چند مطلب شبکه اجتماعی راهبرد ملی شامل کانالها و گروه های، تاریخ و فرهنگ و جامعه و روستای ما و نواندیشان، در این شبکه مطالب جالب و خواندنی و کلاً بدرد بخور، برای اولین بار منتشر می شوند.
چند مطلب شبکه اجتماعی راهبرد ملی
تصویر شماره 3139.
لوگو درک و عشق به طبیعت زندگی بشر را تضمین می کند، عکس شماره 1528.
این برگه بشماره 1420 پیوست لینک زیر است:
چند مطلب شبکه اجتماعی راهبرد ملی
مشکل مفهوم اندیشه
بنام خداوند جان و خرد <><> کزین برتر اندیشه برنگذرد
نیابد بدو نیز اندیشه راه <><> که او برتر از نام و از جایگاه
فردوسی
در ایران مشکل بزرگ برای مفهوم اندیشه داریم، بسیاری اندیشه را با علم و آگاهی و ایمان می سنجند. اَندیشه یا فِکر یکی از نیروهای درونی انسان است، که به مفاهیم مربوط است. اندیشیدن یا تفکر کاری ذهنی است، و زمانی مطرح می‌گردد، که انسان با مسئله‌ای مواجه میشود، و خواستار حل آن است. این هنگام در ذهن، تلاشی برای حل مسئله آغاز می‌گردد، که این تلاش ذهنی را، تفکر یا اندیشه می‌نامند.
فعالیت برای حل مسئله، از مراحلی تشکیل شده است، که از تعریف مسئله به‌طور شفاف، روشن و ملموس، آغاز می‌گردد، و با پیدا کردن راه حل‌هایی برای حل مسئله ادامه می‌یابد. پس با به کارگیریِ عملی بهترین راه حل، و یافتن جواب نهایی به پایان می‌رسد. ولی بهتر است بگوییم، در مسیر دیگری قرار می‌گیرد، به پایان نمی‌رسد، انسانِ بدون اندیشه متصور نیست انسان.
حال چگونه اندیشه های مردم را می توان سنجید، بهترین آن شبکه های اجتماعی است، مانند اینستاگرام، و بهترین آنها برگه های افراد با اندیشه ها و سبک کارهای مختلف است. در زیر چند نمونه می آورم، که براحتی و امثال آنها بفراوانی در دسترس است.
برگه گلشیفته ….، نزدیک ده میلیون فالور دارد، و هر پست وی بیش حدود دو میلیون بازدید کننده دارد.
برگه ندا …، دو و نیم میلون فالوور دارد، و هر پست وی پنج ملیون بازدید کننده دارد.
از این دست افراد که شیوه آنها را می شناسید، بسیار زیاد هستند، و میلیونی بازدید دارند. افرادی که اندیشه پروری، ایمان داری، آگاهی رسانی، ملی گرایی می کنند، رقم های بسیار کمتری هستند، و در اندازه کمتر از یک دهم تا یکهزارم و باز هم بسیار کمتر فالوور و بازدید دارند.
برگه روستای ما 230 فالوور، و کمتر از یکصد بازدید هر عکس و یا فیلم دارد. برگه ای که سعی در گسترش آبادی دارد. این برگه هیچ نظر و دیدگاه ندارد، اگر داشته باشد یکی یا دوتا، ولی برگه های فوق نام برده شده، دهها هزار کامنت نویس دارند.
این بررسی برای یک ایرانی دارای بار، اندیشه و ایمان و آگاهی و ملی، بسیار سخت و ناگوار است. اگر کسی حرفی از این واژه های زیبا می زند، بهتر است دیدگاه خودش را برای تغییر این وضع، تغییر ناپیوسته دهد. یعنی باید فوری اندیشه و سبک کار خود را دگرگون کند. این آمار ساده نشان می دهد، که ملت ایران در بحران فکری هستند.
چند مطلب شبکه اجتماعی راهبرد ملی
شهرهای مدرن
شهرهای مدرن، که ما تقریباً بعنوان شهرهای افسانه ای آینده می دانیم، هم اکنون در چند کشور وجود دارند، در کره جنوبی و نمونه های کوچکتر، در امارات و قطر و مسقط عمان و در اندونزی و غیره. در آینده شهرهای جهان بسمت نوآوریهای غیر قابل باور امروزی می روند.
ولی آنچه که در شرایط کشور عربستان برای شهر نئوم می گویند، درست از زمان هماهنگی دوستی با اسرائیل، و در نزدیکی خاک اسرائیل و مقابل شرم الشیخ مصر، بهترین تبلیغ برای گرفتن پول پولدارهای عرب و غیره است. بهمین جهت خیلی شباهت با تبلیغات گسترده کلاهبرداری پدیده شاندیز مشهد ایران دارد، که مرتب در تلویزیون ایران می گفتند.
ما مردم ایران نیز باید بخواهیم و بتوانیم، طرحهایی برای شهرهای مدرن آینده ایران داشته باشیم. ما با درس گرفت از تبلیغات دروغ مانند پدیده شاندیز و غیره، سبک جدید از پردازش فکری برای رفتن به آینده نوین ایجاد کنیم. شهر نئوم کم و بیش ساخته خواهد شد، امثال آنهم زیاد خواهند شد، ولی برای ما چیزی ندارند. اینجاست که باید نسل شیک ایران، برای ایران جدید بگوید و بنویسد.
غیبت کردن و بدگویی و خوشگویی از این و آن نتیجه خوبی ندارد، که هیچ، بلکه وقت و فکر ما را منحرف می کند. باید از طرحهای جدید گفت و نوشت، و از سنت قدیمی غیبت دوری کنیم، و سنت جدید سازندگی را پیشه کنیم، ذهنهای پردازشگر پویا و جویا اصل است. ما ایرانیها توانایی زیادی داریم، که شهرها و روستاهای خودمان را با اندیشه نو بارور کنیم.
چند مطلب شبکه اجتماعی راهبرد ملی
طغیان سیل
نقاشی سیل الهام گرفته از کتاب پیدایش هنرمند فرانسوی ژوزف دزیره، نقاش هنرمند نقاشی "منظره ای از سیل" است، در سال 1797 در روآن، شمال غربی فرانسه متولد شد. وی در مدرسه هنرهای پاریس تحصیل کرد، و زیر نظر هنرمند فرانسوی آنتوان ژان کروس با دید تاریخی و نئوکلاسیک تحصیل کرد، و در سال 1865 در پاریس درگذشت.
این نقاشی به سال 1827 برمی گردد، و در موزه هنرهای زیبا شهر لیون نگهداری میشود. نقاشی معانی پنهانی زیر جزئیات دقیق چهار شخصیت در این صحنه دارد. سیل نماد مرگ است، در اینجا همچنین نمادی از سهل انگاری مردم است. سیل بدون اجازه می آید، و بدون اجازه می رود. همه کسانی را که قادر به مقاومت در برابر جریان خشونت آمیز سیل نباشند، با آن می روند.
نقاشی زمانی است، که یک زن، یک مادر و فرزندش را سیل دارد می برد. این مادر همسر مرد جوان ایستاده است، و کودک پسرش است. مرد جوان نشان دهنده اروپا در غرور و نشاط و دین خود است، در حالی که مادر نماینده زمین است. مادر پستان برجسته خود را به عنوان نمایندگی از زندگی به او نشان می دهد، زیرا او شیر لازم برای ادامه زندگی فرزند خود را تولید می کند، و نشان دهنده آینده رشد و گشودگی است.
در حالی که پیر مرد که نشانه هایی از پیری است، با موهای سفید و چین و چروکهای برجسته، نشان دهنده تاریخ و میراث گذشته است. می بینیم که این سه نفر یعنی پیرمرد و زن و کودک، در غرقاب مرگ و زندگی غوطه ور هستند. اما مرد جوان منظری از اروپا شاد و مست در سنت است، مشغول نجات پیر مرد است، که از او دور است، او همسر و پسرش را که نزدیک هستند را رها کرد.
این یک نقاشی شگفت آور و چشمگیر است، زیرا معنایی بین رنگهای خود دارد، که از تعارض بین گذشته و آینده صحبت می کند. بین محافظه کار و لیبرال، بین نوآوری و ارتجاع، بین عقب ماندگی و توسعه. این گویا ترین پیام در آن زمان را به اروپا می دهد، تا جلو برود، دلایل تأخیر را پشت سر بگذارد، و درد قرون وسطی را که از همه طرف به آن ضربه زده فراموش کند. این نقاشی به اوضاع اروپا قبل از رنسانس اشاره دارد، زیرا ممکن است در هنگام غرق شدن در آینده، فرد غرق شود. ولی جوان دارد به عقایدش احترام می گذارد، حتی اگر نادرست باشد.
در واقع نقاشی بیانگر وضعیت اروپا قبل از رنسانس است، پیرمرد نمایانگر گذشته است، ریش نمایانگر میراث، و رنگ قرمز نماد مکان مذهبی پیرمرد است. پسر نماد آینده و همسر نمادی از زندگی، زمین، عشق و صلح است. ولی جوان مصمم است، انسان عجیب و غریب را که آینده ای ندارد نجات دهد، و این نماد پایبندی او به عقاید است، حتی اگر اشتباه باشد. سر این مرد سیاه است، که نشان دهنده جهل و تفکر تاریک است. در حالی که بدن زن و کودک پر از زندگی و باروری است.
مهم: تمايل به نگاه داشتن باورهای غیر علمی، حتی در صورت نابودی خانواده و عشق و سرزمین مادری، نتیجه آن ادامه ماندن در گذشته و نابودی آینده است. تمایل خود را تغییر دهیم و بسوی آینده ای نوین اندیشه کنیم.
پرسش از عموم: عقاید و باورهای کهنه چیست، و چگونه باید دور ریخت و زندگی را تغییر داد؟
چند مطلب شبکه اجتماعی راهبرد ملی
مرغهای جنگ نرم
اینهمه درباره جنگ نرم و صدمه زدن دشمنان به اقتصاد ایران نوشتم، دروغهای فراوان از بدی و خرابی، که برای مواد غذایی کشاورزی و صنعتی ایران می گویند، تا کشاورزی و صنعت ایران را نابود کنند. مردم مراقب باشید در دام این جنگ نرم نیافتیم، کافی است کمی هوش بکار ببریم، و با این جنگ نرم مقابله کنیم.
توجه کنید 90 درصد تولید مرغهای گوشتی، که در واقع جوجه های 42 روزه هستند، توسط تولیدی های کوچک زیر سی هزار قطعه انجام می شود، و بیشتر آنها زیر ده هزار قطعه، و کشاورزان کم بضاعت هستند. هر روز ماندن اضافه جوجه های بیش از 43 روز، برابر با خسارات سنگین به این قشر زحمت کش است، که کلی بدهی بانکی و غیره دارند. درضمن هر واحد مرغداری چند خانواده کارگر را پوشش می دهد.
دیروز مقابل چشمان ما ملت، یک مهندس ارشد سپاه را کشتند، یعنی کشتن یک سپاهی نبوده، بلکه اهانت به ایران و ایرانی است. روز قبلش کارگری که حقوقش را می خواست شلاق زدند، یعنی اهانت و تحقیر ایران و ایرانی. اینها یعنی جنگ، جنگ تمام عیار با ملت ایران، برای نابودی کشور ایران. ما ملت باید از تولیدات ایران حمایت کنیم، حتی اگر شده زیان دهیم.
گرانی مرغ و کالاها با نخریدن نیست، بلکه در جای دیگری است، بگردید پیدا کنید سود و رانت حاصل از خوراک دام و طیور و دارو کجاست، آنها را بیابید و کارساز کنید. مردم مراقب باشید وقت خود را با مسائل بی اهمیت و پرت و پلاها تلف نکنیم، ما در لحظات حساس تاریخی هستیم. دانش و بینش خود را برای عبور از بدترین بحران تاریخی نابودی ایران بالا ببریم.
چند مطلب شبکه اجتماعی راهبرد ملی
فکر کردن حرفه ای
تصویر شماره 7248.
همه میتوانند فکر کنند و یاد بگیرند، حتی حیوانات، میتوان به یک سگ یاد داد، که چتر را بیاورد، اما عمراً اگر چتر را پیدا نکرد، اشتباه فکر کند، و بجایش بارانی را بیاورد.
پس بفکر فکر کنیم، و حداقل دوبار فکر کنیم، که لااقل عقب نمانیم از این دنیای گلوبال، که نسل جدید از آدمهایی در جهان خلق شده، که بیش از سه بار تکنیکی فکر میکنند.
چند مطلب شبکه اجتماعی راهبرد ملی
فارس و آذری
در خیلی جاهای شبکه های اجتماعی، که بیشتر توسط پانترکها اداره می شود، دائم می گویند، ملت فارس به ملت آذری ظلم و ستم می کند، و باید اتنیکی خاک ممالک محروسه ایران، از این ستم خود را رها کنند، و در مقابل آسیمیله شدن یا همگون گرایی فارس مقابله نمایند.
داستانهای ساختن ملت فارس یا پارس و قومهای دیگر، مانند آذری و کرد و بلوچ و غیره، همه زیر سر ندانم کاریها، و کم سوادی تاریخ نویسان است. در ایران هیچ ملت و قوم بنام یک سرزمین نداریم، همه نامهای موجود برای استانهای ایران، واژههای نرم و سخت دینی و عبادی و معنوی هستند، و هیچ کدام نشان دهنده نام ملت یا قوم خاص نیستند.
