Skip to main content

بایگانی ماهانه ارگ ایران همراه تعداد نوشته ها

هفت نوشته تازه ارگ ایران

تاریخ مدیریت روستایی در ایران یکی از مهمترین بخشهای تاریخی کشور تاریخی و وسیع مانند ایران است،  که به آن خیلی کم پرداخته شده،  ولی باید برای طرحهای آینده

تاریخ مدیریت روستایی در ایران

      تاریخ مدیریت روستایی در ایران یکی از مهمترین بخشهای تاریخی کشور تاریخی و وسیع مانند ایران است،  که به آن خیلی کم پرداخته شده،  ولی باید برای طرحهای آینده،  این تاریخ مهم را دانست،  و از تجربه های تاریخی آن،  برای آینده ای بهتر بهره گرفت.  در گذشته نه چندان دور همین یک قرن پیش تا عمق تاریخ روستاهای ایران 70 تا 80 درصد جمعیت را تشکیل می دادند،  و روستاها در تولید و اقتصاد خودکفا بودند،  و مازاد تولید را به شهرها ارسال و سپس بخارج صادر می شد.  ولی می بینیم از وقتی پول نفت به ایران آمد،  بجای اجرای مدیریت بهتر،  امروزه روستاها در بحران تولید و اقتصاد بسر می برند.
تاریخ مدیریت روستایی در ایران
تصویر مغازه علافی در سلیمان آباد تنکاین،  عکس شماره 3426.
تاریخ مدیریت روستایی در ایران
لوگو عمیق درباره دانایی نوین و قدرت تشخیص اندیشه کنید،  در اینجا،  عکس شماره 1619.
این برگه بشماره 547 پیوست لینک زیر است:
تاریخ مدیریت روستایی در ایران
ادامه پیش نویس
      تقریباً همه مردم مدیریت را امری از بالا می دانند،  ولی مدیریت درست و خوب از پائین است،  و از پائین هرم جمعیتی شکل می گیرد،  و هر چه به بالای هرم می رود،  سیستم کنترل و طبقه بندی و فنون مدرن قرار می گیرد.  در امروز ایران مدیریت از پائین شکل نگرفته،  و مدیریت از بالا اصل شده،  که باعث می شود،  جمعیت بزرگ مردم از بخش مدیریتی کنار گذاشته شوند.  خودبخود این وضع باعث گران شدن خدمات و بخش دولت،  و عدم توجه به کار و تولید درست می شود.  نباید همیشه چرخ را از اول اختراع کرد،  باید با مطالعه و تحقیق و پیگیری یاد گرفت.
 فهرست چند لینک مرتبط با تاریخ مدیریت روستایی در ایران
انوش راوید در یک قلعه تاریخی
تصویر انوش راوید در یک قلعه تاریخی،  عکس شماره 7653.
تاریخ مدیریت روستایی در ایران

تعریف مدیریت روستایی

      مدیریت روستایی مهمترین عامل ادامه حیات یک کشور بزرگ است،  که بیشترین تولید خالص و ناخالص،  و کار آن کشور،  بر اساس تولیدات و اقتصاد روستایی قرار دارد.  در طول تاریخ روستاها مکان های خاص با شیوه زندگی و فعالیت خاص،  با شرایط تاریخی و جغرافیایی ویژه همان روستا بودند،  و الگوی مدیریتی مجزا و منطبق،  با شرایط اجتماعی و تولیدی بوم شناختی حاکم بر آن روستا بود.
      از ابتدای پیدایش پول نفت و سپس اصلاحات ارضی بی برنامه کلان در ایران،  مدیریت سنتی روستایی ایران از بین رفت،  و بجای آن مدیریت از بالا و مرکز جای آنرا گرفت.  سپس سازمان های جهانی و داخلی،  طرحها و برنامه های جدید روستایی نوشتند،  و دستور عمل هایی برای روستاها صادر کردند،  و ناآگاهانه و گاه آگاهانه،  سیستم مدیریت روستایی سنتی را بطور کلی از بین بردند.
      طرح هایی مانند مدیریت جدید روستایی مثلاً برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی،  این اهداف عبارتند از:  «تامین نیاز های اساسی، افزایش تولید و امنیت غذایی، کاهش فقر، افزایش درآمد، حفظ محیط زیست، توسعه فرصت های شغلی، افزایش مشارکت و اعتماد به نفس» و می گویند،  این اهداف مبتنی بر اصول بنیادی است،  که هیچ کشوری نمی تواند آنها را نادیده بگیرد،  یعنی برآیند این اصول و اهداف باید منجر به عدالت،  به ویژه عدالت مکانی شود.  یا بطور کلی هدف کلان مدیریت روستایی، حرکت برای رسیدن به وضعیت مطلوب با استفاده از توان های بالقوه و بالفعل موجود در روستاها،  همسو با بهبود وضعیت جامعه روستایی است.
      داستان این طرح های و برنامه ها خیلی زیاد است،  اینها بدون در نظر گرفتن سابقه تاریخی و اجتماعی و جغرافیایی روستاها،  و توانایی نیروی اجرایی و محیطی و میدانی،  شروع به کار و اقدام هایی کردند،  که گاه در بسیاری موارد ناتمام ماند،  و خود و بخود تجربه تاریخی تولیدی روستاها را بهم زدند،  و باعث حذف تجربه تاریخی سنتی از واقعیت روستا شدند،  که در نهایت با گذشت زمان و پایان نسل هایی،  که خاطره سبک کار و تولید روستا را داشتند،  روستاها محتاج به آورده های تخصصی و فنی و مالی از شهرها و بالا دستها را پیدا کردند،  آورده هایی که ناشیانه باعث تداخل در سبک کار و تولید،  و بود و باش تاریخی بودند.
تاریخ مدیریت روستایی در ایران

