Skip to main content

بایگانی ماهانه ارگ ایران همراه تعداد نوشته ها

هفت نوشته تازه ارگ ایران

تارنمای ارگ ایران ابزاری است،  برای اینکه قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ را بالا ببریم.  در این پست به کتابها و مقاله های روشنگر درباره قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ می پردازم.  تاریخ قبل از قرن شانزده که بخورد مردم جهان داده اند،  سری سابقه ضبط شده یک پارچه جادویی ریز بافته از دروغهای پیچیده در مورد وقایع است،  که باید با قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ به آنها پی برد.
قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ
قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ
تصویر انوش راوید در یک سایت باستانی ،  در اینجا،  عکس شماره ۳۶۰۰.
قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ
لوگو عمیق درباره دانایی نوین و قدرت تشخیص اندیشه کنید در اینجا،  عکس شماره ۱۶۱۹.
برگه 1229 پیوست لینک زیر است:
. . . ادامه دارد و بازنویسی می شود . . .
قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ
فهرست قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ
       نوشته های بیشتر قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ را در جستجوی ارگ ایران بیابید،  ممکن است مطلب مورد نظر شما در برگه های دیگر باشد،  و یا در این فهرست بروز نشده باشد.
 
لینکها
 
1
کلیک کنید:
 
2
کلیک کنید:
 
3
کلیک کنید:
 
4
 
 
 
 
 
…………….
قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ
آناتولی تیموفیویچ فومنکو
نویسنده کتاب:  تاریخ خیالی یا علمی
       آناتولی تیموفیویچ فومنکو ــ  متولد ۱۳ مارس ۱۹۴۵ در استالینو،  اتحاد جماهیر شوروی،  ریاضیدان روسی،  استاد دانشگاه دولتی مسکو،  و همچنین به عنوان یک مکان شناس شهرت دارد.
کتاب ۶۵۰ صفحه ای تاریخ خیالی یا علمی،  حدود پانصد عکس و نمودار تصویر نسخه باستانی دارد،  و بخوبی نشان می دهد ماجراهای تاریخی که بخورد مردم داده اند،  و تاریخی که بعنوان سال مبدا میلادی استفاده می شود دروغ است.
قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ
تصویر جلد کتاب تاریخ خیالی یا علمی،  عکس شماره ۸۸۷۱ .
قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ
معرفی کتاب «تاریخ: خیال یا علم»
History: Fiction Or Science?
      «تاریخ: علم یا خیال» که در سال ۲۰۰۷ از سوی انتشاراتِ دِلامِر ریسورسز منتشر شده،  و دارای ۶۲۴ صفحه است،  یکی از همین کتاب‌هاست.  کتاب با طرح چند پرسش کلیدی آغاز می‌شود:  اگر به شما بگویند مصائب مسیح در قرن نخست میلادی رخ نداده است،  چه فکر می‌کنید؟  اگر بدانید دیوار‌های تروا به راستی در جای دیگری مثلاً قسطنطنیه واقع شده، چطور؟  اوهام و خرافات آمیخته به تاریخ عهد عتیق،  رویدادهای مربوط به جنگ‌ها،  تاریخ فاتحان،  آغاز عصر تاریکی،  ظهور و سقوط تمدن‌ها و…  را چگونه توجیه می‌کنید؟
      واقعیت این است که آموزگاران گفتند و در کتاب‌ها نوشته شد و ما آموختیم،  که تاریخ را با اسطوره درآمیزیم و روایاتِ گذشته را به صورت یکسان و بدون هرگونه انتقادی اخذ کنیم.  پس از شرح مختصری در خصوص جایگاه تاریخ در یونان باستان و طرح نظرات انتقادی توسیدید و دیگران، نویسنده به تاریخ مذهبی می پردازد و عنوان می‌کند:  کلیسا برای حفظ حکومت خود به دنبال پایه‌ای در گذشته بود.  در حالیکه هرگونه اظهار مستقل اندیشه را تحت تعقیب قرار می داد و گذشته را تنها جهت فهم مقاصد خدا مهم می دانست.  کار به جایی رسید که مورخانی مثل اسکالیگر (۱۶۰۹ـ ۱۵۴۰)،  در ثبت وقایع تاریخی،  انجیل را شاهد گرفته و ادعا کرد،  که خداوند کار آفرینش جهان را درست در سالِ ۳۹۴۷ پیش از میلادِ مسیح انجام داده است.  یا هنگامی که کپلر ستاره شناس (۱۵۷۱ـ ۱۶۳۰) دست به کار تعیین تاریخ آفرینش جهان شد،  اسناد و شواهد نجومی را با آیات و عبارات تورات تطبیق داد،  و گفت خداوند جهان را در سال ۳۹۹۲ پیش از میلاد آفریده است.
