Skip to main content

بایگانی ماهانه ارگ ایران همراه تعداد نوشته ها

هفت نوشته تازه ارگ ایران

پرسشها و پاسخهای بخش 17
      تعداد دیگری از پرسش و پاسخ های قابل توجه پست های مختلف وبلاگ و یا ارسالی با ایمیل،  پرسشها خلاصه شده،  درود و سپاس،  خوب و بد،  و این قبیل را حذف کردم،  و تا آنجا که شده اشتباه های املایی و انشایی آنها را اصلاح نموده ام.
   ــ  گاهی از پاسخها ممکن است تا یک ماه طول بکشد،  همچنین درصورتی که نظر و پرسش شخصی از قلم افتاد لطفاً تکرار نماید.
   عکس جلد کتاب جغرافیای تاریخی جدید:  "جغرافیای کهن و سرزمینهای گمشده"  از پژوهشگر گرامی آقای فرشاد فرشید راد،  انتشارات سمرقند ـ تهران 1391  با مقدمه ای از دکتر هوشنگ طالع.  کتاب بیش از پانصد رویه را دربر می گیرد.  در این کتاب با ارائه اسناد و مدارک،  درباره توانایی جغرافیایی ایرانیان در گذشته های تاریخی نوشته است.  همانگونه که بارها گفته ام،  ایکاش پژوهشگران محترم ایران،  از ابتدای تحقیقات شان،  کار خود را در اینترنت قرار دهند،  تا با دیدگاه و دانش عزیزان دیگر،  پربار تر شود،  و نیز براحتی در اختیار علاقمندان قرار گیرد.  امید است پژوهش های بیشتری از آقای فرشاد فرشید راد داشته باشیم.
   پرسش 699:  درود یکی از رهبران داعش ادعا کرده هدف بعدیشون ایرانه. این ادعارو چه اندازه جدی میدانید. به نظرتون قدرت تسلیحاتی داعش انقدر هست؟
   پاسخ انوش راوید:  درود،  داعش یا دولت اسلامی،  یا هر چیز دیگری بتنهایی عددی نیستند،  ولی ترفند های امپریالیسم است،  که خطرناک می باشد،  البته اگر روشنفکران ایرانی آگاهی لازم را به بخشی از جامعه خواب ایران بدهند،  مشکل ایجاد نخواهد شد.
   پرسش 700:  روستای زرگران قزوین چرا به زبان رومیایی صحبت می کنند و به آنها رومی می گویند؟
   پاسخ انوش راوید:  درود،  زبان زرگری یا رومیایی و مردم روم،  همان روم شاهنامه است،  اسکندر رومی نیز از همین مردم بوده است،  که در آن زمان میترایی بودند،  رومیان در طول تاریخ از ایران به تمام جهان پخش شدند،  و کشور روم را بوجود آوردند،  و تمدن ایرانی را به روم بردند،  مشروح در استان های تاریخی ایران،  جهت اطلاع بیشتر،  لینک های مقاله را مطالعه نمایید،  و پرسش های خود را مطرح نمایید.  جهت اطلاع بیشتر از روستا،  در جستجوها بنویسید:  روستای زرگران قزوین.
      حکایت سعدی: …. از آنجا کاسه چینی بروم آرم ….،  منظور از چین کاشان است،  و روم همین روم در ایران است.  مشروح در جغرافیای تاریخی ایران.
   پرسش 701:  میشه یه آدرسی یه شماره از خودتون بدین که هرموقع مسیرم طرف شما افتاد باهاتون در تماس باشم مخصوصاً تو روستا و طبیعت گردی،  ممنون.
   پاسخ انوش راوید:  درود و سپاس از توجه شما،  بدین منظور با:
  1 ــ  گته گلی خانه بمدیریت خانم شهره اشتری،
  2 ــ  خونه گلی بمدیریت آقای فرزین ملکی،
   تماس بگیرید،  شماره تلفن و آدرس های آنها در اینترنت می باشد.
   پرسش 702:  سوالی دیگر داشتم میخاستم در مورد رشته باستان شناسی سیاسی بدونم ..ایا شما میدانید چیست و چه معانی دارد وچه کاری انجام میدهد؟ با تشکر از شما استاد گرامی.
   پاسخ انوش راوید:  در چند دهه اخیر رویکرد جدیدی در باستان‌شناسی به وجود آمده است‌،  که به عنوان باستان‌شناسی سیاسی مطرح است.  استفاده ابزاری از علوم مختلف‌ و خاصه باستان‌شناسی و تاریخ، ابزاری توجیهی در اختیار بسیاری از سیاست‌ مداران قرار داده است،  که با ارایه مدارک و بعضا خلق برخی مدارک،  به‌ اهداف خود دست یابند.  مانند سریال ما و فرا زمینی ها که تلویزیون فارسی زبان منوتو آنرا نشان می دهد،  در این سریال کتاب های مختلف باستان شناسی سیاسی،  که کاری بس تبهکارنه است را نشان می دهد.  جهت اطلاع بیشتر به کتاب باستان شناسی سیاسی یعقوب محمدی فر مراجعه نمایید،  دانلود رایگان آن در اینترنت وجود دارد.
   نظر 703:  نمیتوان تمام نحسیات دوران امروز از جامعهء ایران را, به وسیلهء موضوعات تقابل سنت و سنت گریزی تفسیر کرد بنظرم. این رافع مسئولیت بد-سردمداران کل و جزئیِ سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و…. و نادرستی های ایشان نیست. و چه بسا یک دلیل برای کم سرعت بودن گذار از سنت در کشور ما همین علتی باشد که مرتبط با سنتی بودن و سنتی گریز بودن هم نیست, و بلکه اصلا بسیاری از ناملایمات و شدتهای زندگی مردمان به دلیل رهاورد گذار از سنت نباشد و نتوان همه چیز را به گردن آن و مردمان سنتی یا مردمان سنت گریز بیدانش انداخت. مثال می آورم: در مورد "سازمانهای شبدری" مندرج در لینک, اشاره شده به جذب افراد تحصیلکرده تر و باهوشتر و مطالب پیرامونش. این اگرچه درست است و واماندگان از قافله در کار خود مقصرند و در گذار نیز مسبب اطاله, اما تمام مشکل همینقدر نمیباشد و بلکه درصد کمی از مشکل جامعه ایرانی را در بر بگیرد. بنظرم در این مثال, عمدهء مشکلات از نابرابریها و غیرموضع بودنها و انواع مافیاها و پارتی بازیهای جامعه از رأس هرم تا کف قاعدهء جامعه است که میتوان گفت ما تقریبا در ایران شاهد نتایجِ گذار از سنت (در مثال فوق: جذب افراد تحصیلکرده تر و باهوشتر و ضربه خوردن مدرک گرایان و سنتیها) نیستیم. اگر مثل پرانتز بود که خب وجهه منطقی برای ناراحتی نداشتیم و میگفتیم جبریست که نتایج خوبی در آینده خواهد داشت.  ادامه مطالب را میخوانم و مجددا مزاحم خواهم شد. با سپاس.
   پاسخ انوش راوید:  درود،  من برای اولین بار در ایران تاریخ جامعه شناسی را بطور خلاصه به دوره هایی تقسیم کردم،  که در ساختارهای تاریخی اجتماع توضیح داده ام،  سنت هر دوره مربوط به همان دوره از تاریخ اجتماعی است،  در مقاله قرن سنت گریزی چند بار نوشته ام منظور سنت قرن 20 است،  نه دوران های تاریخی دیگر.  گریز از سنت قرن 20 شامل موارد گفته شده شما می باشد،  که نوشته اید: "بنظرم در این مثال, عمدهء مشکلات از نابرابریها و غیرموضع بودنها و انواع مافیاها و پارتی بازیهای جامعه از رأس هرم تا کف قاعدهء جامعه است…"
      آنچه من در کتاب های آکادمیک تاریخ اجتماعی خوانده ام،  بیشتر داستان گونه هستند،  درست مانند کرونولوژی تاریخ،  برای همین کاربرد اجتماعی پیدا نکرده اند.  من سعی می کنم تاریخ و تاریخ اجتماعی را تقسیم بندی کنم،  و بمیان جوانان علاقمند بفرستم،  و آنها که تئوریسین ها و برنامه نویس های اجتماعی و سیاسی آینده ایران هستند،  با درست دانستن،  می توانند طرح های درست بدهند.
   پرسش 704:  سلام خدمت استاد عزیز و دانشمند راوید،  از مقاله تیمورلنگ افسانه پوچ خیلی خیلی تعجب کردم سوالی پیش اومد برام ایا نوشته های ابن عربشاه کلاویخو سفیر اسپانیا یا یزدی هم ساختگ هستند. البته وقتی مقاله شمارو خوندم به نظرم حرفهای شما به واقعیت نزدیکترند. براتون دعا میکنیم چون جوانان وطن رو بیدار میکنید.
   پاسخ انوش راوید:  تیمور یک خان ایرانی بود، و یک ایرانی هرگز کشور خودش را اشغال و تصرف نمی کند. در این باره که توضیح زیاد نوشته ام. دشمنان تاریخ ایران می خواهند بگویند همه اینها خارجی بودند، تا بتوانند ایران را تقسیم کنند. با این شرایط درک متخصص های تاریخی و تاریخ اجتماعی ایران از تاریخ، بزودی خواهند گفت:  نادر شاه خارجی بود و اصفهان و شیراز را گرفت، کریم خان خارجی بود و تبریز را گرفت، قاجار خارجی بود و ایران را اشغال کرد، و آخر…
جوانان ایران بهوش باشید، و اغفال ترفند های تاریخ نگاری خارجی نشوید.
    نه ابن عربشاه نه کلاویخو نه کس دیگر نگفته اند، که تیمور خارجی بوده و ایران را شغال کرده بلکه مفسران و مترجمان کتاب های آنها از زبان خودشان که بر گرفته از سیستم آموزشی استعماری قرن 20 است،  دروغ و دونگ بدون درک از تاریخ گفته اند.  سالها پیش این کتاب ها را خوانده ام و در هیچ جا ندیدم از خارجی بودن تیمور در ایران گفته باشند.
عکس جلد کتاب سفرنامه کلاویخو، که در اینترنت رایگان وجود دارد، عکس شماره 7829.
   نظر 705 آرش از فیسبوک: درباره واژه های حرامزاده و فحشا بنویسید؟
   پاسخ انوش راوید:  واژه های عربی حرامزاده و فحشا، در ریشه پارسی است، از نظر من زبان عربی ریشه در زبان ایرانی دارد، و لهجه ای از زبان "ار" است، که همان زبان تمدن کهن ایران است.
حرامزاده = هرم + زاده، واژه کاملاً پارسی است،  و به متولدینی گفته می شد،  که از زنان فاحشه درگاه هرم ماردوش یا مردوک، و بعدها ایشتار بدنیا می آمدند.  اینها چون در بارگاه هرم و نزد کاهنان معبد و هرم بزرگ می شدند،  بیشتر به شغل کاهنی و نگهبانی هرم و معبد می پرداختند.
   فاحشه = فا = دارای مقام + حش = وابسته به درگاه،  مزدوران درگاه، حش = حس.  زنانی بودند که جسم خودشان را بمنظور عبادت در مقابل پول در اختیار مردان زوار قرار می دادند.  در آن زمان این کار نوعی عبادت بود، که ریشه در نیاز جامعه داشت.
     فحشا نیز مربوط به همان درگاه و زیارتگاه مردوک است،  جدید ترین نمونه آن در هرم های تمدن های مکزیک وجود داشت، که در واقع مهاجران تمدن کهن جی بودند.
     بزودی درباره این موضوع یک مقاله می نویسم. از اینکه ایرانیها فکر می کنند عربی زبان جدایی است، دو علت دارد یکی ضعف دانش و تحقیق آنها، دوم همکاری اعراب با استعمار در طول تاریخ، که نمونه آن امروزه هم زیاد دیده می شود.
   پرسش 706:  با سلام خدمت شما آقای انوش راوید.  سوال من این است که شما کتاب خود تیمور که دست نوشته ی خودش است رد میککنید و حمله ها و لشکر کشی هایش رامنکر میشوید. او در کتابش (منم تیمور جهنگشا )می نوسید که لشکر کشی ها و حمله ها به ایران کرده است و از سر های بریده ی مردم شهر نیشابو که مقاومت کرده اند مناره ها ساخته است.شما میگویید که تیمور ایرانی بوده در حالیکه او در کتابش نوشته استاهل کش است.در ضمن راجع به تعداد لشکر اش گفته که در حمله به بغداد 100000نفر تعداد لشکرش بوده است و حتی اسقوف سلطانیه که خاطراتی نوشته است راجع ببه تیمور گفته است برای تیمور در همی  جنگ ها پیروز بو ده است و او می توانسته است هرمقدار سرباز بالغ بر 1000000000را برا جنگهایش اجیر کند و لازم به ذکر است که تیمور راهزن نبود و فرمانده ی فردی بنام یاخماق بوده است.
   پاسخ انوش راوید:  پرسش از شما:  اصل کتاب "منم تیمور جهانگشا" را دیده اید؟
      ویکی پدیا:  منم تیمورجهانگشا کتابی‌ست در بردارنده خاطرات امیر تیمور گورکانی به قلم خود او.  وی این کتاب را در هفتاد سالگی نگارش کرد. این کتاب بصورت خطی سال‌ها در کشور عثمانی بود تا اینکه بوسیله علی پاشا حاکم عثمانی یمن بدست انگلیسی‌ها افتاد.  پس از ترجمه، این کتاب ابتدا از ترکی به انگلیسی و بعد به فرانسه برگردانده شد.  ذبیح الله منصوری این کتاب را از فرانسه به پارسی برگرداند.
      توجه کنید،  اصلاً ورق پاره هایی در کشور عثمانی دشمن ایران نوشته شده است،  سپس بدست انگلیسها، و یک نمایشنامه نویس کتاب شده و یک داستان نویس ایرانی ترجمه کرده است.  عزیز من دشمنان ایران را بشناسید،  هر وقت اصل کتاب به خط خود تیمور را دیدید،  بعد بگویید.  چی بگم به شما جوانان که براحتی اغفال دشمنان ایران می شوید.  یا مگر اینکه تابعه آنها هستید.  یکمی تاریخ را اصولی و ریشه ای بخوانید،  بارها به این پرسش پاسخ گفته ام،  چرا دقت نمی کنید و نمی خوانید،  پس بهتر است برای این ملت عثمانی و انگلیس تاریخ بنویسند.
     تیمور راهزن نبود یک خان ایرانی از خانات ایران بود،  ایران = تمدن ار،  زیاد نوشته ام پیدا کنید بخوانید.  همه رو توضیح دادم،  بخوانید و به آنها دانش جدید اضافه نمایید،  نه اینکه هی برگردید به دروغ و دونگ خارجی.  آقا جان شما ایرانی هستید،  تاریخ را از ریشه بخوانید و تخصصی یاد بگیرید،  نه اینکه پرت و پلا رو پرت و پلا،  مانند یک میلیارد سرباز،  دیگه چی بگم بارها گفته ام.
      حتی یک سند تاریخی در کتاب منم تیمور جهانگشا وجود ندارد،  آیا شما درباره مطالب کتاب تحلیل و تفسیر داشته اید؟  ای مردم،  ای جوانان،  اون مغز آدمه که تو کله است،  این سیستم آموزشی وامانده کاری کرده که چشم  گوش بسته هر چیز را بپذیرید،  و نمی توانید درست مطالعه و تحلیل کنید.  خواهش می کنم بجای اینکه در این موارد جبهه بگیرید،  دیدگاه خودتان را تغییر دهید و علم و تخصص را بدرستی درک کنید،  و از هر دمی و هر گرایشی و هر… دست بردارید.
عکس جلد کتاب داستانی منم تیمور جهانگشا،  عکس شماره 7835.
فهرست ایرانی است
   در ستون کناری،  لینک فهرست وبلاگ را قرار داده ام،  بسیاری می پندارند فهرست واژه ای عربی است،  در صورتیکه در زبان عربی ریشه یابی ندارد،  زیرا فهرست واژه ای ایرانی است.  فه اول فهمیدن به معنی آگاهی و رست به معنی رستن و روییدن است،  که در جمع می شود محل آگاه شدن رستن نوشته ها.  خود تاریخ زبان عربی ریشه در زبان کهن ایرانی دارد،  حتی آثار تاریخی مرکز کشور عربستان این موضوع را بوضوح می گوید.
      در حروف الفبای فارسی،  ف در ابتدای،  فهمیدن، فراخ، فاتک، و… آمده است،  فارسی = فا + رسی = بزرگ، داننده، رشد یابنده در بالا،  که معادل پارسی است.  پارسی = پرسری،  پر در سر ها،  داننده ها و حاکمان دوران باستان بودند،  به معنی نام شهرها و روستاهای ایران مراجعه شود.
   توضیح:  این صفحه مربوط به پست خلاصه کتاب "تاریخ حضور مسلمانان و ایرانیان در قاره آمریکا پیش از کریستف کلمب"  و "جغرافیای کهن و سزمینهای گمشده"  است که در اینجا و در اینجا، پست کرده ام.
    دکتر حمید شفیع زاده:  با سلام خلاصه ای از کتاب را خدمتتان فرستادم در دوره های بعد باز قسمت های دیگری خدمتتان می فرستم،  سوالی داشتم قبیله ای در کانادا می باشد که بسیار شبیه ایرانی ها می باشند به نام پاتاواتومی آنها به خودشان بودوادمی که در زبان انها معنی نگهبان آتش می دهد،  می خواستم بدانم در زبان های قدیمی ایرانی این کلمه قابل معنی و معادل سازی می باشد،  با تشکر فراوان حمید شفیع زاده.
   لینک های ویکی پدیدا درباره سرخپوستان و زبانهای آنها:
The Potawatomi /ˌpɑːtəˈwɑːtəm/,[1] also spelled Pottawatomie and Pottawatomi (among many variations), are a Native American people of the upper Mississippi River and Western Great Lakes region. They traditionally speak the Potawatomi language, a member of the Algonquian family. In the Potawatomi language, they generally call themselves Bodéwadmi, a name that means "keepers of the fire" and that was applied to them by the Ojibwe. They originally called themselves Neshnabé, a cognate of the word Anishinaabe. The Potawatomi were part of a long-term alliance, called the Council of Three Fires, with the Ojibwe/Jibwe (Chippewa) and Odaawaa/[O]dawa (Ottawa). In the Council of Three Fires, the Potawatomi were considered the "youngest brother."
