Skip to main content

بایگانی ماهانه ارگ ایران همراه تعداد نوشته ها

هفت نوشته تازه ارگ ایران

پرسشها و پاسخهای بخش ۲۴
       تعداد دیگری از پرسش و پاسخ های قابل توجه پست های مختلف وبلاگ و یا ارسالی با ایمیل،  پرسشها خلاصه شده،  درود و سپاس،  خوب و بد،  و این قبیل را حذف کردم،  و تا آنجا که شده اشتباه های املایی و انشایی آنها را اصلاح نموده ام.  بمنظور گسترش محیط دمکرات و آزادی اندیشه و قلم اینترنتی،  این پرسش و پاسخ ها توسط بانو پرنیان حامد پاسخ داده می شود.
اگر لینکی باز نشد،  موضوع و عنوان آنرا در جستجوی همین تارنمای ارگ ایران بیابید.
پرسشها و پاسخهای بخش ۲۴
   توجه:  عزیزان،  بمنظور تحقیقات بیشتر،  و نیز با این سرعت و کار کرد اینترنت،  گاه ممکن است پاسخها مدت زیاد تری زمان ببرد،  لطفاً حوصله نمایید،  مطمئنا بمنظور پیش برد اهداف وبلاگ،  هیچ نظر و پرسش بی پاسخ نمی ماند.  در ضمن اگر پرسش تأیید شد،  و پاسخ آن نبود،  در اولین پست بعدی پاسخ داده می شود،  * همچنین اگر پرسشی از قلم افتاد،  لطفاً یاد آوری نمایید.
   توجه ۲:  نظرات و پرسشها از جانب خوانندگان وبلاگ است،  و نظر وبلاگ نمی باشد،  پاسخ ها دانش وبلاگ است.
 کتیبه آناهیتا
  عکس مجسمه ای بنام کتیبه آناهیتا،  در شهر فومن استان گیلان،  عکس شماره ۵۴۲۶.  نمونه دیگر این مجسمه در شهر مراغه وجود دارد،  اما آنچه که من از تاریخ می دانم،  ارابه آناهیتا باید چهار اسب داشته باشد،  نمونه در موزه وبلاگ،  در این مجسمه های تازه ساز دو اسب هستند.
   پرسش ۱۸۶۶:  درود بر شما . میخواستم تو کارای تحقیقی و مقاله نویسی تاریخی در کنار استادی چون شما باشم. موضوع تحقیق من ادیان هست ممکن منابعی در اختیارم بزارید که بدون تعصب نوشته شده باشه؟
   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما،  با تبریک سال نو خدمت شما . متاسفانه آنگونه که متوجه شدم متن بی تعصب کمتر نوشته شده است مخصوصا در باب متون مذهبی. این است که  به شما پیشنهاد می کنم قبل از خواندن هر منبعی در مورد آن تحقیق کند یعنی آنکه ببینید متن در چه زمانی مکتوب شده شرایط اجتماعی چه بوده فردی که آن را مکتوب کرده به کدام آیین و فرقه بوده است و… سپس با در نظر گرفتن همه این داده ها متن را مطالعه کنید و بی تعصب در مورد آنچه خواندید با اندیشه نیک و آزاد در مورد آن قضاوت کنید باشد که با این روش بتوانیم حقایق را بیابیم.  پاینده باشد.
   نظر ۱۸۶۷:  به نظر من شما و وبلاگتان مشتی اینتراکتوآل هستید که ریشه در نژاد پرستی ایرانی دارید و برای امثال شما همیشه غیر ایرانیها مقصر هستند، شما از زندگی واقعی هیچ بویی نبردید و در واقع اطلاعی از زندگی ایرانیان در خارج از ایران ندارید.رژیم نژاد پرستی در ایران منحل شد بخاطر اینکه آخرین باقیمانده از نژاد پرستی هیتلری یا آریآیی بود و فروپاشید…از خارج گود به مساءل نگاه کنید … ایرانی بودن یا ماندن بسته به مساءل جهانی دارد و نه فقط به داخل ایران..!!
   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام آقا،  تصور نمی کنم شخصی که پانزده سال در آلمان زندگی کرده است از زندگی ایرانیان در خارج از ایران بی اطلاع باشد! همچنین گویا برای شما سوء تفاهمی پیش آمده است.  اصلا علاقه ای به نژاد پرستی نداریم. آنچه از آن دفاع می کنیم تمدن خاور میانه است،  که ایران نیز جزء آن است. اینجا محل شروع تمدن بشری بوده و اروپا در زمان شروع این تمدن زیر یخ بوده است. حال یا مهاجرت این آریایی ها را از جیرفت، شهداد و شهر سوخته به کل جهان امروزی مطابق اسناد کشف شده در این مکان  می پذیرید، یا همان سیاست جدید  را بپذیرید، و برای پنهان کردن این حقیقت فرضیه فرود آمدن فرازمینی ها را به قطب شمال رواج دهید و به خورد جوانان بدهید. تنها مطمئن باشید که ما اینجا نادان نیستیم که چنین فرضیه احمقانه ای را از شما بپذیریم و از سیاست های پشت پرده این فرضیه نیز به خوبی آگاهیم. لذا مغز شستشو شده تان را در خارج از ایران باری دیگر بشوید و کمی هم از خودتان شخصیت فکر کردن داشته باشید.  ما را هم به نژاد پرستی محکوم نکنید که شما را به اجنبی پرستی محکوم کنیم، اجازه بدهید بر این وبلاگ بدون محکومیت تراشی برای هم بتوانیم آزادانه سخن بگوییم،  سال خوبی را برای شما آرزومندم.
   پرسش ۱۸۶۸:  سلام. میخواستم یک منبع معتبر جهت آداب و رسوم و مخصوصا جشن های ایران باستان بطور جامع بمن معرفی کنید. من میخوام یه کار فرهنگی در این خصوص انجام بدم. به یک منبع معتبر نیاز دارم. ممنون
   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام درباب جشنها بررسی کوتاهی بر این قسمت وبلاگ: 
پنجشنبه یکم دی ۱۳۹۰ http://www.cae.blogfa.com/post/14
انجام  دادم امید است کمکی به شما باشد (توجه داشته باشید،  ویکی پدیا منبع معتبر نیست).
   نظر ۱۸۶۹:  جناب آقای راوید و بانو حامد از زحمات و حس میهن دوستی شما که برای شناساندن حقیقت تمدن اصیل ایرانی که قطعاباعث ایجاد تمدنهای دیگر ملل شده از شما تشکر و قدردانی میکنم موفق و موید باشید.
   پاسخ انوش راوید:  درود و سپاس به تمام عزیزان که ابراز علاقه می کنند،  ما نیز جوانان باهوش ایران را بسیار دوست داریم،  و ارج و احترام می گزاریم،  تندرست و پیروز باشند.
   پرسش ۱۸۷۰:  سلام بر بانو پرنیان حامد و استاد انوش راوید… سال ۹۳ پیشاپیش مبارک بادتان …میخاستم درمورد حکومت تانگ بدانم اگر اطلاعات و مطلبی دارید بهم بگویید… موفق باشید…
   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام و تبریک سال نو،  پاسخ های شما در پرسش پاسخ های قبلی است و بیش از آن چیزی برای گفتن ندارم من تنها به تناقضات اشاره کردم شما ماندید و قضاوت آزادانه شما که برای من بیش از به کرسی نشاندن عقیده خودم ارزش دارد  پاینده باشید.
   پرسش ۱۸۷۱:  باسلام.. میخاهم درمورد نام پرسپولیس وپارسه واکباتان سوالاتی بپرسم..گفته میشود که یونانیان به این شهرها ابن اسم را داده اند..یعنی این اسمها یونانی است.منظور کدوم یونان ؟و درمقاله ای اسم پاسارگاد پاتراگاد است که پاسارگاد در جهان رایج شده است…لطفا توضیح دهید..تا روشنتر شوم..
   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام . یونای های اولی که این نامها را آوردند هرودوت متولد کشور ترکیه امروزی و کتزیاس متولد کشور ترکیه امروزی هستند لذا گویا منظور از یونانی ها ترکهای کشور ترکیه هستند.  پاسکد و هکمتانه. پارس کد به هم ریخته لغت پارسکرد بر وزن و مفهوم جمکرد منظور پاسها آنجا را ساختند. لغت فارسی پرسپولیس به معنای شهر پارسها  و هکمتانه لغت فارسی اکباتان است. 
   پاسخ انوش راوید:  پارسه آوای قرون جدید اروپایی برای پرسه است،   پرسه = پرس = پر،  پر که بر سر می گذاشتند یا عمامه + س = سر ،  پرس = پارسا،  مشروح پرسر در اینجا.
پرس پولیس = پرس + پول = شهر + ایس = ایز = ایزد
پرسپولیس = شهر ایزدی پارسا،  و یک واژه کاملاً ایرانی است.
اکباتان = اک = هک = بزرگ + با = همراه + تان =  شهر بزرگان.
اک در اکبر، اکثر،  و یا هک در هکتار واحد بزرگ زمین آمده است.  جهت اطلاع بیشتر به معنی نام شهرها و روستا های ایران مراجعه نمایید.
   پرسش ۱۸۷۲:  سلام. هرودوت می گوید که کوروش و کرسوس در دشت سارد با هم جنگیدند و انجا بیابانی! و دشتی وسیع است. می خواهم بدانم در غرب ترکیه بیابان موجود است؟ سپاس
   پاسخ پرنیان حامد:
Sfard, the old name of Sardes.
نقشه تاریخی
     این نقشه را خود شما برای من ارسال کردید بار دیگر از شما تقاضا دارم بپرسید این نقشه چه زمانی کشیده شده است و آیا قسمت های دیگر این نقشه در دست است؟
   هرودوت نوشته : کرسوس به آشور آمد و آن را ویران کرد سپس با کوروش جنگ کرد و به سارد بازگشت ببینید روی نقشه آشور کجاست. این درست همان آشور و نینوایی است که مورخین یونانی می گویند کنار دجله است نه فرات امروزی (فرات مورخین یونانی دجله امروزی است،  رجوع شود به پرسش و پاسخ ۱۸۷۵).
   منشور کوروش هم نشان می دهد کوروش به سمت اورارتو (دریاچه وان رفت) اگر بخواهیم سخنان هرودوت را بپذیریم،  لیدی کنار دریاچه وان است، اما من باز تکرار می کنم هرودوت سرگذشت کوروش و هوخشتره ماد را با هم مخلوط کرده است. خود او نوشته هوخشتره  نینوا را از میان برد و پس از ان  مرکز آشور بابل بود لذا آشور و نینوایی موجود نبوده که کرسوس آن را ویران کند. این کرسوس به زمان کی خسرو (هوخشتره) و همان کرسیوز برادر افراسیاب تاریخ ایران است. لیدی هم همان کناره دریاچه وان است. دیدگاه بعدی شما باز تایید می کند:
   بر خلاف دیدگاه رایج حرف اول نمی‌تواند «Lu» خوانده شود که نیازمند این است که به صورتLu [ud-di] خوانده شود تا از آن لیدیه گرفته شود.  تطبیق دستخط‌ها نشان می‌دهد بدون شک، آن کاراکتر حرف «Ú» را نشان می‌دهد و تنها بازسازی ممکن ŭ- [raš-ṭu] اورارتو است. یعنی بر اساس سال‌نامه‌ نبونید، کورش، پادشاه اورارتو را از میان برده است و نه کرزوس، پادشاه لیدی را ( Rollinger 2004: 51-56).
 کتیبه زیبای اناهیتا نیز که برای من ارسال کردید، نیز این دو نژاده را  هوخشتره دانسته نه کوروش برای پاسخ پرسش شما در باب کتیبه نیز باید اصل لغات و اندازه آن را ببینم. ۱. کتیبه به استناد نوشته های داخل آن مربوط به قبل از حمله آشور بانی پال به شوش است و کتیبه در شوش کنده شده است چرا از فومن سر در آورده است مشخص نیست (شاید در ویرانی آشوربانی پال آن را جا به جا کردند لذا اندازه آن مهم است) ۲. بهارات و رود گنگ آن نمی تواند هند امروزی باشد فاصله خیلی زیاد است،  لذا باید اصل لغت را ببینیم.
    کتیبه به قدری زیباست که خواندن آن را به همه هم میهنان توصیه می کنم،  با سپاس از شما برای ارسال چنین متن زیبایی،  این نظر بعدی شما:
   ناحیه ساپاردا یک شهر مادی است. آنچه در مورد چینش شهر های مادی روی نقشه انجام شده مورد تایید من نیست، و تناقضات در این نمونه ها بسیار است.
