مصاحبه دکتر حمید شفیع زاده دکتر حمید شفیع زاده پژوهشگر در رابطه با مهاجرت تمدن ایرانی و اسلامی به تمام جهان، برای شناساندن و معرفی این پژوهش هم بخوبی تلاش می کنند. سخنرانیها و مصاحبه ها و… را انجام می دهند، و سعی می کنند، تاریخ ایران را از تصرف تاریخ نویسی استعماری و یهودی خارج کنند. در زیر مصاحبه ایشان با روزنامه جوان را باز نشر می کنم.
مصاحبه دکتر حمید شفیع زاده
تصویر دکتر حمید شفیع زاده، عکس شماره ۸۷۸۵.
لوگو پرسشگر و مطالبه گر باشید، عکس شماره ۱۶۲۵.
برگه 1194 مصاحبه دکتر حمید شفیع زاده پیوست لینک زیر است:
مصاحبه دکتر حمید شفیع زاده
تسخیر امریکا توطئه یهودیهاست
قاره آمریکا و نقد نگره تاریخی صهیونیسم در گفتوگوی «جوان» با دکتر حمید شفیعزاده
تسخیر امریکا و همین طور تسخیر اندلس، توطئه یهودی است. کلاً تاریخ اروپا یک تاریخ صهیونیستی است. همین حالا هم اروپاییها و امریکاییها کارگزار یهودیها هستند، و خط سیر و روش اجرا را میدهند و اروپاییها و امریکاییها اجرا میکنند. تسخیر اندلس و بعد هم عزیمت کریستف کلمب به امریکا، یک حرکت صهیونیستی است، و اساساً طبق مدارک به دست آمده، خود کریستف کلمب صهیونیست بوده است.
سمانه صادقی
تاریخنگاری امریکا، داستانی خواندنی و پرفراز و نشیب دارد. سوگمندانه باید اذعان کرد که این بخش از پیشینه جهان، هنوز در محدوده غفلت تاریخنگاران قرار دارد. در گفت و شنودی که پیش روی شماست، دکتر حمید شفیعزاده نویسنده و پژوهشگر تاریخ و جغرافیا به بازخوانی بیشتر این بخش پرداخته است.
مصاحبه دکتر حمید شفیع زاده
مشروح مصاحبه دکتر حمید شفیع زاده
پرسش روزنامه جوان: با توجه به اینکه شما پزشک هستید، بفرمایید چگونه به تحقیقات و پژوهشهای تاریخی علاقهمند شدید؟
پاسخ دکتر حمید شفیعزاده: بله. من پزشک هستم و در دانشکده پزشکی دانشگاه اصفهان درس میدهم، ولی واقعیت این است من از کودکی به تاریخ و جغرافیا علاقه داشتم، و اینکه وارد رشته پزشکی شدهام، اشتباهی و حاصل تبلیغات زمان تحصیلم است. اما بعد فارغالتحصیل شدن به سراغ رشته مورد علاقهام رفتم، و عمده تحقیقاتی که انجام داده و مقالهها و کتابهایی که نوشتهام در حوزه جغرافیا و مردمشناسی است.
از این گذشته، رشته پزشکی با مردم و تاریخ ارتباط مستقیم دارد. اگر تاریخ را مطالعه کرده باشید، بزرگانی، چون گوستاو لوبون پزشک بودهاند، و معمولاً به مناطق مختلف سفر میکرده، و مستقیماً با مردم درگیر بودند، و آداب و رسوم و سنن و اعتقادات اقوام مختلف را میدیدند. کسی که میخواهد طبابت کند، باید از اینگونه مسائل آگاهی کامل داشته باشد، تا بتواند با مردم ارتباط برقرار کند. چون اولین شرط طبابت خوب، شناخت بیمار، جامعه و افرادی است، که با آنها درگیر میشوید.
پرسش روزنامه جوان: انگیزه شما برای تحقیق در خصوص قاره امریکا چه بود؟
پاسخ دکتر حمید شفیعزاده: علاقهام به تاریخ باعث شد وقتی سرنوشت اقوام مختلف دنیا را مطالعه میکنم متوجه شوم که بسیاری از اقوام دنیا، ازجمله سرخپوستان امریکا، شباهتهای زیادی با اقوام ایرانی دارند. این شباهتها نه تنها از نظر لباس و نمادهای ظاهری، بلکه در افسانهها، داستانها و سمبلهای قدیمیشان هم وجود دارد. وقتی که بیشتر کنکاش کردم، دیدم فقط من به این نتیجه نرسیدهام، بلکه بسیاری از پژوهشگران تاریخی معتقدند بعضی از اقوام سرخپوست امریکا اصالتاً آسیایی و بهخصوص ایرانی هستند.
پرسش روزنامه جوان: کتابی هم در رابطه با این موضوع از آنها منتشر شده؟
پاسخ دکتر حمید شفیعزاده: خود غربیها در این زمینه از اوایل قرن ۱۹ میلادی کتابهای زیادی نوشتهاند. همین اواخر هم پژوهشگرانی در امریکا هستند که روی این نکته اصرار دارند، که سرخپوستها از آسیا آمده و مسلمان بودهاند.
یکی از اشخاصی که در این زمینه کارهای بزرگی کرده، دکتر بری فلا (۱) است، که چندین کتاب نوشته و اثبات کرده که سرخپوستها و اقوام قدیم امریکا و کانادا مسلمان بودهاند، و حوزه علمیه داشته و در سطح مقدماتی و پیشرفته تحصیل میکردهاند. این اقوام در دوره مقدماتی حوزه، ادبیات و صرف و نحو و در سطح پیشرفته، پزشکی و فقه و علوم میخواندند. اخیراً هم دکتر جرالد. اف. درکس (۲) با اسناد و مدارک اثبات کرده است، که سرخپوستها مسلمان بوده و از آسیا آمدهاند. بسیاری از کشورهای اسلامی ایشان را دعوت کردهاند و اگر در یوتیوب جستوجو کنید، بسیاری از فیلمها و مصاحبههایش را خواهید یافت. هرچند وی بعد از اینکه درباره این مسئله شروع به تحقیق کرد، خود به خود به اسلام علاقمند شد و همراه با همسرش به دین اسلام گروید.
این که مسلمان شده باشند یک بحث است و اینکه بگویند اقوام سرخپوست ایرانی بودهاند بحث دیگری است.
در سال ۱۸۳۷ یا ۱۸۳۸ نویسندهای امریکایی در این باره مطالبی نوشته است؛ یعنی سالها قبل از اینکه حساسیتهای فعلی بین ایران و امریکا ایجاد شده باشد و کسی از روی تعصبات نژادی حرف بزند. این نویسنده کتابی به نام «رسوایی برای کلمبوس» نوشت و اسناد و مدارکی را ارائه کرد که ثابت میکند یک بودایی افغانی به نام هوییشان برای نخستین بار از افغانستان یا در واقع ایران به امریکا رفته است.
ذکر این نکته را لازم میدانم که وقتی میگویم ایران، منظورم ایران فعلی نیست، چون این مرزها، مرزهای ساختگی هستند و اقوامی را که اصالتاً ریشه ایرانی دارند، طبق همان توطئه «تفرقه بینداز و حکومت کن» از هم جدا کرده است و الا ما همان اقوام و همان مردم هستیم و هیچ تفاوتی نکردهایم و از هم جدایی نداریم.
لذا من این کتاب را دارم و نشان میدهد از آن زمان اعتقاد داشتند که ایرانیها در امریکا حضور داشتهاند. کافن منزیس افسر نیروی دریایی انگلیس نویسنده کتاب «۱۴۲۱: سالی که چین دنیا را کشف کرد» نیز به شرح اکتشافات سیدمحمود شمس چینی ایرانیتبار (فرمانده نیروی دریایی چین) پرداخته است.
یکسری از دانشمندان کانادایی هم چنین ادعایی کردهاند و حتی برایش فیلم ساختهاند. همچنین دکتر ویمان لندگراف که مسلمان شده و نامش را عمر فاروق عبدالله نام نهاده است نیز چندین کتاب در مورد سوریه، امام مالک و تاریخ اسلام منتشر کرده است.
پرسش روزنامه جوان: شما در کتاب «تاریخ حضور مسلمانان و ایرانیان در قاره امریکا پیش از کریستف کلمب» اشاراتی راجع به ریشه ایرانی نام برخی کشورها داشتهاید؛ چطور به چنین نتایجی دست یافتید؟
پاسخ دکتر حمید شفیعزاده: زمانی که دنبال اسم کشورها میگشتم، شک کردم که نام این کشورها نمیتواند ربطی به نامگذاریهای رایجی که اروپاییها میکنند، داشته باشد. همچنین یکی از موضوعاتی که در این کتاب خیلی روی آن تأکید کردهام این است که ایرانیها اسم هر منطقهای را با مشخصات جغرافیایی آن نامگذاری کردهاند. مثلاً شهر گودالخار در مکزیک یعنی گودال خار که من عکسهایش را آورده و نشان دادهام که اینجا گودالی پر از خارهای کاکتوس است.
شهر «کوه تپه» همینطور. در مکزیک سه کوه تپه داریم. یا جزیره گودالوپ همان گودال و تپه است. عکسهای ماهوارهای هم گویای این مسئله هستند. این داستانی که اروپاییها درباره کشف امریکا میگویند سراپا دروغ است. من در کتابم با نقشهها و مدارک ثابت کردهام که امریکا از قبل وجود داشته است. به خاطر اینکه وقتی میپرسید چرا نام این سرزمین امریکاست؟ میگویند شخصی به نام انریکو وسپوچی فرستاده دولت اسپانیا وقتی به این منطقه میرود، سفرنامهای مینویسد.
از طرفی یک جغرافیدان آلمانی به نام والدزه مولر از صحبتهای این شخص نقشه امریکا را میکشد. نکته جالبتر هم این است که میگویند این جغرافیدان انریکو را به اشتباه مینویسد آمریکو. سؤال اینجاست چگونه قاره به این بزرگی که چندین کشور حدود ۳۰۰ سال در آن با هم میجنگیدند و حتی سر بعضی از جزایر، مدتها با هم زد و خورد داشتند، میپذیرند که از آن پس اسم آنجا را بگذارند امریکا؟ و چطور همه ملل اسم اشتباه را پذیرفتهاند؟
پرسش روزنامه جوان: پس نام امریکا چطور بهوجود آمده؟
پاسخ دکتر حمید شفیعزاده: بر اساس اسناد و مدارکی که من پیدا کردهام، امریکا از مارگون گرفته شده، چون وقتی ایرانیها وارد امریکا شدند، این سرزمین را پر از رود دیدند. ایرانیهای قدیم به اشاره به رود میگفتند مارگون، مثل ماری که روی زمین میخزد. من وقتی با هواپیما روی جنگلهای برزیل مسافرت میکردم، واقعاً رودها را مثل مارهایی که روی زمین میخزیدند، دیدم؛ لذا نام این منطقه را هم طبق نقشهاش مارگون یا همان ماراکان گذاشتند.
همین حالا نام دو سه منطقه مهم، از جمله یکی از بزرگترین استادیومهای ورزشی برزیل، ماراکان است. اگر در نقشهها نگاه کنید، اسم شاخه اصلی رود آمازون، ماراکان است. وقتی که اروپاییها وارد این منطقه شدند و از بومیها پرسیدند اینجا چه نام دارد، گفتند ماراکان (مارگونه). اروپاییها معمولاً سر هر اسمی حرف تعریف The یا در اسپانیا Le میآورند. به این ترتیب اینجا شد The marakan و بهتدریج گفتند America.
این ماراکون، همان نام ایرانی مارگون است. کما اینکه یکی از نامهای رودخانه زایندهرود، مارگون است به خاطر اینکه زایندهرود مسیر مستقیم را طی نمیکند، بلکه مثل مار در لابهلای دشتها و کوهها میخزد. جالب اینجاست که کلمه مار در بین بومیهای امریکا همان معنی مار در زبان فارسی را دارد. من یک بار با سفیر بولیوی بالای کوه آتشگاه رفتیم که رودخانه زایندهرود از کنارش به صورت مارگون عبور میکند. گفتم این حالت مارگون دارد، گفت: اتفاقاً ما سرخپوستها هم به این حالت میگوییم مارگون.
پرسش روزنامه جوان: غیر از شما افراد دیگری هم درباره این نامگذاریها تحقیقاتی داشتهاند؟
پاسخ دکتر حمید شفیعزاده: بله. بیشترین رودهای دنیا در کشور پرو قرار دارند و اگر شما در آن کشور حرکت کنید، در هر ۲۰۰، ۳۰۰ متر یک رود میبینید، در نتیجه به آنجا میگفتند پررود. در یکی از دایرهالمعارفهایی که درباره مأخذ اسامی کشورها صحبت میکند که من سندش را هم آوردهام نوشته بودند، که بومیان اینجا میگویند که نام این سرزمین بیرود بوده که یعنی سرزمین پررود. عین جمله انگلیسیاش را هم در کتابم آوردهام. بیرود یا پررود، یک کلمه بوده که به این صورت درآمده است.
پرسش روزنامه جوان: نامگذاری امریکا چطور؟
پاسخ دکتر حمید شفیعزاده: مسلماً این نامگذاری هیچ ربطی به اروپاییها ندارد. به احتمال زیاد، اقوام ایرانی اولین بار به آنجا رفتند و من میتوانم با سند و مدرک، قدم به قدم جای پای آنها را نشان بدهم و بگویم اینجا را به این شکل نامگذاری کردهاند.
با توجه به مدارک و اسنادی که شما به دست آوردهاید، نخستین بار چه کسانی در امریکا حضور پیدا کردند؟
پاسخ دکتر حمید شفیعزاده: این یک کار گسترده میخواهد. سفیر بولیوی حرف قشنگی زد. گفت: نمیدانم اولین کسانی که به امریکا رسیدند چه کسانی بودند. اما این را میدانم که اروپاییها اولین افراد نبودند.
پرسش روزنامه جوان: افرادی از آسیا بودند؟
پاسخ دکتر حمید شفیعزاده: آزمایشهای ژنتیک ثابت کردهاند، که از آسیا و ایران بودهاند. یکی از کارهایی که در این زمینه انجام میشود این است که نمودار ژنتیک مهاجرت میکشند. من هم در کتابم سه چهار نقشه را که نشان میدهند این ژنها از کجا به کجا منتقل شدهاند، گذاشتهام. همه کارشناسها اذعان کردهاند که بومیان امریکا از لحاظ ژنتیکی بسیار به ایرانیها شباهت دارند. البته اینها در فاصله ۴-۳ هزار سال با نژادهای مختلفی مخلوط شدهاند، ولی آثارش هنوز در نژادشان هست.
از آن گذشته کشف امریکا یعنی چه؟ مگر در امریکا تمدن نبود؟ انسان نبود؟ تمدن آزتکها، مایا یا اولمکها چه چیزی از تمدن آن زمان اروپا کمتر داشت؟ خودشان اعتراف میکنند که از نظر شهرسازی، ادبیات، سواد، پزشکی، نجوم، ریاضیات و… از اروپاییها جلوتر بودند. ما مدارکی داریم که از ۴ هزار سال پیش ایرانیها در آنجا حضور داشتند.
نام یکی از قبائلی که در شمال شرقی امریکا زندگی میکند نازوپارس یا نازوپرس است. جالب اینجاست که اسم دیگر اینها choopanish یا چوپان است. وقتی از این اقوام نازو پارس میپرسید که چوپانی یعنی چه؟ میگویند یعنی کسی که در جنگل و دشت دنبال گله و رمه راه میافتد. این یک کلمه کاملاً فارسی است. کار اینها پرورش اسب است و اینکه میگویند سرخپوستها اسب نداشتهاند، دروغ محض است. در امریکا فیل و کانگورو هم وجود داشته و مردم آنجا با همه جا در ارتباط بودهاند.