   پاسخ انوش راوید:  درود و سپاس از توجه و مهر شما پژوهشگر عزیز.
      درباره پرسش خودتان درباره این موضوع استاد هستید،  و متشکرم که نظر من هم در این مورد می پرسید،  قبلاً در وبلاگ درباره مشابهت کامل نماد های سرخپوستان کانادا با آثار کوبکلی تپه نوشته ام،  نماد هایی که تا یکی دو قرن پیش در کانادا بوجود آمده اند،  و آثار دوازده هزار ساله کوبکلی تپه،  مشروح در اینجا.
      من بمنظور ریشه یابی زبان،  از پیران مدرسه نرفته روستا های دور دست ایران و افغانستان کمک می گیرم،  و به آنها اعتقاد علمی دارم،  ولی بشدت به نوشته های آکادمیک غربی،  بی اعتماد هستم،  و همیشه سعی کردم از زبان این پیران ریشه یابی کنم.
      درباره پاتاواتومی و بودوادمی،  باید از چند پیرمرد بی سواد مدرسه نرفته که دوستم هستند بپرسم،  البته آوای درست آنها را نیز باید از پیرمردان مدرسه نرفته و انگلیسی ندانسته آن سرخپوستان پرسید،  چه بسا که پیر مرد مدرسه نرفته ای در گوشه ای دور دست از ایران،  با آن پیرمرد سرخپوست کانادایی هم زبان باشد،  نمونه هایی دیگر در این مورد را شخصاً دیده ام.
      بنظر من انسان امروزی با زبان ابتدایی،  در حدود بندر عباس بوجود آمد،  و سپس در تمام جهان پخش شدند،  در این باره در وبلاگ توضیحاتی نوشته ام،  و با دانستن این موضوع که علم پایانی ندارد،  رشد و تکامل آن در کار جمعی است،  و ما هنوز اول راه هستیم،  بخشی از تحقیقات آزاد از داده های تاریخی مردمی را در وبلاگم می نویسم.
     در کل به این نتیجه رسیده ام،  در 12 تا 14 هزار سال پیش با مناسب شدن آب و هوای نیمکره شمالی،  در آخرین دوران یخبندان،  انسانها از "تمدن کهن آت این نامی است که من به این تمدن داده ام،  زمینی نه دریایی،  در جهان پخش شدند.  در آمریکا آثار کلاویس را بجا گذشتند،  و بازماندگان کلاویس نماد های آثار کوبکلی تپه را نیز باز سازی کرده اند،  و تا به امروز انجام دادند و نگهداشتند.
      در 7 تا 4 هزار سال پیش بار دیگر با مناسب شدن آب و هوای نیم کره شمالی،  مردم جنوب ایران،  که من به آنها "تمدن کهن جی" می گویم،  از دریا و زمین در جهان پخش شدند،  و آثار آنها در همه جهان باقی مانده است.
      بنابر این ریشه تمام مردم و زبانها و فرهنگ های دنیا از جنوب ایران است،  من ابتدا بنا به تحقیقات آکادمیک غربی،  می پنداشتم این انسان در کنیا یا اتیوپی،  به زبان دست یافته،  و در زمان بسیار طولانی تر رشد و تکامل یافته،  و در جهان پخش شدند،  ولی متوجه شدم کاملاً اشتباه و مغرضانه غربی است.  همان نتیجه ای که از دروغ های حمله این و آن به ایران گرفتند،  و قاره کهن را تجزیه کردند،  و استادان ایرانی براحتی اغفال این ترفند شدند.  شگرد هایی که اگر جلوی آنرا نگرفت،  بیش از گذشته به ملت های منطقه صدمه خواهند زد،  و داریم می بینیم که دارند می زنند.
      دروغ های تاریخ ایران براحتی خنده دار است،  ولی ذهن های دانشگاهی ایرانی انباشته شده از آنهاست،  و نمی توانند از خود شان دور کنند.  در یک جا می گویند ایرانی تمام دنیا را گرفته،  و چه زیاد قدرت فرهنگی و اجتماعی و تاریخ و سیاسی و صنعتی و غیره داشته است،  ولی در هر دوره تاریخی براحتی و مانند آب خوردن از هر بیابان گرد و آدم بی تمدن شکست خورده است.  کدامش را باور کنیم!
      در ادامه مهاجرت تاریخی،  انسانها در دوره های شرایط زمین،  در جهان پخش شدند،  طی هزارها با شرایط آب و هوایی و زیستی،  و مهاجرت های درهم،  شکل های متفاوت یافته اند،  ولی همه ریشه در یک اصل دارند،  مانند پرسر بودن داریوش بزرگ،  در اینجا.  یا مانند اروپائیها،  که مهاجران اشکور ایران به مرکزیت اروپه هستند،  این مردم نام مرکز خودشان را به سرزمین جدید نهادند.
   ــ  ارروپه = ار = ایر یا ایران +  روپه = بالاسری، پایتخت، مرکز، شهر.
  ــ  اشکور = اشک = اسک = اس = S + پاک + ور = سرزمین،  اسلام = اس + لام = پاک قدس.
     طی سه سال تحقیقات مشترک من با بانوی گرامی پرنیان حامد،  برای موضوع های فوق،  اسناد تاریخی و جدید در وبلاگ نوشته ایم،  و خیلی خوشحال هستیم،  که شما عزیز نیز با ما هم گام هستید.
 گفتگوی دوستانه با یک عزیز
   نظر 698 مهرای از  mehre2.blogfa.com:  از نظر من همه گویشوران ایرانی به هر زبان و گویشی ایرانی هستند و از حقوق برابر انسانی برخودار بایست باشند و به همین لحاظ من به اصطلاح زبانهای ایرانی موافق نیستم و میگویم آریوپارسی یا آریوایرانی باشد تا ترکی و عربی و ارمنی و آسوری.. نیز بتوانند از پسوند ایرانی یا پارسی استفاده کنند.  اینگونه همگرایی بیشتر شود و تفرقه افکنان طرد شوند و محکوم.
   ولی واقعیت را بایست گفت دو همچنین ملاحظات تمامیت ارضی و میهن پرستی بشود و چیز های تاریخی که در کل علم و دقیق نیستند باعث نشود ناخواسته منافع ملی و هبستگی ایرانیان دستخوش هجمه یا تخریب قرار گیرد از سوی مغرضان و ما بایست دقت کنیم در این باره. شما نیز تاکنون در همین راستا دیده ام میخواهم دقت فرمایید. مطالبی در این وبلاگ ارائه شده نشان میدهد کتاب دده قوردم مذبوط به عثمانی است همین قرون آواخر و نه زمانی شما میگوید،  http://darvakebaran.blogspot.com  ،  بنگرید به این وبلاگ،  http://kuroshebozorg2.persianblog.ir/post/183
   پاسخ انوش راوید:  درود،  دوست وبلاگی عزیزم جناب آقای مهرای ساغشکی،  شما دیده اید که تمام نظرات موافق و مخالف و انتقادی را در دو وبلاگ جداگانه پست می کنم،  زیرا قبل از هر چیزی ما ایرانیان نیازمند برپا داشتن و نگهداری آزادی اندیشه و قلم هستیم،  که تا نباشد هیچ نخواهیم بود و داشت و شد.
      قبل از اینکه واژه پارس در جهان متمدن پدید آید،  مردم تنها تمدن جهان در هزاره اول خورشیدی ایرانی خود را ار یا ایر می نامیدند،  و سرزمین خودشان را ایران،  مشروح در اینجا و در اینجا.  با پراکنده شدن آنها در جهان طی هزاران سال گویش های مختلف گرفتند،  سپس با پدید آمدن تمدن های دیگر در گوشه و کنار جهان،  این گویش ها شامل دستور و تغییرات مجدد شد،  و زبان های جدید بوجود آمد،  اما همه آنها ریشه در زبان اولیه خود،  که همان زبان مردم ار است هستند.
      در هزاره چهارم خورشیدی ایرانی با پیدا شدن دینها،  موبدان و روحانیون این دینها،  بمنظور مهم کردن دینشان و گفتن و نوشتن دعاها،  در گویشها دست بردند،  زبان های جدید بر پایه همان گویش خودشان ساختند،  و طی یک هزاره آن زبانها گسترش یافته است،  که در داستان های نمرود و برج نمرد می خوانیم.  بخشی از دستان ساختن زبان را،  در تاریخ زبان عربی نوشته ام،  و در پی کامل کردن آن مقاله هستم.
