساختند. با نگاهی به آثار مکشوفه در قبور اسپیدز، می توان نوعی آثار شکل گیری جامعه طبقاتی را از نظر میزان سطح رفاه و موقعیت و منزلت اجتماعی افراد مشاهده نموده. در آن زمان تقسیمات کار صورت گرفته بود و مشاغل و حرفه های تخصصی گوناگونی همچون سنگ تراشی و ابزار سازی، شکار گری، فلز کاری، سفالگری، حصیر بافی (احتمالا پارچه بافی) و تجارت بوجود آمده بود. برای احراز مالکیت خود از مهره های استامپی که از جنس سنگ یا فلز ساخته شده بود استفاده می کردند. اندازه، نقش و حتی جنس مهره ها بیانگر میزان اعتبار اجتماعی صاحبان آنان محسوب می گردید. تاکنون تعداد زیادی مهره و اثر استامپ با نقوش حیوانی همچون نقش پرنده و حیوانات درنده (شیری در حال یورش و حمله که بروی دو پای خود ایستاده) خصوصا از دوره پایانی عصر برنز و آغاز عصر آهن، به دست آمده.
نقش انسان بروی ظروف سفالی برای اولین بار در سیستان و بلوچستان در این محل ظاهر می گردد، در این نمونه بروی لبه خارجی لبه یک سفالین نخودی رنگ نقوش یک در میان مردان و زنانی در حالت ایستاده با بدنی دوکی شکل با دستها و پنجه های باز که در حالت اجرای مراسمی خاص (احتمالا رقص های آئینی) هستند. نقش بسته است. نقوش سفالینه های اسپیدز شامل نقوش انسانی حیوانی، نباتی و طبیعت بی جان منطقه می توان میباشد. از نقوش عمده می توان به نقوش جانوران و حیوانات بومی منطقه همچون نقش بز سانان (کل، قوچ، میش، آهو، جبیر) عقرب، مار و لاک پشت، و گیاهان درختانی همچون نخل، خرما، خوشه گندم و همچنین نقوش طبیعت بی جان همچون نقش تپه، کوه، کوهستان، خورشید و نقوش مواج آب اشاره داشت.
نقوش شانه ای شکل چهار بز سر به هم داده، که تشکیل گردونه خورشید یا حیات (صلیب شکسته) را می دهند، از نقوش محوری سفالینه های اسپیدز محسوب می گردند. فرم قبور هزاره سوم خ.ا، (عصر برنز) اسپیدز عموما گور دخمه ای یا سردابی شکل بوده، به گونه ای که جسد را به صورت چمابته درون فضای کروی و دخمه شکل آن گذاشته و اشیاء تدفینی را پیرامون آن قرار می داده، و نهایتا ورودی را با سنگ لاشه مسدود می نمودند. از نظر تعداد اشیاء تدفینی قبور با هم تفاوت زیادی داشتند، که در این میان قبوری با ۴۴ و دیگری با ۶۰ شیئی فرهنگی، بیشتر آثار مکشوفه را به خود اختصاص می داند. در این میان ظروف ساخته شده از سنگ، خصوصا سنگ مرمر و سنگ صابون از اهمیت خاصی برخوردارند. در این قبور یک ظرف سفالین مکعب مربع شکل خاکستری رنگ منقوش به دست آمده، که در نوع خود در ایران بی نظیر است.
از جمله دستاوردهای مهم دیگر می توان به کشف ابزار و وسایل کار یک هنرمند فلزگر در قبور متعلق به پایان عصر مفرغ و آغاز عصر آهن آن اشاره نمود. آثاری شامل، ملاقه مفرغی، بوته یا ظرف گلدانی شکل مخصوص ذوب فلز (مس) که داخل آن از مس مذاب سرد شده پر می باشد، به همراه انواع ابزار های نوک گرد و نوک تخت (دو سر تخت) مفرغی چهار پهلو یا گرد به همراه سمبه و ابزار آلات نوک تیز یا نوک پهن آهنی به دست آمد، که در نوع خود بی نظیر یا کم نظیر می باشد.
یکی از آثار حیرت آوری که در این کاوشها به دست آمده یک سر پیکان سنگی بود. دو ویژگی خاص این سر پیکان را از سایر سر پیکانها سنگی پیش از تاریخ متمایز می نماید، یکی ساخته شدن به وسیله تراش و صیقل کاری و نه تراش برداری و دیگری ساخت آیرودینامیک لبه های آن می باشد، به صورتی که یک طرف آن کاملا یخ و صاف بوده و طرف دیگر دارای انحنا و قوس برای چرخش در هوا و سرعت و طی مسافت بیشتر بوده است.
