Skip to main content

تاریخ و جغرافیای کشور چین بطور خلاصه در ارگ ایران،  و بررسی تفاوتها در تاریخ و مکان جغرافیایی قارهها و کشورها.  بمنظور بهتر شناختن تاریخ ایران و گذرهای تاریخی،  و نفوذ استعمار و امپریالیسم،  دانستن بخشهایی از تاریخ و جغرافیای کشورها مهم است.

تاریخ و جغرافیای کشور چین

تاریخ و جغرافیای کشور چین
تصویر تاریخی از چین،  عکس شماره ۳۳۰۹.
تاریخ و جغرافیای کشور چین
لوگو تاریخ را علمی بدانید نه داستان روی داستان،  عکس شماره ۱۶۱۸.
برگه ۳۶۳ بهار ۱۳۸۷ پیوست تاریخ و جغرافیای جهان است.
. . . ادامه دارد و باز نویسی می شود . . .
تاریخ و جغرافیای کشور چین

اهرام گمشده اسرار آمیز کشور چین

       جوانان باهوش ایران،،  توانایی های دانشی و فکری خود را با مطالعه وبسایت ارگ بالا ببرید،  تا بتوانید از تاریخ و جغرافیای ایران بخوبی و بدرستی بگویید و بنویسید،  و از آنها در مقابل ترفندها و دروغها و حملات دفاع نمایید.
تاریخ و جغرافیای کشور چین
تصویر نقشه کشور چین،  عکس شماره ۷۹۷۳.

اهرام مخفی کشور چین

تاریخ و جغرافیای کشور چین
تصویر تعدادی از اهرام کشور چین،  عکس شماره ۷۹۷۴.
      حدود ۱۰۰ هرم باستانی در استان شاآنشی Shaanxi، شهرستان شیان Xi'an ، مرکز کشور چین قرار دارد.  شاآنشی یا کنجانفو (به چینی: 陝西)، (به پینیین: Shaanxi) یکی از استان‌ های کشور چین است.  این استان در مرکز این کشور قرار گرفته ‌است،  و مرکز آن شهر شیان است.  جمعیت آن بالغ بر چهل میلیون نفر است.
      این اهرام نشان دهنده ورود تمدن از ایران و چین استان ایران،  به کشور چین کنونی می باشد،  در این اهرام آثار فراوانی وجود دارد،  که بوضوح نشان دهنده غیر چینی بودن آنهاست.  منجمله وجود مومیایی هایی با قیافه مردم ایران یا آریایی.
      دولت چین در ۶۰ سال گذشته سعی در مخفی نگه داشتن یا استتار و از بین بردن این اهرام داشته است،  منجمله در آنها جنگل کاری کرده،  و به کشاورزان گفته است،  در آنها کشاورزی کنند،  و یا سنگها و اشیای آنها را بغارت ببرند.
      وظیفه جوانان محقق متخصص ایران است،  که درباره آنها تحقیق کنند و بگویند و بنویسند،  و در این میان اغفال ترفند های مختلف،  منجمله حقه های غربی برای اینکه آنها را اروپایی بدانند نشوند.
تاریخ و جغرافیای کشور چین

