داستان اولین ماجرای اداری ثبتی انوش راوید برای گفتن و نوشتن از یک ماجرای عادی اداری در ایران نیست، برای ایجاد درک نیاز به کار حرفه ای فنی و تکنولوژیکی در ادارات است. اگر نتوانیم ادارات را تکنیکی کنیم، خود بخود جا مانده در قرنهای گذشته هستم، و این برای کشور در قرن کنترل انرژی خیلی خطرناک است.
داستان اولین ماجرای اداری ثبتی
برگه 1301 پیوست لینک زیر است:
لوگو تخصصی و تخصصی تر باشیم، عکس شماره ۱۵۲۹.
داستان اولین ماجرای اداری ثبتی
داستان اولین ماجرای اداری ثبتی
در سال ۱۳۹۶ برای تفکیک دو قطعه زمین سند دار رسمی در اینجا، به اداره ثبت تنکابن مراجعه کردیم، و طبق برنامه اداره، کارها و مخارج قانونی را انجام دادیم. ولی با یک مشکل کوچک بی اهمیت، ولی بزرگ شده به اندازه کلی دردسر روبرو شدیم.
ابتدا گفتند باید جی پی اس بزنیم، بدین منظور آقای ج کارمند محترم از آن اداره برای جی پی اس را به محل مربوطه آوردیم. گفتند دو هفته دیگر خبر می دهیم. یکماه بعد مراجعه کردیم، که چه شد؟، گفتند که جی پی اس تغییر کرده، و باید شمیم بزنیم، و گفتند باید چند ماه صبر کنیم. یعنی آن مخارج و دردسر و معطلی و آوردن کارمند هیچ شد.
بعد از معطلیها برای شمیم، آقای م کارمند محترم اداره ثبت، برای شمیم زدن آمدند. گفتند باید همه املاک مردم در اطراف ما، یعنی قطعات موجود در سند اصلی حدود یک قرن پیش را شمیم بزنم، قطعاتی که بما مربوط نبودند، گفتیم باشد. بعد از شمیم زدن در زمین ما، ایشان طی یک نامه دست خطی به اداره در پرونده نوشتند:
….زمین پوشیده از تیغ و تمشک بود، و با نقشه ثبتی مغایرت دارد….
اول که تیغ تمشک مربوط به ما نبوده، و به زمین دیگران مربوط است، دوم نقشه ثبتی که ایشان می گویند، یک نقشه دستی است، که به هیچ عنوان ابعاد و مقایسهای نقشه در خود نقشه با شکل همان نقشه کج و کوله دستی قدیمی نمی خواند، و مساحت آن نیز اشتباه برآورد شده است. آن وقت می آیند این نقشه هفتاد هشتاد ساله دستی بدون دقت را منبع قرار می دهند، و می گویند که با نقشه و قطعه های موجود نمی خواند.
واقعاً گاهی می مانیم، که چرا باید اینچنین باشد، هر چیزی از رژیم گذشته را باطل کردند ولی نقشه های قدیمی اشتباه دار آنها را بشدت قبول دارند. در مورد شمیم باید پرسید، آیا زیر ساختهای شمیم را دارید، و یا تهیه کرده اید، که در نقطه ای از روستا می خواهید، بر اساس یک نقشه دستی قدیمی شمیم سازی کنید؟
به آقای م کارمند محترم اداره ثبت اسناد و املاک تنکابن گفتم، که این نقشه قدیمی دستی است، و هیچ سندیت ندارد، و نمی شود آنرا پایه محاسبه قرار داد، و مربوط به چندین دهه پیش یا حتی یک قرن گذشته است. در این سالها بحرین هم از ایران جدا شدند، ایشان گفتند: "آنها طبق یک سند جدا شدند"، یعنی مانند این می ماند که ما سند نداریم، درصورتیکه کلی اسناد و سند اصلی و نقشه مهندسی جدید هم داریم، فقط می خواهیم سند خودمان را که همان اداره داده تفکیک کنیم!
باز هم واضح بگویم، دو سند رسمی و قانونی داریم، فقط می خواهیم تفکیک کنیم. در هر کشور و جای دنیا اینکار را در یک روز انجام می دهند، نه کلی دفتر و دستک و اداره و شمیم و غیره و ماهها سرگردانی و مخارج غیر ضروری.
در تمام دنیا قبل از هر کاری زیر ساخت آن کار را درست می کنند، سیستم شمیم برای گسترش در تمام ایران و روستاها، زمان زیاد می خواهد، و نمی شود اینکار را سریع انجام داد.
نقشه قدیمی دستی بدون دقت و نام و تاریخ ترسیم اولیه، عکس شماره ۸۸۷۶.
توضیح این نقشه در لینک زیر:
داستان اولین ماجرای اداری ثبتی
آقای م گفتند: "ملاک کار ما همین نقشه است"، من انوش راوید هم می گویم: وای بروز شما و ما، که یک نقشه درب و داغان اشتباه قدیمی، ملاک کار است. نقشه ای که اندازه ضلعها و زوایا و مقیاسها و مساحت، و کلاً هیچ چیزش درست نیست.
اگر نقشه قدیمی را ببرند، به یک دفتر مهندسی نقشه کشی، و بگویند ابعاد و مساحت را در این نقشه قدیمی درست ترسیم کنید، خواهند دید که نقشه قدیمی اداره ثبت چقدر اشتباه دارد.
دوباره برای بار سوم بعد از معطلی و رفت و آمد و غیره، آقای ع ع کارمند محترم برای شمیم آمدند. ایشان شمیم کاری اداره را در قطعه های مورد نظر اداره ثبت انجام دادند، و گفتند دو هفته دیگر اس ام اس برایتان می آید. بجای دو هفته پنج هفته صبر کردم دیدم اس ام اس نیامد، به اداره رفتم، و دیدم اصلاً خبری از پرونده نیست، و کسی نمی داند کجاست.
