Skip to main content

بایگانی ماهانه ارگ ایران همراه تعداد نوشته ها

آینده ملتهای سطحی نخواهند بود ما مردم ایران با داشتن تاریخ و فرهنگ عالی از سادگی و سطحی نگری عبور میکنیم.  در تمدنهای آینده جهان جایی برای سادگی و سطحی بودن وجود نخواهد داشت،  شناخت درست آینده برای ادامه حیات ایران خیلی مهم است.

آینده ملتهای سطحی نخواهند بود

آینده ملتهای سطحی نخواهند بود ما مردم ایران با داشتن تاریخ و فرهنگ عالی از سادگی و سطحی نگری عبور میکنیم.  در تمدنهای آینده جهان جایی برای سادگی و سطحی بودن وجود نخواهد داشت،  شناخت درست آینده برای ادامه حیات ایران خیلی مهم است.
تصویر چکش و تیشه جهل بر یک اثر تاریخی در اینجا،  عکس شماره 3819.
 این برگه بشماره 1516 پیوست لینک زیر است:
آینده ملتهای سطحی نخواهند بود ما مردم ایران با داشتن تاریخ و فرهنگ عالی از سادگی و سطحی نگری عبور میکنیم.  در تمدنهای آینده جهان جایی برای سادگی و سطحی بودن وجود نخواهد داشت،  شناخت درست آینده برای ادامه حیات ایران خیلی مهم است.
لوگو تاریخمند و اندیشه ورز شویم،  عکس شماره 1607.
آینده ملتهای سطحی نخواهند بود

سطحی نگری بس است

      امروز در بخش کامنت ارگ ایران یک نفر بلند بالا درباره مهاجرت آریایی نوشت،  و همان گفته های کتابهای تاریخ نویسی استعماری را تکرار کرد،  گویا آنها را نمی شناسم و نخوانده ام.  دوستانی که میخواهند مهاجرت آریاییها به ایران را ثابت کنند،  لطف نمایند پژوهشهای مستقل خود را بیان کنند.  در تمام اقوام بشر از زمان نئاندرتال تا هموساپین همه از مهاجرت از جایی گفته اند،  زیرا در کل ذات بشر گردآورنده غذا بوده است.  توجه کنیم بررسیهای تاریخ تمدن نویسایی متفاوت از بررسی فرگشت و تکامل و انسانهای اولیه و تمدن سنگ است.
      ارگ ایران برای بررسی دروغهای تاریخ هفت هزار ساله ایران است،  یعنی از زمانی که جغرافیای قبیله ای یکجا نشینی با نویسایی پدید آمد.  قبل از این تاریخ جغرافیای قبیله گردآورنده غذا بود،  و این اصلاً به تاریخ تمدن ایران مربوط نمیشود،  نه به تاریخ ایران و نه هیچ جای دنیا.  دوستان دقت کنیم بررسی تاریخ دورههای مختلف دارد،  یک شخص نمیتواند همه دورهها را بررسی کند،  حتی اندکی و درصد کمی.
      داستانها و افسانهای مهاجرتها در تاریخ و جغرافیای قبیله ای گردآورنده دهان بدهان و نسل بنسل منتقل میشد.  سپس اینها به دورههای بعدی تاریخ رسید،  و تاریخ نویسهای سدههای تاریخ،  آن داستانها را از زبانها شنیده و تکرار و تکرار کرده اند.  چون به اصول طبقه بندی علم آگاهی نداشتند،  آنها را کلی نوشتند،  بدون هیچ سند و مدرک و زمان و درست سنجی.  این وظیفه ماست که تاریخ خوانی و تاریخ نویسی را پایه ای بررسی کنیم،  نه بر اساس سطحی نگری،  در ارگ ایران توضیح زیاد دارد.
      حتی اتکا به فرگشت و تکامل و تاریخ جغرافیای طبیعی غربی اشتباه است،  چه برسد به بررسی تاریخ تمدن نوشته آنها،  آنهم تاریخ تمدن ایران،  بویژه هفت هزار ساله این تاریخ.  آنها همه برای منافع خود غربیها نوشته شده است،  و اکثر فاقد ارائه دانش همه جانبه و کافی هستند،  و بسیاری از کتابهای نیست در جهان سندیت آورده اند،  این وظیفه ماست که اصالت کتابهای سنتی تاریخی چاپ شده در قرنهای نوزده و بیست را جویا شویم،  شخصی که میخواهد از تاریخ بگوید،  ابتدا باید اصالت سنجی واقعی داشته باشد.
   پرسش از عموم:  آیا بنظر شما اصالت سنجی کتیبه ها و کتابهای تاریخ وظیفه اهل تاریخ است؟  یا فقط وظیفه بازگو کردن آنها را دارد؟
آینده ملتهای سطحی نخواهند بود