      پس از آن، آناتولی فومنکو نویسنده‌ کتاب تاریخ خیالی یا علمی،  به عصر تبدیلِ تاریخ به علم وارد می‌شود.  به عقیده‌ی او،  شرایط لازم برای تبدیل شدن تاریخ به یک علم،  در قرون اول عصر جدید (۱۸ـ ۱۶) فراهم آمد،  و نخستین شرط، آزادی اندیشه بود.  حمله به اوهام آغاز شد و بین علم و کلیسا مبارزه‌ای جدی درگرفت: جعل و تقلب بیش از آن بود که تصور می‌رفت….
      افشای تقلب‌های تاریخی کلیسا،  اعدام‌های مکرر را در پی داشت و البته تألیف تاریخ انتقادی و اصلاحی نیز از سوی مورخان ادامه یافت.  آن‌ها به عوامل دیگر رشد جامعه مثل اقتصاد توجه کردند.  به گونه‌ای که آدام اسمیت (۱۷۲۳ـ ۱۷۹۰) در کتاب معروف خود به نام بررسی طبیعت و علل ثروت ملل،  که در سال ۱۷۷۶ منتشر شد،  قوانین رشد جامعه را نتیجهی مجموع شرایط اقتصادی می داند.
      قرن نوزدهم،  زمان تهیه‌ روش تحقیق بود. علم کوشید واقعیت را از خیال جدا کند،  و بر اساس مدارک آزموده،  آن را به پدیده‌ای متقن بدل نماید.  جست وجوی مدارک کهن و تجزیه و تحلیل آن‌ها آغاز شد.  اما برغم همه‌ تلاش‌ها،  شیوه‌ نقد درونی تاریخ،  کاری بس مشکل بود،  و اغلب علما تنها به تجزیه و تحلیل خود متن بسنده می‌کردند.  تاریخ به گفته‌ انگلس در اعصار مختلف اشکال بسیار گوناگون و در عین حال محتوایی بسیار مختلف داشته است،  و به موازات تاریخ علمی،  اشکال گوناگون غیر علمی نیز به حیات خود ادامه دادند.
      فومنکو در مقدمه ورود اوهام و تخیلات در تاریخ مصر،  یونان، کتاب مقدس، و در دورانِ جدید تاریخ روسیه را به نقد کشیده و پس از آن بخش‌های اصلی کتاب را که در هفت فصل و یک ضمیمه‌ مفصل تدوین شده،  ارائه می‌کند.
      فصل اول «مشکلاتِ رویدادنگاری تاریخی» نام دارد و حاوی ۱۸ بخش است.  نقد گاهشماریِ رومی به عنوانِ بنیادِ رویدادنگاریِ اروپایی،  آغازگر این فصل است.  پس از آن با شرح مختصری پیرامون تاریخ نگارانِ روحانی مثل اسکالیگر، پتاویوسو دیگران، تاریخچه‌ شکل گیریِ رویدادنگاریِ معاصر در حوزه‌ تاریخ عهد باستان به دست داده شده.  بحث در مورد صحت و سقم رویدادنگاریِ کلیسا و آغاز نقد آن با طرح نظرات کسانی مثل دوآرچیلا،  روبرت بالدوف،  جین هاردوین،  ادوین جانسون و ویلهلم کامیر همراه شده است،  و پس از آن بخشی جالب با عنوان «اعتبار تردید پذیرِ تاریخ و گاهشماری رومی»،  نویسنده مشکلاتِ موجود در تاریخ مصر باستان را مورد بررسی قرار می دهد تا با نقبی در شیوه‌ تاریخ گذاری به تواریخ خاورمیانه برسد،  و از آنجا بحث مستوفای تاریخگذاریِ متونِ مقدس را آغاز نماید.