      من می خواهم از واقعیت های تاریخی بنویسم،  آن واقعیتی که درک می کنم،  نه آنچه که دیگران دیکته و تحمیل کرده اند،  و با انواع دروغ و ترفند بخورد مردم داده اند،  مانند همان ترفند کتابی که نام برده اید.  پارس به معنی پرسر است،  پرسر نام روحانیون پر به سر مدی (یا مری یا مادی) بوده است، که پارسا هم گفته شدند،  مشروح در اینجا.  بخشی از آنان بعلت های ناشناخته دینی از مدیا جدا شده،  و به جنوب در تپه رحمت رفته و عبادتگاه خودشان را ساختند،  و طی نیم هزاره از دل آنها داریوش بزرگ بوجود آمد،  داریوش بزرگ بمنظور همآهنگی دولتی و ملی،  زبان دری را از گویش های مختلف موجود بوجود آورد،  و زبان رسمی درباری کرد.  سپس این زبان نیز پارسی،  بنام آن پارساها نامید شد،  درباره این تاریخها در موضوعات مربوطه و مختلف وبلاگ توضیح کامل نوشته ام.
      اگر ما نتوانیم واقعیت های تاریخی را بدرستی کشف کنیم،  و بخواهیم پای بند اصول قرون گذشته و یا من درآوردی باشیم،  خود بخود دشمنان هم که کم نیستند چنین خواهند کرد،  و چه شود.  آنچه که می دانم در شرایط سیاسی ایجاد شده،  که بعلت سادگی و انباشت دروغها و ترفندها در منطقه قاره کهن است،  دارند کشور های این قاره را تجزیه می کنند،  کشور هایی که خود بر اثر تجزیه قاره در دو قرن پیش بوجود آمده اند.  امپریالیسم نو می خواهد!  فقط چند منطقه نفت و گاز خیز را از لیبی تا انتهای بلوچستان پاکستان در اختیار بگیرد،  و بقیه قاره را بجان هم اندازد تا….  داستان استعمار سر دراز دارد،  و همه آنها بر پایه دروغها و ترفند های تاریخی شکل گرفته و خواهد گرفت.
    مهرای عزیز تندرست و پیروز باشید،  و تحقیقات و نوشته های خودتان را با شور و شوق و دانش بیشتر از گذشته ادامه دهید،  ما می خوانیم و استفاده می کنیم.
   لازم:  ضمن سپاس از طرح شما،  درباره نقشه ای که درباره دریاچه بزرگ داخلی ایران کشیدید،  و در مقاله ای از آن استفاده کردم،  لازم به توضیح است،  در هزاره اول خورشیدی ایرانی،  یعنی هفت هزار سال پیش،  بالای عرض 35 درجه شمالی،  یخها شروع می شدند،  و باید سفید کشیده شوند،  و آبهای خلیج فارس و دریا های آزاد هم باید حدود 100 متر کمتر کشیده شود،  زیرا آبهای دریا های آزاد درون آن دریاچه یخ بزرگ قرار داشتند.
    بنا به تحقیقات من در اینجا،  حدود 4500 سال پیش دریاچه بزرگ بر اثر گرم شدن زمین و آب شدن یخها تحت فشار قرار می گیرد و شکافته و سیل راه می افتد،  مردم تمدن کهن جی از 120 سال پیش از این واقعه،  دریاچه را تحت نظر داشتند،  ولی در هر صورت غافل گیر شدند،  فقط نوح بود که می دانست چه سرنوشت شومی زودتر از موعد در انتظار مردم است.
      قبل از این سیل،  سطح آب خلیج فارس و دریا های آزاد حدود 100 متر پائین تر بودند،  در مومبای هندوستان شهری کشف شده است، که در عمق 60 متری سطح آب دریا قرار دارد.
   توضیح:  اگر درباره مطلبی از وبلاگ من پرسش و نظری می نویسید،  لطفاً لینک آنرا هم بنویسید زیرا بعضی از نوشته های من مربوط به چندین سال پیش است،  و نیاز به اصلاح و بازنویسی دارند و نمی دانم کجا هستند.
  ــ  فارسی = فا = بزرگی و شکوه + ر = حرف رابط = سی = نور، روشنایی، دیدگان، خورشید.  فارسی = شکوه دیدگان = بزرگی نور = زبان انسان،  زبان مردم ایران،  اولین زبان تمدن و بشر.
انسی = ان = بیرون آمده، زاده شده + سی = نور، روشنایی، دیدگان، خورشید.
انسی = انسان = انشان =  ایران = کشور فارسی زبان کوروش بزرگ.  انسان = زاده خورشید،  فرزند خورشید و نور.
اور سی = پنجره = اور = شهر، محوطه + سی = نور، دیدن.  جهت اطلاع بیشتر به معنی نام شهرها و روستا های ایران مراجعه شود.
عزیزان جهت پیگیری مطالب ب وبلاگ  mehre2.blogfa.comمراجعه نمایند.
   عکس نگهداری آثار تاریخی ایران در یک موزه مهم ایران،  مشروح در صفحه فیسبوک انوش راوید،  عکس شماره 7757.

 

   پرسش 690: Caspian Culture ــ  سلام دوست من.بنده به یک نتایجی رسیدم که یک زبانی در منطقه دیلمان وجود داشته که خیلی قدیمی و کهن بوده. این زبان رو مردمان قدیمی سخت سر سلئری می نامند و گویند زبان سخت سر ابتدا سلئری بود. بنده چند سال قبل در مسیر صعود به قله درفک در مسیر، چند پیرمرد و پیرزن را دیدم که به زبانی متفاوت از مردم دیلمان حرف می زدند که اصلا برای من قابل درک نبود. ولی چون با گروه و در مسیر قله بودم نتوانستم بمانم و با آنها صحبت کنم. به نظر بنده این زبان و زبان سلئری سخت سر یکی بوده که زبانهای بسیار کهن و بومی هستند. اگر شما اطلاعاتی در این باره می دانید ، بنده رو حتما در جریان بگذارید. با سپاس.
   پاسخ انوش راوید:  درود،  بارها و بارها در سایت ارگ از جوانان باهوش ایران خواسته ام زبان پیرمردان و پیر زنان مدرسه نرفته شهر و دیار خودشان را ضبط و ربط کنند،  تاریخ در دل این زبانها است،  با همین زبانها می توان تاریخ را بیرون کشید و کتیبه ها را خواند،  و….،  من موضوع نظر شما عزیز را به جوانان علاقمند منطقه فوق می گویم و می پرسم.
   پرسش 691 مینا:  قصد از مزاحمت فقط یک نکته است. من سایت شما را مطالعه کردم و این موج نو که شما در مورد آن نوشتید اگر بیشتر راجع به آن تحقیق کنید و در واقع به عمق آن نفوذ کنید متوجه میشود این موج نو هم محصول همین استعمارگران و صهیونیستها است. من نیز در این دام فکری گرفتار شده بودم که شکر خدا متوجه شدم. مخصوصاً جستجو در سایتهای انگلیسی زبان خواهید یافت آنهایی که بنیاد موج را نهادند از خود این فرقه صهیونیستی بودند و هستند این موج نو را می خواهند به عنوان دین جدید مردم در نظام نوین جهانی خودشان منتشر کنند. که امیدوارم هرگز موفق نشوند. خواهشمندم در این زمینه بیشتر تحقیق کنید. مخصوصاً وقتی جوانان ایرانی را به این موضع دعوت می کنید. نکند که از چاه به چاهی ژرفتر بیفتند. با احترام
   پاسخ انوش راوید:  درود و سپاس از توجه شما،  در همان سری مقاله های موج نو ایرانی نوشته ام،  باید در قرن جدید برای هر موضوع،  تعریف جدید علمی داشت،  هر موجی که آن موج نیست،  همانگونه که هر ایرانی آن دیگری نیست،  تعریف موج نو ایرانی من متفاوت از آن تعریف است.  امیدوارم شما نیز تعریف جدید علمی برای موج نو ایرانی ارائه دهید،  تا خود داخل موج نو ایرانی باشید،  زیرا جوانان ما از ابتدای تولد در موج آموزش های سنتی اسیرند،  و در سیستم آموزشی وامانده نیز به آنها اجازه تحقیق و تحلیل مستقل نمی دهند،  ادامه این پاسخ را تحت عنوان "تعریف جدید برای دنیای جدید" می نویسم.
   نظر 692 مهدی حاجتی شیمنی:  با سلام خدمت شما،  روستای ما از نظر طبیعت یکی از بهترین روستاهای شهرستان ایذه می باشد، لطفا به وبلاگ من سر بزنید اگر عکس ها قابل قبولتان بود در وبلاگ خود درج کنید،  با تشکر  http://shiman.blogfa.com
   پاسخ انوش راوید:  درود،  ضمن سپاس از ذوق شما،  روستای خیلی زیبا و خوبی دارید،  خدا قسمت کند در یکی دو سال آینده به روستای شما بیایم،  از عکس های زیبای روستای شما در وبم استفاده خواهم کرد.
  ــ  شیمن = ملکه سرزمین بلندی
   یه من = یونان = یه = یک = پائین،  کمترین + من = مرد، واحد وزن، دارای جایگاه = سرزمین پائین.
   شیمن = شی + من = چین = ملکه بلندی،  ملکه کوهستان،  ملکه و جایگاه خورشید.
   شی = شیم = شیمال = شمال = ملکه کوهستان،  ملکه شمال.
   شیمن = شمن = دین شمن های یاقوتستان (سیبری) = پرستش ملکه شمال.
    جهت اطلاع بیشتر رجوع شود به معنی نام شهرها و روستاهای ایران.
   پرسش 693: Royan Mangelyan‏ ــ  سلام آقای راوید؛ توی وبتون نوشته بودین که اسلام یعنی مقدس و اسلام= اس+لام هست! اما اسلام اسم مصدر باب افعاله و به معنای تسلیم شدنه و یه کلمه ی عربیه و ربطی به فارسی نداره!… با تشکر.
   پاسخ انوش راوید:  درود و سپاس از توجه شما،  آیا تاریخ و ریشه زبان عربی را می دانید؟  آیا می دانید زبان عربی کی و چگونه بوجود آمد؟  آیا می دانید اسلام و سلام و الام و… از کی گفته شدند و به چه منظور؟  چقدر از دروغ های تاریخ می دانید؟
      پاسخ این پرسشها و پرسش های دیگر در میان مطالب وبلاگ است،  درباره اسلام را من نگفته ام،  اینها همه از گفته های پدر بزرگ من آیت الله حاج میرزا حسین است،  که از مجتهدان جامع شرایط شیعه و سنی و استاد اعظم الازهر بود،  و از بزرگان انقلاب مشروطیت،  فقط من گفته های ایشان را با دانش و کشف جدید از تمدن کهن جی و زبان شناسی حروف هیرو کلیف جی ترکیب کرده ام،  جهت اطلاع بیشتر به مطالب مختلف وبلاگ مراجعه نمایید.  تندرست و پیروز باشید.
 Royan Mangelyan‏ ــ  سلامی دوباره. من یک زبانشناسم و سالهاست که روی زبانها تحقیق می کنم، به زبان عربی کلاسیک هم مسلطم. خوشبختانه یا متاسفانه عربی ربطی به فارسی ندارد، چرا که زبانی قالبی است. اسلام از ریشه ی "س ل م" است وقتی که در باب افعال رود معنای تسلیم شدن می دهد.  هر کس که چنان ادعایی کرده باشد با عربی و زبانشناسی رابطه ای نداشته است. موفق باشید.
   پاسخ انوش راوید:  درود،  جهت روشن شدن مسائل تاریخی از همکاری شما پیشاپیش سپاسگزارم،  طبق تحقیقات ما تمام زبان های دنیا ریشه در زبان و حروف هیروکلیف جی دارند،  عربی به فارسی کاری و ربطی ندارد،  ولی عربی چون خود فارسی ریشه در زبان تمدن جی دارد،  و عربی زبان غالب نیست،  و این غالب گفتن غیر اصولی و علمی است،  دلیل تان برای این گفته چیست؟   لطفاً ریشه "س ل م"  را ذکر کنید؟  تندرست و پیروز باشید.
Royan Mangelyan‏ ــ  زبان قالبی؛ نه "غالب"!!  "س ل م" خودش ریشه س! ریشه ی کلماتی مثل سلام، تسلیم، سلامتی و …!  قالبی یعنی یه قالب مقل "افعال" کلماتی چون اسلام، احسان، اجماع، اکرام و … رو میسازه. بگذریم، شما به تحقیقاتتون ادامه بدین، با تشکر.
   پاسخ انوش راوید:  گرامی تحقیقات من با کمک عزیزانی چون شما انجام می شود،  از نظر من تمام اینها که نوشته اید  "اسلام، احسان، اجماع، اکرام و …"،  در ریشه یابی هیچ کدام عربی نیستند،  زیرا عربی اصلاً ریشه تاریخی و زبانی ندارد،  شما لطفاً یک سند دوران باستان درباره تاریخ زبان عربی را نام ببرید؟
 Royan Mangelyan‏ ــ  نظر شما نظری غیرعلمی است. زبان عربی از نسل و از دنباله ی زبان اکدی است که هر دو زبان؛ سامی اند و یک دستور زبان دارند. چه شما عربی بدانید چه نه؛ همه ی واژگان فوق عربی اند و بر وزن "افعال" اند! وقتی چنین حقیقتی را رد می کنید؛ جای بحث نیست. موفق باشید.
   پاسخ انوش راوید:  درود،  عزیزم نظر خوب شما را وبلاگ قرار می دهم تا دیگران هم استفاده کننده،  خواهشاً به پرسش های من پاسخ دهید،  آیا می دانید ریشه اکد و سامی از کجاست و چه زمانی شکل گرفته است؟
 ـــ  پاسخی از جانب Royan Mangelyan گفته نشد.
   انوش راوید:  آنچه که من از تاریخ می دانم،  سامی و حامی داستان هایی بیش نیستند،  و اکد ها هم بخشی از سومر بوده است،  و سومر هم همانگونه که نامش پیداست،  به معنی مر قرمز،  یا ماد سرخ است.
  ــ  سو = قرمز + مر = ماد،  مشروح در تاریخ عراق.
      ای عزیزی که با من چند پرسش و پاسخ داشتی،  و با گفتن جمله "شما به تحقیقاتتون ادامه بدین"  یعنی که خیلی می دانید،  و نباید بحث کنید،  عزیزان اغفال ترفندها و دروغ های تاریخ نشوید،  بروید ریشه ها را بیابید،  بدانید علم پایانی ندارد،  و چه بسا آنچه که ما می دانیم اول راه است.  بمنظور تاریخ سازی های استعماری آمده اند پرت و پلا های بدون دانش را بجای تاریخ جا زده اند،  تا بتوانند کار های استعماری خودشان را پیش برند،  و منافع و منابع ببرند.
هر آنچه که می دانیم و یا بما گفته اند تمام علم نیست،  علم پایانی ندارد.
حافظه محوری سیستم آموزشی را دور بریزید،  تحقیق و تحلیل های جامع و علمی داشته باشید.
   پرسش 694:  آقای راوید بانو حامد لطفاً نظرتان را درباره سایت http://realhistoryww.com بگویید/
   پاسخ انوش راوید:  از این دست سایت هایی که پرت و پلا های تاریخی می نویسند و کارشان تحریف است،  زیاد دیده می شود،  این سایتی است که از جغرافیای تاریخی و هویت مکانها و اقوام هیچ نمی داند و بر اساس داده های تاریخی استعماری با دستکاری و تحریف عکس و نوشته می خواهد چیزی را ثابت کند،  برود برای آن اروپائیها هر چه می خواهد بگوید و بنویسد.  قرن 21 زمان تکنولوژی ارتباطات و روشنگری است،  در این قرن تخصص و تخصصی تر بودن حرف اول را می زند،  دیگر استعمار و امپریالیسم و عوامل آنها مانند قرون 18تا 20 با پرت و پلا های تاریخی نمی توانند کاری پیش ببرند،  برای همین هم اگر دقت کنید،  در سیاست امروزه جهان تا می توانند ضد تاریخ می زنند،  و بیشتر دینها را جلو و به کارزار می کشند،  مانند داعش و طالبان و غیره.  داستان های استعمار سر دراز دارد،  باید هوشیار بود و اغفال نشد.
   پرسش 695 رضایی:  با سلام خدمت اقای راوید عزیز من یک خواهرزاده دارم که عاشق تاریخ می باشد سنش حدود 11 سال می باشد. سوال ایشان از شما  این بوده که چرا رود خانه یا باتلاق گاو خونی به این اسم خوانده شده. با تشکر و تقدیم احترام.
   پاسخ انوش راوید:  درود،  خیلی از وجود چنین نوجوانی خوشحالم،  در مقاله های اینترنت درباره گاو خونی زیاد نوشته اند،  که گاو را می برند آنجا چراگاه یا سر می بریدند،  و مقداری پرت و پلای دیگر گفته اند،  اما از نظر من درست آن باز می گرد،  به زبان تمدن کهن جی و حروف هیروکلیف جی،  که در زیر توضیح نوشته ام:
   ــ  گاوخونی = گو ای اونی یا ای اوی
   گو = بزرگ +  ا = راست و بلند، دارنده نعمت و برکت و تولید مثل + ی = آخرین مرحله + او یا اوی یا آب.
   گاو خونی = آخرین مرحله نعمت و برکت آب بزرگ،  جهت اطلاع بیشتر به معنی نام شهرها و روستاهای ایران بروید.
نظر و پرسش 696 آرش:  سلام استاد،  می بخشید نظر شما در مورد وجود پادشاهی الیمایی ها به گفته بعضی به مرکزیت ارجان پس از سقوط هخامنشیان تاسیس و تا اول دوره ساسانی ها ادامه داشته چیست؟  در حال حاضر نقش برجسته تنگ سروک را به این حکومت محلی نسبت می دهند،  آیا این نمی تواند نشانی باشد که سقوط هخامنشیان در پی شورش های شدید محلی شکل گرفته باشد که اسکندر اشکانی هم فرمانده  قسمت پارت بوده؟  چون به نظر من منطقی به نظر نمی رسد که یک شخص با سرعت برق آسا تمامی سرزمینی به این بزرگی را تصرف کرده باشد حال چه اسکندر مقدونی باشد چه اشکانی!  با تشکر آرش … از بهبهان.
