Skip to main content
      ریشه جشن چهارشنبه سوری در این باره خیلی گفته و نوشته اند،  من نیز در این برگه چیزهایی می نویسم متفاوت با آنچه تاکنون خوانده و شنیده اید.  امیدوارم مورد توجه و گفتگو قرار دهید،  در بخش نظرات پائین همین صفحه منتظر پرسشها و دیدگاه های شما هستم.

ریشه جشن چهارشنبه سوری

ریشه جشن چهارشنبه سوری
تصویر سنگ نگاره ای از تخت جمشید،  عکس شماره ۳۳۰۸.
ریشه جشن چهارشنبه سوری
لوگو تخصصی و تخصصی تر باشیم،  عکس شماره 1529.
برگه 1273 پیوست لینک زیر است:
ریشه جشن چهارشنبه سوری
ریشه جشن چهارشنبه سوری
      درباره تاریخ چهارشنبه سوری خیلی نوشتن،  از سیاوش گفتن تا برده داری و نیایش آتش و غیره.  ولی بنظر من ریشه این جشن باز می گردد به هزاره اول ایرانی،  از ایران به سواحلی و تانزانیا یا کنیا و قبیله های ماسائی رفته است.  سپس رقص آتش و مراسم آتش دوباره در هزاره چهارم و پنجم تاریخی ایرانی،  به ایران بازگشته،  و با مراسم قبلی مشابه ترکیب شده.
      مراسم چهارشنبه سوری ترکیبی است،  از روی آتش پریدن و شادی دور آتش و چیزهای دیگر،  هر کدام می تواند ریشه تاریخی جدایی داشته باشند،  و در یکجا و یک شب جمع شده باشند.
      در گذشته ها و بویژه دوران ساسانیان تجارت بین خلیج فارس و زنگبار زیاد بود،  تعداد زیادی از مراسم ایرانی در زنگبار و سواحل منجمله مراسم نوروز در آنجا وجود دارد.  در هرصورت نباید با سادگی و بدون ریشه یابی دقیق گفت،  هر مراسم از این و آن است.
      خاطر نشان نمایم بخشهای زیادی از سواحل و شمال شرقی آفریقا ایرانی نشین بود،  منجمله اریتره و زنگبار.  در کل تمدن و فرهنگ ایرانی در آفریقا نفوذ زیادی داشت،  یا چه بسا پایه گذار تمدن و فرهنگ در آفریقا بود،  مانند در اینجا.
      اریتره یا ارتره،  از شهرهای هخامنشی در خوزستان بود،  زنگبار نیز محله بزرگ در بصره بود.  ماجراهای تاریخ خیلی در هم پیچده است،  و نباید راحت و کم مطالعه از آنها گذشت.
      چهار در تاریخ ایران خیلی اهمیت داشت،  از وزنها که بر پایه چهار می چرخید،  تا من که چهار ومن بود،  تا تقسیم بندی خلیج فارس که چارکی بود،  و چهار فصل و غیره.
ریشه جشن چهارشنبه سوری

رقص نیایش آتش در ماسایی

      دینهای گاوپرستی و مردوک و مزدایی و میترایی و رزوانی و مغتسله و زرتشتی و یهودی و مسیحی و غیره،  با مراسم رقص آتش و هر گونه مراسم،  که به غیر از دین خودشان بود،  مخالفت می کردند،  در آثار این دینها رقص مراسمی آتش وجود ندارد.
      در هزاره های اول تا چهارم گاهشماری تاریخی ایرانی،  و در آثار زیرخاکی بدست آمده وجود دین دیده نمی شود،  هیچ آثاراسلحه و جنگ و تنش هم دیده نمی شود.  از هزاره چهارم کم کم آثار دینها و ابزار نرم و سخت دین،  مانند جنگ و تنش و کشتار دیده می شود.
      یعنی در هزاره های اول و دوم و سوم،  مردم آزاد بودند،  تا مطابق سابقه چند ده هزاره قبلی رقصهای آتش و آئینی داشته باشند.
      در هزاره های پنجم و ششم و هفتم،  دینهای مختلف با رقصهای آتش و آئینی مخالفت می کردند،  ولی این مراسم در آفریقا مطابق سابقه تاریخی آن انجام می شد.  سپس در هزاره های هفتم با وسعت گرفتن تجارت با سواحل شمال شرقی آفریقا،  انواع مراسم رقص آتش منجمله پریدن از روی آتش،  به وسیله تجار و ملوانان و مسافران و برده ها بار دیگر به ایران بازگشت و رونق گرفت.
      حاجی فیروز با لباس قرمز و عموماً قد بلند نیز منظور یک ماسایی است،  در ماسایی همین حاجی یا اوجی دیده می شود.  در ایران بدلیل ضعف پژوهش جهانی،  و فقط مراجعه به کتب تاریخی سنتی،  درباره حاجی فیروز چیز دیگری می گویند.
ریشه جشن چهارشنبه سوری
تصویر مراسم رقص نیایش آتش ماسایی،  عکس شماره 8906.
ریشه جشن چهارشنبه سوری

