Skip to main content
 تاریخ انقلابهای انسانی در ایران در واقع تاریخ ایران را ساخته است از ابتدای پیدایش تمدن در ایران،  انقلابها در ایران بودند که باعث رشد و تکامل تمدن در ایران و جهان شدند.  با انقلاب انسانی اسکندر اشکانی میترایی،  سلسله هخامنشیان مزدایی رفت،  و با انقلاب انسانی اسلامی شاهنشاهی ساسانیان رفت.  کل تاریخ ایران دهها انقلاب انسانی داشت،  و حکومتها و دینها تغییر کردند،  همه آنها از ابتدا تاکنون تاثیر در جهان داشته است.

تاریخ انقلابهای انسانی در ایران

تاریخ انقلابهای انسانی در ایران
تصویر تاریخی مردم در انقلاب مشروطیت،  عکس شماره ۳۶۱۱.
تاریخ انقلابهای انسانی در ایران
لوگو در دانش و بینش انقلابی باشید،  عکس شماره ۱۶۱۰.
  برگه شماره 175 پیوست لینک زیر است:
. . . ادامه دارد و بازنویسی می شود . . .
تاریخ انقلابهای انسانی در ایران

تاریخ انقلابهای انسانی ایران

      برای رسیدن به اهداف نوین ایرانی،  طرح نقشه های پیچیده سیاسی و اقتصادی و اجتماعی نیاز است،  که پیش در آمد آن باید ریشه در تاریخ داشته باشد،  که با سالها کار و تحقیق و بررسی و گرد آوری شده باشند.  همچنین باید در این پلان ها  محیط علمی تاریخی این سرزمین در نظر گرفته و کاملاً پاسداری شود.
      بدین منظور ابتدا باید از تاریخ و تاریخ اجتماعی به درستی دانست،  وبلاگ جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران می تواند کمک بزرگی باشد.  همچنین باید از جغرافی ـ تاریخ ایران درست دانست،  و  قابلیت ها و توانایی ها، هوش و سابقه،  ارزش تاریخی مردم را در نظر گرفت.  در ضمن باید فکر را به واقع جلو کشید،  اندیشه ای وسیع تر از گذشته داشت،  و با نگرش های نو جهان را دید.  در گذشته ها،  دید و برد فکر و اندیشه کم بود،  اما امروزه با انقلاب کامپیوتر و ماهواره وسعت و گسترش دید بی نهایت است
تاریخ انقلابهای انسانی در ایران
تعریف انقلاب
      انقلاب به معنای زیر و رو شدن یا پشت و رو شدن است.  انقلاب انواع مختلف دارد،  در ستاره شناسی و نجوم،  در زمین شناسی و فصلها و غیره.  انقلاب انسانی در رابطه با تغییرات کلی در جامعه و تمدن است،  که بوسیله مردم انجام می شود.
      در نگاه جامعه شناسان هر گونه جنبش اجتماعی توده‌ای،  که به فرایندهای عمده اصلاح یا دگرگونی اجتماعی بینجامد،  انقلاب نامیده می‌شود.  انقلابهای بزرگ به آن دسته از انقلاب‌ها گفته می‌شوند،  که با تغییرات اساسی در حکومت و ساختار اجتماعی یک کشور یا جامعه همراه بوده‌اند.  مانند انقلاب اسکندر اشکانی در تاریخ باستان،  و انقلاب کبیر فرانسه،  و انقلاب ۱۹۱۷ روسیه در قرون جدید.
تاریخ انقلابهای انسانی در ایران

انقلابهای قرن بیست

      بیشتر انقلابهای قرن بیستم در جوامع در حال توسعه رخ داده‌اند،  نه در کشورهای صنعتی.  دو رویداد انقلابی که عمیق‌ترین نتایج را برای کل جهان داشته‌اند،  انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و انقلاب ۱۹۴۹ چین بودند.  هر دو انقلاب در جوامع عمدتاً روستایی و دهقانی رخ دادند،  اگرچه شوروی از آن هنگام تاکنون به سطح بالایی از صنعتی شدن دست یافته‌ است.
      بسیاری از کشورهای جهان سوم نیز انقلاب را در این قرن تجربه کرده‌اند،  برای مثال مکزیک، ترکیه، مصر، ویتنام، کوبا و نیکاراگوئه.  ایران در سال ۱۳۵۷ شمسی برابر ۱۹۷۸ میلادی،  انقلابی را پشت سر گذاشت،  که تغییر در درک و بینش فلسفی،  بدون تغییر در منطق اقتصادی را داشت.
تاریخ انقلابهای انسانی در ایران
   تصویر آتش زدن و واژگون کردن یک اتوبوس نظامی توسط انقلابیون در انقلاب ۱۳۵۷ ایران،  عکس شماره ۷۰۴۴.
تاریخ انقلابهای انسانی در ایران