فارس که همان پارس است، یعنی پارسا و مومن، یک واژه برای مفهوم سخت یک آدم دیندار. آذری نیز نامی برای نشان دادن نوع دین، و یک واژه نرم اشاره به دین آتشی است. همه مردم ایران، هم پارس هستند و هم آذری، همینگونه تمام واژه های دیگر نشان دهنده مفهوم های دینی و عبادی است، نه قومی و سرزمینی.
در ایران نام سرزمینها را با عوارض طبیعی و نجوم و تاریخی نامگذاری می کردند، مانند خراسان، محل طلوع خورشید، شیراز، محل تلاقی راهها، اورامان سرزمین بلند، اراق یا عراق یا اراک سرزمین کوهستانی، افغانستان استان آبهای خروشان، و همینگونه تا آخر. مردم را بنا به منطقه و شهر می نامیدند، زیرا از ابتدای تاریخ در ایران قوم گرایی بدیلیل پارسایی و آذریسم درست نبود.
طبرستان، استان بلند، در هزارهای اول گاهشمار ایران، تبرستان دخمه های سنگی منطقه کافرکلی در طول دره هراز بود، سپس این نام به تمام مازندران گفته شد. تهران منطقه پائین، و شمران منطقه بالا. هر چه در میان نامهای تاریخی مکانهای ایرانی گشته شود، هیچ نامی که گروه خاصی از مردم، یعنی قومی باشد وجود ندارد.
چند مطلب شبکه اجتماعی راهبرد ملی
تاریخ گویی در گروه
درباره تاریخ نویسی و چگونگی شکل گیری آن در قرون جدید در ارگ ایران زیاد نوشتم، مانند اینکه از قول آمار قابل دسترس بزبان انگلیسی گفتم، تاریخ نویسی از قرون جدید شکل گرفت، و در دست انگلیسیها هفتاد درصد، فرانسویها بیست درصد، و دیگر غربیها ده درصد بود، و اکثر این نویسندگان تاریخ، یهودی و یا وابسته به واتیکان بودند.
یهودیان از تاریخ میانه در اروپا شغل تجارت و خرید و فروش آثار تاریخی و کتابهای قدیم را داشتند، زیرا آنها فامیلها و رفت و آمد به خاورمیانه اصطلاحی، و روسیه و چین و غیره زیاد داشتند، و می توانستند آثار تاریخی را بقیمت ناچیز بخرند، و در اروپا قیمت زیاد بفروشند. در این میان کنیسا و کلیسا برقابت تاریخ نویسی پرداختند، تا بیشتر و بیشتر حقانیت در دین خود را ثابت کنند.
مشروح این مطالب در تارنمای ارگ ایران وجود دارد، درباره کاغذ چون غربیها نمی خواستند بگویند اولین تولید آن در ایران صورت پذیرفته، و نمی توانستند آنهم به یونان باستان مربوط بدانند، مجبور شدند بگویند تولید چین بوده، و چون آثار تاریخی را هم غارت کردند، یا از بین بردند، براحتی این گفت کذب خودشان را در جهان جا انداختند.
در کشور چین تا همین سی سال پیش تاریخ برایشان اهمیت نداشتند، تا اینکه توریستها آمدند و برای دیدن آثار تاریخ پول خرج کردند بهمین جهت تاریخ برای چینیها مهم شد، و شروع به بازنویسی داستانها غربی درباره تاریخ کردند. در دوران سخت کمونیستی چین، درباره تاریخ گفتن خطر مرگ داشت.
در ایران نیز می دانیم، که تاریخ و آثار تاریخی و موزهها، همه تا همین نزدیکیها در دست غربیها و پیمانکاران یهودی بود. آنها قاچاقچیان آثار تاریخی بودند، که خود را باستان شناس و کاشف تاریخی جا می زدند، و مورد حمایت حکومتهای وقت ایران بودند. این غارتگران همه به نوعی در بند تشکیلات کنیسا و کلیسا قرار داشتند، و خواسته های دینی و سیاسی و تاریخی و اقتصادی آنها را پیش می بردند.
در حال حاضر شاید چندان آثار تاریخی درباره کاغذ در ایران نداریم، ولی اسناد زیادی داریم، که خود چین نام ایرانی است، و مهاجران مردم از چین استان ایران، یعنی استانهای مرکزی ایران به چین رفتند، و نام سرزمین خود چین یا سین که خورشید است، به آن کشور دادند. در این مهاجرت کلی دانش و بینش هم با خود به سرزمین جدید بردند.
تاریخ گویی در گروه ها، می تواند روشنگر برای ایرانیهای خاموش و چشم و گوش بسته باشد، که بلکه بتوانند برای دفاع از تاریخ و هویت خود، حرکتهای اساسی انجام دهند. البته مشکل عدم توانایی برای ابراز دانش و بینش، وجود سیستم آموزشی حافظه محوری است، که ذهنها را بسته بمقداری دانش از پیش تعیین شده کرده است. امیدواریم سیستم آموزشی ایران پردازش محوری گردد، تا شاهد اشخاص پویا و جویا بصورت میلیونی باشیم.
چند مطلب شبکه اجتماعی راهبرد ملی
مانیفست پاپ
بمنظور خلاصی از نفوذ کنیسا و کلیسا در ایران باید سیستم آموزشی ایران پردازش محوری گردد، و تا پردازش محوری نشود، نمی شود از نفوذ کنیسا و کلیسا خارج شد.
مانیفست هفتاد صفحه پاپ را بخوانید، در آن بوضوح می گوید کشورها را برسمیت نمی شناسد، و کلی چیزهای مهم دیگر گفته است، در اینترنت در دسترس است.
چند مطلب شبکه اجتماعی راهبرد ملی
برده در ایران
در دوران قاجاریه، تجار برده، زنان و کودکان سیاهپوست آفریقایی و چرکس های زیبا شمال قفقاز را بعنوان برده، برای انجام کارهای داخلی منزل و حرمسرا وارد ایران کردند.
در سال ۱۳۰۷ شمسی، برده‌داری در ایران با تصویب قانونی در مجلس شورای ملی ممنوع شد. قانون فوق منع خرید و فروش برده در خاک ایران، و آزادی برده در موقع ورود به مملکت را صادر کرد. طبق این قانون هر کس انسانی را به نام برده خرید و فروش کند، یا رفتار مالکانه دیگری نسبت به انسانی بنماید، یا واسطه معامله و حمل و نقل برده شود، محکوم به یک تا سه سال حبس تأدیبی خواهد گردید.
در گذشته دوران اسلامی ایران، برده داری اساساً به شکل خانگی در ایران مرسوم بوده است. از ویژگیهای عمده برده داری در ایران، خوش رفتاری و خانه زاد شدن، و به آسانی آزاد شدن بردگان بود. از 1307 تا حالا ایرانیان تبار آفریقایی و چرکسی، در کنار بقیه ایرانیها زندگی می کنند.
تصویر 9384، بردگانی که خواجه نبودند، به خدمت ارتش سران قاجار درمی‌آمدند، چهارده نفر این عکس در خدمت شاهزاده قاجار ظل‌السلطان بوده‌اند، قمیشلو، اصفهان، ۱۹۰۴.
……………
برچسبها: مفهوم اندیشه, شهرهای مدرن, طغیان سیل, مرغهای جنگ نرم, فکر کردن حرفه ای, فارس و آذری, تاریخ گویی گروه, مانیفست پاپ, برده در ایران.
………….
چند مطلب شبکه اجتماعی راهبرد ملی
مستندهای مربوط
مستندهای بیشتر را در آپارات و نماشا لینک آن در ستون کناری ارگ ایران
در تاریخ نویسی استعماری تا توانستند از سادگیها استفاده کردند، و برای همه تاریخ دروغ گفتند، اهرام مصر ژئوپلیمر یا بتون ایران باستان و سیمان پارسی است مشروح در http://arq.ir/368
* * * * * * * * * *
غربیها هر قبر و تابوت زیبا و تاریخی را می گویند از آن اسکندر مقدونی یا الکساندر آنهاست و بعد معلوم می شود فقط می خواهند در تاریخ دروغ بگویند تا اروپا را پیشرو تمدن معرفی کنند مشروح در http://arq.ir/161
……………………….
توجه 1: اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: تارنمای ارگ ایران، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین عکسها و مطالب ارگ ایران را بیابید.
از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
توجه 2: جهت یافتن مطالب، یا پاسخ پرسش های خود، کلمات کلیدی را در جستجوهای ستون کناری ارگ ایران بنویسید، و مطالب را مطالعه نمایید، و در جهت دانش مربوطه این تارنما، با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
توجه 3: مطالب وبسایت ارگ ایران، توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر، بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود، از این نظر هیچ مسئله ای نیست، و باعث خوشحالی من است. ولی عزیزان توجه داشته باشند، که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب، به ارگ ایران مراجعه نمایند.
ــ از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید، به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید، و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید.
برای دریافت فهرست منابع نوشته ها، در بخش نظرات زیر برگه مورد نظر پیام بگذارید.