تاریخ اولین آئینهای تمدن ایران بسیار وسیع است، ولی نوشته و تحقیق از اولین آئینهای دوران کهن ایران بسیار کم است. اولین تمدن همراه با اولین آئین شکل گرفت، و سپس بنا به نیاز دوران تمدنی آئینها و دینها هم ایجاد شد. طی صد و پنجاه سال کاوشهای باستان شناسی در ایران، دوران پیش از تاریخ ایران بطور یکسان مورد کاوش قرار نگرفته. مناطق غربی و جنوبی کاوشهای وسیعی انجام شده، مناطق شمالی و شرقی نسبتاً کشف ناشده مانده. با دانستن درست از تمدن های کهن ایران، می توانیم روند شکل گیری آئینها و رشد و تکامل آنرا بخوبی متوجه شویم، و تأثیر دانش بر ادامه این روند را پی گیر شویم.
تاریخ اولین آئینهای تمدن ایران
تصویر بالا سما و توضیح پائین در چند خط بعد، عکس شماره ۳۴۰۳.
تصویر لوگو در جهت علم باشید نه عقیده، عکس شماره ۱۶۱۵.
. . . این پست ادامه دارد و بازنویسی می شود . . .
توجه: اگر هنگام مطالعه مطالب ارگ ایران لینکی باز نشد، موضوع و عنوان آنرا در جستجوی همین تارنمای بیابید.
تاریخ اولین آئینهای تمدن ایران
رقص های آیینی
تصویر بالا، نقش رقص های آیینی، نماد هایی برای بیان مفاهیم و اندیشه ها. تکه سفالی که بر آن انسان هایی در حال اجرای مراسم آیینی اند، با پیامی همگون نقش سنگ نگاره های کهن. این تکه سفال منقوش هم اکنون در موزه ی لوور فرانسه نگهداری می شود، و متعلق به چشمه علی شهر ری (نیمه هزاره چهارم پ.م ) است. شاخصه مهم و جالب در این دو اثر کهن وجود نقش زن هایی است، که درحال اجرای مراسم آیینی اند.
نکته کسل کننده ، غفلت ما از این آثار کهن و ارزشمند است، تا جایی که حتی در بعضی محافل علمی ایران، برای بیان مصداق هایی از رقص های آیینی در ایران، یا ابراز بی اطلاعی می شود، یا از کشور هایی نظیر پرو، اسپانیا، جمهوری آذربایجان و حتی آفریقا و… نام برده می شود. چه خوب است که نماد های هویتی و شناسنامه های ملی کشور مان را پاس بداریم، چرا که درک و فهم درست آنها، چراغ راه آینده اند، و دیگر متعلق به گذشته نیستند. محمد ناصری فرد، از اینترنت.
چهار چوب جهان
در ابتدا ترین دانش بشر از جهان، شامل چهار عنصر آب، باد، آتش، خاک، بود، و آنرا بشکل یک بعلاوه نشان می دادند، من این را بنا به گفته چند پیر روستایی از نقاط مختلف ایران، چهار چوب جهان، یا گردونه جهان می نامم، این چهار چوب جهان، در ادامه تمدن، توسط آئین های دیگر مورد استفاده قرار گرفت، و به گردونه مهر، گردونه میترایی و غیره گفته شد، و در هر دوره از تمدن مطالبی و داستان های به آن افزوده شد. در دوران های اولیه زندگی بشر، هنوز چهار چوب جهان بدست دینها نیافتاده بود، و بشر در طبیعت زندگی و آن را ستایش می کرد، و هنوز مفهومی از پرستش شکل نگرفته بود.
عکس چهار چوب جهان، که بر سنگها و ظروف پیش از خورشیدی ایرانی باقی مانده است، عکس شماره ۲۹۵۳.
عکس گچ بری گردونه مهر، گردونه مهر در دورهای مختلف تاریخی، بفراوانی در در و دیوار و ظروف دینها و آئین های مختلف دیده می شود، عکس شماره ۵۴۲۳.
عکس گردن بند با آرم گردونه مهر، که از تاریخ طولانی پنج هزار سال در ایران باستان برخوردار است، عکس شماره ۵۴۲۲.
اولین بار ثبت شده در تاریخ
برای اولین بار در دوران هخامنشی نامی به جز اهورامزدا به عنوان ایزد آورده می شود . اردشیر دوم آناهیتا و میترا را در کنار اهورامزدا می آورد.
تصویر کتیبه اردشیر دوم – اکباتان، عکس شماره ۸۶۰۴.
A2Ha
-
thâtiy \ Artaxšaçâ \ XŠ \ vazraka \ XŠ \ XŠyânâm \ XŠ \ DHyûnâm \ XŠ \ ah
-
yâyâ \ BUyâ \ Dârayavašahyâ \ XŠhyâ \ puça \ Dârayavašahyâ \ Artaxšathra
-
hyâ \ XŠhyâ \ puça \ Artaxšathrahyâ \ Xšayâršahyâ \ XŠhyâ \ Xšayâr
-
šahyâ \ Dârayavašahyâ \ XŠhyâ \ puça \ Dârayavašahyâ \ Vištâspahyâ \ puça \
-
\ Haxâmanišiya \ imam \ apadâna \ vašnâ \ AM \ Anahata \ utâ \ Mitra \ adam \ akun
-
âm \ AM \ Anahata \ utâ \ Mitra \ mâm \ pâtuv \ hacâ \ vispâ \ gastâ \ ut
-
â \ imam \ tya \ akunâ \ mâ \ vijanâtiy \ mâ \ vinâthayâtiy
ترجمه: اردشیر شاه بزرگ شاه شاهان شاه کشورها شاه در این زمین پسر داریوش شاه گوید: داریوش پسر اردشیر شاه. اردشیر پسر خشیار شا شاه. خشیارشا پسر داریوش شاه هخامنشی. این کاخ را به خواست اهورامزدا آناهیتا و میترا بنا کردم. اهورامزدا آناهیتا و میترا مرا از هر بدی بپاید و این را که بنا کرده ام خراب نکنند، و از آسیب نگاه دارند.
