Skip to main content
تاریخ و جغرافیای اقوام ایرانی كیمری دست خوش تاریخ نویسی استعماری است،  باید این تاریخ و جغرافیا توسط ایرانیهای حرفه ای،  پژوهش و نگارش شود.  آثار کیمری و نامهای آنها  بخوبی نشان از آریایی ایرانی دارند،  که باید بدرستی و بدور از دروغهای تاریخی و گاهشمار اشتباه بررسی و دانسته شود.

تاریخ و جغرافیای اقوام ایرانی كیمری

تاریخ و جغرافیای اقوام ایرانی كیمری
تصویر نقشه منطقه کیمری،  عکس شماره 3742.
 این برگه بشماره 855 پیوست لینک زیر است:
تاریخ و جغرافیای اقوام ایرانی كیمری
لوگو با جدیت از شکوه تاریخ ایران دفاع کنیم،  عکس شماره 1602.
تاریخ و جغرافیای اقوام ایرانی كیمری
تاریخ و جغرافیای اقوام ایرانی كیمری
      کیمِریها یا سیمِریها یا کیمریان،  مردمان کوچ‌ نشین و سوارکار از ایرانی تبار در دوران کهن و باستان بودند.  آنچه كه از بررسي زمان آنها پيداست،   در قبايل اوليه از ساختارهاي تاريخ اجتماعي  بسر مي بردند،  اواخر قرن 43 گاه ایرانی،  از قفقاز عبور کرده،  وارد آسیای غربی شدند،  و بر ضد اربابان اورارتویی خود سر به شورش برداشتند.  برخی از نویسندگان باستانی آنان را از ساکنان جنوب روسیه می‌دانند،  که استپ روسیه واقع در شمال دریای سیاه در تصرف قوم کیمری بوده است.
      استرابون می‌گوید،  که آنان از طریق بالکان و داردانل به قاره کهن رفتند.  در منابع آشوری از آنان به عنوان گیمیریای Gimirrai  یاد شده است،  نام آن ها را نیز با  گومر Gomer  پسر یافث، که در تورات از آنها نام برده شده است،  یکسان می‌دانند (سفر پیدایش، باب 10- آیه 2-3).  در اسناد آشوری و یونانی، کیمریها را گاهی با اقوام سکاها یکی دانسته ‌اند.  در واقع این دو قوم کاملاً به هم مربوط بوده و غالباً به یک زبان سخن می ‌گفتند.
      برخی از نویسندگان باستانی اقوام گیمیری یا کمیری یا سمیرمی را،  ساکن شمال و شمال غرب قاره کهن نوشته اند،  و تعدادی در قرن گذشته می گویند که استپ روسیه واقع در شمال دریای سیاه در تصرف قوم کیمری بوده است،  و آنها از طریق بالکان و داردانل وارد قاره کهن شده اند.  بخش هایی از این قوم اواخر سده 43،  از قفقاز عبور کرده،  وارد آسیای غربی شده،  و بر ضد اربابان اورارتویی خود سر به شورش برداشتند.
      این قوم پیرامون دریای آزوف در شمال دریای سیاه میزیستند،  و نام آن ها هنوز در نام شبه جزیره‌ کریمه به چشم میخورد. گیرشمن  کیمریان را اقوام ایرانی‌‌‌‌‌‌الاصل میداند،   که همراه سکاها به آسیای صغیر،  سوریه و فلسطین پیشروی کردند.
      هومر در اودیسه می ‌گوید،  که کشتی اودیسه  Odysseus به جایی رسید در مرزهای جهان،  در اقیانوس ژرف.  شهر کیمری ها،  که میان مه و ابر فرو رفته است،  در آنجا قرار دارد.  هرگز خورشید درخشان با پرتو خود بر آن‌ها نمی‌تابد (نمینگرد).  همچنین به هنگامی‌ که از آسمان پر ستاره بالا می‌آید،  و به هنگامی ‌که از آسمان به سوی شرق حرکت می‌کند،  و شب غم‌انگیز،  بالهای خود را بر روی مردم بدبخت می‌ گسترد.
      با توجه به سروده‌ های هومر،  جایگاه کیمری ‌ها،  باید جایی در باختر دور یا شمال غربی،  در حاشیه آن سوی جهان،  و در کنار رود اقیانوس مانندی باشد،  که مرزهای جهان هومری را تشکیل می‌داد،  و مدخل جهان تاریکی بود و از این رو، کیمری‌ ها را میتوان مرزبانان بشری دانست.
   نظر انوش راوید:  کیانهای ایرانی بصورت گسترده در جهان پخش بودند و حکومت می کردند.  تاریخ نگاران دوران کهن و باستان، امکان اطلاعاتی و ارتباطی نداشتند،  تا بتوانند درست تحلیل و تعلیل کنند.
   کیمری در تاریخ ــ  مرغزارها و دشتهای شمال دریای سیاه،  که در تصرف کیمری‌ بود،  سکونت ‌گاه سکا گردید،  و آنان جای کیمری‌ را گرفتند،  بخشی از کیمری‌ به مجارستان و برخی دیگر به تراک کوچ کردند.  کیمری از پایان سده‌ 42،  به سوی مرزهای وان و ارمنستان پیش رفتند،  در اواخر آن سده به بخشی از این سرزمین،  که بر اثر منازعات با شروقین دوم ضعیف شده بود،  حمله بردند،  و احتمالاً با مردم وان مخلوط شدند.
      اورارتو نخستین مملکتی بود که متحمل آسیب کیمریان شد.  کیمریان به دو بخش تقسیم شدند،  یک دسته از آنان در طول دریاچه ارومیه حرکت کردند،  و اندکی بعد جزو متحدان خشثریته  Kshatrita  قرار گرفتند،  در صورتی که عمده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ سواران آنان،  پس از هجوم بی‌ نتیجه به سر حد شمالی آشور،  به پیشرفت به سمت مغرب،  در جهت آسیای صغیر ادامه دادند.  در حدود قرن 45،  در اثر پیشرفت سکا،  کیمری‌‌ تحت فرمان  تیوسپا  tiuspa  مجبور شدند به جنوب یورش ببرند،  و با پایداری دولت لیدی که از آشور کمک دریافت میکرد،  رو‌به‌ رو شدند.
      تا این که توانستند دولت لیدی را از میان بردارند،  و سراسر شرق قاره کهن را به تصرف درآورند.  کیمری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به پادشاهی فریژیان نیز پایان دادند.  یورش دوباره ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ آشور و پیشرفت سکا،  کیمری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ در هم شکست،  و حکومت آنها را بر بخشی از کاپادوکیا کاهش داد،  که برای دائم کیمیریایی باقی ماند،  کاپادوکیا همیشه از سوی ارمنی‌‌‌‌‌‌،  گیمیر  Gimir  نامیده می‌شد.  اسرحدون در سالنامه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خود از پیروزی بر کیمریانِ توشپا،  که از سرزمین‌ های دوردست آمده بودند،  و نیز از شکست نیروهای ایشپاکی آشگوزا (اسکیت)، نوشته است.
   هنر و فن ــ  ایدت پرادا از قول گیرشمن می‌گوید،  که مفرغ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ های لرستان منسوب به کیمری‌‌‌‌‌‌‌ است.  تالگرن دانشمند فنلاندی نیز اشیای یافت شده،  در ناحیه دنیپر و کوبان را به کیمری نسبت می‌دهد،  و یادآور می‌شود که گنجینه‌‌‌‌‌‌ های بورودینو  Borodino ،  گنجینه‌‌‌‌‌ چتکوو  Chtetkovo  و داس‌‌‌‌ های مفرغین و نیزه‌ کوره‌‌‌‌ مفرغین نیکولایف  Nicolaiev  و داس ‌‌‌‌‌‌‌های مفرغین  آبراموفکا  Abramavka  و تمامی اشیایی که در دانوب سفلا و در کوبان به دست آمده،  شامل قطعاتی از طلا و گاوهای سیمین ناحیه‌ استارو میشاتو واسکایا  Straomishatovskaya  و کوبان دوره‌‌‌‌‌‌‌ مفرغ متعلق به هنر آنان محسوب می‌شود.
      تمامی هنر و صنعت کیمری روسیه ‌‌‌‌‌ جنوبی،  به فرهنگ و تمدن ماورای قفقازی مربوط است،  و آثار یافت شده در گنجه و قراباغ،  با صورت‌‌‌‌‌ های جانوری که تا ناحیه تالش نیز گسترش داشته،  مربوط به صنعت مفرغ ‌سازی کیمری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاست.
      در کاوش‌ های صورت گرفته در شهر کیمیریکوم  Cimmercum ،  که شهری باستانی در ساحل جنوبی شبه ‌جزیره‌‌‌‌‌‌ کرچ  است،  دیوارهایی دفاعی به ضخامت 2/5 متر،  و همچنین مخازن گندم و آب ‌انبار و ظروف مختلف و سلاح‌‌‌‌‌ هایی در گورها کشف گردید،  و نیز بقایای عصر مفرغ،  در زیر لایه ‌‌‌‌‌‌های مربوط به دوران باستان،  در آن‌جا به دست آمد.
      دو گور مربوط به سده‌‌‌‌‌‌‌‌ هفتم  ق.م،  یکی مکشوف در شبه ‌جزیره‌‌‌‌‌‌ تامان،  و دیگری نزدیک کرچ متعلق به مردم بومی،  یعنی اشراف بومی کیمری است،  که با سیندی‌‌‌‌‌‌‌‌ ها مخلوط شده بودند.  این فرضیه به وسیله‌‌‌‌‌ سلاح ‌‌‌‌‌های ویژه‌‌‌‌‌ ای تأیید می‌شود،  که در گور اول به دست آمده است،  به ویژه تبرزین مفرغی و قلاب کمربند،  که نقش دو شیر در آن دیده می‌شوند.  هم تبرزین و هم قلاب کمربند،  با اشیایی که خاص گورهای سکایی بوده فرق دارد.
      قلاب کمربند ما را به یاد شکل‌ هایی می‌اندازد،  که روی سر دیرک ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های یافت شده در کاپادوکیا است،  که محل دیگر اقامت کیمری بوده است.  در یک تصویر، یک تندیس کوچک مفرغی،  که سواری را در حال تاختن نشان می‌دهد،  و تیردانی همراه دارد.  شانه‌‌‌‌‌ زرین، کمان، نیزه و تبرزینی در موزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ آرمیتاژ پتروگراد وجود دارد،  که آنها را متعلق به کیمری‌‌‌‌‌‌ ها می‌دانند.
   گنجینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ میحالکووا  Mihal Kova  در  گالیسی  جای داشته،  آخرین مرحله ‌‌‌‌ تمدن کیمری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به شمار می‌آید،  که دارای تاج زرین ناموری است،  که نزدیکی‌ بسیاری با صنعت قفقاز و صنعت هالس‌تاتین  Hallstattien  در اتریش دارد.  در گنجینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پود گورتسا  Podgortsa  که در جنوب شهر کیف است،  نیز نفوذ صنایع قفقاز بسیار دیده می‌شود.  تبرهای ماسوره ‌‌‌‌‌دار مفرغی ناحیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کوبلوو  Koblevo  در مشرق شهر اودسا  Odessa  و نیزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ هایی که نوک دو دَم داشت،  در روسیه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جنوبی فراوان یافت می‌شد.
      صنعت مفرغ کیمری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ در رومانیا نیز رواج یافت و در ناحیه بوردی هراستراو  Bordi -Herastrau  و در مورس  Mures  در مولداوی  و در  وارتوپو  Vartopu  در والاشی وارد شده،  و به مجارستان رسید و مفرغ مجارستانی را تحت تأثیر خود قرار داد.  کیمریها مدت زیادی در عصر مفرغ ماندند،  مفرغ‌‌‌‌‌‌‌ های کیمری‌‌‌‌‌‌‌‌‌ که در شهر هالشتات اتریش بدست آمده نشان می‌ دهد،  که این هنر در اوکراین مانند یک هنر و صنعت روستایی و برزگری دوام داشته،  و در دوران سکاها و یونانیان نیز استوارتر و پایدارتر شده است.  مفرغ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ های کوبان و بخشی از مفرغ‌‌‌‌‌ های لرستان از آثار کیمری ‌‌‌‌‌‌‌‌هاست. 
   زبان ــ  معمولاً زبان کیمری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را تراکی یا ایرانی می‌دانند،  و یا لا‌اقل،  حکام و فرمانروایان ایرانی داشتند.  نام مشهور ترین فرمانروایان آنها مانند،  تئوسپا  Teuspa ،  توگدامه  Tugdamme،   که باستان نویسان آن را  لوگدامیس  Lygdamis  نامیده اند،  و فرزندش سانداخشترا  Sandakhsatra  ایرانی است.  باید محقیق های ایرانی به شباهت تئوسپا با  توس یا تهماسپ،  توجه کنند.  زبان کیمری‌‌‌‌‌‌‌ غالباً با زبان سکایی ‌‌‌‌‌‌ها یکسان بود.
   تيره و قوم ــ  با نگرش های تاریخی به تورانیان در شمال غربی ایران،  مانند گرفتاری افراسیاب در  بردع  قفقاز،  که یکی از قوم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ های کیمری به نام توری  tauri  خوانده می ‌‌شده است. هم‌چنین نام‌ های تروا و تراکیه را نباید از نظر دور داشت،  سیندی‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ها  sindians  نیز قوم دیگری از کیمری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ها بودند،  که شاید بعدها در افسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ آلکساندر مقدونی،  با سندی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ های هندوستان اشتباه گردیدند.  برخی از یادمان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ های کیمری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نزدیک به آثار لرستان است.
   قابل توجه:  گفته شده که لر و یا لک امروزی ایران،  در واقع همان کیمری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ها یا بخشی از آنها هستند،  نام رود سیمره واقع در غرب و جنوب غربی لرستان امروزی،  اشاره به نام کیمری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ یا سیمری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها دارد.  چه خوب بود جوانان عزیز استان های لرستان و اصفهان و اطراف آنها،  و بویژه شهر سمیرم که گویا همان نام کیمیره یا کمیرم است،  نسبت به باستانشانسی مناطق خودشان حساس باشند،  و تحقیقات محلی ملی و مردمی انجام دهند.
تاریخ و جغرافیای اقوام ایرانی كیمری
مفرغ کیمری اوایل هزاره پنج گاه ایرانی در موزه بلغارستان،  عکس شماره 5196.
تاریخ و جغرافیای اقوام ایرانی كیمری
سنگ قبر کیمری اوایل هزاره پنج گاه ایرانی در موزه بلغارستان،  عکس شماره 5195.
……………
   برچسبها:  تاریخ کیمری, جغرافیای کیمری, اقوام کمیری, کمیری ایرانی, کیان سیمری, زبان کیمری, هنر کیمری, آثار کیمری, تاریخ سیمرم, رود سیمره.
   هشتگها:  #کیمری.
…………
تاریخ و جغرافیای اقوام ایرانی كیمری
مستندهای مربوط
مستندهای بیشتر را در آپارات و نماشا لینک آن در ستون کناری ارگ ایران
نماهنگ عکسهای موزه عصارخانه شاهی اصفهان، مشروح در  http://arq.ir/379
* * * * * * * * * *
……………………….
    توجه 1:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  تارنمای ارگ ایران،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین عکسها و مطالب ارگ ایران را بیابید.
   توجه 2:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجوهای ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید،  و در جهت دانش مربوطه این تارنما،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
   توجه 3:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند.
   ــ  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید،  به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید،  و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید.
برای دریافت فهرست منابع نوشته ها،  در بخش نظرات زیر برگه مورد نظر پیام بگذارید.