تعریف چلیپا
محقق: شبنم صدر جمالی
صلیب علامتی اساسا متشکل از دو خط متقاطع که قرن ها پیش از این که نماد مسیح شناخته شود در آثار دوره های سنگ و مفرغ به صور مختلف ظاهر شده است، مثلا به صورت صلیب شکسته در هند ـ چین ـ ایران ـ اسکاندیناوی ونیز و به صورت صلیب دسته دار که در مصر نشانه جاودانگی بود.
ساختار نمادین چلیپا
صلیب نماد از ۴ نماد اصلی است. ۳ نماد دیگر (مرکزـ دایره ـ مربع) صلیب رابطه ای میان ۳ نماد دیگر برقرار می کند، از تلاقی دو خط عمود بر هم صلیب مرکز به وجود می آید و صلیب در این دایره محاط
می شود. صلیب دایره را به 4 قسم تقسیم میکند و هنگامی که بین نقاط تماس و دایره خطوطی عمود بر هم وصل شوند یک مربع یا یک مسطتیل به وجود می آید، مانند مربع صلیب نیز نماد زمین است اما وجه واسط و پویا و سریع الاثر زمین را شامل می شود.
صلیب به سمت چهار جهت اصلی جهت گرفته است و پایه تمام نمادهای جهت یابی در سطوح مختلف موجودیت بشری است. جهت های مختلف انسان به یک انطباق ۳ طرف نیاز دارد:
1 ــ جهتی مربوط به درون مایه انسان در ارتباط با خودش.
2 ــ و جهت مکانی او در ارتباط با 4 جهت اصلی زمین.
3 ــ جهت زمانی در ارتباط با جهات اصلی آسمان.
جهات مکانی او بر محور شرقی و غربی مستقر شده است و طلوع و غروب خورشید علامت گذاری میشود و جهات زمانی او بر محور گردش عالم مستقر شده که این محور هم شمالی و جنوبی است و هم در عین حال تحتانی و فوقانی است، تلاقی این دو محور اصلی صلیب و جهات کلی آن را به وجود می آورد.
تطابق دو جهت حیوانی و مکانی در انسان او را در هماهنگی با کل عالم خاکی قرار می دهد و تطابق ۳ جهت حیوانی ـ مکانی ـ زمانی او را از طریق محیط زمین در هماهنگی با سیر زمانی و ماورایی قرار می دهد.
بدین ترتیب چندین مفهوم در کنار هم قرار می گیرد و نمادهای صلیب را شکل میدهد.
صلیب یک کاربرد ترکیبی و سنجشی دارد و در آن آسمان و زمین به هم وصل میشوند و در آن زمان و مکان ادغام می شوند. صلیب بند نافی است که هرگز از کیهان یه مرکز اولیه وصل است قطع نمی شود.
از میان تمام نمادها نماد صلیب که کلی ترین و جامع ترین است نماد واسط است و میانگین نمادی که فطرتا به طور همیشگی کیهان و ارتباط آسمان و زمین و بالا و پایین و پایین و بالا را جمع می کند.
صلیب راه بزرگ ارتباطی است. این صلیب است که مکان های مقدس از جمله معابد را برش می دهد تنظیم و اندازه گیری می کند صلیب نقشه شهر ها را ترسیم می کند و خیمه ها و قبر ها را در بر می گیرد تلاقی با بازو های آن نشانه چهار راه است.
گنون مینویسد: «صلیب بیش از همه نمادها تمامیت فضایی و مکانی است ….و نماد وحدت اضداد است. صلیب هم ارج یک عروج کننده است و راز مرکز را علنی می کند و پخش کننده و صادر کننده است و در عین حال جمع آورنده و تکرار کننده است.»
صلیب وسیله رنج و الم و رستگاری است، این نماد در شرق اساسا بر این واقعیت مبتنی است که صلیب از تلاقی محور های جهات اصلی تشکیل شده است و می توان از طرق مختلف آن را نگاه کرد چه در خود آن و چه در مرکز آن رخ میدهد و یا شعاع هایی که از این مرکز ساطع میشود.
محور عمودی را می توان سلسله مراتب درجات یا مراتب موجودیت پنداشت و محور افقی همچون شکفتن موجودی در درجه ای معین است. محور عمودی را در ضمن می توان آسمانی دانست و محور افقی را سطح آبها و در ارتباط با جوهر جهانی منفعل دانست، با تلاقی این دو مدار یا محور قطب ها صلیبی با ۳ بعد به وجود می آید که ۶ جهت فضا را تعیین می کند.
صلیب جهت نما که دایره را به چهار قسم تقسیم می کند واسط بین آسمان و زمین است و بنابراین نماد جهان واسط است و همچنین نماد انسان جسمانی در سه تایی چینی (کنفوسیوسی ـ بودایی و دایویی).
به گفته مارتین قدیس: «علامت مرکز آتش و جوهر اصلی است. نقطه تلاقی جهات و اضداد محلی است که این جهات به تعادل می رسند مانند مرکز که در ارتباط با خلاء دایمی ناف چرخ است، با فعالیت مرکزی اما بی عمل و بدون تغییری در وسط».
چنان که دیدیم صلیبی که دایره را به چهار قسمت تقسیم می کند یک چرخ است در این حالت صلیب علامت شعاع های مرکزی خورشید و یا الوهی است و از آن جا که نشانه های تمامیت یک گستره است از این رو در چین نشانه عدد ۱۰ است که در برگیرنده کل اعداد گویا است.
خط عمودی و مرکز تلاقی ۲ شاخه صلیب یکی محور و دیگری مرکز جهان هستند و گویی سوار شده بر مرکز آن بر قطبی بودن محورهای صلیب تاکید می کند همین نکته است که صلیب را نماد سلطنت می کند و کیمیاگران آن را هم ذات با کوره حیات بخش دانسته اند.
منابع:
ــ ژان شوالیه ، آلن گربران (فرهنگ نمادها) ترجمه سودابه فضایلی ـ نشر مجنون ـ صفحه ۱۵۷و ۱۵۸
ــ رویین پاکباز (دایره المعارف هنر) تهران ـ فرهنگ معاصر چاپ اول ۱۳۷۸.