مهر و میترا
مهریسم و میترائیسم
در ادامه رشد و گسترش جمعیت و متعاقب آن رشد فکری، نیاز شد که دینهای اصولی تر و جدید پدید آیند. بعد از پایان دوره قدیمی گاو پرستی، از الهه های مختلف سلامتی و آب و زمین و گرما و غیره، که در تاریخ الهه های ایران نوشته ام، مهری و سپس میترایی در ایران پدید آمد، و تا آخر هزاره پنچ خورشیدی ایرانی، میترایی به همه جهان رفت، تنها آیینی است، که تا به امروز بعضی از سنت های آن با نام های دیگر در دینها و آئین های دیگر در جریان است. میترایی مقابل گاو پرستی بود، و اولین طرحش کشتن، یا قربانی کردن گاو بدست میتراست.
تصویر نگاره های میترایی، در موزه ها، عکس شماره ۱۴۳۰.
میترا = می + تی + ر = می + تی + را = الهه زمین و تن گرما و…، هنوز در هندوستان نام می تی، نام دخترانه و بنام الهه اصلی زمین و زمان است.
در تصاویر میترایی میترا الهه است، و در آسمان است، یا ارابه چهار اسب را می راند، یا دور او هاله است، او زمینی نیست که گاو بکشد. او الهه پاکی است، بعد از دوران پرستش گاو، بشر حاکم متوجه شد، که این پرستش به سر آمده و باید نگاه به آسمان کرد، و در ابعاد لوزی شناخت تغییراتی ایجاد کند. الهه "می تی" اولین گام در نگاه به آسمان برای ایجاد تفکر جدید استثماری، مثلث حاکمان تاریخی بود.
در تصاویر میترایی آنکسی که گاو می کشد، اشک اندر است، پیرو میتراست، پیروان زمینی هستند. پیرو میترا یا اسکندر، گاو، گاوپرستی را می کشد، که نشان دهد گاو، گاو است نه آسمانی نه الهه، با اینکار در آن زمان می خواستند تغییرات در ابعاد آن دهند.
ــ اشک = اسک = اس یا اس + ک = پاک = آب پاک کم.
ــ اشک یا اسک + اندر = درون پاکی، پیرو پاکی.
علتی که گاو کش را بزرگ بتصویر کشیده اند، گمانم مربوط به دانش لوزی شناخت می باشد، که بگویند دوران گاو مقدس تمام شد، و تغییرات آمده است.
تفاوت مهری با میترایی
من در تمام نوشته ها دیدم، که مهریسم و میترایسم را یکی دانسته اند، درصورتیکه با ریشه یابی واژها و آثار تاریخی بجا مانده، مهری قبل از میترایی شکل گرفته، و سپس از مهری، میترایی بوجود آمده است. مهری از دوران تمدن کهن جی وجود داشته، که در آثار ظروف آن دوران کامل پیداست، ولی در هیتیها و میتانیها و سپس اواسط هخامنشیان اولین اثر میترایی را می بینیم، یعنی آئین ساده و طبیعی مهری، طی یک روند درباری و حکومتی، تبدیل به آئین میترایی می شود. در نوشته های این صفحه با کمی دقت و دید جدید به تاریخ، متوجه خواهید شد.
توجه: همانطور که گفتم مهر یا مهار یا مار، تفاوت آشکار در آوا یا تلفظ و معنی و ریشه یابی با میترا یا میثرا دارد، ولی بسیاری از دوران های گذشته تا به امروز، آنها را با هم اشتباه گرفته و در هم و برهم گفته و نوشته اند، که گاه ممکن است در نوشته های این صفحه هم تأثیر گرفته باشد. امیدوارم روزی برسد دانایی عالی در تاریخ نویسی ایرانی حاکم شود، و بطور کامل این درهم و برهمی ها و اشتباه ها و دروغها، از تاریخ ایران حذف شود.
واژه های مهراب و میترا
درباره واژه های مهر و میترا هر چه دیدم و خواندم، و بخشی از آنها در نوشته های بالا آوردم، از نظر من بی ارزش و بی محتوا و بی معنی بودند، بهمین جهت این واژه ها را در اینجا ریشه یابی می کنم.
ــ مهراب = محراب = مهر + آب = جایگاه آب سلامتی.
ــ مهر = مهار = مار = سلامتی، نشان سلامتی.
ــ مهری = پیروان جایگاه آب سلامتی.
باید توجه داشت نیاز نیست برای ریشه یابی و معنی نامها و واژه ها خیلی بخود بپیچیم، و سخت بگیریم، معنی آنها در کنار ما هستند، فقط دقت می خواهد. هنوز در آوا های جنوب ایران و روستاهای خوزستان به مار می گویند، مهار در حدودی مانند مهر.
تصویر عکس مار بر ظروف تمدن کهن جی، در زمان مهریسم (یا مهاریسم، ماریسم) همین نشان مار بر در و دیوار معابد نقش بست، مشروحدر اینجا، مستند در انتهای همین صفحه، عکس شماره ۵۶۱۱.
مهم: هیچ دین و مرام و مسلک در تاریخ شکل نگرفته مگر اینکه دارای سابقه تاریخی بوده باشد.
واژه میترا یا میژه یا میژا، می ژا = می = من (در بسیاری از زبان های ایرانی و خارجی) + ژا (جان) = انرژی است، که در کل می شود: جان من یا انرژی من. میترا در ذات انسانها و ناظر بر اعمال و توافق ها و قرارداد های آنها نسبت به طبیعت است. در مقام کنترل کننده نظم کیهان یعنی شب و روز و تغییر فصول، با آتش و خورشید شناخته می شده است، (تمدن کنترل انرژی امروزی). یکی از خصوصیات متعدد میترا مفهوم داوری از مکتب انسان مدار است، او وفاداران را حفاظت و پیمان شکنان را مجازات می کند.