اینها دروغهایی است که اروپاییها سر هم کردهاند که بگویند اینجا را کشف کردهایم. طوری حرف میزنند انگار ساکنان امریکا اشخاص ایزولهای بودهاند، در حالی که اینطور نیست. در امریکا شهرهای بزرگی بوده و تا همین ۲۰۰، ۳۰۰ سال پیش ایرانیها از شرق با امریکا در ارتباط بودند که من در کتابم گفتهام که در شیلی هنوز مناطقی معروف به پارس هستند که من حتی نمادهایش را هم پیدا کردم که نمادهای مساجد قدیمی ایران است و نشان میدهد اینها حضور داشتهاند.
در بین بومیهای امریکا کسانی بودهاند که به حج میرفتند و به آنها حاجی میگفتند. عکسهایی در کتاب هست که نشان میدهد تقریباً تمام رؤسای قبایل امریکا لباس اسلامی به تن داشتند، یعنی با عمامه و عبا بودند. من در این مورد عکسهای زیادی پیدا کردهام و حتی اسامی اسلامی مثل شعبان، مهدی، رمضان و اسدالله داشتند.
پرسش روزنامه جوان: این عکسها چطور از این افراد گرفته شده بود؟
پاسخ دکتر حمید شفیعزاده: یکسری عکاسهای آماتور که خوشبختانه انگلیسی نبودند در امریکا پخش شدند و از این افراد عکس گرفتند. البته انگلیسیها خیلی تلاش کردند این عکسها را از بین ببرند، ولی نتوانستند. مخصوصاً عکسها و اسناد فرانسویها را نتوانستند از بین ببرند و لذا این عکسها و اسناد به حقیقت نزدیکترند.
علتش هم این است که فرانسویها در امریکا از انگلیسیها شکست سختی خوردند و از آن همه غنیمت چیزی جز ایالت کبک در شمال کانادا نصیب فرانسویها نشد که آنجا هم یک سرزمین یخ زده است. به همین دلیل فرانسویها در مقابل انگلیسیها گارد گرفتند و حاضر نشدند طبق خواست انگلیسیها مدارکشان را از بین ببرند. در نتیجه فرانسویها گاهی مدارکی را ارائه میدهند که ثابت میکند مسلمانها در آنجا بودهاند و با چه سبک و سیاقی زندگی میکردند.
پرسش روزنامه جوان: اکثر قبایل مسلمان بودند؟
پاسخ دکتر حمید شفیعزاده: خیر، اکثر قبایل مسلمان نبودند. در آنجا آیین میترائیسم، شمنیسم و روح پرست، بودائیسم و … بوده است. بلا شک مایاها بودائیست بودند. کتاب هوییشان که به آن اشاره کردم و کلاً آثار باستانی که درباره مایاها کشف شدهاند، همه نشان میدهد مایاها در واقع نحلهای از بودائیسم بودند که از ایران رفتند، چون بوداییها اساساً در افغانستان زندگی میکردند.
یک شاهزاده هخامنشی، شهر بامیان را مقر قرار داد و بزرگترین مجسمه بودا را در افغانستان ساخت. بیشتر آثار بودائیسم نه در هند و چین، بلکه در افغانستان و شمال پاکستان هستند. اگر به موزههای این دو کشور بروید، ۹۰ درصد آثارشان بودایی است. خود چینیها هم معترفند و میگویند بودائیسم و ذن از ایران آمده است.
پرسش روزنامه جوان: چه دلایلی بر همنژادی ایرانیها با سرخپوستها وجود دارد؟
پاسخ دکتر حمید شفیعزاده: در قدیم به ایرانیها سرخپوست میگفتند. الی ماشاءالله سند داریم که عربها ایرانیها را سرخپوست مینامیدند. حتی روایت داریم که پیامبر (ص) به ایرانیها بنیاحمر میگفتند. عربها گاهی به عنوان حقارت به قبیلهای از ایرانیها که در کوفه زندگی میکردند، سرخپوست میگفتند. علت هم این بود که ایرانیها عادت داشتند از گل سرخ روی صورتشان میزدند. هندیها هنوز هم از گل سرخ، خالی وسط پیشانیشان میگذارند و این را نشانه تقدس میدانند.
همانطور که میدانید سرخترین خاک دنیا که حتی میشود آن را خورد، در جزیره هرمز ایران است. تنها جزیرهای در دنیا که میتوانید خاک آن را بخورید، جزیره هرمز است، چون این خاک سرخ همان اکسید آهن است که برای کم خونی از آن استفاده میشود و در ساخت مواد آرایشی هم به کار میرود. ما اسناد و مدارکی داریم که نشان میدهند یونانیها به فینیقیها سرخپوست میگفتند.
لبنانیها هم اقوامی بودند که از حوزههای خلیج فارس به کرانههای مدیترانه مهاجرت کردند. آنها دریانوردان فوقالعاده ماهری بودند و اولین ایرانیهایی که پا به امریکا گذاشتند اینها بودند و در ادامه، سایر اقوام ایرانی به آنجا رفتند.
موقعی که غربیها وارد امریکا شدند، به سرخپوستها گفتند Indian، چون اینها شبیه هندوها بودند. هر چند اروپائیان طبق فرضیه دیگری میگویند، چون جاده ابریشم به عنوان عمدهترین راه تجارت جهانی توسط ترکهای عثمانی بسته شده بود آنها سعی کردند از راه دیگری به هند برسند که یکباره به امریکا رسیدند. البته این هم قصهای است که غربیها از خودشان در آوردهاند که دروغ محض است. دریانوردانی که کلمب را به امریکا بردند، دریانوردان مسلمان بودند. نقشههایی هم همراه آنها بود و خیلیها به داشتن این نقشهها اعتراف کردهاند.
