Skip to main content
تحلیلها با ریشه دروغهای تاریخی میشود سرگردانی در نادانی،  وقتی واقعیت را ندانیم و نخواهیم بدانیم،  و بر پایه دانش اشتباه خود تحلیل کنیم،  خود بخود می شود بیچارگی.  بهمین جهت برای دوری از نادانی و بیچارگی،  باید از دروغها دوری نماییم، و بدنبال واقعیتها بگردیم و پیگیر شویم.

تحلیلها با ریشه دروغهای تاریخی

تحلیلها با ریشه دروغهای تاریخی
تصویر انوش راوید در تخت جمشید،  عکس شماره 3118.
 این برگه بشماره 1176 یوست لینک زیر است:
تحلیلها با ریشه دروغهای تاریخی
لوگو در جهت علم باشیم نه عقیده،  عکس شماره 1615.
تحلیلها با ریشه دروغهای تاریخی
تحلیلها با ریشه دروغهای تاریخی
     بسیاری از برنامه سازان و تحلیل گران،  که درباره مسائل مختلف تحلیل می کنند،  گاه تعجب می نمایند و می گویند،  چرا بعضی از مسائل ساده را دیگران و مردم متوجه نمی شود،  و یا چرا تحلیل و گفته های آنها تأثیری ندارد.  این عده برای اینکه گفته های خودشان را ارزش تاریخی هم دهند،  حتماً از یکی از دروغ های تاریخ،  که فکر می کنند واقعیت است،  استفاده می کنند.  مثلاً می گویند ملت ایران در طول تاریخ،  مورد حمله الکساندر یونانی و چنگیز مغول و این و آن قرار گرفته،  و برای همین دچار مشکلات شده است.  این عده خودشان درکی از واقعیت های تاریخی و اجتماعی ایران و قاره کهن و جهان ندارد،  و بدلیل عدم دانستن از حقیقت،  نمی توانند گفته های خودشان را جنبه دقیق و اصولی،  بنا به واقعیت های تاریخی و تاریخ اجتماعی دهند.
      برای اینکه یک تحلیلگر و یا برنامه نویس اجتماعی و سیاسی و اقتصادی ایرانی یا حتی خارجی،  بتواند گفته ها و نوشته های خودش را مورد پسند برابر با قوانین علمی نماید،  لازم است از جدید ترین تحقیقات علوم انسانی منجمله تاریخ و تاریخ اجتماعی ایران بدرستی بداند.  در غیر اینصورت تحلیل هایی با ریشه در دروغ ارائه می دهد،  و خود بخود چنین تحلیل و یا برنامه ای،  نمی تواند جایگاهی داشته باشد،  و شکست می خورد.  بمنظور دانستن درست و واقعی از تاریخ و تاریخ اجتماعی ایران،  مطالعه و پیگیری این وبلاگ و لینک های آن پیشنهاد می شود.
تحلیلها با ریشه دروغهای تاریخی

تاریخ را واقعی درک کنیم

      بعد از پایان سلسله هخامنشیان سرزمین وسیع ایران،  قوانین هخامنشی و مکتب اهورایی شاه خدایی خود را از دست داد،  البته گذر تاریخ اجتماعی ایران به مرحله تکاملی جدید،  از زمان داریوش بزرگ آغاز شده بود.  با دقت در کتیبه بیستون کاملاً پیدا می شود،  مانند ذکر شورشهایی که علیه شاه انجام می شد،  و نیز مسئله مهم شورش یک مغ،  که در سنگ نبشه بی ستون اولین اسیر نوشته شده (B در متن بخش کتیبه های کوتاه) و در آخر اسرا (K در متن کوتاه) را با کلاه عروجی (شیپوری) معروف دراویش قونیه حکاکی کرده اند،  و با کمی اختلاف نسبت به بقیه قرار دارد،  که گویا کمی ترس پنهان حکاک از مغ بوده است.
      این فرقه دینی اساس تشکیل مجلس مغستان در حکومت اشکانیان بوده است،  در ادامه تکامل دینها که از زمان پیدایش بشر وجود داشته و ادامه دارد،  و زمان شاهنشاهی ساسانیان با نفوذ مانوی در تمام ایران اشکال مختلف مسلکی هم پدید آمد.  با کاغذ و نویسایی از قرن 8 م،  این مسلکها گسترش یافت،  و با دروغ نویسی و رجز خوانی ها و انواع دعاها و جادوها و غیب گویی و خالی بندی های الکی در کتابها،  سران آنها توانستند،  خواسته خود را به تمام ایران گسترش دهند.  در ادامه تکامل دینها و آمدن اسلام این وضع همچنان باقی بود فقط در اواخر ساسانیان چون شاهنشاهی در خطر بود،  در بخش ایران غربی با آنها مبارزه شد،  توجه نمایید جنگ پنهان با دین یکی از دلایل اصلی سرنگونی ساسانیان بود.  اینجا بگویم کسانی که در این زمان ها تاریخ می نوشتند،  از بنگاه های فکری این فرقه ها بودند.