   آشوریان یهودیان را سرزمین ماد به استناد متون یهودی, در شهر سافاردا مستقر ساختند. همچنین نام پادشاه لیدی به نام گیگس (به اشوری: گوگو و به عبری: جوج) در کتاب حزقیال نبی آمده که کشور های پارس! کوش و فوط نام برده که ایران و اتیوپی و نوبه است و مفسرین بی سند؛ گفتند که پارس در اینجا نقشی نداشته و عبارت پارس و کوش را prs-ptrsخوانده اند و آنرا مصر علیا تفسیر کردند! در زمانش هم فرعون آپری سلطنت داشته ولی کجای تاریخ گفته اند لیدی با مصر کنونی اتحاد داشته است؟ همچنین جوج شاه لیدی یا گومریان و خاندان توگارما (= ارمنستان صغیر) متحد بوده است…   لذا بعید نیست لیدی باستان در همان حوالی ها باشد.
   پاسخ پرنیان حامد:  مطابق اسناد خودتان نتیجه بگیرید. کدام حوالی است؟‌
   پرسش ۱۸۷۳:  درود بر دوستان . ضمن مطالعه وبلاگ شما ؛ متوجه شدم که شخص به نام " کهرم " باید الکساندر مقدونی باشد. نام کهرم در تاریخ طبری گوهرمز است. ایا کهرم خودش تحریف شده ی گوهرمز نیست؟  کی+ هروم کمی عجیب است و کی = کوی متعلق به شاهان شرقی است. خوش باشید
   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما . ۱ سکه های الکساندری که می گویید فقط با لهجه شمال سوریه در آن زمان به صورت الکساندر خوانده می شود و بیشتر این سکه ها در سوریه یافت شده است نه در مقدونیه امروزی ۲. پلا که محل تولد آن شخص باشد نیز در شمال سوریه است.
   بتازگی آثار قوم هند و اروپایی دیگری در آسیای صغیر بدست آمده،  این قوم به پالایی (  palaits  ) موسوم است و از زبان آنها در متون میخی بغازکوی یاد شده این زبان با هیتی میخی به خصوص زبان لویی از یک ریشه بوده و پایتخت این دسته از هندو اروپایی ها به نام پلا ( pala) در نواخی شمال سوریه قرار دارد.   (تاریخ ملل قدیم اسیای غربی – تالیف احمد بهمنش انتشارات دانشگاه تهران  239 به سال ۱۳۳۳).
    تاریخ ایران هم نوشته کی (به زبان ما یعنی شاه) هروم ( به زبان ما سوریه) تصور نمی کنم سوریه غرب محسوب شود! که شاه آنجا کی نباشد! همچنین به پادشاهان اتریش هم تا همین اواخر می گفتند قیصر تصور کردید لغت kei +ser چه مفهومی دارد و از کجا دزدیده شده است؟
تاریخ طبری نوشته است:  فی وجوههم یتسابقون و فی القوم جوهر مزد  و اندرمان ( این لغت قوم در ترجمه ها چه می شود نمی دانم !)
تاریخ طبری صفحه ۶۰۵ و ۶۰۷ دوبار نوشته کهرم و از قوم اندرمان و قوم جوهر مزد خبری نیست
شاهنامه فردوسی هم فقط نوشته کهرم
شهرستانهای ایرانشهر نوشته : گوهرم صادق هدایت ان را به گوتره  ما و گوهرمند تفسیر کرده است (که ارتباطی با نام  یا لقب کهرم نمی تواند داشته باشد )
تصور نمی کنم دو لغت گوهر مزدا و کهروم را بتوانیم یکی بدانیم. شاه سوریه  البته از گوهر مزدا می تواند باشد اما تصور می کنم کهرم لقب او است که در بعضی متون به جای جوهر او آمده است.
   پاسخ انوش راوید:  بنظر من،  معنی و ریشه یابی نام ها را باید در هیروکلیف تمدن جی جستجو کرد،  ک در کوه، کویر، کرکس،  و هر چیز بلند و بزرگ آمده است،  در اک بالا هم توضیح نوشتم.  ی = حرف آخر الفبا و کشنده همه و سنگین ترین،  در جمع کی =  بزرگتر و مهمتر از همه.  هروم = اروم = ا = بلند و بالا و راست،  وسیله تولید مثل،  روم = شهر و مکان،  در کل می شود شهر بزرگ.  در کل همه اینها واژه های ایرانی هستند.
   پرسش ۱۸۷۴:  سلام. در کتاب پنجم دینکرد اشاره ای به پیامبری کیومرث و … در فصل اول شده:
"که از پیامبران و فرستادگان و کسانی که بخشی از آن را پذیرفتند کسانی که انرا به تمامی و کامل پذیرفتند مانند کیومرث و بودند کسانی که بخشی از انرا پذیرفتند مانند مشی و سیامک و هوشنگ و تهمورث و جم و فریدون و منوچهر و سامان و کیانیان و نیز پیشوایان بسیار دیگری که در هر دوره بودند. " اینها همان پوریوتکیشان و مجوس اقدم در اثار الباقیه هستند.
   در مورد بوداسف ؛ در متون پهلوی یک داستانی موجود بوده به نام بلوهر و بوداسف ( پهلوی : bodistvo ) , متاسفانه این متن از دست رفته است ولی ایندگان ان داستان را نوشته اند و حتی یونانیان هم انرا نوشته اند. بوداسف و بلوهر حکیم ؛ در این داستان که در بحار الانوار علامه ی مجلسی هم نقل شده است؛ انچه در مورد بوداسف امده همان بودای هندی را نشان می دهد و خیلی بعید است بگوییم که این شخص در زمان طهمورث بوده!
   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام به آثارالباقیه رجوع کنید نوشته دوتا بودند. به متون ایرانی رجوع کنید نوشته به زمان تهمورث بودند این بودایی که نوشتید باید همان شاهزاده سیزارتای هند باشد.
   ادامه پرسش:  همچنین در دانشنامه ی آریانیکا در مورد دانشمندی هندی که برهمایی بوده به نام " چنرنگهاچه" نام برده شده است که وقتی می فهمد زرتشت پیامبر شده است؛ وارد ایران می شود و درخواست مناظره با زرتشت می کند و از قبل یک سری پرسشهایی تنظیم می کند. زرتشت دستور میدهد قبل از مناظره اوستا بخوانند؛ چنگرنگهاچه بعد از خوانش اوستا؛ پاسخ سوالاتش را میابد و به زرتشت و عقایدش علاقه مند می شود و ریگ ودا را می سراید. "این مساله در منظومه ی زرتشت پسر بهرام پژدو از شاعران زرتشتی آمده است. حال ریگ ودا از انجا که سبک لغاتش با اوستا بسیار شبیه است؛ بعید نیست که این داستان واقعیت داشته باشد. در چنین حالی قدمت زرتشت زمان گشتاسپ باید بیش از هخامنشیان و عصر ان باشد. نظر شما را می خواهم بدانم.
   پاسخ پرنیان حامد:  زردشت دیویسنا است نه زردشت مزدیسنا دیو های ریگ ودا فرشتگان  مزدیسنا و فرشتگان مزدیسنا دیو های ریگ ودا هستند. لذا اگر هم داستان شما را بپذیریم ریگ ودا از روی دیویسنا (زردشتی که زردشت زمان گشتاسپ نیست) نوشته شده است. اوستای گشتاسپ تحریف اوستای اصلی با همان لغات است.
   پرسش ۱۸۷۵:  من نگفتم البانی در اروپاست! البانی در شرق ایبریا بوده است. یعنی در قفقاز. پلوتارک در کتاب ایرانیان و یونانیان ص ۳۶۹ می نویسد: "خاک ایبریا تا کنار کوهستان موسخیان و خاک پونتوس می کشد. اما آلبانیا شرقی تر از آن است و تا کنار دریای کاسپی کشیده می شود. ( همان – ص ۳۶۹ )"  گیلان های مورخین یونانی؛ نباید حتما در همان گیلان بندهش باشد. چه اشکالی دارد؟
   پاسخ پرنیان حامد:  بسیار جالب است،  آلبانی شرق ایبریا است خاک ایبریا تا موسا سیر است،  پشت آن همان پنتوس کذایی است و خرابه های گیلزان هم همین بغل است اربیل و آشور هم که همین جا هستند و مورخ بی چاره  درست نوشته مفسر آنها را بی ابرو کرده است.
نقشه قدیمی
  ادامه پرسش:  البته انچه دیاکونوف گفته از یک کتیبه هخامنشی است که در دست داشته است و این نشانگر این است که پذشخوارگر در سمنان نبوده و در پارس بوده است و مرز بین پارس و ماد یعنی نسایه و کرمانشاه را میشود انجا پنداشت ولی سمنان را خیر.
   پاسخ پرنیان حامد: پارسوا – مادای – نیششا آریارما دقیقا همین است، که روی این نقشه آمده یک بار دیگر از شما تقاضا دارم بگویید این نقشه به چه استناد و در چه سالی کشیده شده است؟ 
   پرسش ۱۸۷۶:  در بندهش اورده شده که از نامهای وهرود ؛ مهرانرود است . جالب است که یکی از عناصر نژاد قوم ماد , مهرانی ها بوده اند . دیاکونوف مینویسد:
مردم سراسر این ناحیه { منظور ناحیه اتحادیه مادها } از دریاچه ارومیه گرفته (با اشتمال گروههای نژادی کوچک و مستقل یا جزیره های نژادی که جهت دریاچه وان داشت) تا بخش علیای دیاله از نژاد گوتی و لولوبئی بودند و لولوبیان در نقاط غربی تر و گوتیان در نواحی شرقی تر مسکن داشتند. گمان می رود که سومین عنصر نژادئی که بتقریب در همان ناحیه مسکن داشت مِهرانیان بوده اند. ناحیه ی جنوب غربی – یعنی بخش های علیای دیاله و کرفه را عناصر نژادی کاسی اشغال کرده بودند. محتملا ساکنان حاشیه ی کرانه ی دریا که بعد ها مولفان عهد عتیق آنها را کاسپیان خواندند – بگروه کاسی و عیلامی منتسب بودند.
نام مهران در اسناد اشوری بصورت مهرانو آمده است. طبق متن توکولتی نینورتای اول و متن های تیگلاتپالاسار اول (رش : AVIU, شماره ۱۳ .- AKA ص ۱۱۶ ) و آداد نراری دوم (AVIU , شماره ۲۰ , ۲۱ .- KAH , II , شماره های ۸۳ , ۸۴ ) می توان نتیجه گرفت که «مهری» یا «مهرانو» معرف بخشی از مردم محلی ماد غربی بوده است. ( دیاکونوف).  حال ایا شما میدانید این رود دقیقا کدام رود است؟
   پاسخ پرنیان حامد:  تصور می کنم کرخه پر آب قدیم است.
   ادامه پرسش:  مورخین یونانی محل نینوا را نمی دانستند کجاست و انرا در کنار فرات نوشتند مانند کتزیاس ,دیودور و.. ولی نینوا در کنار دجله است و کتابخانه اشوربانی پال هم در نینوای کنونی کشف شد.
   ادامه پاسخ:  نه گرامی این فرات است درست نوشتند این طرفی دجله است اخری که به آن فرات می گوییم نیل است این چیزی است که مورخ یونانی نوشته لیدی هم همین اورارتو پنتوس هم همین بالاست بی خودی به زور می خواهند ببرندش آنطرف هیچ دلیلی نیست که قبرستان ممفیس مصر قدیم باشد مصر بزرگتر بوده است همه جای تاریخ هم مصری ها را وسط بین النهرین نشان می دهد همانگونه که هیچ دلیلی نیست که قبرستان تخت جمشید پایتخت بوده باشد که هیچ سندی هم تایید نمی کند شوش پایتخت بود،  قبرستان پشت آن مصر وسط بین النهرین قبرستان آن جای امن پشت آن.
   ادامه پرسش:  همچنین در باب روم ؛ اذرفرنبغ نوشته که مانی و موسی و عیسی از ترکستان و خزران و رم دینشان رشد کرد . فریدون فضیلت در مقابل کلمه ی " رم " , واژه ی " کوچک" را گنجانده و انرا رم [ کوچک ] نوشته . همچنین محل حضرت موسی را خزران نوشته که همان خزر است ! لذا به نظر میرسد خزران در سوریه است . هرچند روایات اسلامی محل انرا در حوالی شمال دریای سیاه میدهد
در باره سغد و اسور , در کرده ۸۰ دفتر اول , کتاب سوم دینکرد که در مورد خویدوده و ازدواج با محارم است ؛ نام سغد و سوریه باهم آمده است . لذا این هم سندی دیگر برای نزدیکی سغد و آشور ( = سوریه ) است .