پرسش روزنامه جوان: در کتابتان اشاره کرده بودید یک یهودی بین مسلمانها نفوذ میکند و این نقشهها را به دست کریستف کلمب میرساند. واقعاً یهودیها در این قضیه چنین نقش پر رنگی داشتند؟
پاسخ دکتر حمید شفیعزاده: اصلاً تسخیر امریکا و همین طور تسخیر اندلس، توطئه یهودیها است. کلاً تاریخ اروپا یک تاریخ صهیونیستی است. همین حالا هم اروپاییها و امریکاییها کارگزار یهودیها هستند و خط سیر و روش اجرا را میدهند و اروپاییها و امریکاییها اجرا میکنند. تسخیر اندلس و بعد هم عزیمت کریستف کلمب به امریکا، یک حرکت صهیونیستی است و اساساً طبق مدارک به دست آمده، خود کریستف کلمب صهیونیست بوده است.
شواهد زیادی هم در این مورد وجود دارد، چون فقط یک صهیونیست میتواند این قدر رذل و پست باشد که با آن سبعیت بومیان امریکا را نابود کند. صهیونیسم یک مفهوم دینی نیست. الان خیلیها در دولت از صهیونیستها بدترند. مهمترین نقش را در اشغال امریکا و نابود کردن اقوام سرخپوست امریکا، پیوریتنها داشتند که من در این کتاب به آن اشاره کردم. صهیونیستها مدعی بودند نه میخواهیم به سرزمین موعود برویم. اینها ابتدا امریکا را به عنوان سرزمین موعود انتخاب کردند.
اگر صهیونیستها بتوانند کلاً فلسطین را اشغال کنند و بتوانند در آنجا بمانند، ۱۰۰ سال دیگر در کتابهایشان چه مینویسند؟ نمینویسند ما افرادی بودیم که به اینجا آمدیم و زن و بچه مردم را ترور کردیم و سوزاندیم. خواهند نوشت یکسری اقوام وحشی که مزاحم یهودیهای متمدن بودند بر اثر بیماری و مهاجرت از این منطقه رفتند. چیزی که امروز درباره امریکا میگویند، قصه فلسطین در آینده است.
قصه وحشیهایی است که به امریکا رفتند و اقوام مسلمان را به بدترین وضع کشتند. من مدتی که جنایتهای اینها را در امریکا میخواندم، بهقدری به قلبم فشار آمد که برای مدتی مطالعه در این باره را کنار گذاشتم، چون نمیتوانستم این حجم از سبعیت و توحش و بیرحمی را تحمل کنم. اینها حتی به حیوانات هم رحم نمیکردند و نسل بسیاری از جانورانی را هم که در امریکا بودند منقرض کردند.
پرسش روزنامه جوان: اشاره کردید که آنها از بر ملا شدن مدارکی که نشان دهنده وجود تمدن پیش از ورود اروپاییان باشد، بیم دارند. این مدارک باقیمانده کجا هستند؟
پاسخ دکتر حمید شفیعزاده: ویژگی آمازون، جنگلهای در هم فشرده آن است، بهطوری که در جنگل واقعاً دو سه متر آن طرفترتان را نمیبینید و اگر آنجا شهری را رها کنید و بروید، ۱۰ سال بعد زیر جنگل مخفی میشود. اگر چیزی باقی مانده به دلیل حجم عظیم آثار است که نتوانستهاند همه آنها را نابود کنند، از جمله زیگوراتهای مکزیک یا آثاری که جدیداً پیدا شدهاند.
البته با گسترش رسانهها و اینکه بالاخره هر کس یک دوربین دستش هست، دیگر قادر به مخفی کردن چیزی نیستند. گر چه این را هم بهشکلی توجیه میکنند. بسیاری از شواهدی که تازه پیدا شدهاند، از اعماق این جنگلها بودهاند. مثلاً شهر ماچوپیچو و بسیاری از آثار باستانی سرخپوستها در جنگلها پیدا شده است.
پرسش روزنامه جوان: آنها چطور توانستند مدارک را از بین ببرند؟
پاسخ دکتر حمید شفیعزاده: مثالی برایتان میزنم. هنوز هم ۱۰۰ سال نگذشته که انگلیسیها نیمی از جمعیت ایران را در قحطی از بین بردند، ولی نه در دانشگاهها و نه در کتابهای ما اثری از این فاجعه نیست. اینها بهقدری تسلط فرهنگی و سیاسی در ما داشتند که تمام آثار را نابود میکردند. مرحوم آشتیانی در خاطراتش میگوید انگلیسیها با مجمعههای غذا به کتابخانه ملی که پر از نسخههای خطی با ارزش بوده میرفتند و کتابها را در مجمعهها میگذاشتند و رویش پارچه میانداختند و آنها را خارج میکردند.
در این ۱۰۰ سال که خیلیها قحطی را به چشم خودشان دیدهاند و در خاطراتشان بیان کردهاند، اما انگلیسیها به قدری بین ما نفوذ و قدرت داشتهاند، و هنوز هم دارند، که مطلب به این مهمی را از ما مخفی کردند و اگر دو سه نفر تاریخدان و فیلمساز از این ماجرا حرفی نمیزدند، چنین فاجعهای کلاً در تاریخ گم میشد.