نداشتن علاقه بتاریخ

      امروزه مردم خیلی کمتر به گذشتهای سرنوشتی خود علاقه دارند،  بنظرم ریشه این عدم دلبستگی به فرهنگ و تاریخ در همه کشورها،  ابتدا مربوط به جهانی گرایی یا جهانی شدن است،  که توسط سیستمهای آموزشی صوتی و تصویری و دانشگاهی به جهان سرازیر میشود.
      دیگر مربوط به نفوذ #استعمار_و_امپریالیسم به حکومتها و سیستمهای آموزشی است،  که میخواهند مردم کشورها از گذشته خود بدرستی ندانند،  و دور شوند،  تا آنها براحتی بتوانند کشورها را کوچک و کوچکتر و درگیر یکدیگر نمایند.
      بازهم بنظرم وظیفه اهل تاریخ فقط گفتن از تاریخ و سرگذشت گذشته ها به نسبت دانشی که دارند نیست،  بلکه مهمتر گفتم از رازهای تاریخ نویسی است.  تاریخ نویسی از گذشته های دور تاکنون خود علم مفصلی است،  که هر تاریخ گو بهتر است مقداری از آن را بخوبی و درستی بداند،  تا درک واقعی به تاریخ بیابد.
      در #ارگ_ایران در این موارد خیلی نوشتم،  و در مواردی بخشهای موجود دانش بازاری و آموزشی تاریخ را دروغگویی نوشتم.  ولی متاسفانه بسیاری از اهل علم تاریخ بدون در نظر گرفتن آزادی اندیشه و بیان،  نسبت به مقدار درک و دانش خودشان از تاریخ،  فقط العاده حساسیت و پافشاری و عقیده دارند،  و گویا هرگز مفهوم علم و دانش برایشان تعریف نشده است.
      با گسترش این قبیل جمعها و گسترش آنها در جامعه،  شاید بتوان کاری برای بهبود عملکرد فرهنگی و تاریخی یافت،  هرچند که هرگز قدرت نفوذی و انتشاراتی این گروها،  به اندازه طرف مقابل نیست،  یا حتی قطره ای در دریاست،  ولی شاید روزی کارساز شود.  #انوش_راوید
   پرسش مهم:  آیا میتوان به سیستم آموزشی نفوذ کرد،  تا بطور اساسی به تاریخ بازنگری کنند؟
آینده ملتهای سطحی نخواهند بود