      مشکلات و تناقضات ناشی از خوانش متون کهن،  عنوان بخش هشتم این فصل است.  در اینجا مشکلات آوایی و تناقض موجود در ثبت رویدادهای کتاب مقدس،  با اتکا بر شواهد باستان شناسی آشکار شده است.  جغرافیا و محل وقوع این رویدادها مثلاً شهر بابل از جمله این اشکالات است،  و سرانجام فصل اول در بخش هجدهم و با تردید در تاریخ گذاری با کربن پایان می پذیرد.
      فصل دوم تاریخ گذاری نجومی نام دارد،  و حاوی پنج بخش اصلی و ۱۹ بخش فرعی است.  آیا تاریخ وقوع خسوف و کسوف‌های باستانی و قرون میانه،  تاریخی صحیح است؟  بررسی نظرات توسیدید در این باره،  ترسیم منطقه البروج و برج‌های دوازده گانه‌ فلکی در مصر باستان،  استفاده از داده‌های نجومی در رویدادنگاری، ستاره شناسی در قرون وسطی،  نجوم در عهد جدید و خطا‌های موجود در داده‌های کتاب مقدس از جمله بخش‌های این فصل است.
      فصل سوم با عنوان تاریخ گذاری زایچه‌های نجومی،  آنگونه که در مکاشفه‌ یوحنا آمده است،  از ۱۸ بخش تشکیل شده است.  آغازگر این فصل روشِ پیشنهادیِ تحقیق و اطلاعاتِ عمومی درخصوص مکاشفه و زمانِ تحریر آن است.  از دیگر بخش‌های این کتاب می‌توان به رویدادهای رخداده در جزیره‌ پتموس،  راه شیری،  24 ساعت نجومی و صورت فلکی تاج شمالی،  مشتری در برج قوس، ترسیم واقعه‌ مکاشفه در برج فلکی مخصوصِ آن،  و بازسازیِ مفهومِ درونیِ رویداد مکاشفه اشاره کرد.
      فصل چهار نجوم در عهد عتیق،  دارای ۱۳ بخش است.  نجوم در کتاب حزقیال نبی، وصف راه شیری و صورت‌های فلکی در عهد عتیق، توصیف قطاع‌ها یا جناحهای نجومی در سپهر فلکی،  صور فلکی اسد و ثور،  نبوت زکریا و تاریخ آغاز آن،  تاریخ نبوت ارمیاء نبی،  اشعیای نبی و دانیال از جمله‌ این بخش‌هایند.
      فصل پنجم با عنوان شیوه‌های تاریخ گذاریِ رویدادهای کهن آنگونه که توسط آمارهای ریاضی ارائه شده‌اند،  از ۴۲ بخش تشکیل شده،  که اهم آن‌ها عبارتند از:  مدل آماری،  وقایع نامه‌های ضعیف و قوی،  آزمایش تجربی،  بررسی مدل آماری تاریخ در روسیه،  ورود آمارهای ریاضی در تعیین دقیق سلسله‌های پادشاهی،  رابطه‌ آمار و متن تاریخی و تحلیل آماری کتاب مقدس.
      در فصل شش که ترسیم یک نقشه زمانی جهانی و نتایج بکارگیری آن،  نام دارد،  مباحثی همچون اختلاف‌های زمانی بین ۳۳۰ و۳۶۰ سال،  معنای حروف در روم باستان و در قرون وسطی،  نتیجه گیریِ مشابه از داده‌های متناقض، عیسای تاریخی و عیسای افسانه‌ای،  قانون در تاریخ،  درک تاریخی،  توجیه واقعیات،  نقد نقشه‌ها،  حقیقت، خطا و شک،  در ۱۶ بخش اصلی و ۳۲ بخش فرعی به بحث گذاشته شده است.
      عصر تاریک در قرون وسطی،  عنوان فصل هفتم کتاب است،  با ۹ بخش اصلی و ۳۱ بخش فرعی که از میان آن‌ها عناوین زیر حائز اهمیت هستند:  رنسانسِ راز آلودِ عصر کلاسیک در روم قرن وسطی، بدفهمی‌های مورخان در خصوص عهد باستان و عصر تاریک قرون وسطی،  چگونه پلوتارخ تاریخ پرشکوه ایتالیا را از هیچ بیرون کشید؟  مسیحیت و میترائیسم،  اشاره به عیسی در صنایع دستی مصر باستان،  موسی، هارون و مریم در قرآن،  تاریخ کلیسای جامع مرقس مقدس در ونیز و…
      بخش ضمیمه حاوی ۱۱ قسمت است که نمودارها،  نقشه‌ها وجدول‌های آماری مربوط به فصول ۲ و ۵ و۶ را دربر گرفته،  و علاوه برآن حاوی دو مقاله‌ مجزا نیز هست.  یکی با عنوان،  توازی بین تواریخ ارمنستانِ قرون وسطی،  و دیگری با نام سه بازتابِ موهوم پیرامون یک سلسله‌ قرون وسطایی.
      مضمون اصلی نظرات نویسنده حول این محور است،  که پیشرفت علوم در سال‌های اخیر با نفوذ روش‌های ریاضی و مقادیر در آن مواجه بوده است.  این امر تنها مربوط به علوم طبیعی نبوده و علوم اجتماعی و انسانی را نیز دربر میگیرد.
دانلود کتاب در اینجا.
قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ
افسانه زدایی از واقعیت تاریخی
منبع:  کتاب ماه تاریخ و جغرافیا شماره ۱۴۰ دی ۸۸،   ترجمه مرضیه سلیمانی.
      مطالعه‌ تاریخ، مطالعه‌ علل است و مورخ دائماً می پرسد:  چرا؟  مونتسکیو در روح القوانین می‌گوید:  «بیهوده است تصور کنیم،  آنچه در جهان می‌بینیم،  معلول تقدیر کور است.  افراد تنها و تنها فرمانبردار اوهام و خیالاتشان نیستند.»
      در سال‌های اخیر وضع تا اندازه‌ای تغییر کرده است.  امروز ما دیگر از قوانین تاریخ صحبت نمی‌کنیم.  از طرفی به لحاظ پاره‌ای ابهامات فلسفی،  نیازی نیست به واژه علت بپردازیم،  و از طرف دیگر،  به لحاظ ارتباط تصویریش با جبر،  از رونق افتاده است.  بدین قرار،  پاره‌ ای افراد صحبت از علت در تاریخ نمی کنند،  بلکه از توضیح یا تفسیر یا منطق موقعیت یا منطق درونی حوادث سخن می‌رانند.  یا برداشت علّی (چرا اتفاق افتاد) را به سود برداشت فعلی (چگونه اتفاق افتاد) طرد می‌کنند.
      از سوی دیگر محک تفاوت میان تصادف و قانون،  یا قاعده در علوم فیزیکی و نیز در امور انسانی، آنگونه که توین بی می‌گوید،  ادراک ما از ساختارهای طبیعت انسانی و ساختار طبیعت غیرانسانی است.  برخی عناصر همسان نظم و قاعده،  هم در طبیعت آدمی و هم در طبیعت مادی وجود دارد،  اختلاف در میزان آن‌هاست.
      طبیعت آدمی البته بسیار ظریف‌تر و واجد قید و بند‌های  بیشتر است.  ذکر دو مثال شاید راهگشا باشد.  در مطالعه امور انسانی،  گزینش آنچه مهم است و آنچه در آینده ممکن است اهمیت پیدا کند،  بسیار اساسی است.
      می‌گویند وقتی اداره‌ بایگانی عمومی در انگلستان تأسیس شد،  چنان از انبوه اسناد و مدارک  انباشته شد،  که متصدیان گفتند نمی‌توانند این همه اوراق را جا دهند،  تا چه رسد آن‌ها را نظم و سامان بخشند.  پس به فکر افتادند مقدار زیادی از آن‌ها را از بین ببرند. گفتگو درگرفت که چه را دور بریزند.  از قرار معلوم کلیه‌ مدارک،  چه خصوصی چه عمومی،  مربوط به بنای راه‌آهن در این کشور را منهدم کردند.  چون به زعم آنان،  موضوعی چنین پیش پا افتاده و ملالتبار نمی‌توانست مورد علاقه‌ کسی باشد.
      امروزه اقتصاددانان برای دسترسی به آن اسناد از هیچ چیز دریغ ندارند.  نکته این است،  که کمتر از یک قرن پیش به فکر کسی خطور نمی‌کرد،  که این اوراق در آینده چه اهمیت خطیری پیدا خواهد کرد.  همچنین در حدود زمان اوگوستوس،  یونانیانِ ادب پرور برآن شدند،  که ادبیات آتنی قرون پنجم و چهارم،  معیار ادبیات راستین است،  و مردم باید دوباره بدین الگوی آتنی بنویسند.  پس آنچه را در فاصله‌ سبک اصیل کلاسیک آتن و سبک آتنی بدلی خودشان به تحریر درآمده بود،  از میان بردند.
      این از جمله مواردی بود که علم فروشی و سبک گراییِ محض،  معیار و مأخذ قرار گرفت،  آن هم در موردی که ضوابط موردنظر نه تنها نامناسب،  بلکه یقیناً زیان بخش بود.  مورخان و ادیبان برای به دست آوردنِ ادبیات از دست رفته‌ بین این دو دوره،  هر بهایی حاضرند بپردازند.
  اما تاریخ‌ هایی که مغرضانه،  بدون تحقیق و برپایه خیال نوشته شده‌اند،  خود مبحث مجزای دیگری است. امروزه کنفرانس‌های علمی،  بیشتر وسیله‌ای هستند برای سرپوش گذاشتن بر غرض ورزی‌هایی که زمینه‌ای سیاسی دارند،  و نه علمی.
      در مورد نقش اسلاوها در تاریخ اولیه‌ روسیه،  هجوم آن‌ها به یونان در قرون ششم و هفتم میلادی،  خلوص نژادی یونانی‌ها،  استقرار رومانی‌ها در دره‌ کارپات پیش یا پس از مجارها،  تفاسیر مسیحیان از عهد عتیق و تحریف تاریخ به دست خود یهودی‌ها چه می‌توان گفت؟
      نمونه‌هایی از این دست بسیارند و ما می‌بینیم که بخش قابل توجهی از تاریخ نه برپایه‌ مستندات علمی و تحقیقی،  که براساس اغراض سیاسی و بر بستر توهم وخیال نوشته شده است.  در این خصوص رنه شاتو بریان،  نویسنده‌ معروف فرانسوی می‌گوید: «تاریخ فریبکاری محض است،  و همواره به همان صورت باقی می ماند که یک نویسنده‌ بزرگ آن را پرداخته باشد.»
      اینجاست که بحث نقد تاریخی مطرح می‌شود.  از دیدگاه تاریخ گرایی قدیم،  تاریخ دقیقاً عبارت است از آنچه  بواقع اتفاق افتاده است.  اما از دیدگاه تاریخ گرایی نوین،  مورخان نمی‌توانند تصویر منسجمی از مردم، کشور‌ها یا دوران‌های تاریخی موردنظر به دست دهند،  و همچنین قادر نیستند رخدادهای تاریخی را به شیوه‌ معینی بازسازی کنند،  زیرا تمامی تاریخ جنبه‌ ذهنی دارد و هرگز نمی‌توان به «حقیقت» آن دست یافت.
