Skip to main content

بایگانی ماهانه ارگ ایران همراه تعداد نوشته ها

هفت نوشته تازه ارگ ایران

تاریخ کوپن و یارانه در ایران
      سالهاست که کوپن یا کالا برگ یارانه در ایران وجود دارد،  اما هیچ مقاله تاریخی و تاریخ اجتماعی علمی تحلیلی و تعلیلی از آن نوشته نشده است.  از ابتدای تاریخ منجمله در قبیله های اولیه بشر یارانه وجود داشته،  روسای قبایل تقسیم خوراکی را بر اساس یارانه انجام می دادند.  در داستان های دین های مختلف نوشته شده،  که رهبران دینی آنها به عده ای مخفیانه یا علنی کمک مالی و جنسی می کردند.  تا قرن ۲۰ تقریباً تمام جهان غیر از اروپا،  در ساختارهای تاریخی اجتماعی قبل از بورژوازی بسر می بردند،  و بررسی های اقتصادی آنها کاملاً متفاوت از امروز می باشد.  تاریخ کوپن و یارانه وابسته به تمام تاریخ اجتماعی است،  و برای درست دانستن باید اطلاعات عمومی خوبی از تاریخ داشت،  و جهت کار علمی و عملی دانستن سبک کار سازمان های نوین در پوشش فدرالیسم علمی بسیار مهم است.
      هیچ کدام از اقدامات یارانه ای از ابتدای تاریخ،  تحلیل و تعلیل علمی در باره کوپن و یارانه نیست،  آنها بخشی از تاریخ اجتماعی است.  تحقیق واقعی درباره کوپن و یارانه بعد از جنگ اول جهانی کار علمی است،  و در واقع این بررسی ها راهگشا برای آینده می باشد.  ندانستن و تحلیل نداشتن از کوپن و یارانه،  برای دست اندرکاران عملی و علمی آن،  باعث اشتباه در برنامه های اقتصادی،  و خیلی زود در تاریخ منجر به بحران اقتصادی،  و سپس اجتماعی و سیاسی می شود.  البته باید تحلیل تاریخ کوپن و یارانه کشور های کمونیستی و کاپیتالیستی را از یکدیگر جدا بررسی کرد،  همچنین یارانه های دوران جنگ و صلح،  نقدی و ملکی را جدا تحلیل نمود.  اگر دور از دروغ های تاریخی و بدرستی از تاریخ در زمینه علم مورد نظر خود ندانست،  نمی توان ریتم و آهنگ رشد و تکامل را متوجه شد،  و تحلیل درست و جامع داشت و بسوی آینده بهتر رفت.
   عکس تاریخی از یک قند فروش دوره گرد در شمیران استان تهران،  در آن زمان هیچ کالا برگی وجود نداشت،  و قند وارداتی بود،  عکس شماره ۱۲۶۵.  مشروح در تاریخ بازرگانی ایران.