در سندی که در مورد یونان در اسناد اشوری نشان دادم , منظور ایونیه است . ولی نمی تواند غرب ترکیه باشد زیرا اشوریان هیچوقت انرا فتح نکردند . همچنین به نظر نمی رسد که کشورهایی که تحت سلطه ی اشور نبوده اند را اشوریان در اسنادشان بیاورند . لذا ایونیه در بین النهرین خواهد بود . همچنین نام اتیوپی در ان سند امده بود و این کشور هیچوقت تحت سلطه اشور نبوده است . چون اشور فقط در زمان اشور بانی پال , کوتاه مدت فقط مصر شمالی را گرفت و بعد هم پسامتیخ دوم ؛ انرا پس گرفت . لذا باید اتیوپی نیز اتیوپی دیگری باشد هرچند که مورخین یونانی ؛ اتیوپی را در افریقا نوشته اند .
از این شواهد نتیجه میگیریم قبل از استقرار یونانیان در بابل توسط داریوش اول ؛ قبل از ان نیز یونانیان در بین النهرین یا کشور های سلطه اشوری بوده است .
   پاسخ پرنیان حامد:  یونانی ها یکی از خاندان تورانیانند (اشوریان ) هیچ ربطی به گریش های جزایر اژه ندارند اتیوپی ربطی به افریقا ندارد مصر مورخین یونانی وسط بین النهرین است . یا مورخ یونانی قبول دارند یا ندارند. ندارند تاریخها را عوض کنند ما سند داریم  قبول دارند همان که مورخ نوشته بنویسند (همان اسناد تاریخ ایران می شود) هر دو راهشان به همان روم خطم می شود که در ایتالیا نیست.
   پرسش ۱۸۷۷:  سلام، در مورد نام چچن یک جمهوری خودمختار در روسیه، آیا ارتباطی میبیند با چین که شما میگوید؟
   پاسخ پرنیان حامد: با سلام خیر متاسفانه ارتباطی پیدا نمی کنم. 
   نظر ۱۸۷۸:  سلام، در مورد اصطلاح دریا بگویم، با توجه شاهنامه و متون کهن فارسی دری و فارسی خراسانی…
۱- دریا نام رود بوده است.
۲- دریا چین میتوانم رود چین باشد.
۳- من به مازندران سفر کرده ام/ این اصطلاح را میگویند دریای بابلسر، دریای محمودآباد… منظور کل یک آبراه یا شاخاب نیست و میتواند آبهای ساحلی یک منطقه باشد.
پس دریای چین همه خلیج فارسی/ خلیجی پارسی نیست.
در برخی مطالعاتم مشاهده کردم که دریای آمل/ آمول همان آمودریا است که در آسیای مرکزی و مرز شمال افغانستان است.
من دو دیدگاه یا فرضیه دارم:
۱- دریای آمول، آمور حرف ر تبدیل به ل شده که سابقه دارد در زبان های آریایی پارسی.
۲- آمودریا مخفف آمول دریا است.
اینجا خود اسم منظور است حال نام رودی در شمال غرب یا شمال شرق ایران زمین بوده بحث جداست، با احترام
   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما چه منظور دریا باشد چه ساحل دریا منظور کناره خوزستان است،  نه کشور چین امروزی. در باب آموی نیز شاید دیدگاه یا فرضیه شما قابل اثبات باشد،  اما مشکل آن است که این  نام در چه زمانی به کجا گفته می شده است؟
 شیر و خورشید
   عکس اردشیر دوم سوار بر شیر با درخشش خورشید،  قدیمی ترین نشان شیر و خورشید که تاکنون کشف شده است،  در تخت جمشید نشان شیر بر نشان گاو قلبه کرده است،  عکس شماره ۲۷۵۵.
اهل تاریخ و فرهنگ،  ایرانیان،  تسلیت،  تسلیت
   درگذشت استاد محمد ابراهیم باستانی پاریزی،  از چهره‌ های فعال و اثرگذار عرصه تاریخ و فرهنگ کشور،  مایه اندوه فراوان ما شد،  تسلیت، تسلیت
انوش راوید،  پرنیان حامد،  جوانان پیگیر وبلاگ
مشروح در اینجا
محمد ابراهیم باستانی پاریزی
 
مسجد عبداللهی در اسالم گیلان
   عکس مسجد عبداللهی در اسالم گیلان،  عکس شماره ۴۵۷۰.  دیدن این مسجد را به همه علاقمندان به تاریخ ایران پیشنهاد می کنم،  تا قبل از اینکه خطوط و علائم و دیگر آثار کاملاً از بین نرفته باشد،  مشروح در اینجا.
   پرسش ۱۸۷۹:  سلام. جالب است که آپیان یکی از مورخین یونانی؛ مکان ارابی ها را بین سرزمین تپوران و باکتریا مشخص کرده است. حتما به قول مفسرین ؛ باید از مازندران کنونی تا بلخ افغانستان را عرب ها اشغال کرده باشند!!
   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام و سپاس از شما این نیز سند جالبی است نگران نباشید سرپوشی برای این نیز پیدا خواهند کرد.
   پرسش ۱۸۸۰:  استاد بزرگوار،  درود و عرض ادب،  نظر شما راجع به گنج بزرگ داریوش سوم چیست؟ آیا حقیقت دارد؟  !عده ای میگویند پارسال این گنج پیدا شده و صدایش را در نیاوردند.
   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما شخصا چیزی در این مورد نشنیدم و تا زمانی که نبینیم نمی توانیم قضاوت کنیم گنج چه کسی است شاید گنج داریوش دوم باشد سندی نداریم.
   پرسش ۱۸۸۱:  سلام استاد راوید و استاد حامد باخبر شدم که ایران قرار است سال دیگه پروژه ساخت فیلم کورش بزرگ را بزند. چون مجوز ساخت گرفت .به نظر شما به چه نکاتی باید توجه کنند کارگردانان این فیلم؟ باید فیلم را براساس واقعیت ها بسازند. واقعیت هایی که شما و خانم حامد روشن کردید. در روزنامه خواندم که قرار است داستان تولد، به قدرت رسیدن و مرگ کورش به تصویر کشیده شود. شما توصیه ای به تهیه کنندگان و نویسندگان دارید. از انها بخواهید با شما مشورت کنند. یا شما به همراه سرکار خانم حامد به انها صحبت کنید. و همکاری داشته باشید با مسولان این فیلم. چون قرار است فرهنگ و دنیای ایران ان روز را به تصویر بکشند. از شما درخواست میکنم که پیگیر باشید. با تشکر فراوان از شما دو عزیز.
   پاسخ پرنیان حامد: درود بر شما  می دانید که برای حفظ هویتمان و دفاع از تمدنمان از هیچ کمکی کوتاهی نخواهم کرد اما آنچه در باب سرمایه ای که برای این فیلم گذاشتند شنیدم اگر حقیقت داشته باشد باید به شما هشدار بدهم مراقب باشید کاسه ای زیر نیم کاسه نباشد.
   پاسخ انوش راوید:  در  http://ravid2.blogfa.com/post/207
   پرسش ۱۸۸۲:  سلام .  استاد راوید و استاد حامد. از شما به خاطر روشن گری هایتان در باب تاریخ ایران تشکر فراوان دارم. و از خدای متعال برای شما سلامتی و خوشبختی و موفقیت ارزو دارم. من نه تنها در باب تاریخ توانستم اطلاعات خود را واقعی و درست کنم بلکه در جنبه های دیگر زندگی هم باعث شد که من با نگاه بهتری به ان نگاه کنم. و موفقیت های بیشتری به دست اوردم که تبعات مهم و عمیق روانی بر جنبه های روحی و شخصی و ارتباطی من گذاشت. باعث شد که من به دنبال واقعیت هر چیز باشم. من قرار است به روستاها و کوهستانهای اطراف شهرمان بروم و از مناطق باستانی عکس بگیرم و صحبت های مردمان محلی ان دیار را در وبلاگ بذارم
   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام  با راهی که در پیش گرفتید سال پر باری را برای شما آرزو دارم عکسها را برای اطلاع هم میهنانتان بر وبلاگ ما نیز لینک بدهید. موفق باشید. 
   پرسش ۱۸۸۳: چرا بسیاری از جمله دبیر کل سازمان ملل متحد در پیام نوروزی شان جشن نوروز سه هزار ساله میگویند؟
   پاسخ پرنیان حامد:  از بی لیاقتی ما ایرانیان است که هنوز که هنوزه نتوانستیم سند ارائه دهیم و ثابت کنیم  حداقل پنج هزار سال است. می دانید چرا؟ ‌چون متحد نیستیم.
   پرسش ۱۸۸۴:  سلام. این مجسمه اسکندر است در که اسکندریه مصر کشف شده است. البته یک چیز گرد هم مانند مجسمه های میترا در دست دارد:
مجسمه اسکندر
   همچنین می خواستم بهم بگین این موزاییک مال رومیان است یا یونانیان؟ در مورد لیبی است:
موزائیک رومی
   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام  لطف کنید یکی از این چهره های عکس زیر را انتخاب کنید بگویید الکساندر مقدونی است من تکلیفم را با بقیه مجسمه ها بدانم اینجوری که نمی شود هر مجسمه که از زیر خاک بیرون می آید می گویند الکساندر است هیچ شباهتی هم به هم ندارند الان اینجا کدام الکساندر است؟
 غیاث آبادی و اسکندر
عکس شماره ۶۶۲۳ .
   پرسش ۱۸۸۵:  درود،  غیاث آبادی دقیقا چی میخواد؟؟  شرفشو به چی میفروشه؟؟ این هم یک نکته تاریخی هست که بعدها آیندگان از اون به بدی یاد میکنند. مثل روزبه (سلمان فارسی)  مثل تمام خائنینی که سبب گشایش ایران توسط الکساندر یا اعراب یا مغولها یا (آغا) محمدخان قاجار یا … شده اند. من به دنیای پس از مرگ اعتقاد ندارم. ولی به جاودانگی نام نیک معتقدم.
   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما شرفی هم دارد که بفروشد؟ تصور نمی کنم.
   پرسش ۱۸۸۶:  درود . خانم حامد پیشاپیش عید را به شما و اقای راوید گرامی خجسته باد گویم . پرسشی که برای پیش آمده این است که در کتاب پهلوی " ماه فروردین روز خورداد " که می شود ششم فروردین ماه؛ عید نوروز را در این روز به دست جمشید نوشته است و نه اول فروردین ! در بند ۱۱ این کتاب آمده:
" –
در ماه فروردین روز خرداد , جم استودانها کَند و به مردمان فرمود کندن , چون آنان فرموده ی جم را دیدند , روز به نوروز کردند و نوروز نام نهادند ."
کلا این کتاب کتاب جالبی است و سخنان جالبی در مورد سلم و ایر و تور و همچنین نام کوی های مخالف زرتشت را بصورت کیگان نوشته است.
آدرس این کتاب:  http://forum.hammihan.com/post4397321-5.html
   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما سال نو را به شما تبریک می گویم.  آقای راوید تقاضا دارم برای اطلاع خوانندگان بر وبلاگ باز کنید  با سپاس.
   پرسش ۱۸۸۷:  سلام . ایا شهرستان وَن که در بندهای اخر شهرهای ایرانشهر امده همان وَن = وان در ترکیه است؟
   پاسخ پرنیان حامد: درود بر شما به کوست آذربایجان است لاجرم باید دریاچه وان باشد.
   پرسش ۱۸۸۸:  درود و خسته نباشید سال نو رو بهتون شاد باش میگم. ایا اینکه اتوسا دختر کوروش با برادر خود کمبوجیه ازدواج کرده بود درست است. و اینکه ایا ازدواج با محارم در ایران باستان درست بوده است. اگه درست بوده چرا از بین رفته و اگر نه این دروغ ها از کجا امده است.
   پاسخ پرنیان حامد: درود بر شما با تبریک سال نو خدمت شما،  اتوسا همسر کمبوجیه و سپس همسر بردیا و بعد از ان همسر داریوش اول بود،  ازدواج با محارم در همه جهان روا بوده است و هیچ ایرادی نه از نظر اجتماعی و نه از زمان مذهبی نداشته است. از لحاظ ژنتیک کار درستی نبوده است لذا کم کم این کار ترد شده است . هیچ ایرادی به پیشینیان ما برای این کار وارد نیست از دید اجتماع ان روزگار بسیار هم کار خوبی بوده است. امروز این کار چه از لحاظ علمی، چه از لحاظ اجتماعی و چه از لحاظ مذهبی مردود است اما دلیل بر توبیخ کردن پیشینیان نیست. پاینده باشید.