اول میترایی
در مورد منشا میترایسم شک و شبه ای وجود ندارد، اما صحنه هایی که پیرو میترا را در حال کشتن گاو نشان می دهد، دیگر به هیچ وجه مبارزه خیر و شر تلقی نمی شود، بلکه نشان از نفوذ تمدن شهر نشینی در آئین ساده قبیله ای، و تغییر در فلسفه میترایسم (مهر و پیمان) است. مهر و میترا دو واژه سلامتی و انرژی خود است، ولی در طول تاریخ بشدت به افسانه و راز و رمز پیچیده شده اند. در صورتی که مردم تمدن های کهن، به هیچ وجه اندیشه های کذب و رویایی نداشتند، و همه موضوعات زندگی را بخوبی در گردش روزگار و طبیعت می دانستند.
در ادامه تمدن از سال های هزاره های سوم تا ششم خورشیدی ایرانی، به مرور و بنا به خواسته ساختارهای تاریخی اجتماع، دین های مختلف شکل گرفتند، که سر منشأ همه آنها از مهر و میترا می باشد، و رهبران آنها برای به انقیاد کشاندن انسانها، کلی داستان و رمز و راز پدید آوردند، و درباره دین و مذهب هایشان تبلیغ کردند. منجمله قربانی کردن گاو یا گوسفند، (گو = گاو + سپند = مقدس)، و عبادی کردن این موضوع، عبادت کردن به نشانه های واهی، نوشیدن هوم و کشیدن تریاک، و…
عکس ظروف تمدن کهن جی، کاشان، ایلام، هزاره اول خورشیدی ایرانی، عکس شماره ۴۱۶۳، و نیز بسیاری از ظروف و سنگ نگاره های کهن ایرانی، که در آنها به هیچ وجه اثری از قربانی کردن وجود ندارد، که هیچ، بلکه حیوانات را شاد و فعال کشیده اند. در ادامه تاریخ تمدن، مهر و میترا تبدیل به پیش دینها، با مراسم مختلف شده اند، در ادامه با عنوان مهر پرستی و میترائیسم نوشته ام.
از نیمه دوم هزاره شش خورشیدی ایرانی نفوذ میترایسم در آیین زرتشتی و دوران سلسله هخامنشیان به بعد، سخنها و مطالب بسیاری گفته شده، که به دست مغان میترایی که حالا زرتشتی شدند، به سنت های زرتشتیان اضافه شد، و می توان میترا را در بخش های از اوستا دید. از ابتدای هزاره شش خورشیدی ایرانی، و در زمان حکومت اشکانیان سیر گستردگی میترایسم افزایش یافت، زیرا آیین رسمی آنها مهر گرایی بوده (بدلیل طبع سازمان قبیله ای آن دوره). میترا در میان برهمنان هم کم و بیش از همان ارج و بزرگی برخوردار بود، در کتاب مقدس برهمنان "ریگ ودا" در کنار دیگر خدای پر قدرت "ورونه" جابه جا به نام میترا بر می خوریم.
عکس جام زندگی از نیمه اول هزاره پنجم خورشیدی ایرانی، و عکس نقش تخت جمشید، از نیمه دوم هزاره پنجم خورشیدی ایرانی، دیگر در این دو نقش حیوانات در طبیعت شاد و در حال جست و خیز نیستند، به بند کشیده شده اند، و یا قربانی و کشته می شوند، در واقع بوضوح نشان می دهد آئین پاک کهن ایرانی، یعنی مهر و میترا، بعد از ۴۰ قرن، به بند دین های باستانی درآمده است. عکس شماره ۵۶۸۶.
مراسم مهری و میترایی
میترائیسم بر اساس شکر گزاری و عبادت، طبیعت و قوای طبیعت، باد و آب، خاک و آسمان، کوه و جنگل، آتش و شب، و… است. گویند میترا در لغت به معنی پیمان و میثاق، به مفهوم کلمه در جنبه قضائی و ارزش قدرت او در جامعه انسانی بوده است. نزد هندوان خدای نظام اجتماعی، گوهر دادگستر و عدالت، گرفته شده از طبیعت است، میترا خدای نگهبان زمین و آسمان یا موکل آب می باشد، و ریشه در خدای قدیم ایرانی ها دارد. صفاتی را که قبلاً به وایو و اندرا نسبت داده می شد، رفته رفته بدست آورد، و بدین ترتیب خدای جنگ و پیروزی و سرنوشت، همچنین خدای روزی دهنده شناخته شد. او بر ارابه ای سوار است، که بوسیله دو تا چهار اسب سفید کشیده می شود، قربانی گاو نر در نظر پیروانش از فرایض دینی به حساب می آید، در سانسکریت سوم همراه نوشیدن شربت سکر آور و قرص هوم مراسم ستایش او بر پا می گشت. قربانی گاو توسط میترا برای حاصلخیز نمودن زمین، اولین بار در تاریخ بشر متداول شد، بعد ها به ادیان دیگر کشیده شد.
ستایشگران میترا بر این باور بودند، که میترا به آسمان بالا رفته است، و همواره در انتظار بازگشت دوباره او به زمین، برای اصلاح بشر و نابودی شرارتها و ناپاکیها بودند. اندیشه بازگشت میترا بعد ها بنام سوشیانت نجات دهنده بشر، در ادیان دیگر پارسی باقی ماند. پرستش گاه های کوچک و خانوادگی میترا را مهرابه می گفتند، و امروزه با نام محراب و محرابه باقی است. اصل پایداری آئین میترا طی چند هزار سال، بر اساس انسان و دست آوردهای انسان بوده. الکی دین و حکمتی بر ملتی و سرزمینی نمی آید، مگر اینکه در سرنوشت جغرافی ـ تاریخ مناسب قرار داشته باشد. چون ایران در مسیر چهار راهی و برخورد و گذر تمدنها قرار داشت، و در ایران و ایرانیان توضیح داده ام، به همین جهت پایه گذار آئین ها و عید ها و جشنها گردید.