      مانی گری، باطنی گری، صوفی گری، خراباتی گری، و غیره،  قرن های 7 تا 12 م، در ایران بزرگ در اوج خود قرار داشت،  اما مغستان همچنان با دیدگاه جدید دینی قدرت بیشتر داشت.  به پیروان مغستان،  مغول یا مغولی می گفتند،  مانند افغانستان، که فرد را،  افغان و افغانی می گویند.  داشتن قدرت بیشتر مغستان یا مغول در ایران از میان کتاب های همان فرقه های دینی ذکر شده دیده می شود،  که کلی از مغول تعریف و تمجید کرده،  و حتی چنگیز را اولوالامر شناخته اند.  ولی هیچ کدام اشاره ای نکردند،  که مغول از بیابان های شمال چین آمده است.
      حرکت مغولها که از جمیع طوایف ایرانی بویژه ایران شرقی بودند،  آغاز پایان سازمان قبیله ای ایران بود،  و تحول جدید اجتماعی نو فئودالی را بدنبال داشت،  که با حکومت صفویه شکل گرفت.  در طول تاریخ وسعت جغرافیایی ایران بزرگ امکان هماهنگی در اداره کشور را توسط یک شاه مشکل می کرد،  چون مردم او را نمی توانستند از نزدیک بشناسند،  ولی مسلک و دین بود که به راحتی حاکم می شد.  برای اینکه مطالب فوق را بهتر متوجه شوید مطالعه و پیگیری وبلاگ انوش راوید پیشنهاد می شود.
      عزیزان هم میهن ایرانی و قاره کهن هوشیار باشید و دروغها را بشناسید،  و به سوی کشف واقعیت ها بروید،  آینده و سرنوشت را بر اساس واقعیت های تاریخی گذشته خود بنویسید.  پا و ذهن را جلو بکشیم و بسوی آینده نوین و تمدن جدید کنترل انرژی بروید،  ما مردم ایران بزرگ می توانیم.  فقط باید اول ترفندهای دشمنان را بشناسید،  که اشکال مختلف دارد،  یکی از آنها امروزه اندک وبلاگ هایی هستند،  که ظاهری ایرانی و ملی و دینی و باستانی دارند،  و با چند تعریف آبکی از تاریخ ایران و دین و یا ملتهای ایرانی،  دروغ های تاریخی را تکرار و رو نویسی می کنند،  و می خواهند گمراهی و خمودی و سر شکستگی بسازند.  آنها فقط چند بی نام نشان هستند،  که معلوم نیست کی و کجایی اند،  آنها درکی از واقعیت ها و توانایی ملت ایران ندارند.  بدین منظور بخش هایی از تاریخ آفریقا را بررسی می کنم،  که شیوه کار استعمار گران و نوکران آنها را بشناسید،  از دید استعمار قاره کهن و آفریقا تفاوتی ندارد.
      پاتریس لومومبا قهرمان افریقا گفته است:  روزی تاریخ سخن خواهد گفت،  اما نه تاریخ که در بروکسل، لندن و پاریس یا واشنگتن می نویسند و تعلیم می دهند،  بلکه تاریخی که در کشور های رها شده از بند استعمار و دست نشاندگان آن می آموزند.  باری افریقا تاریخ خود را خواهد نوشت و این تاریخ هم در شمال و هم جنوب تاریخ افتخار و شرف خواهد بود.
      قوام نکرومه در کتاب معروف خود بنام افریقا باید متحد شود (ترجمه دکتر محمد توکل) نوشت:  تا زمانی که برده داری در دنیای جدید ریشه ندوانده بود کسی افریقایی ها را تحقیر نمی نمود.  جهانگردانی که از این قاره دیدن نموده بوده اند در خاطرات خود فقط با کنجکاوی و دقتی که برای غریبه ها امری طبیعی است سکنه افریقا را توصیف نموده اند.  طرز تفکر جدیدی در مورد افریقا تنها هنگامی به میان آمد که تجارت بردگان و برده داری به مقیاسی وسیع و سرسام آور افزایش یافت.
      این قطعه بنیان اجتماعی ـ اقتصادی همه جعلیات بورژوازی باختر را درباره کهتری نژاد افریقایی ها بدرستی منعکس می کند.  انسان شناسان بورژوازی برای توجیه بردگی افریقایی ها و وحشیگری فوق العاده سوداگران باختری در زمینه خرید و فروش اسیران افریقایی بعنوان برده،  نظریه نقص ارزش انسانی افریقایی ها را بمیان آورده اند.  آنها ساکنان افریقا را مردمی از نژاد پست می شمردند،  و هر گونه تأثیر آنها را در پیشرفت تمدن انسانی انکار می کردند.  اما یافته های انسان شناسی علمی و دیرین شناسی همه بیهوده گویی های انسان شناسی امپریالیستی را ب زباله دان تاریخ ریخت.  مورخان و جامعه شناسان بورژوازی نیز برای تخطئه تاریخ و فرهنگ افریقایی ها بیکار ننشستند،  آنها برای توجیه تجاوز وحشیانه استعمار گران به سرزمین افریقا چنین موعظه می کردند،  که گویا افریقا در قرون جدیدی در خواب جهل و غفلت فرو رفته بود،  هیچگونه آمادگی برای پیشرفت و توسعه نداشته،  و فقط دخالت تمدن غربی می توانست آنها را از این خواب خرگوشی بیدار و پذیرای فرهنگ و تمدن جدیدی کند.
      این جامعه شناسان به اختلاف سطح رشد اجتماعی ـ اقتصادی میان کشور های اروپایی و افریقایی در قرون جدید استناد می کردند،  و آنرا دلیل امتیاز تمدن غربی می شمردند.  طبیعی است که آهنگ رشد و تکامل تاریخ اجتماعی مردم و سرزمین ها ب علت های گوناگون بستگی دارد بعضی از کشورها در موقعیت جغرافیا ـ تاریخ سریع تر وارد مراحل جدید در ساختارهای تاریخی اجتماع شده اند،  و بعضی قاره ها دیرتر و این ب هیچ وجه دلیل امتیاز کشورها و ملت های بر گزیده نیست و نمی تواند باشد،  چه بسا بسیار در فرهنگ و دانش دست آورد های سازنده و کلیدی در تاریخ تمدن بشر داشته اند.
      در میان کشور های اروپایی نیز نا برابری در آهنگ رشد وجود داشته است،  مثلاً اولین دولت سرمایه داری شهری در ونیز ب وجود آمد،  و سپس شهر های دیگر ایتالیا مانند فلورانس و جنوا و امفالی در راه اسقرار سرمایه داری گام بر داشتند.  وقتی در انگلیس انقلاب بورژوازی بپیروزی رسید،  در بیشتر کشور های اروپایی نظام فئودالی استبدادی سلطه داشت،  قبلاً در این باره توضیح داده ام.
      اختلاف سطح رشد اجتماعی ـ اقتصادی در میان کشور های افریقایی از این هم بیشتر بود،  و قاره افریقا مملو از جوامعی با سطح توسعه متفاوت بود،  بین امپراتوری حبشه و گروه های پیگمی در جنگل های کنگو،  یا بین امپراتوری سودان غربی و شکار چیان خویسان در صحرای کالاهاری تفاوت نمایانی بود.  دوره ای که در مصر نظام فئودالی پیشرفته برقرار بود،  در بسیاری از کشور های قاره نظام قبیله ای سلطه داشت،  و بسیاری از مردم افریقای گرمسیری و جنوب در مراحل مختلف نظام اشتراکی قبیله ای اولیه بودند.  اما این دلیلی بر عقب ماندگی فرهنگی نبود،  گیسلی هی فورد،  ناسیونالیست افریقایی نوشت:  حتی قبل از ارتباط بریتانیا ما مردمی توسعه یافته بودیم،  نهادها و تأسیسات خود را داشتیم،  و درباره حکومت صاحب نظر بودیم.
      پیروزی کاپیتالیسم در کشور های پیشرفته اروپا،  شرایط لازم را برای رشد شتابان تولید سرمایه داری و پیشرفت فنی فراهم آورد،  ارتش و ناوگان کشور های سرمایه داری که با سلاح های تازه مجهز شده بودند،  برتری بلامنازع بر دولت های افریقایی پیدا کردند،  بکمک گلوله های چنین ارتش و ناوگانی بود،  که دولت های سرمایه داری غرب به سرزمین های افریقایی تجاوز کردند،  و مردم آنرا به اسارت کشیدند.  بنابر این علت اصلی عقب ماندگی افریقایی ها همین تجاوز استعمار گران است،  که جهت بهره برداری بیشتر تاریخ هایی هم مطابق خواسته خود برای افریقایی ها نوشتند،  که در آن تاریخ آنها را ضعیف و بی فرهنگ و شکست خورده نوشتند،  درست مانند تاریخ هایی که برای قاره کهن ساخته و پرداخته اند.
