تاریخ حضور ایرانیان در قاره های جدید
خلاصه ای از تألیفات دکتر حمید شفیع زاده، در وبسایت ارگ ایران
فهرست بخشی از تألیفات دکتر حمید شفیع زاده
ردیف
|
فهرست، ردیفهای زیر را کلیک کنید
|
تعداد پست
|
1
|
|
|
2
|
|
|
3
|
|
|
4
|
|
|
5
|
|
|
6
|
|
|
7
|
|
|
8
|
|
|
9
|
|
|
|
|
|
The history presence of Muslims and Iranian in the America before Columbus
Download free |
English PDF : |
***********************************
La presencia histórica de musulmanes e iraníes en América ante Colón
Descargar gratis |
Español PDF : |
***********************************
توجه: جهت مطالعه بخش های دیگر از تألیفات دکتر حمید شفیع زاده، که در این فهرست نیست، در جستجو های ارگ ایران بیابید.
جهت تماس با دکتر پژوهشگر آقای حمید شفیع زاده:
۰۹۳۷۲۰۷۹۶۰۶ و 03117815759
dr_shafizadeh3@yahoo.com
جوانان باهوش و علاقمند به ایران و تاریخ و جغرافیای ایران، بخوانید و بپرسید، و آگاهی خودتان را در تاریخ و جغرافیای تاریخی ایران بالا ببرید، و از اندیشمندان امروز کشور خودتان حمایت کنید.
نقشه امریکا متعلق به حاج سید محمود شمس
نقشه بعدی متعلق به یک ایرانی دیگر بنام حاج سید محمود شمس معروف به زانگ هی می باشد که در چین به دلیل کاردانی و استعدادش به فرماندهی نیروی دریایی آن سرزمین برگزیده می شود. حاج سید محمد شمس در سال ۱۴۲۱ میلادی به قاره امریکا و استرالیا مسافرت کرده و از آن سرزمین دیدن کرده است که شرح اکتشافاتش را در کتاب های بعدی خواهم نوشت. از خصوصیات بارز حاج سید محمود شمس ایمان صمیمی آن به دین اسلام بوده که علاوه بر رفتن به حج، ساخت چندین مسجد در گوشه و کنار جهان از جمله در فیلیپین، جزایر مالاگا و اندونزی می باشد. این نقشه بوسیله یک وکیل چینی از عتیقه فروشی در شانگهای به قیمت ۵۰۰ دلار خریداری شده است. خود نقشه متعلق بسال ۱۷۶۳ م می باشد ولی بر روی نقشه نوشته شده این نقشه کپی از نقشه ای می باشد که در سال ۱۴۱۸ میلادی کشیده شده است.
تصویر نقشه حاج سید محمود شمس معروف به زانگ هی، عکس شماره ۷۵۳۹.
اگرچه در این نقشه اشتباهاتی وجود دارد که از مهمترین آنها فاصله بسیار زیاد دریای سرخ با مدیترانه (کانال سوئز) می باشد که نشان می دهد آنها از نقشه کشی اطلاعی نداشته اند ولی اثری از اشتباهات مضحک غربی ها دیده نمی شود. انچه مسلم می باشد این نقشه برداشت یا تصویری از یک نقشه اصلی ودقیق بوده که در اختیار ایرانیان مسلمان بوده است وبه خاطر رفاقت و ایرانی الاصل بودن حاج سید محمد شمس معروف به زانگ هی ایرانیان آن را در اختیار او قرار داده اند.
تصویر مقبره حاج سید محمود شمس معرف به زانگ هی در کشور چین، عکس شماره ۷۵۴۰.
تصویری از لوح سید محمود شمس به زبان فارسی، چینی و تامیلی، در موزه شهر کلمبو در سریلانکا، شمس به هر جا میر فت لوحی سنگی با متن زبان چینی و فارسی وزبان محلی به یادگار می گذاشت. متن این لوح در مورد ستایش و سپاس از الله می باشد. عکس شماره ۷۵۴۱.
قسمتی از کتاب تاریخ حضور مسلمانان و ایرانیان در قاره امریکا پیش از کریستف کلمب نوشته دکتر حمید شفیع زاده ۰۹۱۳۳۲۵۷۸۵۵
اقوام یکی هستند
قوم کنا در پاناما و بندرکنارک و سواحل نشینان جنوبی ایران این قوم در پاناما و شمال کلمبیا زندگی می کنند. مهمترین محل زندگی آنها در ناحیه سن بلاست پاناما می باشد. قوم کنا عموماً در کنار دریا در ناحیه شرقی دریای کارائیب و در جزایر کوچک و کنار هم در نزدیکی ساحل زندگی می کنند. فرهنگ و شیوه زندگی این قوم بسیار شبیه اقوام سواحل جنوبی ایران بخصوص در ناحیه بندر کنارک در جنوب ایران می باشد.
تشابه اسمی این قوم یعنی کنا با بندر کنارک خود قرینه دیگری از تشابه این دو قوم می باشد. اولین چیزی که نظر هر بیننده ای را به این قوم جلب می کند، شکل لباس و حجاب زنان این قوم می باشد. لباس و آرایش آنها بسیار شبیه مردم جنوبی ایران می باشد.
تصویر راست ایران و چپ پاناما، عکس شماره ۷۵۴۲.
اولین نکته اینکه زنان این منطقه به حجاب اهمیت خاصی می دهند و با وجود فشار فرهنگی شدید جهت از بین بردن فرهنگ حجاب، مردم این منطقه مقاومت خوبی نشان داده اند. زنان این منطقه در ناحیه ساق پا، پوششی شبیه ساق بند دارند که آن را به شکل خاصی تزئین می کنند. با توجه به بررسی عکسهای قدیمی قوم کنا، متوجه خواهیم شد که در گذشته حجاب آنها کامل تر بوده و بخصوص در گذشته از شلوار استفاده می کرده اند، این شلوار شباهت زیادی به شلوار زنان سواحل جنوبی ایران داشته است.
تصویر های شماره ۷۵۴۳ و ۷۵۴۴ و ۷۵۴۶.
در دوخت این شلوار به ناحیه ساق پا اهمیت خاصی داده می شد، و آن ناحیه را با رنگ ها و طرحهای خاصی می دوختند یا در واقع سوزن دوزی می کرده اند. اگر چه در زنان کنا در پاناما این شلوارها دیگر منسوخ شده است ولی هنوزدر ناحیه ساق پا پوششی شبیه همان پوشش ناحیه ساق شلوارهای زنان سواحل جنوب ایران دارند. در سال ۱۶۸۱ میلادی یک مکتشف ولزی به نام لیونل وافر از خلیج داریان دیدن می کند او در گزارشاتش می نویسد که در این منطقه قومی زندگی می کنند بنام کنا که همگی سفید پوست می باشند، او از دیدن این قوم سفید پوست در این ناحیه اظهار تعجب می کند.
زنان این منطقه دامن گشاد و رنگی خاصی می پوشند که بر روی آن یک شال با پهنای زیاد می بندند و همچنین پیراهن آنها هم بدن آنها راکاملاً می پوشاند .نکته مهتر اینکه زنان قوم کنا از روسری بلند رنگی استفاده می کنند.
تصویر حجاب و پوشش قوم کنا، عکس شماره ۷۵۴۶.
تصویر لباس و کلاه مردان قوم کنا شبیه لباس سنتی مردان بنادر جنوب شرقی ایران بخصوص در کنارک می باشد، به ابزار موسیقی مردان قوم کناکه شبیه ایران باستان می باشد، توجه کنید. در وسط نقش برجسته نوازنده ایران باستان در کاخ هترا را می بینید، عکس شماره ۷۵۴۷.
نکته دیگر اینکه زنان قوم کنا هنر دستی بنام MOLAدارند که در واقع همان هنر سوزن دوزی می باشد، که به شدت در میان زنان سواحل جنوبی ایران رواج دارد. روش اجرای این هنر بسیار شبیه هم می باشد، بگونه ای که می توان گفت یکی است.
تصویر راست ایران و در چپ پاناما، جالب اینکه دختر کنارکی طرحی را می کشد که نشان و پرچم قوم کنا می باشد، که آن طرح، صلیب شکسته است. عکس شماره ۷۵۴۸.
عکس شماره ۷۵۴۹. در میان طرح هایی که زنان قوم کنا می کشند، طرح های زیادی وجود دارد که با فرهنگ و هنر و تاریخ ایران در ارتباط می باشد. آیا این یک امر اتفاقی است؟
عکس شماره ۷۵۵۰. در این تصویر طرحی از هنر زنان قوم کنا در پاناما بنام مولا را می بینید. در این طرح شما می بینید که این زن در طرح خود سر ستونهای تخت جمشید ایران را کشیده است، بدون اینکه ایران را دیده باشد زیرا این طرح در حافظه تاریخی این قوم وجود داشته، و این نشان از اصل و ریشه این قوم می دهد.
روش خانه سازی آنها با بندر نشینان جنوب ایران یکی است. خانه ها به این شکل ساخته میشود، ابتدا در و دیوار آن را از شاخه و برگ درختان بومی و نی ساخته، سپس سقف آن رابا برگ درختان می پوشانند.
عکس شماره ۷۵۵۱. خانه سازی این قوم شبیه بندر نشینان جنوب ایران می باشد. البته این نوع خانه سازی در ایران دیگر منسوخ شده است، ولی در پاناما همچنان وجود دارد. سمت راست پاناما سمت چپ ایران قرن ۱۹ م.
قدیمی ترین سند از بازی فوتبال
قدیمی ترین سند از فوتبال متعلق به قوم مایا می باشد، که در ناحیه مکزیک فعلی زندگی می کرده اند.
این قوم بوسیله اسپانیایها قتل عام شده اند. اما نکته جالب در سال ۱۸۸۵میلادی کتابی در امریکا چاپ شد که نویسنده آن ادوارد. پ. ونینگ می باشد، عنوان کتاب: "یک رسوایی برای کلمب یا شواهد کشف امریکا بوسیله راهبه بودائی هویی شان از افغانستان در قرن پنجم پس از میلاد" این کتاب در ۸۰۰ صفحه چاپ شده است، و در آن مدارک و شواهدی ارائه نموده است که دین قوم مایا که از تمدن های بزرگ امریکای لاتین می باشند، دین بودائی بوده است، و منشاء آنها به اقوام بودائی شمال شرق ایران باز می گردد.
همچنین در این کتاب شواهدی ارائه می شود که نشان می دهد قبل از حضور غربی ها در قاره امریکا در آن قاره فیل وجود داشته که بوسیله مایا ها به آنجا برده شده است، که به احتمال زیاد آنها بوسیله غربی های از بین رفته اند. همچنین در این کتاب سفرنامه راهبه بودائی بنام هویی شان را شرح می دهد که چگونه از شمال شرق ایران به کشور مکزیک و سرزمین آمازون یا سرزمین زنان می رود.
برای اطلاعات بیشتر به کتاب "تاریخ حضور مسلمانان وایرانیان در قاره امریکا پیش از کریستف کلمب" نوشته دکتر حمید شفیع زاده در اینجا مراجعه کنید.
تصویر قدیمی ترین سند ورزش فوتبال از قوم مایا (مکزیک معبد تپانتیتل)، عکس شماره ۷۵۵۲.
تصویر کتاب "یک رسوایی برای کلمب یا شواهد کشف امریکا بوسیله راهبه بودائی هویی شان از افغانستان در قرن پنجم پس از میلاد" عکس شماره ۷۵۵۳.
کوبا یا کعبه
نام کشور کوبا بر گرفتھ از نام کعبه می باشد، حقیقت آن است که درناحیه آمریکای مرکزی و خلیج مکزیک و ناحیه شرقی آمریکای جنوبی در گذشتھ اقوام مسلمان زندگی میکرده اند.از جمله کارابین ھا که ھمه آنھا بوسیله غربیھا کشته شده اند. کارابین ھا بر طبق شواھد و مدارکی که وجود دارد مسلمان بوده اند که شرح مفصل آن را در کتاب کشتار و نسل کشی بومیان آمریکا به تفصیل بیان خواھم کرد. اما کوتاه کلام اینکه درگذشته مسلمانان زیادی در کشور کوبا زندگی می کردند و مساجد فراوانی درآنجا وجود داشته که آثار بسیاری از خرابه ھای مساجد در کوبا، مکزیک و آمریکا پیدا شده است. خود کریسف کلمب در سفرنامه خود از وجود مسجد بزرگی در کناره ساحل شھر گیبرا یاد می کند که آنقدر بزرگ بوده که از دور دیده می شده است.
تصویر محل قرار گیری شھر کیبرا(کبرا) در نقشه ماھواره ای، عکس شماره ۷۵۵۴.
تصویر نمای از مسجدی که کلمب در ساحل شھر گیبر دید، عکس شماره ۷۵۵۵.
دلیل دیگر نوشته دایره المعارف ھا از جمله ویکی پدیا در مورد نام کوبا می باشد. در ویکی پدیا یکی از احتمالات نام کوبا این است که این نام، از نام کعبه کرفته شده است. این نامی می باشد که ایرانیان (El Grand can) دلیل دیگر اینکه کلمب وقتی از حاکم کوبا نام می برد او را با نام خان ۲ بزرگ یاد می کند
به حاکمان مناطق مختلف که دارای خود مختاری بوده اند اطلاق می کرده اند و این لقب و عنوان در کشور ھای عربی به ھیچ وجه کاربرد نداشته است. و به طور ضمنی زبان او را عربی یا فارسی می داند زیر او در یاداشت ھای خود می نویسد که برای مذاکره با خان بزرگ دو نفر مترجم زبان عربی و آشنا با کشور ھای عربی و اسلامی را به دیدار خان کوبا می فرستد.
عکس شماره ۷۵۵۶. در این تصویر بومیان جزایر کارائیب و کوبا را نشان داده شده است، بخوبی مشخص می باشد که جمعی از مردم این جزایر دارای حجاب اسلامی بوده اند.
غربی ھا بسیار سعی کردند که نام این جزیره را تغییر بدھند ولی به دلیل شھرت آن قادر به این کار نشدند. صد ھا نقشه وجود دارد که نام کوبا را به ایزابلا تغییر داده اند ولی در نھایت ناکام شدند. کلمه کوبا برگرفته از کلمه کعبه می باشد که کلمه کعبه در واقع ریشه ایرانی دارد. ھمان گونه که می دانید کعبه بوسیله حضرت ابراھیم (ع) ساخته شده است و حضرت ابراھیم (ع) برطبق گفته قریب به اتفاق مفسرین و تاریخ نگاران ایرانی می باشد.
کعبه به معنی چھار گوش می باشد که از کلمه کوبه فارسی گرفته شده در قدیم از این کلمه به صورت مرکب بسیار استفاده می شد مثل اشکوبه به معنی اتاق چھار گوش و ھمچنین کلمه جعبه. چاه زمزم ھم نامی ایرانی است. اولین قومی که به تبعیت از حضرت ابراھیم (ع) به حج رفتند، ایرانیان بودند. ایرانیان بخاطر تقدس این چاه گرد این چاه جمع می شدند و دعا زمزمه می کردند لذا این چاه به زمزم که ھمان کلمه زمزمه بود نامیده شد. دلایل و اسناد بسیار دیگری در مورد حضور ایرانیان و مسلمان در جزایر کارائیب و کوبا و و ناحیه داریان و سرزمین ونزوئلا از جمله پیدا شدن سکه ھای اسلامی وجود دارد که بعلت گستردگی واھمیت فراوان در کتب بعدی به آن خواھم پرداخت.
1–From Taíno Indian Cubanacan – "centre place". The name might be derived from the Taíno words cubao "where
الکعبه fertile land is abundant or coabana – "great place It is also possible that the name comes from the Arabic word
Ka'bah." meaning "Shrine" and "Cube". In Portugal, some believe that the name echoes that of the Portuguese town of "
Cuba, speculating that Christopher Columbus
2 ــ طبق نظریه جدید خان ریشه در زبان مغولی ندارد. خان واژه ای ھندو-اروپائی است که ریشه آن به واژه kanva و Kan در سانسکریت برمی گردد. کان در سانسکریت به معنی رئیس، شاه، بزرگ، امیر، رئیس ده و شھر و…
عکس شماره ۷۵۵۷. قسمتی از نقشه جان د لاکوزا که در سال ۱۵۰۰ م کشیده شده است. در این نقشه اروپا، آسیا و افریقا و کوبا و ھائیتی و جزایر کارائیب با دقت زیادی کشیده شده است. اما خود امریکا چون توده ای در ھم نقاشی شده است. بسیاری از این جزایر ده ھا سال بعد با اشغال غربی ھا مواجه شد، از طرفی تا سال ۱۵۰۰ م کسی که به نقشه کشی آشنا باشد به این منطقه سفر نکرده است، کلمب فقط از کناره ھای شرقی کوبا بازدید کرد و طبق گفته خودش ھیچ نقشه ای از این ناحیه تهیه نکرد، حال چه شده است که در این سال نقشه کوبا آن ھم با این دقت بالا آن ھم در اروپا کشیده شده است. برای این تناقض شدید چه جوابی وجود دارد؟
اشغالگران اسپانیایی در بدو ورود به این سرزمین (کوبا) و اشغال آن، دست به کشتار وسیع بومیان آن زدند بصورتیکه تقریب نسل بومیان آن سرزمین منقرض شد، آنگاه با وارد کردن بردگان سیاه از افریقا به کوبا جمعیت کوبا به صورتیکه اکنون می باشد، تغییر پیدا نمود. جمعیت کوبا ترکیبی از سیاھان و سفید پوستان مھاجر و دو رگه ھای سیاه و سفید میباشد. متاسفانه غربیھا چنان کشتاری در ناحیه آمریکای مرکزی و شمال شرقی امریکای جنوبی انجام دادند که تمام جمعیت آن ناحیه از بین رفت و تعداد اندکی که به کوه ھا یا اعماق جنگلھا فرار کرده بودند، نجات یافتند. این نسل کشی به قدری وسیع و شدید بود که ناحیه شمال شرقی امریکای جنوبی کلا از جمعیت خالی شد و اروپائیان برای پرکردن آن سرزمین ھا از مھاجرین دیگر کشورھا استفاده نمودند. مثلا در سورنیام و گویان از مھاجرین ھندی و ایرانی (افغانی) که در قرن نوزده به آن کشور ھا مھاجرت کردند، استفاده کرده اند. به ھمین دلیل اقلیتی ایرانی که ھنوز رسم الخط فارسی دارند در سورنیام زندگی می کنند، که مراسم محرم و عاشورا را ھر سال در آن کشور برگزار می کنند.
در گذشته در این ناحیه مردمی زندگی می کردند که به آنھا ''carib'' می گفتند، که ھمان کلمه فارسی غریب به معنی کسی که اھل آن جا نمی باشد، است. این قوم مسلمان بوده اند زیرا خود کلمب دین این مردم را، دین محمدیان (اسلام) ذکر کرده است. ھمچنین کسانی که این قوم را قبل از انقراضشان بوسیله غربیان دیده اند، رژیم غذایی آنھا را طبق مسلمانان گفته اند ولی مھمترین دلیل به نظر من ھمان مقاومت تا حد مرگ در مقابل غربی ھا می باشد. ھمچنین در جزیزه گودال تپه (گودالوپ) اقلیتی لبنانی زندگی می کنند. در جامائیکا و ترینیدا اقلیتی شیعه ھندی زندگی می کنند که ھر سال مراسم عاشورا را به صورت سنتی برگزار می کنند.
تمدن، حیات و وضعیت کنونی سرخپوستان آمریکا
تصویر خورخه میراندا لویزاگا سفیر کشور بولیوی، عکس شماره ۷۵۵۸.
سفیر دولت چند ملیتی بولیوی که محقق نیز میباشد، در خصوص نسلکشی سرخپوستان توسط استعمارگران، فرهنگ و تمدن سرخپوستان و باورهای آنها مطالبی را عنوان کرد.
«خورخه میراندا لویزاگا» سفیر دولت چند ملیتی بولیوی در ایران در گفتوگویی متفاوت با خبرگزاری فارس، به نسلکشی سرخپوستان توسط استعمارگران، فرهنگ و تمدن سرخپوستان، باورهای آنها و سیاستهای دولت بولیوی برای احیای این باورها و فرهنگها پرداخت که مشروح این گفتوگو از نظر خوانندگان میگذرد.
* اروپا مردم دنیا را از بزرگترین انقلاب تاریخ منحرف کرد
فارس: ارقام متفاوتی در مورد کشتار سرخپوستان وجود دارد که بین ۱۰ تا ۹۰ میلیون در نوسان است. چه تعداد از سرخپوستان آمریکایی در دوران استعمار از بین رفتهاند و شکل این نسل کشیها چه طور بوده است؟
ــ اروپاییها همواره تصور میکردند که تمدن و فرهنگ را آنها به جهانیان عرضه کردند و زمانی که به آمریکا رسیدند، با یک سری انسانهای وحشی روبه رو هستند، در حالیکه چنین نبود و سرخپوستان زندگی شهری و متمدنانهای داشتند. اروپا بزرگترین انقلاب تاریخ را انقلاب صنعتی اعلام کرده در حالیکه پیش از آن که انقلاب صنعتی به وجود آید، انقلاب کشاورزی رخ داده بود که این انقلاب را مردم اروپا مدیون سرخپوستان و ملتهای ساکن قارههای دیگر از جمله آفریقا هستند که ذرت را کشت کردند و مردم قاره آمریکا که محصولات سیب زمینی را به دنیا عرضه کردند.
* تمدن سرخپوستان مانند تمدن بینالنهرین و ایران است
در منطقه آندوس قسمتی است به نام نندوس که یک هزار هکتار زمین کشاورزی باستانی در آن یافت شده، این موضوع نشان میدهد که در این منطقه بیش از ۲۰ میلیون سرخپوست زندگی کرده و نیازهای روزانه خود را از طریق این زمینها تأمین کردهاند. در مناطقی از آمازون که تصور میشود انسانی زندگی نمیکرده، مانند بخشهایی از آن که بولیوی امروز را نیز شامل میشود، ۲۰۰ هزار هکتار زمین کشاورزی یافت شده که نشان میدهد بیش از ۲۰ میلیون سرخپوست نیز در این مناطق زندگی میکردند.
* شهرهای سرخپوستان باستان مانند پرسپولیس پیشرفته بود
هر چه به سمت شمال آمریکای لاتین پیشرفته و به نزدیکی مکزیک برسیم شهرهای بزرگ باستانی دنیا یافت میشوند که در آنها نیز کشاورزی رواج داشته است. وضعیت شهرهای بزرگ این منطقه مانند شهرهای بزرگ و پیشرفته عراق و ایران در عهد باستان مانند تخت جمشید یا پرسپولیس است.
* نسل کشی سرخپوستان به وسیله نابودی محصولات کشاورزی
در خصوص کشتارها و نسلکشیهایی که توسط مهاجران صورت گرفته باید گفت از آنجا که آنها نتوانستند نسل سرخپوستان را به صورت مستقیم و با جنگ از بین ببرند زمینهای کشاورزیشان را نابود کردند و با گرسنگی تحمیلی به سرخپوستان باعث نسل کشی و کوچ اجباری آنها شدند. در مناطق وارانی شامل پاراگوئه، آرژانتین و بولیوی امروز، نسل سرخپوستان را از طریق فرستادن گاوها به مزارع و از بین بردن محصولات زراعی آنها مورد تهدید قرار داده و با گرسنگی تحمیلی به آنها سرخپوستان را از بین بردند.
* سیب زمینی محصول سرخپوستان و حاصل آزمایشهای تکنیکی آنها در هزاران سال پیش است
فارس: با تبلیغات وسیع صورت گرفته تصور این است که سرخپوستان انسانهای وحشی بودند و اروپاییها آنها را متمدن کردند. آیا مصداقهایی برای پیشرفته بودن تمدن سرخپوستان در اختیار دارید؟
ــ موارد زیادی وجود دارد، معماری منطقهای در بولیوی یکی از آنها است که درست مشابه تخت جمشید ایران است. در آن زمان معماریهایی به مراتب پیشرفتهتر و بهتر از ورود استعمار و به اصطلاح تمدن وجود داشته است. بافتههای که در آند پیدا شده بیشتر از دست بافتهایی بوده که در اروپای آن زمان پیدا شده است. به طور مثال اگر در دست بافتهای اروپا در آن زمان در هر سانتیمتر ۱۰ بافت نخی وجود داشت در دست بافتهایی که در کوههای آند پیدا شده بیش از ۳۲ نخ وجود دارد. در محصولات کشاورزی نیز چنین بوده است. سیب زمینی یک گیاه خودرو نیست و باید روی آن کار کرد و سرخپوستان این کار را انجام دادند. تحقیقات امروز دانشمندان آلمانی نشان میدهد که سیب زمینی و گوجه فرنگی از یک نژاد و بذر بودهاند و سرخپوستان طی پروسههای کاری که هنوز مشخص نشده سیب زمینی را به وجود آوردند.
* تکنولوژی ایجاد حرارت ۱۵۰۰ درجهای توسط سرخپوستان
امروز در آلمان تلاش میشود گیاهی به وجود آورند که مخلوطی از گوجه و سیب زمینی است، یعنی همان کاری که مردم سرخپوست آند در آن زمان انجام میدادند. کشاورزی، معماری، تکنیکهای پیشرفته بافت و تغذیه را میتوان جزو موارد و پیشرفتهای سرخپوستان خواند. امروز آثار هنری از نقره کشف شده که برای ساخت آن نیاز به هزار و ۵۰۰ درجه حرارت بود و سرخپوستان در آن زمان به این تکنولوژی رسیده بودند.
* ایجاد شرایط آب و هوایی آزمایشگاهی در ۵ هزار سال قبل
فارس: این کشفیات مربوط به چه دورانی میباشد؟
ــ قدمت این فرهنگها و تکنولوژیها دقیقاً مشخص نیست چرا که استعمار همه آثار گذشته را از بین برده است اما تصور میشود این تمدن بین ۳ تا ۵ هزار سال قدمت دارد. تمام تحقیقات کشاورزی در آن زمان به صورت تکنیکی و خاص صورت میگرفته است. آنها وسایلی به شکل قیف داشتند که به صورت پله پله بوده و محصولات کشاورزی را در آن آزمایش میکردند. مثلاً قصد داشتند ذرتی در ارتفاع ۵۰۰ متری بالای سطح زمین کشت کنند و با این قیف آن شرایط جوی و آب و هوایی را ایجاد میکردند و آزمایشات خود را انجام میدادند. سرخپوستان به دلیل تغییرات شدید آب و هوایی مانند سیل و خشکسالی تلاش میکردند با هر نوع شرایط آب و هوایی محصولاتی کشت کنند که جوابگوی نیازهای غذاییشان باشد. به همین دلیل در مطالعات خود منابع آب و هوا و ژنتیکی را در نظر میگرفتند و این موردی است که در اروپا انجام نمیشد و نخواهد شد چرا که آنها به منابع طبیعی و این نوع دیدگاه انسانی اصلاً اعتقادی ندارند.
* سرخپوستان تمام مفاهیم خود را بر کیفیت زندگی متمرکز میکردند
برای رسیدن به چنین پیشرفتهایی نیاز به انسانهای واقعی بود که با یکدیگر به صورت مشارکتی زندگی کنند و به طبیعت به عنوان یک موجود جاندار احترام گذارند و در این صورت بود که به پیشرفتهای مختلف نائل میآمدند. استراتژی بولیوی امروز به سرپرستی آقای مورالس همین طرز فکر سرخپوستان باستان را دنبال میکند و ما صحبت از پیشرفت توسعهای که اروپاییها میگویند، نمیکنیم بلکه از کیفیت زندگی سخن میگوییم که این کیفیت زندگی را قبایل سرخپوستی که مورالس به آنها وابستگی دارد، دنبال و همه مفاهیم خود را بر روی کیفیت زندگی متمرکز میکردند. تمام افراد یک قوم و قبیله که در کنار هم زندگی میکنند باید از بهترین کیفیت زندگی امکان پذیر به طور یکسان برخوردار باشند که این کاملاً متفاوت است با ایده و طرز فکری که اروپاییهای امروز به ما میفروشند و توسعهای را که دنبال میکنند.
* برای داشتن یک زندگی غربی نیاز به ۵ کره زمین است
ما اگر بخواهیم به صورتی زندگی کنیم که مردم اروپا و آمریکا شمالی زندگی میکنند غیر ممکن است چرا که آنها با دارا بودن ۲۰ درصد جمعیت زمین ۸۰ درصد منابع جهانی را مصرف میکنند و قارههای دیگر که ۸۰ درصد جمعیت کره زمین را دارند تنها ۲۰ درصد از منابع جهانی را مصرف میکنند و اگر بخواهند با سیستم و ایدهای که اروپاییها و مردم آمریکای شمالی ارائه میدهند، زندگی کنند نیاز به ۵ کره زمین است.
* مدرنیته تراژدیهای انسانی را برای غرب به ارمغان آورد
فارس: پس شما با مدرنیزاسیون مشکل دارید؟
ــ مدرنیزاسیون خودش با خودش مشکل دارد زیرا خود آمریکاییها نیز مدرنیته را مورد سؤال قرار داده و از دیدگاههای فلسفی مختلف آن را زیر سؤال بردند. در واقع زندگی مادی به سبک مدرنیته نمیتواند روح و وجود واقعی انسانی را شکل دهد و در این جا است که به مشکل برمیخوریم. برای همین در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی تراژدیها و مشکلات روحی و روانی بیشتری نسبت به کشورهای آمریکای لاتین و دیگر نقاط دنیا وجود دارد که اعتیاد و خودکشی از جمله آنها میباشد.
* بولیوی؛ کشوری با ۳۶ ملیت مستقل
فارس: در بحث اجتماعی گفته میشود سیستم فدرالی آمریکا از مدل حکومتی سرخپوستان گرفته شده، این مورد تا چه اندازه درست است؟
ــ به طور مستقیم با این موضوع برخورد نکردم، اما سرخپوستان به صورت گروههای آزاد زندگی میکردند و سیستم آمریکا از اروپا آمده است. شاید رهبران اولیه آمریکا ایدههای خود را از سرخپوستان گرفته باشند. بولیوی یک قانون و اساسنامه جدید دارد و ما یک کشور چند ملیتی هستیم. امروز حدود ۳۶ گروه سرخپوست داریم که هر یک را یک ملت در نظر گرفتهایم و هر یک از این گروهها زبان، دولت و قوانین قضایی خاص خود را دارند و به طور کلی یک زندگی متفاوتی نسبت به سایر گروهها دارند. حتی آفریقاییهایی که به صورت برده به آمریکای جنوبی آورده شده بودند در بولیوی به صورت یک گروه مستقل هستند که میتوانند آزادیهای خود را داشته باشند. هر یک از آنها قوانین خود را دارند که زیر نظر دولت مرکزی میباشند، اما به صورت فدرال نیست.
* کشوری با ۲ پرچم
همچنین تمامی شهرهای کوچک آزادی کامل و قوانین خود را دارند. اما یک سری از وظایف مربوط به دولت میشوند و دپارتمانها هر یک وظایفی دارند که این وظایف به ترتیب به قدرتهای محلی میرسد. برخی منابع استراتژیک مانند نفت، لیتیوم و اورانیوم در آینده و همچنین مواد معدنی مهمتر مانند استانیوم به صورت خاص و ویژه در دست دولت مرکزی هستند و نیز تمام ذخایر طبیعی که در کوهها وجود دارد جزو منابعی است که در اختیار دولت میباشد.
بولیوی به نشانه احترام به سرخپوستان از دو پرچم استفاده می کند، یکی پرچم ملی و دیگری پرچم سرخپوستان.
* اقوام فارسی یا عربی زبان پیش از ورود استعمارگران وارد آمریکای جنوبی شدهاند
فارس: گفته میشود که پیش از ورود مهاجران اروپایی به آمریکا آثاری از ورود ملیتهای دیگر مانند اعراب وجود داشته، این موضوع تا چه اندازه درست است؟
ــ نکته مشخص و بارز این است که استعمار آخرین و بدترین آنها بوده است. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد وایکینگها قبل از کریستف کلمب وارد شدند و دستنوشتهایی نیز به صورت کلی و مبهم وجود دارد که میتواند فارسی و عربی باشد. به طور کلی اقوام زیادی پیش از مهاجران اروپایی به آمریکا آمده بودند.
* اقوام«انسانهای آزاد» علیه استعمارگران و برای آزادی جنگیدند
فارس: آمریکاییها مهاجران اولیه را مفاخر و پدران ایالات متحده مینامند و به آنها افتخار میکنند. آیا سرخپوستان نیز چنین عقیدهای دارند؟
ــ از زمانی که استعمار وارد آمریکای جنوبی شده سرخپوستها همواره با آنها مقابله کرده و جنگیدهاند. اولین کسانی که این جنبشها را علیه استعمار به وجود آوردند کاتاری و ماچاکا بودند که در این زمینه فعالیت کردند. قومیتهای زیادی در راه آزادی مبارزه کردند که خود را انسانهای آزاد نامیدند. آنها در دولت بولیوی تازه شناخته شدند و به ایشان بها داده شد و نه پس از استعمار. امروز به صورت کاملاً رسمی قومیتهای وارانی، آمازونی و کچورا و قومیتهای دیگر وجود دارند و زندگی میکنند.
* آمریکا سرخپوست بومی را مست و بی مصرف بار آورد تا بر او مسلط شود
فارس: وضعیت امروز اجتماعی سرخپوستان در آمریکا چگونه است؟
ــ استعمار انواع مختلفی دارد که یکی از آنها استعمار نژاد پرستی میباشد و آن مدلی است که در آن سرخپوستان به صورت محبوس و ایزوله نگهداری میشوند، چرا که سفید پوستان نمیخواهند نژادشان با آنها مخلوط شود. آمریکاییها برای اینکه بتوانند سرخپوستان را در این روش ساکت و آرام نگه دارند به آنها غذا، جا و مشروب میدهند که آنها را تبدیل به انسانهای بیمصرف کنند و به همین دلیل سرخپوست آمریکایی همیشه مست است چرا که اجازه کار و فعالیت ندارد و همواره تامیناش میکنند، اما امروز آنها برای آزادی خود تلاش میکنند تا دیگر در حبس نباشند.
* استعمار اسپانیا و پرتغال مذهب کاتولیک را به سرخپوستان تحمیل کردند
استعمار اسپانیایی و پرتغالی از طریق مذهب کاتولیک این کار را انجام داده و باعث کم شدن تعداد سرخپوستان شد. آنها سرخپوستان را به صورت یک گروه محبوس درآورده و مجبورشان کردند تا دینشان را عوض کنند. خصوصیت سرخپوستان این است که کاملاً باز هستند و هر چه به آنها بگویند قبول میکنند. چرا که به یک چیز واحد و کلی معتقدند و آن این است که همه چیز جان دار است و به همین دلیل دینهای جدید را به راحتی قبول میکنند. وقتی مراسم مذهبی قربانی کردن را انجام میدهند اگر به آنها عیسی مسیح معرفی شود مسیح را در کنار مراسم خود میگذارند و اگر محمد (ص) را بشناسند او را نیز در مراسم خود جای میدهند و شاید حتی یک آیه قرآن را هم بخوانند.
* سرخپوستان چگونه به زندگی نگاه میکنند
فارس: آیا سرخپوستان به خدای واحد اعتقاد داشتند؟
ــ یک انرژی بزرگ در جهان وجود دارد که ایجاد زندگی کرده است. اعتقاد سرخپوستان این است که در گذشته فقط یک خورشید و ماه وجود داشته که خورشید نماد مذکر و ماه نماد مؤنث بود. ماه و خورشید عاشق هم شده و خواستند با هم یکی شوند اما جهان گفت که این امکان پذیر نیست و بر اساس قوانین حاکم بر جهان امکان ندارد خورشید بتواند سرمای ماه را تحمل کند و ماه گرمای خورشید را. از آنجا که عشق قاعدهای را نمیشناخت، هیچ قاعدهای جز جدایی آنها وجود نداشت و به همین دلیل زمین به دنیا آمد. شب ماه زمین را روشن میکرد و روز خورشید. ماه از این موضوع بسیار ناراحت بود و آنقدر گریه کرد که باعث ایجاد رودخانهای در آند شد و آبهایی که در مرداب تیکی کانگا و آبهای آمازون جاری میباشد از اشکهای ماه است. خورشید گفت که من عاشق هستم اما نمیتوانم تنها زندگی کنم در نتیجه زندگی خود را با ستارههای دیگر ادامه داد. خورشید پس از مدتی اعلام کرد که نمیتواند با این شرایط زندگی کند و میخواهد با ماه باشد. اما ماه به دلیل زندگی خورشید با ستارهها از او روی گردان شد و هر چه خورشید زودتر طلوع میکرد ماه زودتر میرفت اما در یک لحظه هر دو در کنار هم قرار گرفتند و بازتاب تصاویرشان در مرداب تیکی کاگا روی هم قرار گرفت. هر بار این بازتاب شکل میگیرد باعث ایجاد حیات و زندگی دوباره در دنیا میشود. این یک سیکل و گردش در حیات است.
