سلام خسرو جان شهرامم . شیعه توسط احمد و حسن و علی برادران بویه ماهیگیر در ایران رواج یافت . صفویه از این مذهب برای متحد کردن این خاک استفاده کرد و فوق العاده کار کرد . به جرات اعلام میکنم مثل صفویه نه بوده و نه خواهد بود . باهوش تریم و وطن پرست تریم بودند . البته فتحعلی شاه اصلا بی لیاقت نبود . در بعد از کریم خان علی مراد خان و جعفر قلی خان پیمانی امضا کردند با کاترین کبیر روسیه و در قبال مفت دادن تا رودخانه ارس و گیلان و مازندران به روسیه در قبال پیمانی بنام پیمان خوی . این پیمان خوی را در جایی پیدا نمی کنید به جز ایرانیکا و تاریخ تجزیه ایران به قلم هوشنگ طلوع . آقا محمد خان قسمت اعظم عمرش را مشغول لشکر کشی به آذربایجان بود . یکی از نوابغ آن دوره فتحعلی شاه است زمانیکه در مازندران بود و روس‌ها در قلعه خود بودند نامه کاترین کبیر را جعل کردند و مضمون نامه این بود که قلعه ها را خراب کنید و به روسیه برگردید . فتحعلی شاه برایشان مهمانی گرفت و رفتند. تازه در روسیه فهمیدند چه اتفاقی افتاده . ضمنا مورد دیگر جنگ ایران و روس بود . به خاطر عادت به هرج و مرج دوران زندیه همه می خواستند شاه باشند . بنابراین همه از هر جایی به قصد تهران حرکت می کردند قبل از رویارویی فتحعلی شاه پیک می فرستاد و دختر فرمانده یا رییس قبیله را می گرفت و شاه داماد قبیله می شد و از جنگ داخلی جلوگیری می کرد . از سیاست هایش این بود تمام دختران بزرگان زند را گرفت و با آنان نخوابید به جز دو تن که این دو تن بچه هایشان فتنه ها به پا کردند و آخرش به دارالتادیب اردبیل فرستاد . کتاب ماثر به جنگ های ایران و روس اشاره می کند نویسنده آقای دنبلی کرد است و با تاریخ نوشته شده وقایع سیسیانف و بقیه فرماندهان روس تطابق دارد .در این کتاب جنگ ایران و روس نیست . ترکان و روسیه است هیچ کس به جز ترکان در جنگ نبودند یک طرف الکساندر اول بود امپراطور روسیه ناپلون بناپارت را شکست داد . فنلاند و لهستان و اوکراین و بلاروس و آلمان و دانمارک را گرفت و تا پاریس هم رسید . در مقابل چنین ارتش فقط تنها جاییکه نتوانست تصرف کند ایران بود . فقط قسمتی کوچک را تصرف کرد اما آنقدر تلفات خورد که چشم پوشی کرد . گرجی‌ها و ارامنه خیانت میکردند . اوضاع داخلی متشنج بود هر کس و تاکسی سودای پادشاهی داشت لران از قاجار دلخور بودند بقیه هم نشسته بودند . با الان خودمان مقایسه می کنم دریای خزر را چند سال قبل از دست دادید جنگ نکردید که هیچ اعتراض هم نکردید . بنابر این انصاف بدید با لیاقت بود یا نه؟ اگر همچین شخصی بی لیاقت بود ما چه هستیم ؟

سلام
جسارتاً شما هم تاریخ را خوب نخوانده اید چرا که اگر ناصرالدین شاه ۳ جزیره را به امارات داد و یا آنها گرفته بودند پس چرا در سال۱۲۸۴ انگلیس طی نامه ای از مظفرالدین شاه می خواهد که از خاکمیت بر آن جزایر دست بکشد که پاسخ قاطع مظفرالدین شاه را سرچ کنید که در موزه اسناد موجود است و قاطع این خواسته انگلیس را رد کرده و همین اقدامات قاجار و تصویب اخذ گمرکی از انگلیسی ها برای عبور از ایران در شمال غرب تا جنوب شرق برای رفتن به هند در زمان فتحعلیشاه که به مذاق ایشان خوش نیامد و یا امضاء نکردن قراداد ۱۹۱۹ توسط احمدشاه جهت طرح در مجلس که با برخورد تند احمدشاه با وثوق الدوله مسکوت ماند و حتی رشوه سفیر و ملکه انگلیس هر کدام یک کرور به شاه جوان هم موثر واقع نشد که همه اینها بغضی سنگین بر دل انگلیس و فرانسه که خواهان مستعمره شدن ایران بودند شد و این اباطیل و غلوها را درباره قاجاریه ساختند و با دستور به رضاخان کتابی هم نوشته شد و با تحریف تاریخ چنان آن دوران را نکبت و سیاهی نشان دادند که فراموش کردیم قبل از قیام آقامحمدخان دیگر ایرانی وجود نداشت و در شمال شرق تدکمن ها و ازبک ها حاکم بودند ودر شرق و هرات نوادگان نادر و در جنوب شرق احمدشاه درانی افغان و در جنوب غربی شامل فارس و قسمتی از کرمان لطفعلی خان زند که پس از کتار مفصلی از عموها وعموزاده هایش حاکم شده بود و در قفقاز حکام گرجستان مانند آراکلی خان و ارمنستلن و ادربایجان هرکدام حاکم دیگر و غرب تا سر حد همدان عثمانی و در خوزستان که عربستان نامیده میشد حاکمان مستقلی سرکار آمده بودند ادعای حکومت مستقل داشتند و در واقع حکومت های ملوک الطوایفی عهد قراقویونلوها که قبل از صفوبه بودند دوباره نضج گرفته بودند که آقامحمدخان با سرکوب همه ایشان دوباره ایرانی متحد درست کرد که البته آن طعم استقلال در خان نشین هایی چون هرات و خیوه و قفقاز و با خیانت حاکمانش و توطئه اجانب روس و انگلیس و فرانسه باعث شد مجدداً از ایران جداشوند ولی در مجموع اگر اقدام اقامحمدخان نبود ایران در قطع امروزی اش هم وجودنداشت و برای همین هم می بینید که با انواع ترفندها از ابتدا درصدد حذف و از بین بردن این حکومت بودند با ترور و کودتا و حتی برافراشتن علم مشروطه که در این مورد اخیر فکرش را نمی کردن توطئه اشان خنثی شود و شاه قجر راضی به تاسیس مجلس در کشور شود که حتی امیدداشتن با روی کار آمدن احمدشاه به خاطر سن کمش او را ملعبه خود سازند که نتیجه عکس گرفتند و با کودتای سیدضیا هم موفق نشدند تا اینکه در راستای اخذ امضای قرارداد ۱۹۱۹ احمدشاه را برای دیدن صنایع انگلیس به آنجا دعوت کردند که پس از ضیافت شام ملکه مجدداً ملکه از او خواست که قرارداد را امضاء کند که او با ناراحتی جلسه را ترک کرد که حسب ظاهر در مدت باقیمانده اقامت او را مسموم کردند که به محض مراجعت به ایران کلیه هایش از کار ایستاد و با توطئه انگلیس و عاملیت رضاخان وی جهت درمان به فرانسه عزیمت کرد که به جای درمان وی را در هتلی محبوس به مدت ۵ سال نگه داشتند تا اینکه در سال ۱۳۰۸ از دنیا رفت و گرچه خود رضاخان شجاع هم با اولین تشر ارباب انگلیسی اش از کشور فرار کرد در حالی که مشابه همان جنگ را احمدشاه با آن سن کمش تجربه کرد و با آن قحطی ساختگی انگلیس و کشتار نصف نفوس ایران ولی نترسید و فرار نکرد چرا که او و پدرانش با شمشیر خودشان به حکومت رسیده بودند و سرسپرده اجنبی نبودند.شرمنده از اطاله کلام.داستان زیارت عتبات ناصرالدین شاه و آن روضه معروف و پیاده رفتن وی به مشهد به جهت ادای نذر بابت شفا از بیماری و ۱۰ روز کفشداری حرم را سرچ کنید و بخوانید که کمی از غلو تاریخ نویسان مغرض در سیاه نمای کامل ایشان را کشف کنید دیگر ورود تمامی اختراعات و اکتشافات وپلیس مدرن و خرید ناو دریایی جنگی مرسمولیس توسط ناصرالدین شاه به جهت تجهیز و تقویت نیروی دریایی و غیره را خودتان جستجو کنید و ببینید.