آرام یا شهر بالا

      بطور کلی درباره آرام کهن نوشته اند:  آرامیها اتحادیه‌ای از قبایل بدوی سامی ‌نژاد آرامی ‌زبان،  که در پیرامون کویر در شرق رود اردن و دریای مرده (بحرالمَیِت) میزیستند.  این شبانان چادرنشین و بیابانگرد از خویشاوندان نزدیک بنی اسرائیلیان بودند.  بین قرن یازده تا هشت قبل از میلاد،  به آهستگی منطقهٔ بزرگی را در شمال سوریه اشغال کردند و آرام نامیده شد.  در همین دوران تعداد دیگری از این قبایل نیز، بخش بزرگی از میانرودان را اشغال کردند.
      این تعریف تاریخ نویسی استعماری از آرام است،  تاریخ نویسی استعماری بر پایه داده های تاریخی یهودی است.  بخش آنوسی آنها تاریخهای دوران مغول را نوشته اند.  استعمار بزرگ بریتانیا در قرن نوزده خطوطی روی جهان کشیدند،  و کشورها را ساختند،  حتی زبان رسمی درست کردند.  در همین زمان نیز خطوط تاریخ را نوشتند،  تا بمرزهای ایجاد شده رسمیت تاریخی دهند.
      با این خطوط نیمی از جغرافیای سیاسی قرن شانزده ایران،  و هشتاد درصد از جغرافیای قبیله ایران بعد از اسلام را ربودند،  و ایران کنونی را در نقشه سیاسی جهان کشیدند،  حتی بعدها به بحرین هم رحم نکردند و آنرا نیز دزدیدند.  اگر ما میخواهیم از تاریخ بدرستی بدانیم باید ابتدا ترفندهای استعماری را در همه جوانب بشناسیم،  و سپس بدون استفاده از داده های آنها،  و فقط با درک و دانش و پژوهش خودمان،  تاریخ را بررسی کنیم.
آرام = آ + رام = شهر بالا.
رام مانند رامشیر، رامهرمز، رام الله و غیره.
    پرسش از عموم:  آیا طی هزاره های تاریخ رام تغییر آوا داده و به اروم و ارومیه و روم و رم تبدیل شده است؟
آینده ملتهای سطحی نخواهند بود
کتیبه باستانی آرامی
آینده ملتهای سطحی نخواهند بود ما مردم ایران با داشتن تاریخ و فرهنگ عالی از سادگی و سطحی نگری عبور میکنیم.  در تمدنهای آینده جهان جایی برای سادگی و سطحی بودن وجود نخواهد داشت،  شناخت درست آینده برای ادامه حیات ایران خیلی مهم است.
تصویر سنگنگاره کارپنتراس کتیبه باستانی آرامی،  عکس شماره 5152.
      سنگنگاره کارپنتراس سال 1704 در کارپنترا در جنوب فرانسه یافت شد،  مکان فعلی کتابخانه اینگویمبرتین فرانسه.  کارپنتراس حاوی کتیبه نویسایی است،  ابتدا آنرا الفبای فنیقی تشخیص دادند،  و یک قرن بعد به عنوان آرامی شناسایی شده است.
   انوش راوید:  چه راحت خارج کرده اند،  خدا میداند چقدر زیاد آثار باستانی ایرانی در فرنگ پنهان شده هستند.