      نقد در لغت به معنی «بهینِ چیزی را برگزیدن» و نظر کردن در پول طلا یا درهم تا در آن به قول اهل لغت،  سره را از ناسره بازشناخت،  و بی‌تردید داوری در خصوص نیک و بد و سره و ناسره مستلزم معرفت درست و دقیق آن امور است.  در اروپا بررسی انتقادی متونِ مذهبی فعالیتی بود،  که بعنوان نوعی مناقشه‌ دینی در جریان اصلاح مذهبی شکل گرفت.
      در آن هنگام نقد متون انجیلی به منزله قضاوتی منفی اما عینی درباب عمل و احکام دستگاه روحانی در نظر گرفته می‌شد.  در مورد معنای نقد، فوکویاما، که تأثیر بسزایی بر تاریخگرایی نوین داشته و برداشت نوین او از تاریخ،  راه را برای بررسی تاریخی متون می‌گشاید، معتقد است: «نقد، روش بررسی، در فرایند گیرندگی و دهندگی ذهن است،  که در ارتباطِ دوسویه با نگرش نقادانه و ماهیت اثر شکل می‌گیرد.»
      در این میان نقد تاریخی به دو بخش تقسیم می‌شود:  نقد برونی و نقد درونی.  نقد برونی، رویکرد تبیینی به متن است،  بدین معنا که ابعاد و زوایای مختلف موجود و مذکور در متن شکافته و بیان می شود. اما در نقد درونی یا رویکرد تأویلی به متن،  ابعاد و زوایای مختلف موجود و غیر مذکور در متن کشف و تفسیر می‌گردد.  در عین حال هر نقد تاریخی را می‌توان به دو بخش مجزا از هم تفکیک کرد:  نقد راوی و نقد روایت.  شاخص‌ها و مؤلفه‌هایی که برای هریک از این دو بخش باید لحاظ شود، عبارت است از:
   الف) نقد برونی راوی:     هویت فردی و خانوادگی؛   مشخصات جسمی و فیزیکی؛   فاصله‌ زمانی و مکانی بین راوی و روایت؛   سبک و اسلوب نگارشی راوی؛   زمان و مکان رشد و نمو راوی؛   اعتقادات و گرایش‌های فکری او؛   وابستگی‌های سیاسی و اجتماعی؛   جایگاه علمی راوی بلحاظ رجالی؛   عدالت وی؛  10ـ  وضعیت و شرایط تاریخی مخاطبان راوی.
   ب) نقد برونی روایت:     اصالت روایت از لحاظ خط و زبان و نوع کاغذ،  و شیوه‌ تحریر که آیا با زمانه و فرهنگ راوی تطابق دارد یا نه؟؛    تناسب معنوی روایت با روایت‌های موازی؛    تعیین، کنترل و تاریخ روایت؛    بررسی منابع و مآخذ روایت؛    فهم معانی لفظی روایت با توجه به تحول و تطور زبان در بستر تاریخ؛    زدودن امور غیرواقع از روایت؛    صحت و سقم انتساب روایت به راوی؛    کشف جعل، تزویر و وجود خطا و اشتباه در روایت؛    استفاده از مدارک دیگر مانند مهرها، نشان‌ها، سکه‌ها و…در فهم محتویات روایت؛ ۱۰ـ  استفاده از باستان شناسی برای بررسی و فهم آثار بجامانده درباره‌ روایت.
   ج) نقد درونی راوی:     فهم علایق و انتظارات راوی ـ  حیث التفاتی؛    فهم و تنقیح پیش فهم‌های راوی؛   راوی از نقل روایت چه مقصودی داشته است؛    فهم تحولات معنوی زبان راوی،  با عنایت به این مسئله مهم که زبان یک پدیده‌ تاریخی است، و شرایط و امکان‌های بیان، تاریخی و متحولاند.
   د) نقد درونی روایت:  1 ـ  فهم معنی حقیقی روایت و ارزیابی آن در میزان عقل؛    استنتاج حادثه یا حقیقت تاریخی غیر مذکور در روایت؛    کشف حلقه ‌های مفقوده در روایت به کمک عقل تاریخی؛    سنجش، ارزیابی و مقایسه عقاید و آرای مورخان دیگر یا نقادانی که با این رخداد سروکار داشته‌اند؛    کشف فهم و دیدگاه اصلی موجود، اما مستور در روایت که همه‌ مطالب روایت بر محور آن نظم یافته است.