   درخواست ۱۸۸۹:  سلام .. استاد راوید و استاد پرنیان حامد…مقاله ای درمورد کورش میخاستم.. که پژوهش خودتان باشد.. نه کتابهای تاریخی.. که تادلتون بخاد وجود داره.. معلوم نیست درستن یا نه….با تشکر …موفق باشید
   پاسخ پرنیان حامد: با سلام
کوروش کبیرسه شنبه هفتم شهریور ۱۳۹۱     http://cae.blogfa.com/post/68
کوروش بزرگ و تاریخیکشنبه پانزدهم مرداد ۱۳۹۱    http://cae.blogfa.com/post/61   
گرامیداشت کوروش بزرگشنبه ششم آبان ۱۳۹۱     http://cae.blogfa.com/post/81
کوروش بزرگ (قسمت سوم)یکشنبه دوازدهم آذر ۱۳۹۱                   http://www.cae.blogfa.com/post/95
   درخواست ۱۸۹۰:  آقای راوید به نظرم اگه یه مطلبی هم درباره فیلم جدید ۳۰۰ و اینکه تا چه اندازه واقعیت داره بنویسید بد نباشه.
   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام واقعیت کلیه فیلم های ۳۰۰ صفر است برای مزاح هم  که شده مقاله مهندس احمد حامی درباره حمله خشایارشا به آتن را بخوانید. ایشان از شدت عصبانیت در باب کلیه دروغها و پرت و پلا هایی که با عنوان تاریخ نوشتند برداشتند ثابت کردند چنانچه خشایارشا با این تعداد سپاهی که مکتوب کرده اند به آتن حمله کرده باشد ادرار و مدفوع این سپاه یونان را برداشته است. حق داشتند پاسخ این همه پرت و پلا همین است.
   پرسش و درخواست ۱۸۹۱:  سلام . شما به استناد کتیبه های ای خانم؛ فرمودید که سازنده ی ان شخصی به نام کتیاس است . ایا این شخص یونانی است؟
   درخواستی داشتم و ان اینکه چرا تحقیقاتتان در مورد ای خانم را بصورت یک مقاله با ذکر رفرنس درنمی اورید؟ مثلا متن این کتیبه ها را در ان بیاورید و یا عکس از عمارت های انجا مانند مدرسه و ورزشگاه و.. بگذارید که بسیار مفید است. شاید درخواست سختی از شما کرده ام ولی بسیار مفید خواهد بود.  گاه نیک
   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما چشم حتما در اولین فرصت این مقاله را می نویسم. یک بار برای من از ویکیپدیا (که ماخذ نیست) سخن آوردند من فقط نقد کرده ام  و تناقضات آن را بر همین وبلاگ ذکر کرده ام. پاینده باشید.
   درخواست ۱۸۹۲:  درود به اقای راوید و خانم حامد،  می خواستم بگم که به مناسب درگذشت روانشاد دکتر باستانی پاریزی؛ مقاله ای درباره این شخصیت بزرگوار به رشته ی نگارش درآورید،  روحش شاد.
   پاسخ پرنیان حامد:  روح ان بزرگوار شاد باد،  شما چرا کمک نمی کنید بنویسید باور بفرمایید وقت نیست،  شما مقاله کنید باور بفرمایید چنین مقالاتی را با کمال میل بر وبلاگ باز خواهیم کرد.
   پاسخ انوش راوید:  چشم،  بزودی فرصتی گیرم آورم می نویسم.  بنا به درخواست،  بانوی گرامی پرنیان حامد،  عزیزان پیگیر این وبلاگ،  خودشان سعی نمایند مقاله نویسی علمی را از همین وبلاگ نسبتاً پر بازدید آغاز کنند،  بنویسید و برای من ایمیل کنید،  سعی نمایید بیش از ۵۰ درصد نوشته از تحقیقات میدانی خودتان باشد.
   پرسش ۱۸۹۳:  سلام،  در مورد نام یونس پیامبر باستانی، که در نیوا بوده شاید بتواند کمکی کند در مورد اینکه گفته اید آشوریان همان یونانیان هستند؟
   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام کمک می کند جالب است،  گرفتم متشکرم  تحقیق می کنم.
   نظر ۱۸۹۴:  درود . در مورد نام بوداسف ؛ در یک متن سغدی در یک بندش نام هربُدی ستوه برابر بوداسف نوشته شده است.
 بودا گفت ؛ ای سوبوتی , هربدی ستوه ( = بوداسف ) مهاستوه باید بر دل خویش فرمان براند (این چنین) از آنجا که ممکن است .
 در زبان پهلوی نیز نامی شبیه این که فکر کنم بودیستوه باشد ؛ بصورت بوداسف تغییر کرده و بوداسف همان بودا است .
   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما.  به آثارالباقیه رجوع کنید (ندارید تایپ کنم).
   پرسش ۱۸۹۵:  درود و تبریک سال نو. در مورد اسکندر مقدونی یک مشکلی که هست سوزاندن اوستا است و همینطور اینکه اگر اشکانیان با مزدایی ها دشمن بودند؛ چرا بلاش اشکانی دستور داد متونی را که اسکندر سوزاند را دوباره جمع اوردی کنند؟
در دینکرد کتاب ۴ امده :
   ولخش اشکانی فرمود اوستا و زند همچنانکه به اویژگی اندر آورده شده است و هم آموختنی ها هر چه از گزند و آشفتگاری الکسندر و گروه رومیان اندر ایرانشهر برنوشته در حفاظت دستور مانده است …..
در کتاب سوم دینکرد امده :
   و اندر گزندی که به سلطه ی دینی ایرانشهر به سبب الکسندر زشت کار زشت نام رسید آن نهاده شده ی به دژ نپشت به سوزش و آن نهاده شده ی به گنج شیزیکان به دست رومیان رسید و هم به زبان یونانی با آگاهی ای که از گفت و دید پیشین آمده بود گزارده شد .  زبان یونانی اینجا چیست ؟
   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما سال نو را به شما تبریک می گویم،  بفرمایید در کتیبه بیستون داریوش اول این لغت Yauna  کجاست؟‌
hurâ \ Arabâya \ Mudrâya \ tyaiy \ drayahyâ \ Sparda \ Yauna \ Mâda
ترجمه اکدی آن  «یَمَنو»  است و ( و ) نشانه مکان لذا لغت به معنی اهل یمن خواهد بود! در ترجمه انگلیسی با بی شرمی  می نویسند the Greeks  بحث بر سر ایونیه و یمن و محل یمن است در ترجمه اصلا تبدیل به جزایر دریای اژه شده و خلاصمان کردند!
   سوال : داریوش اول هخامنشی چه زمانی  گریک را فتح کرد که کشور یونان امروزی جزو فهرست کشورهایش باشد؟
   حال بحث کنیم در باب:
 1. زبان آرامی و ایونی و ریشه آن؟ از کجا بود به کجا رفت؟ یمنی کدام زبان است یونانی یا آرامی؟ و …..
 2. اون اسمی که به زبان پهلوی الکسندر می خوانید اردسندر هم خوانده می شود صد جور دیگر هم خوانده می شود سند آوردم او زند و وهومن یشت که این اسم الکساندر نیست ….
 3. در شهرستانهای ایرانشهر از دو الاسکندر و سوکندر نام برده شده !
 4. آنچه بر پوست گاو بود را کدام اسکندر سوزاند؟ آنچه بر طلا نوشته بودند را کدام یک به آب انداخت؟ سند شما هم گویا تایید می کند یکی سوخت یکی بدست رومیان افتاد!
 5. کدام اوستا را سوزاندند؟ اوستای اصلی را یا اوستایی که در زمان نبونید تحریف شده بود؟
 6. ارشک اشکانی چرا مطابق تاریخ های داده شده  به سال ۳۰۳ ق.م است  مگر اعراب ۶۱۲ به ایران حمله نکردند؟ فاصله او چرا آنقدر با الکساندر یونانی کم است سلوکیان چه شدند؟
 7. ارشک اشکانی چرا  در لوح بابلی شاه است؟ چرا فاتح بابل است؟ چرا روی تاریخ مکتوب نیست؟
TEXT  35769
TRANSLATION
1’ [……….] x ku4ú ana lugal./meš\ [……….]
[……….] they entered. To the kings [……….]
2’     [………iti/ud b]i  al-te-me um-m[a ……….]
[………. Th]at [month/day] I heard as follows [: ……….]
3’ [……….] sig.meš-šúerín.meš-šú ana /E\.[ki (?) ……….]
[……….] his nobles, his troops to Bab[ylon?……….]
4’ [……….] ídmaš.gú.gàr i-t[e-bir ……….]
[……….] he cro[ssed] the Tigris
5’ [………. ur]u? lugal-ú-tú ku4ub um?[……….]
[and on the King’s Canal, the cit]y? of kingship, he entered x[……….]
6’ [……….] mAr-ša-ka-a lugal m[eš??……….]
[……….] Arsaces, the king/s??\[……….]
 
 8. جهموری که در ایران به وجود آمد که شامل ۹۰ پادشاهی بود و مجلس مهستان نیز در این راستا پایگزاری شد، فقط شامل خاندان اشکانی است؟ تاریخ ما اقوام دیگری را نیز نشان می دهد از جمله رومیان رومیه که بعدها با اشکانیان در گیر شدند.
 9. ولخش (بلاش ) از کدام گروه است؟
  در سال ۴ ارشک بلاش شاه شاهان پسر مهرداد شاه در میشان علیه مهرداد شاه پسر پاکر شاه شاهان جنگید مهرداد شاه را از آنجا بیرون راند همه میشان را گرفت این پیکر ایزد بهرام را از میشان آورد به عنوان نظر به معبد تیریه (عراق) نهاد.
 کدام گروه مزدیسنایی  هستند کدام گروه دیویسنایی؟ بلاش تازه شاه شده نیاز به حمایت کدام گروه داشته است؟
   نه گرامی به این آسانی که تصور کردید نیست در ضمن امید دارم دقت داشته باشید متونی که به آنها استناد می کنید اشکانیان را بیش از ۲۶۰ سال نمی دانند لاجرم اشک  سی و چهلی  در کار نیست و مغایر با تاریخهای مکتوب شده توسط اروپاییان است، لذا الکساندر یا ارکساندر یا … این متون همان کهرم تاریخ ایران خواهد بود.
   برای ادامه سخن در باب هر کدام از موارد بالا در خدمت شما هستم  پاینده باشید. 
   پرسش ۱۸۹۶:  سلام استاد راوید امیدوارم حالتان خوب باشد همچنین سلام به بانو حامد عزیز.. یکی از دوستانم براین اعتقاد است و میگوید اصلا شخصی به نام کورش وجود ندارد و این ساخته دولتهای قبلی است یعنی دوران پهلوی ها و دلایلی برای خودش دارد و میگوید نقش کورش در حکاکی های تخت جمشید نیست. و میگوید که خشایارشا بابل را فتح کرد نه کورش .! و خشایارشا دستور ازادی بردگان یهودی را داده. و زیاد شدن یهودی ها در دربار ایران.. و جریان وزیر خشایار شا که میگوید هامان نام داشته که طی توطئه ای به وسیله یهودیان به قتل رسیده است… من هر چی میگویم نمیتوانم قانعش کنم دوستم را.. لطفاراهنمایی ام کنید..
   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما دوست شما گرفتار فرضیه وطن فروشانه جدید شده است.  از او  بپرسید
خشایارشا از کجا آمده است نام جد مادری او چیست؟
   منشوری که فتح بابل را نشان می هد نام کوروش بر آن است این نام چرا خشایارشا نیست؟
   منشور نبونبید شاه بابل نام کوروش پادشاه انشان را می آورد این کوروش کیست؟
   در آثارالباقیه ابوریحان بیرونی نام کوروش آمده است خاندان پهلوی در زمان ابوریخان بیرونی نبودند به او پول داده باشند که نوشته باشد.
   با اسناد بابلی که شاهی کمبوجیه و داریوش اول را در بابل اثبات می کند چه می خواهد بکند؟
  با کتیبه بیستون داریوش اول می خواهد چه کند؟
  و هزاران پرسش و سند دیگر که رد آنها به این سادگی نیست که تصور کرده اند.  حواستان را هم جمع کنید این سیاست جدیدی است که افتخارات ایران را نابود کنند و اقوام ایرانی را به جان هم بیاندازند.