نظریه‌ها در انقلاب

      انقلابهای جهان طی دو قرن گذشته بسیار مهم بوده‌اند،  و نظریه‌های گوناگونی به منظور کوشش برای تبیین آنها به وجود آمده‌ است.  برخی از این نظریه‌ها در اوایل عمر علوم اجتماعی تنظیم گردیدند.  مهم‌ترین رویکرد در این زمینه نظریه کارل مارکس است.  مارکس مدتها پیش از هر یک از انقلابهایی،  که به نام اندیشه‌های او رخ داده زندگی می‌کرد.
      مارکس بر آن بود که نظریاتش تنها به عنوان تحلیلی از شرایط دگرگونی انقلابی در نظر گرفته نشود،  بلکه به عنوان وسیله‌ای برای پیشبرد این گونه دگرگونی‌ها مورد استفاده قرار گیرد.  اندیشه‌های مارکس،  صرف نظر از اعتبار حقیقی آنها،  تأثیر عملی فوق‌العاده زیادی بر دگرگونی‌های اجتماعی قرن بیستم داشته‌اند.
      نظریه‌های مهم دیگر بسیار دیرتر به وجود آمدند،  و اندیشمندان کوشش کرده‌اند هم انقلابهای اولیه،  مانند انقلابهای آمریکا یا فرانسه،  و هم انقلابهای بعدی را تبیین کنند.  برخی دامنه تحلیل را حتی گسترده‌تر ساخته،  و کوشیده‌اند فعالیت انقلابی را در ارتباط با شکلهای دیگر شورش یا اعتراض تبیین کنند.
تاریخ انقلابهای انسانی در ایران

عوامل تولید انقلاب انسانی

      نارضایتی عمیق از وضع جاری به وجود آورنده تغییر است،  ولی هر نارضایتی نمی‌تواند به انقلاب تبدیل گردد،  بلکه این نارضایتی باید به حد ناامیدی از اصلاح در پیکره سیاسی موجود درآمده باشد،  تا کم‌کم به عنصر خشم منجر شود.  یکی دیگر از شاخصه‌های این نارضایتی،  ظهور در طبقه‌ها و قشرها و نخبه گان است.
      پیدایش و جایگزین ایدئولوژی‌های نو یک موضوع مهم برای تولید انقلاب انسانی است.  ایدئولوژی به معنی اشتراکات فرهنگی و عقیدتی است،  ایدئولوژی به معنای خاصش نوعی انقلاب گفتاری محسوب می‌شود،  که اهداف جدیدی را پیش روی افراد ناراضی از وضع موجود قرار می‌دهد،  تا در حول آنها به ارائه نظریات و ایده‌های جدید اقدام شود.
      در واقع هیچ انقلابی بدون ظهور ایدئولوژی جدید شکل نمی‌گیرد.  این ایدئولوژی اهداف دور از دسترسی را که کمبود حکومت موجود است،  و حکومت نمی‌تواند آنها را تحقق بخشد،  نشانه می‌رود تا هم رضایتی عقلایی از ارضاء آنها در آینده برای جذب عامیون استفاده کند،  و هم با آرمانهایش به ساختارهای نخبه گان ساخت بدهد و آنها را در یک جهت هماهنگ کند.
      ایدئولوژی هر انقلاب در چگونگی روندها و چهار چوبها در حال و آینده پیروزی یا شکست آن انقلاب نقش بسیار اساسی دارد.  به عبارتی چگونگی پیروزی،  حکومت جایگزین،  نقشهای رهبری و دیگر عوامل که با پیروزی یک انقلاب به دنبال آن می‌آیند،  از ایدئولوژی آن انقلاب برمی‌خیزند.  هر چه این ایدئولوژی به آرمانهای آن جامعه نزدیکتر باشد،  پیروزی نزدیکتر و موفق تر است.
تاریخ انقلابهای انسانی در ایران

چگونگی ظاهر شدن انقلاب

      وقتی نارضایتی از وضع اجتماعی و اقتصادی در یک جامعه یا کشور بالا می گیرد،  روشنفکران طرحهای اولیه ایدولوژی جدید را می ریزند.  قیامها و شورشهای پراکنده شهری آغاز می شود.  در ادامه مدت قیامها و شورشها،  ایدئولوژی جدید شکل کاملتری می گیرد،  و تمام مردم تهییج می شوند،  تا با یک تهاجم گسترده انقلاب را به انجام برسانند.
      گسترش روحیه آنارشیستی و انقلابی آغاز دوران یک انقلاب است.  در این زمان جامعه دیگر به آن قدرت رسیده‌ است،  که برای رسیدن به خواسته‌هایش در پی عمل کردن به آنها باشد.  شورشها، انتقادهای مستقیم و خالی از کنایه،  تظاهراتهای غیر آرام و…،   همه و همه از نشانه‌های رسیدن جامعه به این سطح از نارضایتی است.
      در مرحله دوم،  یعنی بروز ایدئولوژی،  هنوز مردم عامی نوعی پشیمانی،  برای مقابله با تغییرات در آینده و حفظ وضع موجود را با خود همراه دارند.  ولی در مرحله گسترش روحیه انقلابی دیگر این محافظه کاری به تدریج از بین می‌رود،  و به نوعی تنفر تبدیل می‌شود.  هر چه این تنفر ریشه دارتر و بزرگتر باشد،  چهره انقلابها خونین تر و پر اضطراب تر نیز می‌شوند.
      زیرا در آنها علاوه بر نابود شدن نهادهای حکومت پیشین،  کارکنان و عوامل حکومت پیشین هم مورد خشم مردم قرار خواهند گرفت.  به‌طور کلی به وجود آمدن این دوره شاخصه بروز انقلاب است.  هیچ‌ کدام از مراحل قبل این حس را بر کل جامعه القاء نمی‌کنند،  که می‌توانند به انقلاب منجر شوند.  ولی ورود به دوره آنارشیستی،  بازگشت به عقب را ناممکن می‌کند،  و از طرفی وجود جهل در سران حکومت که تنها به سرکوب ادامه می‌دهند،  این روحیه را هر روز بیشتر از پیش می‌کند،  و تا آن حد پیش می‌رود که به انقلاب منجر گردد.
تاریخ انقلابهای انسانی در ایران

وجود رهبر

      وجود رهبر رابطه مستقیم با ایدئولوژی دارد.  در جریان یک انقلاب معمولاً یک ایدئولوژی حاکم نمی‌شود،  بلکه انواع ایدئولوژیها در کنار یکدیگر فعال می شوند.  ولی ایدئولوژی بیشترین جمعیت که در روند انقلاب نقش فعالتر دارند،  بیشتر هم خودنمایی می کند.  عموماً رهبران با ابزارهایی که دارند،  در بسیج و جهت دادن ستادی نیروهای مردمی نقش زیادی دارند.
      رهبر انقلاب در تعادل و تعامل با دیگر گروه‌ها و دسته‌ها در روند پیروزی انقلاب نقش بسیار مهمی دارد.  با کمک خارجی فیدل کاسترو در کوبا رهبری انقلاب کوبا،  و امام خمینی رهبری انقلاب ۵۷ را بر عهده داشتند.
     انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، انقلاب الجزایر، انقلاب فرانسه، انقلاب ۱۹۷۹ نیکاراگوئه و انقلاب ۱۹۴۵ چین،  رهبری به یک گروه یا دسته بر می‌گردد،  که بیشترین پیروان و ایدئولوژی قابل قبولتر را در اختیار داشتند.  در کل این انقلابها نیز شخصیتهای مشهوری را داشتند،  که حرف آخر را می زدند.  مثلاً لنین و بلشویسم در انقلاب ۱۹۱۷ روسیه،  احمد آل در الجزایر،  برینتون و روبسیر در انقلاب فرانسه،  مائو در انقلاب ۱۹۴۵ چین.
   مهم:  ذاتاً انسان از لحاظ عقیدتی یا سیاسی و یا اجتماعی آفریده آزادی است،  وقتی این آزادی انسان سلب شود،  انقلاب آماده ظهور می شود.
تاریخ انقلابهای انسانی در ایران

خطرات نتایج انقلاب

      وقایع بعد از انقلاب تا اندازه‌ای تحت تأثیر همان رویدادهایی است،  که منجر به انقلاب شده‌اند.  گاهی بعد از یک دوره مبارزه انقلابی کشور فقیر شده،  و به شدت دچار نفاق و از هم گسیختگی می‌گردد.  بقایای رژیم شکست خورده یا گروه‌های دیگر،  که برای قدرت مبارزه می‌کنند،  ممکن است نیروهای خود را دوباره گردآوری کنند،  و مجدداً دست به تهاجم بزنند.
      همچنین اگر کشورهای همسایه با حکومت جدید دشمن باشند،  ممکن است برای انقلاب خطر آفرین باشند،  و بعد از انقلاب به کشور انقلاب شده حمله کنند.  مانند صدام حسین عراقی که بعد از انقلاب ایران،  به ایران حمله کرد.
تاریخ انقلابهای انسانی در ایران

تاریخ پیشتاز انقلاب

      مردم ایران پیش تازان انقلابهای انسانی در گیتی هستند،  به دلیل همان فرهنگ ایرانی است،  که انسانیت اساس آن قرار گرفته است.  در ابتدای تاریخ اولین گامهای آنرا بسیار خوانده ایم،  مانند:  انقلاب انسانی مادها یا مدها و اتحاد قبایل ماد علیه حاکمان آشور.  مهم ترین نمونه های این انقلاب های انسانی حرکت های مردم به رهبری کوروش بزرگ برای آزادی برده ها و اولین لوح حقوق بشر بود.
      یکی دیگر از مهمترین انقلابهای انسانی که در ابتدای تاریخ تدوین شده،  انقلاب انسانی توده مردم علیه داریوش سوم بود،  که در آن انقلاب انسانی مردم اسکندر پارتی یا اسکندر اشکانی را که از فرمانده هان سپاه خوراسان غربی در مرزهای غربی بود،  به رهبری برگزیدند.  با این انقلاب انسانی به نزدیک چهار هزار سال حکومت های شاه خدایی از نیل تا سند و ماورالنهر تا بین النهرین پایان داده شد،  و دوره جدید تاریخ تمدن جهان یا آغاز تمدن سازمان قبیله ای دینی بود،  که در ساختارهای تاریخی اجتماعی نوشته ام.
      در دوره هایی از تاریخ مردم به رشد و مرحله ای می رسند،  که باید از درک و فهم گذشته خود عبور کنند،  توده مردم در این زمان متوجه می شوند،  آنچه را انقلاب پیش از این برای آنها آورده بود دیگر پاسخ گوی خواسته های آنها نمی باشد،  و چه بسا به بیراهه رفته است.  البته زمان این درک در طول تاریخ متفاوت است،  که در تاریخ و فرهنگ یادگیری گفته ام،  همیشه در تاریخ آدمهای با هوش به کم هوش ها کمک فکری می کنند،  و اندکی از کودن ها هم گاه ارتجاعی یا شونیستی می اندیشند،  بنابر این به مقابله با نظریه های جدید و تحولات اجتماعی می پردازند،  که کاری از پیش نمی برند.
تاریخ انقلابهای انسانی در ایران

جنبشهای متعدد انقلابی

      انقلاب انسانی از جنبشهای متعدد که در زمان های مختلف شکل گرفته اند،  با برنامه ای دگرگون ساز بوجود می آید،  در گذشته ها این جنبش ها بیشتر دینی و یا شبه دینی بودند،  ولی امروزه جنبش ها آزادی خواهانه،  برای دمکراسی و یا عدالت های اجتماعی هستند.  جنبش های اجتماعی یا حرکت های جامعه همیشه در تاریخ وجود داشته و خواهد داشت،  ولی این حرکت ها تغییرات ناپیوسته را که در قرن سنت گریزی نوشته ام به دنبال ندارند،  اما آنها پیش درآمد یا سازنده انقلاب انسانی هستند،  و هر آن در میان انقلابات به اشکال مختلف وجود خواهند داشت.
      بعضی از جنبش ها مانند جنبش زنان خواست اجتماعی سیاسی را مطرح می کند،  جنبش معلمان و کارگران اکثراً مالی، جنبش های چپ نیز سیاسی می باشند.  باید توجه داشت یک جنبش که شکل می گیرد،  به تنهای نمی تواند انقلاب انسانی را در پی داشته باشد،  بلکه به تفکر جامعه برای ایجاد جنبش های دیگر کمک می کند،  که در نهایت و زمان مناسب جمع اینها ممکن است به انقلاب ختم شود.
      در انقلاب انسانی متن جامعه و توده ها که از توهم و خوش باوری خارج شده و به رشد و آگاهی رسیده،  صف آرایی استراتژیک علیه حکومت می کنند،  مردم نیرو های خودشان را دور هم با حساب دمکراسی و فدرالیسم تاریخی جمع می کنند.  حکومت ها نیز از حرکت مردم به وحشت می افتند،  و با نابکاری خیلی سریع مواضع خود را از دست می دهند،  زیرا اجزای حکومت از سه دسته مردم با هوش و کم هوش و کودن تشکیل شده است،  و هر گروه راه خودش را می رود.
      در انقلاب انسانی توده های مردم خود به شناسایی نیرو های انقلابی که در صف مقدم توده ها قرار گرفته اند می زنند،  و سازمان های انقلابی مانند تشکیلات اسکندر اشکانی می توانند به رهبری حرکت های انقلاب انسانی برسند.  در انقلاب های انسانی زمان پیروزی یا شکست آن مشخص نیست و به علم جغرافی ـ تاریخ بستگی دارد،  مانند:  انقلاب سربدران و گاهی اوقات پیروزی آن سریع است،  مانند:  انقلاب ۵۷ ایران.
      البته بسیاری از تحلیل گران دخالت خارجی را در انقلابات انسانی ایران وارد می دانند،  ولی در واقع بعلت قدرت و گستردگی انقلابات ایرانی،  خارجی ها دنباله رو حرکت های توده های مردم بوده اند،  نه تأثیر گذار بر آن، مانند:  دخالت موریس امپراتور روم در انقلاب انسانی مردم زمان خسرو پرویز.  انقلابات انسانی ایرانی ویژگی های مخصوص خود را دارد و از علم جغرافی ـ تاریخ سرچشمه می گیرد،  جامعه نیرو های انقلابی خود را بالا می برد و شکل جدیدی از تاکتیک های نو بر قرار می کند که برای کسی قابل پیش بینی نبوده و نمی باشد.
      در تاریخ مردم بسیاری از کشورها انقلابات زیادی کرده اند،  ولی هیچ کدام همانند انقلاب های انسانی که در ایران اتفاق افتاده نبوده،  نمونه های قرن ۲۱ آن، مانند:  انقلاب نارنجی اوکراین و گرجستان.  در آن انقلابات خواسته مردم ایجاد تحولات زیر بنایی که ریشه در عقیده و تاریخ داشته باشد نبوده،  بلکه با نگرشی سطحی خواسته های امپریالیسم نو بوده است،  که دیگر جانی یا تاکتیکی برای تولید کودتا در جهان ندارد.
     در تاریخ انقلاب های انسانی ایران،  تعیین شعار ها و خطی مشی های و اقدامات رادیکال چون بمب منفجر می شود،  و خستگی ناپذیر به جلو می رود و از حرکات میلیتانتی خود داری می شود،  مگر برای ضربه نهایی به هیبت سابق،  مانند:  انقلاب انسانی ۵۷ ایران.  وقتی در تاریخ رشد و شکوفایی توده ها به درجه لازم می رسد،  دیگر مردم شکست نمی خورند و عقب گرد نمی کنند،  چون زمان به عقب باز نمی گردد.  ولی حرکت ها پس و پیش و کم و زیاد دارد،  در هر صورت دوباره و صد باره مردم دور هم جمع می شوند و تشکیلات جدید و جدید، مانند:  انقلاب مشروطیت ایران.
      انقلاب انسانی از حکومت انسانیت می گوید،  از این که انسانی به دیگری برتر باشد و با ثروت و یا قدرت به دیگری ستم و استثمار کند متنفر است،  از برتری نژادی و ملیتی نمی گوید،  از برابری همه انسان ها می گوید که همه مردم یکی و یکدل هستند.  در انقلاب انسانی هیچ مکتب و ایدوئولوژی و حزب و مرامی حاکم نیست بلکه همه دور دمکراسی و آزادی گرد می آیند،  کسی را به عنوان برتری فکری نمی پسندند،  و همه می خواهند یکسان باشند و زندگی دمکرات را تجربه کنند.
      این پرسش پیش می آید چرا در طول تاریخ بسیاری از انقلابات انسانی ایران بعد از مدتی به بیراهه رفت و توده مردم نتوانستند انقلاب انسانی خود را به حکومت انسانی تبدیل کنند و پادشاهی و قزلباشی یا قزاقی حکومت را بدست گرفتند.  آیا علت عدم آگاهی توده مردم برای ادامه دادن راه بود،  آیا مردم سریع خسته می شوند و یا وظیفه خود را تمام شده می دانند؟  پاسخ این پرسش ها در یک سئوال است،  چرا در ایران چاقو بعد از حدود سی سال دسته خود را می برد؟.
     شاید به نظر پرسش فوق برای پاسخ بی معنی باشد،  ولی همان چیزی است که شخص را به فکر فرو می برد که به تحلیل و تعلیل بپردازد،  برای این منظور از قرن سنت گریزی باید کمک گرفت.  در طول تاریخ سلسله های پادشاهی و حکومتی همیشه بعد از حدود سی سال که یک نسل می شود با بحران ها و انقلابات رو برو بودند.  از بدو تاریخ تدوین شده تمدن شهر نشینی که حکومت های شاه خدایی در ایران مستقر شد.
      همچنین بعد از آن دوره سازمان قبیله ای دینی که در ساختار های تاریخ اجتماعی نوشته ام،  روح سر سالاری یا خود سالاری در ایران رواج پیدا کرد و هر آن کسی که با جریانات تاریخی و انقلابی به کار حکومت و یا پادشاهی مستقر می شد،  خود را سالار و سرور مردم می دانست و در پی مدتی حدود سی سال نیرو هایی که پرورش می یافتند،  وقتی به سن میان سالی می رسیدند،  به نوعی خود الگو برداری کرده و سالار شده بودند،  به نوعی دیگر نمی توانستند خدمتگزار آن حکومت باشند، مانند:  نادر شاه.
      از طرف دیگر مردم در طول تاریخ های گذشته بعلت نبود وسایل ارتباطی و اطلاع رسانی کار انقلاب انسانی را تمام شده می پنداشتند،  غافل از اینکه روح سالاری در همه مردم و جامعه نهادینه شده بود،  و تفاوتی نمی کرد چه کسی در رأس قبیله و مملکت باشد،  اوضاع تغییر مراتبی نمی کرد.  البته کیفیت انقلاب انسانی هر دوره نسبت به گذشته پیشرفته می شد و آغاز دوره های تاریخی آن کوتاه تر می گردید،  اگر در گذشته های دور برای ایجاد شکل جدیدی از اندیشه و خرد جمعی چند هزار سال وقت لازم بود در بعد از اسلام به چند قرن و در قرون جدید به کمتر از یک قرن و در دورهای نزدیک تر بمراتب سریع تر شکل پخته می گیرد،  به تاریخ و فرهنگ یاد گیری مراجعه شود.
        انقلاب انسانی در هر جغرافی ـ تاریخ متفاوت است،  و هیچ وقت در طول تاریخ دیده نشده انقلاب های انسانی همانند تکرار شود،  انقلاب انسانی حرکت توده ای و خود جوش است،  و می تواند یک فرصت تاریخی باشد.  در قرن بیستم و قرن حاضر عده ای سعی می کردند انقلاب انسانی را مشابه سازی کنند،  ولی بعلت ندانستن علم جغرافی ـ تاریخ آب در هاون می کوبیدند،  و در نهایت با دخالت مستقیم امپریالیسم به کودتا یا انقلاب حزبی و مکتبی تبدیل می شد.
      انقلاب انسانی با انقلاب های حزبی و مکتبی تفاوت های آشکاری دارند،  همانگونه که از نام انقلاب حزبی، انقلاب دینی، انقلاب مکتبی، انقلاب مرامی، و غیره پیداست آنها متعلق به گروه خاص اجتماعی هستند،  که توسط نیرو های آنها سازمان داده شده و به اجرا گذاشته می شود،  که در بعضی مواقع پیروز می شوند،  و یا شکست می خورند، مانند:  انقلاب اکتبر که پیروز شد و انقلاب خرمیان به رهبری بابک در ۸۳۰ میلادی که شکست خورد.
      در بعضی از انقلاب های انسانی رنگی، درفشی، پرچمی را برای نماد بر می گزینند، مانند:  انقلاب مجوس ها به رهبری سند باد در ۷۵۶ میلادی رنگ سفید، سربدران ۱۳۴۰ رنگ سبز و سیاه، شیخ های شیعه در قرن ۱۵ میلادی قرمز.  در زیر این نماد یا رنگ انبوهی از پرچمها و نماد ها و درفشها می توانند قرار داشته باشند بدون اینکه به اصل انقلاب انسانی صدمه ای وارد شود،  زیرا اساس انقلاب انسانی است، مانند:  انقلاب لاتین به رهبری سیمون بولیوار.
تاریخ انقلابهای انسانی در ایران
عکس انقلاب لاتینی،  عکس شماره ۴۰۸۶.
      انقلاب انسانی فرا جناحی و غیر وابسته است،  و زمان دارد که بستگی به تاریخ و فرهنگ یاد گیری دارد و اگر تا رسیدن به نتیجه نهایی طولانی شود و زمان بیشتری ببرد،  هیچ مشکلی ندارد بلکه آگاهی بیشتر برای توده های مردم را در پی دارد،  و همچنین افزایش اندیشه ها و گستردگی خواسته ها را به دنبال دارد که خود شکل نوین تری از انقلاب انسانی را ارایه می دهد.  بعضی بریده های حکومت به مردم می پیوندند و رادیکال می شوند،  که مردم در تاریخ از آنها استفاده می بردند و در افشا گری و موضوعات دیگر کار می کردند.
      همیشه در انقلاب انسانی شونیزم و فاشیست که بدلیل ضعف افکار ارتجاعی دور خود را خالی می بینند به بهانه های مختلف تاریخی و جغرافیایی یا دینی و امثال آنها هیاهو و سر و صدا کرده که در نهایت مورد سوء استفاده دشمنان قرار می گرفت.  در این میان اگر توده مردم درکی از دمکراسی و فدرالیسم در علم جغرافی ـ تاریخ که در واقع سرچشمه گرفته از اندیشمندان جامعه است نداشته باشند،  شاید بالکانیزه شوند،  مانند:  یوگسلاوی سابق و اسماعیلیان قرن ۱۱ میلادی.
      بسیاری از رهبران سعی می کردند که بعد از مرحله پایانی انقلاب انسانی مردم را در صحنه نگه دارند،  در واقع آنها تعریف انقلاب انسانی را نمی دانستند، مانند:  بعد از انقلاب مشروطه و انقلاب همبستگی لهستان به رهبری لخ والسا.   
      از زمان ورود استعمار و امپریالیسم به ایران آنها سعی می کردند،  همه چیز را در دست بگیرند و کارگزاران و چهره های استعمار می خواستند منافع کشور های خود را حفظ کنند،  ولی در همین دوران انقلاب های انسانی در اشکال وسیع تر و عمیق تر بودند،  و هیچ ابهامی نداشته و می خواستند قاطع از گذشته عبور کنند و موقعیت و منافع حیاتی برای جهان داشته باشند.  مهمترین آن فریاد آزادی خواهی و دمکراسی طلبی بوده است،  و مردم تلاش داشتند هر کسی را که از دمکراسی نمی گفت به کنار بزنند.
      بسیار خوانده شده که در انقلابات دو سه قرن اخیر ایران بعضی از رهبران همه چیز می گفتند،  غیر از دمکراسی در اندازه دانایی زمان خودشان،  که از همین جا مردم به نوکری آنها پی می بردند.  امروزه هم رهبران بسیاری از گروه ها و عقیده ها یا مجریان رادیو و تلویزیون های سیاسی و اجتماعی از همه چیز می گویند غیر از دمکراسی،  دمکراسی اصیل ایرانی،  اصل مطلب رشد و تکامل تاریخی انقلاب های انسانی ایران است،  که در نوروز و جشنهای ایرانی نهفته است.
      تمامی روابط دمکراسی نهادینه شده در متن جامعه است،  کودنهای جا مانده در عمق تاریخ چیزی از آن نمی فهمند،  و طعمه خوبی برای امپریالیسم نو می باشند،  دشمنان به آنها در هر جایی که باشند خط می دهند،  تا در نهایت با آزادی اندیشه مخالفت شود،  و نیز در حفظ دروغ ها و ترفندهای استعمار برای کوبیدن و ضعیف شمردن ملتها استفاده شود،  نمونه در تاریخ زیاد است، مانند:  تاریخ موذیهای باخته.
      به عقب ماندگانی که با حرکت های اجتماعی و انقلاب انسانی مخالفت می کنند،  شونیسم و ارتجاع می گویند،  این ارتجاع فرزندانی دارد که از فرصت هایی در انقلاب انسانی استفاده می کنند،  و آنرا به بیراهه می برند.  فاشیست یا امثال آن را نازی می گویند،  مانند رضا خان که با کمک امپریالیسم انگلیس از فرصت تاریخی انقلاب مشروطه استفاده برد،  و تیتو که از ترس تجزیه،  دیکتاتوری مثلاً چپ به کشورش برد.
      معمولاً شونیسم و ارتجاع درکی از علم و فرهنگ ندارند،  و فقط همه چیز را به اندازه فهم خود می بینند،  آنها هیچ وقت تحلیل و تعلیل از چیزی ندارند،  فقط به آنچه که از گذشته در مخشان کاشته شده است اکتفا می کنند،  چون چیز جدیدی نمی فهمند.
تاریخ انقلابهای انسانی در ایران
   تصویر مزدوران غربی ضد مردم و انقلاب،  آنها وابسته به امپریالیسم نو هستند،  و در عراق و افغانستان خیلی فعال بودند و جنایت کردند،  عکس شماره ۴۰۸۹.
   جالب:  کشورداری بزبان ساده:  هر جا صدای چکمه بیشتر بگوش برسد،  صدای چرخ دنده های کارخانه ها یک بیک قطع می شود.  هر جا دودی از تفنگی برخیزد،  دودکشها خاموش می شود.  هر سربازی که سرنیزه بدست گیرد،  کارگری آچار بر زمین می گذارد.  اقتصاد بزدل است،  و صدای چلیک ماشه را زودتر از همه می شنود.
تاریخ انقلابهای انسانی در ایران در واقع تاریخ ایران را ساخته است از ابتدای پیدایش تمدن در ایران،  انقلابها در ایران بودند که باعث رشد و تکامل تمدن در ایران و جهان شدند
تصویر نقشه ایران برای تعریف کشور،  عکس شماره 7416.
#کشور نامواژه دوران کهن کش + ور است،  منظور تپه ای باستانی با ساکنان ویژه خود.  امروزه کشور شامل محدوده‌ای با مرزهای بین‌المللی در تقسیمات #جغرافیای_سیاسی جهان است،  که در آن یک #ملت زندگی میکنند.  کشور در سازمان ملل متحد توسط کشورهای عضو برسمیت شناخته میشود،  و غالباً دارای نوع خاص از شیوه #حکومت و #دولت هستند.  کانتری نیز واژه دوران کهن ایرانی است،  کان + تیری = کند پشت هم،  مانند #کندوان_آذربایجان.
تاریخ انقلابهای انسانی در ایران در واقع تاریخ ایران را ساخته است از ابتدای پیدایش تمدن در ایران،  انقلابها در ایران بودند که باعث رشد و تکامل تمدن در ایران و جهان شدند
تصویر سواران نیروهای مردمی انقلاب مشروطیت،  عکس شماره 7374.
#انقلاب به معنای زیر و رو شدن یا پشت و رو شدن و تحول است.  #انقلاب_انسانی و اجتماعی بمعنی تغییر در ساختارهای ذهنی و حکومتی و دولتی است.  انقلاب انسانی دو نوع نرم و سخت دارد،  نرم تغییر فکری و حکومتی،  و سخت تغییر فیزیکی و دولتی است.  انقلاب انسانی بدون طی درست و حساب شده این دو مرحله پیوسته،  غیر اصولی و تقلبی است.  از ابتدای قرن بیست #امپریالیسم در جهان #انقلابهای_تقلبی ایجاد کرد.
 ……………
   برچسبها:  تاریخ انقلاب, تعریف انقلاب, انقلاب انسانی, انقلاب ایران, انقلابهای جهان, انقلابهای ایران, نتایج انقلاب, جنبشهای انقلاب, عوامل انقلاب, رهبر انقلاب.
………….
تاریخ انقلابهای انسانی در ایران
مستندهای مربوط
مستندهای بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری
* * * * * * * * * *
……………………….
    توجه ۱:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  تارنمای ارگ ایران،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
   توجه ۲:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید.  در جهت دانش مربوطه این تارنما،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
   توجه ۳:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arq.ir.
ارگ ایران   http://arq.ir
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید،  به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید،  و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید
برای دریافت فهرست منابع نوشته ها در بخش نظرات زیر برگه مورد نظر پیام بگذارید