      سنگ شامل مراسم تشییع جنازه بانویی ناشناس تاریخی به نام تابا است.  خط اول تصویر او را در حالی که دست‌هایش را بالا برده در مقابل خدای عالم اموات ایستاده،  و در خط دوم، دراز کشیده، مرده، در حال آماده شدن برای دفن است.  کتیبه نمونه الواح تشییع جنازه مصری است،  زیرا او در زندگی خود هیچ کار بدی انجام نداده است،  و در حضور اوزیریس برای او آرزوی سلامتی میکند.
      بحث علمی طولانی مدت بر زبان کتیبه جریان داشت،  که آیا به صورت نثر یا شعر نوشته شده است.  اولین بار به طور کامل توسط ژان ژاک بارتلمی در دهه 1760 و سپس توسط اولوف گرهارد تایکسن در سال 1802 ترجمه شد. این دو ترجمه متعاقباً توسط اولریش فردریش کوپ در سال 1821 مورد مقایسه و نقد قرار گرفتند.
      تعدادی از محققان پیشنهاد کرده اند،  کتیبه باید به صورت شعر باشد،  این کتیبه به صورت شاعرانه توسط چارلز کاتلر توری به شرح زیر ترجمه شده است:
خوشا به حال تابا،  دختر طاهاپی،  فدایی خدای اوزیریس.
او به هیچ کس هیچ بدی نکرد،  و هر چه گفته شد،  به او تهمت نمی شود.
پیش خدای اوزیریس خوشبخت باش،  پیش او آب را هدیه بگیر.
تو عبادت كننده من باش،  و از اوليای او كامل باش.
     در قسمت بالای سنگ نگاره،  خدای مصری عالم اموات، اوزیریس، بر تخت سلطنت نشسته است،  که با کلاه و نقوش مشخصه‌اش قابل تشخیص است.  پشت سر او الهه ای که دامن بلندی پوشیده است.  سر میز یک بانو،  شاید آن مرحوم، ایستاده است،  و دستانش را در حالت ستایش بلند کرده است.  در تصویر پایین،  متوفی در حالی که روی تخت شیر دراز کشیده نشان داده شده است.  خدای مومیایی کننده آنوبیس با کمک هوروس سر شاهین نشان داده شده است.  چهار کوزه سایبان با احشاء متوفی در زیر تخت قرار دارند، با درپوش هایی که احتمالاً به عنوان سر چهار پسر هوروس طراحی شده اند: ایمست (سر انسان)، هاپی (بابون)، دوموتف (شغال)، قبه سنوئف (شاهین). نفتیس جلوی پای مردگان زانو میزند و ایزیس در سرش نشان داده میشود .
آینده ملتهای سطحی نخواهند بود ما مردم ایران با داشتن تاریخ و فرهنگ عالی از سادگی و سطحی نگری عبور میکنیم.  در تمدنهای آینده جهان جایی برای سادگی و سطحی بودن وجود نخواهد داشت،  شناخت درست آینده برای ادامه حیات ایران خیلی مهم است.
تصویر کتیبه باستانی آرامی از سنگنگاره کارپنتراس،  عکس شماره 5153.
   جالب توجه:  اولریش فردریش کوپ در 1821 شکایت کرد که دانشمندان قبلی همه آثار دارای نویسایی را به فنیقی واگذار کردند،  و هیچ چیز را برای آرامی نگفته اند،  گویی آرامیها اصلا نمی توانستند بنویسند.  این نشان میدهد که تاریخ نویسی استعماری کاملاً الکی و بدون دقت تاریخی انجام شده است.  بعد تعدادی از تاریخی های ایرانی،  نوشته های آنها را تکرار میکنند،  بدون اینکه درباره آنها بتوانند و بلد باشند پژوهش واقعی انجام دهند.
 