بنا به اساطیر مهری، میترا در غار کوهی ظهور کرد، از اینرو پیروانش معابد خود را در مغاره های کوه ساختند، و درون دخمه ها به عبادت و شکر گزاری مراسمی پرداختند. در معابد مهری که هنوز آثاری باقی مانده است، در بعضی از نقاط غرب ایران مانند، کنگاور و نیز در بسیاری از نواحی اروپا، همه جا تندیس ها و هیاکل مختلف از الهه های میترایی ساخته شده است. هر یک از صور آنها رازی از اساطیر آئین مهر و میترا می باشد، که غالباً در پیکر جوانی با کلاه مخروطی شکل، و مو های پریشان، در حالی دیده می شود، که خنجری در پهلوی گاو نر فرو می برد، عقربی به آلت گاو آویخته و نیش می زند، و ماری به بدنش چسبیده و خونش را می مکد.
تصویر موزه ای از میترا و پیرو میترا و وَرزا، این دیوارنگاره مهرابه ای در موزه رم، صحنه قربانی کردن ورزا است، عکس های شماره ۱۴۳۳. تقریباً در تمام آثار میترایی، دنباله فلکی ردای پیرو میترا نیز نشان داده می شود. ورزا یا گاو نر بزرگ، برای اطلاع و دیدن جنگ گاو های ورزا به روستا های ایران بروید.
آیین مهری آئین ساده طبیعی بر اساس مار، بعنوان نام و نشان سلامتی بود، و بعد از اینکه میترائی از جانب مثلث حاکم شد، آیینی راز آمیز بود، که بر پایه پرستش الهه میترا قرار گرفت. میترا ایزد ایران باستان و خدای خورشید، عدالت، پیمان و جنگ، خلاصه هر حاکمی و هر کاهن یا هر تاریخ نویس، داستان و چیزی برای آن گفقته اند.
میترایی در دوران پیش از آیین زرتشت بنیان نهاده شد. این آیین بعدها دگرگون شده، و به سرزمین های امپراطوری روم برده شد، و در طول سده های دوم و سوم پس از میلاد، در تمام نواحی تحت فرمانروایی روم و اروپا، شمال آفریقا و بریتانیا برپا بود. گرچه پس از پذیرفتن آیین مسیحیت توسط امپراطور کنستانتین، در اوایل سده چهارم میلادی این دین محو شد، اما تاثیر اصلی بر ادیانی چون مسیحیت بر جای گذاشت.
پیش از زرتشت پیامبر باستانی ایران (در حدود قرن ۴۵ خورشیدی ایرانی، یا ۶ پیش از میلاد)، ایرانیان دینی چند خدایی داشتند، و مهر یا میترا گرانقدر ترین خدای آنان محسوب می شد. او خدای پیمان و تعهد و سر سپردگی متقابل بود، در لوحی به خط میخی که متعلق به پانزده قرن پیش از میلاد، شامل پیمان نامه ای بین هیتیها و میتانیها می باشد، به میترا سوگند یاد شدهاست.
در زمان مادها زردشت از میان ایران و ایرانیها برخاست، و به دین و آئین کهنی که از زمان های پیش میان این قوم معمول بود خرده گرفت، و راه و روشی نو در پرستش خداوند بنیاد کرد. این دین خاص ایرانیان بود، و تا قبل از اسلام در سراسر ایران رواج داشت. از مذهب ماد اطلاع درستی در دست نیست، ولی از تصویر برجسته ای که در قیزقاپان از دوره ماد پیدا شده، پادشاه و روحانی را در دو طرف مشعل آتش نشان می دهد، برمیآید که مادها هم میترا پرست و آتشپرست بودهاند. اگر گفته تاریخ نویسان راست باشد، که زردشت از کنار دریاچه چیچست برخاسته، باید گفت مادها نیز به دو نیروی آهورامزدا و اهریمن عقیده داشتند. بنابر عقیده همین محققان مغها که طایفه روحانی مادها بودند، مذهب را با سحر و جادو آلوده ساختند، و زردشت چون خواست دین را پاک گرداند، مغها بر او شوریدند، وی به ناچار به باختر رفت و در آنجا دین خود را گسترد.
ظاهراً در زمان سلسله هخامنشیان میترا بعنوان همراه و یاور اهورمزدا، پرستش می شد، اما بعد ها بصورت خدایی مستقل بنام مهر (الهه آفتاب) در آمد. در اوستا سرود و ابیاتی در مدح و ستایش میترا آمده است، در ریگ ودا میترا همراه وارنا زیاد آمده، ولی فقط یک سرود به ستایش او اختصاص داده شده. کیش شاهان هخامنشی از دوران داریوش بزرگ به بعد، زرتشتی بوده است، با اینحال داریوش و جانشینانش قصد ایجاد شرایط سیاسی سختگیرانه برای از میان بردن باور های قدیمی، که همچنان نزد بسیاری از نجیب زادگان محبوب بود را نداشتند. بدینسان آیین زرتشت، رفته رفته با عناصر آیین چند خدایی قدیم در هم آمیخت، و یَشت هایی در ستایش خدایان کهن سروده شد. یشتی در اوستا به نام مهریَشت به مهر یا میترا اختصاص داده شده است، که در آن مهر ایزدی نظاره گر بر همه چیز و روشنایی آسمانی، نگاهبان پیمانها، محافظ نیکو کاران در این گیتی و پس از آن، و بالاتر از هر چیز، دشمن بزرگ اهریمن و تاریکی، و خداوند نبرد و پیروزیها تصویر شده است. در آیین مختلط دوره موخر سلسله هخامنشیان، جنبه زرتشتی به وضوح بر جنبه دگرکیشی آن چیرگی یافته، و دیگر از قربانی کردن گاو که پیروان زرتشت از آن نفرت داشتند، یادی نمیشود.
آئین میترا در قرن ۴۸ خورشیدی ایرانی، به مرکز اروپا رسید، و سپس در تمام اروپا گسترش یافت، و پرستشگاه های بجا مانده در کناره دریای سیاه و دانوب و روم دلیل آن است، و سپس به انگلستان رسید. در سال ۱۹۵۴ میلادی یک مجسمه نیم تنه از میترا، در مرکز شهر لندن از زیر خاک بیرون آمد، که در موزه لندن جا گرفت. روی دیوار رومیها شمال انگلند، نیز نقش هایی از میترا دیده می شود، در اکثر شهر های آلمان نشانه ها و محراب هایی از میترا کشف شده است. کلاً تا قرن سوم میلادی در اکثر کشور های اروپایی چون، آلمان، ایتالیا، فرانسه، سوئیس، انگلیس، و کشور های اروپای شرقی، آئین میترا از ادیان با ارزش و فراگیر مردم این سرزمینها بود. جورج الکساندر، از پایه گذاران کاتولیک مسیحی، بزرگترین دشمن میترا گرایی بود، و با جنگ هایش ضربات سنگینی به این آیین وارد نمود.
میترا امروزه همچنان در فرهنگ و سنن غرب با نام بابا نوئل باقی مانده است، چهره بابانوئل با کلاه مخروطی که همان کلاه پیروان میترا است، و ریش سپید نشانه پیری و دانایی پیروان میترا، و قبای سرخ نیز لباس کهن ایرانی است، که بیانگر شادی و شور بوده، و در شب یلدا برای کودکان هدایا می آورد. در ادامه تکامل تاریخ اجتماعی، پس از آنکه مرحله بعدی میترا یا مسیحیت جانشین شد، اکثر آداب و رسوم و سنن میترایی، زیر پوشش مسیحیت در جوامع اروپایی باقی ماند، از جمله جشن کریسمس، که جشن یلدا و تولد میترا است، جشن سیزدهمین روز بهار با عنوان عید پاک می باشد.
مهرپرستی در دوره اشکانیان گسترش و به اروپا رفت، شاهان و نجبای مرز ایران و روم از جمله سرزمین آناتولی (آسیای صغیر) بر این کیش بودند. آنگاه که تیرداد اول شاه ارمنستان، در هنگام تاجگذاری خویش سال ۵۷ میلاد، نرون امپراتور روم را حکمران بزرگ خود اعلام نمود، آداب و تشریفات مهر پرستی را به نمایش گذاشت، و اعلام نمود که ایزد پیمان و دوستی، رابطه دوستانه ای را بین ارمنیان و رومیان مقتدر برقرار نموده است. میترداد یا مهرداد ششم، شاه پُنتوس، احتمالاً یک مهرپرست بوده است، و متحدانش یعنی دریانوردان کیلیکیه، در حدود قرون۴۹ و ۵۰ خورشیدی ایرانی، یا اول پیش از میلاد، آداب و مناسک میترایی را برگزار می نمودند. همچنین آنتیوخوس یکم پادشاه کُماژن (جنوب شرق آسیای صغیر)، میترا را تکریم و ستایش مینمود.
تا آغاز قرن۵۱ خ،ا، یا دوم میلادی، آثار کمی پیرامون میترا ایزد ایرانی، در سرزمین روم یافت شده است، در صورتی که که از سال ۱۳۶میلادی به بعد، صدها کتیبه و سنگ نبشته وقف شده به این ایزد وجود دارند. شرح سبب این تجدید محبوبیت به آسانی ممکن نمی باشد، و امروزه یک نظریه اینست که شاید آیین میتراییسم رومی توسط نابغه ای مذهبی، که در حدود صد سال پس از میلاد میزیسته است تجدید بنا گردیده، و به منظور پذیرفته شدن مناسک باستان ایرانی در سرزمین روم، تفسیر و تعبیری جدید به آن بخشیده است.
میترایسم رومی در سده های سوم و چهارم میلادی به اوج خود رسید، و بویژه در میان سربازان رومی باورمندان بسیاری داشت. پس از گرایش کنستانتین امپراطور روم به آیین مسیحیت، که در آن هنگام گسترش یافته بود، و پس از پیروزی او در نبرد ۳۱۲ میلادی، که طی آن همه کیشها و آیین های غیر مسیحی ممنوع اعلام شد، آیین های مهری و میترایی نیز در مغرب زمین رفته رفته از رواج افتاد. گرچه نمادها و پرستشگاه های آن در سراسر اروپا در مفاهیم آیین مسیحی و رفتار های مسیحیان باقی ماندهاست.
تصویر بالای دو طاق کوچک و بزرگ طاق بستان کرمانشاه، دو فرشته میترا وجود دارند، میترایی در شاهنشاهی ساسانیان کم و بیش ادامه داشت، عکس شماره ۱۴۳۱.
اساس آیین میترایی
میترایی اولین آئین در تمدن ایران است، که دارای مراسم شناخته شده دینی حکومتی بود، در ابتدا بصورت یک دین با مراسم خاص دینی، مانند مراسم دین های امروزه که می شناسیم نبود، همان مهری ساده که در بالاتر نوشتم بود. با بررسی های نوین بر اساس داده های جغرافیا ـ تاریخ، آئین میترایی بعدها در ادامه رشد و تکامل تمدن، و در هم شدن با آئین های میان رودان، زرتشتی هم از آن پدید آمد، در واقع میترایی اولیه، که ادامه مهری بود، دین به مفهوم دین های ابراهیمی نبود، بلکه روش و سلوک ساده و منطقی برای زندگی در آن زمان بوده است. مردم قبل از هزاره چهارم خورشیدی ایرانی، هنوز شناختی از مراسم و شرایط دین های پایه گذار، یعنی آمون و ایشتار و مغتسله، که فقط شرایط را برای اغفال مردم و عوام فریبی جهت حاکمان فراهم کرده بودند نداشتند، جهت اطلاع بیشتر به تاریخ دین و آئین در ایران مراجعه شود.
بهمین جهت مردم بر عقیده ساده ای بودند، که بر گرفته از نجوم اولیه بود، منجمله می پنداشتند، که اگر آفتاب دیگر طلوع نکند، زمین و تمام موجودات از بین خواهند رفت. لاجرم در هر هنگام بدون اینکه به فعالیت روزانه آنها صدمه بخورد، یا وقت از دست دهند، 24 ساعته بسوی آسمان دعا می کردند، که این مقدس فردا نیز طلوع کند. البته چون در آن زمان کار کشاورزی و دامداری آنها بسیار مشکل بود، اکثراً این دعا کردن هنگام کار و بصورت ذهنی بود. یاد آوری نمایم تا همین ۶۰ یا ۷۰ سال پیش قبل از اینکه وسایل و تجهیزات کشاورزی بیایند، کشاورزی و تولیدات غذایی زمان و وقت زیادی می گرفت، به تاریخ کشاورزی در ایران مراجعه شود. حال همه می دانند که اگر آفتاب طلوع نکند، زمین و تمام موجودات از بین می روند، اما با دانش امروزی دیگر نیازی به دعا کردن و دست به آسمان بردن نیست، بلکه کار و تدارکات علمی و تحلیلی می خواهد، بدین منظور و برای حفظ محیط زیست دو مقاله تخریب و انقراض، و زمین ما را نوشته ام.
یاد آوری نمایم، گفتار نیک, کردار نیک, پندار نیک، به استناد خود اوستا از مرام آیین میترایی است، و به زردشت زمان گشتاسپ هیچ ارتباطی ندارد، (صفحه ۱۰۲ کتاب* به استناد یسنا ۴۵-۸ اوستا). همچنین بسیاری از پایه های نجوم و آسمان نگاری میترایی هم از گذشته های دور می آید، ما می دانیم که انسان هموساپین حدود ۶۰ هزار سال پیش از آفریقا خارج شد، ولی در غار نگار های اتیوپی، اوگاندا، آفریقای جنوبی، تصویر هایی از ستارگان و خورشید کشیده شده، که بنا به تخمین بیش از ۲۰ هزار سال قدمت دارند. اما مطابق معمول غربیها نمی خواهند بگویند، که قاره آفریقا و قاره کهن پایه گذاران علوم بودند. در دوره میترایی ایران، بدلیل جغرافیای طبیعی مناسب ایران، نجوم میترایی به زیر بنای علم نجوم تبدیل شد، به تاریخ نجوم در ایران مراجعه شود.
عکس طرح گردونه مهر و بزکوهی بر سنگ، حدود هزاره اول خورشیدی ایرانی، عکس شماره ۵۶۹۷.
در زمان گشتاسپ، شخصی با سوء استفاده از موقعیت بد او، به علت اختلاف قهرمانان ملی ایران، مانند: گودرز, گیو, رستم, …، با زیر سوال بردن اصل و نسب شان، کاری انجام شد، که با پادشاهی آنها موافقت نمی کردند، (صفحه 62-88 کتاب*). در تاریخ های نوشته شده قدیمی، معلوم نیست این شخص از کجا آمده، یا فرستاده کدام گروه فرصت طلب بوده است؟ شاید فرستاده یهودیان بود، که طرحی برای درهم آمیختن دینی کشیده بودند. او با چاپلوسی وارد دربار گشتاسپ شاه ایران می شود، و با وعده کمک گروهی از خارج، در مقابل قهرمانان ملی ایران ایستاد، (به اسناد یسنا های اوستا و تاریخ پسر جریر طبری).
گیو (نام دیگر او دیو dieu در زبان فرانسه و ایتالیایی به معنی خدا است)، کاویها (جمع فارس آن، کاویآن = خاندان کاوه آهنگر)، و خاندان رستم قهرمانان ملی ایران، آنها را با آیه های آسمانی زیر سوال میبرند. اگر به تاریخ دقت کنید خاندان گشواد، شامل گودرز, گیو پسران و نوادگانشان و لهراسپ پدر گشتاسپ, بارها و بارها بیت المقدس را با خاک یکسان کردند. ولی در زمان گشتاسپ بدون دلیل در استراتژی ایران، بیت المقدس دوباره ساخته می شود. اتفاق های تاریخ ایران هر چه باشد، برای ما ایرانیها دارای ابهت و خوبی، عزت و شرافت ملی است. چه فردی از اینطرف ایران به آنطرف لشکر کشیده باشد، و جنگها و خرابیها کرده باشند، همه ایرانی بوده و برای ما دارای ارزش تاریخی است. باید دروغ های تاریخی را که غربیها، با انواع ترفند ها بخورد ملتها داده اند را دور انداخت، و باید و باید تاریخ شیرین ایران و قاره کهن را از دروغ پاک کنیم.
یک بار کی روم = پادشاه مدائن کنونی، پسر ارجاسپ از خاندان یون ها، این آیات را در بلخ بامیان = آذربایجان کنونی، می سوزاند. بار دیگر با طلا بر پوست گاو نوشتند، و به تخت جمشید فرستادند، البته جمشید به آیین میترایی بوده است. 266 سال بعد، کی روم = پادشاه مدائن کنونی اسکندر پسر ایلیوس تخت جمشید را می گیرد و آن آیات را می سوزاند، که در دروغ حمله اسکندر مقدونی، به آتش زدن تحت جمشید تعبیر شده است. دوباره شاهنشاهی ساسانیان آن را احیا کرد، و چهار صد و اندی سال مردم را با این آیات کشاندند و نگهداشتند.
ــ البته بسیاری از دانشمندان از دست آن مرام فراری شدند، ماند ورازمهر که در تاریخ نجوم در ایران گفته ام، سپس روشنفکران آن زمان ایران، در ادامه رشد و تکامل تمدن ایران، ملت را از چاله زمانه در آوردند، و به بارگذاری زمانه دیگر انداختند.
جالب: در این قرن عده ای روشنفکر نما باز هم می خواهند، با بار گذاری خرافات و شکل های قدیم و جدید مسلکی، مردم را به چاه دیگری بنام دین باستانی ایرانیان بیاندازند. ولی کور خوانده اند ملت ایران با داشتن جوانان باهوش، اغفال این ترفند ها نمی شود. مسیر رشد و تکامل تمدن ایران، با درک دانش های نوین و تحلیل های علمی پیش می رود، نه با جهل و خرافات.
