دروغ سواران یکه تاز مغول هم داستان خنده داری از دروغهای تاریخی است، افرادی که این دروغ را گفته اند، هیچ درک و دانشی از سواره نظام و شناخت اسب نداشتند. در ارگ ایران از جنگ و ابزار جنگ نوشتم، آگاهیهای نظامی تاریخی خود را بالا ببرید، تا براحتی اغفال دروغهای تاریخ نشوید.
دروغ سواران یکه تاز مغول
تصویر یک سپر ایرانی دوران مغول، عکس شماره 3157.
این برگه بشماره 1112 پیوست لینک زیر است:
لوگو مراقب باشید در دام تاریخ نویسی استعماری نیافتید، عکس شماره 1606.
دروغ سواران یکه تاز مغول
دروغ سواران یکه تاز مغول
حتی بمنظور شستشوی مغزی در کتابهای درسی ایران نوشته بودند، که سواران مغول برای فتح ایران از اسب پائین نمی آمدند، و در بالای اسب می خوردند و می خوابیدند و می تاختند. از قدیم گفته اند دروغ هر چه بزرگتر باشد باورش ساده است، و هیچ کس نگفت با کدام اسب! همین اسب های کوتاه مناطق سردسیر استپ، که اگر به مناطق گرمتر یا کوهستانی می آمدند، نمی توانستند دوام بیاورند، یا اسبهای پارتی که به ترکمنی معروف شده، شاید در بیابان پائین دست بفراوانی اسب پارتی ریخته بود، و آنها هم آنقدر دانش داشتند، که بدون در نظر گرفتن فرمولهای تاریخ یادگیری، از آنها استفاده کنند، دروغ پشت دروغ!!
عکس یک سوار مغول و اسب مغولستانی، عکس شماره 4244 ، همانگونه که می بینید، اسب های تاریخی مغولستانی کوتاه قد هستند، و به هیچ عنوان توانایی رقابت در سرعت، با اسب های ایرانی را نداشته و ندارند. سوارکار آنها از سرعت و ارتفاع بسیار کمتری از ایرانی برخوردار بود، و در ضمن اسبها از نظر تغذیه و گرما نمی توانستند خارج از استپ های مغولستان، (یا در واقع سگ استان جنوبی یا تمام سخا استان) بمانند یا زاد و ولد کنند، و متقابلاً اسب های معمولی نمی توانند در آنجا بمانند.
سوارانی که با اینگونه اسبها، از نظر سواری و تربیت عادت داشتند، نمی توانستند اسب های بلند قامت و تیز روی پارتی و پارسی سوار شوند، و نیازمند زمان یادگیری نسلی برای هماهنگی داشتند. این یکی از مهمترین موضوعات دروغ حمله مغول کشور مغولستان است، زیرا اسلحه و فرابری حرف اول را در لشکر کشی می زند. می گویند فرماندهان مغول سواد نداشتند، اسب و اسلحه آنها هم ضعیف تر بوده است، قبایل با یکدیگر دشمن بودند، از رعد و برق می ترسیدند، مشروبخور هم بودند، پس آنها با باد هوا در روی کاغذ پیروز شدند، و ایران را گرفتند.
مردم اگر هوشیار نباشیم و دقت نکنیم، در ادامه داستان سرایی های تاریخی و سرنوشت سازی های تاریخی، یکبار دیگر برای ما ملت های قاره کهن سرنوشت می سازند. همانگونه که بسیاری مثلاً اندیشمند نو سردگم هستند، و می پرسند چرا در یک قرن گذشته ایرانیان سرگردانتر بودند، عدم هوشیاری باز هم سرنوشت سازیها تکرار و تکرار می شود.
تنها گفتن و نوشتن از اینکه بخش هایی از تاریخ دروغ است، کافی نیست باید بدانیم که چقدر در تاریخ زیاد دروغ گفته اند، تا بتوانند هر آنچه می خواهند بکنند. البته این را در نظر داشته باشید، باید یک بخش از تاریخ را تخصصی بررسی نمایید. اگر کمی به برنامه مختلف، که از خارج ایران پخش می شود دقت کنید، می بینید عده ای را گماشته اند تا بشدت در بوق کنند و دروغهای تاریخ را تکرار نمایند. غفلت از این آگاهی های و ندانستن موقعیتهای کنونی و تاریخی ایران، آسیب جبران ناپذیر به ایران و ایرانی وارد می شود، که دیگر غیر قابل جبران خواهد بود.
نقشه طبیعی کشور مغولستان تا ایران، عکس شماره 4311 .
این مسیر مستقیم حدود 4000 هزار کیلومتر است، که با خط قرمز مشخص شده است. در صورتی که بخواهند این مسیر زمینی طی شود، خیلی بیشتر از ده هزار کیلومتر می شود. من انواع نقشه های جدید و کتاب های تاریخی را مقابل خودم گذاشتم، هر چه گشتم و هر چه کتابها و مسیر ها را در نقشه ها زیر رو کردم، متوجه شدم به هیچ عنوان امکان این نبوده و نیست که مغولان کشور مغولستان بتوانند، با اسب های سردسیری کوتاه قدشان، از این مسیر سخت کوهستانی و بعضاً بیابانی با رودخانه های خروشان و غیره، با وجود قبیله های مختلف دشمن، در این مسیر عبور کنند. شما هم بگردید و ببینید تا چه اندازه درباره دروغ حمله مغول کشور مغولستان، دروغ گفته و بخورد ملتها داده اند.
دروغ سواران یکه تاز مغول
اسب مغولستانی و جاده ابریشم
عزیزانی درباره اسب مغولستانی توضیحات بیشتری خواستند، اسب ها و شتر های پشمالو مناطق سردسیر شمال آسیا، با چند گونه متفاوت، در کشور مغولستان، سیبری کشور روسیه و کشور های قرقیزستان و قزاقستان، و در استان سین کیانگ و صحرای گبی و مغولستان داخلی کشور چین وجود دارند. در این سرزمینها بدلیل سرمای شدید و طولانی، که حتی شبها تا منهای 30 درجه سانتیگراد می رسد، امکان زندگی و بود و باش برای اسبها و شتر های خاورمیانه وجود ندارد.
تربیت و نگهداری این اسبها فقط توسط مردمان همان دیار صورت می پذیرد، این گونه اسبها با مهاجرت طبیعی، به اروپای شمالی رفتند. از قرن 15 میلادی، در کشور های روسیه تا فرانسه چند قرن با این اسبها و ترکیب نژادی آنها مبارزه کردند، و آنها را کشتند، زیرا بعلت عدم توانایی در تربیت، ارزش باربری و نظامی نداشتند. درباره این موضوع کتاب و فیلم زیاد نوشته ساخته شده است، البته اندکی از آنها در اسکاتلند و اسکاندیناوی باقی ماندند.
تا نیمه اول قرن 20 برای مسافرت در مسیر ایران چین، که به جاده ابریشم معروف شده است، مجبور بودند در خجند، بارکش های خود را عوض نمایند، و با بارکش های پامیری از خجند و مسیر دره فرغانه، که خود مصیبتی بود، به کاشغر مرکز آدم های رنگارنگ و اقوام گوناگون بروند. سپس از کاشغر با اسبها و شتر های کوتله پشمالوی اویغوری، به تورفان بروند، و از تورفان برای عبور از آلتایی دوباره بارکش های مخصوص آن دیار را می خواستند، تا به صحرای گبی برسند.
دوباره تعویض بارکش، تا بعد از عبور از گبی باز هم تعویض بارکش، تا بعد از یک سال مسافرت خسته کننده، به پکن برسند. همانگونه که می بینید چندین مرحله تعویض اسب و شتر و گاو باربری لازم است، تا جاده سمرقند به پکن طی شود، هیچ کدام از این حیوانات نمی توانستند مسیر دیگری را طی کنند. در ضمن چنین مسیری برای امور تجاری، حتی برای گرانترین جنس مانند ابریشم، مقرون به صرفه نبود، بلکه ابریشم چین استان ایران بود، که در اروپا ابریشم چینی می گفتند، و در قرون جدید تصور کردند کشور چین است.
اسب و شتر و کلیه حیوانات بیابان های گرمسیری، متفاوت از حیوانات سردسیر و متفاوت از کوهستانی ها هستند. بود و باش، خورد و خواب آنها متفاوت است، کسانی که دروغ حمله مغول و این و آن را به ایران نوشته اند، هیچ کدام این مراحل را در نظر نگرفته، مراحلی که در هر سمت جغرافیایی داستان و تعریف خودش را دارد، و همین جوری الکی تاریخ نوشته اند، چون سوادش را نداشتند. در باره این مسیرها و اسبها و شترها، فیلم های مستند زیادی ساخته شده است، چند روز پیش شبکه مستند ایران، در این باره فیلمی نشان داد، علاقمندان از شبکه مستند پیگیر تهیه این فیلمها شوید، زیرا دانستن تمام این مسائل برای یک تاریخ دان مهم است.