  ــ  اولریش فردریش کوپ محقق تاریخی آلمانی،  زاده ۱۸ مارس ۱۷۶۲ در کاسل،  درگذشته ۲۶ مارس ۱۸۳۴ در ماربورگ.
آینده ملتهای سطحی نخواهند بود
دولت شهرهای خان نشین
      در تاریخ ایران و افغانستان و عراق و کل منطقه تاریخی ایران بزرگ دولت شهرهای خان نشین حکومت میکردند،  و با یکدیگر داد و ستد و جنگ و گریز داشتند.  تاریخ نویسی یهودی و استعماری از آنها سوء استفاده کرده،  و برای تعدادی از آنها تاریخهای کاغذی بدون ارائه یک مدرک واقعی نوشته.  از تاریخ حکومتهای بزرگ به وسعت کل یا بخش بزرگی از ایران تاریخی و فرهنگی مینویسند،  ولی حتی یک برگ کاغذ اداری و کشوری و لشکری از آنها نشان نمیدهد.
      تاریخ نویسی یهودی و استعماری کار خودشان را بمنظور مقاصد خودشان کردند،  ولی وظیفه اهل علم تاریخ باشندگان ایران بزرگ تاریخی و فرهنگ است،  که بتوانند واقعیتهای تاریخی را کشف کنند،  اما نه از کتابهای آنوسیها و استعماری.  ایران بزرگ تاریخی و فرهنگی،  تاریخ شکوهمند مردمی دارد،  که نیاز است توسط دانشوران گرایشهای مختلف تاریخی،  پژوهش و نوشته شود.  متاسفانه بیرون آمده های مدرکی از سیستم آموزشی پایه گذاری شده سرمایه داری غربی،  نمی توانند درک متفاوت از تاریخ نویسی استعماری داشته باشند.
      نباید بگذاریم آنها به هوش ما بخندند،  و بگویند که چقدر ساده یا خنگ هستند،  که درکی از این موضوع مهم ندارند،  و پیدا هم نمیکنند.  دروغهایی که بسادگی میتواند آنها را رد کرد و قبول نداشت،  ولی درایت را با شرایط تبلیغی ربوده اند،  و جمعی زود باور مانده اند.  داستانهای ساده بی پایه و اساس،  که بعنوان تاریخ بخورد مردم جهان داده اند،  برای پایداری نظام آنهاست،  نه برای گسترش علم و دانش بشر.  به این مسائل که تعیین کنند آینده ماست دقت کنیم و نگذاریم آینده را بر پایه گذشته دروغی برای ما ترسیم کنند.
آینده ملتهای سطحی نخواهند بود
بدون چوپان پیر هرگز
      تجربه من میگوید که برای یافتن ریشه هر زبان و خط و ترجمه آنها،  باید کامل به زبان بومی مورد نظر آگاهی داشت.  مثلاً برای ترجمه متون ایلامی لازم است،  که شخص در یک روستای جنوب غرب ایران بدنیا آمده و رشد و تحصیل کرده باشد.  در منطقه تنکابن ما نیز یافتن ریشه زبانهای محلی گیلکی و گالشی و غیره،  فقط توسط اشخاص بومی تحصیل کرده انجام میشود.
      تقریباً تمام واژه هایی که میگویند از یونان است،  مانند کیلو،  در زبانهای باستانی منطقه تنکابن رایج بوده،  و با دزدی تاریخی میگویند یونانی اروپایی است.  درضمن ریشه یابی و ترجمه متون باید روش علمی و آکادمی داشته باشد،  و نمی شود همینگونه اقدام به بازگویی کرد.  بسیاری از کارهای خارجی به نوعی دزدی از کارهای ایرانی های پژوهشگر است.
      من برای ریشه یابی بعضی از واژهای گالشی از یک چوپان پیر مدرسه نرفته کمک میگرفتم،  از او در جایی نوشتم.  امثال این شخص دیگر نیستند،  و ما ملت تقریباً بیخیال،  دانش و درک و فرهنگ آنها را ضبط و ربط نکردیم،  و بهمین سادگی بخش مهمی از تاریخ تمدن خومان را نادیده گرفتیم و نابود کردیم.
      این مهم نیست که ما ایرانیان چقدر و چه گرایش دانش تاریخی داریم،  مهم این است که قدرت نشر و پخش بیشتر از توانایی استعمار پیدا کنیم.  آنها با دهها تلویزیون ماهواره ای تاریخ جهان برایمان مینویسند.  آدمهای خودشان را مهم میکنند،  و در سیستم آموزشی نفوذ کرده،  و هر چه باب دل تاریخ نویسی استعماری است،  بخورد مردم میدهند.
خنجر نادر شاه افشار
آینده ملتهای سطحی نخواهند بود ما مردم ایران با داشتن تاریخ و فرهنگ عالی از سادگی و سطحی نگری عبور میکنیم.  در تمدنهای آینده جهان جایی برای سادگی و سطحی بودن وجود نخواهد داشت،  شناخت درست آینده برای ادامه حیات ایران خیلی مهم است.