   نظر ۱۸۹۷:  بهمچنین استاد براستی و با تمام وجودم شما را میپرستم چرا که اهورا مزدا به آنچه برای میهنمان میخواستم شما پاک سرشتان را بر منش آشنا کرد.
   پاسخ انوش راوید:  درود و سپاس،  از همه عزیزان که چنین لطف می فرمایند،  ما نیز بر شما چنین احترام و ارزش قائل هستیم،  تا بلکه با کمک هم بتوانیم تاریخ و تمدن ایران را باز گردانیم.
   پرسش ۱۸۹۸:  سلام آقای راوید من مطالب وبلاگ شما را خواندم و چیزی که متوجه شدم این است که به گفته شما کتابهای تاریخی دروغ میگویند و دستکاری شده اند. پس در این صورت چطور میتوانیم دین اسلام را قبول کنیم؟ اگر اینطور باشد پس چطور بفهمیم فلان پیامبر فلان معجزه را انجام داده؟ چطور بفهمیم که حضرت محمد فرستاده ی خداست؟ چطور بفهمیم که غیبت امام دوازدهم راست است؟ مگر نه اینکه از روی همین کتابهای تاریخی است که اینها را قبول کرده ایم؟ پس باید به تمام اینها شک کنیم: موسی عیسی ابراهیم محمد و علی و… لطفا جواب من را بدهید با تشکر از شما.
   پاسخ پرنیان حامد: با سلام تاریخ تحریف شده چه ارتباطی به مذهب دارد؟  البته رجوع بفرمایید به یک مجتهد که به شما خاطر نشان کند کتابهای مذهبی نیز جز از قران همه تحریف شده اند دوست ندارید رجوع کنید به قران آیه بقره ببینید بنی اسرائل چگونه کلام خدا را تحریف کردند.  چون شما حوصله تحقیق حتی در اعتقاداتتان را ندارید و نمی خواهید حقیقت را پیدا کنید فورا سخنان را به باورهای مردم نسبت می دهید که به چه نتیجه ای برسید؟ تاریخ تحریف شده اسناد هم نشان میدهد چه ربطی به امام دوازدهم دارد؟  فرستاده برای آشوب هستید یا بی دقت هستید؟ امیددارم دومی باشد.
   پرسش ۱۸۹۹:  با سلام از شما راهنمای می خواستم دنبال یه کتاب آثار شناسی بنام کتاب زبان گویای اشیاء. هستم. می تونم بدست بیارم…؟
   پاسخ پرنیان حامد: درود بر شما  باید کتاب جالبی باشد. امتحان می کنیم شاید بدست آوردیم. خوانندگان گرامی وبلاگ،  آیا کسی از کتاب زبان گویای اشیاء اطلاعی دارد؟  ( آقای راوید تقاضا دارم بر وبلاگ های دیگر نیز انعکاس دهید با سپاس).
  پرسش ۱۹۰۰:   شما را نه برای وطنم و نه برای غرور ملی نه برای دانشت فقط بخاطر انسانیتت انسانی هستی که به دیگران روزی اندیشه میرسانی و داشته هایت را همه انسانها تقسیم میکنی دوست دارم و برایت از خدا سلامتی آرزو میکنم.
   پاسخ پرنیان حامد:  حقا  که به زاده ای نیک اندیش و شاهنده ای بزرگوار امید است این روزی ناچیز کمکی باشد به وطنمان، غرور ملی مان، نام خلیج همیشه فارسمان و اتحاد اقوام کشورمان پاینده ایران و تک تک اقوام آن و نیک کردارانی چون شما که در این مرز و بوم هنوزاهنوز یافت می شوند.
 قدیمی ترین گریفن
عکس قدیمی ترین گریفن  (Gryphon) کشف شده،  مشروح در موزه وبلاگ،  عکس شماره ۵۳۶۸.
   توجه ۲:  نظرات و پرسشها از جانب خوانندگان وبلاگ است،  و نظر وبلاگ نمی باشد،  پاسخ ها دانش وبلاگ است.
 علوم طبیعی در شاهنامه
   عکسجلد کتاب  فرهنگ توصیفی علوم طبیعی در شاهنامه،  گردآورنده بانو گرامی سمیرا ستاری،  ناشر: فرهنگ دانشجو،  کتاب خوب و مفید دیگر،  عکس شماره ۷۶۶۹.
   نظر ۱۹۰۱:  درود بر شما جناب راوید؛ بنده سمیرا ستاری نویسنده ی کتاب فرهنگ کامل شاهنامه هستم؛ این فرهنگ دو جلدی است، جلد اول آن با نام "فرهنگ توصیفی علوم طبیعی در شاهنامه ی فردوسی" به زیور طبع آراسته شده است, که شامل بررسی و پژوهش در خصوص شش دانش از دانش های ایران باستان با شاهد مثال هایی از شاهنامه است و جلد دوم آن در پی جلد اول، به امید ایزد به زیور طبع آراسته خواهد گشت، بنده در فیس بوک؛ صفحه ای را ساخته ام با نام "فرهنگ علوم طبیعی شاهنامه" که از پست های نخست، به معرفی گزیده ای از مطالب دو جلد کتاب به همراه تصاویر و برخی داستان های شاهنامه و دانش های پنهان در آن پرداخته است. دوست عزیز، جناب آقای ….، جنابعالی را به بنده معرفی نمودند و بنده مشتاق شدم با شما و آثارتان بیشتر آشنا شوم، چون شنیده ام آراء و مطالب سودمندی را در کتاب های خود بازتاب داده اید،  و من همواره در جستجوی افرادی هستم که ذهنی وقاد و کنجکاو دارند و هماره به پژوهش و دانش اندوزی و درک حقیقت اشتغال دارند؛ از این رو اگر اجازه دهید به جمع دوستان شما پیوسته و کسب دانش نماییم. در ضمن در جلد دوم کتابم، فصلی به جغرافیای شاهنامه اختصاص دارد و آن طور که از شواهد و قرائن پیداست، جنابعالی آشنایی و تجربه ی زیادی در خصوص جغرافیای ایران دارید، البته بنده متون پهلوی (ایرانی باستان و کتاب های جغرافیایی و تاریخی زیادی را مطالعه و در حال مطالعه دارم)، لیکن خوشحال خواهم شد منابع و مأخذی که تصور می کنید به تکمیل کار بنده کمک می کند، به من معرفی نمایید و یا اگر توصیه ای دارید، خوشحال خواهیم شد، نیوشنده ی آن باشیم. کوتاه سخن آن که، خوشحال خواهیم شد استاد با تجربه ای چون شما به جمع ما در صفحه ی مذکور بپیوندند و حتی ما و دوستان ما را با سرنخ های آثار خود آشنا سازند. پایا و برقرار باشید.
   پاسخ انوش راوید:  درود و سپاس از توجه شما عزیز،  دوستی با شما،  باعث افتخار ماست،  حتی اگر مجازی باشد،  لطف نمایید به وبلاگ های ما نگاه زیبا و سازنده خود را اندازید،  مانند:  جغرافیایی تاریخی و تفسیر های شاهنامه و غیره،  آماده تبادل نظر و پاسخ به پرسشها و شبهات شما درباره مطالب وبلاگ هستیم،  تندرست و پیروز باشید.
   پرسش ۱۹۰۲:  با سلام و تشکر از زحمات شما دوست عزیزی که دروغهای تاریخی استعمار را از تاریخ ایران پاک می‌کنید. در رابطه با خبر بالا، گروهی از دوستان ایرانی و افغانی، اظهار میدارند که ابوعلی سینا، افغانی هست نه ایرانی، چون در بلخ بدنیا آمده است و زبان وی دری بوده. لطف کنید نظر خود را بفرمایید تا به اطلاع تمامی دوستان برسانم. طبق نوشته‌های شما، در آن روزگار، ایران، ایران بزرگ بوده است. فکر میکنم که افغانستان در قرن دهم میلادی وجود نداشته است. حال وی را چگونه باید به حساب آورد
پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما
عهدنامه پاریس ۱۸۵۷: این قرارداد توسط ناصرالدین شاه به امضا رسید و ایران بخشی از هرات و افغانستان امروزی را در ازای تخلیه بندرگاههای جنوبی این کشور که تحت اشغال بریتانیا بود، به آن دولت واگذار کرد.
عهدنامه آخال ۱۸۸۱: در این قرارداد که به توسط ناصرالدین شاه به امضا رسید، ایران مرو و بخشهایی از خوارزم را در ازای تضمین امنیت به روسیه بخشید.
۱۸۹۳: ایران بخشهای بیشتری از سرزمین خود که هنوز بر پایه قرارداد آخال جزیی از ایران بود از جمله سرزمینهای نزدیک رود اترک را به روسیه واگذار کرد. این قرارداد توسط ژنرال بوتسوف و میرزا علی اصغر امین السلطان در ۲۷ می۱۸۹۳ به امضا رسید.
ابوعلی سینا ایرانی است چون در ان زمان کشوری با نام افغانستان وجود نداشته است . چنانچه کشور افغانستان امروزی پس از سال ۱۸۵۷ دانشمند یا افتخاراتی دارد می تواند ان را از ان خود بداند تا این تاریخ هرچه دارد  جزو تمدن ایران بزرگ محسوب می شود
برای اطلاع خوانندگان گرامی جدول تجزیه ایران را برگردان می کنم تا بدانید از چه زمانی مرزهای مختلف از ایران تجزیه شده و کشور های مستقل به وجود آمده اند قبل از این تاریخ ها کلیه کشورهای زیر جزو خاک ایران و افتخارات ان مطلق به ایران است.
تجزیه ایران؛ عهدنامه‌ها
عهدنامه قصر شیرین ۱۶۳۹: ایران رسماً بغداد و آنچه را که امروز کشور عراق خوانده می‌شود، به امپراطوری عثمانی واگذار کرد.
عهدنامه گلستان ۱۸۱۳: ایران بخش بزرگی از سرزمینهای خود را در قفقاز از دست داد.
عهدنامه ترکمنچای ۱۸۲۸: این عهدنامه به وسیله روسیه تزاری و فتحعلی شاه به امضا رسید و موجب استیلای روس‌ها بر قفقاز شد.
عهدنامه پاریس ۱۸۵۷: این قرارداد توسط ناصرالدین شاه به امضا رسید و ایران بخشی از هرات و افغانستان امروزی را در ازای تخلیه بندرگاههای جنوبی این کشور که تحت اشغال بریتانیا بود، به آن دولت واگذار کرد.
عهدنامه آخال ۱۸۸۱: در این قرارداد که به توسط ناصرالدین شاه به امضا رسید، ایران مرو و بخشهایی از خوارزم را در ازای تضمین امنیت به روسیه بخشید.
۱۸۹۳: ایران بخشهای بیشتری از سرزمین خود که هنوز بر پایه قرارداد آخال جزیی از ایران بود از جمله سرزمینهای نزدیک رود اترک را به روسیه واگذار کرد. این قرارداد توسط ژنرال بوتسوف و میرزا علی اصغر امین السلطان در ۲۷ می۱۸۹۳ به امضا رسید.
۱۹۰۷: بر طبق قرارداد سن پترزبورگ، ۱۹۰۷ میلادی ایران به سه بخش تقسیم شد.
۱۹۷۰: بحرین که به لحاظ تاریخی بخشی از کشور ایران بود، مستقل شد.
در اثر این تجزیه تاریخی کشورها و ملت‌های جدیدی تحت نفوذ روسیه و انگلستان شکل گرفتند که اگرچه از طریق زبان یا فرهنگ با ایران پیوستگی داشتند اما جوامع خاص خود را شکل دادند. در سال ۱۹۳۵ در زمان سلطنت رضا شاه، نام ایران رسماً در مجامع بین‌المللی به عنوان نام بخش بجا مانده از سرزمین ایران بکار رفت.
    نظر ۱۹۰۳:  سلام . با تبریک سال نو به شما عزیزان،  در مورد داریوش سوم ؛ این شاه داری ارامگاه است:
آرامگاه داریوش سوم
عکس شماره ۶۶۲۴ ،  مشروح در اینجا.
   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام سال نو مبارک ، با سپاس از میراث فرهنگی که مشغول مرمت  یک آرامگاه است سند بیاورید آرامگاه داریوش سوم است نه کتیبه دارد و نه اسم حدس می زدیم آرامگاه داریوش سوم است حدس برای من سند نیست همین حدس ها کارمان را خراب کرده است. سکه را هم نیاورید سکه مطلق به داریوش دوم است نه داریوش سوم با سپاس تکرار می کنم سندی از داریوش سوم در ایران نداریم مگر آنکه به من کتیبه شجره نامه سنگی داریوش سوم را نشان بدهید  کتیبه ای که مثل بقیه شاهان هخامنشی  و رسم این شاهان  اسم جد و آبادش را تا داریوش اول نوشته باشد با سپاس.
   پرسش ۱۹۰۴: در مورد سقوط ساسانیان شفاف توضیح ندادید در این مورد در نهج البلاغه چیزایی نوشته که حمله اعراب رو تصدیق میکنه نظرتون چیه؟
   پاسخ انوش راوید:  تاریخ نگاران اسلامی چه ایرانی چه عرب،  مطابق معمول اغراق و تبلیغ و خالی بندی دارند،  بزودی مشروح در وبلاگ پاسخ می دهم.
   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام نگفتیم اعراب حمله نکردند! پرسیدیم چه کسانی و چگونه و با سوء استفاده از چه مکافات هایی در چه فاصله زمانی توانستند ایران را فتح کنند،  و ربط این افراد با دین اسلام چیست؟
   پرسش ۱۹۰۵:  کوروش چه دینی داشت؟
   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام، کوروش به آئین مهر بود،  که آنرا ریشه اصلی و اولیه زرتشتی دانستیم،  او به آئین دیویسنا بود،  که مزدیسنا با آن اختلاف داشت.  این پاسخ را تا چند روز دیگر در وبلاگ می نویسیم.  
   پاسخ انوش راوید:   کلیک کنید:  دین کوروش بزرگ
   نظر ۱۹۰۶:  کوروش بزرگ نبوده فردوسی میگه ۳۰ سال زحمت کشیدم تا … من که تو شاهنامه اسم کوروش ندیدم.
   پاسخ انوش راوید: درباره نام کوروش که در شاهنامه چه بوده است،  بانوی گرامی پرنیان حامد مشغول تحقیقات هستند،  و بزودی در وبلاگ خواهیم نوشت.  کوروش بعلت دیویسنا بودن،  از زمان کرتیر متعصب زرتشتی در شاهنشاهی ساسانیان،  از کتاب های موجود،  که چندان زیاد نبودند حذف شده بود،  و طی ۱۳۰۰ سال تا زمان فردوسی در ذهن مردم از او نامی باقی نمانده بود،  تا فردوسی بنام کوروش بشناسد.  اطلاع مربوط به کوروش مربوط به دوران باستان می شود،  که تقریباً زیاد است.
      صفت های خوب و بد،  کوچک و بزرگ،  در علم مفهوم ندارد،  در علم شاخص با تعریف های علمی مطرح است،  بدلیل عدم وجود فرهنگستان ملی مردمی تاریخ در ایران،  هنوز این شاخص بصورت کاملا علمی درباره مسائل تاریخی تعیین نشده است،  و هر شخص می تواند بنا به حدود دانش خودش بنویسد و بگوید.  من در اینگونه موارد از تأثیر گذاری یک شخص و یک جریان در تمدن،  بنا به تعریق های خودم که در اینجا نوشته ام،  به آنها صفت می دهم.
   پرسش ۱۹۰۷:  آیا مردوک = ماردوش است؟
   پاسخ انوش راوید:   کلیک کنید:  مردوک یا ماردوش
   پرسش ۱۹۰۸:  آیا شما در جایی نوشته بودید فرا زمینی ها دروغ است؟
   پاسخ انوش راوید:   کلیک کنید:  نقد ما و فرا زمینی ها
   پرسش ۱۹۰۹:  سلام استاد راوید و حامد خسته نباشید .. در مورد خسرو پرویز و نامه نوشتن حضزت محمد به این پادشاه و دعوت کردن آن به دین اسلام و قضیه پاره کردن این نامه توسط خسروپرویز آیا واقغیت دارد یا ندارد.؟.. اصلا قضیه این دعوت و نامه را بگویید یا شرح دهید. لطفا توضیحاتی بدهید. با تشکر.
   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام از آنجا که هیچ سندی برای این نامه در جهان پیدا نشد،  پژوهشگران در صحت این داستان شک کرده اند. این جریان البته در برخی تواریخ چون تاریخ طبری مکتوب است.
پرسش ۱۹۱۰:  با سلام استاد حامد و استاد راوید لطفا درمورد سورنا سردار اشکانی و پادشاه وقت که به خاطر ندارم که بود فکر کنم اشک نهم یا اشک سیزدهم بود و جنگ با روم و دشت حران که حران در کجا قرار دارد و قضیه کشته شدن سورنا به دست پادشاه وقت …!… ایا درست است؟ یا نه دروغ است.. لطفا توضیحاتی بدهید.
پاسخ پرنیان حامد:  با سلام نام او در تاریخ طبری به صورت حضر و در پاورقی  حصن آمده است شاه سواد عراق (از دجله تا کوفه بوده است) و از اشک برادر دارا که انطیخس را کشته دفاع و بر رومیان رومیه پیروز و آنان را مجبور به عقب نشینی به قسطنطنیه (استانبول امروزی) کرد.  مورخین یونانی محل او را مرژیانا (مرگیانا) نوشتند و در حالی که همه اسناد محل او را حدود کردستان ایران تا حران تایید می کنند. خود شما هم حران را نوشتید، مفسر امروزی مرگیانا را سیستان و بلوچستان می نویسد تا الکساندر مقدونی را به افغانستان و هند رسانده باشد.  در تاریخی او را از خاندان رستم نوشته است که باز با تحلیل های مکانی همان کردستان ایران است.  ماجرا بسیار درهم است و علت ان پرت و پلا نویسی ها در تاریخ از سوی اروپاییان است.  (به هر تقدیر سرداری به حمایت از اشک برخواسته است چه سال و چه زمانی و نام واقعی او را باید بیشتر تحقیق کنیم).
   پرسش ۱۹۱۱:  سلام. در یک مجسمه ی کتیبه دار که تاریخ سلوکی دارد و در خوزستان کشف شد (البته خود مجسمه را دزدیده اند) به خطوط و زبان الیمائی و آرامی این چنین نوشته شده :
«اَدا کرد هص اِبنِ داک
به سال۳۹ سلطنت پادشاهان آنتیوخوس و سلوکس
توسط لبی حبی هب پسر بَغ پسر مزبد ( = موبد) لبی کَرتیر خدا برای زندگی والی ( = شهرب( .»
……..
این نوشته چند نکته ی جالب دارد :
 1 ــ  آنگونه که متون پهلوی آورده اند که اسکندر, هر که به راه مغ مردی میرفته است را میکشت. این موضوع با این سند؛ که شخصی آرامی تبار یک مجسمه را ادا کرده بوسیله یک موبد؛ آن هم اگر آن شخص شاه سلوکی باشد؛ تناقض وحشتناک دارد .
  2 ــ  مترجم ؛ آقای بشاش کنزق گفته اند شاید منظور از والی؛ آنتیوخوس اول؛ پسرِ سلوکوس باشد.
این فرضیه رد است چون اولین خط امده: « پادشاهان انتیوخوس و سلوکوس» لذا هیچکدام اینها والی و ساتراپ نیستند .
  3 ــ  نام کرتیر قدمت بیشتری دارد و این نام به ساسانیان هم رسیده مانند موبد کرتیر مشهور ساسانی.
  4 ــ  در تاریخ سلوکیان (سلوکوس و انتیوخوس) جایی دیده نشده که آنها در خوزستان ساتراپی داشته باشند.
خانم حامد گرامی؛ نظر شما را در این مورد دوست دارم بشنوم تا بیشتر موضوع روشن شود .
   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما و با یک دنیا سپاس از این سندی که فرستادید :
   (مجسمه طبق معمول گم شد خدا را شکر به هر سندی رسیدیم گم شده یا کنده شده یا زدگی دارد و … مهم نیست)  نکته جالب دیگر آنکه کتیبه سلوکیان به زبان آرامی و و الیمائی نوشته شده است! پس زبان یونانی زبان مادری آقایان الکساندر و دار و دسته  که به زور به ایرانیان تحمیل کرده بودند چه شد؟
   سکه های نقره پارس در این زمان استقلال کامل پارس را نشان می دهد و سکه ای هم که مقدونی زانو زده در حال کشته شدن را نشان می دهد قلابی نیست (به اینجا که می رسد سکه قلابی می شود مجسمه دزدیده می شود) همچنین شجره این سکه تایید سخن من است: الکساندر مقدونی کهرم است و ۳۶ سال قبل از کوروش کبیر.  در باره آنتی اخوس سوم هم می خوانیم که به پارت حمله کرد  در ری شکست خورد،  قرارداد صلح بستند (نهاوند) خواهر محترم را تقدیم کرد،  سپس سوی ایلام رفت گردنش را بریدند.
as follows: "On the twenty-fifth day An(tiochus III), the king, was killed in Elam".
   این آقایان از مرز ایلام و نهاوند نتوانستند بگذرند آنوقت می گویند افغانستان را فتح کرده اند! اینه همه تقصیر مفسرین امروزی است،  که همه تاریخ را به مسخره کشیده اند ملاحظه بفرمایید:
   ساتراپی که قابل ندارد آقایان گویا متولد ایران هستند اینجا را ببینید :
He was the son of king Seleucus II Callinicus and Laodice II and was born in 242 BC near Susa in Iran.
   خیلی جالبه Antiochus III متولد ایران است! پدرش از خاندان سلوکی که باید وسط سوریه باشد و مادرش دختر مهرداد پنتوس که باید جنوب دریای سیاه باشد آقا زاده وسط شوش ایران به دنیا آمده است !
    بامزه اینکه مطابق متن لوح بابلی همین جا هم مرده !
as follows: "On the twenty-fifth day An(tiochus III), the king, was killed in Elam".
    جالب است اشک اول در اساک که نزدیک نسایه است تاجگذاری می کند مطابق نقشه شما نهاوند امروزی) اشک دوم با Antiochus III در گیر است در اکباتان (همدان)  نوشتند آنتی اخوس سوم از تجربه جنگ پدرش بیش از این پیشروی نکرد و با اشک دوم صلح کرد دنبال قرارداد صلح آنها هستند یک نفر تنها کتیبه و معبد سلوکی در ایران  را برسی نمی کند ببیند این حضرت آقا خواهر خودش را به کدام شاه ایران در این منطقه تقدیم کرده است؟
    جریان سلوکیان و اشکانیان روز به روز درهم تر می شود بالاخره گره از این مکافات بر خواهیم داشت. اما تکرار می کنم شاهان ۳۵۰ سال اول خاندان اشکانی در زمان هخامنشی ها بودند ارشک هم ۳۰۳قبل از میلاد است.  سلوکیانی در کار مرزهای امروزی ایران و افغانستان نیست، اینها تفسیر های بی جاست.
  نظر انوش راوید:  افغانستان = اوگان ستان = اوغان ستان،  از کتاب "افغانستان در مسیر تاریخ" میرغلام محمد غبار.  اوگان = او = آب + گان = غرش = آب خروشان.  این ستان یا استان آب خروشان براحتی می تواند کردستان باشد.
   پرسش ۱۹۱۲:  با سلام خدمت استاد پرنیان حامد:  می خواستم بدانم چه معادلی برای واژه های زیر در زبان پهلوی (پارسی میانه) وجود داشته اند؟
پاسخ پرنیان حامد:  با سلام
چاپار،       پیک ،  پیام بر ،‌ قاصد    bayaspan , azdigar
پُست،     نامه  ( =     frawardag پارتی)   طومار ، کتاب (  = postag پارتی)
دولت،    دولت به چه معنی؟  ثروت و مال؟   نیک بختی؟ هیئت وزیران؟ حکومت، سلطنت، داوری، فرمانروایی، شورا، انجمن  …..؟ اینها همه  دولت هستند!