* دیدگاه روحانی و روحی یک سرخپوست در مورد زندگی
تمام ادیان چیزی را قربانی میکنند، مثلاً کاتولیکها پسر خود عیسی را برای ادامه زندگی قربانی کردند و در فرهنگ سرخپوستی پدر خود را برای ادامه نسل قربانی میکنند. همیشه برای ایجاد حیات و ادامه زندگی به جفت نیاز است برای همین همه چیز در جهان به صورت جفت است و ما گیاهان، حیوانات و سنگهای نر و ماده داریم. این دیدگاه روحانی و روحی است که یک سرخپوست آمریکایی دارد و فرهنگ سرخپوستی در حین قربانی کردن همه گذشتگان، حاضران و آیندگان با هم حضور پیدا میکنند و این هدف تمام ادیان است که انسان از خودبینی و تک روی دور باشد و خود را جزئی از هستی بداند. این کار از طریق دعا و نیایش و یا مانند صوفیان از طریق رقص و از خود بیخود شدن و یا از طرق دیگر در فرهنگهای مختلف انجام میگیرد.
* استعمار در نابودی فرهنگ سرخپوستان ناکام ماند
فارس: آیا جوان سرخپوست با توجه به نابودی فرهنگی خود توسط استعمار، هویتی دارد که به آن باز گردد؟
ــ اسپانیاییها و به خصوص کلیساها تمام آثار و نوشتههایی که بافته میشد از بین بردهاند ولی منشاء و اصل سرخپوست آزادی وی است. او در ذهن خود تمام آن آزادی را حفظ کرده و در تمام دست بافتهها و پارچه نوشتها اطلاعات زندگی، فرهنگ و تاریخچه خود را ثبت کرده است. استعمارگران با تمام تلاش خود موفق نشدند زبان سرخپوستان را از بین ببرند و از طریق همین زمان همه فرهنگ سرخپوستان سینه به سینه منتقل شده و امروز ما دست به نوشتن آن فرهنگهای منتقل شده زدیم. حداقل در بخشهایی که بیشتر جمعیت سرخپوستان هستند یعنی در بولیوی و گواتمالا این کار انجام میشود و در شمال شیلی و آرژانتین و قسمت سرخپوست نشین پرو نیز اشتیاق بسیار عمیقی بین سرخپوستان برای بازگشت به هویتشان وجود دارد و ما در این زمینه کار بزرگی را برای دست یافتن سرخپوستان به سنبلهایشان انجام میدهیم. نحوه اداره جامعه، نوع قضاوت و آموزش و پرورش از جمله مواردی هستند که تلاش داریم دوباره آنها را احیاء کنیم که برای به دست آوردن آنها منابع مختلفی از جمله زبان و دست بافتها وجود دارد. ما تلاش میکنیم تمام نقضها و یا آنچه پس از استعمار از آنها به عنوان موارد منفی یا بد ذکر شده و منعمان میکردند را بدانیم و در جهت روشن شدن آن اقدام کنیم.
منبع: خبرگزاری فارس
تصویر جلد کتاب تاریخ حضور ایرانیان در قاره استرالیا و جزایر و جنوب شرقی آسیا پیش از حضور اروپائیان، دکتر حمید شفیع زاده. عکس شماره ۷۵۵۹.
وقتی سفید پوست ها و سرخپوست ها در حال جنگ بودن یعنی دو تا ایرانی داشتن با همدیگه میجنگیدن البته تعجب نداره الانشم همیجوریه
درود، در طول هزارهها و سدههای تاریخ از یکدیگر جدا شده بودند، و دانش و سواد مربوطه هم نداشتند که از یک ریشه هستند، و بقول شما هنوز هم ملتها در حال جنگ و کشتن یکدیگر هستند.
با درد آقای شفیع زاده عزیز
بی زحمت بفرمایید اگر ایرانیان مسلمان توانستند با بومیان قاره های استرالیا و آمریکا ارتباط برقرار کنند و آثار خود را در آنجا به نمایش بگذارند پس چرا در جنوب شرقی آسیا ما شاهد آثار خطوط فارسی (به همراه گ،چ،پ،ژ ) هستیم ولی در این دو قاره نیستیم
اگر بحث نابودی باشد آثار جنوب شرقی آسیا هم نابود شده وگرنه مدارک کمی از حضور ایرانیان در این منطقه از آسیا با نمی ماند
چرا در قاره های آمریکا و استرالیا شاهد پیدایش خط فارسی امروزی (دری) نیستیم؟
با تشکر
درود، بزودی پاسخ شما توسط دکتر حمید شفیع زاده داده میشود
نشان از تمدن ایر منظورتون مهاجرت از سرزمین ایران هست یا همون افراد سیبری ولی با ابزار ایرانی ؟
مهاجرت انسانهای پیش از تاریخ طی هزارههای تاریخ انجام شده، یعنی از مبدا ایر طی هزاران سال و مکان به مکان به آمریکای شمالی رسیدند، و رفتن تمدن طی سدهها، در این موارد توضیح زیاد نوشتم، در جستجوهای ارگ ایران بیابید.