لشکر سفالین کشور چین

تاریخ و جغرافیای کشور چین
تصویر لشکر سفالین کشور چین،  عکس شماره ۷۹۷۵.
      لشکر سفالین (به چینی: 秦始皇陵兵马俑) شامل مجسمه سفالی هزاران سرباز مجهز مربوط به پادشاهی چین شی هوان، موسس دودمان چین در قرن ۴۹ خورشیدی ایرانی است.  مجسمه‌ های سنگی ارتش تراکوتا در حوالی شهر شی‌آن پایتخت نخستین امپراتوری چین پراکنده هستند.  این آثار از مهم‌ترین یافته‌های باستان‌شناسی جهان در سال ‌های اخیر به شمار می‌روند،  که در سه گورستان بزرگ کشف شده‌ اند،  و فضایی بیش از ۵۶ کیلومتر مربع را اشغال کرده‌ اند.
      گویند در سال ۱۹۷۴ میلادی،  کشاورزان چینی در استان شاآن‌شی به صورت کاملاً اتفاقی مقبره چین شی هوان و پاسداران معبد سلطنتی را کشف کردند.  مجسمه‌ های لشکر سفالین بیش از ۷۰۰۰ سرباز،  ۱۳۰ کالسکه نظامی و ۵۲۰ اسب می‌شود.  در رشته ‌ای از حفاری ‌های دقیق و پیوسته،  از سال ۱۹۷۴ تاکنون،  بیش از ۲۰۰۰ پیکره از زیر خاک بیرون آورده شده‌اند.
      مجسمه‌ های لشکر سفالین با اندام و اندازه واقعی به عنوان «پاسداران معبد سلطنتی در چین باستان» مستقر شده بودند.  آنها به اولین امپراتوری چین متحد به نام چین شی هوان تعلق دارند.  این امپراتور در قرن ۴۹ خورشیدی ایرانی بر چین باستان حکومت می‌کرد.
      برخی از این سربازان با استفاده از رنگ‌ های سرخ،‌ سبز،‌ زرد و صورتی و آبی رنگ ‌آمیزی شده‌ بوده‌ اند،  که به مرور زمان این رنگ‌ها از بین رفته ‌اند،  اما بقایای آن در خاک نزدیک سربازان کشف شد،  و باستان شناسان در تلاشند تا دریابند آیا رنگ‌ها متعلق به رنگ طبیعی خاک است،  یا رنگ واراداتی یا تولیدی ترکیبی است.
تاریخ و جغرافیای کشور چین

مومیایی های تاریم کشور چین

تاریخ و جغرافیای کشور چین
تصویر دو مومیایی تاریم کشور چین،  عکس شماره ۷۹۷۶.
      مومیایی های تاریم مجموعه ای از ۵۰۰ مومیایی است،  که در Tarim Basin، Xinjiang امروزی در چین کشف شده است،  و تاریخ آنها به  قرن های ۴۸ تا ۵۰ خورشیدی ایرانی برمی گردد.  دولت چین آنها را مخفی نگهداشته و پنهان کرده است،  زیرا بسیاری از این مومیایی قیافه غیر چینی،  و کاملاً ایرانی دارند.  اروپائیان در ترفند هایشان می گویند،  که آنها اروپایی بودند،  ول هیچ توضیح علمی تاریخی برای این گفته ندارند.
   مهم:  اروپائی هایی که توانسته اند مردم محلی اطراف اهرام را ببیند،  گفته اند،  این مردم اهرام را متعلق به خدای خورشید،  و مومیایی های سفید ایرانی را فرزندان خورشید می گویند،  که در ذهن و از خاطرات و تعریف های گذشته های خود دارند.
تاریخ و جغرافیای کشور چین

سنگهای دروپا کشور چین

تاریخ و جغرافیای کشور چین
تصویر سنگ های دیسکی دروپا کشور چین،  مشروح در اینجا،  عکس شماره ۷۹۷۷.
 توجه:  جهت اطلاع بیشتر موضع تیتر های بالا را بزبان انگلیسی در جستجوها بنویسید و پیگیری کنید.
 