عکس بالا معبد میترایی ورجوی شهرستان مراغه، پائین اثر چکش های تازه در قرن های گذشته که کنده کاری های مهر و میترا را ریخته و نابود کرده اند، کلیپ آن در پائین صفحه، عکس شماره ۶۳۰۴.
معابد مهر و میترا
بسیاری از معابد باستانی اروپا، معابد مهری و میترایی ایرانی هستند یعنی ریشه ایرانی دارند، که توسط اسکندر مغانی و جانشینان او ساخته شده اند، ولی غربیها در داستان پردازی های بی پایه و اساس، آنها را بدروغ گریسی و رومی گفته اند. حتی بنا بگفته پرنیان حامد پژوهشگر نوین در صفحه ۱۷۱ کتاب، قبل از اینکه معبد کشف شده ای را بازگشایی کنند، آنها را بشدت از آثار تاریخی پاکسازی می کنند، چه بسا این آثار باستانی ایرانی هستند. البته بسیاری از تاریخ دان های غربی می دانند، که این معابد ایرانی بوده، ولی چون از طرف ایرانی های معاصر، هیچ اقدامی برای شناسایی تاریخی آنها نمی شود، آن عده باستان شناس واقع گرا هم، از ترس ترد شدن آکادمی و سیاسی و اقتصادی، چیزی نمی گویند. ولی هر وقت ایرانی ها از حالت بهت زده تاریخی خارج شوند، و متخصصین در راه گفتن و نوشتن تاریخ واقعی ایران و قاره کهن حرکت کنند، واقع گرا های غربی هم به آنها خواهند پیوست. از این پس هر چند وقت یکبار، یکی از معابد باستانی را معرفی می کنم، و ادامه می دهم، عزیزان هم میهن علاقمند یاری دهند.
میترایی آیینی بر پایه نجوم بود، که با عنوان پرستش و عبادت مهر و میترا، ایزدان ایران باستان و خدای خورشید و ستارگان، عدالت، پیمان و جنگ، در دوران پیش از آیین زرتشت بنیان نهاده شد. این آیین توسط اسکندر مغانی به اروپا برده شد، و بر پایه آن امپراتوری روم بنا گردید. میترائیسم طول سده های دوم و سوم میلادی، در تمام نواحی تحت فرمانروایی روم، منجمله اروپا و شمال آفریقا برپا بود. گرچه پس از پذیرفتن آیین مسیحیت توسط امپراطور کنستانتین، در اوایل سده ۴ م، این دین محو شد، اما تاثیری بسزا بر ادیانی چون مسیحیت بر جای گذاشت. علامت صلیب یا چلیپا میترائی، در آثار باستانی مصر تا هندوستان امروزی وجود دارد، و بنظر میرسد از مهمترین نشانه های مهر پرستان بوده، قدیمی ترین علامت های صلیب کشف شده مهر پرستی، در حوزه فلات ایران است، برای توضیح این صلیب به تاریخ نجوم در ایران مراجعه شود. در ادبیات بعد از اسلام ایران، از مهر پرستی و میترایی بسیار نوشته شده است، اما همانطور که در ابتدای این صفحه نوشتم، بدلیل نداشتن آگاهی از دوران کهن و باستان ایران، این دو آئیین را یکی دانسته اند.
یاد آوری: وبلاگ ارگ ایران، برای اینکه از دینی تعریف یا تکذیب کند نیست، فقط درباره دینها به اندازه ای گفته می شود، که حرکت تاریخ نویسی وبلاگ بمنظور پاکسازی دروغ های تاریخ، منجمله دروغ حمله الکساندر یونانی و این و آن به ایران را تکذیب نماید، و سپس راهگشای رفتن بسوی واقعیت های تاریخی باشد.
عکس چند مهرابه در اروپا، عکس شماره ۶۴۱۵ ، یک مهرابه در شهر بندری و باستانی اوستیا در ایتالیا کشف شده است، مهرابه های بسیار دیگری در آلمان و فرانسه، ایتالیا و روسیه، و بقیه اروپا، اتفاقی و یا هنگام مرمت کلیساها پیدا شده اند، این موضوع بوضوح می گوید، کلیسا های قدیمی و تقریباً کلیه مکان های دینی بروی نسل قبل از خود بنا شده اند.
معبد آرتیموس در افوسوس
آرتیموس که یونانیان به او دیانا می گفتند، یک زن شکارچی و الهه ماه و پارسایی بود، و معبد زیبایی داشت، که زیارتگاه مهمی بشمار می رفت، شهر کنار آن نیز بخاطر وجود معبد و آمدن زوار، رونق فراوانی داشت. این معبد زیبا با داشتن ۱۰۰ ستون مرمر سفید، که ارتفاع هر کدام از آنها به ۱۵ متر می رسید، و درونش با مجسمه های بی نظیر تزیین شده بود ، امروزه یکی از عجایب هفتگانه به حساب می آید. این معبد فضایی را در بر می گرفت، که تقریبا چندین برابر وسعت آکروپلیس در آتن بود، بنای معبد در ۶۰۰ ق.م، ساخته و در۵۵۰ ق.م، در آتش سوخت. بعد از آن مجددا به صورت بسیار زیباتر و عظیم تری باز سازی شد، ولی برای دومین بار دچار حریق شد، معبد دوباره به اندازه بزرگتر و بسیار بهتر از قبل ساخته شد.
گویند با هجوم بربرها در ۲۶۲ م، آسیب دید، و سپس توسط زلزله از بین رفت، و با پیدایش دین مسیحی دیگر هرگز باز سازی نشد. همچنین در طول زمان بیشتر سنگ های آن، که از معدن سنگ حدود ۱۵ کیلومتری آنجا بود، در بنا های دیگر بکار رفت. وظیفه ایرانیان باهوش متخصص است، که بطور مستقل و بدور از دروغ های تاریخ، نسبت به این معبد و همه آثار باستانی داخل و خارج ایران تحقیق کنند، و جهت استفاده عموم در اینترنت منتشر نمایند.