رقص آتش در آخر سال

      از ابتدای قرن بیست،  نفت و گاز بکمک زندگی مردم آمد،  و تغییرات ناپیوسته تولید در تاریخ اجتماعی ایجاد کرد.  این تغییر ناپیوسته باعث شده امروزه ما فراموش کنیم،  که قبل از قرن بیست تمام اندیشه مردم در این بود،  چگونه تولید کنند،  تا بتوانند شکم خود را سیر نمایند.
      یعنی اندیشه زندگی طول تاریخ،  متفاوت با اندیشه های امروزی است.  امروزه ما چهارشنبه سوری را به چشم یک جشن می بینیم،  که باید ریخت در خیابان و شلوغ کرد و خوش گذراند.  اما در کل طول تاریخ اینقبیل مراسم،  فقط برای شکر گذاری از برکات طبیعت بود.
      در طول تاریخ بوته و هیزم همراه پهن حیوانات،  برای سوخت و ایجاد گرما و غدا خیلی مهم بود،  و نمی گذاشتند کمی یا حتی ذره ای از این انرژی هدر رود.  در مناطق معتدل نیم کره شمالی،  در ماه اسفند باغها را حرص می کنند،  و علف های هرز را می زنند،  تا باغ و زمین را برای کشت و داشت جدید آماده کنند.
      تنه های بزرگ درخت را برای تولید ذغال می دادند،  و شاخه ها را برای اجاق غذا و تنور و شومینه استفاده می کردند.  علفهای هرز را برای ساختمان سازی و دیوار دفاعی،  و برای آتش در طول سال ذخیره می کردند.  یعنی هیچ چیزی که سوخت و تولید آتش داشت از بین نمی رفت.
      در ماه اسفند یا آخر زمستان بعد از آماده سازی باغ و زمین کشاورزی،  مقدار زیادی شاخ و برگ ذخیره می شود.  بمنظور ایجاد برکت در سال بعد،  مقدار کمی را آتش می زدند.  بهمین جهت بهترین موقعیت برای این آتش زدن آخر اسفند است.  این مراسم نیایش و شکرگذاری برکات در کنار آتش شامل رقص آتش،  با انواع مراسم آن مانند پریدن و غیره هم شکل گرفت.
      مراسم رقص آتش در بیشتر نقاط جمعیتی آفریقا بدلیل فراوانی چوب در زمانهای مختلف انجام می شود.  ولی در ایران بویژه نیمه جنوبی و مرکزی و شرقی،  بدلیل کمبود و ارزش هیزم و بوته فقط در آخر سال،  و بعد از حرص باغها انجام می شد.  مانند داستان اسفندماه راویدسرا در مطلب بعدی.
      در طول تاریخ حمل و نقل مانند امروز نبود،  هر شهر و روستا باید از نظر غذا خودکفا بود.  حداکثر حمل و نقل،  خشکبار و ادویه و پارچه قیمتی بود،  و نمی شد برنج و گندم را از نقاط دور دست بیاورند.  برای همین باید غذا های استراتژیک در محل تولید می شد.
ریشه جشن چهارشنبه سوری