انگلیسیها به کشور خودشان میگویند بریتانیای کبیر و معتقدند در بریتانیا هیچ وقت آفتاب غروب نمیکرد، چون سرزمینهای تحت تصرف آنها از شرق تا غرب عالم امتداد داشتند و واقعاً در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰، اینها بر همه جای عالم غیر از ایران تسلط پیدا کرده بودند. قصه ایران برای انگلیسیها یک عقده بزرگ است که باید درباره آن مفصل صحبت کرد که اینها هر کاری کردند، نتوانستند بر ایران مسلط شوند. به همین دلیل بیشترین تیم کارشناسیای را که در تاریخ سابقه ندارد، انگلیسیها به ایران فرستادند تا این منطقه را بررسی کنند.
من شاید نام بیش از ۶۵ دانشمند برجسته روانشناس، جامعهشناس و… انگلیسی را پیدا کردهام که در ۲۰۰، ۳۰۰ ساله اخیر به ایران آمدند و این موضوع را بررسی کردند که علت اینکه به رغم فتح سرزمینهای تمدنی بزرگی مثل چین، هند، مصر و اعراب، انگلیس نتوانست ایران را فتح کند چه بود؟ این برایشان یک عقده بزرگ و یک کلاف سردرگم شده بود، که در این مملکت چه نیرویی توانست مقاومت کند و متوجه شدند که این چیزی جز فرهنگ ولایت نیست.
پرسش روزنامه جوان: برخی اینگونه بحثها را نوع ادعاهای نژادپرستانه میدانند…
پاسخ دکتر حمید شفیعزاده: وقتی من این کتاب را نوشتم، در سایتها توهینها و حملههای زیادی به من شد. یکی از دوستان پرسید فکر میکنی ریشه این همه هجمه چیست؟ گفتم شاید اوج نبوغ دانشمندان غربی این بود که متوجه شدند اشغال فیزیکی یک سرزمین با سرباز، دیگر جواب نمیدهد. اوج نبوغشان این بود که کاری کردند که ما خودمان برویم و برده آنها بشویم.
ما یک عمر به بچهمان زبان انگلیسی یاد میدهیم که برود آنجا بردگی کند. اوج هنر آنها این بود که کاری کردند که ما غرب را نمیشناسیم، بلکه غرب را میپرستیم. خدای خیلی از ماها، حتی آنهایی که نماز میخوانیم، غرب است. این نکته عمیقی است که اگر متوجه آن بشویم، ۶۰ درصد مشکلات فرهنگی ما حل میشوند.
پرسش روزنامه جوان: شما برای رسیدن به چنین مجموعهای چند سال تحقیق کردهاید؟
پاسخ دکتر حمید شفیعزاده: اختصاصاً روی این کتاب، حداقل ۲۰ سال وقت گذاشتهام. سفرهایی هم به امریکای جنوبی داشتم که به عینه و ملموس این مسائل را ببینم.
پرسش روزنامه جوان: در این ۲۰ سال برای تحقیق این کتاب حمایتی هم از شما صورت گرفت؟
پاسخ دکتر حمید شفیعزاده: متأسفانه کسی در نگارش این کتاب از ما حمایت نکرد. اگر من کتابی درباره تاریخ یونان مینوشتم، مرا حلوا حلوا میکردند، ولی خدا نکند که بگویید غربیها فلان طور هستند و روی این مبحث کار کنید تو را در یک بایکوت خبری محض قرار میدهند.
روزنامه جوان: با تشکر از زمانی که در اختیار ما قرار دادید.
مصاحبه دکتر حمید شفیع زاده
پینوشتها
۱- دکتر بری فلا استاد زیست شناسی دانشگاه هاروارد امریکا که کتاب داستانهای امریکا را نوشته و در آن آثار زیادی از سنگنوشتهها و کتیبههای اسلامی در امریکا را شرح داده است.
۲ – دکتر جرالد. اف. درکس فوق لیسانس الهیات از دانشگاه هاروارد و دکترای مطالعات اسلامی از دانشگاه امام محمد بن سعود، ایشان در سال ۱۹۹۳ مسلمان شدهاند.
منبع: روزنامه جوان
مصاحبه دکتر حمید شفیع زاده
نظرها و پرسشها و پاسخها
تقاضای سارا: خیلی جالب است استفاده کردیم کاش عکس هم می گذاشتید.
پاسخ انوش راوید: لطف کنید برای مطالعه کامل، و دیدن عکسها به لینک زیر مراجعه نمایید:
جالب: پاسخ فوق را در بخش نظرات وبسایت روزنامه جوان گذاشتم، و آنها پاسخ دادند:
روزنامه جوان: کاربر گرامی؛ با سلام، نظر شما در خبر شماره " 916577" با عنوان: "تسخیر امریکا توطئه یهودیهاست" غیر قابل انتشار است.
نظر انوش راوید: اینگونه بنظر می رسد، این نشریه، با تارنمای ارگ ایران، که بار ملی و ناسیونالیسم دارد، موافق نیست.
نظر سجاد: سلام من هم اتفاقا چند سخنرانی از دانشمند آلمانی ترک تبار بنام سزگین شنیده بودم. ایشان حتی ایران هم سخنرانی کرد، و تقریبا همین حرف های این اقا را می گفت.
پاسخ انوش راوید: گرامی محقق های ترکیه و منجمله جناب اردوغان این حرفها را می زنند، ولی مهم این است آنها بعد از نشر این مطالب توسط دکتر حمید شفیع زاده می گویند، نه قبل از آن. در ضمن آنها خیلی ضعیف و شکسته و درهم می دانند و می گویند، درصورتیکه تحقیقات دکتر شفیعزاده خیلی کامل است.
مصاحبه دکتر حمید شفیع زاده
مستندهای مربوط
مستندهای بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید، لینک آن در ستون کناری
توجه ۱: اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: وبلاگ انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
توجه ۲: جهت یافتن مطالب، یا پاسخ پرسش های خود، کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید، و مطالب را مطالعه نمایید. در جهت دانش مربوطه وبلاگم، با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
توجه ۳: مطالب وبسایت ارگ ایران، توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر، بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود، از این نظر هیچ مسئله ای نیست، و باعث خوشحالی من است. ولی عزیزان توجه داشته باشند، که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب، به ارگ ایران مراجعه نمایند.
پرسشها پاسخهای دکتر حمید شفیعزاده علاقمندان به کتابهای دکتر حمید شفیع زاده در اینجا، تعدادی پرسش داشتند، ایشان لطف نموده پاسخ صوتی ارسال، و در پاکست شماره ۱۰۶۷ وبسایت ارگ ایران منتشر شد.
پرسشها پاسخهای دکتر حمید شفیعزاده
علاقمندان به کتابهای دکتر حمید شفیع زاده در اینجا، تعدادی پرسش داشتند، ایشان لطف نموده پاسخ صوتی ارسال، و در پاکست شماره ۱۰۶۷ وبسایت ارگ ایران منتشر شد. من نیز کمی توضیح و پاسخهایی درباره این پرسشها در ادامه گفتار دکتر حمید شفیع زاده در زیر نوشتم.
اگر لینکی باز نشد، موضوع و عنوان آنرا در جستجوی همین تارنمای ارگ ایران بیابید.
تصویر دکتر حمید شفیع زاده، عکس شماره ۸۷۸۵.
پرسشها پاسخهای دکتر حمید شفیعزاده
پرسشها و پاسخها
پرسش اول: با توجه به اطلاعاتی که از کتاب برداشت می شود، اقوام ساکن امریکا با ریشه ایرانی، تمدن های پیشرفته و امکانات فراوانی داشته اند، پس چرا نتوانستند در مقابل غربی ها مقاومت کنند و نابود شدند؟ به چه دلیل در مقابل غربی ها تا این حد ضعیف بوده اند؟
…………………….
پاسخ دکتر حمید شفیع زاده: در پادکست شماره ۱۰۶۷ وبسایت ارگ ایران
…………………….
پاسخ انوش راوید: بومیان تمدن پیشرفته داشتند، ولی در ساختارهای اجتماعی قبیله ای بودند، کشورهای اروپایی وارد تمدن بورژوازی شده بودند، یعنی بیش از دو دوره تمدنی از بومیان آمریکایی جلوتر بودند. بنا به درک از تاریخ اجتماعی، همیشه کشور و ملت هایی که از نظر ساختارهای تاریخی اجتماع جلوتر باشند، در نبرد های مختلف نظامی و اجتماعی و اقتصادی پیروز می شوند.
…………………….
پرسش دوم: آیا آرمان شهر های ادعایی در کتاب اتوپیای توماس مور، می تواند اشاره به تمدن های نابود شده امریکا داشته باشد؟ آیا در این خصوص نظری دارید؟
…………………….
پاسخ دکتر حمید شفیع زاده: در پادکست شماره ۱۰۶۷ وبسایت ارگ ایران
…………………….
پاسخ انوش راوید: رشد و تکامل تمدن بورژوازی، که با دورانی بنام اومانیسم در اروپا آغاز شد، و دورانی بنام رنسانس را طی کرد، کلی تعریف دارد. با یک داستان و یا فلسفه نگاری خاص نمی توان این تمدن سرمایه داری را تعریف کرد. سرمایه داری در هر دوره و حتی هر سال و زمان ورژن جدیدی دارد.
…………………….
پرسش سوم: چه مستنداتی برای جعلی بودن حمله اسکندر دارید؟ البته از چندین نفر دیگر نیز جعلی بودن اسکندر را شنیده ام.
پاسخ دکتر حمید شفیع زاده: در پادکست شماره ۱۰۶۷ وبسایت ارگ ایران
…………………….
پاسخ انوش راوید: در این باره بانو پژوهشگر پرنیان حامد کلی اسناد ارائه دادند، لطف نمایید به کتاب ایشان و یا پرسش و پاسخهای مربوطه در وبلاگ ما مراجعه نمایید.
…………………….
پرسش چهارم: نظر شما درباره حمله مغول چیست؟ آیا این فرضیه که حمله مغول کار نژاد زرد نبوده و در واقع کار مغ هایی بوده است، که اسلام را نپذیرفته اند واقعیت دارد؟ فرضیه دیگری هم هست که حمله مغول را به تحریک یهود می داند، نظر شما در این خصوص چیست؟
…………………….
پاسخ دکتر حمید شفیع زاده: در پادکست شماره ۱۰۶۷ وبسایت ارگ ایران
…………………….
پاسخ انوش راوید: در این باره در وبلاگ زیاد نوشتم، لطف نمایید به صفحات مربوطه مراجعه نمایید، در جستجو های وبلاگ بنویسید: مغ های مغولی، یا دروغ حمله مغول، و یا مطالب درباره مغول. علم دروغ زدایی از تاریخ ایران، علم جدیدی است، که روز بروز پژوهشگران بیشتری در کار تحقیق در این باره وارد می شوند. بهترین روش پیگیری این تحقیقات گمان کنم همین وبلاگ ارگ ایران است، که تحقیقات پژوهشگرانی که در این باره مطابق قوانین ایران می نویسند، آورده می شود. پژوهشگرانی که غیر از قانون وبلاگ نویسی ایران می نویسند، در فیسبوک هستند.