ثروت و مال =    her , darsin 
دارایی،خواسته  =   wxashtag
 نیک بختی =   baxt
سلطنت، پادشاهی  =    pataxsayih
حکومت کردن =    padixsahad
 داوری =    datvar, datistsnih
فرمانروایی =  hedimon ,sar-xwaday 
  afras =  شورا  ،    angam  =   = انجمن
قایق،   pod (pwwd)  ، پارتی  
حرف ربط و  ud،   پارتی       uta فارسی باستان   uta اوستا 
حرف ربط اما     bez، پارتی 
  سیاست،  سیاست یعنی چه؟ لغت در فارسی به معنی مجازات کردن (کیفر awizman,patifras   (، اداره کردن امور ، سیاستگاه هم یعنی محل مجازات است سیاس هم به معنی سیاستمدار یعنی کسی که خوب داوری کتد. اقتصاد هم به معنی تراز مالی.  قناعت کردن  است  من الان چی را ترجمه کنم برای شما؟  شما دقیقا دنبال چی هستید؟ در یک کلام راحت بگویید شاید بتوانم کمک کنم اینجوری که نمی شود!  چند صباح یکبار یک لیست لغاتی را می فرستید که مفهوم فارسی آن هم چیز دیگری است از استفاده ان در جوامع امروزی!؟  مفهوم لغت را به زبان پارتی می خواهید، یا می خواهید بدانید پارتها به شخصی مثل چرچیل چه صفتی می داند (گجستک ، ملعون  dushfarrhاحتمالا)؟
فرمانروای خوب (خوب فرمان راننده =  hfrixsh)
داور ،قاضی = razwar   داوری =   wizrisn
   پرسش ۱۹۱۳:  با سلام خدمت جناب انوش راوید. وبلاگی هست بنام: سه هزار سال دروغ در تاریخ ایران،  در این وبلاگ که فکر میکنم از نوشته های دکتر منوچهر اقبال هست، مطالبی در مورد دین زرتشت گفته است. میخواستم بدانم آیا مطالبی که در این وبلاگ هست درست هست؟
   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام دکتر منوچهر اقبال در مقام ریس شرکت  نفت، ریس دانشگاه تهران، نخست وزیر ایران، عضو سرشناس فراماسون،  برای نگهداشتن مقام خود از هیچ دستور سیاسی سرپیچی نمی کرد. ایشان که دکترای پزشکی داشته و هیچ بررسی در تاریخ نداشته اند، ناگهان به دستور اربابان فراماسون چنین کتابی به چاپ می رسانند که از لحاظ  ارزش علمی صفر و از لحاظ  سیاسی برای سرکوب تمدن ایران بسیار با ارزش است. اگر ایرانی هستید، اگر به تمدن کشورتان علاقه دارید دست از این مقام دکتر و وزیر بردارید بارها به خوانندگان گوشزد کردم وقتی یک متن را می خوانید ببینید نویسنده آن چه کسی است در چه زمانی بوده و از کدام حزب و سیاست است و برای نگهداشتن مقام خود چه چاپلوسی هایی  کرده و چه پرت و پلا هایی را بدین ترتیب وارد تاریخ کرده است. مطالب وبلاگ مورد نظر شما سوء استفاده از نقاط تاریک تاریخ ایران است که ما سعی بر روشن کردن حقایق ان داریم .  
   پاسخ انوش راوید:  من بعنوان یک علاقمند به تاریخ بیشتر مطالب تاریخی را خوانده و پیگیری می کنم،  و از مطالعه مطالب صفتی خود داری می کنم،  در ابتدای وبلاگ ذکر شده و در تمام نوشته های آقای منوچهر اقبال مانند متن زیر زیاد دیده می شود،  اینگونه نوشتن یک کار علمی نمی باشد،  بلکه یک کار حزبی، سیاسی، صفتی،  است.  بهمین جهت وقتی در هنگام مطالعه تا به چنین مواردی برخورد کنم،  از ادامه آن خود داری می کنم،  زیرا براحتی می توان متوجه شد کار غیر علمی است.  نوشته زیر از وبلاگ فوق است:
   "با وجود این همه زشتی و پَلـَشتی در آداب و رسوم و آیین های باستانی ایران، تاریخ نیز، خود گواه است بر اینکه از بَدو تابش خورشید اسلام، ما ایرانیان خود از اولین گروندگان به این آیین درخشان انسان ساز الهی بوده ایم."
      شخص تاریخ دان نباید خود به قضاوت بنشیند و حکم دهد،  بلکه باید تحقیق های خود را جهت ادامه رشد و تکامل علم ارائه دهد،  حتی من که در بالای وبلاگم نوشته ام نظرات شخصی،  نمی توانم چنین با صراحت دشمنی با یکی و ستایش دیگری کنم،  زیرا جایگاه ویژه علمی و هیئت های ژوری و منصفه و دانش مربوطه را می خواهد،  چه برسد کسی که ادعای تاریخ نگاری دارد.
مراسم مهر بابا در هندوستان
عکس از مراسم مهر بابا در هندوستان،  مشروح در اینجا،  عکس شماره ۴۴۳۱.
 
 انسان غار نشین
   عکس انسان غار نشین از یک موزه، عکس شماره ۴۱۰۴.  در ابتدا فرهنگ لغات انسان های غار نشین فقط چند صفحه بود،  و سپس در طول زمان و مکان از همان چند آوا که می دانستند،  ترکیبات و آوا های جدید بوجود آمد.
   پرسش ۱۹۱۴:  با تشکر از شما برای ایجاد چنین فضایی، من علاقمند به مطالعه کتابهای تاریخی واقعی هستم می خواستم از شما که سایتی را که بشه این کتابها رو دانلود کرد معرفی کنید … با سپاس فراوان و موفقیت روز افزون..
   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما دوست گرامی مرتضی حماسی  ترجمه متون پهلوی را بر وبلاگ هم میهن گذاشتند چنانچه علاقه دارید نیاز به دانلود هم نیست ایشان زحمت کپی کردن آن را کشیده اند با سپاس از ایشان می توانید مطالعه کنید.  
   پرسش ۱۹۲۰:  سلام استاد راوید و استاد حامد… دو فیلسوف یونانی سقراط و افلاطون انها هم فیلسوفان و دانشمندان ما هستند یا نه؟.. در کتابهای فلسفه خود انها را اهل شهر آتن معرفی کرده اند … ضمنا من در کتابهای مختلف تحصیل خود خواندم که اسکندر شاگرد ارسطو بوده است در دوران نوجوانی اش…. لطفا شما توضیحی بدهید… با تشکر.. موفق باشید.
   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام   ت = د محل مقدس ادن یا اتن  تنها سوال باقی مانده آنکه کدام عدن فکر کنم متولد این عدن بودند.
   پرسش ۱۹۲۱:  سلام عیدتون مبارک ، من از مطلب های شما خیلی استفاده می کنم، سوالم اینه که آیا زیر خاکی که ازوا جنس برنج باشه میتونه قدمت ۲ یا ۳ هزار ساله داشته باشه ?
   پاسخ انوش راوید:  مس پرچم شهداد، و مفرغ میله و عقاب پرچم شهداد، متعلق به حدود ۶۰۰۰ سال پیش. آلیاژ های مسی، متفاوت هستند. در تاریخ های نوشته شده غربی قرن ۲۰ گفته شده: …از برنج اولین بار در زمان پادشاهی سارگون دوم، در قرن هشتم قبل از میلاد یاد شده است، فوربس معتقد است که مردم ماسکی در آسیای صغیر این آلیاز را کشف و در دوران هخامنشی به ایران معرفی کردند. البته بنظر من انوش راوید، در تمدن کهن جی بدلیل فراوانی مس و روی و قلع و گوگرد در استان های کرمان و فارس، و کشف اشیای مفرغی، انواع آلیاژ برنج نیز وجود داشته است، اما تا هزاره پنج خورشیدی ایرانی، این تکنیک فقط در اختیار مردم جنوب بود، زیرا در نوشته های هخامنشی بسیاری از کارهای مسی را هنرمندان مصر که همان جیرفت باشد انجام می دادند.
   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما از آنجا که در زبان پارتی لغات مس rod  و روی roy وجود دارد و از ترکیب فلزات هم آگاه بودند لذا ممکن است که برنج نیز در آن زمان موجود بوده باشد.
    پرسش ۱۹۲۲:  سلام استاد. یک سری کوزه تاریخی پیدا کردم کجا می تونم بفروشم کسی رو می شناسید که بخره لطفا راهنمایی بفرماین.
   پاسخ انوش راوید:  نمی دانیم، فقط عکس هایی از آنها برای ما بفرستید تا تاریخ آنها را بگوییم.
   پرسش ۱۹۲۳:  با سلام به شما، اولا می خواستم چند سوال فنی بپرسم اینکه تاریخ نگاران گذشته مبدا مکانی که تاریخ را می نوشتند و جهات آن را مشخص می کردند کشور خودشان بوده یا کشوری که درباره ی آن تاریخ می نوشتند. مثلا باختر در شرق بود؟ شرق کدام کشور شرق کشور ترکیه یا ایران و سپس مکان بودن یک جهت. اگر در افغانستان باشیم خراسان غرب آن می باشد ولی معنی کلمه خراسان، شرق می باشد ایا به این نکته توجه کرده اید؟
   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام بله دقیقا همان است که در کتاب و سه سال بر این وبلاگ می نویسم "شرق کجا؟ غرب کجا؟ شمال کجا؟ نیمروز کجا؟"  خوراسان (خور از ان) به معنی محل طلوع خورشید مورخی نوشته پارس است،  مورخی نوشته ایلام است مورخی نوشته …. خوربر ان (خاوران) در زبان قدیم به معنی غرب است چرا شرق ترجمه می کنند؟ اباختر یعنی شمال چرا غرب ترجمه می کنند ….. و این نکته هایی که می فرمایید سه یال است هر روز بر این وبلاگ مکتوب شده است.
   ادامه پرسش:  و بعد۱.  در کتاب گنجینه تاریخ ایرانیان نوشته ی استاد عبدالعظیم رضایی جلد اول (پیشدادیان و کیانیان) در مورد شهر بلخ به نقل از کتاب حبیب الیسر آمده است که گیومرث و برادرش در جایی از خراسان که آن را بلخ نامیدند با هم دیدن می کنند. و وجه تسمیه بلخ به این دلیل بود که در آنجا آن دو همدیگر را در آغوش کشیده و جامی از شراب هئوم یا سوم را نوشیدند وچون جام یا ساغر که در آن شراب می نوشند، بلخ نامیده می شود. از طرفی همدیگر را نوازش کردن بلخیدن معنی میدهد و به این سبب نام آن شهر را بلخ نامیدند.
۲.  در این کتاب نوشته شده که اسفندیار برای ترویج آیین بهی به روم و هند لشکر کشی می کند. هیچ اسمی از کشور یونان نمی آورد به نظر من در این زمان یونان تحت سیتره روم بود چرا که در کتاب حیات مردان نامی نوشته ی پلوتارک جلد سوم صفحه ۴۰۹ تر جمه رضا مشایخی فلیپ سرزمین یونان را به زور سربازان خود تسخیر نمود.
   پاسخ پرنیان حامد:  منبع اصلی کتاب شما از کتابی به زبان پهلوی و این است:
  سپندیات و زریر برای دفاع از دین بهی به هروم = (روم) و هند لشکر کشیدند (شکند گمانیک ویژار فصل ۱۰ بند ۶۷)
 اسفندیار و زریر آنگونه که در تاریخ ما مکتوب است ۱- به ارجاسپ تورانی و ۲. به رستم حمله کرده اند لذا توران آن همان آشور و هند آن همان هندیجان ایران خواهد بود.
 نکند خدای ناکرده تصور کرده باشید در آن زمان آقایان از رم ایتالیا حمله کردند به هندوستان امروزی!؟
در کتاب شما اسمی از یونان نیست در اوستا و اسناد ایران نام یونان دقیقا در همین جنگها آمده که مفسیرین و مترجمین محترم بد ترجمه کرده اند.
  در زبان پهلوی برای سه صدای  اَ  ، خ ، ه ، یک شکل موجود است لذا لغت خیونی را می توان  هیونی و اَیونی نیز خواند و ارجاسپ ایونی یعنی همان یونانی که دنبالش هستید.  هروم حدود سوریه همان یونان است و پلا ها هم در همین منطقه بودند سند آوردم بر وبلاگ است مطالعه کنید.
   ادامه پرسش:  3. همچنین درست واژه ارشک را اراشک میداند. با تشکر
   پاسخ پرنیان حامد:  بله  که به علت وجود فقط  یک علامت  برای (  ر، ل ) در زبان پهلوی لغت را می توانیم الاسک بخوانیم که همان الاسکندر متون پهلوی است که ان را به الکساندر مقدونی انیرانی نسبت داده اند و سه سال است هرچه می گویم نه می خوانند و نه می شنومد تنها لج می کنند نمی دانم چرا! با این همه سند چه اصراری است بگوییم ایرانی ها تو سری خور شرق و غرب بودند! نمی فهمم.
    دوستان  مگر ایرانی نیستید؟  این همه سند چرا حرکت نمی کنید؟
    پرسش و پاسخ بعدی را نگاه کنید این است  ترسهایی که این دوست گرامی در نهایت صداقت برای من نوشته است،  پاینده باشید.