عکس معبد آرتیموس، تاریخ این معبد باستانی به میترایی باز می گردد، بخشی از نوار های سنگی تزئینی دور معبد آرتموس که باقی مانده، در آنها بوضوح صلیب شکسته میترایی معبد دیده می شود، آنها حکایت میترایی دارند، این نوارها برای تزئین دیوار های مسجدی مربوط به قرن ۱۴ م، که در نزدیکی معبد قرار دارد، بکار رفته است. مانند این شیوه تزئین در مسجد های چند قرن گذشته ایران زیاد دیده می شود. عکس شماره ۶۴۱۰.
جالب: در صفحه ۱۷۷ کتاب اسکندر تاریخ ایران الکساندر یونانی نیست نوشته شده: … کتاب انه اید اثر ویرژیل: …او سرزمین گارمانت ها و هندوان در فراسوی مسیر سالانه خورشید و ستارگان, جایی که اطلس آسمان بر دوش, سپهر ستاره بار را بر شانه های خود می چرخاند گسترش خواهد داد.… خیلی جالب است، منظور نصف النهار مبدأ می باشد، که از هند ایران می گذشت، و نیز ستاره قطبی و گردونه میتراست، که توضیح آنرا در تاریخ نجوم در ایران نوشته ام.
امامزاده دو خواهران و معبد لائودیسه
یکی از معابد مهاریسم یا مهریسم یا میترایی، در شهر نهاوند ایران قرار دارد، که بنام امامزاده دوخواهران معروف است، و بنا به گفته های الکی بدون سند و مدرک عده ای ایرانی نمای باستانشناس نما، بر اساس یک سنگ نبشته می گویند، که اینجا معبد لائودیسه یونانی های سلوکی است.
عکس از سنگ نبشته و پارچه آگهی معبد لائودیسه، عکس شماره ۴۳۰۴.
افرادی که می گویند، لائودیسه در نهاوند بوده، بر چه اساس و پایه علمی می گویند، که این سنگ نبشته در نهاوند نصب بوده است؟ در مکانی که سنگ نبشته بدست آمده، هیچ اثری از معبد لائودیسه وجود نداشته و ندارد. مکان معبد «لائودیسه» هنوز پیدا نشده است! کاوشها برای معبد لائودیسه همچنان ادامه دارد، دو خواهران چه ربطی به لائودیسه دارد!!
در سال ۱۳۲۲ فردی بنام اصغر پاروند تعریف می کرد، که از محله دوخواهران سنگ ها را جمع آوری و می فروخت، اما یکدفعه دید قطعه سنگی پیدا شده، که روی آن نوشته ای وجود داشت، حدس زد باید این نوشته مهم باشد، پس به شخصی که قصد خورد کردن سنگ را داشت، گفت دست نگهدارد و این موضوع را به مسئولان وقت میراث فرهنگی اطلاع داد. معلوم نیست در طول تاریخ، چه مقدار آثار تاریخی ایرانی، توسط افراد ناآگاه خورد شده است!.
محدوده امامزاده دو خواهران فاقد شجرنامه است، حتی نام این دو خواهر که گفته می شود، از خواهران امام رضا(ع) هستند، را کسی نمی داند. به احتمال زیاد این یک معبد میترایی، سنتی سلوکی، یا جدید اشکانی، بوده است. تا وقتی که معنی و مفهوم دوخواهر در دینها باستانی پیدا نشود، نمی توان دقیق گفت. در هرصورت در مکانی که این کتیبه یافت شده، نصب نبوده، این سنگ نبشته می تواند از غنایم بوده، یا از جای دیگری آورده شده باشد.
متأسفانه مطابق معمول تاریخ دانها و باستان شناسان ایرانی، بدون در نظر گرفتن داده های علمی، شروع به تعریف و تمجید از اسکندر و سلوکیان و فتح ایران و یونانی کردن ایران گفته اند. وای بروز ملت و مملکتی که این بی سوادان می خواهند برای آنها سرنوشت نویسی کنند، اینها طوطی گونه مقداری از تاریخ نویسی استعماری را حفظ کرده و تکرار می کنند.
عکس های کشف های محله دو خواهران، عکسهای ۴۳۰۵ و ۴۳۰۶، به هیچ عنوان نشان از یونانی بودن ندارند، ولی سادگان تحصیل کرده متخصص براحتی واگذار به غیر کرده، و غیر ایرانی گفته اند، درصورت تقاضای علاقمندان اصل تمامی عکسها ارسال می شود.
جالب ــ خودشان می گویند هنوز چیزی به نام معبد لائوسته کشف نشده، ولی کلی اشیای باستانی ایرانی را بنام یونانی می نویسند، اینها دیگر کی هستند، اجنبی یا اجنبی پرست یا …. !!؟؟
پرسش از عموم: چرا ایرانیان حتی تحصیل کرده ترین آنها در سیستم آموزشی ایران، دوست دارند تاریخ و دست آورد های تاریخی ایران را به غیر واگذار کنند؟
مهم ــ جوانان باهوش متخصص ایران، اغفال ترفند های تاریخ نویسی استعماری نشوید، و تاریخ و سرنوشت و بود و نبود و گذشته و آینده خود را به غیر واگذار نکنید.
عکس های اشیا و سکه ها با اصالت ایرانی کشف شده در محدود امامزاده دوخواهران، عکس های شماره ۹ و ۸ و 4307.
مستند های مربوط
مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید، لینک آن در ستون کناری
توجه ۱: اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
توجه ۲: جهت یافتن مطالب، یا پاسخ پرسش های خود، کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری وبلاگ بنویسید، و مطالب را مطالعه نمایید، و در جهت علم مربوطه وبلاگ، با استراتژی مشخص یاری نمایید.
توجه ۳: مطالب وبسایت ارگ و وبلاگ گفتمان تاریخ، توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر، بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شوند، از این نظر هیچ مسئله ای نیست، و باعث خوشحالی من است. ولی عزیزان توجه داشته باشند، که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب، به اصل وبلاگ من مراجعه نمایند.