حتی در مورد دروغ حمله اعراب به ایران، بدون تجربه و دانش ابزارهای جنگ و تاریخ سفر، گفته و نوشته اند، که با اسب عربی در زاگرس تاخت و تاز کرده اند. از یک کارشناس و مربی اسب بپرسید، آیا چنین کاری امکان دارد، ممکن است یکنفر با مراقبت ویژه و زمان مناسب، بتواند برای مسابقه، اسبش را از صحرای عربستان به زاگرس ببرد، که آنهم تغییر ارتفاع برای اسب مسابقه ای دردسر می شود، اما برای یک لشکر در حال جنگ اصلاً امکان ندارد.
می توان اسب عربی را در ایران مرکزی یا ایلات کالیفرنیا و تگزاس آمریکا، بدلیل نزدیکی آب و هوا پرورش داد، ولی اسب مغولی را هرگز نمی توان. حتی دروغ نویسها غیر از حساب نکردن کلیه موضوعات و مسائل تاریخ لشکر و جنگ، تا توانسته اند برای آدم های ساده پرت و پلا پس داده اند. جوانان باهوش ایران، از تاریخ و اجداد خود دفاع نمائید و دروغها را افشا کنید، تا می توانید بگویید و بنویسید.
در اینجا لازم به گفتن است، برای آموزش یک سرباز سواره نظام، نیازمند شش ماه هماهنگی سرباز با اسبش بود، و نیز در این مدت، اسب های یک گردان با یکدیگر هماهنگ می شدند. غیر اینصورت در میدان جنگ نا فرمان و ناهمگرد می شدند، به منظور اطلاع بیشتر کتابهای سواره نظام قرن 19 را مطالعه نمایید. یکی از علتهای شکست ناپلئون بناپارت در نبرد واترلو، همین شتاب در جمع آوری سواره نظام و اسب بود، که این نیروی اصلی در جنگ نتوانست هماهنگ عمل کند.
الکی که نمی شود یک نفر یا چند نفر کشاورز یا عشایر، بپرند روی اسب و بتازند و بجنگند و پیروز شوند، الکی که نیست، ده ها بیماری مانند پا پرانتزی و بواسیر و غیره هم با سواری مدام پیش می آید. دشمنان تاریخ و افراد ضد تاریخ می خواهند ساده انگاری را شایع کنند، تا جوانان نتوانند به عمق تاریخ و سرنوشت و آینده، فکر تحقیقی و تحلیلی کنند.
تصویر انوش راوید در یک اثر تاریخی، عکس شماره 7250.
وقتی که داستان و تاریخ دروغی معیارهای اصلی شکل گیری، تاریخ و هویت برای ملت یک کشور شود، خیلی هم آسان خواهد بود، که یک تاریخ و هویت ساختگی جدید را جایگزین نمایند، و آن ملت و کشور را به هر شکل که بخواهند بازی دهند.
……………
برچسبها: دروغ سواران, سواران مغول, اسب مغولستانی, اسب مغولی, اسب کوتاه, جاده ابریشم,
………….
دروغ سواران یکه تاز مغول
مستندهای مربوط
مستندهای بیشتر را در آپارات و نماشا لینک آن در ستون کناری ارگ ایران
سه دقیقه از روایت عربی درباره فرماندهی و تدارکات در جنگ قادسیه، با این سه دقیقه براحتی می توان متوجه شد، که داستان چه بوده است. تعداد از ایرانیان دوست دارند، که بگویند و بشنود در طول تاریخ خیلیها آمدند، و به ایران و ایرانی تجاوز کردند و کشتند و خراب کردند، و آب به آسیاب دشمنان بریزند. مشروح در دروغ حمله اعراب به ایران.
* * * * * * * * * *
……………………….
توجه 1: اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: تارنمای ارگ ایران، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین عکسها و مطالب ارگ ایران را بیابید.
توجه 2: جهت یافتن مطالب، یا پاسخ پرسش های خود، کلمات کلیدی را در جستجوهای ستون کناری ارگ ایران بنویسید، و مطالب را مطالعه نمایید، و در جهت دانش مربوطه این تارنما، با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
توجه 3: مطالب وبسایت ارگ ایران، توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر، بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود، از این نظر هیچ مسئله ای نیست، و باعث خوشحالی من است. ولی عزیزان توجه داشته باشند، که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب، به ارگ ایران مراجعه نمایند.
ــ از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید، به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید، و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید.
برای دریافت فهرست منابع نوشته ها، در بخش نظرات زیر برگه مورد نظر پیام بگذارید.