با سلام و درود جناب راوید عزیز من کتاب آقای شفیع زاده رو کامل خوندم چند سوال برام پیش اومده که میخوام بپرسم اگر برخی از اقوام قاره آمریکا ایرانی هستند خب ما در ایران سفیدپوست هم داریم پس برای چی فقط سرخپوست ها مهاجرت کردند؟ اینکه میگید برخی سرخپوستان قاره پایبند به حجاب و آداب اسلامی بودن خب اگر قرار بود پایبند باشند که عین ما مسلمانان پوشش اسلامی می داشتند در سر سرخپوستان قاره آمریکا ما پر های بزرگ پرندگان رو مشاهده میکنیم چیزی که شما به زور با یک مدرک میخواهید بگویید از ایران به آنجا رفته ولی ایرانیان حتی یک قومشان هم رو سرشون پر نمیا شتن چطور شما با چنین اسناد دور از حقیقت میخواهید ایرانیان را بعد از هندی ها و چینی ها سومین کاشف قاره آمریکا معرفی کنید؟ با تشکر
درود، پاسخ شما در کتاب وجود دارد، مانند نوشته شده معروف به سرخ پوست، ننوشته سرخ پوست، سرخ پوست اصطلاح استعماری است. در عکسهای کتاب از حجاب و آداب اسلامی هم گفته شده، می توانید برای توضیح بیشتر از دکتر شفیع زاده گرامی بپرسید
اولین بومیان امریکا از برینک گذشتند، و آنها ابزاری از خود در آمریکای شمالی یادگار گذاشتند، که نشان از تمدن ایر است. بخشی نیز از جزیره ایستر به شیلی رفتند، و از جنوب قاره به شمال گسترش یافتند. سپس در هزاره قبل از میلاد، تمدن نویسایی هیروکلیف از زمان تمدن کهن جی به قاره رفت، مقاله مردوک در ارگ ایران را ببینید.
http://arq.ir/431
تا آنجا که من می دانم پر به سر و کلاه در تاریخ ایران ریشه دار است، در لینک زیر کمی نوشتم،
http://arq.ir/1174
پاینده باشید
با سلام و درود خدمت شما جناب راوید عزیز من کتاب دکتر شفیع زاده را کامل خواندم فقط چندتا مورد هست که باید عرض کنم اگر برخی از اقوام سرخپوست قاره آمریکا ایرانی بودند، ما در ایران سفیدپوست هم داشتیم پس چرا اونها مهاجرت نکردند؟ اگر قرار بود دین اسلام توسط مسلمانان آسیا به آن قاره راه پیدا کند خب اونها میتونستن مثل ما لباس های اسلامی و آداب اسلامی را رعایت کنند ولی میبینید تفاوت های زیادی بین لباس ما با اونها وجود داره اگرم سرخپوست ها افرادی هستند که روی سرشون پر های پرندگان رو جاگذاری میکردند ،ما توی ایران همچنین رسمی نداریم و حتی یک گروه هم نمیتونم پیدا کنیم که عین سرخپوست ها کلا پر داد سرشون بگذاره ولی شما به زور با یک مدرک باستانی میخواد بگید این در ایران هم مرسوم بوده بد نیست به این مواردی که اشاره کردم توجه بشه با تشکر
درود، پاسخ شما در کتاب وجود دارد، مانند نوشته شده معروف به سرخ پوست، ننوشته سرخ پوست، در عکسها از حجاب و آداب اسلامی هم گفته شده، پر به سر در تاریخ ایران ریشه دار است، به لینک زیر مراجعه نمایید
http://arqir.com/پرسر-پارسا-پارس-فارس
درود بر شما جناب راوید عزیز
طبق تحقیقات بنده فوتبال 2500 سال قبل از میلاد در مصر باستان اختراع شد
ولی فوتبال قوم مایا در آل مادا مکزیک 1635 سال قبل از میلاد اختراع شد
مصریان باستان پیشگام فوتبال بودند نه مکزیکی ها
با تشکر
با سلام و عرض ادب: طاقت نیاوردم تا نظرم را ننویسم و با اینکه مطمین هستم هرگز عمومی نخواهد گشت ولی شاید تاثیری کوچک در طرز فکر شما و دیگران داشته باشد. از سن جوانی بدنبال حقیقت تاریخ ایران بوده ام و در آغاز چنین نوشته هایی به من حس غرور میداد و ایران را صاحب جهان و تمدن باستان معرفی کردن سرمستم میکرد تا اینکه سفر های خارج را شروع کردم از ۱۹۹۴ میلادی تا کنون که ۲۰۱۸ است و من ۵۰ ساله. نه بر در سازمان ملل نوشته بنی ادم اعضای یکدیگرند یافتم نه منشور کوروش در حقوق بشر و نه …..تحقیقات ازاداندیشانه و به دور از ملیت پرستی و غیرت نابجا به من ثابت کرد که کوروش و هخامنش ویران کننده این خطه متمدن بوده اند و نه اغازگر تمدن ما و تا جایی رسیدم که دست و پای یهود را در این پوچ نویسیها یافتم با هدف تفرقه بین مسلمین و ….
درود، اگر با دقت و حوصله این وبلاگ را بخوانید پاسخ شبهات خود را می یابید. کوروش بزرگ و هخامنشیان بخشی از تاریخ تمدن ایران و جهان بودند. آنها را در اندازه بیش از واقعیت های تاریخ در نظر نگیرید، که اشتباه بزرگ ساده اندیشانه است.
به نظر شما پراکندگی این نامها در سراسر جهان نشانه چیست؟ در متون ایرانی سخن از یک خاستگاه و زادگاه می شود. اگر براین باور باشیم چون زادگاه یکی باشد بنابراین می بایست فرهنگ و به طبع زبان و گویش هم یکی باشد و این طبیعی است که بعد از هزاران سال تغییری در زبان و گویش و شکل کلمه بوجود آید. در منطقه ما میامی داریم و دقیقاً میامی در جنوب آمریکا و نزدیک مرز مکزیک. در منطقه ما دارین داریم و دقیقاً با همین نام در پاناما. در منطقه ما بلزقند داریم و بلز در جنوب مکزیک و ولز که گویش دیگر بلز است در انگلستان. و صدها نام دیگر. اینها سندی است بر باور ایرانی و ایران ویج به معنی سرزمین نیاکان یا نیکان یا راستان است. اینجا است که باید گفت ایران و ایرانی نام یک قوم و قبیله خاص و سرزمین خاص نیست. ایران خاستگاه انسان بوده است.
درود و سپاس از توجه شما استاد گرامی، همچنان منتظر نظرات عالی شما هستیم، تندرست و پیروز باشید