  نمونه اقتصاد یارانه ای در قرن ۲۰
      بعد از جنگ اول مردمان همه کشور های جنگ زده انتظار داشتند،  که دولتها دست از دخالت خود بر تمام امور برداشته و اقتصاد زمان صلح برقرار شود،  و از مزایای آن برخوردار شوند.  صاحبان سرمایه های خصوصی بامید آزادی و بطبع منافع کلان،  جملگی از این تبدیل و تغییر اقتصاد جنگ به اقتصاد زمان صلح استقبال می کردند.  سرمایه داران و روشنفکران راست،  امید برای بهبود اقتصاد می دادند،  اما توجه نمی کردند،  آزادی اقتصادی در شرایطی کار ساز است،  که همه عوامل اجتماعی دخالت داشته و یکدیگر را تعدیل نمایند. چند سال بعد از جنگ کمک های مالی و اقتصادی ایالات متحده و سپس انگلستان به کشور های جنگ زده اروپایی قطع شد،  و این کشور های فرسوده و تهی دست دچار مشکلات اقتصادی و حتی گرسنگی شدند،  منجمله کشوری مانند فرانسه.  فقط دو کشور ایالات متحده و انگلستان توانستند،  در تبدیل ناگهانی اقتصاد زمان جنگ به اقتصاد صلح پایداری نمایند،  در واقع آزادی اقتصادی بنفع کشور هایی بود،  که ذخایر صنعتی در اختیار داشتند،  و می توانستند به بازار های بین المللی عرضه نمایند.  در ۱۹۱۸ چون عرصه کالا به بازار کم بود قیمتها به نحو سریع بالا رفت،  و چهار برابر سال ۱۹۱۳ شد،  و یگانه کشوری که می توانست مایحتاج خود را بهر قیمت از بازار های جهانی خریداری کند کشور آمریکا بود،  که در نتیجه جنگ منافع کلانی عایدش شده بود.  انگلستان نیز بکمک امپراطوریش تا اندازه ای می توانست،  از این نعمت برخوردار شود،  درصورتیکه فرانسه قدرت خریدش از بین رفته بود،  و هر روز تنزل می کرد،  آلمان هم سرنوشت بدتر از فرانسه داشت.  با وجود چنین شرایطی دولتها امکان وضع کمک و یارنه های اساسی به مردم را نداشتند،  جز جند مورد کم اهمیت مانند لبنیات و ذغال برای پخت و پز و گرما بود.
      پرداخت یارانه و کمک مالی بصورت کلی و عملی در اقتصاد،  که در بودجه یک کشور قرار گیرد تا سال ۱۹۳۰ انجام نشد،  در  این سال یک ششم بودجه انگلستان برای کمک و پرداخت یارانه به بیکاران پیش بینی شد.  زیرا بحران اقتصادی انگلستان در سال ۱۹۲۹ بشدت وخیم گردیده بود،  و بسیاری بیکار شده بودند.  این تصمیم کابینه حزب کارگران باعث فرار سرمایه ها شد،  و ذخیره بانک انگلستان در اندک مدتی از ۱۶۳ به ۱۳۳ میلیون لیر تقلیل یابد.  این سیاست مالی همچنین موجب فرار سرمایه ها بسوی آمریکا و فرانسه شد،  و سندیکا های کارگران نیز بهیچوجه حاضر نمی شدند،  در این یارانه و کمک هزینه بیکاران تقلیلی داده شود،  و بهمین دلیل موجب تشدید وضعیت می شد.  در کابینه بعدی سال ۱۹۳۱ ده درصد از یارانه فوق را کم کردند،  که در نتیجه مورد اعتراض و اعتصاب و نهب و غارت در انگلستان شد،  و همچنان فرار اسعار و طلا به همان سرعت سابق ادامه یافت،  و در نتیجه ارزش لیر متزلزل شد،  و دولت در برابر این مشکل مجبور به اقدامات دیگر مالی و اقتصادی جدید در پول و پشتوانه مالی شد،  و قرنها سیادت لیره هم تقریباً پایان یافت.  عده ای این کاهش شدید ارزش و اهمیت پول در انگلستان را نتیجه برداشت پول های هلند و بلژیک و غیره از بانک های انگلستان،  و عدم دریافت پول از آلمان می دانند،  در صورتی که اینها فرع هستند،  و اصل از پرداخت سوبسیدها بوده است.
      اولین کشور کمونیستی که اقدام به توزیع یارانه کرد شوروی سابق بود،  البته تا قبل از این تاریخ مقداری بن های مختلف به بعضی مردم می داند،  اما بصورت کلی و اصلی ایجاد کلخوز و سپردن زمین های کشاورزی بود.  اینها همان زمین هایی هستند،  که در کشور های سرمایه داری خرید و فروش یا احتکار می شوند،  و مانند پول نقد یا کالا از سرمایه های ملی هر کشور است.  عده ای از اقتصاد دانها این کلخوزها را غیر از سوبسید های رسمی و اقتصادی می دانند،  در صورتیکه هیچ تفاوتی ندارد،  بلکه اصولی تر از یارانه های دیگر است،  دولت اشغال گر فلسطین نمونه این کلخوزها به نام کیبوتس را در اسرائیل به اجرا گذاشت.
      دوران جنگ جهانی دوم،  حدود یک دهم کشور شوروی به اشغال آلمان های نازی در آمده،  و ویران شده بود.  17 شهر بزرگ و بیش از ۷۰ هزار قصبه،  با بیش از ۶ میلیون جمعیت از بین رفته بودند،  و بیش از ۲۵ میلیون نفر فاقد مسکن و مکان بودند.  بیش از ۶۵۰۰ کیلومتر راه آهن خراب شده،  حوزه های صنعتی کیف، دونتز و استالینگراد،  یا بکلی منهدم یا آسیب فراوان دیده بودند.  تلفات روسها در جنگ جهانی دوم بیش از ۲۵ میلیون نفر بود،  و نیمی از جمعیت باقی مانده کشور کمتر از ۲۵ سال سن داشتند.  هنوز جنگ تمام نشده،  و روز های پایانی جنگ بود،  که دولت شوروی بجای تانک و توپ،  شروع بساختن تراکتور کرد،  و برای تقویت و سوبسید به کالخوزها داد.  حکومت شوروی در سال ۱۹۴۶ یک برنامه توسعه ۵ ساله برقرار کرد،  که هدف آن تولیدات بیشتر کشاورزی و صنایع وابسته بود،  سهم کمک به کشاورزان کولخوز را افزایش داد،  و زمین های بیشتری در اختیار آنها گذاشت.  در سال ۱۹۴۶ تولیدات کشاورزی شوروی توسط سیستم های اقتصادی سوخوز و کلخوز،  به اندازه قبل از جنگ رسیده بود،  و درآمد نفرات آنها دو برابر از افراد مشابه بخش های دیگر بود.
      توضیح:  مزرعه اشتراکی کلخوز که کالخوز هم نوشته اند،  به روسی: колхо́з است،  گونه ‌ای مزرعه اشتراکی در اتحاد شوروی سابق بود،  که در کنار مزرعه ‌داری دولتی سُوْخوز برپا شده بود.  واژه کلخوز مختصر عبارت коллекти́вное  хозя́йство به تلفظ روسی کُلِکتیوْنوئه خوزیایْسْتوو،  به معنی خانه ‌داری اشتراکی است.  اعضاء کلخوزها را کلخوزی‌ها،  که به روسی  مردان را کلخوزنیک колхозник ، و زنان را کلخوزنیچا колхозница میگفتند.  اراضی کلخوز بصورت سوبسید های دولتی،  به عده ای کارگر کشاورز بی زمین واگذار شده بود،  افراد مقیم کالخوز بنا به تعداد روز های کاری،  سهمی از محصول و سود مزرعه دریافت می ‌کردند،  در حالیکه در سوخوزها یعنی کشتزار های دولتی، کارگران دستمزد مشخصی داشتند.  امروزه بیشتر کلخوزها در منطقه شوروی پیشین به مزرعه داران واگذار شده،  و به مالکیت خصوصی درآمده است.
      کیبوتس یکی از پیشرفته ترین شیوه های زندگی نوع سوسیالیستی در قرن گذشته بود،  که در اسرائیل اجرا گردید.  اهالی کیبوتس اکثرا به کار کشاورزی و صنایع وابسته به آن می پرداختند،  و پول در این جامعه شبه سوسیالیستی مطرح نبود.  اراضی کیبوتس از قرامت جنگ دوم جهانی که اسرئیل از آلمان گرفته بود،  خریداری شده و بصورت یارانه به عده ای مهاجر و پناهنده به فلسطین اشغالی داده بود.
   تاریخ کوپن و یارانه در جنوب
      معروف ترین کوپن و یارانه مربوط به ایران است،  که در میان کشور های درحال توسعه و یا جنوب سابق،  بیشترین مبلغ و طولانی ترین زمان و نفوذ پذیر ترین حالت اقتصادی را دارد.  بعد از ملی شدن نفت و از زمانی که پول نفت در اختیار دولت قرار گرفت،  یارانه هم وارد فرهنگ تاریخ اجتماعی و اقتصادی ایران شد.  زیرا خود پول نفت یارانه اهدایی سرزمین و ملت ایران به دولت است،  دولتها نیز بخشی از این پول را مجدد به نام یارانه به مردم باز می گردانند.  در رژیم گذشته بخشی از پول نفت را به عنوان کمک به بانکها،  جهت دادن وام برای بخش صنعتی واگذار می کردند،  که تقریباً عوامل حکومت وقت از آن بهرمند می شدند،  و چون آنها توانایی اجرای صنعتی نداشتند،  بخشی از این پولها صرف صنایع وابسته می شد،  که این کار بدون در نظر گرفتن توانایی فرهنگ صنعتی وقت بود.  درصدی از یارانه ها هم به دانشگاه ها و مراکز آموزشی و امور فرهنگی واگذار می گردید،  که بتوانند نقش تبلیغات و کار هایی برای حفظ رژیم را فراهم کنند.  با پیدایش اولین حرکت های انقلاب انسانی ایران از سال ۵۳ دولت وقت مجبور شد،  از درآمد های نفت،  مبالغ زیادی را بعنوان یارانه و یا بنام بودجه در اختیار ادارات قرار دهد.
      بعد از پیروزی انقلاب انسانی ایران،  دولتها بدون داشتن سیاست پولی،  تقریبآ همان موارد بودجه سابق را اعمال نموده،  و وارد فرهنگ اقتصاد دولتی کردند،  بدون اینکه در نظر بگیرند،  که پول حاصل از درآمد نفت را در امور زیر بنایی اصلی بکار برند.  وقتی دستگاهی از دولت یا بخش خصوصی،  نتواند طرح های اساسی و تز های جامع و تحلیل مفید داشته باشد،  و نتواند درآمد واقعی ایجاد کند،  و محتاج پول نفت بودجه باشد،  خود بخود یارانه گرفته است.  تنها یارانه به آن پولی که بصورت نقد یا کالا به مردم می دهند نیست،  بلکه پول تمام سازمان هایی،  که از پول رایگان نفت بهرمند می گردند،  حساب می شود.  همانگونه که در مقدمه نوشته ام،  هیچ تحلیل و تحقیقی اصولی درباره یارانه ندیدیم،  هیچ کس از اقتصاد دان های دولتی، مجلسی، دانشگاهی،  از این موضوع ننوشته اند،  فقط همگی بحث می کنند،  یارانه پول رایگانی است،  که برای کمک به مردم می دهند.  در اینترنت فقط یک PDF از اداره کل آموزش و پژوهش معاونت سیاسی،  که ننوشته تحت پوشش کدام اداره است،  با عنوان تاریخچه یارانه در ایران و جهان،  مورخ ۲۹ خرداد ۸۷ دیدم.  این پژوهش خیلی چکیده و کلی است،  در صورتی که در دوران موج های نو،  می بایست مقدار زیاد و بیشماری نوشته و تحلیل از دولت و دانشگاه و مجلس در اینترنت باشد.
چند پرسش و پاسخ یارانه ای
   پرسش:  آینده یارانه چگونه است؟
   پاسخ:  بهترین نوع یارانه تکنیکی و دانشی است،  در آینده موفق ترین نوع یارانه،  دادن انواع دانش و تکنیک بنا به نوع نیاز جامعه است.  نمونه آن را کشور نروژ بکار بست،  و در بیست سال گذشته،  قسمتی از پول نفت خود را برای خرید دانش های نوین،  و دادن آن به بخش های مورد نیاز جامعه نمود،  که در این راه بسیار موفق بود.
   پرسش:  از کجا می توان مقدار مبلغ یارانه را متوجه شد؟
   پاسخ:  با نگاهی به بودجه دولتها می توان متوجه شد،  که مقدار یارانه هر بخش چقدر است،  در ایران از زمانی که پول نفت وارد بودجه شد،  سازمان های سربار دولتی رشد نموده،  و همگی از پول نفت بودجه می گیرند.
   پرسش:  آیا مبالغی که در بودجه های ایران،  به عنوان یارانه ذکر می شود،  یارانه واقعی است؟  و مبالغ آن چقدر است؟
   پاسخ:  همانگونه که نوشتم،  کل بودجه،  یارانه اهدایی سرزمین و ملت ایران به دولت ایران است،  و مبالغی که هر سال در بودجه به مردم باز می گردانند،  بخشی از پول مردم حاصل درآمد نفت است،  که آنرا خورده و ریخت و پاش شده می کنند. علت اصلی آن عدم حضور اقتصاد دانان،  در نوشتن و گفتن تز های علمی و عملی،  و تحلیل های گسترده است.
      هر سال مبالغ آن از نظر تعداد ارقام رشد داشته اما از نظر ارزش واقعی کم و بیش داشته است،  برای دانستن از مبالغ آن،  مراجعه شود به کتاب های آماری بودجه در مرکز آمار ایران،  یا سازمان برنامه و بودجه.
   پرسش:  آیا جهانی شدن نقشی در تعیین یارانه کشورها منجمله ایران دارد؟
   پاسخ:  بله،  تا آنجا که من می دانم بانک جهانی مخالف دادن یارانه به مردم در هر کشور است،  اما آنها نمی گویند،  که اصل بودجه بعضی کشورها،  مانند نفت خیزها،  یارانه ای است،  نه درآمد دولتی از مالیات های واقعی کار و تولید،  و تعادل پولی.  در اینگونه کشورها حذف یارانه باعث بزرگ شدن دولتها،  اختلاف سلیقه دولتیها،  و فقیر شدن ملتها می شود،  که متعاقب آن نابسامانی های اجتماعی و سیاسی را بدنبال خواهد داشت.
   پرسش:  آیا در نهایت دادن یارانه نقدی بهتر است،  یا دادن ابزار کار یارانه ای؟
   پاسخ:  دو مثال فوق از اروپا که در حدود یک زمان،  و یک واقعه بودند برای همین نوشتم،  یکی در انگلستان دادن یارانه نقدی،  باعث از هم پاشیدگی یک قدرت شد.  ولی در شوروی سابق،  دادن ابزار کار بعد از خرابی و نابودی کشور،  باعث شد فقط در مدت دو سال،  تولیدات به میزان خوبی رشد کند.  در ایران هم باید بخشی از پول نفت را برابر با دانایی نوین،  و اصول دقیق،  برای سرمایه گذاری های کشاورزی و صنعتی بکار برد.
   جالب توجه:  در این روزها واژه‌ یارانه زیاد استفاده می شود،  ولی خیلی‌ها نمی ‌دانند،  نخستین بار چه کسی این واژه را در برابر واژه سوبسید قرار داد.  دکتر بهاء الدین خرمشاهی،  واژه‌ پرداز نامی قرآن و حافظ پژوه بزرگ،  این واژه را در برابر لغت انگلیسی سوبسید آورد.  به اعتقاد منوچهر انور این لغت کاربردی ‌تر از واژه سوبسید شده است،  و توانست آن واژه را به نوعی به حاشیه براند.  علاوه بر این واژه لغت ‌هایی چون، راهبرد، و حیانی (منسوب به وحی)، و قلم ‌رنجه (بر وزن قدم رنجه)، هم از ابداعات او در واژه ‌سازی است.  خرمشاهی ضمن تاکید بر توانایی و ظرفیت زبان فارسی در معادل سازی،  گفت شخص او نزدیک به ۵۰۰ واژه‌ را به زبان فارسی اضافه کرده است،  که همه این واژه‌ها را در دو مقاله در کتاب از واژه تا فرهنگ‌،  که چند سال قبل توسط انتشارات ناهید،  به بازار کتاب عرضه شده،  آورده است.
   عکس تاریخی یک کشاورز ایرانی در شهرستانک حدود ۱۳۰۰ خورشیدی،  عکس شماره ۱۲۳۹،  مشروح در تاریخ کشاورزی ایران.
 سبز= جنگل های شمال ایران، سفید= آسمان شفاف مرکز ایران، قرمز= سرخی فجر خلیج فارس
    توجه:  اگر وبلاگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  وبلاگ انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.