تاریخچه مدیریت روستایی

      قبل از تصویب قانون تشکیلات ایالات و ولایات در سال ۱۲۸۵ هجری،  روستاها در دوره های ساختارهای تاریخی اجتماع وابسته به نوع ساختار زمان خودشان بودند.  از دوره صفویه تا زمان اصلاحات ارضی وابسته به تشکیلات فئودالی بودند،  و قبل از آن تا عمق تاریخ،  وابسته به سیستم سازمان قبیله ای بودند.  در این دورانها اداره روستاها برابر با قوانینی کار و تولیدی بود،  که در همه دوران های تاریخی با تغییرات اندکی،  خیلی اندک همراه بودند،  زیرا بالا دستها می دانستند ادامه حیاط آنها نه وابسته به معادن طلا و نقره و ثروت های غارتی است،  بلکه وابسته بکار و تولید روستا است،  و می دانستند دست بردن در این شیوه تاریخی،  باعث از هم پاشیدن آن می شود،  و متعاقب آن از بین رفتن همه چیز خواهد بود.
      اولین دستکاری در مدیریت روستا با تصویب قانون تشکیلات ایالات و ولایات بود،  و ده به عنوان کوچک ترین واحد حکومتی پذیرفته شد،  و کدخدایان به نمایندگی مالکان روستا،  در روستاها ایفای نقش می کردند،  و به توصیه مالک در پاره ای امور مانند سرباز گیری، سرشماری ها، اخذ مالیات و غیره در خدمت کارگزاران دولتی بودند،  و در همین سال ها قوانین مربوط به امور مدیریت روستاها تغییر کرد،  و قانون کدخدائی در سال ۱۳۱۴ و قانون عمران روستایی در سال ۱۳۱۶ به تصویب رسید.
      سپس مهمترین دستکاری در مدیریت روستا،  اصلاحات ارضی در ایران بود،  که بدون طرح و برنامه و در نظر گرفتن دانش تاریخی انجام شد.  قبل از این تاریخ مالکان که اکثر آنها از دوران صفویه تا آن زمان کم و بیش،  مدیران و صاحبان اصلی روستا بشمار می آمدند،  و اداره امور روستاها را در دست داشتند،  کنار زده شدند.  با اجرای اصلاحات ارضی در سال ۱۳۴۰ که طی سه مرحله اجرا گردید،  اقتدار مالکان کاسته شد،  و نیروهای دولتی در قالب سپاه بهداشت، انجمن ده، خانه انصاف و خانه فرهنگ روستایی در روستاها حضور یافتند.  برای پرکردن خلا مدیریت مالی،  که با کوتاه کردن دست مالکان در روستاها بوجود آمده بود،  شرکتهای تعاونی روستایی نیز شکل گرفتند.
      اما این نهادها به جهات متعدد،  منجمله عدم درک از ناسیونالیسم تاریخی روستا،  نتوانستند خلا بوجود آمده ناشی از عدم حضور مالک را جبران کنند،  که هیچ،  بلکه با ورود پول نقد جدید به روستا،  ساختار مبادلات تاریخی بهم ریخت،  و عشق پول جای ملیت و حمیت روستایی را گرفت.  پس از پیروزی انقلاب اسلامی،  شوراهای روستایی بدون بازوی اجرایی تشکیل شدند،  و برای حل مشکل ناشی از عدم حضور مدیر اجرایی در روستاها،  خانه همیار و دفتر عمران روستایی بوجود آمد،  که توفیق چندانی حاصل نکردند،  و متعاقب آن،  قانون تاسیس دهیاری خودکفا در سال ۱۳۷۷ به تصویب رسید،  تا بتواند به عنوان یک تشکیلات اجرایی در روستاها ایفای نقش نماید،  که آن نیز مشکلات خاص عدم دانش و بینش لازم را داشت و دارد.
      امروزه دهیاریها به عنوان سازمان اصلی مدیریت روستایی،  نقش مهم و تاثیرگذاری در تامین خدمات عمومی،  و به سامان کردن زندگی روستایی دارند.  این سازمان تعامل نزدیک و همیشگی با زندگی مردم دارد،  ولی تا آنجا که من دیدم و می دانم،  تخصص و موارد لازم برای قرن جدید را ندارند.  قانون تاسیس دهیاریها خودکفا،  در یک ماده و ۳ تبصره، در ۱۳۷۷/۰۷/۱۴ به تصویب مجلس شورای اسلامی و پس از ۲ سال،  در تاریخ 21 بهمن 1380 در اساسنامه تشکیلات و سازمان دهیاری ها به تصویب رسید.  این مقررات در کنار قانون تشکیلات شورای اسلامی کشوری،  زمینه های قانونی لازم برای شکل گیری و تحقق نهاد جدید مهمی در جامعه روستایی کشور تکمیل شد.  به طور کلی دهیاری سازمانی است،  که بخش هایی از مدیریت محلی روستا را برعهده دارد،  و ظاهراً نهادی مستقل است،  که به اتکای مشارکت های اهالی روستا، در چارچوب مدیریت محلی فعالیت می کنند.  ولی مهمتر از همه آن سابقه تاریخی اندیشه و دانش در دهیاری جدید وجود ندارد.
      از اواخر قرن گذشته،  و بویژه از ابتدای قرن 21 کشور ایران وارد تمدن جدید در ساختارهای تاریخی اجتماع گردیده است،  این شکل از تمدن ایرانی سبک کار متفاوت از گذشته های تاریخی،  یعنی قرن بیست و ماقبل های آنرا می طلبد.  باید بررسی های دوباره کاملاً علمی و حساب شده برای درک از روستا و تولیدات روستایی انجام شود،  که امروزه حدود 30 درصد از مجموع غذای ایران است،  و دیگر هیچ تولید،  مانند صنایع دستی روستایی ندارند.
      از نظر من که بیش از سی سال است،  در روستاها زندگی می کنم،  و با روستا و روستائیان و تولید و همه چیز روستا دیده و سروکار داشته ام،  و مقالاتی درباره دوره های تاریخی و تاریخ اجتماعی دارم،  شکل جدید تاریخی برای روستا و تعریف جدید تولید روستایی دارم.  این طرح حذف روستا و یا ده از جغرافیای سیاسی و اجتماعی ایران،  با طرح مدت دار راهبردی است.  در غیر از این حذف،  با هر بازی و کار و برنامه هیچ نتیجه ای در نهایت نخواهد آمد،  و روز بروز روستاها بیشتر بصورت حاشیه نشین های شهرها در می آیند،  حتی اگر در دور دست هم قرار داشته باشند،  همه روستاها محتاج شهرها خواهند بود.  باید توجه داشت،  عدم دقت در این مورد،  هرگز نمی توان ادامه راه و حیات کشور در قرن 21 را بخوبی دانست.
      این حذف روستا،  باید تبدیل شدن روستا به مالکیت جمعی تولید و ملک،  و یا شرکت های تعاونی کار و تولید باشد،  و مفهوم ده یا دهات تاریخی تغییر در نام و ماهیت تولید و اقتصاد و اجتماع و…  می شود.  هم اکنون و در آینده بیشتر،  باشندگان تمام نقاط ایران،  از نظر فرهنگی و زندگی،  بدلیل انفجار اطلاعاتی و ارتباطی،  با هم تفاوتی نداشته و نخواهند داشت،  در هر کجا ایران.  با یک دید و گردش ساده،  این مسئله بخوبی پیداست،  و باید آنرا در هدف و استراتژی و امنیت منظور کرد.
      درصورت عدم توجه به این مهم،  روستاها مانند روستای جل و چلاسر خودمان خواهند شد،  بیایید برای روستاهای این اطراف روستا را معنی کنید،  روستائیان سابق زمین فروشان و بنگاه دارن زمین. مهاجران از همه نقاط،  درس و دانشگاه در تمام نقاط،  مرغ و تخم و همه چیز از بیرون،  و کلی از این دست ماجراها.  بیایید اگر می توانید،  اینگونه روستاهای امروزه را در گیلان و مازندران و تقریباً تمام ایران تعریف ده و روستا کنید.  گفتم عدم دقت فوری در حذف این واژه از جغرافیای سیاسی و اجتماعی ایران،  و جایگزینی آن با شرکت های تعاونی و سرمایه ای،  صدمات جبران ناپذیری خواهد داشت،  این نظر شخصی است،  و نیاز به بررسی علمی مجلس دارد.
      توجه نمایید،  منظورم تبدیل کل روستا به شرکت تعاونی و یا سرمایه ای است،  و هر شخص بنا به سرمایه و کار خودش می تواند بهره ببرد.  منظور مزارع اشتراکی نیست،  که نمونه های آن در بعضی کشور بوجود آمد،  و شکست خورد.  زیرا اینگونه مزارع اشتراکی تداخل در ذات بشر امروزی و سرمایه دارد،  مگر اینکه آدمها همان آدم های دوران کشاورزی نو پدید،  و قبایل اولیه در ساختار تاریخی اجتماع شوند.

تاریخ مدیریت روستایی در ایران

      اگر واقعاً قصد رونق جامعه روستایی را داریم،  باید در انتخاب اعضای شورا و دهیار دقت کنیم،  انتخاب آنها بعهده اهالی و بخشداری و فرمانداریهاست. آنها باید باسواد و اهل مطالعه و علاقمند واقعی به پیشرفت باشند،  و در عین حال اندیشه رونق روستا و جذب جوانان و سرمایه به روستا را داشته باشند.  سختگیریهای بی دلیل و سیاسی و مرموزانه مانند طرحهای غیر اصولی باعث رکود و متروکه شدن روستاها و از بین رفتن روستا میگردد.  باید دانست مدیریت درست همیشه نتیجه درست در بر دارد،  ما میتوانیم از کشورهای دیگر الگو بگیریم،  و در جذب جوانان و سرمایه و گردشگر با بررسی راهکارهای مطالعاتی رونق روستایی داشته باشیم.

تاریخ مدیریت روستایی در ایران

      در برخی روستاهای شاهد رشد جهشی هستیم،  و این رونق در کشت های موفق و افزایش آبادانی و جذب جوانان و سرمایه به روستاها بوده است.  باید از مدیریت شوراها و دهیاری های قوی قدردانی شود.  در مقابل دهیارها و شوراهایی که از حد و مرز مسخره داخل بافت و غیر بافت قصد کلاهبرداری دارند را رسوا کرد،  تا روستاها شکوفا شوند.  طرح اشتباه هادی به مردم بومی روستا آسیب جدی رسانده و میرساند،  یعنی رشد تاریخی روستاها را نابود کرده است.

……………
   برچسبها:  تاریخ مدیریت, مدیریت روستایی, در ایران, تاریخچه مدیریت, حذف روستا, تاریخ روستا.
………….
تاریخ مدیریت روستایی در ایران
مستندهای مربوط
مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری
 
* * * * * * * * * *
……………………….
    توجه 1:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  تارنمای ارگ ایران،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
   توجه 2:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید.  در جهت دانش مربوطه این تارنما،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
   توجه 3:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arq.ir.
ارگ ایران   http://arq.ir
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید،  به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید،  و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید
برای دریافت فهرست منابع نوشته ها در بخش نظرات زیر برگه مورد نظر پیام بگذارید