آقای ع ع می گفتند در پذیرش اداره است، پذیرش می گفتند در بایگانی و دیگری می گفت نزد خود آقای ع ع است. یک روز در اداره ثبت بالا و پائین شدم پرونده پیدا نشد، و روز بعد هم گشتم و بالاخره پرونده در پذیرش اداره میان پرونده های دیگر پیدا شد.
بالاخره بعد از یکسال و نیم دوندگی و مخارج و معطلی و غیره، دوباره پرونده را گرفتم، آقای ع ع گفتند که سی دی ندارد باید سی دی تهیه کنید، سپس گفتند، که در میان انبوه نقشه های مناطق و محلهای شهرستان تنکابن، که کاملاً درهم و برهم هستند بگردم، و نقشه محل را پیدا کنم، تا ببرم فتوکپی و سی دی در یک دفتر مهندسی بگیرم.
اینجا عدم آگاهی سیستم نوین اداره بوضوح پیداست، برای نقص پرونده مانند نداشتن سی دی، و یا نامه مشکل پرونده، از طریق اتوماسیون اداری به پذیرش فرستاده شود، تا پذیرش اس ام اس پرونده را برای متقاضی ارسال کند، که برای من نکردند، چه بسا برای خیلی ها نکنند، یعنی خطاهای مهم. اینکار باعث شده تعداد زیادی پرونده در پذیرش پر دردسر اداره، سرگردان جمع شود.
مسئله دیگر که خیلی ساده برطرف می شود، انبوه نقشه های هفتاد هشتاد ساله مناطق مختلف شهرستان است. اینها بصورت قطعات بزرگ نقشه های قدیمی است، حتماً باید عکسبرداری و در یک هارد دیسک ذخیره شده، تا براحتی و با یک کلیک در دسترس قرار گیرد، و کلی از دردسر و مخارج معطلی تهیه سی دی و غیره برای مردم کاسته شود. یعنی کمتر از یکصدم مجموع خرجی که مراجعه کننده ها برای تهیه سی دی نقشه می کنند، می شود کل نقشه ها را تخصصی کرد.
توجه: آقایان کارمند محترم لطف نمایید، این مسائل ساده و پیش پا افتاده را درست کنید. شما گرامیان وظیفه ملی میهنی دارید، که برای بهبود سیستم اداره کار و تلاش کنید، و ضعف تکنیک را به مدیران گوشزد نمایید.
وقتی سرعت کار ادارات به بهانه مختلف کم شود، خودبخود گردش کار در کشور خوابیده و بیکاری و دردسرهای جانبی ایجاد می شود.
امیدوارم کارمندان خوب و زحمتکش علاقمند به کار و کشور و مردم، در راه خدمت به کشور و مردم بیش از پیش کوشا باشند، و در رفع مشکلات و قوانین مشکل ساز گام بردارند. باید در نظر داشت آنهایی که در مجلس و دستگاه های اصلی کشوری در تهران هستند، چندان نمی توانند برنامه ها و قوانین را با شرایط هماهنگ کنند. وظیفه مردم و کارمندان خوب است، که مشکلات و موانع را بیابند و گوشزد کنند، و در راه برداشت آنها اقدام نمایند. در غیر اینصورت دولت سنگین بی تحرک روی همه می افتد و دردسر اساسی درست می شود.
با این وضع رسیدگی به کار کوچک تفکیک سند منگوله دار رسمی خودم اعتراض دارم، ولی می دانم با وجود کارمندان خوب و مهربان، بالاخره با کمی بالا و پائین شدن و زمان، کارم انجام خواهد شد. اما و اما باید روشهای اداری اصولی و تکنیکی شود، فقط با امثال سیستم شمیم در اینجا، کار حرفه ای نمی شود، باید بخاطر آینده ایران کل سیستم اداری ایران حرفه جدید شود.
……………
برچسبها: داستان اولین، اولین ماجرای، اداری ثبتی، ثبتی اداری، ماجرای اداری، نامه اداری.
………….
داستان اولین ماجرای اداری ثبتی
مستندهای مربوط
مستندهای بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید، لینک آن در ستون کناری
این هنرمند شمالی ایرانی خاله صغرا است، او بهترین ریسنده محلی ایرانی است، که می شناسم. صدای دستگاه ریسندگی تاریخی او یکی از بهتریم آواهاست. مشغول بافتن لبند یا لابند است، که همان چادرشب رختخواب پیچ، برای بسته بندی تشک و لحاف و پتو و غیر است. این لابندها از کامواهای ابریشمی یا پنبه ای درست می شوند. این نوع دستگاه از زمانهای باستان، در ایران استفاده می شد، و از ایران باستان به همه نقاط دنیا رفت. این صنعت دستی خانگی روستایی از چند دهه پیش رو به نابودی رفت، ولی اشخاص هنرمندی مانند خاله صغرا این هنر ایرانی را زنده نگه داشته، و در حال آموزش آن هستند. مشروح در لینک زیر
……………………….
توجه ۱: اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: تارنمای انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
توجه ۲: جهت یافتن مطالب، یا پاسخ پرسش های خود، کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید، و مطالب را مطالعه نمایید. در جهت دانش مربوطه این تارنما، با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
توجه ۳: مطالب وبسایت ارگ ایران، توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر، بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود، از این نظر هیچ مسئله ای نیست، و باعث خوشحالی من است. ولی عزیزان توجه داشته باشند، که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب، به ارگ ایران مراجعه نمایند.
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید، به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید، و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید