فردوسی نیست سرخوش است
چند سال است، شعری در اینترنت و خیلی جاها پخش شده، و به اشتباه می گویند از فردوسی است، درصورتیکه این شعر از مصطفی سرخوش است. عدم توجه و دقت به مسائل و تخصص، نتیجه تلاش سیستم آموزشی ایران است. امید است باهوش های متخصص همیشه هشیار باشند و آگاهی برسانند. شعر میهن مصطفی سرخوش فقط دارای بار ادبی است، و دانشی از تاریخ و جامعه شناسی تاریخی ندارد.
فردوسی نیست سرخوش است برگه شماره 1159
مصطفی سرخوش
مصطفی سرخوش، شاعر و دبیر ادبیات دبیرستان البرز بود. شهرت وی به سبب سرودن شعر مهر میهن است.
مصطفی سرخوش در آلمان کشاورزی خوانده بود و آنقدر به فارسی عشق میورزید و آن را خوب میدانست که برای تدریس فارسی در دبیرستان البرز استخدام شد. از وی به عنوان یک ناسیونالیست و پانایرانیست نام برده میشود، که درباره ایران کهن دیدگاهی کاملاً ایده آلیستی داشت.
همه شعرهای او از نوع مثنوی شاهنامه فردوسی بود، و بیشتر آنها آکنده از تحسین احساساتی نسبت به ایران پیش از اسلام و مابقی اشعار به نقد شدید از ایران معاصر میپرداخت.
سرخوش نیز همانند عارف و عشقی، شاعران ملیگرای پرشورِ اوایل سده بیستم، دوران کهن را میستود و ایران معاصر را به دیده تحقیر مینگریست و همانند آن دو و دیگر همفکرانشان از عربها بیزار بود و فکر میکرد اگر به خاطر سلطه اعراب در قرن هفتم میلادی نبود ایران کشوری بسیار پیشرفته میشد.
از کتابهای وی میتوان به پیک مهر (چاپ ۱۳۳۱) و آتش دل (چاپ ۱۳۳۵) و زبان اشک (۱۳۴۳) اشاره کرد. از سرخوش در مجلات کاوه و گوهر نیز اشعاری چاپ شده است.
فردوسی نیست سرخوش است
شعر میهن
در این خاک زرخیز ایران زمین <> نبودند جز مردمی پاک دین
همه دینشان مردی و داد بود <> وز آن کشور آزاد و آباد بود
چو مهر و وفا بود خود کیششان <> گنه بود آزار کس پیششان
همه بنده ناب یزدان پاک <> همه دل پر از مهر این آب و خاک
پدر در پدر آریایی نژاد <> ز پشت فریدون نیکو نهاد
بزرگی به مردی و فرهنگ بود <> گدایی در این بوم و بر ننگ بود
کجا رفت آن دانش و هوش ما <> که شد مهر میهن فراموش ما
که انداخت آتش در این بوستان <> کز آن سوخت جان و دل دوستان
چه کردیم کین گونه گشتیم خار؟ <> خرد را فکندیم این سان زکار
نبود این چنین کشور و دین ما <> کجا رفت آیین دیرین ما؟
به یزدان که این کشور آباد بود <> همه جای مردان آزاد بود
در این کشور آزادگی ارز داشت <> کشاورز خود خانه و مرز داشت
گرانمایه بود آنکه بودی دبیر <> گرامی بدان کس که بودی دلیر
نه دشمن در این بوم و بر لانه داشت <> نه بیگانه جایی در این خانه داشت
از آن روز دشمن به ما چیره گشت <> که مارا روان و خرد تیره گشت
از آنروز این خانه ویرانه شد <> که نان آورش مرد بیگانه شد
چو ناکس به ده کدخدایی کند <> کشاورز باید گدایی کند
به یزدان که گر ما خرد داشتیم <> کجا این سر انجام بد داشتیم
بسوزد در آتش گرت جان و تن <> به از زندگی کردن و زیستن
اگر مایه زندگی بندگی است <> دو صد بار مردن به از زندگی است
بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم <> برون سر از این بار ننگ آوریم
فردوسی نیست سرخوش است
مستندهای مربوط
مستندهای بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید، لینک آن در ستون کناری
توجه ۱: اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: وبلاگ انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
توجه ۲: جهت یافتن مطالب، یا پاسخ پرسش های خود، کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید، و مطالب را مطالعه نمایید. در جهت دانش مربوطه وبلاگم، با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
توجه ۳: مطالب وبسایت ارگ ایران، توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر، بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود، از این نظر هیچ مسئله ای نیست، و باعث خوشحالی من است. ولی عزیزان توجه داشته باشند، که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب، به ارگ ایران مراجعه نمایند.