   پرسش ۱۹۲۴:  بدلیل حساسیت من در موضوع اسکندر وضعیت کنونی ایران است. آیا بیان این تاریخ اسکندر، اعتبار و عزتی به ایران و ایرانی میدهد؟ یا اینکه آب به آسیاب دشمن میریزد. کافیست تجزیه طلبان از این مطلع شوند، تا ادعا کنند ما از اول با پارسایان مشکل داشتیم، و شاهنشاهی هخامنشی را ما ساقط کردیم. دوم اینکه تنها احساس تحقیر و بی مایگی است، که انگیزه ای برای جعل تاریخ است، و بیان اینگونه نظرات به تحقیر و ریشخند ایرانیان منجر خواهد شد.
   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما . تجزیه طلب مشغول تجزیه کشورتان هست! رفت نجنبید رفته از طریق جنگ نشد خلیج نفت دارتان را خلیج عرب می کنند و می برند.  راه مبارزه با آن هم تنها زدودن نقاط تاریک تاریخ کشورتان است تا نتوانند اینگونه از آنها سوء استفاده کنند مرکز اصلی تناقضات تاریختان هم دقیقا از الکساندر و اسکندر و تفاوت زمانی آنها و اشکانیان ۲۶۰ سال مکتوب در تاریخ کشورتان و اشکانیان ۵۰۰ و اندی سال تاریخ اروپا آغاز می شود .
اعتبار و عزت ایران این است که بگویند یونانی آمد ایران؟  ارشک اشکانی را الکساندر یونانی جا بزنند برای او افسانه های شاه و پریان درست کنند؟ عزت ایران این است که در کتاب چهارم دبستان بنویسند:
  آریایی ها از شمال دریای خزر آمدند برای  وجود این خارجیان اسم کشور ما ایران است  و این خارجی ها عبارت بودند از مادها، پارس ها و پارت ها؟  همه خارجی بودند؟  کدام تجزیه طلب با این جملات موافق است که بخواهد سوء استفاده  کند؟  ترکهای ماد نژاد؟  پارسها؟ یا پارتها؟ اینجوری همه مان به طور یکسان خارجی هستیم و نمی دانستیم!
  و بعد از کشف تمدن جیرفت که دقیقا محل اولیه و خط سیر مهاجرت آریایی ها را نشان می دهد بنویسند آریایی ها مردمی فرازمینی بودند با سفینه از کرات آسمانی آمدند قطب شمال، ما هم مثل گله  گاو و گوسقند بگوییم  بع بعله که مورد ریشخند نباشیم؟ یا جریان "خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو!" است؟
متاسفانه بنده با اینهمه سندی که جلوی چشمم است و با آگاهی از سیاست پشت پرده این  تاریخ نویسی ها توسط اروپاییان که برای ساختن تمدنی است که نداشتند به هیچ وجه هم رنگ این جماعت نخواهم شد.
  افتخارات تک تک اقوام را جلوی چشمتان گذاشتم و از آنجا که نه ترکم، نه لر، نه بختیاری و نه … آزادانه و نیک اندیشانه قضاوت کردم. بدی ها و اشتباهات اجدادشان را هم جلو چشم تک تکشان گذاشتم خوششان می آید یا بدشان می آید  مهم نیست. هزاران بار هم گوشزد کردم همه از یک آب و خاکیم افتخارات اجدادتان را به رخ هم بکشید نه اشتباهات آنان را.
  اسکندر تاریخ ایران که  سال ۷۳ ق.م است نمی تواند الکساندر مقدونی که کهرم تاریخ ماست باشد. کهرم هم تا هندیجان ایران بیشتر پیش نرفت.
  سند دارم هیچ جای ریشخند و شوخی هم در کار نیست نترسید قدرت داشته باشید من یک زنم از شما مردان این مرز و بوم انتظار می رفت! حرکت کنید نترسید گرامی نترسید. اون جمله را هم از کتاب کلاس چهارم دبستان بر خواهم داشت شده دم در آموزش پرورش بست بشینم برای اعتبار و عزت ایران این کار را خواهم کرد. خواهید دید.  پاینده باشید.
   پاسخ انوش راوید:  بارها نوشته ام و توضیح داده ام، تاریخ یک علم است و باید مانند تمام علوم با آن برخورد کرد. اگر از تاریخ ایران بدرستی ندانیم، اسباب و ابزار در دست دشمنان تاریخ ایران می شود، و آنرا در جهت اهداف سیاسی بکار خواهند برد، یا حداقل چون فیلم های ۳۰۰ یک و دو و غیره، ایران و ایرانیان را شکست خورده از همه و ضاله و ضایع نشان دهند.  جنگ داخلی در طول تاریخ هر کشور و سرزمین وجود داشته است، و خواهد داشت، این ربطی به حال امروز ایران یا هر کشوری ندارد. بلکه وظیفه روشنفکر این است که تا می تواند، آگاهی از درک آزادی اندیشه و قلم به جامعه تزریق کند، دوم با تحقیق و تحلیل های و پرسش های متعدد، گردونه یادگیری را در جامعه بچرخش درآورد، تا ایجاد تغییرات و رشد و تکامل در علم و فرهنگ شود. درصورت عدم رعایت این اصول و فاکتورها، هر کشور زمینی آماده تاخت و تاز ترفند های استعمار و امپریالیسم می شود.
   پرسش ۱۹۲۵:  با سلام خدمت آقای راوید ارجمند و بانوی محترم خانم حامد،  در حدود سی سال قبل از هم محلی ریش سفید شنیدم به شخص بد ترکیب میگویند سلیته (سلت) و به نظرم تائید تحقیقات شما میباشد در ضمن درخت کاج مخصوص مناطق سرد سیر میباشد نه مناطق گرم جنوب. همه ایران سرای من است (از اهالی استان کهن آذربایجان شرقی)
   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام آذربرزین مهر هم همان نواحی کردستان باید باشد آناهیتا هم همانجا در کنگاور است نواحی  شرقی خوزستان هم ادامه کوههای زاگرس است و بسیار سرد ایل بختیاری هم از بالا تا پایین آن است. کرد بختیاری و لر بختیاری هم داریم.  درخت کاج هم مال کل این نواحی از آن بالا تا این پایین است شما هم همه در اصل از یک نژادید و درخت کاج معبد مقدس تخت جمشید نماد کاج این منطقه از بالا تا پایین آن است،  کوروش هم  خان همان منطقه است  و شاه همه شما همه از یک نژاد و یک آب و خاکیم و نمادها مال همه ماست چه در آذربایجان باشید چه در شیراز چه در خراسان و چه در کرمان و سیستان که گروه اول آریایی که نژاد همه ماست در آنجا بودند، همه از یک نژادیم و نمادها مال همه ماست. پارت و پارس و ماد از یک نژادیم و یک خانواده.  
   پرسش ۱۹۲۶:  سلام.. میخاستم جریان مادر داریوش سوم که سیسی کامبیز نام داشت را بدانم این زن در زمان اسکندر ما بود یا الکساندر ؟.. و مقاومت و جنگهایش با الکساندر بود یا اسکندر ما….؟. نتوانستم بفهمم.. تشکر .موفق باشید..
   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام  مادر کامبیز یا کمبوجیه = سیسی کامبیز هم یکی از آن درهم هایی است که نمیدانم چه کسی منظور بوده است می بخشید درهمی مورخ ۵۰ ق.م را نشان می دهد و دقیقا مخلوط کردن دو داستان را که در آخر مادر کمبوجیه از آب در آمده است.
   تنها چیزی که می توانم به شما خاطرنشان کنم اینکه داریوش سوم هخامنشی دیوانه نبوده مادر و حرمسرا و زن اردشیر سوم را بردارد از تخت جمشید یا شوش ببرد تا ایسوس که آنجا اسیر آقا الکساندر بشوند! باور چنین داستانی بدور از عقل سلیم است مگر آنکه جریان کهرم و حمله او به پایتخت شاه باشد در زمانی که شاه در پایتخت نبوده. ولی این قبل از هخامنشی ها خواهد بود ۳۶ سال قبل از کوروش کبیر لذا داریوش سومی در کار نخواهد بود که این بانو مادرش باشد. پاینده باشید.
   پرسش ۱۹۲۷:  درود،  مطلب دین کوروش را خواندن خیلی جالبی بود،  فقط درباره ریشه یابی دیو ممکن است توضیح بیشتر بدهید.
سکه تاریخی
عکس سکه تاریخی،  عکس شماره ۵۶۲۶.
 در ۶۴۸م. (قبل از مرگ یزدگرد سوم) سلم بن زیاد در داراب (دارابگرد پارس) سکه ضرب کرد،  در همین سال خویشاوند وی عبیدالله بن زیاد در سیستان سکه ضرب کرد،  و در ۶۶۲م. معاویه اولین بار در داراب سکه ضرب کرد.  در هیچ یک ازین سکه ها از تاریخ هجری نشانی نیست. علاوه که مهم است اولین سکه های معاویه در پارس ضرب شده است.  بر روی سکه معاویه روبروی چهره شاه خسرو دوم عبارت پهلوی "امیری وریوشنیکان" درج شده این عبارت به پهلوی و نه عربی درج شده،  معادل عربی آن را "امیرالمومنین" تعبیر کرده ند،  اما معنای فارسی آن را میتوان سرور مومنان و یا امیر محافظان (سر دسته محافظان یا تیول داران*) تعبیر کرد.
     *تیول دار کسی بود که به یمن وفاداری مطلق به شاه و لیاقتش در به عهده گرفتن بخشی از نیاز های دستگاه شاهنشاهی کشور مانند تامین آذوقه سربازان، تامین مخارج و نیروی انسانی کارها و طرح هایی که در آن منطقه صورت می‌گرفت، هزینه خاندان سلطنتی و… از جانب شاه در منطقه ای از کشور به مسند قدرت گمارده میشد.
    نه بر سکه های یافته شده و نه بر دیگر آثار بجا مانده همچون سنگ نبشته های دوره معاویه نشانی از عنوان خلیفه و تاریخ "هجری" و نسب وی یعنی نام آبی سفیان نیست. همه اینها در کنار یافته ها و واقعیات بسیار دیگر این پرسش را پیش می آورد که در دوره اول اسلامی چه رازی وجود دارد؟
   انوش راوید:  متن فوق در رابطه با چاپ کتاب از "بغداد تا مرو" است،  که از فیسبوک برداشت کردم،  سال هاست که می گویم و می نویسم،  سند و سکه و سور می آورم،  ولی چون ایرانیم،  مردم ایرانی غریبه پرست کم توجهی می کنند.  ولی حالا یک آلمانی با غلط و اشتباه های زیاد،  کتابی می نویسد به نام "از بغداد تا مرو"،  همه کیف می کنند.  واقعاً که ملت غریبه پرست ایران شاهکار تاریخ هستند،  از عرب تا یونانی و آلمانی فرقی نمی کند،  فقط غریبه یک چیزی بگوید،  آنوقت همه به به چه چه می کنند.  برای این ملت فرقی نمی کند،  که در کتاب خراسان ۱۴۰۰ سال پیش را،  1400 کیلومتر اشتباه گفته باشد،  که در واقع می شود "از بغداد تا اشتباه".
    امیر = ا = بلند و بالا + م = جایگاه، زمین + ی = سنگین بزرگ + ر = وابسته، دارنده،  امیر = بزرگ یک واژه ایرانی است.
  ور = جا و مکان و دانش و دارایی، که مشخص است،  مانند باور، سماور.
  یوشنیکان = یو = U = نام برای پیشوند شهر در تمدن کهن جی + شنی = سنی = خورشید + کان =  گان = پسوند مکانی که در شهر های زیادی استفاده شده است،  مانند:  اردکان، گرگان.
   امیری یوشنیکان = امیر منطقه یوشنیکان
   کان = کوه و سنگ و کلوخ + ا =  دارای بلندی و ارتفاع + ن = برکت و نان =  مکان = غار یا اتاق در کوه و تپه که بعدها طی هزارها در ادامه رشد و تکامل،  همچنان در پسوند مکان باقی مانده است.
   سلم بن زیاد = سلم = نام شاهنامه ای + بن = ریشه اصل و نصب + زیاد
   بن = ب = آب + ن = برکت.  بن =  آب با برکت که تولید مثل می کند.
   بلخ = ب = آب + ل = وابسته + خ = گود و عمیق، خمره.  بلخ = دارای آب گود و عمیق.
جهت اطلاع بیشتر به حروف هیروکلیف جی مراجعه نمایید.