   پاسخ انوش راوید:  درود و سپاس از توجه شما،  بطور کلی از نظر من درست است و در دروغ حمله اسکندر مقدونی نوشت ام، ،  اما درباره کرونولوژی تا کامل شدن تحقیقاتم نمی توانم چیزی بگویم،  زیرا وقایع نگاری تاریخی آنقدر بدورغ آغشته است،  که بمنظور یافتن واقعیتها کار و زمان زیادی می برد.  یکی از مهمترین مسائل که در تحقیقاتم متوجه شده ام،  وجود نیم هزاره سلوکیان و اشکانیان در تاریخ آکادمیک ایران است،  که این زمان در تاریخ های واقعی و قدیمی ایران وجود ندارد.  لازم به یاد آوریست،  تاریخ سیستم آموزشی ایران،  توسط غربیها و استعمارگران تألیف شده و توسط عوامل آنها فارسی گردانی و تکرار شده است،  و آنها مقاصد خودشان را در این کار منظور کرده اند.
   نظر 697 بابک:  سال اول دانشگاه در رشته مهندسی عمران بودم و تا آن سال خیلی به دنبال فرهنگ لغاتی بودم که معنی درست اسمم را بگوید…  ولی همه آنها برای بابک نوشته بودند پدر کوچک؟؟؟ و چه بی معنا و سبک بود برایم این معنی.  سال 1374 در کتاب مصالح ساختمان زنده یاد استاد حامی که چاپ بسیار قدیم آن به دست یکی از خانم های همکلاسی رسیده بود و ایشان دورش را خط کشیده بود و به من داد تا ببینم استاد نوشته بود:
  "بابک یعنی با+بک یعنی ایزد آب!!! کاش می توانستم بر دستان استاد بوسه زنم از آنجا که کاری که ایشان در مورد معنی نامم انجام داد حتی در فرهنگ دهخدا انجام نشده نبود. نامش جاودان باد و روان پاکش قرین آرامش ابدی"
    به هر حال داشتم مطلب شما در مورد هند ایران را می خواندم، که نام آن مرد شریف را دیدم و خاطره ایشان مرور شد و چقدر خوشحالم که شما هم استاد احمد حامی را می شناسید از این که آن سالها فهمیدم ایشان در تاریخ صاحب نطر هستند به عنوان یک ایرانی به خود می بالم. جناب راوید آثار ایشان در مورد تاریخ چگونه قابل دسترسی هستند؟  اگر راهنمایی بفرمایید سپاسگدار خواهم بود.
  تاریخ کارگزاران و چهره های استعمار شما را خواندم و سپاسگزارم،  برای واژگان پارسی یک سایت را که خودم از آن بهره بردم خدمت شما معرفی می کنم http://beparsi.com در ضمن از فهرست واژگان مصوب فرهنگستان زبان هم بهره هایی برده ام،  پاینده باشید
   پاسخ انوش راوید:  درود و سپاس از توجه شما عزیز،  ما چند صفحه از زنده یاد احمد حامی در وبلاگ نوشته ایم،  و بسیار از دانش زنده یاد بهره و نام برده ایم،  دوره ای که آنها درس خواندند و دانشمند شدند دوره ای بود که سیستم آموزشی خیلی کار آمد بود،  ولی امروزه در بحران است.
      در گذشته ها آب خیلی مهم بود،  بمنظور حفظ آب، رئیس آب کشور داشتند،  که به آن بابک می گفتند،  ولی امروزه در کشور ما آب ارزش خاص خودش را از دست داده است،  بهمین جهت روز بروز بیشتر با بحران غذایی و آب روبرو خواهیم شد،  و چه بسا درگیری های مختلف برای آب ایجاد شود،  زیرا بابک یا الهه آب نداریم،  که هیچ بلکه مردم نمی دانند چیست.
   ــ  ب = با = آب،  مانند باران.
   بک = بغ = بای = بزرگ، الهه، روحانی،  در اینجا از زنده یاد استاد ما احمد حامی نوشته ام.
   عکس استاد عبدالمجید ارفعی پژوهشگر و متخصص زبان ‌های باستانی اکدی و ایلامی، ایلام ‌شناس و از آخرین بازماندگان مترجم خط میخی ایلامی در جهان و از مهم‌ ترین کتیبه ‌خوانان ایرانی است، و برخی از لوح‌های گلی تخت جمشید با تلاش وی ترجمه شده‌ است.  عبدالمجید ارفعی نخستین مترجم استوانه کوروش بزرگ از زبان اصلی بابلی‌نو به فارسی است.  عکس شماره 7750.
 
   عکس کمک های دولت ترکیه به ترکمنان تلعفر،  بعد از آوراگی و کشتار بدست داعش،  درصورتیکه این ترکمنان قبایل قزلباش صفویه هستند،  و وظیفه مردم ایران است که به آنها کمک مدنی و نظامی کنند،  نه کسانیکه در دروغ جنگ چالدران رو در روی آنها بودند.  عکس شماره 7721.
  ــ  تلعفر = تل ا فر = تالار بلند شکوهمند = واژه ای کاملاً پارسی.
  ــ  تل = تال = تالار + ا = راست و بلند، بلندی + فر = شکوه و عظمت = تالار بلند شکوهمند
   پرسش 684:  گردآفرید بختیاری ــ  جناب راوید درود بر شما؛ فرمودید درباره سایت نظر بدهم، راستش نگاهی کلی به موضوعات کردم و برآن شدم نظرم را همینجا عرض کنم: نخست اینکه نگاه شما به تاریخ؛ ایدئولوژی زده و منبعث از گفتمان چپ است، همانگونه که دانشمندان شوروی تاریخ دوره ساسانی ما را واکاویدند و یکسره با پیش‌داوری های کمنیستی و با پیش‌داوری‌هایِ انقلابی گری و فئودالیسم ، پرولتاریا و .. تاریخ ما را واکاویدند و موجب آزار ایرانیان شدند. نگاه شما به تاریخ نیز صرف نظر از این موضوع، نگاهی غیرعلمی و سلیقه ای ست، برای نمونه دیدم شما جنگ چالدران را یکسره رد فرمودید. و باورمند با رویکرد به نظریه توطئه همه‌ی آنچه صفحات تاریخ را پرکرده را دروغ و برساخته اروپاییان برشمردید. ولی مثلا در همین یک نمونه ما اسنادی داریم که این جنگ را غیرقابل انکار میکند، مثلا نامه‌های شاه تهماسب به پادشاه عثمانی، سلطان سلیمان قانونی که از جزئیات این نبرد پدرش سخن گفته، (مجموعه منشات السلاطین ، فریدون احمد بگ.استانبول 1264-1275)…اصل نامه مورد گفتگو بشماره 7049 در موزه توپ قاپو سرای استانبول بایگانی است که اگر خواستید عکسش را برای شما میفرستم. و منبع دیگر برای این نامه: "تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران"؛ ابوالقاسم طاهری 1349-تهران ص 189. و دیگر اینکه در اسناد گرجی و آلمانی نیز به اشارات شاه طهماسب به جنگ پدرش با عثمانی ها اشاره شده. دیگر اینکه در احسن التواریخ که نویسنده اش ایرانی بوده نیز به این جنگ اشاره شده. پس با این حساب شما باید یکسره همه مورخین ایرانی و خارجی را رد کنید. به هر روی موفق باشید.
   پاسخ انوش راوید:  درود و سپاس از توجه شما،  با دیدن فئودالی و بورژوازی و… در مطالب نظرم،  سریع اظهار نظر کرده اید،  درصورتیکه اصل تاریخ و تاریخ اجتماعی بر پایه ساختارهای تاریخی اجتماع بنا شده است،  نباید هر دوره و بود و باش مردم را با یک اندیشه نگاه کرد،  قبلاً در این باره زیاد نوشته ام.
      کشف بزرگی کرده اید که نوشته اید:  "نگاه شما به تاریخ نیز صرف نظر از این موضوع، نگاهی غیر علمی و سلیقه ای ست"  به این کشف تبریک می گویم!،  چه باهوش که می توانید با "نگاهی کلی به موضوعات کردم" می توانید کشف کنید.
      تمام مطالب نوشته شده درباره جنگ چالدران را بخوبی و با دقت مطالعه کرده ام،  حتی به محل گفته شده آن جنگ هم رفته ام،  در کل این نوشته ها،  هیچ مبنای واقعی از یک جنگ میهنی وجود ندارد،  جز دروغ گفتن،  ایکاش با دقت مطالب و لینک های مربوطه مرا در این مورد می خواندید.
      استعمار با بزرگ نمایی زد و خورد چالدران،  آن را وسیله ای برای جدایی بخش های بزرگی از ایران کرده است،  منجمله که هم اینک قزلباش صفویه را در عراق دارند می کشند،  به جرم شیعه و ترکمن بودن.  دقت کنید با پذیرفتن این دروغ های استعماری خطر های بزرگی ایران را تهدید کرده و خواهد کرد،  در میان مطالب وبلاگ توضیح در این موارد زیاد است.
      بشما پیشنهاد می کنم بمنظور ادامه کشفیات خود،  از اسکندر مقدونی و کتاب اسکندر تاریخ ایران الکساندر یونانی نیست،  بانوی پژوهشگر گرامی پرنیان حامد شروع نمایید،  در:
   پرسش 685:  سلام،  این که اشرف افغان به قلعه چالشتر حمله کرده و اونو مدت مدیدی محاصره کرده درسته؟
   پاسخ انوش راوید:  اشرف افغان ایرانی و اهل استان قندهار ایران بود،  خارجی نبود،  او یک شورشی ایرانی بود،  در دروغ های تاریخ گفته اند،  افغانها به ایران حمله کردند،  تا بدینوسیله افغانستان را از ایران جدا کنند.  در آن شورش،  بسیاری مردم شرکت داشتند،  تا ایران را از خواب مذهبی آخر صفویه بیدار کنند،  در آن زمان بخشی از مردم به حکومتی های شهرها حمله کردند،  مانند بقیه شورشها و انقلاب های تاریخی،  و در اشتباه و دروغ تاریخ به پای افغان های کشور وجود نداشته افغانستان نوشته شده است.  البته ترفند حکومتها از ترس شورش دوباره مردم نیز در این دروغ سهم داشته است،  جهت اطلاع بیشتر داستان سفر قندهار را بخوانید.
   پرسش 686:  سلام،  همینکه درمورد تاریخ ایرانی اسلامی خیلی کم توضیح می دید خیلی بده، مثلا در این مورد که ایرانیا به چه شکل زیر پرچم اسلام رفتن، البته تمامی مقالات شما که مربوط به این مسئله است از جمله حمله دروغ اغراب به ایران رو خوندم.
   پاسخ انوش راوید:  در تمام موارد توضیح نوشته ایم،  و همه پرسش های شما را نیز پاسخ گفته ایم،  هر سئوال دیگری دارید و پاسخ نگرفته اید دوباره بنویسید.  درباره اسلام آوردن مردم هم بارها نوشته ام،  بزودی آنها را در یک پست گرد آوری می کنم،  و لینک آنرا بشما می گویم.
   پرسش 687:  …و اینکه آیا اقوام آمریکای جنوبی رو از مهاجران تمدن های کهن ایران میدانید؟  چون در وب راجع به مهاجرت های ایرانیان کهن با کشتی به سمت شرق و سمت طلوع خورشید! دیده بودم….  آیا شباهت های موجود در پرچم کشورهای،  بولیوی و آرژانتین و اروگوعه و مکزیک و با پرچم ایران که بعضی از پرچم های کشور های ذکر شده شباهتشان در 3 رنگ سبز و سفید و قرمزه و بعضی هاشم تو نشان خورشید زیبا،  که تو  پرچم اصلی ایران وجود داره، آیا شباهت ها اتفاقیه؟
   پاسخ انوش راوید:  نه اتفاقی نیست،  جهت اطلاع از مهاجرت ایرانیان تمدن های قبلی به قاره آمریکا به پاسخ زیر برای پرسش 1946 توجه فرمایید:
  پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما تصور کردم  شاید این اسناد به کار شما کمکی کند.  برداشت این اسناد از کتاب "تاریخ حضور مسلمانان و ایرانیان در قاره امریکا پیش از کریستفر کلمب،  دکتر حمید شفیع زاده"  می باشد تقاضا  دارم به احترام زحمات ایشان ذکر ماخذ بفرمایید.   پاینده باشید
  برای اطلاع خوانندگان وبلاگ : حدود  60٪ از اسناد کتاب آقای دکتر حمید شفیع زاده بی چون و چرا سند مسلم و قابل استناد است.
   عکس کتاب تاریخ حضور مسلمانان و ایرانیان در قاره امریکا پیش از کریستفر کلمب،  دکتر حمید شفیع زاده،  عکس شماره 7723.
   پرسش از عموم:  چرا عده ای با دروغ نوشتن نام خودشان در اینترنت،  ادعای راستگویی هم دارند؟
   پرسش 689:  سلام اقای راوید پاسارگاد به چه معنی است وچه ریشه ای دارد ؟؟ موفق باشید.
   پاسخ انوش راوید:  پاسارگاد = پارسا گراد = شهر یا قلعه پارسها
   ــ  گراد = گورد = گرد = محیط، محوطه، شهر، قلعه.
   عکس آثار شهر گور،  اردشیر بابکان پس از پیروزی بر اردوان پنجم،  آخرین پادشاه حکومت اشکانیان،  شاهنشاهی ساسانیانرا پایه گذاری کرد و شهر گور را مقر حکومت خویش قرار داد.  طرح و الگوی این شهر دایره ‌ای شکل است و به قطر دو کیلومتر،  دارای چهار دروازه اصلی بوده و بنا های حکومتی و محل اقامت درباریان در آن قرار داشته است.  عکس شماره 7722.
 
   عکس جنگ گاو های نر،  که در استان گیلان به ورزا وار گیلان معروف است،  عکس شماره 7695 .  سی دی این جنگ را تهیه کنید،  بویژه در استان گیلان بنام "ورزا وار گیلان"،  و درباره این جنگ گاوها نظر بدهید،  از نظر من گاو حیوانی است که از ابتدای تمدن بشر در خدمت انسان بوده است،  یا حتی به نوعی در تکامل تمدن نقش داشته است،  و نباید با آن چنین رفتار کرد.
  ــورزا = گاو نر + وار = جنگ = War =  که از زبان تمدن جی به اروپا رفته است.
   پرسش 672:  شما سعی میکنید مستدل و مستند بگویید و این خوب ست. اما پرسش مهمی که کلید ناگفته های تاریخ اسلامی میتواند باشد این ست که ایا خلفای راشد ایرانی بوده اند؟ یا نه، همان عرب مسلمان عربستانی هستند؟ البته من گمانم این ست که اینها عرب ایرانی باشند.
   پاسخ انوش راوید:  پاسخ در:  ایرانی و عرب صدر اسلام
   نظر 673:  سلام اقای راوید تصور میکنم که این اقای سعید حیدری اصلا نه استاد دانشگاه تهران است نه روانشناس نه چیز دیگر. این اقا قصد دارد مزاحم شما شود و افکار را منحرف کند.  جوانان باهوش مواظب باشید …..
   پاسخ انوش راوید:  درست می فرمایید، در مدت چند سال گذشته اندکی از این قبیل هر چند وقت در وبلاگ چنین پرت و پلا هایی بمنظور اهداف شوم ضد ایرانی می نویسند،  و من هم از فرصت استفاده می کنم و درک از آزادی قلم و اندیشه را به جوانان ایران گوشزده می کنم.  اگر واقعاً و واقعی از آزادی اندیشه و قلم دانسته نشود،  حال اگر خاک ایران طلا باشد،  همه دانشمند باشند،  باز بیچارگی بینوایی خواهد بود.
   مهم :  در ضمن با پست نظر منحوس فرد کذایی بنام سعید حیدری،  که خود را استاد دانشگاه معرفی کرده بود،  خواستم بلکه اساتید واقعی تاریخی ایران از خواب بیدار شوند،  و دروغ های تاریخ را افشا کنند،  در غیر اینصورت موجودات دیگری جای آنها خود را استاد دانشگاه معرفی می کنند،  و در نهایت با دروغ و دونگ ضربه به اساتید واقعی محترم می زنند.
   پرسش 674:  آیا چنگیز مغول ایرانی بود؟
   پاسخ انوش راوید:  چنگیز پسر بهادر خود را از نوادگان بهرام گور می دانست،
   ــ  مغول = مغ + ل = فرایض مغ،  کسی که عمل مغ را بجا می آورد،  ل = ر = دارنده، رفته، انجام دهنده،  جهت اطلاع از ریشه یابی واژه،  به حروف هیروکلیف جی مراجعه شود.
   پرسش 675:  اسم روستای ما (پرسبانج) است، در استان قزوین در شهرستان آوج، از شما برای معنی کردن روستایمان درخاست همکاری را داریم التماس دعا.
   پاسخ انوش راوید:  پرسبانج = پر سر = روحانی + بان یا پان = نگهبان + ج = ژ = ژن = معبد زن
در کل می شود "روحانیون نگهبان معبد زن یا آناهیتا".  در طول تاریخ اسلامی این واژه به پرسپانه تغییر کرده بود.  جهت اطلاع بیشتر به معنی نام شهرها و روستاهای ایران مراجعه نمایید.  قديمي ترين سند مكتوب كه از پرسپانه نام برده شده مربوط مي شود به 272 سال پيش در 14 ربيع الاول سال 1155هجري قمري برابر با 29 ارديبهشت 1121 است.
   نظر 676:  به نظر من کیومرث همان حضرت نوح (ع) است و کشور سومر برابر گومر میباشد،  و از گیومرث ( گومرس) گرفته شده است.  سیامک برابر سام (ع) و هوشنگ برابر هود (ع) است، (هوشنگ= هوثنگ= هوتنگ= هودنگ).  نظر شما؟؟؟
   پاسخ انوش راوید:  سپاس از توجه شما،  امکان آن می باشد،  عزیزان پیگیری کننده وبلاگ درباره آن تحقیق و تحلیل بیشتر کند.
   نظر 677:  متنی که شما نوشتید دوست عزیز،  *دومین دروغ بزرگ تاریخ*  بله درسته. سومین دروغ بزرگ تاریخ مطلب شما بود طوری نوشتید که من گمان می کنم اعراب با ماچ و بوسه و روبوسی فرهنگ و زبان و همه چیزشان رو بر ما غالب کردند!!! چطور می گین فقیر و غنی اون زمان مفهومی نداشت!!!! وقتی حضرت علی (ع) شبانه می رفت به فقرا غذا می داد؟؟؟ مار و سوسمار خوردن دلیل فقر نبود که ایشان غذا براشون می برد ؟؟؟ پس یا قسمتی از حملات رو جهل بدانید و یا مغز مارو منحرف نکنید،  شما مسول هستید نسبت به ما. خواهش می کنم عنوان مطلبتون رو عوض کنید، و گرنه حس می کنم یک تنه و بر اساس عقاید شخصیتون می خواید در برابر کلی کتاب و مدارک که اقلا بر این یک قلم که شما دروغ خواندید اتفاق نظر دارن مقابله کنید که کاری از پیش نخواهید برد!!!
   پاسخ انوش راوید:  بارها نوشته ام مشکل از درک و دانش شما جوانان عزیز نیست،  مشکل از سیستم آموزشی وامانده بجا مانده از قرن گذشته است،  اول،  بارها تکرار کردم آزادی اندیشه و قلم اصل همه چیز است،  تا نباشد هیچ نیست و نخواهیم بود،  این موضوع مهم را در نظر داشته باشید.  در دورانی که بنام صدر اسلام گفته می شود، مردم در دوران قبیله ای زندگی می کردند،  و سیستم اجتماعی بر اساس قبیله بود،  شرایط زندگی قبیله ای را بخوانید.  بسیاری از داستان های دینی در دوران فئودالی از ساختارهای تاریخی اجتماع نوشته شده است،  و داستانها را با دید زمان خودشان گفته اند،  مانند فقیر و غنی.  در دوران تاریخی خورد و خورک مردم بر پایه داده های طبیعت هر سرزمین استوار بود،  خوردن ملخ و سوسمار نیز بخشی از خوراک مردم کمربند بیابانی جهان بوده است و می باشد،  و این دلیل بر فقر نمی باشد،  از نظر من خوراک امروز مردم ایران،  که بر پایه اصلی برنج ژنتیکی خارجی و مرغ هورمونی صنعتی است،  دلیل بر فقر مادی و فرهنگی می باشد.  بقیه نظرات شما را بمنظور آزادی اندیشه و قلم در این پست کپی کردم،  و بنظرم نظر خیلی شخصی شما است،  و پاسخ ندارد.
   پرسش 678:  معدن الماس آبی در ایران،  سلام،  آیا وجود معدن الماس آبی در ایران صحت دارد؟  سپاس
   پاسخ انوش راوید:  معدن یاقوت آبی در ایران وجود دارد،  نه الماس آبی،  بتازگی یک معدن یاقوت آبی در استان همدان کشف شده است،  یاقوت آبی در آثار باستانی ایران وجود دارد،  به موزه مجازی ارگ مراجعه نمایید.
   نظر 679:  نظربی ادبانه که سیستم یافتن لغات زشت ایمیل آن نظر را حذف کرد.
   انوش راوید:  انگشت شماری موجود کثیف بی ادب که با اهانت نظر می نویسند،  ایرانی نیستند،  این موجودات بدلیل عدم تربیت خانوادگی و داشتن کودکی بد (مانند کتک و توهین و تجاوز)،  فاقد شعور شده اند،  و خود بخود نمی توانند درکی از آزادی قلم و اندیشه،  درکی از نظریه و تحقیق،  و کلاً شعور اجتماعی داشته باشند.  آنها براحتی مانند کودکی شان مورد سوء استفاده دشمنان تاریخ ایران قرار می گیرند،  و بنا به خواسته دشمنان ایرانی و ایرانی،  می خواهند با اهانت و جو سازی مانع از این شوند که ایرانیان به واقعیت های تاریخی خودشان دست یابند،  زیرا دشمنان ملت ایران می دانند ملتی که از گذشته خود بدرستی بداند،  راه آینده را بهتر می یابد.
   پرسش 680:  شما نوشته اید که مردم دامغان مغول بودند و آنها به ایران حمله کردند درصورتیکه مردم دامغان آدمهای شریف هستند و نه اینکه به ایران و اروپا حمله و کشتار کنند،  درضمن در دامغان بطور طبیعی اسب وجود ندارد که لشکر سواره نظام داشته باشند.
   پاسخ انوش راوید:  در دروغ حمله مغول به ایران نوشته ام منظور از مغول ستان،  استان سمنان و دامغان کنونی ایران بوده است،  این را من نمی گویم،  زبان مردم پیر روستایی دامغان می گوید،  ریشه یابی نام دامغان می گوید،  پیرمرد روستایی دامغانی،  مردم دامغان را از نسل ساسانیان می دانست،  او دامغان را دممغون می گفت.
دممغون = دم = دام = تکیه + مغون = مغان = مغ ها.
دامغان =  تکیه مغها،  شهر مغها.
بمنظور ریشه یابی نام و تاریخ دامغان و بنای تاریخانه دامغان،  ده ها وب را بازدید کردم،  انگار مغز و دانش همه ایرانیها از روی یکدیگر کپی شده است،  و هیچ کدام توانایی آنرا ندارند نگاهی به اطراف و زبان و داستان های خانوادگی خودشان بیاندازند،  و همه یک مطلب اشتباه را کپی پیس کرده بودند.
تاریخانه = تا = مضاعف، بزرگ + ری = رای = راه و خدای خورشید + خانه.
تاریخانه = خانه بزرگ خدای خورشید
همان بی سواد هایی که این واژه اصیل ایرانی را ترکیب فارسی و ترکی مغولی از مغولستان آمده گفته اند،  همانها مغ های ایرانی را نیز مغول و خونخوار کشور مغولستان معرفی کرده اند،  و همانها بی سند و مدرک کلی داستان و پرت و پلا گفته و نوشته اند،  یک سند واقعی بمنظور پرت و پلاهایشان ندارند.
اگر می خواهید از تاریخ کشورتان از اجدادتان بدرستی بدانید،  اول باید شستشوی مغزی و دروغ های سیستم آموزشی وامانده قرن گذشته را از مغزتان خارج کنید.  در ذهن ها جا افتاده که مغول های ایران قیافه ای منگولی دارند،  و از کشور مغولستان آمده و خونخوار و آدمکش بودند،  که این غیر ممکن است و در دروغ حمله مغول آنرا کاملاً رد کرده ام،  دروغها را از مغزتان خارج کنید،  تا بتوانید واقعیت ها را درک کنید.  مغول همان مغ های ایرانی بودند با قیافه زیبا و دوست داشتنی ایرانی،  نه خونخوار بودند نه آدمکش بلکه آنها با مکتب آمدند،  و از همه ایران به آنها پیوستند.
       داشتن یا نداشتن اسب در جایی ملاک نیست،  مردم از همه ایران با آنها همراه شدند،  و یکی از مهمترین گذر های تاریخی ایران بوجود آمد،  سپس بعد از این حرکت ساختار تاریخی اجتماع ایران از سازمان قبیله ای دینی به فئودالی اولیه تغییر کرد.  درضمن دامغان هم مانند بقیه ایران اسب های پرورشی و نظامی داشته است،  حتی در زمان رضا شاه یک هنگ سواره نظام قاجاری را به نیروی مکانیزه تبدیل کردند،  هرچند که هزار جریب دامغان مرکز اسب است،  حتی در روستا هایی مانند فیروز آباد دامغان مراسم تاریخی دینی را با اسب اجرا می کنند،  بهانه از این بزرگتر نداشتید.
      مغ های تاریخانه دامغان،  از همه ایران بودند نه تنها از شهر دممغون،  مغول های حمله کننده به اروپا مربوط به دوره های بعد و خانات ایرانی بودند،  بزودی درباره آنها و پیروزی هایشان که باید باعث افتخار ایرانی باشد می نویسم.  چقدر بدبختی است،  که دست آورد های تاریخی ایران را بنام مردم کم جمعیت و کم اهمیت بیابان های کشور های مغولستان و عربستان گفته و نوشته اند،  و مغز های بدون تحلیل و درک کپی پیسی،  آنها را باور داشته و توانایی و قدرت تاریخی ایرانی را نمی بینند،  که هیچ،  بلکه براحتی واگذار می کنند.  اگر این وضع همچنان ادامه پیدا کند،  بسیار بد است.
   نظر و پرسش 681:  چرا بعضیها به جملات شما توجه نمیکنن؟؟؟  با سوالاتشون انگار دارن نظرات شما رو نقض میکنن اما….  بعضی صفحات چرا بخش نظرات نداره.  آدم گیج میشه وقتی تو سایتتون میگرده،  سلمان
   پاسخ انوش راوید:  توجه نکردن به جملات من مربوط به آموزش های سیستم آموزشی وامانده است،  که باعث شده فارغ تحصیل های آن به هیچ چیز توجه نکنند،  و این مهم از دست آورد های استعمار و امپریالیسم است.  جهت دسترسی به بخش نظرات توضیح در ستون کناری لوگوی "تماس با ما" وجود دارد.
عکس مسجد بزرگ تاریخی تاریخانه شهر دامغان،  عکس شماره 7694.
سبز= جنگل های شمال ایران، سفید= آسمان شفاف مرکز ایران، قرمز= سرخی فجر خلیج فارس
    توجه:  اگر وبلاگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
ارگ ایران  http://arq.ir