…………………….
پرسش پنجم: اگر تمدن های امریکایی که از ایران مشتق شده اند، تکنولوژی های پیشرفته ای مانند فضا پیما داشته اند، چرا از این تکنولوژی ها در ایران باستان مدارکی وجود ندارد؟ چه بر سر این تکنولوژی ها آمده است؟
…………………….
پاسخ دکتر حمید شفیع زاده: در پادکست شماره ۱۰۶۷ وبسایت ارگ ایران
…………………….
پاسخ انوش راوید: از نظر من تکنولوژی های پیشرفته مانند قرن بیست نداشتند، به مقاله ما و فرازمینی ها در وبلاگم مراجعه نمایید.
…………………….
پرسش ششم: آیا فرضیه ارایه شده در باره اهرام مصر و اینکه این اهرام در واقع نیروگاه های برق بوده اند و با استفاده از لایه یونوسفر زمین و شبکه های آب زیرزمینی که در زیر بستر اهرام بوده اند، تولید میدان الکتریکی می کرده اند را قبول دارید؟ آیا زیکورات های ایران و اهرام امریکای لاتین و اهرام چین نیز چنین کاربرد هایی داشته اند؟
…………………….
پاسخ دکتر حمید شفیع زاده: در پادکست شماره ۱۰۶۷ وبسایت ارگ ایران
…………………….
پاسخ انوش راوید: من قبول ندارم و در کل هر اثر تاریخی نیازمند تحقیقات عمیق علمی نوین است. متاسفانه در ایران امکان اینگونه پژوهشها نیست، در کل تحقیقات ایرانی شده، رونویسی بخش هایی از کتاب های تاریخی سنتی و یا جدید بعنوان پژوهش.
…………………….
پرسش هفتم: آیا بنای معروف به مقبره کوروش جعلی ست؟ فرضیه ای وجود دارد که می گوید با توجه به کشته شدن کوروش در جنگ های شمال با سکاها منطقی نیست که مقبره او اینجا باشد. نظرتان چیست؟
…………………….
پاسخ دکتر حمید شفیع زاده: در پادکست شماره ۱۰۶۷ وبسایت ارگ ایران
…………………….
پاسخ انوش راوید: پاسخ این پرسش در همان پاسخ پرسش بالاست، یعنی نیاز به تحقیقات عمیق نوین علمی، لطف نمایید به مقاله های کوروش در وبلاگ مراجعه نمایید.
…………………….
پرسش هشتم: در کتاب آمده که مشاوران کلمب در فتح امریکا، و مشاوران سایر دریانوردان غربی، مسلمانان بوده اند. چرا مسلمانان با آنان همکاری می کردند؟
…………………….
پاسخ دکتر حمید شفیع زاده: در پادکست شماره ۱۰۶۷ وبسایت ارگ ایران
…………………….
پاسخ انوش راوید: برای اینکه علم نجوم و ریاضی و دریانوردی در آن دور فقط در اختیار مسلمانان بود. منتها مسلمانان بدلایل شرایط دینی در دوران تمدنی در ساختارهای اجتماعی، یکی دو دوره از اروپائیان عقب تر بودند. مسلمانان در دوره اجتماعی سازمان قبیله ای و یا دوره فئودالی بسر می بردند، و اروپائیان به دوران بورژوازی وارد شده بودند. جهت اطلاع بیشتر در این باره به مطالب ساختارهای تاریخی اجتماع وبلاگ مراجعه نمایید.
…………………….
پرسش نهم: چه مستنداتی از وجود دایناسورها دارید؟ به خصوص درباره جنین دایناسوری که در کتاب آمده؟
…………………….
پاسخ دکتر حمید شفیع زاده: در پادکست شماره ۱۰۶۷ وبسایت ارگ ایران
…………………….
پاسخ انوش راوید: دایناسورها صد گونه و هزاران زیر گونه بودند، مطلب زیر از ویکی پدیا:
تحقیقاتی که در حدود سال ۱۹۷۰ انجام شده نشان میدهد، دایناسورهای دَدپا به احتمال زیاد نیاکان پرندگان هستند. در واقع، بسیاری از دیرینشناسان پرندگان را مانند دایناسورهای بازمانده در نظر میگیرند، و بر این باورند که دایناسورها و پرندگان باید با هم زیر یک رده (زیستشناسی) قرار داده شوند. امروزه ده هزار گونه از پرندگان به این گروه تعلق دارند.
…………………….
توجه: منتظر پرسشهای بیشتر شما عزیزان هستیم.
پرسشها پاسخهای دکتر حمید شفیعزاده
مستندهای مربوط
مستندهای بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید، لینک آن در ستون کناری
توجه ۱: اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: وبلاگ انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
توجه ۲: جهت یافتن مطالب، یا پاسخ پرسش های خود، کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید، و مطالب را مطالعه نمایید. در جهت دانش مربوطه وبلاگم، با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
توجه ۳: مطالب وبسایت ارگ ایران، توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر، بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود، از این نظر هیچ مسئله ای نیست، و باعث خوشحالی من است. ولی عزیزان توجه داشته باشند، که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب، به ارگ ایران مراجعه نمایند.