  بازار گوشت حیوانات ووهان چین، http://rotr.ir

تاریخ باستان سرزمین چین

   کشوری که ما امروز چین می نامیم،  در گذشته های دور چین نامیده نمی شد،  بلکه سرزمین وسیع با ده ها قبیله و پادشاهی ابتدایی بود،  و هر یک نام خود را داشتند.  در کل به سه منطقه اصلی جغرافیایی تقسیم می شدند،  که بنا به شرایط طبیعی مردم و دولت های آن شکل گرفته بودند.    1  ــ  دره رود زرد یا جلگه بزرگ چین امروزی.   2 ــ  سرزمین مرکزی شامل مناطق کوهستانی دره یانگ تسه.   3 ــ  بخش کوهستانی جنوبی.  توجه:  چین یا چین استان نام استان های مرکزی و اصفهان ایران بود،  به استانهای تاریخی ایران مراجعه شود.  نام چین از ابتدای قرن ۱۴م و با اشتباه در برداشت دروغ های حمله مغول کشور مغولستان به چین،  و سفر نامه داستانی مارکوپلو به این سرزمین داده شد.  جهت متوجه شدن این موضوع،  به لینکها و بخش های مختلف وبلاگ مراجعه شود.
   آغاز تمدن ــ  هزاره اول و دوم ق.م، کشاورزی بسیار ابتدایی در این سرزمین وسیع پدید آمد،  همچنین ماهیگیری و دامپروری هم رواج پیدا کرد،  ولی نمی دانستند که شیر گاو و گوسفند خوردنی است،  و آنرا نمی خوردند.  بمرور به حرفه های گوناگون دیگر هم وارد شدند،  مانند درودگری و ساختن تیر و کمان، گاری و قایق،  سنگ تراشی و کوزه گری.  در حفریات مختلف وسایلی دال بر کار مفرغ هم بدست آمده،  تجارت قبل از میلاد بشکل مبادله جنسی بود.  در این سرزمین قبایل مختلف در شرایط جغرافیایی خود حکومت می کردند،  که تعدادی از آنها مهمتر و به تاریخ نوشته شده وارد شده اند،  تعدادی از آنها را در زیر می نویسم.
   دوره شانگ ین ــ  نخستین دوره تاریخ حوضه رود زرد است،  که ۱۷۶۵ تا ۱۱۲۲ ق.م، بود،  قدرت پادشاه جنبه پدر سالاری داشت،  چون شورای ریش سفیدان طایفه یا قبیله با او همکاری می کرند،  و او وظایف یک فرمانده و کاهن اعظم را بعهده داشت.  در جامعه ین ها یک سلسله مراتب کاملاً مشخص و محدود مالکیت،  و همچنین طایفه ای از اشراف موروثی وجود داشت.  این اشراف زمین دار و برده دار بودند،  بردگی از نوع بردگی پدر سالاری بود.  توده عظیم مردم را دهقانانی تشکیل می دادند،  که در کمون های روستایی زندگی می کردند.  در همین دوره تاریخ خط بظهور رسید،  حروف را از خط تصویری قدیم اقتباس کرده،  و خط شان بی نهایت پیچیده بود،  تاکنون حدود سه هزار حرف از حروف این خط باستانی شناخته شده است.  در قرن ۱۲ ق.م،  پیکار های شدید با قبایل چو آغاز گردید، سرانجام قبایل چو پایتخت شانگها را در ۱۱۲۴ ق.م تصرف،  و دولت خود را در آنجا تأسیس کردند.
   سلسله چو و چه ئیم ــ  از ۱۱۲۲ تا ۷۷۱ ق.م،  تشکیل شد،  این پادشاهان به عنوان خدایان محترم شمرده می شدند و لقب هایی چون فرزند خدا و نماینده خدا را داشتند…..
   ملوک طوایفی ــ  که بیشتر تاریخ سرزمین را پوشش می دهد،  ولی فقط بخشی از آن را تأیید کرده اند.  در قرن ۷ ق.م، پنج دولت در این سرزمین بظهور رسیدند،  که پیوسته با یکدیگر در جنگ بودند.  جنگ های داخلی و کشت و کشتار بدون هیچ حکومت قدرتمند تا قرن سوم ق.م، ادامه داشت…..
   سلسله هان ــ  حکومت نخستین هان از ۲۰۶ ق.م، تا ۲۲۰ م بود،  بر خلاف سلسله های پیشین اعدام های کمتری در این دوره انجام پذیرفت،  امپراتور های سلسله هان لقب هوانگ تی را کنار گذاشتند،  و آئین کنفوسیوس را بعنوان دین رسمی کشور پذیرفتند…..
   جالب:  در تاریخ بدروغ نوشته اند که مردم این سرزمین پهناور،  به رمز تهیه ابریشم دست یافته بودند،  و تقریباً آنرا ۲۵۰۰ سال پنهان نگه داشته،  تا اینکه سرانجام ایرانیها به آن دست یافتند.  هیچ وقت و به هیچ عنوان یک نفر حتی اگر هم ساده باشد،  چنین مطلبی را نمی تواند باور کند،  سرزمین وسیع که بگفته خودشان در جنگ دائم بودند،  آنوقت فقط ابریشم را محرمانه نگاهداشته باشند.  ابریشم و باروت از ابداعات و تولیدات چین ایران بوده است،  به تاریخ ابریشم در ایران  و  تاریخ گوگرد و باروت در ایران مراجعه شود.  در ادبیات تاریخی و باستان شناسی کشور چین،  اثری از کار و تولید و محصول ابریشم و باروت وجود ندارد،  ولی در ادبیات ایران بفراوانی از آنها نام برده شده است.
   دین و فرهنگ باستانی ــ  نخستین دین آنها با پرستش طبیعت مخصوصاً پرستش زمین و کوه ارتباط داشت،  ولی تدریجاً مفاهیم و تصورات مذهبی پیچیده تر شد.  آئین کونفسیوس در قرن چهارم و پنجم ق.م،  در همه جا گسترش یافت. علاوه بر آئین کنفوسیوس دستگاه دینی و فلسفی تائوئیسم در چین بظهور رسید،  و سپس در قرن اول میلادی آئین بودا از طریق هند به چین راه یافت.  علم و فلسفه هم رشد و تکامل دوره های خود را داشت،  در اختر شناسی نیز به پیشرفت های دست یافته بودند.  ریاضی و علوم دیگر هم به مرور،  رشد و تکامل دوره های تاریخی خود را طی می کرد.  تاریخ نویسی و آثار ادبی هم از دوره های مختلف تاریخ این سرزمین در دست است،  هنر های چینی سازی، مفرغ کاری، صنایع چوب و عاج هم رواج داشت.

رویداد های انقلابی ابتدای قرن ۲۰ چین

      بیدار شدن آگاهی سیاسی و گسترش فعالیت های انقلابی،  که از اوایل قرن ۲۰ در بسیاری از کشور های آسیایی و قاره کهن بوجود آمده بود،  در چین ابعاد بسیار متنوع و ریشه داری یافت.  آگاهی ملی و احساسات میهن پرستی،  راه را برای گسترش عقاید انقلابی در صفوف روشنفکران و دانشجویان،  بورژوازی ملی،  کارگران مترقی و دیگر قشر های مردم هموار کرد.  سون یات سن ۱۸۶۶ ــ ۱۹۲۵  نقش بسیار مهمی در ترویج عقاید آزادی خواهانه،  استقلال طلبانه و تشکیل سازمان های انقلابی ایفا کرد.  اشاعه عقاید انقلابی در میان مهاجران و دانشجویان چینی در گرفته بود،  سون یات سن همه سازمان های ضد امپراتوری منچو را متقاعد نمود،  در یک سازمان انقلابی و توده ای تازه،  بنام اتحادیه تجدید حیات چین،  گرد آیند.
      در بهار ۱۹۰۵ سون یات سن،  در جلسه ای با حضور دانشجویان انقلابی چین،  در بروکسل نظریه مشهور خودش را،  که به نظریه سه اصل مردمی مشهور است،  ناسیونالیسم، دمکراسی و امکانات زندگی،  تشریح کرد.  این اصول در شرایط جامعه چین ابتدای سده ۲۰،  به معنای سرنگون کردن سلسله منچو،  و استقرار جمهوری دمکرات،  و دادن حق مساوی برای استفاده از زمین توسط دهقانان بود.  این اصول پایه برنامه ای بود،  که سازمان های انقلابی مختلف چین آن را پذیرفتند،  و تشکیلات تازه ای بنام سازمان وحدت چین بوجود آوردند.  تمامی عناصر بورژوا دمکراتیک،  نمایندگان بورژوا ملی،  بعضی از قشر های مترقی زمین دارا و دانشجویان انقلابی،  به این حزب پیوستند،  و برای سرنگون کردن حاکمیت سلسله منچو در چین با یکدیگر متحد شدند.
      سون یات سن به ریاست سازمان وحدت چین برگزیده شد،  و بی درنگ مقدمات قیام انقلابی را تدارک دید،  سازمان وحدت چین روزنامه ای به نام مردم تأسیس کرد،  که در توکیو چاپ می شد.  فعالیت های سازمان وحدت چین زمانی آغاز شد،  که کشور را موجی از هیجانات انقلابی در بر گرفته بود.  در جنوب و جنوب غربی کشور،  چندین قیام توده ای در فاصله سال های ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۱ به وقوع پیوست،  در سال ۱۹۰۶ نخستین قیام کارگران در تاریخ چین در شهر پینگ سیانگ Pingsiang از استان کیانگسی Kiangsi رخ داد.  در سال های ۱۹۰۷ ــ ۱۹۰۸ دهقانان، صنعتگران و عناصر خرده بورژوا،  در چندین استان بارها شورش کردند.  در سال ۱۹۱۵ شورش های دهقانی متعددی در گرفت،  تمام این شورش ها بدلیل سازمان نایافتگی،  و فقدان ارتباط کافی با ارتش،  و توده های مردم در دیگر بخش های کشور،  به شکست انجامید.
      امپراتور کوانگ هسو Kuang Hsu و همسرش تقریباً همزمان در پایان سال ۱۹۰۸ فوت کردند،  و برادر زاده دو ساله امپراتور بنام پو یی Pu yi به مقام امپراتوری رسید.  یعنی قدرت بدست نجبای منچوری به رهبری دو شاهزاده بنام های چین chin و چون Chun پدر پو یی افتاد.  در باره این امپراتور دوساله،  و اتفاقات تاریخی آن زمان،  چینی ها فیلم سینمایی بنام آخرین امپراتور ساختند،  با اینکه تجاری بود،  ولی برای دانستن از اتفاقات تاریخی آن زمان نسبتاً خوب بود.  نجبای چین نمی توانستند،  در مقامات عالی دولتی قرار گیرند،  این وضع موجب نارضایی شدید بورژوازی و زمین داران چین شده بود.  حکومت به پاره ای اصلاحات دست زد،  مانند تأسیس کمیته های مشورتی در استانها،  تجدید سازمان نظام آموزشی و غیره،  و به مردم قول داد،  که در اولین فرصت حکومت مشروطه سلطنتی در کشور برقرار خواهد شد.  اما بسیار طفره می رفت و مانور های الکی می کرد،  و نتوانست با این قبیل جلوی گسترش نارضایی ها را بگیرد.  حکومت تشکیل پارلمان را به فراموشی سپرد،  و انقلاب هر دم نزدیکتر می شد.
          سون یات سن و سازمان وحدت چین به رهبری وی،  فعالانه در سازمان دهی همه فعالیت های انقلابی شرکت می کردند،  و نمایندگان سازمان را به میدان های مبارزات می فرستادند،  تدارکاتی چون اسلحه و پول در اختیار شورشیان می گذاشتند.  سازمان وحدت چین با استفاده از تجربه شکست های اخیر،  بر سرعت و دامنه کار ترویجی در میان سربازان،  و یگان های جدیدی که مانند ارتش های اروپایی سازمان دهی شده بودند،  افزود.  بیشتر اعضای سازمان بویژه دانشجویان،  در پاسخ به درخواست سون یات سن به ارتش پیوستند،  تا به ترویج عقاید انقلابی در میان سربازان بپردازند.  در ۱۹۱۰ سربازان کوانگچو Kwangshow شورش کردند،  ولی شکست خوردند،  زیرا سازمان وحدت چین هنوز تاکتیک های توطئه آمیز را کنار نگذاشته بود.  روز ۲۸ آوریل ۱۹۱۱،  شورش دیگری توسط سربازانی،  که با عقاید انقلابی آشنا شده بودند آغاز شد.  شورشیان اقامتگاه حاکم محلی را اشغال کردند،  ولی تعداد سربازانی که برای سرکوب اعزام شده بودند،  خیلی زیاد بود،  با وجود مقاومت سرسختانه،  سرانجام انقلابیون شکست خوردند.  همه زندانیان یکجا اعدام شدند،  اجساد هفتاد و دو سرباز که در نبرد کشته یا اعدام شده بودند،  توسط مردم گرد آوری و در تپه هوانگ هواکانگ Huanghuakang بیرون شهر کوانگچو به خاک سپرده شدند.  بعد ها یک ستون سنگی به یاد قهرمانی های آنان در این گورستان عمومی بر پا شد،  سون یات سن نوشت:  پس از آخرین شکست شورش کوانگتونگ روز به روز بر تعداد پشتیبانان انقلاب افزوده می شد.
تاریخ و جغرافیای کشور چین
   عکس تاریخی از چین،  چین امروز با این همه آسمان خراش و شهر های مدرن،  در نه چندان دور اینچنین بود.  در انقلاب های گذشته انسان های زیادی کشته می شدند،  که بدلیل نبود امکانات ثبت،  در آمار ها ذکر نشده اند،  عکس شماره ۴۰۸۱.

انقلاب ۱۹۱۱ ــ ۱۹۱۳ شین های Shin Hai

      9 مه ۱۹۱۱،  دولت به موجب فرمانی کلیه راه های آهن موجود،  و در دست ساختمان را در چند استان ملی کرد،  این کار ضربه سنگینی بر پیکر بورژوازی چین وارد آورد،  که در حال اجرای پروژه های خصوصی راه آهن بود.  25 مه ساختمان های راه آهن به یک کنسرسیوم بانکی با پشتیبانی سرمایه های آمریکایی، بریتانیایی، فرانسوی، آلمانی،  واگذار شد.  این اقدام آشکارا بر خلاف منافع ملی چینی ها بود،  خشم مردم را در سراسر کشور بر انگیخت،  7 سپتامبر ۱۹۱۱،  چائوارفنگ Cho erh feng فرماندار استان سچوان،  واکنش خود را با دستگیری رهبران جنبشی،  که برای دفاع از منافع سهام داران زیان دیده،  از ملی شدن ساختمان راه آهن به راه افتاده بود،  نشان داد.  با این اقدام کاسه صبر مردم لبریز شد،  و در شهر چنگتو Chengto قیام گسترده ای در گرفت.  فرماندار کشته شد،  و سرش را از تیری آویختند،  و مردم بالای آن تیر نوشتند:  تا زمانی که زنده بودی از بالا به مردم می نگریستی و لذت می بردی،  اکنون سر بی جانت می تواند به همان کار ادامه دهد.
     سازمان وحدت چین نمایندگانش را برای هماهنگ کردن فعالیت های قیام کنندگان به سچوان فرستاد،  در ماه اکتبر گردان مهندسی مستقر در ووچانگ،  که مرکز فعالیت نمایندگان سازمان وحدت چین و دیگر سازمان های انقلابی زیر زمینی بود،  شورش کرد.  11 اکتبر کمیته مشورتی هوپه به همکاری قیام کنندگان شتافت،  و استقرار حکومت جمهوری در چین را اعلام کرد،  پس از رویداد های ووچانگ،  قدرت انقلابی در هانکو و هانیانگ نیز بر پا شد.  دولت موقت انقلابی تشکیل شد،  و ارتش انقلابی مرکب از انبوه کارگران دهقانان و سربازان پیشین سازمان یافت.  مردم سراسر کشور از ارتش انقلابی پشتیبانی می کردند،  رویداد های ووچانگ الهام بخش اقدامات انقلابی مردم در شهرها و مناطق دیگر شد.  کارگران و دهقانان و قشر های فقیر و متوسط بورژوازی،  ستون فقرات این جنبش انقلابی را تشکیل می دادند.  اما زمینداران و افراد وابسته به بورژوازی کمپرادور ظاهری انقلابی بروز می دادند،  و قدرت را در استانها تصرف می کردند.  آنها به هر وسیله ای متوسل شدند،  تا فعالیت انقلابی مردم را متوقف،  و انقلاب را به سرنگونی سلسله منچو محدود کنند.
      سون یات سن در دسامبر ۱۹۱۱،  پس از سالها تبعید،  به چین بازگشت و در شانگهای مورد استقبال پر شور مردم قرار گرفت.  29 دسامبر ۱۹۱۱،  نمایندگان ۱۷ استان وی را در نانکینگ به مقام ریاست جمهوری برگزیدند.  سرانجام در اول ژانویه ۱۹۱۱،  تشکیل حکومت جمهوری در چین اعلام شد.  سون یات سن در بیانیه ای خطاب به مردم نوشت:  سوگند یاد می کنم که بقایای زهر آگین حکومت استبداد را ریشه کن سازم،  در جهت منافع و رفاه مردم گام بردارم،  تا هدف اصلی انقلاب تحقق یابد،  و آرزوها و امید های مردم به واقعیت مبدل شود.
      اما در این بیانیه پاره ای از مواد برنامه اصلی سازمان وحدت چین،  به ویژه ماده مربوط به حق مساوی در استفاده از زمین دیده نمی شد.  سون یات سن هنوز آنچنان که باید و شاید به قدرت توده های مردم ایمان نیاورده بود،  و برنامه مشخص برای اصلاحات دمکراتیک تدوین نکرده بود،  در برنامه سیاست خارجی وی نیز نوعی تناقص دیده می شد.  سون یات سن ضمن آنکه به قدرت های بیگانه اعلام می کرد،  که چین از آن پس کشوری مستقل و نیرومند خواهد بود،  و از همه امتیازات و حقوق قدرت های امپریالیستی برخوردار خواهد شد،  در همان حال از قدرت های امپریالیستی خواهش می کرد،  که چین را برای رسیدن به این هدفش یاری کنند.  دولت سون یات سن مجموعه ای از انقلابیون بورژوا،  کارمندان بورکراسی پیشین و لیبرال بود،  که در آن لیبرالها بر بقیه تسلط داشتند.
      سلطه لیبرالها خط مش و سیاست های بعدی دولت جدید را تعیین کرد،  هیچ اقدامی برای دگرگون کردن شالوده ساخت اجتماعی ـ اقتصادی کشور،  یا از میان بردن سازمان قبیله ای و تشکیلات فئودالی در ساختار های تاریخ اجتماعی چین،  و تسلط امپریالیسم به عمل نیامد.  بدینسان خواست های توده های مردم تحقق نیافت،  دولت مصمم بود که انقلاب را به یک چهار چوب صرفاً بورژوازی محدود کند.  در این ضمن بورژوازی و زمین داران نیز که بر موج مبارزه سوار شده بودند،  تا انقلاب را متوقف کنند،  در پکن اقداماتی برای برچیدن بساط سلطنت به عمل آوردند.  پو یو از سلطنت کناره گیری کرد،  و بقیه اعضای خاندان سلطنتی نیز از او پیروی کردند.  زمین داران و بورژوازی لیبرال که از گستردگی و قدرت جنبش انقلابی به هراس افتاده بودند،  به گرد سیاستمدار توطئه گری به نام یوان شی کای Yuan shih kai،  که به فرماندهی کل تمام نیرو های ضد انقلاب منصوب شده بود، حلقه زدند.  قدرت های امپریالیستی هر روز به فشار شان بر دولت چین می افزودند،  و تهدید به مداخله مستقیم می کردند.
      امپریالیستها آشکارا به پشتیبانی از یوان شی کای برخاستند،  سون یات سن به منظور جلوگیری از جنگ داخلی و مداخله بیگانگان،  در ۱۴ فوریه ۱۹۱۲،  به نفع یوان شی کای از مقام ریاست جمهوری استعفا داد.   یوان شی کای مقر دولت را از نانکینگ در منطقه انقلابی جنوب،  به پکن که نیرو های ارتجاعی در آنجا واحد های بزرگی از سربازان را در اختیار داشتند انتقال داد.  دهقانان که پس از انقلاب بهبودی در وضع شان حاصل نشده بود،  علیه زمین داران شورش کردند،  و خواستار زمین و کاهش بهره مالکانه شدند.  کارگر به همراهی قشر جوان و روشنفکر،  نیز مجدداً مسلحانه به میدان آمد.  اما سربازان یوان شی کای توانستند به زودی همه شورشهای پراکنده را در هم بکوبند،  سیاست های او مورد تأیید امپریالیستها قرار گرفت،  و کنسرسیوم بین المللی بانکی،  وام بزرگی به وی داد.
      25 اوت ۱۹۱۲  سون یات سن،  همراه چند تن از رهبران پیشین سازمان وحدت چین،  حزب تازه ای به نام کومین دان Kuomingtang،  حزب ملی تأسیس کردند.  در برنامه این حزب اشاره ای به اصل حق مساوی در استفاده از زمین نشده بود،  و بقیه اصول برنامه سازمان وحدت چین نیز از قاطعیت و روحیه انقلابی سابق تهی شده بود.  و به همین علت برنامه جدید گامی به قهقرا بود.  ولی همین نسخه دگرگون شده برنامه سون یات سن،  نیز یوان شی کای را خوش نیامد،  و او اعضای کومین دان را شدیداً تحت پیگرد قرار داد.  در ژوئیه ۱۹۱۳ سون یات سن از مردم خواست که انقلاب دوم را آغاز کنند،  سربازان در پاره ای از استانها دعوت او را پذیرفتند.  ولی این نمی توانست یک گذر تاریخی و حرکت به جلو و تکامل تاریخ اجتماعی باشد،  مردم تجربه دو سه سال گذشته را داشتند،  و به پشتیبانی سربازان شورشی بر نخواستند.  در نتیجه ارتش یوان شی کای آنها را بی درنگ تارو مار کرد،  فعالیت های حزب کومین دان ممنوع شد،  و سون یات سن و دیگر رهبران حزب مهاجرت کردند، بدینسان ارتجاع بر اریکه قدرت نشست.
      زمینداران و بورژوازی کمپرادور چین یگانه طبقاتی بودند،  که از ثمرات انقلاب چین بهره بردند،  توده های مردم به ویژه دهقانان به زمین یا آزادی،  که سال های سال آنچنان فداکارانه در راهش جنگیده بودند، نرسیدند.  با این حال انقلاب روح زندگی تازه ای در مبارزه مردم چین،  برای دست یافتن به استقلال ملی و آزادی اجتماعی دمید.  رشد و تکامل تاریخ اجتماعی،  پیوسته به ریتم و آهنگ گذشته است،  و در هر دوره شتاب سریع تری خواهد داشت.
      ادامه دارد….
   پرسش از عموم:  آیا می دانید دانستن تاریخ انقلابها و گذر های تاریخی،  به چه تخصص و حرفه ای مربوط است،  و به چه درد می خورد؟
    توجه ۱:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
   توجه ۲:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری وبلاگ بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید،  و در جهت علم مربوطه وبلاگ،  با استراتژی مشخص یاری نمایید.
   توجه ۳:  مطالب وبسایت ارگ و وبلاگ گفتمان تاریخ،  توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شوند،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به اصل وبلاگ من مراجعه نمایند.