وظیفه ما در قبال بحران هویت ملی چیست و چکار باید کنیم، تحلیل و تعلیل برای بسیاری گردیده، بویژه در گذرهای تاریخی و تغییر در ساختارهای تاریخی اجتماع.
وظیفه ما در قبال بحران
پیش نویس
وظیفه ما در قبال بحران هویت ملی چیست و چکار باید کنیم، تعلیل و تحلیل برای بسیاری گردیده، بویژه در گذرهای تاریخی و تغییر در ساختارهای تاریخی اجتماع. بحران هویت ملی در همه کشورها در طول تاریخ گذر ساختاری دیده می شود، و همیشه مورد نوشته ها و گفتگوها بوده. مردمی بخوبی می توانند تغییر در ساختارهای تاریخی اجتماع را درک و از گذرهای تاریخی عبور کنند، که دانش خود را در این باره بالا ببرند. لطف کنید نوشته زیر را بخوانید و دیدگاه خود را بیان کنید.
تصویر سنگ نگاره ای از تخت جمشید، عکس شماره 9332.
لوگو تاریخمند و اندیشه ورز شویم، عکس شماره 1607.
این برگه بشماره 1402 پیوست لینک زیر است:
وظیفه ما در قبال بحران هویت ملی
وظیفه ما در قبال بحران هویت ملی
نوشته: حسین شهسواری
یکی از ویژگی های جوامع در حال گذار، استحاله مفهوم هویت ملی است. به خصوص در قشر نوجوان و جوان کشور ما این وضعیت به وضوح دیده می‌شود. به مانند همیشه که "گذشته چراغ راه آینده است"، اگر تحلیل درستی از این مقوله در گذشته نداشته باشیم، یقیناً راه‌کارهای درستی نیز برای ادامۀ مسیر نخواهیم داشت.
با ورود اندیشه های مارکسیستی در اوایل قرن شمسی حاضر به کشورمان، بسیاری از تحصیل کرده های جوان ایران، از این مکتب، به عنوان یک مفر رهایی بخش از وضعیت نابسامان کشور در آن دوران، استقبال کردند. پیروان دوآتشۀ چپگرا هرگونه تأکید بر هویت ملی را مساوی با تحکیم تسلط طبقه سرمایه دار جامعه بر قشر مستضعف، تعبیر می کردند.
این قرائت از سوسیالسم هنوز هم در داخل و بین گروهی از چپگرایان خارج کشور طرافدارانی اندک دارد. با پررنگ شدن احساسات ناسیونالیستی در خاورمیانه، در ایران نیز این احساسات شدت گرفت و البته هر گروهی که از نظر عامه روشنفکر خوانده می شدند خوانشی متفاوت از این مقوله داشتند. گروهی به دنبال تعبیر نژادپرستانۀ آن بودند، که کپی ناشیانه ای از نسخه اروپایی ناسیونالیسم موازی با قدرت گرفتن نازی ها در آلمان بود.
چندی بعد گروهی دیگر که می توان دکتر مصدق و دکتر فاطمی را نمونه های بارز این طرز فکر دانست، هویت ملی را خواستگاهی برای مبارزات ضد استکباری و البته مبارزات جمهوری خواهانۀ آنان در جهت اصلاح رفتارهای رژیم پهلوی در داخل قرار دادند. این جریان نیز در حال حاضر طرفداران متعددی در داخل و خارج کشور دارد.
با ظهور جریانات مذهبی به عرصه محافل و مبارزات سیاسی به مرور این طرز فکر رشد کرد، که هویت ملی ما گره خورده با هویت مذهبی که است. اکثریت ایرانیان به گواه آمار شیعه بودند و نباید بین دو مرزی قائل شد. با روی کار آمدن نظام فعلی این طرز فکر هنوز هم از طرف حکومت و جریانات وابسته به شدت تبلیغ می شود.
در تقابل با ضعف ها و مشکلاتی که کشور در طی مدیریت چهل و یک ساله اخیر داشته، گروهی مجددا یگانه راه نجات از وضعیت کنونی را بازگشت به هویت ملی ما و فراتر از آن بازگشت به دینی که ایرانیان در باستان داشتند، می دانند. عجیب نیست که وقتی با خیل عظیم مخاطبان مطالعه نکردۀ شان روبرو می شوند، حتی اشاره ای هم چند مذهبی بودن ایران حتی در دوران باستان نمی کنند (کسی چه می داند شاید خودشان هم خبر ندارند)!! .
گروه مورد نظر که منابع فکری اش تماماً از منابع تحریف شده غربی است، حتی کوروش دوستی شان نیز به بدل به کوروش پرستی شده است. حتی نمی دانند که کوروش که بوده و چه مذهبی داشته، صرفاً آشی را هم می زنند که کوروش را به زرتشت و رستم و فرودوسی گره می زند، و طنز تلخ ماجرا اینجاست که در پس همۀ اینها نتیجه گیری شان بازگشت به سیستم پادشاهی است.
متأسفانه بخشی از جوانان ما از روی ناآگاهی و کمبود اطلاعات درست و مستند، که مسبب اصلی آن نظام ناکارآمد آموزش و پرورش کشور است، استقبال وسیعی از این طرز فکر مسموم کرده اند. در کنار همۀ این جریانات شاهد ظهور نسلی از جوانان و به خصوص نوجوانانی هستیم، که اصلاً دنبال هیچ چیری نیستند.
فکر و ذهن و جان خود را آبشخور از رسانه های مبتذل و فاسدی جون منوتو، بی بی سی و صدای آمریکا قرار داده اند، و بخش بزرگی از وقت گرانبهایشان به دنبال کردن شخصیت های بی ریشه ای چون تتلو و دیگر سلبریتی های وطنی و غیر وطنی می گذرد. به خوبی مشاهده می کنیم که هر رسانه ای چه داخلی چه خارجی هر چقدر پوچ تر و بی محتواهاتر است، به همان نسبت هم منابع مالی قوی تری دارد، و هم مخاطبان بیشتری را به بیراهه می کشد.
یک شخصیت هنری (اگر بتوان صفت هنری را به او و همتایانش اطلاق کرد) کتابی می نویسد و می بینیم برای امضای کتاب او چه صفی می کشند، و بعد یک کتاب مثلا اثر ارزنده خانم پرنیان حامد آنقدر نایاب می شود، که دست آخر ناچار می شویم با اجازه ایشان کتاب را اسکن کنیم، و بدست علاقه مندان برسانیم.
ــ اگر شما خواننده محترم با تحلیل فوق یا لااقل بخش اعظم آن موافقید، حال به این پرسش می پردازیم که "وظیفۀ ما چیست؟"
اولین واقعیت غم انگیزی که باید با آن روبرو شویم این است که دستمان نسبت به همۀ جریاناتی که شرحشان رفت، به شدت خالی است. به جز چند وبلاگ و کانال در فضاهای مجازی و اندک فرصتی که برای عرضه پیش می آید کار رسانه ای دیگری حداقل تا به امروز از دستمان بر نیامده است. اکنون زمان بازگشت به این عبارت طلایی است "از خودمان شروع کنیم".
هر نوجوان یا جوانی را در پیرامونمان می شناسیم دعوت کنیم به خواندن و پژوهش مستقل. دعوت کنیم به بستن چشم و گوش به روی رسانه های کر کننده ای که جز نابودی فرهنگ این مرز و بوم هیچ نمی خواهند. به جای این همه وقتی که شاید بی حاصل در گشت و گذارهای مجازی مان می پردازیم، گروه های کوچک بحث تشکیل دهیم. اگر در مقام معلم یک مدرسه یا مدرس دانشگاه هستیم مخاطب را به لحظه ای درنگ و تأمل درباره آنچه بر سرش آمده دعوت کنیم.
لازم نیست حساسیتهای سیاسی را برانگیخته کنیم. زمزمه ای کوتاه در نهایت به قلب حقیقت جویانی هر چند اندک رسوخ خواهد کرد. و در نهایت فراموش نکنیم که این راهی است بس دشوار و طولانی و ما در میانه این راه شاید صرفاً یک منتقل کننده بی نام و نشان باشیم، برای آن روزی که دوباره ایرانیان از خود بپرسند "کجای کاریم؟"…. حسین شهسواری.
……………
برچسبها: وظیفه ما, در قبال, بحران هویت, هویت ملی, حسین شهسواری, شهسواری.
………….
وظیفه ما در قبال بحران هویت ملی
مستند های مربوط
مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید، لینک آن در ستون کناری
تفسیر نقاشی موزائیکی پمپئی رم باستان، واقع در موزه ناپل ایتالیا، دروغی دیگر از الکساندر کبیر غرب است. تاریخ دانهای غربی بدروغ می گویند نبرد ایسوس الکساندر و داریوش سوم است. مشروح در http://www.arq.ir/161
تریلر فیلم تومیریس ساخت کشور قزاقستان بر اساس داستانهای دروغی تاریخ هرودوت و گوینده انوش راوید، مشروح در www.arq.ir/497
……………………….
توجه 1: اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: تارنمای ارگ ایران، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
توجه 2: جهت یافتن مطالب، یا پاسخ پرسش های خود، کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید، و مطالب را مطالعه نمایید. در جهت دانش مربوطه این تارنما، با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
توجه 3: مطالب وبسایت ارگ ایران، توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر، بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود، از این نظر هیچ مسئله ای نیست، و باعث خوشحالی من است. ولی عزیزان توجه داشته باشند، که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب، به ارگ ایران مراجعه نمایند: در اینجا http://arq.ir.
ارگ ایران http://arq.ir
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید، به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید، و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید
برای دریافت فهرست منابع نوشته ها در بخش نظرات زیر برگه مورد نظر پیام بگذارید
از جوانان و اطرافیان خود این سؤالات را بپرسید و جواب های آن را سرآغاز بحث های روشنگرانه کنید.
۱- ریشه نفرتی که گروهی از ایرانیان نسبت به اعراب دارند چیست و این گونه احساسات از چه زمانی در ایران شکل گرفت؟ به کدام اسناد اتکا میکنند؟
۲- اختلاف بین شیعه و سنی و دامن زدن به افکار بنیادگرایانه از کی و کجا شروع شد
۳- چرا برخی فکر میکنند ایرانیان با زور و تحمیل جنگ به اسلام روی آوردند؟ بر اساس کدام اسناد تاریخی؟
۴- جریانات جدایی طلب از چه زمانی حدوداً در ایران شکل گرفتند و چرا عده ای به صرف داشتن زبان متفاوت مدعی داشتن قومیت، فرهنگ و هویت مستقل هستند؟
برای داشتن ذهنی روشن و گزاره های مستدل در مورد بحث های فوق به پستهای همین وبلاگ مراجعه کنید. از آقای راوید میخواهم در صورت صلاحدید لینکهای مرتبط را قرار دهند.
درود و سپاس از توجه شما، دیدگاه ها و پاسخ به پرسش های فوق در لینک زیر، پاینده و تندرست و پیروز باشید.
http://arq.ir/1403
دوستان این نوشتار، صرفاً آغاز یک بحث است. اینکه چطور توجه نسل جدید را به حقایق کشورمان جلب کنیم؟. در حال حاضر دست گذاشتن روی چه مباحثی در عین حال که امن باشد میتواند روشنگرانه هم باشد؟
امید و نیاز به دیدگاه های اشخاص علاقمند به وظیفه ما در قبال بحران هویت ملی داریم، لطف کنید در زیر همین پست و همین جا بنویسید