Skip to main content

بایگانی ماهانه ارگ ایران همراه تعداد نوشته ها

هفت نوشته تازه ارگ ایران

بررسی داستان تاریخ طبری در ارگ ایران برای یک تاریخ دان خیلی مهم است.  کتابهای تاریخی سنتی ایرانی و قاره کهن را با دید علمی و برابر فرمولها و قوانین علمی قرن جدید بررسی کنیم،  و چشم و گوش بسته مطالب آنها را بعنوان سند و مدرک تاریخی نپذیریم.  اکثر آنها در حکومتیها و دربارها بمنظور اهداف خاص نگاشته شده اند،  و بطور کلی همه آنها داستانی و فاقد سند و مدرکها برای نوشته هایشان هستند.

امروزه وقتی من یا هر شخص دیگر یک مطلب می نویسیم،  بسیاری می پرسند و می گویند سند آن کو و کجاست؟  از آن کتابهای سنتی تاریخی نیز باید سند بخواهیم،  و درباره آنها تحلیلهای علمی و قوی داشته باشیم،  و بسادگی و بچگانه پذیرفتن آنها بجای اصل تاریخ،  اشتباه بزرگ است.

بررسی داستان تاریخ طبری در ارگ ایران

بررسی داستان تاریخ طبری در ارگ ایران
تصویر کتاب های تاریخ طبری،  عکس شماره ۳۳۱۸.
بررسی داستان تاریخ طبری
لوگو در جهت علم باشید نه عقیده، عکس شماره ۱۶۱۵.
این صفحه ضمیمه دروغ نامه هایی بنام کتاب تاریخ است.
. . . ادامه دارد و بازنویسی می شود . . .

در مقدمه کتاب طبری

      در مقدمه کتاب تاریخ طبری نوشته است:
       "بینندگان کتاب ما بداند که بنای من در آنچه آوردم و گفته ام بر راویان بوده است نه حجت عقول و استنباط نفوس، به جز اندکی، که علم اخبار گذشتگان به خبر و نقل به متأخران تواند رسید،  نه استدلال و نظر، و خبرهای گذشتگان که در کتاب ما هست و خوانند عجب داند یا شنونده نپذیرد و صحیحی نداند، از من نیست بلکه از ناقلان گفته ام و همچنان یاد کرده ام."
      توجه می فرمایید خودش قبول ندارد،  و فقط داستانها و نقل قولها را ذکر کرده است و گفته،  نه حجت عقول و استنباط نفوس .  البته طبری را نباید دست کم گرفت،  طبری چه بصورت شخص یا فرقه و مکتب، یا گروه و انجمن،  در ری متجاوز از صد هزار حدیث از ابن حمید فرا گرفت و آنرا نوشت.  ولی نقل قول بدون هیچ سند و مدرک تاریخی که تاریخ نمی شود،  اگر از شما یک واقعه قرن حاضر را بپرسند،  مطمئناً واقعیت را نمی دانید،  اگر بپرسند برج های دو قلوی مرکز تجارت جهانی در نیویورک چه شد و چرا فرو ریخت،  می دانم نه شما نه کسی بدرستی نمی داند چرا چنین شد،  اگر از شما بپرسند در جنگ ایران و عراق چند نفر کشته شدند،  می دانم که کسی نمی داند،  و ده ها پرسش دیگر،  آنوقت یک نفر نقل قول از چند صد سال پیش از خود گفته،  در زمانی که هیچ امکانات نبوده،  و اگر در این زمان بخواهیم آن نقل قول را بعنوان تاریخ بدانیم،  واقعاً که خیلی سادگی است،  و وضع خراب می شود.
      امیدوارم سیستم آموزشی ایران،  بجای رونویسی از داستان های تاریخی،  و بخورد دادن آنها،  تحلیل های علمی برابر با فرمولها و قوانین علمی قرن جدید را آموزش دهد.
فهرست لینک جلدهای تاریخ طبری
۰
کامل پست شده
۱
کامل پست شده
۲
کامل پست شده
۳
کامل پست شده
۴
کامل پست شده
۵
کامل پست شده
۶
کامل پست شده
۷
بزودی پست می شود
۸
کامل پست شده
۹
بزودی پست می شود
۱۰
بزودی پست می شود
۱۱
بزودی پست می شود
۱۲
بزودی پست می شود
۱۳
بزودی پست می شود
۱۴
بزودی پست می شود
۱۵
بزودی پست می شود
۱۶
کامل پست شده
۱۷
کامل پست شده
 
 
 

جوانان باهوش و تاریخ طبری

      جوان باهوشی از یک سایت یک صفحه کپی شده از کتاب طبری را برای من فرستاده،  و می گوید چرا طبری چنین نوشته،  و دست مایه طنز یا حقارت شده است.  بدین جهت توضیحی می نویسم،  افرادی هستند که نوشته های کتاب تاریخ طبری را خود تاریخ می دانند،  در صورتیکه خود طبری کتابش را چنین نمی داند.
      تاریخ طبری و امثال،  برای تاریخ نویسی نوین ایرانی مهم است،  ولی باید نوشته های آنها را با داده های علمی تاریخی و تاریخ اجتماعی و باستان شناسی هم آوا و هم آراء نمود.  بخش نخست زندگی نامه طبری از علی اکبر شهبازی نوشته:  او درباره تبرستان ابتدا گفته:  نمیدانم،  و سپس ادامه داده،  زمینی پر از درخت و جنگل بود،  از این رو مردم با تبر درختان را قطع می کردند،  و سرزمین را تبرستان خواندند.  براحتی متوجه می شویم که قبل از اینکه طبری یک محقق تاریخ باشد،  و درباره دیار خودش تحقیق کند،  فقط علاقه داشته نقل قول کند،  و بهمین جهت اصلاً و به هیچ وجه کتابش نمی تواند بعنوان منبع تاریخی باشد.
      سمعانی در کتاب الانساب در ذیل کلمه طبری،  کنیه و نام طبری و اجدادش را بدینگونه نوشته است:  "ابوجعفر محمد بن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب الطبری"،   طبری خود را "محمد بن جریر" می گوید.  طبری در آخر ۲۲۴ یا ابتدای ۲۲۵ هجری در طبرستان بدنیا آمد در شهر ری تاریخی درس خواند،  و در ۳۱۰ هجری در بغداد وفات یافت.  برای آن عده که از موضوعات سیاسی و اجتماعی ایجاد شده،  توسط استعمار و امپریالیسم بی وقفه ناراحتی دارند،  و می گویند اعراب به ایران حمله کردند،  و گاه منبع حمله اعراب و شکست ایرانیها را کتاب طبری و امثال می دانند،  و می گویند ایرانیها با زور شمشیر و کشتار مسلمان شدند،  آنها بدانند،  پس این چگونه زور و شمشیر است،  که محمد ابن حمید رازی ها،  و احمد بن حماد دولابی ها،  و طبری های فوق مسلمان سر منشأ اسلامی جدید از آن پدید آمدند،  چرا در مدت ۳۰ یا ۵۰ سال گذشته در اینطرف و آنطرف دنیا هر چه شمشیر می زنند و یا هویج می دهند،  حتی یک حدیث هم فرا نمی شود.
بررسی داستان تاریخ طبری
   عکس تصویر کتاب طبری، عکس شماره ۷۱۳۷،  در آن نوشته شده است:  عجمان بیامدند که همدیگر را به زنجیر ها لبسته بودند تا فرار نکنند ….  در ادامه آن و صفحه دیگر آمده:  پارسیان هر هفت نفر بیکدیگر بسته شده بودند و خارهای آهن پشت سر خویش افکنده بودند و می گفتند هرکس از ما بگریزد خار آهن لنگش کند.
      من چند صفحه پس و پیش این قضیه را خواندم،  و جز پرت و پلا هیچ مطلبی را که بتوان آن را تاریخ دانست نیافتم،  فقط پرت و پلا های آدم های بی سوادی بود،  که مطلبی را یا مغرضانه یا بابت رجز خوانی یا سادگی گفته اند،  و یک نفر آنها را نوشته است،  کسی که توانایی نوشتن بالایی داشته،  و توانسته بود یکصد هزار حدیث هم بنویسد. خوب کجای اینها تاریخ است،  آنقدر سادگی دارد که حتی یک ساده هم که از تاریخ نمی داند،  براحتی متوجه پرت و پلا های آن می شود.
      بسیاری از اساتید گفته اند:  طبری در ذکر حوادث و قضایای تاریخی سند خود را منتهی براویان و مورخان می کند،  مانند  داستان کمک خواستن مردم یمن از انوشیروان، که دو گونه روایت ذکر کرده است، که با هم اختلاف دارند.  همانگونه که بارها گفته و نوشته ام در ایران و تاریخ ایران کتاب های خطی قدیمی کم نبوده و کم نیست فقط آن تعداد کتاب هایی را که می خواستند ما بدانیم در اختیار مان گذارده اند،  باید با تلاش و کار عملیاتی و میدانی تاریخی و باستانشناسی،  بگردیم کتاب های دیگر را از کتاب خانه های خطی در ایران و افغانستان و پاکستان و عراق،  و کلاً جای جای قاره کهن بیابیم، و در جهت نشر آنها در اینترنت بکوشیم.
      کسانی که می خواهند از تاریخ طبری بدانند،  بهتر است مقدمه کتاب و در باب زمان و باب اولین مخلوق و غیره آن را بخوانند،  درباره پادشاهی منوچهر بخوانند،  ببینند چقدر سادگی دارد،  حتی اگر کسی می خواهد نقل قول به نام تاریخ کند،  اگر غرض و ریا و منظور و دشمنی نداشته باشد،  باید نقل قول را با دانش و درک بشری زمان خودش پالایش کند،  و اگر نکرد حفظ نقل قول تاریخی نیست،  بلکه پرت و پلا و جوک می شود،  البته خود طبری این را در مقدمه،  که در ابتدا نوشتم،  گفته است.
      من شخصاً از اصل کتاب تاریخ طبری خبر ندارم،  حتی از نسخه های دست نوشته قدیمی آنهم نمی دانم،  فقط در اینجا یاد آوری نمایم،  از بدو ورود استعمار به ایران در زمان حکومت صفویه،  یکی از ترفند های استعماری این بود که با نوشتن کتاب های خطی و قالب کردن آنها بنام کتاب های اصلی،  مردم را اغفال کنند،  زیرا آنها نمی توانستند ایرانیان را در جبهه های فرهنگی و جنگی شکست دهند،  ولی می توانستند با اقدامات موذیانه و زیرکانه بروی کاغذ و با کاغذ تا حدودی شکست دهند.   کتاب های تاریخ طبری چاپ شده،  که من می شناسم:
   1 ــ   زندگی نامه طبری از علی اکبر شهبازی،  من دارم.
   2 ــ  تاریخ طبری چاپ اروپا بوسیله مستشرق G.D.Goej .
   3 ــ  دو نوع تاریخ طبری چاپ مصر.
   4 ــ  تاریخ طبری از ابوالقاسم پاینده،   من دارم.
بررسی داستان تاریخ طبری
تصویر کتاب های تاریخ طبری،  عکس شماره ۷۰۲۶.

موضوع جالب تاریخ طبری

   از اینترنت:  تاریخ الرسل و الملوک یا تاریخ الامم والملوک معروف به تاریخ طبری کتابی است به زبان عربی که توسط محمد بن جریر طبری تاریخ‌نگار و محقق مسلمان ایرانی در اواخر سده سوم پس از هجرت به رشته تحریر درآمده ‌است.  طبری نویسندهٔ مشهورترین، مهم‌ترین و ارزشمندترین مجموعه‌های مفصل تاریخ عمومی اسلام و جهان به شمار می‌آید.  طبری این کتاب را پس از پایان تفسیر قرآنش تألیف نمود.  این کتاب، تاریخ را از زمان خلقت شروع کرده و سپس به نقل داستان پیامبران و پادشاهان قدیمی می‌پردازد.  در بخش بعدی کتاب طبری به نقل تاریخ پادشاهان ساسانی می‌پردازد، و از آنجا به نقل زندگی پیامبر اسلام، محمد می‌ پردازد.  در این کتاب وقایع پس از شروع تاریخ اسلامی (مقارن با هجرت به مدینه) به ترتیب سال تنظیم شده و تا سال ۲۹۳ هجری شمسی را در بر می گیرد.  تاریخ طبری دارای ۱۶ جلد و مرجع عمده تاریخ ایران تا اول سده چهارم هجری است، همچنین این کتاب مأخذ عمده بسیاری از کسانی واقع شده ‌است که بعد از طبری به تألیف تاریخ اسلام اهتمام ورزیده‌اند.
   انوش راوید:  می بینید از خلقت و آدم تا همه چی در هزاران صفحه در بیش از هزار سال پیش،  همین کافیست که هر شخصی کمی عاقل بفهمد چقدر پرت و پلا دارد.
تاریخ طبری با دید دیگر
      تاریخ طبری منبعی سرشار از کذب و دروغ است،  ظاهرآ کتابی در تاریخی عمومی است، (از آغاز آفرینش تا ۳۰۲)،  به زبان عربی و تألیف ابوجعفر محمدبن جریر طبری است.  نام اصلی کتاب تاریخ الامم و الرسل و الملوک است،  اما به تاریخ طبری مشهور شده است.  این کتاب به سبب تفصیل،  قدمت و روش خاص مؤلف،  اثری منحصر به فرد است.  تاریخ دقیق آغاز تألیف آن معلوم نیست،  ولی مسلّم است که طبری پس از نوشتن جامع البیان فی تفسیر القرآن،  به تألیف آن پرداخته است.  وی تفسیر خود را از ۲۸۳ تا ۲۹۰ بر شاگردانش املا می کرده،  و سپس اجازه روایت تاریخ خود را تا حوادث ۲۹۴،  یعنی تا پیش از روی کار آمدن مقتدر (۲۹۵ـ۳۲۰)،  به شاگردانش داده است،  به نوشته یاقوت حموی متوفی در قرن هفتم،  تألیف تاریخ طبری در ۳۰۳ به پایان رسیده است.  
      تاریخ طبری مانند بسیاری از منابع تاریخی،  دروغها و کار های نشدنی بسیاری دارد،  و بعنوان کتاب تاریخ و منبع تاریخی نمی توان از آن استفاده کرد.  تحقیقات انجام گرفته روی تاریخ طبری نشان می دهد،  که تنها به شرح روایات نقل قول شده پرداخته،  و بدین ترتیب فقط امانت داری نویسنده تایید می شود.  روایات تاریخ طبری تفاوت مهمی با بسیاری از آثار هم نوع خودش دارد،  و این نشان میدهد که طبری امانت داری در نقل روایت ها را نگاه داشته است،  و اساسا به این نمی پردازد روایاتی که صد ها سال با او فاصله دارند،  تا چه حد به واقعیت نزدیکند و این امانت داری طبری در نقل روایات و احادیث بمعنای صحت مطالب تاریخی نمی باشد.
      تاریخ طبری از دو بخش تاریخ جهان و تاریخ اسلام تشکیل می شود،  قسمت اعظم این اثر،  یعنی بخش تاریخ اسلام آن،  به ترتیبِ سالشمار هجری و منحصر به رویداد های سیاسی و شرح جنگ هاست.  بخش تاریخ جهان ترتیب سالشمار ندارد،  و ترتیب آن موضوعی است.   طبری گفته،  که هدفش در این کتاب ذکر تاریخ شاهان،  و تاریخ پیامبران است،  وقوع  و زمان را به شب و روز تعیین کنند،  و درست به همین سبب،  کتابش را با بحث در باره زمان و ماهیت و مقدار آن از ابتدای خلق آدم آغاز نموده،  و در این خصوص بعد از نقل گزارش های مفصّل از راویان اخبار،  به عقاید ادیان و امت های گوناگون و آرای زردشتیان استناد کرده است.  طبری مسلماً اولین کسی نبوده که وقایع نگاری را بر اساس سالشمار تنظیم کرده،  اما می توان گفت که این روش را به کمال رسانده است.
      طبری نوشته هائی بجای گذارده،  که مملو از داده های غیر عقلانی است،  و نمی توان بسادگی آنها را باور کرد.  بعنوان مثال صحبت از قلعه ای یا شهری می کند،  که همیشه صد هزار سرباز بر دیوار های آن در حال نگهبانی بوده،  اما این قلعه بوسیله چند هزار سپاهی عرب فتح میشود.  او با سادگی خودش فکر می کرد و می پنداشت،  و هرگز هیچ تحلیل بکار نمی برد،  و شاید هم مزدور کسی بود،  و یا اصلاً شخص طبری واقعیت ندارد.  در هر صورت انسان قرن  21  تحلیل دارد،  شعور و فهم  و اینترنت دارد،  و هرگز مهملات را باور نمی کند،  و انوش راوید هم مچ دروغگو ها را می گیرد و آنها را افشا می کند.  
   به روایت زیر دقت کنید:
   دروغ نامه:  معاویه قیساریه را چندان در محاصره داشت . . . ..  معاویه آن را به قهر بگشود،  و در آن هفتصد هزار سپاهی مزدور،  سی هزار سامری و دویست هزار یهودی بیافت.   سیصد بازار در آنجا بدید،  که همه برپای بودند و هر شب یکصد هزار تن بر باروی شهر نگهبانی میکردند.
   انوش راوید:  نادرست بودن چنین روایت  تاریخی آشکارتر از آن است،  که نیاز به توضیح باشد،  اما فرض کنیم که برای اینکه صد هزار نگهبان بر دیوار های شهری مثلا با فاصله ای ۵ متری از یکدیگر بخواهند نگهبانی بدهند،  بنا بر این آن شهر پانصد کیلومتر دیوار دارد!،  چقدر این تاریخ نگاری احمقانه است،  و اگر  قبول کنیم که هفتصد هزار سپاهی مزدور را در خود جای داده بود،  این تعداد سپاهی بعلاوه افراد خانواده و دویست هزار یهودی و سی هزار سامری باید شهری چند میلیون نفری بوده باشد،  که تنها هفده هزار سپاهی عرب آنرا تسخیر میکنند!؟  برای چنین تعدادی از ساکنان شهر چه مقدار زمین زراعتی و یا گله های گاو و گوسفند لازم است؟  روی این زمین ها چه تعداد زارع و چوپان باید مدام کار میکردند؟  این مجموع نگهبانان، زارعین و چوپانان با زنها و بچه ها روی هم به چه تعدادی میرسیده اند؟
      واضح است که چنین قلعه ای با امکانات امروزی نیز خودش بتنهائی یک کشور میشود،  از این نمونه ها بسیار است و نشان میدهد،  که ارقام ارائه شده در این مثلاً منابع تاریخی به هیچوجه قابل اعتماد نیستند.  عجیب تر اینکه این قلعه با هفتصد هزار سپاهی و صد هزار نگهبان دائمی بمدت هفت ماه در محاصره یک سپاه هفده هزار نفری از پای در می آید!؟  وقتی انوش راوید می گوید،  دروغگو ها در تاریخ ما جولان می دهند بی دلیل نیست،  انسان قرن  21 هر چه را می خواند تحلیل می کند،  و می داند کسی که دروغ می گوید دروغگوست.
      قسمت اعظم تاریخ طبری مجموعه ای از روایات گوناگون از راویان مختلف است،  که به شکلِ معمولِ روایتِ خبر،  نقل شده است،  بدین صورت که ابتدا سلسله راویان و سپس خبر گزارش می شود.  بنابر این تاریخ طبری صرفاً نقلی است،  و مؤلف دخل و تصرفی در منابع خود نکرده و مطالب را بدون در نظر گرفتن صحت و سقم آنها ضبط نموده است.  وی روایات متعدد و متنوع راجع به هر واقعه را آورده،  و مطالب غیر واقعی و افسانه های حماسی و دینی با اشتباه های مهم در کتابش بسیار دیده می شود.  ازینرو باید محتوای هر روایت بررسی و با روایات دیگر مقایسه شود،  و مختصات و مسائل آن معلوم گردد.  
      آنچه بنام تاریخ بجای مانده ملغمه ای از روایت هائی است،  که مملو از رجز خوانی و توجیهی جز تقدیر الهی در ذهن مؤلف نمی توانسته داشته باشد.  در واقعی بودن این روایتها باید تردید کرد،  و با بررسی های علمی و انتقادی،  تاریخ واقعی را از درونش استخراج کرد،  کاری که هنوز توجه کسی را جلب نکرده است،  ولی انوش راوید اینکار را می کند.  اگر ما تعداد کسانی را که به روایت تاریخ طبری یا تاریخ های مشابه از ابتدای شروع دروغ تجاوزات اعراب،  تا زمانی که تمام ایران بدست اعراب سقوط کرد را جمع بزنیم،  به شماره های نجومی خواهد رسید،  که با توجه به میزان جمعیت در آن زمان نامعقول به نظر میرسند.
       در داستانی که به جای تاریخ به خورد سادگان داده اند آمده:
    دروغ نامه:  قبل از جنگ قادسیه چند برخورد دیگر نیز پیش آمده بود،  که تنها در یکی از آنها بنام جنگ بویب بین سپاهیان مهران سردار ایرانی و مثنی بن حارثه سردار عرب،  نبردی در میگیرد.   گفته شده است،  کسانی که آنرا دیده اند تخمین میزدند که استخوان یکصد هزار کس کشته شده بوده است.
   انوش راوید:  این قبیل اعداد ارائه شده واقعی نیستند،  که هیچ بلکه احمقانه است،  در رابطه با هرقل و سپاهیان روم نیز در جنگ های شام همینگونه است،  و هر چند ماهی هرقل صد،  دویست یا سیصد هزار سپاهی را در جنگ با چند هزار سپاهی عرب از دست میدهد.  در موارد زیادی ارقام نجومی نیز بسیار دیده میشود،  اعدادی مانند،  هزار هزار هزار  (میلیارد)  و یا اعداد بزرگتری که همگی اغراق آمیزند،  خصوصا که این روایت ها از جانب اعراب داده شده اند،  و اعراب بنا به آنچه آمده بیشتر از عدد هزار،  آنهم به شکل  ده تا صد تا،  را نمیتوانستند بشمارند،  و در میانشان بندرت کسی قادر به خواندن و نوشتن بوده است.
      شیوه گزارش و شکل روایات در تاریخ طبری یکسان نیست،  سبب آن میزان اهمیت و کثرت حوادث،  محتوای روایات و تأثیر زمان بر آنها بوده است.  طبری هیچ تردیدی در اینکه گاو میتواند بخواست خدا حرف بزند ندارد،  نوشته:
   دروغ نامه:  سعد در اثنای این اقامت،  عاصم بن عمرو را سوی اسفل فرات فرستاد،  و او تا میشان برفت به جستجوی گوسفند و گاو بود،  اما بدست نیاورد….  پیش رفت تا بر کنار بیشه ای مردی را بگرفت،  و از او پرسش کرد و جای گوسفند و گاو می جست،  و آن کس قسم خورد و گفت نمیدانم.  اما او چوپان چهار پایان در آن بیشه بود،  و گاوی بانگ برآورد که بخدا دروغ میگوید اینک ماییم….  بله ما این را شنیدیم و دیدیم و گاوان را براندیم،  حجاج گفت دروغ میگوئید،  گفتند اگر تو آنجا بوده ای و ما نبوده ایم چنین باشد،  گفت راست میگویید،….  
   انوش راوید:  دشمنان تاریخی ایران بزرگ این قبیل پرت و پلاها را منابع تاریخ می دانند،  و می گویند:  انوش راوید تو منابعت کدام است،  دشمنان ایران می گویند که ما این منابع مهم احمقانه را داریم!.   عزیزان،   شما انسان قرن ۲۱ هستید،  هر آنچه را که می خوانید تحلیل نمایید،  و به گردونه چرخ یاد گیری بسپارید،  ببینید آیا واقعیست یا از اساس دروغ است.  ما ایرانیان از گذشته های دور دشمنان بسیار داشتیم،  که با ترفند ها و رجز خوانی ها سعی در کوچک شمردن و نا بود کردن ما داشتند،  هوشیار باشید و با تمام وجود از ایران و ایرانی در مقابل این دروغها و دشمنان دفاع نمایید،  و بازی با تاریخ توسط  استعمار را آشکار کنید.

 

پرسشها و پاسخها
   پرسش ۵۳۰:  مطالب شما در خصوص دروغ‌های تاریخ طبری را ملاحظه کردم.  آیا تحقیق جامع درباره‌ صحت و سقم تاریخ طبری سراغ دارید که معرفی نمایید؟
   پاسخ انوش راوید:  خیر،  بصورت کلی نمی دانم،  تا این تاریخ در جستجو های اینترنتی هم،  تحقیق جامع در باره کتاب های دروغی منجمله تاریخ طبری ندیدم.  درک و دانستن این گونه دروغها تازگی دارد،  قبل از اینترنت اگر کسی حرفی داشت نمی توانست خوب بگوید،  مخصوصاً  که استعمار و امپریالیسم سابق هم دور دروغ های تاریخ،  خط قرمز داشتند.  اما امروزه از آغاز قرن ۲۱ و با پیدایش امپریالیسم نو،  دروغ های تاریخ برایشان کم اهمیت شده،  و خط قرمز هم کم رنگ گردیده است،  که اینک ما می توانیم براحتی در باره آنها بنویسیم و بگوییم.  می دانم در آینده گرایش دروغ های تاریخ همه گیر حرفه ای می شود،  و تحقیقها و تحلیل های گسترده ای انجام خواهد شد.  در ضمن بگویم،  با خواندن کتاب به راحتی می توانید دروغ بودن هر جمله را متوجه شوید،  و نیازی به تحقیق و تحلیل جامع نیست.
بررسی داستان تاریخ طبری
   عکس تاریخی عطار پارسی هنگام مطالعه کتاب خطی،  حدود ۱۳۰۰ خورشیدی،  مشروح در تاریخ پزشک و پزشکی در ایران،  عکس شماره ۵۹۹.
   توجه و توضیح:  بارها و بارها در بالای وبلاگ در میان مطالب و پرسش و پاسخ ها و غیره نوشته ام،  که این وبلاگ نظرات شخصی من است،  نه خود علم.  بارها نوشته ام،  که تاریخ علمی را باید فرهنگستان تاریخ بنویسد و تأیید موقت کند.  دیده ام عزیزانی می گویند چرا و چرا؟  عزیزان،  جوانان باهوش ایران،  همانگونه که می دانید،  علم از برخورد اندیشه ها و نظرات علمی و تحلیلی حاصل می شود،  نه با همسویی در دانش منحصری خود.  سیستم آموزشی سنتی قرن گذشته،  که هم اکنون هم ادامه دارد،  یاد داده که علم همان است،  که آنها می گویند،  و یاد داده در یک دانش دگم باشیم،  من در این وبلاگ بارها نوشته ام،  که این سیستم فسیل شده آموزشی وامانده را نمی پذیرم،  و کاملاً رد می کنم.
    توجه و توضیح دیگر:  بارها نوشته ام،  کلیه کتابها،  حتی آنهایی که مملو از دروغ و دونگ است،  بازهم نکاتی قابل بررسی در تاریخ و تاریخ اجتماعی دارد.  بارها نوشته ام،  که کلیه نوشته ها و کتاب های قبل از قرن ۲۱ یا حتی قبل از دیدگاه جدید علمی ما،  خام هستند،  و باید آنها را به تحقیق و تحلیل گرفت،  و صرفاً نمی توان برای کلیه بررسی های قدیم و جدید در تمام علوم،  به یک منبع و یک دید و دانش متکی بود.
بررسی داستان تاریخ طبری
تصویر شماره ۸۴۱۶،  مشروح در اینجا.
تاریخ طبری از دیدگاه های دیگر
     درباره تاریخ طبری خیلی از اشخاص محقق،  تحقیق کرده و گفته و نوشته اند،  با گشتی در اینترنت آنها را پیدا می کنید،  بخشی از آنها را در زیر می نویسم.
تناقضات و تحریفات طبری،  و مطالب ضد قرآنی و خلاف واقع تاریخ طبری
       مدتها بود مزخرفات و تحریفات تاریخ طبری و بی خبری های آقای محمد جریر طبری روی دل ما شیعیان اهل بیت سنگینی می کرد که امروز صفحه ای با عنوان "تناقضات تاریخ طبری" یعنی همین صفحه شما را پیدا کردم. متأسفانه من در شرایط کنونی اصلا فرصت و مجال تحقیقی این عنوان رو نداشتم و علی الحساب همه شما دوستان بزرگوار رو به این صفحه ارجاع میدم. نمیدونم روزگار بمن فرصت بررسی این کار مهم رو البته در حد توان خودم خواهد داد یا نه. فقط نکات بسیار مهمی را به همه خواهران و برادران بزرگوار در اینجا اکیداً گوشزد می کنم. این که چرا تاریخ طبری مشحون از تناقضات و تحریفات و مطالب ضد قرآنی و خلاف واقع است با خواندن نکات . مطالب زیر کم و بیش روشن خواهد شد:
  1 ــ  کتاب تاریخ طبری که علی الظاهر نخستین کتاب تاریخ مفصل است که به نام مسلمین ثبت شده است و از کتب و نوشته های متفرقه اهل سنت گردآوری شده است، پس از حدود ۳۰۰ سال اتفاق افتاده و پیش از آن علی الظاهر تاریخ جامع مفصلی به نام مسلمین ثبت نشده است. طبق برخی از اقوال اگر هم باشد با آن فاصله چندانی ندارد و به اهمیت تاریخ طبری نیست. بنابراین نویسنده کتاب تاریخ طبری با زمان بعثت فاصله بسیار یعنی حدود سه قرن دارد و این موضوع از نقطه نظر تاریخی شایان توجه و دارای اهمیت بسیار است.
  2 ــ  آنچه که مهم است تحلیل و فهم منطقی و درست تاریخ است نه صرفاً خواندن کتب تواریخ از روی کتب مختلف و دربست تسلیم شدن به آنچه که تاریخ نویسان خوراک من و شما می کنند. در فهم درست تاریخ، علوم فراوانی مانند منطق، رجال، درایه، تراجم، جغرافیا، جغرافیای امکنه، باستان شناسی، دانش سیاست، آشنایی با انواع حیله گری های سیاست پیشگان مزدور و مغرض، … دست اندر کارند و در فهم تاریخ دین و تاریخ اسلام نیز آشنایی با تاریخ ادیان، و تاریخ تحریف و انواع تحریف و روش های تحریف اقوام محرّف و محرّفان مستخدم سیاسیون و سیاست پیشگان، حتی آشنایی با دانش روانشناسی و روانشناسی اجتماعی، مردم شناسی، نحوه ارتباطات مردم در ازمنه پیشین… همه و همه کم و بیش تأثیر گذارند. نمیخوام شما رو از خوندن تاریخ ناامید کنم. فقط میخوام پیچیدگی تحلیل و فهم درست تاریخ رو البته حتی الامکان، تا حدی روشن سازم.
  3 ــ  در تاریخ اسلام آشنایی با نحوه پیدایش تشیع و شیعیان حضرت مولا امیرالمومنین بسیار مهم است. شیعیان پس از رحلت پیامبر و از همان ماجرای قلم و دوات و سپس پیدایش سقیفه بنی ساعده و رسیدن خلفا به قدرت و حکومت سرنوشت فجیع و رقت باری داشتند و پس از شهادت حضرت مولا و رسیدن معاویه به حکومت عرصه بر آنان بینهایت تنگ شد. آشنایی با معاویه و کارهای او در فهم درست تاریخ اسلام سهمی مضاعف دارد. ضمن این که نقش عایشه در تاریخ اسلام نیز دست کمی از آن ندارد. وضّاعین و جاعلان حدیث مانند ابوهریره و گفتن احادیث دروغین و نقش معاویه در جان گرفتن و رشد دروغ و تحریف در تاریخ اسلام و حتّی استخدام کردن جاعلین و بها دادن به آنان بسیار بسیار مهم است. پس از به قدرت رسیدن خلفای جور دروغ و تحریف و ناآگاهی دست به دست هم دادند و پس از شهادت حضرت صدیقه کبری و فشارهای مضاعف روی حضرت مولا همه چیز در دست خلفا افتاد و در زمان عثمان که فساد به اوج رسید حتی عایشه نیز بر برخی مواضه عثمان معترض و متعرّض شده بود و پس از شهادت حضرت مولا که دیگر همه چیز بدست معاویه علیه الهاویه و عمرو عاص افتاد و بر سر اسلام آوردند آنچه را آوردند. مطاعن خلفا و عایشه و بدعت گذاری های رسمی آنان خود موضوعی جدا و مستقل . مهم است که قابل تحقیق در رساله و کتبی جداگانه است. از جنایات و کثافات و دشمنی های معاویه با اسلام و اهل بیت حدود ۶۰ مورد مستند و درشت گزارش شده است که در اینترنت نیز رد پای آن وجود دارد. معاویه دستورات مختلف به والیان و کارگزاران خود داده بود که از اسلام چیزی وا نگذارند و در دشمنی با اسلام و اهل بیت و محبان آنان ذرّه ای کوتاهی نکنند و او آن قدر از محبان و بلکه متهمان به حب حضرت مولا کشت که دوستان و نزدیکان خود او در اواخر حکومتش دست به فغان و اعتراض گشودند. او در نفی و هدم و تحریف و تخریب اسلام اشتهایی سیری ناپذیر داشت و این را خود او به اطرافیان خود رسماَ عنوان کرده بود. آشنایی با معاویه و شخصیت و کارهای او نقشی عجیب و عظیم در فهم تاریخ اسلام دارد.