   خنجر نادر شاه افشار پوشیده از سه زمرد بزرگ کلمبیایی،  الماس و سنگهای قیمتی.  نادر شاه این خنجر را به سلطان محمود عثمانی اهدا کرده بود.  این خنجر اکنون در موزه کاخ توپکاپى استامبول است.  عکس شماره 5156.
آینده ملتهای سطحی نخواهند بود
آینده ما در چیست
      نظم نوین جهانی برای دوران انقلاب صنعتی چهارم همراه هوش مصنوعی و ربات و فرا انسان،  بر پایه های دادههای استعماری قرنهای نوزده و بیست قرار گرفته.  در دوران انقلاب صنعتی چهارم نیاز به انسان عادی و ساده از بین میرود،  و این نوع انسان مانند تمام دوران تاریخ،  که اگر به او نیاز بود نگه میداشتند،  و اگر نبود،  حذف میکردند.  یکی از این دادههای استعماری مهاجرت آریاییهاست،  از کجا،  جایی که امروزه برای آن داستانها میسازند.
      دو سال پیش مستندی در یوتوب دیدم،  بعد از چند روز دیگر پیدایش نکردم،  نمیدانم چه شد.  از این قرار بود،  که ماجرای شاهنامه فردوسی سغدی است،  و در دوران سکایی که همان سغدی جدیدتر است،  در اکراین و کی اف یا پادشاهی فریدون بوده،  و بیت المقدس ضحاک که باز ما بدرستی نمیدانیم کجاست،  و هر کسی جایی را میگوید،  در مستند گفت مسکو یا مس کو جای سجده و یک شهر یهودی بوده.  مستند مقداری هم اسناد رو کرده بود.
      اگر دانش ما درباره نظم نوین جهانی کم باشد،  متوجه طرحهای آن نخواهیم شد،  طرحهایی که احتمال زیاد حذف انسان ساده در آن قرار گرفته.  روشهای مختلف برای این حذف وجود دارد،  ایجاد ویروس و گشنگی و جنگ.  وظیفه یک تاریخ گو فقط گفتن از اتفاقهای تاریخی برداشت خودش نیست،  بلکه مهمتر بازگو کردن وقایع انسانهاست تا تجربه ای برای آینده باشد.
      شاید جنگ روسیه و اکراین در راستای نظم نوین جهانی است،  و یا ادامه جنگ فریدون و ضحاک آن مستند است.  شاید داستان مهاجرت آریایی برای همین است،  که بگویند ایرانیها از مناطقی آمدند که یهودی نشین بوده،  شاید هم در راستای اهداف پان ترک بزرگ است و غیره.  تعریفهای تاریخی استعماری را دست کم نگیریم،  که فوق العاده مهم هستند،  و در پس آنها نیرنگهای مهم برای سرنوشت سازی قرار گرفته.  کم و زیاد دانش تاریخ نویسی مهم نیست،  آینده که ازاین تاریخ نویسی ساخته میشود مهم است.  #انوش_راوید
   پرسش از عموم:  جایگاه ما ملت در دوران تمدن انقلاب صنعتی چهارم کجاست؟
 ……………
 
   برچسبها:  آینده ملت, ملتهای سطحی, سطحی نگری, نداشتن علاقه, علاقه بتاریخ, دولت شهرها, خان نشین, شهر بالا, چوپان پیر, آینده ما, کتیبه آرامی.
   هشتگها:  #سطحینگری.
…………
آینده ملتهای سطحی نخواهند بود
مستندهای مربوط
مستندهای بیشتر را در آپارات و نماشا لینک آن در ستون کناری ارگ ایران
* * * * * * * * * *
آثار باستانی تپه یحیی از خبرگزاری صدا و سیما پخش مجدد از تارنمای ارگ ایران، مشروح در http://arq.ir/112
……………………….
    توجه 1:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  تارنمای ارگ ایران،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین عکسها و مطالب ارگ ایران را بیابید.
   توجه 2:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجوهای ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید،  و در جهت دانش مربوطه این تارنما،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
   توجه 3:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند.
   ــ  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید،  به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید،  و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید.
برای دریافت فهرست منابع نوشته ها،  در بخش نظرات زیر برگه مورد نظر پیام بگذارید.
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آریا
آریا
9 ماه قبل

درود واقعن درست میفرمایید



2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x