      پرتقال اولین کشوری بود،  که به افریقا دست اندازی کرد،  پس از استعمار پرتقال، انگلیس، فرانسه، هلند، بلژیک، آلمان و غیره به این قاره تاختند،  تاخت و تاز و وحشیگری اروپائیان تأثیر هولناکی در روند پیشرفت افریقا گذاشت،  استعمار گران تاریخ و مردم افریقا را زمین خود و شکار گاه سیاهان کردند،  آنها بخش قابل ملاحظه ای از جمعیت مناطق تصرف شده را نابود کردند،  و ده ها میلیون نفر را به عنوان برده به اروپا و آمریکا بردند.  تجارت بردگان موجب کاهش عظیم جمعیت و انحطاط افریقا شد،  و مدتی دراز از رشد نیرو های مولده آن جلو گیری کرد.  دانشمندان بورژوازی نیز به کمک نیروی نظامی استیلاگر خود آمدند،  و تاریخ های دروغی ساختند و نوشتند،  و انواع گوناگون نژاد شناسی، انسان شناسی، جامعه شناسی از چنته جعلیات خود بیرون ریختند،  تا بر سبعیت و درندگی استعمار آب تطهیر تمدن پیرو هلنیسم دروغی خودشان بریزند،  و برای تداوم غارت ملت های افریقا بهانه های علمی بتراشند.
تحلیلها با ریشه دروغهای تاریخی

دروغها برای چیست

      انگشت شماری که خود را تاریخ دان می دانند در تلویزیونها بویژه نوع لوس آنجلسی ظاهر می شوند،  و از تاریخ ایران دانسته و ندانسته کلی پرت و پلا و دروغ می گویند.  روزی شنونده ای از همین ها پرسید،  که ایرانی ها در زمان هخامنشیان چگونه زندگی می کردند.  این مثلاً تاریخ دان که قیافه خیلی دانا را بخود گرفته بود،  ابتدا گفت:  نوشته ای از آن زمان نیست،  ولی بلافاصله شروع به تعریف کرد و ادامه داد،  مردم آن زمان از همه امکانات برخوردار بودند.
      این تاریخ دان تقریباً تمام زندگی مدرن امروز غیر از بازار بورس را نام برد،  که در هخامنشیان به خوبی وجود داشته،  و مردم در سرزمین پهناور هخامنشی در رفاه کامل بودند،  که اسکندر وحشی و بی فرهنگ آدم کش آمد،  و همه چیز را بهم ریخت و مردم بدبخت شدند.  البته جملات این تاریخ دان الکی نیاز به تفسیر ندارد،  مانند گفتن اینکه سرزمین وسیع و مردمی که در رفاه بودند،  به راحتی از وحشی و آدم کش سرزمین کوچک یونان شکست می خورند.
      تمدن و زندگی بشر الکی شکل نمی گیرد،  زمینه های تاریخ اجتماعی،  و ابزار هایی نیاز دارد،  در ساختارهای تاریخی اجتماع توضیح داده ام،  یکبار دیگر خلاصه می نویسم.  باشندگان  قبایل بدوی،  فرهنگ و زندگی خاص قبیله ای بدوی داشتند،  البته نسبت به جغرافیایی که در آن زندگی می کردند تغییراتی داشت.  با ادامه رشد و تکامل فرهنگی،  مردم نقاط مختلف جهان در زمانها و شرایط متفاوت وارد مرحله دیگر از تاریخ تمدن شدند.  سپس تمدن قبایل اولیه با طی چند هزار سال،  و با دوره هایی مانند سنگ و مس،  تکامل یافت.  مردمی که در این مرحله تمدن زندگی می کردند،  دید و بینش و توانایی آنها در اندازه همان تمدن بود.
      سپس شاه خدایی آغاز گردید،  که تمدن و فرهنگ خاص خود را داشت،  سلسله های فراعنه مصر و سلسله هخامنشیان هر کدام حدود سه هزار سال نمونه های آن است.  همین گونه دوره های سازمان قبیله ای با آغاز حکومت اشکانیان در جهان شکل گرفت،  سازمان قبیله های دینی که با آغاز اسلام شکل کامل گرفت.  نو فئودالی که با روم باستان حدود اوایل میلادی در اروپا شروع و در ایران با آغاز دوره صفویه و ورود استعمار آغاز گردید.  نو بورژوازی که از قرن 15 میلادی در اروپا با تعریف دروغ از رنسانس شروع و تا بورژوازی یا سرمایه داری پیشرفته کنونی ادامه دارد.  در تمام این دوره ها زندگی مردم در بخش تمدنی خودشان یک شکل بود،  البته تفاوت های جغرافیایی قاره ای را باید در نظر گرفت.