  4 ــ  دشمنی با اهل بیت و آل الله ادامه یافت و تاریخ اهل سنت و سیره و تفسیر کم کم به دست همین خلفا و امثال معاویه نوشته شد. حتی گفته میشود ابوحنیفه معروف یا نعمان سردسته فرق اهل سنت از سوی حکومت وقت مأمور شد در کلاس های امام صادق شرکت کرده و کتاب فقهی مخالف آراء اهل بیت بنویسد. نام این کتاب را دیده ام و هم اکنون به خاطر ندارم. داستان پیدایش فرق اهل سنّت نیز از ابوحنیفه آغاز شد و سپس به شاگردان او یعنی مالک بن انس و شافعی و احمد حنبل رسید. تاریخ پیدایش فرق و مذاهب چهارگانه اهل سنت به اقرار خود آنان از زمان ابوحنیفه آغاز گردید که تقریبا حدود ۱۵۰ سال پس از بعثت است و فهم این موضوع نیز در فهم تاریخ نقشی به سزا دارد.
  5 ــ  پس از عاشورا و افتادن همه چیز به دست خلفا و قدرت های ظالمان اموی و عباسی و نوشتن رساله های کوچک و بزرگ به دست خود آنان، پیداست که ادامه تاریخ به چه حالتی رسیده است و صد البته اگر ائمه علیهم السلام و روشنگری های آنان به ویژه دو امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) نمی بودند از اسلام حقیقی و شیعه چیزی نمانده بود. حتی امام رضا علیه السلام نیز تحت فشارهای مأمون چندان دست بازی نداشت و در طی همان دو سال از ۱۹۹ تا ۲۰۱ هجری که به شهادت رسیدند نیز با همه محدودیت فراوان توانستند نقشی عظیم در روشنگری اسلام و قرآن و تشیع و گردآوری شیعیان و اتّحاد آنان داشته باشند که این هم رساله ای مستقل می طلبد.
  6 ــ  آقای محمد جریر طبری نویسنده کتاب تاریخ طبری در زمانی کتاب تاریخ خود را می نویسد که پس از شهادت امام عسکری و در زمان غیبت صغری است. حالا سفره ای پهن شده است که خوراکش از ۳۰۰ سال دشمنی و بغض و کینه با اسلام و قرآن و پس از تخریب های بی اندازه و پس از جنایات تقریباً آشکار و سعی در هدم و نفی اسلام و قران و اهل بیت پیامبر تأمین شده است و خود پیداست که آقای جریر طبری با این سفره زهرآگین و از پیش نوشته شده و هدیت شده درباره اهل بیت و تواریخ پراکنده پیش از خود چگونه قضاوت خواهد کرد.
  7 ــ  تاریخ طبری مشحون از تناقضات و تحریفات و مطالب ضد قرآنی و خلاف واقع است. بسیاری از مطالب آن با بدیهیات اسلام و قرآن تناقض دارد. دشمنی و بغض این کتاب با امام علی و اهل بیت واضح است. متأسفانه مطالب این کتاب در حال حاضر دستاویز دشمنان اسلام و قران و به خصوص شیعه و تشیع شده است. البته تحلیل و فهم مطالب نادرست آن گاه از عهده دانش آموزان نیز بر می آید. اما نباید سادگی کرد. روشنگری وظیفه امروز همه ماست.  از زینب منتظر.
<><><><><><><><> 
معمای طبری ( وفات ۹۲۲ میلادی)
تاریخ طبری ( ۳۸  جلد به زبان انگلیسی ) بسیار پرحجم است. همچنین این تاریخ نویس در ۳۰ جلد قران را تفسیر کرده است ( تفسیر قران ). با اینکه گفته شده که طبری بیش از ۸۰ سال زندگی کرده است بعید و حتا غیرممکن به نظر می رسد که یک فرد به تنهایی بتواند هزاران صفحه در باره تاریخ و قران مطلب بنویسد. این مسئله زمانی بغرنج تر می شود که قبل از نوشتن تاریخ و تفسیر قران می بایست طبری نخست مدارک جمع آوری و بررسی می کرد ( جمع آوری مدارک نیز وقت می برد و زمان احتیاج دارد). به اعتقاد پژوهشگران طبری تاریخ خود را به زبان عربی نوشته است، اما یک نسخه کوتاه و مختصر از تاریخ طبری ( تاریخ بلعمی ؟ ) نیز به زبان فارسی در دست است.
به نظر محققان این نسخه فارسی تاریخ طبری ار عربی ترجمه شده است. اما شاید برعکس باشد که طبری، یا یک موسسه فرهنگی به نام طبری، اول این نسخه کوتاه را به زبان فارسی ( در ایران ؟ ) نوشتند و بعد با اضافه کردن روایت های دیگر به عربی ترجمه کردند ( نه فقط طبری ، بلکه شش نویسنده حدیث ها : محمد بخاری از سمرقند که در نیشابور زندگی کرد، سلم بن حجاج از نیشابوذ، ابو داود از سیستان، ترمذی از ترکمنستان، احمد بن شعیب نسائی از مرو و ابن ماجه از قزوین ایرانی ، یا ریشه ایرانی داشتند ) . نکته مهم دیگر این است که در هیچ کتابخانه، یا آرشیوی نوشته ی، یا کتابی که به دستخط طبری باشد پیدا نشده است. قدیمی ترین نسخه تاریخ طبری از قرن ۱۲، یا ۱۳ ( میلادی ) است. فرد، یا افرادی حداقل دو قرن بعد از وفات طبری تاریخ طبری را از روی نسخه اولی ( اصلی ؟) رونویسی کرده اند. دلیل اینکه تاریخ طبری در قرن های بعد رونویسی شده این است که زبان عربی این رونویسی زبان عربی قرن ۹، یا ۱۰ ( زمان زندگی طبری) نیست، بلکه زبان مدرن عربی است. مهم ترین ویژگی تاریخ طبری شفاهی ( تاریخ شفاهی ) بودن آن است. این مجموعه عظیم داستانی ( تاریخ طبری ) نخست ۱۰ نسل ( ۲۰۰ سال) از دهان به دهان نقل شده بود تا اینکه در آخر طبری نامی آنرا با تمام جزئیات بر روی کاغذ آورد !. صحت و درستی تاریخ های شفاهی زمانی مورد شک و تردید است که روایت ها پس از یک دوره طولانی دهان به دهان گشتن فقط به یک منبع تاریخی ختم شوند، به تاریخ طبری، و امکان کنترل با دیگر منابع، با دیگر مدارک تاریخی ( سکه، سنگ نبشته، اسناد کتبی )، نباشد. همچنین درستی آن تاریخ شفاهی نیز مورد شک است که از جزئیات خبر بدهد ( پس از گذشت ۲۰۰ سال به خاطر آوردن تمام جزئیات یک واقعه تاریخی که طبری به آنها اشاره کرده است ممکن نیست ). اطلاعات تاریخی ما از قرن ۷ میلادی، از سقوط ساسانیان و حمله اعراب از تاریخ طبری است. اما تاریخ طبری مانند شاهنامه فردوسی بیشتر اسطوره هست تا تاریخ و هر دو نیز شباهت های با یک دیگر دارند: اولی اسطور های میان رودان ( غرب ) را تعریف می کند و دومی افسانه های که در خراسان ( شرق ) شایع بودند را. شاهنامه و تاریخ طبری، هر دو، در قرن ۱۰ تنظیم شدند و بازگو کننده مرحله جدیدی از ادبیات اسطوره ی ایران هستند.  از امیر.
پرسشها و پاسخها
   پرسش محمد:  در شرح زندگانی عالم و مورخ و فقیه بزرگ محمد بن جریر طبری میخوانیم،  که شاگردانش پس از مرگ استاد ایام زندگانی او را از هنگام بلوغ (۱۵ سالگی) تا زمان مرگ (در ۸۶ سالگی) حساب کردند،  و آن گاه صفحات و اوراق مصنفات و مؤلفاتش را بر شمردند،  و بر مدت عمرش تقسیم کردند بهر روز چهارده ورق رسید!!  در جای دیگری نوشته اند،  با حساب بخش مفید عمر روزی ۴۰ صفحه می شود،  منجمله صدهزار حدیث و غیره،  با حساب زمان از دست رفته مسافرتهایی که داشته،  آیا امکان دارد؟
   پاسخ انوش راوید:  معلوم است که فقط می تواند پرت و پلا نویسی توسط عده زیادی بوده باشد،  نه یکنفر،  زیرا نه خودکار بود و نه خود نویس،  و باید با پر و قلم نی در کاغذ بغدادی آن زمان می نوشتند،  که امکان نوشتن بیش از دو صفحه در یک روز کامل با آن شرایط وجود ندارد.  تاریخ دان ها که این پرت و پلاها را بعنوان تاریخ می دانند،  باید کمی به آن مغز خود فشار آورند ببینند امکان آن هست،  جمع کردن مطالب و گفتگو با دیگران و نوشتن آنها با قلم نی و مرکب دریایی در کاغذ بغدادی آن زمان،  چقدر زمان و حوصله می برد.  دقت کنید ببینید این نوشته ها چه مقدار ضد و نقیض دارد،  شماها چگونه خودتان را تاریخ دان می دانید،  ولی از یک تحلیل ساده عاجز هستید.
. . . ادامه دارد . . .
بررسی داستان تاریخ طبری
تصویر شماره ۸۴۱۴ ،  مشروح در اینجا.
مستندهای مربوط
مستندهای بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری
 
    توجه ۱:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
   توجه ۲:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری وبلاگ بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید،  و در جهت علم مربوطه وبلاگ،  با استراتژی مشخص یاری نمایید.
   توجه ۳:  مطالب وبسایت ارگ و وبلاگ گفتمان تاریخ،  توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شوند،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به اصل وبلاگ من مراجعه نمایند.