داستان اسفندماه راویدسرا

      از ماه اسفند تقریباً در تمام مناطق معتدل ایران تاریخی،  کار کشاورزی و باغ داری برای سال جدید بهره برداری شروع می شود.  آنچه که ما در باغ کوچک حیاط راویدسرا انجام می دهیم مانند تمام این جغرافیای وسیع است.  البته من برای باغداری و سبزی کاری در راویدسرا هیچ کاری نمی کنم،  اینکارها را کشاورز زاده ای می کند،  که نسل اندر نسل کشاورز حرفه ای بودند.
ریشه جشن چهارشنبه سوری
   در ده روز اول اسفند درختان پوسیده و خراب قطع می شوند،  پوسیدگی بمنظور کود باغچه و چوب آنها برای تولید ذغال یا نئوپان به واسطه ها داده می شود.  در راویدسرا بعلت کمی چوب،  فقط در مقابل اره موتوری زدن چوبها داده می شود،  اما در باغهای بزرگ پول می گیرند.  عکس شماره 4261.
ریشه جشن چهارشنبه سوری
   در همین ده روز اول اسفند،  شاخهای درختان نیز حرص می شود،  و در جایی جمع می کنیم،  عکس شماره 4262.
ریشه جشن چهارشنبه سوری
در ده روز دوم اسفند ماه نهال های جدید زده می شود،  عکس شماره 4263.
ریشه جشن چهارشنبه سوری
در ده روز دوم اسفند ماه قلمه های جدید زده می شود،  عکس شماره 4264.
ریشه جشن چهارشنبه سوری
در ده روز  سوم اسفندماه کاشت و شخم زده می شود،  عکس شماره 4265.
      مقدار زیادی هیزم و برگ و بوته و علف جمع می شود،  خوبهای آنها را برای استفاده ذخیره می کنیم.  مقداری نیز آتش زده می شود،  تا خاکستر آن بمنظور دفع حشرات و کرم ریشه خوار پای درختان ریخته شود.  طبق عادت این آتش را در غروب آخرین شب چهارشنبه سال می زنند،  و دور این آتش از ابتدای تاریخ جمع می شدند،  و شادی می کردند و شکر برکت بجا می آوردند.
      داستان اسفندماه راویدسرا نمونه ای است،  برای اینکه درک شود چرا چهارشنبه سوری شکل گرفت.  باید دانست در گذشته ها هیچ کاری بدون حکمت و درک از رفتار طبیعت و تولید غذا نبود.
   پرسش از عموم:  آیا شما تاکنون در کار کشاورزی و باغداری اسفندماه بوده اید؟
ریشه جشن چهارشنبه سوری
پرسشها و پاسخها
چند پرسش و پاسخ در رابطه با متن فوق
   محمود:  درود جناب راوید.  با سپاس از تلاشهای شما برای باز کردن تاریخ وفرهنگ ایران زمین.
   پرسش محمود:  به دید من رابطه دادن پارسایی ها با حاجی فیروز و چهار شنبه سوری مغالطه است.
   پاسخ انوش راوید:  ممکنه مغالطه باشد،  کجا رابطه پارسایی با حاجی فیروز و چهارشنبه سوری نوشته شده؟
   پرسش محمود:  قبائل اولیه همه آتش میافروزند و بشادی جشن می‌گیرند. و تنها چون پوشش سرخ دارند وسیاه پوستند پس حاجی فیروز از آنجا آمده کمی….. است.
   پاسخ انوش راوید:  ممکنه حاجی فیروز در ابتدا سیاه پوست بوده باشد،  شما از کجا می دانید نبوده؟  من تقریباً تمام مطالب مربوط به چهارشنبه سوری و حاجی فیروز را خوانده ام،  هیچ کجا سندی نیاورده اند ریشه حاجی فیروز چیست،  فقط نویسندها تفسیرهای خود را کردند.  چرا فکر نمی کنید آنها کمی…. هستند.
   پرسش محمود:  بدید من رابطه حاجی فیروز با پاپا نوئل بیشتر است تا با ماسایی ها.
   پاسخ انوش راوید:  ماسایی و حاجی فیروز خیلی قبلتر از بابانوئل بودند،  بابا نوئل را از عمو نوروز گرفتند،  نه حاجی فیروز.  به تاریخ های گفته شده در مطالب من دقت کنید. 
   پرسش محمود:  در مورد حاجی فیروز دو مطلب دیده ام که جالبند یکی از… دیگری از…. ولی تا چه میزان درست باشد نمیدانم.