چندین خمره و قطعه سفالی با ارزش، مهر استامپی با نقوش عقاب، گل شش پر و نقوش هندسی به همراه یک نقش انسان کنده بر روی سفال با خمیره قرمز به دست آمد با کشف این نقوش انسان، این دومین نقش انسانی است که در استان سیستان و بلوچستان بر روی سفال به دست آمده علاوه بر آن مجاورت گورستان اسپیدز، کوره ذوب فلزات و استحصال مس شناسائی گردید، که وفور سرباره های حاصل از ذوب سنگ مس نشان دهنده رونق فلز گری در اسپیدز می باشد، که این نمونه ها و این گونه دست سازه های مسی و مفرقی را به صورت های انواع سلاح همانند تبر، کلنگ، خنجر، سر نیزه، زوبین و انواع ظروف و اشیاء و ادوات فلزی همچون کاسه، لیوان و پیکره های حیوانی شاهدیم.
مهم ــ تا اینکه تب دستیابی به دفینه های احتمالی و خیالی در سال ۱۳۸۱ در مناطق استان همجور (جیرفت) بدینجا سرایت کرد، و دامن این گورستان را نیز گرفت، و بسیاری از آثار آن به غارت رفت، و نابود گردید. همین امر سبب شناسائی و نهایتا ثبت آن به شماره ۶۷۴۵ در فهرست آثار ملی کشور در سال ۱۳۸۱ گردید. در بررسی اضطراری چند روزه در بخش بزمان، که توسط کارشناسان میراث فرهنگی استان در شهریور ماه سال ۱۳۸۱ صورت گرفت، آثار فراوانی از دوره های مختلف پیش از تاریخ – تاریخی و اسلامی، در منطقه شناسایی گردید، و در همین زمان به مدت ده روز کار مقدماتی مطالعاتی، و ساماندهی گورستان اسپیدز به اجرا درآمد، که نتایج شگرفی از آن حاصل آمد.
ــ یکبار دیگر تکرار کنم، گورستان اسپیدز با حدود ۲۰ هکتار وسعت، در بردارنده آثار دو دوره متمایز، دوره اسلامی و دوره پیش از تاریخ می باشد، دوره اسلامی آن شاهد بقایای قلعه سنگی و استحکامات سنگچین و قبور آن می باشد، که عموما در جنوب شرق این محوطه واقع شده است.
گیل گمش در اسپیدز
باستان شناسان ظرفى سفالى متعلق به ۴۰۰۰ سال پیش، که نقش اسطوره گیل گمش، قدیمى ترین اسطوره جهان، که در بین النهرین در غربى ترین نقطه ایران شکل گرفته است، را در محوطه باستانى اسپیدز در سیستان و بلوچستان شهرستان ایرانشهر شهر بزمان در شرقى ترین نقطه کشور کشف کردند. تا پایان کاوش ها در محوطه اسپیدز باستان شناسان موفق به کشف بیش از ۹۰۰۰ قطعه سفال کامل و شکسته شدند.
باستان شناس و سرپرست هیات کاوش در محوطه پیش از تاریخ «اسپیدز» گفت: «به نظر مى رسد نقش «گیل گمش» روى این ظرف سفالى بدوى تر از طرح گیل گمشى است، که در تمدن بین النهرین یافت شده است.» این ادعا هنوز در حد یک نظریه مطرح شده، و مطالعات روى این نقش همچنان ادامه دارد. وی گفت: «ما تحقیقات خود را در ابعاد گسترده اى روى این شى باستانى آغاز کرده ایم، تا بتوانیم فاصله زمانى این دو نقش همین نقش اصلى بین النهرین و نقش پهلوان اسپیدز را کشف، و شناسایى کنیم.» به گفته این کارشناس روى این سفال آجرى رنگ، نقش پهلوان گیل گمش دیده مى شود، که با یک دست بزى را بالا برده و قدرت نمایى مى کند. اندام ورزیده او همانند گیل گمش تمدن بین النهرین است. در گیل گمش بین النهرین، پهلوان را مى بینیم، که با یک دست یک شیر را به هوا بلند کرده است. نکته جالب توجه این جاست که بینى گیل گمش اسپیدز کاملاً عقابى و اغراق شده طراحى شده است.
همین تفاوت انجام تحقیقات مفصل را ضرورى مى کند. شواهد نشان مى دهد که فرم طراحى پهلوان اسپیدژى بدوى تر و ابتدایى تر از گیل گمش یافت شده در بین النهرین است. آرایش مو هاى مجعد پهلوان بین النهرین در این نقش دیده نمى شود، و همه چیز از نقش بز تا شیر و سایر ویژگى ها بسیار ساده تر از نوع طراحى در نقش بین النهرین به نظر مى رسد. تلاش براى یافتن نقوش دیگر درباره این پهلوان اسپیدز ادامه دارد. کاوشگران اسطوره حماسى «گیل گمش» که پادشاهى انسان و نیمه خدا بوده است، را قدیمى ترین اسطوره بشرى مى دانند. این اسطوره در تمدن باستان بین النهرین شکل گرفته و تاکنون محققان، اسطوره اى از گیل گمش قدیمى تر نیافته اند.
توجه: اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.