      مثالی بارز در این زمینه دیدگاه ابن خلدون،  مورخ مسلمان است.  برای ابن خلدون تاریخ به عنوان علم چیزی است از نوع علوم مربوط به جامعه.  نقد مدارک و اسناد در نزد او شرط عمده‌ کار مورخ است.  او از بی دقتی مورخان پیشین انتقاد می‌کند و ضرورت نقد تاریخی را پیش می‌کشد.  نقد او غیر از بررسی گواهی‌هایی که در تاریخ اصل کلی است،  مبتنی برآن چیزی است،  که وی قانون المطابقه می خواند.  یعنی آن که حوادث منقول با آن چه اقتضای طبیعت و احوال جاری عمران بشری است، منطبق باشد.
      او در «مقدمه» بر مورخان گذشته می‌تازد که در نقل اخبار گزاف دقت نمی ورزند و آنچه را پیشینیان گفته‌اند،  بی هیچ تأملی تکرار می‌کنند.  مثلاً در مورد خبری که به موجب آن تعداد لشکریان بنی اسرائیل را بعضی مورخان ششصد هزار تن ذکر کرده‌اند،  خاطرنشان می‌کند که وجود چنین عده‌ای با استعداد سرزمین مصر و شام، به­هیچ­وجه موافق نیست،  و در آن روزگار هم، مثل امروز، حرکت چنین سپاهی در آن حدود غیرممکن بوده است.
      در غرب البته آثار بسیاری در این زمینه تألیف شده است،  که از میان آن‌ها رسالاتی در نقد تاریخی اثر ادوارد جیلور بورن یکی از کهن‌ترین آن‌ها (۱۹۰۱) و نقادی تاریخی اسناد، تألیف ریچارد لوکاس مارشال از زمره‌ی تازه‌ترین آن‌هاست (۲۰۰۹). آثار دیگری از جمله نقادی تاریخی و معنای متن اثر جی. جکسن (۱۹۸۹)،  مطالعه‌ای در نقادی تاریخی تألیف جین نورتون کرو، ارنست مارچند واستنلی پینسِت (۱۹۸۸)،  نقد تاریخی نوشته‌ ژانت اسمار (۱۹۹۳)،  نقادی تاریخی و تفسیر کلامیِ متن مقدس کارِ پیتر اشتولماخر (۱۹۷۷)،  حقیقت تاریخی، نقادی تاریخی اثر هِلدویگ شوایت،  آکیم میتاگ و یورن روزن (۲۰۰۵)،  نقادی تاریخی و عهد عتیق تألیف ماری ـ  ژوزف لاگرانج (۲۰۰۹) و ظهور نقد تاریخی اثر معروف اسکار وایلد،  که نخستین بار در سال ۱۹۰۵ به چاپ رسید،  و تا سال ۲۰۰۸ مکرراً تجدید چاپ شده است.  اینها فهرستی کوتاه در میان آثار پرشماری است،  که در این حوزه به مخاطبان ارائه شده‌اند.
قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ
   برچسبها:  تشخیص دروغ، آناتولی تیموفیویچ فومنکو، تاریخ خیالی یا علمی، History: Fiction Or Science، معرفی کتاب، دانلود کتاب، مرضیه سلیمانی
قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ
مستندهای مربوط
مستندهای بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری
مستند تاریخ جهان ـ  این سری مستند در شبکه تلویزیون بی بی سی پخش شده، بخش هایی از آنرا قبلاً نقد کردم، و این نیز نقد بخش دیگری از یک نبرد ایرانیان و یونانیان است.  توضیح را در این لینک ببینید: http://arq.ir/497 
……………………….
    توجه ۱:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  وبلاگ انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
   توجه ۲:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید.  در جهت دانش مربوطه وبلاگم،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
   توجه ۳:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند.
 
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x