      زندگی مردم در دو سرزمین جدا،  اما در یک نوع دوران تمدن که بسر می بردند،  اختلافات بزرگ نداشته است،  تفاوت ها بستگی جغرافیایی داشته،  ولی دیدگاه مردم در حدود یک نوع بوده.  ابزار های شناخت جامعه و کلاً زندگی،  برای مردم هر دوره تمدنی یک شکل بوده،  میزان طبقات اجتماعی با اندازه خاص خود کم و بیش داشته بود.  دانستن ابزار هایی که دیدگاه و جهان بینی انسان را برای تمدن و فرهنگ و رشد و تکامل اجتماعی استفاده می شده بسیار مهم است،  در کارگاه فکر سازی نوشته و ادامه می دهم.  یک تاریخ دان باید از دانش تاریخ اجتماعی بهره ببرد،  که بتواند تا حدودی به مسائل تحقیقات تاریخی جنبه واقعی بدهد.
      در غیر اینصورت سرگردان داستانها و افسانه هایی دروغی می شود،  که به جای تاریخ برای بهره برداری استعمار گران یا ملی گرایی یا حقانیت دینی نوشته شده اند.  در صورتیکه فعالان اجتماعی،  واقعیت های تاریخ اجتماعی را ندانند،  و دور دروغ های تاریخی گردش کنند،  نمی تواند کار و تحلیل واقعی و درست انجام دهند.  در نهایت خود و جامعه را به اشتباه و گمراهی می اندازند،  در یک قرن گذشته از این اشتباه ها زیاد دیده ایم،  ولی در تمدن جدید نباید تکرار شود.
      اختلاف تمدن باعث برخورد های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی می شود،  که با مطالعه و پیگیری وبسایت ارگ ایران بسیاری را می خوانید.  مثلاً امروز درباره اتمی ایران می شنویم،  که در کشور آمریکای سرمایه داری باز مانده از آخرین مرحله سرمایه داری قرن 20،  می گویند ایران باید تحریم شود،  و کلی خط و نشان می کشند.  ولی هیچ کاری نمی توانند انجام دهند،  زیرا سرمایه داری در آن کشور این اجازه را نمی دهد،  تمام جهان در ابتدای قرن 21 در سرمایه داری پیشرفته بسر می برد.  بنابر این زمینه برخورد تمدنی پیش نمی آید،  شرکتها و بازار های بورس اجازه جنگ و ستیز نمی دهند،  چون امروزه در همه جا و همه کشورها یک شکل و گسترده هستند.  ولی در آینده برخورد اجتناب ناپذیر است،  زیرا بزودی جهان وارد سه تمدن دیگر می شود،  که کاملاً با هم اختلاف دارند برای آگاهی به سازمان آینده بینی بروید.
تحلیلها با ریشه دروغهای تاریخی
عکس شماره 7279.
   در یک جامعه بیمار،  سالمها بیمار محسوب می شوند،  یعنی در جامعه عقب افتاده تمدنی و فرهنگی و تاریخی،  افراد پیشرو و انقلابی در دانش و بینش محکوم میشوند.
……………
   برچسبها:  تحلیلهای دروغی, ریشه دروغ, دروغهای تاریخی, تاریخ واقعی, درک تاریخ, پرسش دروغ.
………….
تحلیلها با ریشه دروغهای تاریخی
مستندهای مربوط
مستندهای بیشتر را در آپارات و نماشا لینک آن در ستون کناری ارگ ایران
قبرستان متجاوزین انگلیسی در بوشهر درس عبرتی برای استعمارگران بود، که دانستند نمی توانند با نیروی نظامی به ایران و ایرانی پیروز شوند. از آن تاریخ آنها شیوه ترفندهای فرهنگی برای شکست ایرانی پیشه کردند. مراقب باشیم و از تاریخ و فرهنگ و جغرافیا و تمدن ایرانی بشدت و دقیق و علمی دفاع نماییم. مشروح در http://arq.ir/127
* * * * * * * * * *
……………………….
    توجه 1:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  تارنمای ارگ ایران،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین عکسها و مطالب ارگ ایران را بیابید.
   توجه 2:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجوهای ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید،  و در جهت دانش مربوطه این تارنما،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
   توجه 3:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند.
   ــ  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید،  به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید،  و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید.
برای دریافت فهرست منابع نوشته ها،  در بخش نظرات زیر برگه مورد نظر پیام بگذارید.