   پاسخ انوش راوید:  همانطور که گفتید نمی دانید تا چه میزان درست باشند.  ولی من می دانم چه هستند،  قبل از اینکه بررسی تاریخی باشند،  نظرات نویسندگان آنهاست،  در آنها هیچ سند تاریخی وجود ندارد.  در ضمن قرار نیست من مطالب دیگران را تکرار کنم،  آنها که در اینترنت و کتابها بفراوانی هستند،  باید موضوع های جدید برای ایجاد دید جدید بنویسم.
   توجه:  شما که می گویید نمی دانید چه مقدار مطالب دیگران درست باشد چطور بخود اجازه می دهید در ابتدا اعلان فضل نمایید و بگویید،  کمی….. است.  در نوشته هایتان دقت کنید چه می نویسید،  همه این بی دقتیها تقصیر سیستم آموزشی است.
   ادامه پرسش:  پس ارتباطی با اعتقاد به افرینش اتش در این روز نداره مثلا اعراب روز چهارشنبه رو بخاطر اعتقاد به افرینش جهنم در این روز نحس میدونند و ایرانیها چون آتش رو مقدس میدونند جشن میگیرند
   پاسخ انوش راوید:  نه اصلاً ربطی نداره،  اعراب با فلسفه قرون میانه که می شناسیم در قرون اولیه نبودند،  و مراکز جمعیتی مهم هم نداشتند،  که تاثیر فرهنگی داشته باشند.
      عادت بدی در ایران شده بجای پژوهش،  که امکان امروزی آن خیلی راحت است،  هر چیزی را مربوط به حمله اعرب و مغول و این و آن می دانند.
ریشه جشن چهارشنبه سوری
دروغهایی پیرامون حاجی فیروز
      دروغها و پرت و پلاهایی با متن های متفاوتی مانند دو متون زیر در اینترنت و شبکه های اجتماعی منتشر شده و همچنان از طرف افراد ساده بازنشر می شود.
   متن دروغ اول:  سال ۶۴۴ میلادی،  عمر بن خطاب خلیفه دوم مسلمین،  توسط پیروز نهاوندی به قتل رسید.  در آن دوران به سبب آشفتگی در دربار ایران،  تیسفون بدست تازیان افتاد،  و اسیران زیادی اعم از زن و مرد به بازارهای برده فروشی روانه شدند.
      پیروز نهاوندی،  که بعدها ملقب به،  فیروز ابولؤلؤ،  شد نیز در بازار برده فروشان توسط حاکم بصره خریداری شد.
      از آنجا که پیروز،  فردی هنرمند و صنعتگر بود و در فنون آهنگری و نجاری، رنگرزی و نقاشی سرآمد بود،  بعد از چندی با حاکم بصره به توافق رسید،  که با پرداخت سهمی از درآمدش،  به جایگاه خلافت عمر خلیفه مسلمین مدینه فرستاده شود.
      به این شکل پیروز خود را به دستگاه خلافت نزدیکتر گردانید.  پیروز حدودا یکسال پس از سقوط تیسفون،  در نوامبر یا دسامبر سال ۶۴۴ میلادی،  توسط خنجری آغشته به زهر که خود ساخته بود،  عمر بن خطاب و همراهانش، را حین خروج از مسجد بقتل رساند.
      بنا به روایت تاریخ، فیروز شش ضربه متوالی و پی در پی به عمر وارد نمود،  که اوج کینه و انتقامجویی ایرانیان را به سبب جنایات اعراب در زمان خلافت عمر نشان میدهد.
      برخی گفته اند پس از اینکار،  پیروز خودکشی کرد،  اما برخی گفته اند که او گریخت و مقبره او امروزه در فین کاشان است.  شاید بتوان گفت این خبر برای ایرانیان بقدری اهمیت داشت،  که یادآوری این حماسه را در جشن نوروز تحت عنوان حاج فیروز،  زنده نگه داشتند.
      حاج فیروز با چهره ای سیاه به نشان بردگی در سرزمین سوزان عربستان،  و پیشوند  حاجی بعنوان کسی که به سرزمین حجاز رفت و با انتقامجویی پیام آور شادی شد.
ریشه جشن چهارشنبه سوری
   متن دروغ دوم:  حاجی فیروز در فرهنگ باستانی ما کسی بود،  که در آتشکده نگهبان آتش بود،  و نمیذاشت آتیش خاموش شود.  روی سیاه اون به خاطر دود ناشی از آتیش بود،  نه چیز دیگری.
      در ضمن گدایی نمی کند،  بلکه حاجی فیروز پیش از همه در کوچه و خیابونها،  جار میزد مردم آگاه باشید،  که بهار چند روز دیگه میرسد،  در واقع نوید آمدن بهار میداد.
      مردم به خاطر این خبر خوش به او مژدگانی میدادند.  لباسش قرمز حاجی فیروز بخاطر این است،  که در فرهنگ میترایسم نگهبان آتش لباسی قرمز داشت،  و باید بدانید که فرهنگ مسیحیت و کریسمس بر گرفته از آیین میترایسم هست.
…….
   جالب:  در پایان این دروغها و پرت و پلاها هم می نویسند:  لطفا برای آگاهی برای همه دوستانتان بفرستید.
ریشه جشن چهارشنبه سوری
پاسخ به این دو دروغ
   برای این دو دروغ و پرت و پلا،  پاسخهای زیر را بر اساس اطلاعات و برداشت از اینترنت و تارنمای ارگ ایران نوشتم.
   پاسخ به دروغ اول:  نسبت دادن حاجی فیروز به جریان قتل عمربن خطاب،  نسبتی ناروا و ساختگی است،  و در هیچ منبع معتبر دیگری نیز از این ارتباط نامعقول حرفی در میان نیست.  رویداد قتل عمربن خطاب به دست پیروز نهاوندی در کتب تاریخ سنتی ایران،  به شکل متن شایعه نیست.
      طبق نوشته های کتابهای تاریخی سنتی،  پیروز نهاوندی درودگر و نقاش و آهنگری بود.  قبل از اسلام به اسارت روم درآمده بود،  و سپس مسلمانان او را اسیر کرده و به غلامی درآمده بود.  روزی وی برای شکایتی نزد عمر آمد و جوابی نگرفت.  آنگاه دست به توطئه و قتل عمر زد.  پس از انجام قتل نیز از مسجد بیرون جست و گریخت،  آن گاه مردی از بنی تمیم او را بگرفت و بکشت.
      ماجرای قتل عمربن خطاب در سال 5644 تاریخی ایرانی اتفاق افتاده است.  حال آن که برخی تحقیقات جدید،  شخصیت اساطیریِ حاجی فیروز را بسیار قدیمی تر،  و متعلق به تمدنهای کهن ایران دانسته اند.  این تناقض تاریخی نشان دهنده عدم صحت ادعای متن دروغ می باشد.
   پاسخ به دروغ دوم:  یکی دانستن اسطوره حاجی فیروز با نگهبان آتش در آتشکده،  کاملاً غیر قابل قبول می باشد.  نگهبانان آتش لباس کاملاً سفید داشتند،  و همیشه پاکیزه بودند،  و آتش نیز کوره ذغال سنگ نیست،  که چهره را سیاه کند.
      میتراییسم بر پایه پرستش میترا بنیان نهاده شده بود.  در عبادتگاه های میترایی آتش و جایگاه آتش وجود نداشت،  بلکه مهرابه با آب مقدس قرار داشت.  کشیش های میترایی شنل قرمز داشتند،  نگهبان آتش نداشتند،  تا لباس قرمزداشته باشد.
ریشه جشن چهارشنبه سوری
تصویر نگهبان آتش در آتشکده پیرسبز در اینجا،  عکس شماره 8905.
مهم:  با آرامش همانند هزاران سال گذشته،  مراسم چهارشنبه سوری و جشن خیابانی و خارج شهر را برگزار کنیم.  چهارشنبه سوری شادباد.
……………
   برچسبها:  ریشه جشن، چهارشنبه سوری، رقص آتش، نیایش برکات، حاجی فیروز، دروغ حاجی، اسفند راویدسرا.
…………
ریشه جشن چهارشنبه سوری
   در جستجوی اینستا بنویسید "انوش راوید"  خواهید دید حدود دویست صفحه به نام من بازکردن،  از این اتفاق چند ساله خبر دارم.  گاهی به دوستانی برخورد می کنم،  که می گویند برایم پیغام نوشتند،  آنها متوجه نشده و نمی دانستند در یکی از اکانتهای تقلبی برایم پیام گذاشتند.  عکس شماره 8900.
ریشه جشن چهارشنبه سوری
مستندهای مربوط
مستندهای بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری
 
……………………….
    توجه 1:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  تارنمای انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
   توجه 2:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید.  در جهت دانش مربوطه این تارنما،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
   توجه 3:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند.
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید،  به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید،  و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید